|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای Stec
محمدمهدی اصلانی، علی صادق شش پلی، سیاوش صادقیان، محمد یوسف علیخانی، دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : اشریشیاکلیهای تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) به سروتایپهای مختلفO تعلق داشته و یکی از عوامل اتیولوژیک اسهال میباشند. سویههای STEC نه تنها به عنوان عامل انتریت همراه با سالمونلاهای غیرتیفوئیدی و کمپیلوباکتر مطرح میباشند، بلکه عامل ایجاد دو عارضه مهم سندرم اورمی همولیتیک و کولیت هموراژیک نیز هستند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی اشریشیاکلی تولیدکننده شیگاتوکسین در بیماران با کولیت هموراژیک مراجعهکننده به بیمارستانهای تهران بود.
روش بررسی : در این پژوهش فراوانی اشریشیاکلیهای تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) در افراد با کولیت هموراژیک در دو جمعیت انسانی شامل افراد مبتلا به کولیت هموراژیک (گروه بیماران 70 نمونه) و افراد دارای اسهال (گروه کنترل 70نمونه)در 6 ماه اول سال 1383 مورد بررسی قرار گرفت. برای جستجوی ژن stx و یافتن سویههای STEC از روش PCR و برای شناسایی سروگروپهای STEC از روش آگلوتیناسیون روی لام با استفاده از آنتیسرمهای اختصاصی استفاده گردید. سپس با تکثیر ژن flic و برش محصول PCR با آنزیم HhaΙ و مقایسه با بانک اطلاعاتی ژن flic سروتیپهای سویهها مشخص گردید.
یافتهها : 2 نمونه (9/2 درصد) از جمعیت بیماران مبتلا به کولیت هموراژیک و 12 نمونه (1/17 درصد) از جمعیت افراد اسهالی دارای STEC بودند. این یافتهها حاکی از آن است که بین جداسازی STEC و کولیت هموراژیک ارتباط معنیداری وجود نداشت. ولی بین اسهال و جداسازی STEC رابطه معنیداری وجود داشت(05/0P<). سروتیپهایی که دراین مطالعه جدا شدند عبارتند از: O142:H48 در گروه بیماران و O111:H23,O26:H4,O126:H6,O126:H47 در گروه کنترل که در هیچ گزارشی از آنها به عنوان عامل کولیت هموراژیک یاد نشده است.
نتیجهگیری : با توجه به نتایج به دست آمده، رابطه مشخصی میان STEC و کولیت هموراژیک در جمعیت مورد مطالعه این تحقیق مشاهده نشد. عدم وجود ارتباط بین جداسازی STEC و کولیت هموراژیک میتواند ناشی از عدم وجود سروتیپهای شایع در این عارضه مانند سروتیپO157:H7 در ایران باشد.
رسول کاویان نژاد، مهدی طیبی آراسته، محمود کهن، محمود مرادی، جمال الدین علی طلب، صفورا امانی، دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : درد از عوارض مهم و شایع بعد از عمل میباشد که میتواند موجب بروز عوارض ناگهانی در سیستمهای مختلف بدن گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر متوکاربامول در مقایسه با دارونما بر میزان درد بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 60 بیمار (53 زن و 7 مرد) کاندید عمل جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراتومی بستری شده در بیمارستان بعثت سنندج در سال 1387 انجام گردید. بیماران در کلاس ASA I, II انجمن بیهوشی آمریکا قرار داشتند. بیماران در محدوده سنی 60-30 سال با وزن کمتر از 100 کیلوگرم در نظر گرفته شدند. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 30نفری مداخله و پلاسبو قرار گرفتند. هیچیک از گروهها پرهمدیکاسیون دریافت نکردند و تحت شرایط بیهوشی یکسان قرار گرفتند. نیمساعت قبل از خروج بیمار از بخش ریکاوری، گروه مداخله 500 میلیگرم متوکاربامول (5سیسی دارو رقیق شده با 5سیسی نرمالسالین) و گروه پلاسبو 10 سیسی نرمالسالین بهصورت وریدی دریافت کردند. بیماران از لحاظ میزان درد براساس معیار سنجش بصری 1 ، 3 ، 6 ، 12 و 24 ساعت بعد از عمل ارزیابی شدند. در صورت نیاز (نمره درد بیش از 4) مسکن پتیدین به میزان کمتر از 0.5 mg/kg تجویز شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای ANOVA ، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بیماران از لحاظ سنی و جنسی اختلاف آماری معنیداری نداشتند. میانگین شدت درد در ساعات 6 و 24 بعد از عمل در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05)؛ ولی در ساعات 1 ، 3 و 12 تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. میزان مسکن دریافتی در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مصرف متوکاربامول بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی، باعث کاهش درد و میزان مسکن دریافتی بیماران میگردد.
مهدی وجدانی، رضا فوائدی، علیرضا ابراهیمی، دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
عفونتهای انگلی کرمی در مناطق آب هوایی گرمسیری و نیمهگرمسیری شایع است؛ ولی مواردی از این انگلها باعث گرفتاری غیرمعمول ارگانهای بدن میشوند. ضایعات و تغییرات التهابی و فیبروزی خارجی و مخاطی کیسه و مجاری صفراوی به عفونتهای انگلی منجر به کلهسیستیت مزمن و یا حاد میگردد. در این گزارش سه مورد غیرمعمول کرمهای انگلی از بیماران مبتلا به کلهسیستیت در بیمارستان طالقانی کرمانشاه مجزا گردید. انگلها از لحاظ ماکروسکوپی و مقاطع تهیه شده و رنگآمیزی با میکروسکوپ نوری تشخیص داده شدند. کرم بالغ اسکاریس لومبریکوئیدس، بند بارور تنیا ساژیناتا و کرم بالغ فاسیولا هپاتیکا از کیسه و مجرای صفراوی بیماران مجزا شد. به علت تغییرات پاتولوژیک و انسداد مجاری صفرای و نیز التهاب کیسه صفراوی عمل جراحی کلهسیستکتومی برای بیماران انجام شد.
یوسف مرتضوی، نوین نیک بخش، ابراهیم علیجانپور، ام لیلا ربیعی، آسیه خلیل پور، سبحان مرتضوی، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:تهوع و استفراغ پس از عمل یکی از علل شایع موربیدیتی پس از اعمال جراحی است که میتواند باعث هیپوکسی، پنومونی آسپیراتیو، دهیدراتاسیون، تاخیر در ترخیص بیمار و اختلالات الکترولیتی شود. این خطر در بیماران لاپاراسکوپی، معده پر، ترومای چشم، ضربه به سر و سزارین بیشتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروهای اندانسترون و متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون بر میزان تهوع و استفراغ بعد از جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 100 بیمار ASA,I-II تحت عمل کلهسیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. به همه بیماران داروهای پرهمدیکاسیون، اینداکشن و بیهوشی یکسان داده شد. به گروه اول متوکلوپرامید (10 mg/kg/bw) به همراه دگزامتازون (8 mg/kg/bw)و به گروه دوم اندانسترون(4 mg/kg/bw)با دگزامتازون(8 mg/kg/bw)داخل وریدی 5 دقیقه قبل ازاتمام عمل جراحی تزریق گردید و تا 4 ساعت بعد از عمل شیوع تهوع و استفراغ در هر دو گروه ثبت شد. یافتهها :بروز تهوع در گروه اول و دوم به ترتیب در 19 نفر (38 درصد) و 14 نفر (28 درصد) و میزان بروز استفراغ در گروههای اول و دوم به ترتیب در 15 نفر (30 درصد) و 8 نفر (16 درصد) تعیین شد و این مقادیر اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتیجهگیری : داروی اندانسترون همراه با دگزامتازون در مقایسه با داروی متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون سبب کاهش غیرمعنیدار تهوع و استفراغ پس از عمل جراحی کلهسیستکتومی به روش لاپاراسکوپی گردید.
|
|
|
|
|
|