24 نتیجه برای Pcr
حسین تیموری، دکتر پروین مهدی پور، دکتر مرتضی عطری، محمد رضا میرزایی،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده
سرطان پستان یکی از شایع ترین علل مرگ در میان زنان مبتلا به سرطان می باشد. بیش از نیمی از خانواده های دارای سرطان پستان فامیلی در ژن مستعد کننده به سرطان، معروف به BRCA1 جهش نشان می دهند. در این مطالعه نمونه خود 30 زن مبتلا به سرطان پستان که سابقه فامیلی در بروز بیمار داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. روش غیر رادیواکتیو PCR-SSCP به منظور تشخیص جهش زایی در اگزون های 3، 10 و 12 ژن BRCA1 مورد استفاده واقع شد که منجر به شناسایی دو جهش در اگزون 3 و دو جهش در اگزون 12 گردید. در اگزون 10 جهشی شناسایی نشد. تجزیه و تحلیل آماری به دلیل تعداد کم جهش شناسایی شده، بین وجود جهش و مشخصات آسیب شناسی رابطه معنی داری نشان نداد. نتایج این مطالعه نشان می دهد این سه اگزون کمتر دچار جهش زایش می شوند. با بررسی مطالعات مشابه در دیگر کشورها و همخوانی نتایج این مطالعه با آنها، می توان نتیجه گرفت که جهش در اگزون های 3، 10 و 12 کمتر اتفاق می افتد.
حمیدرضا جوشقانی، اسماعیل کوچکی شلمانی، رضا امینی، پوپک درخشنده، عبدالوهاب احسانی زنوز، محمد شعبانی، مریم کدیور،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: آدنوکارسینوهای معده دومین سرطان شایع پس از سرطان ریه در جهان است. سالانه حدود 755500 مورد جدید شناسایی می شود. تقریباً 12 درصد کل مرگ و میر ناشی از سرطان در اثر سرطان معده است. یکی از مهم ترین ژنهایی که در ممانعت از بروز سرطان اهمیت دارد ژن p53 است که در تنظیم چرخه سلولی نقش دارد. در برخی از سرطان ها تا 50 درصد موارد در ژن p53 جهش دیده می شود که حدود 87 درصد موارد جهش ها در اگزون های 5 تا 8 هستند. این مطالعه به منظور تعیین جهش های ژن p53 در سرطان معده به روش PCR- SSCP انجام گردید. مواد و روش ها: طی سال 1381، 44 نمونه بیوپسی از بیماران سرطان معده از سه مرکز بیمارستانی در تهران تهیه و مشخصات دموگرافیک بیماران مشخص و نمونه های بیماران به روش PCR- SSCP جهت تعیین جهش های ژن p53 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه از 44 بیمار مبتلا به سرطان معده، 31 نفر مرد و 13 نفر زن با میانگین سنی 60.8 سال (از 34 سال تا 84 سال) بودند. بر اساس نوع سرطان 36 مورد از نوع روده ای (81.8 درصد) و 5 مورد (11.4 درصد) از نوع منتشر بودند. سه مورد با اطلاعات موجود در هیچ یک از دو گروه فوق قرار نگرفت. پس از انجام PCR- SSCP در 9 مورد حرکت الکتروفورتیک باندهای نمونه بیماران با نمونه های طبیعی تفاوت داشت. یک جهش در اگزون 5 (11.1 درصد)، 2 جهش در اگزون 6 (22.2 درصد)، 3 جهش در اگزون 7 (33.3 درصد) و 3 جهش در اگزون 8 (33.3 درصد) مشاهده شد. از این 9 جهش 7 مورد مربوط به سرطان از نوع روده ای و 2 مورد از نوع منتشر بود. ارتباط معنی داری بین سن و نوع سرطان مشاهده نگردید. هم چنین ارتباط معنی داری بین نوع سرطان و جنس، بین جنس و جایگاه جهش و هم چنین نوع سرطان و جایگاه جهش دیده نشد. در نوع منتشر 2 جهش در اگزون های 6 و 8 مشاهده گردید و هیچ جهشی در اگزو های 5 و 7 مشاهده نشد. در نوع روده ای در هر چهار اگزون مورد مطالعه جهش دیده شد. نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بروز جهش در ژن p53 در سرطان معده 20.5 درصد به دست آمد که بیانگر فراوانی متوسط جهش ژن p53 در جامعه مورد مطالعه است.
شیده وطنی، دکتر کیومرث قاضی سعیدی، مریم محمدی، علیرضا ناجی، دکتر فرحدخت فاطمینسب، دکتر حجت زراعتی، دکتر مینو محرز،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: مایکوپلاسماهای ژنیتال عامل عفونت دستگاه ادراری- تناسلی می باشند. این ارگانیسم ها در ارتباط با واژینوز باکتریایی، بیماری التهابی لگن، اندومتریت، سرویسیت، اورتریت غیر گنوکوکی، سقط جنین خود به خودی، تولد نوزاد نارس، پنومونی و مننژیت نوزادی می باشند. این مطالعه برای تعیین میزان توانایی PCR در شناسایی و تشخیص مایکوپلاسماهای ژنیتال در نمونه های کشت منفی زنان مبتلا به واژینوز باکتریایی صورت گرفت.روش بررسی: مطالعه روی 174 بیمار مبتلا به واژینوز باکتریایی مراجعه کننده به یکی از آزمایشگاه های تشخیص طبی تهران از بهمن 83 تا آذر 84 صورت گرفت. از دو نمونه سوآب ترشحات ژنیتال، یکی روی محیط های کشت اختصاصی مایکوپلاسما منتقل شده و سوآب دیگر پس از حل شدن در بافر PBS جهت استخراج DNA فریز گردید. برای انجام PCR از پرایمرهای اختصاصی جنس مایکوپلاسما و اوره آپلاسما (MGSO, UGSO, My-ins) برای تکثیر ناحیه 520 bp ژن 16S rRNA استفاده شد.یافته ها: از 174 نمونه، 71 نمونه 40.8) درصد( از نظر وجود مایکوپلاسما و یا اوره آپلاسما با استفاده از کشت، مثبت شده و 103 نمونه 59.2) درصد( منفی شدند. روی این 103 نمونه، PCR انجام شد. با استفاده از تکنیک PCR، 89 نمونه 86.4) درصد( منفی و 14 نمونه 13.6) درصد( مثبت شدند.نتیجه گیری: با روش PCR می توان مواردی از عفونت میکوپلاسمائی را شناسایی کرد که در روش کشت تشخیص داده نمی شود.
محمدمهدی اصلانی، علی صادق شش پلی، سیاوش صادقیان، محمد یوسف علیخانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : اشریشیاکلیهای تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) به سروتایپهای مختلفO تعلق داشته و یکی از عوامل اتیولوژیک اسهال میباشند. سویههای STEC نه تنها به عنوان عامل انتریت همراه با سالمونلاهای غیرتیفوئیدی و کمپیلوباکتر مطرح میباشند، بلکه عامل ایجاد دو عارضه مهم سندرم اورمی همولیتیک و کولیت هموراژیک نیز هستند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی اشریشیاکلی تولیدکننده شیگاتوکسین در بیماران با کولیت هموراژیک مراجعهکننده به بیمارستانهای تهران بود.
روش بررسی : در این پژوهش فراوانی اشریشیاکلیهای تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) در افراد با کولیت هموراژیک در دو جمعیت انسانی شامل افراد مبتلا به کولیت هموراژیک (گروه بیماران 70 نمونه) و افراد دارای اسهال (گروه کنترل 70نمونه)در 6 ماه اول سال 1383 مورد بررسی قرار گرفت. برای جستجوی ژن stx و یافتن سویههای STEC از روش PCR و برای شناسایی سروگروپهای STEC از روش آگلوتیناسیون روی لام با استفاده از آنتیسرمهای اختصاصی استفاده گردید. سپس با تکثیر ژن flic و برش محصول PCR با آنزیم HhaΙ و مقایسه با بانک اطلاعاتی ژن flic سروتیپهای سویهها مشخص گردید.
یافتهها : 2 نمونه (9/2 درصد) از جمعیت بیماران مبتلا به کولیت هموراژیک و 12 نمونه (1/17 درصد) از جمعیت افراد اسهالی دارای STEC بودند. این یافتهها حاکی از آن است که بین جداسازی STEC و کولیت هموراژیک ارتباط معنیداری وجود نداشت. ولی بین اسهال و جداسازی STEC رابطه معنیداری وجود داشت(05/0P<). سروتیپهایی که دراین مطالعه جدا شدند عبارتند از: O142:H48 در گروه بیماران و O111:H23,O26:H4,O126:H6,O126:H47 در گروه کنترل که در هیچ گزارشی از آنها به عنوان عامل کولیت هموراژیک یاد نشده است.
نتیجهگیری : با توجه به نتایج به دست آمده، رابطه مشخصی میان STEC و کولیت هموراژیک در جمعیت مورد مطالعه این تحقیق مشاهده نشد. عدم وجود ارتباط بین جداسازی STEC و کولیت هموراژیک میتواند ناشی از عدم وجود سروتیپهای شایع در این عارضه مانند سروتیپO157:H7 در ایران باشد.
صادق محمدی ازنی، دکتر یاور راثی، دکتر محمدعلی عشاقی، دکتر محمدرضا یعقوبی ارشادی، دکتر مهدی محبعلی، محمدرضا عبایی، فاطمه محترمی، زینب نوکنده، سینا رفیع زاده، قربان محمد خجمی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز جلدی از بیماریهای بومی کشور بوده که به دو صورت شهری و روستایی در نیمی از استانهای کشور به عنوان مشکل بهداشتی مطرح است. شناسایی گونه انگل و نوع بیماری اهمیت زیادی برای درمان بیماران و نیز کنترل بیماری دارد. معمولیترین روش تشخیص، تهیه نمونه از زخم و بررسی میکروسکوپیک آن است؛ اما با این روش تعیین گونه انگل امکانپذیر نیست و استفاده از روشهای بیوشیمیایی و مولکولی ضرورت دارد. این مطالعه به منظور تعیین گونه انگل عامل بیماری لیشمانیوز جلدی به روش Nested PCR در شهرستان دامغان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 67 بیمار مبتلا ضایعات پوستی مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان دامغان در سال 1387 انجام شد. اطلاعات مربوط به افراد در فرم اطلاعاتی ثبت و سپس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. DNA از لامهای بیماران استخراج شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی kinetoplast DNA به روش Nested PCR ارزیابی گردید.
یافتهها : وجود انگل لیشمانیا در 57 بیمار با مشاهده میکروسکوپی محرز گردید. 10بیمار دیگر به سایر بیماریهای پوستی مبتلا بودند. نتایج PCR نشان داد که انگل موجود در زخمهای 57 بیمار، از نوع لیشمانیا ماژور بوده و 10 لام دیگر نیز از نظر وجود انگل لیشمانیا منفی گزارش گردید. 54درصد بیماران مذکر و 46درصد مونث بودند. 72درصد بیماران در مناطق روستایی سکونت داشتند. بیشترین فراوانی در گروه سنی بیش از 25 سال به میزان 50.9% مشاهده شد. بیشترین فراوانی زخمها در دستها (44.7%) مشاهده گردید. 47.4% بیماران یک زخم و 52.6% دو زخم یا بیشتر داشتند. بیشترین میزان شیوع بیماری در مهر ماه (31.6%) تعیین شد.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بیماری لیشمانیوز جلدی از نوع مرطوب در این منطقه شایع است و روش Nested PCR برای تعیین گونه انگل لیشمانیا، روشی حساس و دقیق میباشد.
احسان احمدپور، دکتر عبدالصمد مظلومی گاوگانی، احد بازمانی، دکتر عبدالحسین کاظمی، دکتر زهره بابالو،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیوز احشایی بیماری انگلی است که توسط تکیاخته خونی نسجی از خانواده لیشمانیا و در ایران توسط گونه اینفانتوم ایجاد میشود. ایمنی محافظت کننده در برابر لیشمانیوز احشایی از نوع ایمنی سلولی Th1 CD4+ میباشد که از جمله کموکائینهای غالب آن میتوان به IL-12 ،IFN- γ و IL-18 اشاره نمود که موجب پیشبرد عوامل دفاع سلولی و پاسخ سلولی با واسطه Th1 میگردند. موتاسیونهای اتفاق افتاده بر روی نوکلئوتید واحد، در ژن کد کننده اینترلوکین 18 (IL-18) با عملکرد این ژن و نیز میزان غلظت خونی این سیتوکائین در بیماریهای مختلفی مانند بهجت، توبرکولوزیس و آرتریت روماتوئید مطالعه شده است. لذا با توجه به نقش مهم IL-18 در ایمنی علیه بیماری لیشمانیوز احشایی این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژنوتیپهای موجود در جایگاه -607A/C در پروموتور
IL-18 انجام گرفت.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 91 بیمار با سابقه ابتلا به لیشمانیوز احشایی تایید شده، 105 فرد سالم سرم منفی و 78فرد سالم سرم مثبت طی سالهای 88-1377 انجام گردید. استخراج DNA افراد با روش salting out انجام گرفت. سپس با استفاده از روش ARMS-PCR ژنوتیپ هر فرد در موقعیت -607A/C تعیین گردید. مقایسه بین گروهها از نظر وجود اللهای مورد بررسی با آزمون Chi-Square انجام شد.
یافتهها : بر اساس نتایج به دست آمده؛ الل غالب-607C/C (35.8%) تعیین شد. همچنین میزان فراوانی ژنوتیپها در گروههای مورد بررسی نزدیکبههم بود. کمترین ژنوتیپ در افراد سالم سرم مثبت که قبلاً با این بیماری برخورد داشتند؛ ولی به شکل بالینی بیمار نشدهاند -607A/C و در گروه بیماران -607A/A دیده شد. تفاوت معنیداری آماری در پراکندگی اللها در بین سه گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ غالب در گروه بیمار، سالم سرم منفی و سالم سرم مثبت به ترتیب -607C/C (38.5%) ، -607A/C (37.1%) و -607C/C (35.9%) میباشد.
مهدی پریان، سمیرا محمدی یگانه، مهدیه موندنیزاده، بهزاد خوانساری نژاد،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : از جمله مهمترین عوامل عفونی منتقل شونده از طریق خون، ویروسهایHIV-1 و HCV میباشند. بهخصوص در حالت عفونت همزمان که از مشکلات بالینی قابل توجه در بیماران مصرف کننده فراوردههای خونی است. این مطالعه به منظور توسعه روش Multiplex RT-PCR در تشخیص عفونت همزمان ویروسهای HIV-1 و HCV در نمونههای پلاسما انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی به تشخیص همزمان ژنوم دو ویروس HIV-1 و HCV با روش Multiplex RT-PCR با استفاده از ژل آگاروز 3درصد در 70 نمونه پلاسما در سال 1388 پرداخته شد. نمونههای آلوده به ویروسHCV و تمام نمونههای منفی از بیمارستان دی تهران و نمونههای آلوده به ویروسHIV و همچنین نمونههای عفونت همزمان HIV/HCV از بخش هپاتیت و ایدز انستیتو پاستور تهیه شد. قطعات تکثیر شده از ژنوم ویروسها بهواسطه اختلاف اندازه قابل تمایز میباشند. برای تایید حساسیت و اختصاصیت، این آزمون روی 20نمونه از بیمارانی که به صورت عفونت همزمان به این دو ویروس مبتلا بودند و 20 نمونه طبیعی انجام شد. یافتهها : انجام واکنشهای مختلف روی چندین نمونه بالینی مشخص کرد که پرایمرهای مورد استفاده در این روش هیچ واکنش متقاطع با یکدیگر ندارند. همچنین حساسیت و اختصاصیت این روش به ترتیب 95درصد و 100درصد تعیین گردید. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده حساسیت و اختصاصیت بالای روش Multiplex RT-PCR میباشد. لذا پیشنهاد میگردد به عنوان روشی مناسب برای غربالگری دهندگان خون مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا مهدوی امیری، پیام روشن، نسیم یوسفیان، محمدطاهر حجتی، محمدباقر هاشمی سوته،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبینوپاتیها از بیماریهای ارثی شایع در سراسر دنیا است که بهواسطه جهش در ژن سازنده زنجیرههای هموگلوبین به وجود میآیند. تاکنون بیشتر از 1000 نوع نقص در ژن گلوبین شناخته شده است و هموگلوبین D یکی از انواع هموگلوبینوپاتی است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ میدهد. این اختلال هموگلوبینی در غرب هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. این مطالعه به منظور تعیین جهشهای هموگلوبین D به روش مولکولی در استان مازندران انجام شد روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 51 بیمار دارای باند هموگلوبین D مراجعه کننده به مرکز تحقیقات تالاسمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و مرکز آزمایشگاهی تشخیص پزشکی فجر ساری طی سالهای 90-1389 انجام شد. در ابتدا دارا بودن باند در ناحیه S در بیماران توسط الکتروفورز به روش قلیایی و سپس دارا بودن باند هموگلوبین D تایید شد. سپس با آزمایشات مولکولی نوع هموگلوبین D به روش PCR-RFLP تعیین گردید. یافتهها : جهش beta121(GH4)Glu>Gln هموگلوبین D پنجاب در همه 51 بیمار مورد مطالعه مشاهده گردید. همچنین ژن معیوب دو نفر از نوع هموزیگوت بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که همه بیماران با هموگلوبین D دارای هموگلوبین D پنجاب بودند.
فاطمه اسدی، الهام سادات هاشمیان نائینی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم راکی تانسکی با ویژگیهایی نظیر رشد ناکامل لولههای مولرین در فردی با کاریوتایپ XX ، فنوتیپ زنانه و آمنوره توصیف میشود. این مطالعه به منظور ارزیابی جهشهای شایع ژنCystic Fibrosis Transmembrane Conductance Regulator (DF508, G542X, N1303K, W1282X) در بیماران زن مبتلا به سندرم راکی تانسکی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 25 زن مبتلا به سندرم راکی تانسکی و 25 زن سالم انجام شد. از افراد نمونه خون گرفته شد. DNA با روشهای معمول استخراج گردید و جهشهای شایع ژن CFTR با روش ARMS-PCR بررسی شد. یافتهها : جهش DF508 در 3 نفر از گروه مورد و یک نفر از گروه شاهد مشاهده شد. جهشهای شایع دیگر مورد مطالعه در هیچکدام از افراد گروههای مورد و شاهد مشاهده نگردید. نتیجهگیری : جهش DF508 در 12 درصد از افراد مبتلا به بیماری راکی تانسکی مشاهده شد.
آتوسا فردوسی، محمدحسن شاه حسینی، منصور بیات، سیدجمال هاشمی، محمد قهری،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : فوزاریوم سولانی به عنوان شایعترین گونه فوزاریوم عامل فانگمی و فوزاریوزیس منتشره شناخته میشود که در میزبان دچار نقص سیستم ایمنی با میزان مرگ و میری در حدود 100 درصد همراه است. به علت مقاومت گونههای فوزاریوم در برابر داروهای ضدقارچی، شناسایی سریع و دقیق آنها برای کنترل تبعات عفونت امری ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین کاربرد روش تشخیصی PCR برای شناسایی دقیق و سریع فوزاریوم سولانی در سرم بیماران HIV مثبت انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تست PCR بر اساس ژن هدف سیتوکروم b میتوکندریایی با محصول bp 330 اپتیمایز گردید. پس از بررسی حساسیت و ویژگی، آزمون با سوش استاندارد PTCC 5284 و ده سوش معتبر متعلق به دانشگاه تهران، روش PCR روی 45 نمونه سرم بیماران HIV مثبت انجام شد. یافتهها : در تست PCR اپتیمایز شده محصول bp 330 تکثیر گردید. حساسیت تست در حد یک نسخه از DNA فوزار یوم سولانی و اختصاصی بودن تست 100 است. از 45 نمونه سرم مورد بررسی 9 مورد (20 درصد) مثبت گردید. نتیجهگیری : تست PCR برای تشخیص بالینی مستقیم، سریع و اختصاصی فوزاریوم سولانی در سرم بیماران HIV مثبت قابلیت کاربردی دارد.
میشار کلیشادی، ماندانا کلیشادی، عبدالوهاب مرادی، مسعود بازوری، علیجان تبرائی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : ناخنک چشمی یک ضایعه فیبروواسکولار است که گاهی سبب کاهش بینایی شده و هنوز علت مشخصی برای آن یافت نشده است. این مطالعه به منظور تعیین نقش ویروس اپشتاینبار در تشکیل ناخنک چشمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 نمونه بافتی بیمارانی که تحت عمل جراحی ناخنک چشمی قرار گرفته بودند و 10 نمونه کونژنکتیوال طبیعی بیمارانی که تحت عمل جراحی چشمی غیر از ناخنک قرار گرفته بودند؛ انجام شد. وجود ویروس اپشتاینبار با استفاده از روش PCR بررسی شد. یافتهها : در بیماران تحت عمل جراحی ناخنک چشمی، 3 مورد (6 درصد) ابشتاین بار مثبت بود و نمونههای کنترل از این نظر منفی بودند. بین تشکیل ناخنک چشمی و عفونت با ویروس ابشتاین بار ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ویروس ابشتاین بار در ایجاد ناخنک چشمی نقشی ندارد.
حسین جلالی، محمدرضا مهدوی، مهرنوش کوثریان، حسین کرمی، پیام روشن، فاطمه مداحیان،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبین D پنجاب یکی از انواع هموگلوبینوپاتیها است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ داده است. این اختلال هموگلوبینی در هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. اغلب افراد هتروزیگوت مبتلا به این بیماری بدون علامت بالینی خاصی هستند. در حالی که در حالت هتروزیگوت مرکب با هموگلوبین S افراد مبتلا بیماری کمخونی داسی شکل را بروز میدهند. این مطالعه به منظور شناسایی انواع هاپلوتیپهای همراه هموگلوبینD در مجموعه ژنی بتاگلوبین در ساری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 18 نفر از خانوادههای افرادی با هموگلوبینD پنجاب انجام شد. DNA ژنومی از تمامی افراد با استفاده از روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج گردید. سپس نوع هاپلوتیپ همراه هموگلوبینD پنجاب با استفاده از روش PCR-RFLP و آنالیز پیوستگی در خانواده مشخص شد. یافتهها : در 17 خانواده آلل هموگلوبینD با هاپلوتیپ [+ + - - - - +] پیوستگی داشت. تنها در یک خانواده آلل دارای هموگلوبینD به همراه هاپلوتیپ [+ + + - + + -] مشاهده شد. نتیجهگیری : بخش عمده واریانت هموگلوبین D پنجاب در ساری دارای منشاء یگانه است. احتمالاً هاپلوتیپ نادر مشاهده شده یا منشاء ژنتیکی متفاوتی داشته و یا در اثر مکانیسمهایی از قبیل نوترکیبی ژنی به وجود آمده است.
پانتهآ اسفندیاری، جعفر امانی، عباسعلی ایمانی فولادی، محمدمهدی فرقانی، سیدعلی میرحسینی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : اشریشیاکلی انتروتوکسیژنیک (ETEC) شایعترین عامل اسهال باکتریایی در سراسر دنیا است. باکتری ETEC در سطح سلولهای اپیتلیالی روده کوچک کلنیزه شده و بعد انتروتوکسین مقاوم به حرارت (ST) و یا حساس به حرارت (LT) را ترشح میکند که با ورود به سلولها باعث خروج آب و الکترولیت از سلولهای اپیتلیالی روده شده و نهایتاً موجب اسهال میگردد. این مطالعه به منظور تشخیص توکسین LT باکتری اشریشیاکلی انتروتوکسیژنیک با استفاده از تکنیک PCR-ELISA انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و با کمک روش PCR-ELISA تشخیص توکسین LT باکتری ETEC انجام شد. در این روش محصولات نشاندار شده توسط دیگوکسیژنین، به کف ظرفهای دارای استرپتواویدین منتقل و به کمک آنتیبادی ضد دیگوکسی ژنین کونژوگه شناسایی شدند. همچنین از کاوشگر داخلی نشاندار با بیوتین برای تایید محصولات PCR استفاده گردید. یافتهها : توکسین LT با کمک روش PCR-ELISA شناسایی شد و میزان حساسیت آن 1.9 نانوگرم بود. همچنین این روش هیچگونه واکنش متقاطع با باکتریهایی از این خانواده نداشت. نتیجهگیری : روش PCR-ELISA 100 برابر حساستر از روش PCR معمولی بوده و بهدلیل عدم نیاز به ژل آگارز و دستگاه الکتروفورز میتواند جایگزین مناسبی برای روشهای قدیمی باشد.
محمدحسین آقاجانی، عباس تهذیبی، مجید شهبازی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﭘﺎراﺗﯿﺮوﺋﯿﺪ در ﻫﻤﻮﺳﺘﺎزی ﮐﻠﺴﯿﻢ ﺑﺪن ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ دارد. ﺑﺎ اﻓﺰایﺶ ﺳﻦ و ﺳﺎیﺮ ﻋﻮاﻣﻞ، ایﻦ ﻫﻮرﻣـﻮن ﻗـﺎدر ﺑـﻪ اﻧﺠﺎم ﻧﻘﺶ ﺧﻮد در ﺑﺪن ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﻓﺮد دﭼﺎر ﭘﻮﮐﯽ اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽشود. استفاده از پروتئین نوترکیب پاراتیروئید، مانع پیشرفت بیماری شده و به بهبودی آن کمک میکند. این مطالعه به منظور طراحی و ساخت سازه ژنی و انجام فرایند کلونینگ و سابکلونینگ پروتئین پاراتیروئید به صورت محلول در باکتری اشریشیاکلی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی با طراحی و اپتیمایز کردن سکوانس ژن هورمون پاراتیروئید برای بیان پروتئین نوترکیب بهصورت محلول انجام شد. بعد از ترانسفورم کردن سازه ژنی داخل باکتری و کشت باکتری اشریشیاکلی، استخراج پلاسمید انجام شد. قطعه کدکننده پروتئین موردنظر به روش هضم آنزیمی جدا و در ادامه به وکتور بیانی منتقل گردید. سپس عمل القا صورت گرفت و پروتئین مورد نظر در باکتری بیان شد. یافتهها : بعد از برش آنزیمی، قطعه کدکننده پروتئین پاراتیروئید به درستی در محل موردنظر قرار گرفت. فرایند مذکور به روش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) تائید گردید. بعد انجام عمل ترانسفورم، فرایند القا صورت گرفت که در نهایت پروتئین پاراتیروئید بهصورت محلول در باکتری بیان شد. نتیجهگیری : بیان پروتئین در باکتری به دلیل رشد سریع آن و نیاز به محیط کشت ارزان مقرون بهصرفه است. بیان پروتئین بهصورت محلول باعث کوتاه شدن فرایند پایین دستی تولید پروتئین نوترکیب گردید.
مهران حیدری اشرافی، خدیجه عنصری، وحید ناصح،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان تخمدان دومین سرطان دستگاه تولید مثلی زنان است. یکی از مهمترین ژنها در چرخه Wnt، ژن E-cadherin (CDH1) است که نقش بهسزایی در اتصال سلولی بازی میکند. پروتئین E-cadherin نقش مهی در چسبندگی بلاستومر و بهمپیوستن بافتهای جنین برعهده دارد. تغییر نوکلئوتیدی در منطقه کدکننده این ژن باعث ابتلا افراد به سرطان تخمدان میشود. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پلیمورفیسم C/T در 3΄UTR ژن E-cadherin و خطر ابتلا به سرطان تخمدان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی، 100 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان تخمدان بستری در بیمارستان امامخمینی و 100 نمونه خون افراد سالم مراجعه کننده به بخش انتقال خون به روش PCR-RFLP ارزیابی شدند. یافتهها : رابطه آماری معنیداری بین ژنوتیپهای CT و TT با خطر ابتلا افراد به سرطان تخمدان یافت نشد. همچنین رابطه آماری معنیداری بین هیچیک از ژنوتیپها با مرحله و درجه سرطان تخمدان مشاهده نشد. نتیجهگیری : بین پلیمورفیسم C/T (Rs1801026) 3΄UTRژن E-cadherin با خطر ابتلا به سرطان تخمدان ارتباطی وجود ندارد.
زهرا حاجی مهدی نوری، خدیجه عنصری، هایده مبین، سارا طالب زاده، منا موسوی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : مایکوپلاسما هومینیس کوچکترین باکتری پاتوژن بدون دیواره سلولی است که زندگی آزاد دارد. این میکروارگانیسم سخت و دیررشد بوده و شناسایی آن به دلیل مشکل بودن و رشد بسیار کند آن، توسط روشهای سنتی میکروبشناسی کشت با مشکل روبرو است. این مطالعه به منظور مقایسه دو روش کشت و PCR در تشخیص عفونت واژینال ناشی از مایکوپلاسما هومینیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه از نوع بررسی تستهای تشخیصی روی 150 بیمار مبتلا به عفونت واژینال باکتریایی و 50 فرد سالم بدون هیچ عفونت باکتریایی واژینال (کنترل) مراجعه کننده به بیمارستانهای امامخمینی (ره) و امامزمان (عج) استان تهران انجام شد. پس از نمونهبرداری، نمونهها در داخل لولههای حاوی PBS و PPLO به آزمایشگاه منتقل گردید. یافتهها : با روش کشت از 150 نمونه بیمار مبتلا به عفونت واژینال، 53 نمونه (35.3%) از نظر وجود مایکوپلاسما هومینیس مثبت و از طریق PCR 114 نمونه (76%) مثبت گزارش شد. همچنین با روش PCR از 50 فرد گروه کنترل 4 نفر (8%) مثبت ارزیابی شدند. بین نتایج PCR با سقط جنین، محل زندگی و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. ارتباط مستقیمی بین سن افراد، رعایت بهداشت در تعویض به موقع لباس زیر و تعداد زایمان در گروه مبتلا مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : روش PCR در مقایسه با روش کشت، برای شناسایی موارد مثبت مایکوپلاسما هومینیس در زنان با عفونت واژینال مناسبتر است.
فروزان کاوسی نژاد، اسماعیل فتاحی، نغمه موری بختیاری،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتیبیوتیکها، یکی از مشکلات عمده بهداشت جهانی است و تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی آنها بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی استافیلوکوکوس اورئوسهای جدا شده از نمونههای بالینی با روش انتشار دیسک و تشخیص مولکولی (Polymerase Chain Reaction: PCR) انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی – آزمایشگاهی روی 50 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونههای بالینی بیماران مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر اهواز در سال 1392 انجام شد. سنجش حساسیت آنتیبیوتیکی جدایهها با روش انتشار دیسک انجام شد. تعیین مقاومت به متیسیلین با روش PCR توسط پرایمر اختصاصی انجام شد.
یافتهها : از 50 ایزوله حاصله تمامی جدایهها نسبت به متیسیلین، آمپیسیلین و پنیسیلین مقاوم بودند. مقاومت جدایهها نسبت به اریترومایسین، جنتامایسین، کلیندامایسین و سیپروفلوکسایسین به ترتیب 48درصد، 34 درصد، 34 درصد و 34 درصد بود. در روش PCR 98 درصد از جدایه استافیلوکوکوس اورئوسهای مقاوم به متیسیلین حاوی ژن مقاومت به متیسیلین بودند.
نتیجهگیری : 98 درصد جدایهها حاوی ژن mec-Aبودند و مقاومت بالا به آنتیبیوتیک متیسیلین به ژن mec-A وابسته است. این امر میتواند به عنوان یک تهدید بالقوه برای بهداشت عمومی باشد.
احمد هلاکو، هوشنگ خزان، مژگان بنده پور، نیلوفر تقی پور، بهرام کاظمی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه شناسایی گونههای فاسیولا از اهمیت ویژهای برخوردار است. گونههای این جنس از انگلها باعث فاسیولیازیس شده که از مهمترین بیماریهای مشترک در دامهای اهلی و انسانها است. این مطالعه به منظور شناسایی گونههای فاسیولا با روش PCR-RFLP در شهرستان گرگان انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی کرمهای فاسیولا از کبدهای آلوده گاو و گوسفند کشتارگاه گرگان جدا شد و استخراج ژن با روش فنل – کلروفرم انجام گردید. قطعهای از ژنوم ITS-1 تکثیر و با آنزیم TasI، آزمون RFLP روی قطعات تکثیریافته انجام شد و 8 نمونه تعیین توالی گردید.
یافتهها : در مجموع 49 کرم فاسیولا از کبدهای آلوده گاو و گوسفند جداسازی شد. محصولات PCR تمام نمونهها تحت تاثیر آنزیم TasI قرار گرفتند و گونههای هپاتیکا دوباند و گونههای ژیگانتیکا سه باند را نشان دادند. این آنزیم درگونه هپاتیکا یک قطعه 151 جفت بازی و یک قطعه 312 را نشان داد؛ ولی در گونه ژیگانتیکا سه قطعه 151، 93 و 219 جفت بازی بود. 36 کرم (73.46%) فاسیولا ژیگانتیکا و 13 کرم (26.53%) فاسیولا هپاتیکا تشخیص داده شدند. از 6 کبد آلوده گوسفندی، 22 کرم فاسیولا جدا گردید که 13 گونه هپاتیکا (59.1%) و 9 گونه ژیگانتیکا (40.9%) تشخیص داده شدند. از 6 کبد آلوده گاوی، 27 کرم فاسیولا جدا گردید که همگی از گونه گاوی فاسیولا ژیگانتیکا (100درصد) شناسایی شدند.
نتیجهگیری : گونه فاسیولا ژیگانتیکا گونه غالب در شهرستان گرگان است.
رویا بیت سیاح (علوی شریف)، فاطمه حدادی، حسین کمال الدینی، میرزا محمدرضا شریف مقدم،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: روش duplex-PCR یک روش زیست شناسی با کاربرد گسترده است که قابلیت شناسایی اختصاصی و با حساسیت بالای میکروارگانیسمها را داراست. این مطالعه به منظور شناسایی مولکولی سودوموناس استوتزری (Pseudomonas stutzeri) به روش duplex-PCR انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی باکتری Pseudomonas stutzeri ATCC 17588 از مرکز ذخایر ژنتیک تهیه و پس از کشت، DNA در فاز لگاریتمی رشد به روش جوشاندن استخراج گردید. سپس با استفاده از روش duplex-PCR مبادرت به شناسایی اختصاصی این باکتری گردید. پرایمرهای موردنظر با استفاده از ژنهای catA و nirP طراحی شد. بررسی حساسیت و اختصاصیت واکنش duplex-PCR با استفاده از 5 باکتری انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل، تکثیر دو باند bp 512 و bp 249 را به ترتیب برای ژن catA و nirP نشان داد. نتایج بررسی اختصاصیت 100درصد تعیین شد و حساسیت 0.048 ng/mL از DNA ژنومی را برای هر دو ژن catA و nirP نشان داد.
نتیجهگیری: روش مولکولی duplex-PCR باتوجه به داشتن حساسیت و ویژگی مناسب و قابلیت شناسایی بالای باکتری سودوموناس استوتزری میتواند به عنوان یک روش روتین در آزمایشگاههای مجهز توسط افراد متخصص برای شناسایی موارد مشکوک مورد استفاده قرارگیرد.
یاسمن رهنما، آیلر جمالی، تینا دادگر،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس شایعترین عامل مهم عفونتهای بیمارستانی است. درمان عفونتهای استافیلوکوکوس اورئوس با حضور گونه مقاوم به آنتیبیوتیک متیسیلین (Methicillin Resistant Staphylococcus aureus: MRSA) پیچیدهتر شده است. mecA ژن کدکننده مقاومت به متیسیلین و blaZ ژن کدکننده مقاومت به آنزیم بتالاکتاماز است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژنهای blaZ و mecA در ایزولههای استافیلوکوکوس اورئوس جداشده از نمونههای بالینی با استفاده از روش مولکولی واکنش زنجیرهای پلیمراز (Polymerase Chain Reaction: PCR) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 59 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از نمونههای بالینی بیمارستانهای شهر گرگان طی مدت ششماه (از بهمن 1395 لغایت تیر 1396) جمعآوری شدند. ایزولهها با استفاده از رنگآمیزی گرم، تستهای کوآگولاز، کاتالاز، Dnase و تخمیر قند مانیتول تعیین هویت شدند و با روش دیسک دیفیوژن مقاومت آنتیبیوتیکی ارزیابی گردید. از روش یدومتری برای تشخیص تولید آنزیم بتالاکتاماز در این باکتری استفاده شد. سپس تشخیص ژنهای mecA و blaZ با استفاده از روش PCR انجام گردید.
یافتهها: همه 59 ایزوله (100 درصد) استافیلوکوکوس اورئوس برای ژن blaZ مثبت و بهدنبال آن، 27 ایزوله (45.8%) دارای ژن mecA بودند که بهطور همزمان ایزولههای دارای ژن mecA از لحاظ حضور ژن blaZ مثبت بودند. میزان 5 درصد از ایزولههای مقاوم به اگزاسیلین و 3 درصد از ایزولههای مقاوم به سفوکسیتین دارای ژن mecA بودند. 79.4% از ایزولههای دارای ژن blaZ، در تست فنوتیپی بتالاکتاماز مثبت بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تمام ایزولههای جدا شده دارای استافیلوکوکوس اورئوس با ژن blaZ بودند و بهطور همزمان ایزولههای دارای ژن mecA از لحاظ حضور ژن blaZ مثبت بودند.