[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73613003
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای Mri

مریم برزین، روح اله عبدی، حمید گل محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : صدمات داخلی ناشی از ترومای زانو شیوع نسبتاً بالایی دارند و برای بررسی آسیب احتمالی منیسک‌ها و لیگامان‌های متقاطع زانو، تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (magnetic resonance imaging: MRI) به‌طور مکرر انجام می‌شود. در حالی که استفاده از سونوگرافی برای تشخیص ضایعات داخلی مفصل زانو هنوز مورد اختلاف نظر بوده و مطالعات گذشته نتایج متفاوتی به همراه داشته است. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سونوگرافی در مقایسه با MRI در صدمات ناشی از ترومای زانو انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 73 بیمار با ترومای زانو مراجعه کننده به مرکز تصویربرداری MRI بیمارستان امام‌خمینی (ره) ساری از آذرماه 1388 لغایت اردیبهشت ماه 1389 انجام شد. پس از انجام MRI برای همه بیماران سونوگرافی از زانوی صدمه دیده انجام شد. سونوگرافی و MRI توسط دو رادیولوژیست که از نتایج گزارش یکدیگر ‌اطلاع نداشتند؛ انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و رسم جدول توصیف شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی تعیین شد. یافته‌ها : سن 91.9% بیماران زیر 40 سال بود. 61 نفر (83.6%) از بیماران مرد و 12 نفر (16.4%) زن بودند. شایع‌ترین شکایت بیماران درد مفصلی (89درصد) بود. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی در مقایسه با MRI در تشخیص ضایعات لیگامان کولترال داخلی (MCL) به ترتیب 100% ، 94.28% ، 42.86% و 100% و در تشخیص ضایعات لیگامان متقاطع قدامی (ACL) به ترتیب 65% ، 100% ، 100% و 70.21% تعیین شد. همچنین این مقادیر در تشخیص ضایعات منیسک داخلی (MM) به ترتیب 61.90% ، 94.23% ، 81.25% و 85.96% و در تشخیص ضایعات منیسک خارجی (LM) 100% ، 97.14% ، 60% و 100% تعیین گردید. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که استفاده از سونوگرافی در موارد اورژانس بررسی سلامت لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی کمک کننده است. چنانچه علایم بالینی به نفع وجود آسیب داخلی زانو است؛ با توجه به حساسیت کمتر سونوگرافی در تشخیص پارگی تروماتیک لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی استفاده از MRI توصیه می‌شود.
کاویان قندهاری، آتنا شریفی رضوی، امیر مقدم احمدی، محمود طاهری هروی، سحر فدایی، سمانه سادات دستغیب، سعید ابراهیم زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : تعیین ارزش تشخیصی نشانگان بالینی عصبی به منظور تعیین توپوگرافی ضایعات سیستم اعصاب مرکزی می‌تواند در مواردی از انجام غیرضروری MRI بیماران کاسته و هزینه انجام اقدامات تشخیصی را در مواردی کاهش دهد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی معاینات بالینی در تعیین محل ضایعات تحت چادرینه‌ای بیماران مبتلا به نشانگان عروقی مغز انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 200 بیمار مبتلا به نشانگان عروقی مغز بستری در بخش اورژانس اعصاب مرکز آموزشی درمانی قائم (عج) مشهد طی سال 1390 انجام شد. با توجه به معاینات بالینی، حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی و دقت تشخیصی برای هریک از علایم بالینی در مقایسه با MRI به عنوان روش استاندارد تعیین توپوگرافی ضایعات تعیین گردید. یافته‌ها : دقت تشخیصی تتراپارزی و سندرم‌های متقاطع برای توپوگرافی تصویری ضایعه در ساقه مغز به ترتیب 79 درصد و 83 درصد تعیین شد. دقت تشخیصی همی‌آتاکسی برای توپوگرافی تصویری ضایعه در نیمکره مخچه همان‌طرف 98درصد بود. دقت تشخیصی نشانگان والنبرگ برای توپوگرافی تصویری ضایعه در لترال بصل النخاع 98 درصد تعیین شد. نتیجه‌گیری : با استفاده از مهارت‌های بالینی و انجام معاینه عصبی دقیق برای مشخص نمودن نشانگان بالینی عصبی، می‌توان در مواردی توپوگرافی ضایعات عروقی علامت‌دار مغز را با دقت بالا تعیین نمود و از انجام غیرضروری MRI در بیماران کاست.
سیداحمد حسینی، محمدهادی قریب، علی ژیانی اصغرزاده، مجید کریمی، مصطفی زارع، فریبا اسمعیل مشرفی،
دوره 20، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

کیست‌های آراکنوئید به دو صورت اولیه و ثانویه وجود دارند. شیوع این کیست‌ها حدود یک درصد از ضایعات فضاگیر جمجمه است و مطابق موقعیت آناتومیک می‌توانند سبب تظاهرات بالینی متفاوتی مانند همی‌پارزی، افزایش فشار داخل جمجمه، ماکروسفالی، سردرد ایزوله و توقف رشد شوند. سیر طبیعی بیماری دقیقاً مشخص نیست. بعضی از افراد در تمام طول عمرشان بدون علامت هستند و برخی سال‌ها فاقد علامت بوده و سپس علامت‌دار می‌شوند. مورد گزارش شده مربوط به پسر ۱۰ ساله‌ای است که تنها علامت بالینی وی سردرد ژنرالیزه بود. موقیت آناتومیک کیست در لوب راست تمپورال مغز و بر روی استخوان‌های تمپورال، پریتال، بال بزرگ و حفره استخوان اسفنوئید بود. آراکنوئید کیست در پی سی‌تی اسکن و MRI تشخیص داده شد. طی دوره درمانی سه روزه با بروفن علایم بهبود پیدا یافت و بیمار تحت پیگیری قرار گرفت تا در صورت ظهور نشانه بالینی جدید درمان مناسب مانند جراحی و خارج کردن مایع درون کیست انجام گردد.


مریم ابوالقاضی، مجید شهبازی، محمدجعفر گلعلی پور،
دوره 26، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات دمیلینه، آسیب بافتی منتشره و اختلالات اتصال عصبی در ماده سفید با کاهش زوال شناختی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) مرتبط است و این یافته‌ها در کارپوس کالوزوم (جسم پینه‌ای) مغز بسیار برجسته است. اینترلوکین-10 جزء سایتوکاین‌های ضدالتهابی است. IL-10 مترشحه از سلول‌های T تنظیمی Treg ویژگی‌های ضدالتهابی داشته و قادر است تا تولید سایتوکاین‌های پیش التهابی تولید شده ماکروفاژها و سلول‌های T را مهار کند. اینترلوکین-6 نوعی سایتوکاین چندعملکردی است که در سیستم دفاعی بیماری‌های خودایمن وجود دارد. ژن IL-6 از 5 اگزون، 4 اینترون و یک منطقه پروگزیمال پروموتور است که واقع در لوکوس کروموزومی 7P21 در انسان است. این مطالعه به منظور تعیین اثر پلی‌مورفیسم ژن‌های IL10 (-1082/-819) و IL6 (-174) بر تغییرات جسم پینه‌ای در زنان مبتلا به مولتیپل‌اسکلروزیس انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 40 زن مبتلا به MS در محدوده سنی 40-20 سال مراجعه کننده به مرکز تصویربرداری MRI گلستان و کوثر گرگان و 20 زن غیرمبتلا به MS، بیماری اتوایمن و التهابی بالای 40 سال در سال 1394 انجام شد. به منظور انجام ژنوتایپینگ از آزمودنی‌ها 10 میلی‌لیتر خون اخذ شد. استخراج DNA به روش فنل کلروفرم انجام شد و ژنوتایپینگ DNA ها به روش SSP-PCR صورت گرفت. از تصاویر MRI مغز آزمودنی‌ها، به منظور اندازه‌گیری کارپوس کالوزوم و بررسی ارتباط با پلی مورفیسم‌های مورد مطالعه استفاده گردید.

یافته‌ها: پس از انجام آزمایشات و به دست آوردن ژنوتایپ‌های مختلف IL-6 ، IL-10(-819) و IL10 (-1082) ، ارتباط آماری معنی‌داری بین ژنوتایپ‌های اینترلوکین‌ها در دو گروه مورد و شاهد مشاهده نگردید. بین ژنوتایپ‌های مختلف IL-6 ، IL-10(-819) و IL10 (-1082) و تغییرات اندازه بخش‌های مختلف کارپوس کالوزوم شامل پهنای رستروم، پهنای اسپلنیوم، پهنای تنه، نسبت طول تنه به طول قدامی خلفی و نسبت طول تنه به حداکثر ارتفاع بین گروه مورد و شاهد ارتباط معنی‌داری مشهود نبود. کاهش متغیرهای پهنای رستروم، پهنای اسپلنیوم، پهنای تنه، نسبت پهنای تنه به طول قدامی خلفی و نسبت پهنای تنه به حداکثر ارتفاع در گروه مورد و شاهد معنی‌دار بودند (P<0.05). تنها کاهش پهنای اسپلنیوم با وقوع بیماری MS ارتباط آماری معنی‌دار داشت (95%CI=4.51-1.22, OR=2.35, P<0.009).

نتیجه‌گیری: بین تغییرات مورفومتریک کاهش کارپوس کالوزوم و تغییرات ژنوتایپ‌های IL-6 ، IL-10(-819) و IL10 (-1082) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ارتباطی وجود نداشت.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)