|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای گلیکوکانژوگیت
محمدمهدی حسنزاده طاهری، دکتر محمدرضا نیکروش، دکتر مهدی جلالی، دکتر علیرضا فاضل، دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: لکتینها قندی باند شده به پروتئینها هستند که دارای منشاء گیاهی و یا جانوری می باشند. این ترکیبات با قندهای انتهای گلیکوکانژوگیتها در سلولها و بافتها واکنش می نمایند. گلیکوکانژوگیتها در برخی فرایندهای بیولوژیکی از قبیل شناسایی، تکثیر، مهاجرت و تمایزات سلولی نقش اساسی ایفا می نمایند. هدف این مطالعه بررسی توزیع برخی گلیکوکانژوگیتا در نوتوکورد و عروق محوری دردوران مورفوژنز در جنیهای موش آزمایشگاهی می باشد.مواد و روشها: برای این منظور جنینهای 9 تا 14 روزه موشهای Balb/c در فرمالین فیکس شدند و سپس مقاطع میکروسکوپی از آنها تهیه گردید. این مقاطع جهت مطالعات هیستوشیمیایی پردازش شدند و سپس در مجاورت چهار لکتین کنجوگه شده با (HRP)Horseradish peroxidase قرار داده شدند که عبارت بودند از Maclura pomifera(MPA)، Vicia villosa(VVA) ,Glycin max(SBA) که برای قند انتهایی آن استیل گالاکتوز آمین اختصاصی می باشند و همچنینLotus tetragonolobus(LTA) که به قند انتهایی فوکوز باند می شود.یافته ها: نتایج حاصله نشان دادند که لکتینای اختصاصی آن استیل گالاکتوز آمین واکنشهای تقریبا مشابهی در نوتوکورد و آندوتلیوم عروق محوری دراثنای دوره مورفوژنز نشان می دهند. در حالی که لکتین حساس به فوکوز فقط با نوتوکورد واکنش نشان داد.نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق زمان ظهور و نحوه توزیع گلیکوکانژوگیتها با قند انتهای ان استیل گالاکتوز آمین ممکن است نقش یا نقشهای کلیدی و مهمی در میان کنشهای بافتی و شکل گیری متعاقب آنها از قبیل تکامل عروق محوری در اثنای دوره مورفوژنز داشته باشند. به علاوه یافته های این پژوهش نشان دادند که گلیکوکانژوگیتها با قند انتهایی فوکوز ممکن است در تکامل عروق محوری و میان کنشهای نوتوکورد با این عروق در اثنای دوره مورفوژنز نقشی نداشته باشند.
دکتر علیرضا ابراهیم زاده بیدسکان، دکتر محمدرضا نیکروش، دکتر علیرضا فاضل، دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : نوروهیپوفیز از کف دیانسفالون مشتق میگردد و تکامل آن حاصل میانکنشهای متعددی سلولی است که بهواسطه مولکولهای شیمیایی از جمله قندهای انتهایی گلیکوگانژوگیت میانجیگری میگردد. این مطالعه به منظور تعیین تغییرات برخی از قندهای انتهایی گلیکوکانژوگیتها طی تکامل نوروهیپوفیز در موش صحرایی با روش لکتین هیستوشیمیایی انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی ماده دوماهه و20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 280-250 گرم استفاده شد. پس از آمیزش و تعیین روز صفر حاملگی، موشهای باردار در فاصله روزهای 10 تا 20 حاملگی قطع نخاع گردیدند و جنینهای آنان به منظور مطالعات بافتشناسی جمعآوری گردید. سپس با جداسازی و فیکس سرهای نمونههای یاد شده و تهیه برشهای سریال از مناطق دارای بافت هیپوفیز به رنگآمیزی لکتین هیستوشیمیایی مبادرت گردید. لکتینهای OFA ، LTA ، UEA-1 VVA,SBA GSA1-B4 ، PNA وWFA باHRP نشاندار شدند. به طوری که OFA ، LTA ، UEA-1 برای قندهای انتهایی، α- L –FucoseوGSA1-B4 ،, SBA PNA وWFA به ترتیب برای D-Gal α ، ß-D-GalNAc ، α ، D-GalNAc ، D-Gal-(1-3) و D-GalNAc اختصاصی هستند. یافتهها : نتایج نشان داد که اکثر سلولهای نوروهیپوفیز با لکتین OFA از روز دهم حاملگی واکنش نشان دادند و در روز پانزدهم افزایش آماری معنیداری در شدت واکنش سلولها ملاحظه گردید (P<0.05). در روز هفدهم بهطور معنیداری شدت واکنش کاهش یافت (P<0.05). لکتین PNA از روز سیزدهم جنینی با تعدادی از سلولهای نوروهیپوفیز واکنش نشان داده و تا روز شانزدهم بر شدت این واکنشها افزوده شد و پس از آن شدت واکنش کاسته شد (P<0.05). واکنش لکتین SBA از روز چهاردهم شروع و تا روز هیجدهم با همان شدت ادامه یافت و سپس کاهش یافت (P<0.05). واکنش به لکتین WFA از روز سیزدهم شروع شد و در روزهای چهاردهم و پانزدهم به صورت معنیداری شدت یافت (P<0.05) و پس از آن به تدریج از شدت واکنش کاسته شد. در مورد لکتینهای UEA-1 ، LTA ، VVA و GSA1-B4 هیچگونه واکنشی مشاهده نگردید. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که احتمالاً بیان قندهای انتهایی α- L–Fucose ، α, ß-D-GalNAc و D- Gal – (ß-1-3) - D-GalNAc با استفاده از یک نقش کلیدی و نوعی الگوی زمانی و مکانی مشخص در فرایندهای تکاملی از جمله تکامل نوروهیپوفیز تنظیم شده است.
|
|
|
|
|
|