[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
25 نتیجه برای گلوکز

نساء اصنافی، بیژن طاهری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به عوارض دیابت حاملگی، تشخیص و درمان زودرس آن می تواند بسیار با اهمیت باشد. بنابراین بیماریابی دیابت در زنان حامله در کاهش عوارض مادر و جنین اثرات مفیدی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی دیابت حاملگی بود.روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 401 زن حامله مراجعه کننده به یکی از کلینیک های مامایی شهرستان بابل انجام شد. همه بیماران پرخطر از نظر دیابت در تریمستر اول و بقیه زنان باردار در 28-24 هفته حاملگی تحت آزمایش با تست یک ساعته تحمل گلوکز (GCT) قرار گرفتند. در مواردی که GCT مختل بود (قند خون بیش از 135mg/dl پس از تجویز خوراکی 50 گرم گلوکز)، تست تحمل گلوکز (GTT) برای آنان انجام می شد و در صورتی که GTT مختل بود، تشخیص دیابت حاملگی (GDM) داده می شد.یافته ها: میانگین سنی بیماران 24.69±5.31 سال بود. 4 بیمار (یک درصد) دارای دیابت آشکار بودند. در 397 بیمار باقیمانده GCT انجام گردیدو 44 نفر (11 درصد از کل بیماران) دارای GCT مختل و 19 نفر (4.7 درصد از کل بیماران) دچار دیابت حاملگی (GDM) بودند و 26.3 درصد از بیماران دچار GDM در این بررسی علاوه بر رژیم درمانی نیاز به انسولین نیز داشتند. در ضمن بین افزایش سن و شیوع اختلال تحمل گلوکز رابطه مستقیم وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به فراونی نسبتا زیاد اختلال GCT در زنان باردار این منطقه نسبت به موارد اروپایی، انجام مطالعات وسیع تر به منظور غربالگری و تعیین شیوع دیابت حاملگی به لحاظ برنامه ریزی برای کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان پیشنهاد می گردد.
دکتر فرزاد نجفی‌پور، دکتر روح‌انگیز ساری سرخابی، دکتر نویده حاجی آقایی، دکتر معصومه زارعی‌زاده، دکتر امیر بهرامی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : تالاسمی ماژور یک بیماری ژنتیکی است و تجویز خون در این بیماران حیاتی می‌باشد. تجویز خون در 2 یا 3 دهه اخیر باعث افزایش طول عمر این بیماران شده است. با افزایش طول عمر، عوارض تجمع آهن در این بیماران بیشتر به چشم می‌خورد. عوارض غدددرون‌ریز که در گذشته شایع نبود، در حال حاضر یکی از مشکلات شایع در این بیماری می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی دیابت و تست تحمل گلوکز در بیماران تالاسمی ماژور 10 تا 27 ساله در تبریز انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 56 بیمار تالاسمی ماژور 27-10 ساله انجام شد. مشخصات فردی، درمان دارویی، سن شروع تزریق خون، میزان تزریق خون، سن شروع درمان با دسفرال، میزان دسفرال دریافتی، سابقه فامیلی دیابت، میزان آهن، TIBC و فریتین در پیدایش اختلالات تحمل گلوکز مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص دیابت، گلوکز ناشتای مختل و تست تحمل گلوکز مختل آزمایش FBS و OGTT انجام شد. یافته‌ها : فراوانی دیابت در این مطالعه 9/8درصد تعیین گردید. همچنین در 6/28 درصد تست گلوکز ناشتای مختل دیده شد. تست تحمل گلوکز مختل در 1/7درصد موارد تعیین شد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که علی‌رغم درمان با دسفرال در بیماران تالاسمی ماژور فراوانی دیابت، گلوکز ناشتای مختل و اختلال تحمل گلوکز در بیماران تالاسمی ماژور بالاتر از جمعیت عمومی است. بیماران تالاسمی خصوصاً در سنین بالاتر از 10 سال بایستی به طور منظم تحت بررسی غدد مترشحه داخلی قرار گیرند.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر محسن خلیلی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، محبوبه آقایی، فریبا انصاری، مریم شرایلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : کاهش گلوکز و لیپیدهای سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان داروئی از اهمیت بالینی بسیاری برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف خوراکی سیرکوهی بر میزان گلوکز و لیپید خون موش صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش‌ صحرایی نر سفید نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت درمان، دیابتی و دیابتی تحت درمان تقسیم شدند. دیابت موش‌ها به وسیله تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم القاء شد. دو گروه تحت تیمار از غذای موش حاوی گیاه سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد مخلوط شده با غذای استاندارد موش به شکل خوراکی یک هفته پس از شروع آزمایش به مدت 6 هفته استفاده نمودند. میزان گلوکز و لیپیدهای سرم در ابتدای مطالعه و در هفته‌های 3 و 6 پس از دیابتی شدن اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها : در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه میزان گلوکز سرم به‌طور معنی‌دار در هفته‌های 3 و 6 کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود (P<0.05). به‌علاوه سطح کلسترول توتال در گروه دیابتی تحت تیمار در هفته ششم تغییر معنی‌داری در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده نشان نداد. تفاوت موجود بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار از نظر تری‌گلیسیرید معنی‌دار بود (P<0.05). میزان کلسترول LDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده، به طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). میزان HDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده افزایش معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد در رژیم غذائی موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین باعث کاهش معنی‌دار گلوکز ، تری‌گلیسیرید و کلسترول LDL و افزایش معنی‌دار کلسترول HDL می‌گردد.
دکتر محمدرضا شهرکی، دکتر حمیده میرشکاری، احمدرضا شهرکی، اسماعیل اله آبادی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : روی یکی از عناصر ضروری برای حیات موجودات زنده است و از طرق مختلف وارد بدن می‌شود. از آنجایی که این عنصر در بسیاری از فرایندهای سلولی از جمله کانال‌های کلسیمی اثر می‌گذارد؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر کلرور روی خوراکی بر میزان گلوکز، انسولین، لیپوپروتئین‌های سرم و آنزیم‌های کبدی موش صحرایی نر انجام گرفت.

روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 7-5 ماهه با میانگین وزنی 200 گرم انجام شد. موش‌ها به صورت تصادفی در چهار گروه دوازده‌تایی شامل یک گروه شاهد (A) و سه گروه آزمایشی (B, C, D) قرار گرفتند. موش‌های گروه‌های آزمایشی B ، C و D به ترتیب از آب حاوی کلرور روی با مقادیر 50 ، 100 و 200 میلی‌گرم بر لیتر به مدت چهار هفته استفاده کردند و موش‌های گروه شاهد در طی این مدت از آب آشامیدنی معمولی استفاده کردند. در پایان دوره حیوانات با کلروفرم بیهوش و از وریدهای گردن خونگیری انجام شد. سپس میزان گلوکز، انسولین، لیپوپروتئین‌های سرم و آنزیم‌های کبدی شامل AST (Aspartat Amino Transferase) و ALT (Alanine Amino Transferase) اندازه‌گیری شد. داده‌های به‌دست آمده با نرم‌افزار SPSS-11 و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس و توکی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : میزان LDL گروه آزمایشی B  2.8±13.4 mg/dl، LDL گروه آزمایشی C 6.3±14.6 mg/dl و LDL گروه آزمایشی D 0.9±2.8 mg/dl کاهش معنی‌داری را نسبت به مقادیر کلسترول گروه A (4.9±125.5 mg/dl, P<0.05)، HDL گروه A (3.8±80.5 mg/dl, P<0.05) و LDL گروه A (3.2±30.3 mg/dl, P<0.05) نشان داد. مقایسه گلوکز، انسولین، تری‌گلیسرید و آنزیم‌های کبدی گروه‌های مورد بررسی تفاوت معنی‌داری را نشان نداد.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کلرور روی در آب آشامیدنی باعث کاهش میزان لیپوپروتئین‌های سرم موش‌های صحرایی نر می‌گردد و این کاهش با میزان کلرور روی دریافتی ارتباطی نداشت.


مجتبی ایزدی، دکتر اصغر ظریفیان، دکتر شهرام سهیلی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : گرلین پپتید 28 اسیدآمینه‌ای، اخیراً به عنوان یک آدیپوسایتوکین شناخته شده است؛ اما نقش آن در بیماری‌های مزمن نظیر دیابت هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطح گرلین و گلوکز سرم در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 45 مرد چاق 50-37 ساله مبتلا به بیماری دیابت نوع 2 در شهرستان ساوه طی سال 1389 انجام شد. سطح ناشتای گلوکز، انسولین و گرلین سرم بعد از یک گرسنگی شبانه و هموگلوبین گلیکوزیله اندازه‌گیری گردید. از رگرسیون خطی برای تعیین همبستگی بین غلظت گرلین با گلوکز، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله استفاده گردید. یافته‌ها : بین هموگلوبین گلیکوزیله و غلظت گرلین سرم ارتباط آماری معنی داری یافت نشد. در حالی که ارتباط آماری معنی‌داری بین گلوکز ناشتا و گرلین سرم در بیماران مشاهده گردید (P<0.05). همچنین ارتباط بین سطح گرلین با انسولین سرم از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که افزایش گرلین سرم با افزایش گلوگز سرم همراه بوده و سطح گرلین سرم می‌تواند به عنوان شاخص پیش‌بینی‌کننده مناسبی از سطح گلوکز خون در مردان مبتلا به بیماری دیابتی نوع 2 استفاده شود.
دکتر نسرین خالصی، دکتر نسترن خسروی، دکتر مهران حقیقی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به فراوانی احتمالی نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G6PD) در ایران، غربالگری وسیع نوزادان در بدو تولد از طریق آزمایش خون بند ناف مطرح می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی نقص آنزیم G6PD در نوزادان متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران و همچنین ارتباط بین کمبود G6PD با جنس نوزاد، بروز زردی، همولیز و کم‌خونی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونه خون بندناف 450 نوزاد (245 پسر و 205 دختر) متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران در سال‌های 88-1387 انجام شد. اطلاعات شامل جنس نوزاد، سن حاملگی، بروز زردی، همولیز و کم‌خونی در پرسشنامه ثبت شد و در روزهای بعد تا هنگام ترخیص، نوزادان از لحاظ بروز زردی معاینه شدند. آزمایش G6PD به روش Fluorecsent Spot Test (FST) انجام گردید. این نوزادان از لحاظ زردی مورد مراقبت بیشتری قرار گرفتند و همچنین فعالیت آنزیم آنها به روش اسپکتروفوتومتری تعیین شد. یافته‌ها : از 450 نوزاد مورد مطالعه، نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در 9 نوزاد (8 پسر و 1 دختر) مشاهده گردید. فراوانی نقص آنزیم در این مطالعه 2درصد (3.3 درصد در پسرها و 0.5 درصد در دخترها) تعیین شد. از 9 نوزاد شناسایی شده 6 نوزاد (66.7درصد) دچار زردی نوزادی شدند. 4 نوزاد با نوردرمانی و 2 نوزاد با تعویض خون درمان شدند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در پسران شیوع بیشتری دارد. لذا غربالگری وسیع نوزادان پسر در بدو تولد از طریق آزمایش خون بندناف توصیه می‌گردد.
عبدالحمید حاجی حسنی، فرید بحرپیما، امیرهوشنگ بختیاری، محمد تقی‌خانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : ادیپونکتین هورمون مترشحه از سلول‌های ادیپوسیت است که سطح پایین آن نشان‌دهنده مقاومت انسولینی و گسترش بیماری دیابت می‌باشد. تمرین درمانی به‌صورت منظم و در میان مدت، موجب کاهش مقاومت انسولینی، افزایش جذب گلوکز در عضلات، افزایش سطح ادیپونکتین و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در افراد مبتلا به دیابت می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر دویدن روی سطوح شیبدار مثبت (تمرینات کانسنتریک) و منفی (تمرینات اکسنتریک) بر میزان ادیپونکتین پلاسما و گلوکز سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 28 بیمار (13 مرد و 15 زن) در محدوده سنی 60-40 سال مبتلا به دیابت نوع 2 ارجاع شده توسط مرکز دیابت سمنان به مرکز تحقیقات توانبخشی عصبی - عضلانی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1389 انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی در دو گروه تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک با استفاده از تردمیل قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره‌های کنترل و مداخله گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و ادیپونکتین سرم گروه‌ها اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های Kolmogorov-Smirnov ، Repeated-Measures ANOVA ، Tukey و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک سبب کاهش آماری معنی‌داری در میزان گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و نیز افزایش میزان ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 گردید (P<0.05). با این وجود تمرینات اکسنتریک نسبت به تمرینات کانسنتریک سبب کاهش بیشتر گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و افزایش بیشتر ادیپونکتین سرم بیماران نسبت به گروه تمرینات کانسنتریک گردید (P<0.05). نتیجه‌گیری : تمرینات اکسنتریک در کاهش و کنترل گلوکز سرم و بهبود ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مؤثرتر از تمرینات کانسنتریک می‌باشد.
نجمه حبیبی، سیدمحمد مرندی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت ملیتوس به عنوان یک بیماری متابولیک با اختلال در سطح لیپید و گلوکز خون همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته تمرین یوگا برسطح سرمی گلوکز، انسولین و تری‌گلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 26 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در دو گروه مداخله (16 نفر) و کنترل (10 نفر) در شرایط رژیم دارویی و غذایی یکسانی قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه مداخله روزانه شامل 75 دقیقه تمرین یوگا، هفته‌ای سه جلسه و به مدت 12هفته به طول انجامید. سطح گلوکز، انسولین، لپتین ، تری‌گلیسرید ، HDL-C ، LDL-C و TC زنان 24 ساعت قبل و بعد از اتمام دوره تمرینی مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها : پس از اتمام دوره تمرینی سطح گلوکز، انسولین و تری‌گلیسرید بیماران گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). در حالی که سطح لپتین، HDL-C ، LDL-C و TC گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد. نتیجه‌گیری : تمرین یوگا باعث بهبود میزان گلوکز، انسولین و تری‌گلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع دو می‌گردد.
شمسی پرویزی، مرضیه اسفندیاری، سوده شهسواری،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : زنان باردار دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی (glucose challenge test) علی‌رغم طبیعی بودن تست تحمل گلوکز (oral glucose tlerance test) در معرض خطر افزایش ماکروزومی جنین ، پره‌اکلامپسی و افزایش میزان سزارین هستند. این مطالعه به منظور تعیین پیامدهای بارداری در زنان باردار دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی و تست تحمل گلوکز طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 زن باردار (سن بارداری 28-24 هفته) دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی (>130 mg/dl) با تست تحمل گلوکز طبیعی و 67 زن باردار با تست چالش گلوکز طبیعی (<130 mg/dl) در بیمارستان حضرت معصومه (س) کرمانشاه در سال 1389 انجام شد. یافته‌ها : زایمان با وکیوم، پلی هیدرامینوس ، پره‌اکلامپسی، پیلونفریت و وزن کم زمان تولد نوزاد در گروه مورد به صورت معنی‌داری بیشتر از شاهد بود (P<0.05). بین دو گروه مورد و شاهد از نظر مرده‌زایی، ناهنجاری نوزاد، دیسترس تنفسی و دیستوشی شانه تفاوت آماری معنی‌داری یافت نشد. نتیجه‌گیری : در زنان باردار با GCT مختل و OGTT طبیعی، پلی‌هیدرآمنیوس، پره‌اکلامپسی و پیلونفریت در مقایسه با زنان با بارداری طبیعی بیشتر است.
خسرو جلالی دهکردی، غلامرضا شریفی، سجاد ارشدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : افزایش گلوکز و اکسیداسیون آن یکی از دلایل افزایش تولید رادیکال‌های آزاد و ایجاد استرس اکسیداتیو است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین استقامتی شنا و عصاره آبی بذر شنبلیله بر سطح گلوکز سرم و آنتی‌اکسیدان‌های بافت قلب موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی در پنج گروه ده تایی کنترل دیابتی (DC)، کنترل سالم (دارونما، HC)، تمرین استقامتی شنا (S)، تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا (SF1) (1.74 g/kg/bw) و تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز متوسط (SF2) (0.87 g/kg/bw) قرار گرفتند. در ابتدا دیابت در حیوانات گروه‌های دیابتیک، تمرین استقامتی، SF1 و SF2 با تزریق استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن القاء شد. پس از شش هفته، سطح گلوکز سرم و فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز بافت قلب موش‌های صحرایی اندازه‌گیری شد. یافته‌ها : کاهش وزن بدن در همه گروه‌ها به‌غیر از گروه دارونما مشاهده شد (P<0.05). سطح گلوکز سرم به‌طور معنی‌داری در گروه‌های تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا و دارونما در مقایسه با گروه کنترل دیابتی کاهش نشان داد (P<0.05). افزایش معنی‌داری در میزان آنتی‌اکسیدان‌های بافت قلبی در گروه‌های تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا و متوسط، تمرین استقامتی شنا و دارونما در مقایسه با گروه کنترل دیابتی مشاهده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : ترکیب تمرین استقامتی شنا و عصاره بذر شنبلیله سبب افزایش آنتی‌اکسیدان‌های بافت قلب و کاهش سطح گلوکز سرم می‌گردد.
پریا بوستانی فرگوش، ساناز ده باشی، آزاده علی عرب، ساناز رویانی، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت حاملگی در 3 تا 12 درصد زنان طی بارداری و به طور معمول در اواخر سه ماهه دوم بارداری بروز می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین سطح فروکتوزامین و هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) در زنان باردار با آزمایش چالش گلوکز (glucose challenge test: GCT) غیرطبیعی و مقایسه آن با گروه شاهد به منظور یافتن آزمایش مناسب‌تر برای ارزیابی دیابت بارداری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی از 96 زن باردار با GCT بیش از 140 mg/dl به عنوان گروه مورد و 96 زن باردار با GCT کمتر از 140 mg/dl به عنوان گروه شاهد، نمونه خون گرفته شد. برای سنجش فروکتوز آمین سرم از روش الایزا و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله از روش شیمیایی استفاده شد. یافته‌ها : در گروه مورد همبستگی معنی‌داری بین GCT با فروکتوزآمین و هموگلوبین گلیکوزیله وجود داشت (P<0.05). این همبستگی در مورد هموگلوبین گلیکوزیله به‌طور قابل ملاحظه‌ای (0.63 در برابر 0.24) بیشتر بود. در گروه شاهد این همبستگی معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : علی‌رغم تمام اثرات بارداری بر سطح هموگلوبین، کماکان آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله نسبت به سایر آزمایش‌ها برای پیگیری وضعیت بیماران دیابتی قابل اعتمادتر است.
وحید تأدیبی، ناصر بهپور، مهرعلی رحیمی، صیاد رشیدی، محمداحسان دلبری، پیمان یوسفی‌پور، زهرا بیات،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : هورمون لپتین نقش مهمی در چاقی و دیابت نوع 2 دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی و ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) بر سطوح هورمون لپتین و گلوکز سرم مردان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 24 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه در سال 1391 انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی در سه گروه هشت نفری کنترل، تمرین هوازی و تمرین ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) قرار گرفتند. تمرینات در هشت هفته شامل سه جلسه در هفته به مدت یک ساعت انجام گردید. گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم 48 ساعت پیش از آغاز مداخله و 48 ساعت پس از پایان مداخله در حالت ناشتا به عنوان مقادیر پیش آزمون و پس آزمون اندازه‌گیری شد. یافته‌ها : در پیش‌آزمون تفاوت آماری معنی‌داری در سطح هورمون لپتین و گلوکز ناشتا سرم بین سه گروه مشاهده نشد. پس از مداخله در گروه تمرین هوازی گلوکز ناشتا سرم و در گروه تمرین ترکیبی سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم کاهش آماری معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.05). نتیجه‌گیری : تمرین هوازی و ترکیبی با کاهش در گلوگز سرم برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشنهاد می‌شوند؛ اما تمرین ترکیبی با توجه به کاهش در سطح لپتین، برای این دسته از بیماران سودمندتر است.
محمدحسن قوسیان مقدم، مهرداد روغنی، زهرا گرجی زاده، سپیده صدرائی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : هیپرلیپیدمی و دیس‌لیپیدمی یکی از عوامل خطرهای شایع همراه با دیابت است و کاهش سطح آن در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان دارویی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه به منطور تعیین اثر گیاه مریم گلی بر سطح گلوکز، لیپیدهای سرم و سطح بافتی مالون‌دی‌آلدئید موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با گیاه، دیابتی و دیابتی تحت تیمار با گیاه تقسیم‌ شدند. برای القای دیابت به موش‌ها، از داروی استرپتوزوتوسین به صورت تک دوز و داخل صفاقی به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم حل شده در محلول سالین نرمال سرد استفاده شد. مریم‌گلی با غذای گروه‌های تحت تیمار مخلوط شد. سطح گلوکز، تری‌گلیسیرید، کلسترول توتال، LDL و HDL سرم روز اول و در هفته‌های سوم و ششم اندازه‌گیری شد. در پایان کار میزان مالون‌دی‌آلدئید و پروتئین در هموژنه بافت کبد اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها : در هفته ششم میزان گلوکز سرم در دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار با مریم‌گلی به‌طور معنی‌داری بیش از نتایج روز اول بود (P<0.05) و تیمار گروه دیابتی با مریم‌گلی، کاهش معنی‌داری در سطح گلوکز سرم در مقایسه با گروه دیابتی به‌وجود نیاورد. میزان تفاوت تری‌گلیسیرید سرم گروه‌های دیابتی و دیابتی تحت تیمار با مریم‌گلی از نظر آماری معنی‌دار و سطح آن در گروه دیابتی تیمار شده پایین‌تر بود (P<0.05). مقادیر کلسترول توتال، HDL ، LDL ، مالون دی آلدئید در موش‌های دیابتی تیمار شده با مریم‌گلی تغییر آماری معنی‌داری با گروه دیابتی نشان نداد. نتیجه‌گیری : تجویز دراز مدت گیاه مریم گلی به موش‌های دیابتی فقط موجب کاهش معنی‌دار تری‌گلیسیرید سرم گردید و بر سایر چربی‌ها و گلوکز سرم و بر پراکسیداسیون لیپیدی در بافت کبد اثری ندارد.
مجتبی ایزدی، مسعود حاج رسولی، فاطمه کیانی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : مکانیسم‌های مولکولی ارتباط بین ظرفیت هوازی و سطوح گلوکز خون به‌طور کامل مشخص نیست. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر تغییرات ظرفیت هوازی و گلوکز خون مردان چاق انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 32 مرد چاق بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. شاخص‌های آنتروپومتریکی، غلظت گلوکز سرم، انسولین ناشتا، ضربان قلب در وضعیت استراحت و ظرفیت هوازی به عنوان مشخصه‌های آمادگی قلبی- عروقی در شرایط قبل و بعد از 12 هفته تمرین ورزشی هوازی و بی‌تمرینی به ترتیب در گروه‌های کنترل و مداخله اندازه‌گیری شد. از مقادیر انسولین و گلوکز ناشتا برای محاسبه عملکرد سلول‌های بتا استفاده گردید. یافته‌ها : برنامه تمرینات هوازی طولانی‌مدت سبب کاهش آماری معنی‌دار گلوکز ناشتا، شاخص‌های آنتروپومتریکی، افزایش ظرفیت هوازی و عملکرد سلول‌های بتا در گروه مداخله منجر شد (P<0.05). ارتباط آماری معنی‌داری بین تغییرات در ظرفیت هوازی با تغییرات عملکرد سلول‌های بتا و گلوکز خون مشاهده شد (P<0.05) و ارتباط بین آنها مستقل از تغییرات در شاخص توده بدن بود. تغییرات در سطح انسولین سرم در پاسخ به برنامه تمرینی معنی‌دار نبود. برنامه تمرینی همچنین به کاهش معنی‌دار نمایه توده بدنی منجر شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : افزایش ظرفیت هوازی یا آمادگی قلبی - عروقی به واسطه فعالیت ورزشی به بهبود سطح گلوکز ناشتای خون در افراد چاق در اثر کاهش توده بدن منجر می‌شود.
الهه غیاثی، محمدحسین دباغ‌منش، فرهاد دریانوش، غلامحسین ناظم زادگان،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت قندی شایع‌ترین بیماری متابولیکی است که با هیپرگلیسمی ناشی از کمبود مطلق یا نسبی انسولین مشخص شده و با چاقی ارتباط دارد. یکی از مهم‌ترین هورمون‌ها، پروتئین وابسته به آگوتی است. پروتئین وابسته به آگوتی (Agouti-related protein: AGRP) دارای 132 اسیدآمینه است و باعث افزایش اشتها در انسان می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته فعالیت ورزشی ایروبیک بر تغییرات سطح سرمی پروتئین وابسته به آگوتی، هموگلوبین گلیکوزیله و گلوکز در زنان میانسال غیرورزشکار مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 زن میانسال دارای اضافه وزن یا چاق مبتلا به دیابت نوع 2 به‌طور داوطلبانه انتخاب و به صورت غیرتصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله تقسیم شدند. تمرینات به مدت 8 هفته، هفته‌ای 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه انجام شد. در طول مدت مطالعه، گروه کنترل هیچگونه فعالیتی ورزشی انجام نداد. برای اندازه‌گیری هورمون AGRP، هموگلوبین A1c و گلوکز سرم از آزمودنی‌ها نمونه‌ خون اخذ گردید. یافته‌ها : بین سطح هورمون AGRP، HbA1c و گلوکز سرم دو گروه کنترل و مداخله و نیز مقایسه درون گروهی، ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. بین هورمون AGRP با گلوکز ، هورمون AGRP با HbA1c و گلوکز سرم با HbA1c نیز در گروه‌های مورد مطالعه ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری : هشت هفته فعالیت هوازی در سطح هورمون AGRP، هموگلوبین A1c و گلوکز سرم زنان میانسال دارای اضافه‌وزن یا چاق مبتلا به دیابت نوع 2 تغییری ایجاد ننمود.
محمد حسن پور فرد، قدرت الله ناصح، نسیم لطفی، مهران حسینی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یک بیماری متابولیک است که سبب اختلال در متابولیسم کربوهیدرات و لیپیدها می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی ریشه گیاه شلغم روی گلوکز سرم و لیپیدهای خون موش‌های صحرایی دیابتی شده با آلوکسان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل چهار گروه دیابتی (کنترل دیابتی، مت‌فورمین 50 mg/kg/bw، عصاره آبی ریشه گیاه شلغم 200 mg/kg و عصاره آبی ریشه گیاه شلغم 400 mg/kg) و یک گروه کنترل سالم تقسیم شدند. دیابت شدید به وسیله تزریق آلوکسان با دوز 150 mg/kg/bw القا گردید. دوهفته پس از تزریق موش‌های با گلوکز سرم ناشتای بیش از 350 mg/dl وارد مطالعه شدند. تمام تیمارها به‌صورت روزانه با روش گاواژ با حجم یکسان و به‌مدت 28 روز متوالی انجام گردید. تمام تیمارهای روزانه به روش گاواژ در حجم یکسان انجام شد. گروه‌های کنترل نیز روزانه مورد گاواژ با نرمال سالین قرار گرفتند. گلوکز سرم ناشتای موش‌ها در روزهای نخست، چهاردهم و بیست و نهم ارزیابی شد. در روز 29 ام از همه حیوانات خونگیری قلبی انجام شد و غلظت‌های پلاسمایی گلوکز سرم، کلسترول تام، تری‌گلیسیرید، LDL کلسترول و HDL کلسترول و همچنین آنزیم‌های کبدی آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) با استفاده از کیت‌های استاندارد و دستگاه اتوآنالایزر مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها : در موش‌های دیابتی میانگین سطح گلوکز سرم (حدود 4.5 برابر)، کلسترول تام، تری‌گلیسیرید، AST، ALT (هر کدام تقریباً 2.5 برابر) و LDL کلسترول (حدود 2 برابر) در مقایسه با گروه کنترل سالم افزایش یافت (P<0.05). عصاره آبی ریشه گیاه شلغم در هیچ‌کدام از دوزها اثرات کاهنده گلوکز سرم را نشان نداد؛ اما توانست در هر دو دوز افزایش کلسترول، تری‌گلیسیرید، LDL کلسترول و ALT را به‌طور معنی‌داری مهار کند (P<0.05). در حالی که نتوانست از افزایش AST در موش‌های دیابتی جلوگیری نماید. نتیجه‌گیری : مصرف عصاره آبی ریشه گیاه شلغم در هر دو دوز 200, 400 mg/kg/bw در موش‌های دیابتی سبب کاهش سطوح کلسترول تام، تری‌گلیسیرید، LDL کلسترول و ALT گردید؛ ولی این عصاره اثری بر گلوکز سرم و AST آنها نداشت.
سیمین فاضلی پور، زهرا طوطیان، محمدتقی شیبانی، جمشید رزم یار، ریحانه هوشمند عباسی، مرضیه مینائی، شیوا کیانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : سویا به عنوان یک پروتئین ارزان قیمت و بدون عوارض جانبی در صنعت غذا معرفی شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر رژیم غذایی حاوی کنجاله سویا بر هیستولوژی و هیستومورفومتری پرزهای روده کوچک و مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و گلوکز موش‌های آزمایشگاهی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش آزمایشگاهی نابالغ ماده نژاد BALB/c در سن سه هفتگی انتخاب شدند. حیوانات در سه گروه ده تایی کنترل، گروه تجربی اول و دوم قرار گرفتند. گروه کنترل تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل قرار گرفت. گروه تجربی اول و دوم تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل به ترتیب شامل 40 درصد و 20 درصد کنجاله سویه قرار گرفتند. پس از سه ماه موش‌ها بیهوش و از قلب آنها برای تعیین سطح کلسیم، فسفر و گلوکز سرم خونگیری به عمل آمد. سپس مقاطع بافتی از دوازدهه آنها تهیه و به روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگ‌آمیزی و مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها : در ساختار بافتی دیواره دئودنوم گروه کنترل در مقایسه با گروه‌های تجربی به جز چند نمونه که درجاتی از تخریب راس پرزها را نشان دادند؛ تغییر قابل توجهی مشاهده نشد. در ارزیابی هیستومورفومتریک، ضخامت زیرمخاط و عضلات گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). ارتفاع کرپیت‌ها و سطح سرمی گلوکز گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05) و میزان کلسیم گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری یافت (P<0.05)؛ ولی میزان فسفر گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل تغییری نشان نداد.

نتیجه‌گیری : مصرف طولانی مدت سویا می‌تواند تغییرات معنی‌داری بر میزان کلسیم و گلوکز سرم خون و ضخامت لایه عضلانی، زیرمخاط، ارتفاع کرک‌ها و عمق کریپت‌های دئودنوم ایجاد نماید.


شیوا آشگر طوسی، مریم طهرانی پور، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یک ناهنجاری متابولیکی است که با هیپرگلیسمی ناشی از نقص در ترشح و عمل انسولین و یا هردو مشخص می‌گردد. گیاه برازمبل دارای اثر ضدباکتری و انگل، آنتی‌اکسیدانی، ضدالتهاب و ضددرد است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل بر سطح گلوکز سرم و فعالیت آنزیم‌های کبدی موش‌های صحرایی سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین و مقایسه با داروی گلی‌بن‌گلامید انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 60 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی در 10 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل سالم، سالم دریافت کننده گلی‌بن‌گلامید، سالم تحت تیمار با عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل با دوزهای 150 و 300 و 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، کنترل هیپرگلیسمی، کنترل مثبت (هیپرگلیسمی تحت درمان با داروی گلی‌بن‌گلامید)، هیپرگلیسمی تحت درمان عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل با دوزهای 150 و 300 و 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن بودند. پس از انجام تیمارهای لازم، از حیوانات نمونه‌های خونی گرفته شد و میزان قند و آنزیم‌های کبدی (ALP, AST, ALT) مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه‌ای نیز بین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل و داروی متداول گلی‌بن‌گلامید انجام شد.

یافته‌ها : نتایج حاکی از افزایش معنی‌دار آنزیم‌های کبدی در موش‌های صحرایی هیپرگلیسمی نسبت به گروه کنترل سالم بود. میانگین میزان آنزیم‌های AST ، ALT و ALP در گروه هیپرگلیسمی به ترتیب 286.83+-7.46، 172.16+-5.74، 526.17+-8.17 و در گروه کنترل سالم به ترتیب 239+-12.6، 100+-2.42 و 196.33+-6.82 بود. تیمار با دوزهای 150 و 300 و 600 عصاره گیاه در موش‌های صحرایی هیپرگلیسمی شده موجب کاهش معنی‌داری در سطح آنزیم‌های فوق در مقایسه با گروه کنترل هیپرگلیسمی گردید (P<0.05). میانگین میزان آنزیم‌های AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 150 عصاره به ترتیب 160.67+-6.29، 127.33+-5.23 و 260.33+-7.18 بود. میانگین میزان آنزیم‌های AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 300 عصاره به ترتیب 197.5+-6.71، 144.33+-8.82 و 201.67+-9.60 بود. میانگین میزان آنزیم‌های AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 600 عصاره به‌ترتیب 192.23+-8.23، 111.17+-6.13 و 329+-7.43 بود. در مقایسه‌ای که بین میزان اثربخشی عصاره هیدروالکلی برازمبل و داروی گلی‌بن‌گلامید بر گلوکز سرم و آنزیم‌های کبدی انجام شد؛ تیمار با عصاره گیاه در موش‌های صحرایی دیابتی شده کاهش معنی‌داری را نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل سبب کاهش سطح سرمی آنزیم‌های کبدی و گلوکز سرم در موش‌های صحرایی می‌گردد.


مصطفی نجفی پور، فرزاد نجفی پور، جعفر زارعی زاده، زهره رزاقی خسرقی،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : شیرین کننده‌های بدون کالری یا مصنوعی، مواد شیمیایی و یا طبیعی هستند که در غذاها و انواع نوشیدنی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این مطالعه به منظور مقایسه وضعیت کنترل گلیسمیک در قبل و بعد از مصرف شیرین کننده‌های مصنوعی با تغذیه متداول بیماران مبتلا به دیابت تیپ2 انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 بیمار مبتلا به دیابت تیپ2 (10 مرد و 20 زن) از مراجعین سرپایی درمانگاه غدد بیمارستان امام رضا (ع) تبریز وارد مطالعه شدند. در ابتدای مطالعه از بیماران خواسته شد تا به مدت سه ماه از مصرف رژیم غذایی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی خودداری نمایند و رژیم متداول دیابتی را ادامه دهند. سپس به هر بیمار از تغذیه مخصوص بیماران دیابتی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی شامل قند، بیسکوئیت اختصاصی و آبنبات تحت نظر متخصص تغذیه به مدت سه ماده تجویز گردید.

یافته‌ها : میانگین گلوکز سرم ناشتا و گلوکز سرم 2ساعت بعداز غذا در بیماران طی سه ماهه دوم به‌دنبال مصرف محصولات حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی در مقایسه با 3 ماهه اول به‌طور معنی‌داری افزایش نشان داد (P<0.05). میانگین گلوکز سرم ناشتای بیماران دیابتی از 25.3±121.03 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در انتهای سه ماهه اول به 42±152 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در انتهای سه ماهه دوم رسید. میانگین گلوکز سرم 2ساعت بعد از غذا از میزان 44.4±164.4 میلی‌گرم در دسی‌لیتر به 7.2±222 میلی‌گرم در دسی لیتر افزایش یافت. میانگین HbA1C در سه ماهه اول 0.9±6.89 درصد و در سه ماهه دوم 1±7.4 درصد تعیین شد.

نتیجه‌گیری : مصرف مواد غذایی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی در افراد دیابتی احتمالاً منجر به افزایش گلوکز سرم می‌شود.


ابراهیم مهدوی، شرابه هزارخوانی، سیدمهران حسینی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : مقاومت به انسولین در کم‌کاری تیروئید شایع بوده و تشخیص زودهنگام آن به عنوان یکی از عوامل خطر مستقل در بروز عوارض قلبی - عروقی دارای اهمیت است. استاندارد طلایی ارزیابی مقاومت به انسولین روش کلامپ انسولینی است که کاربرد بالینی بسیار محدودی دارد. شاخص‌های تری‌گلیسرید – گلوکز (triglyceride glucose, TyG) و هما (homeostasis model assessment: HOMA) دو معیار کمی غیرتهاجمی برای ارزیابی مقاومت به انسولین هستند. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت به انسولین براساس شاخص هما و تری‌گلیسرید-گلوکز در بیماران مبتلا به کم‌کاری تیروئید انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 23 بیمار دارای کم‌کاری تیروئید تازه تشخیص داده شده شامل 15 بیمار با کم‌کاری تیروئید آشکار و 8 بیمار با کم‌کاری تیروئید تحت بالینی انجام شد. تست‌های بیوشیمیایی عملکرد تیروئید، پروفایل چربی‌ها، گلوکز و انسولین ناشتا در هنگام تشخیص (نوبت اول) و پس از هشت هفته درمان کم‌کاری تیروئید (نوبت دوم) اندازه‌گیری و مقاومت به انسولین و تغییرات شاخص‌های TyG و HOMA بررسی گردید.

یافته‌ها : موارد مقاومت به انسولین در هر دو گروه کم‌کاری تیروئید آشکار و تحت بالینی براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیشتر بود. در گروه کم‌کاری تیروئید آشکار در نوبت اول شیوع مقاومت به انسولین براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیش از دو برابر و در نوبت دوم بیش از سه برابر تعیین شد. در گروه کم‌کاری تیروئید تحت بالینی شیوع مقاومت به انسولین در نوبت اول براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیش از چهار برابر و در نوبت دوم بیش از سه برابر بود. در گروه کم‌کاری تیروئید تحت بالینی شیوع مقاومت به انسولین براساس شاخص HOMA قبل و بعد از درمان از نظر آماری تغییر معنی‌داری داشت (P<0.05). در گروه کم‌کاری تیروئید آشکار هیچیک از شاخص‌های مقاومت به انسولین بعد از درمان نسبت به قبل از درمان از نظر آماری تغییر معنی‌داری نشان ندادند.

نتیجه‌گیری : هشت هفته درمان کم‌کاری تیروئید و کاهش سطح TSH در گروه‌های دارای کم‌کاری تیروئید آشکار و تحت بالینی در کاهش دو شاخص مقاومت به انسولین HOMA و TyG موثر نبود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4657