|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای کورکومین
سمیه حسین زاده، دکتر ولی اله دبیدی روشن، دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سرب به عنوان نوعی آلاینده هوا، حیات موجودات زنده را تهدید نموده و باعث بروز طیف وسیعی از بیماریها از جمله بیماریهای تخریبی سیستم عصبی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کورکومین بر تغییرات BDNF و روند اکسیدآنتی/ضداکسیدآنتی هیپوکامپ موشهای در معرض استات سرب انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهار گروه دهتایی پایه، شم (کنترل)، سرب و گروه کورکومین+ سرب دستهبندی شدند. گروههای دریافت کننده سرب 20 mg/kg استات سرب و گروه کورکومین +سرب 30mg/kg کورکومین به مدت 8 هفته (هفتهای سه جلسه) به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. سطوح MDA (شاخص استرس اکسایشی) و TAC (ظرفیت آنتیاکسیدانی تام) به ترتیب به روشهای تیوباربیوتوریک اسید و FRAP و سطح BDNF هیپوکامپ به روش الایزا اندازهگیری شدند. دادهها با روش آنالیز واریانس یکطرفه و توکی در سطح کمتر از 0.05 تحلیل شدند.
یافتهها : تزریق سرب باعث افزایش معنیدار MDA ، کاهش غیرمعنیدار BDNF و کاهش معنیدار TAC در گروه سرب در مقایسه با گروههای کنترل شد. از سوی دیگر، القای کورکومین منجر به کاهش غیرمعنیدار MDA، افزایش غیرمعنیدار BDNF و افزایش معنیدار TAC در مقایسه با گروههای دیگر شد.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مصرف مکمل کورکومین در طی قرارگیری بلندمدت در معرض استات سرب باعث افزایش BDNF هیوکامپ موشهای صحرایی نمیشود؛ اما از کاهش آن در اثر مسمومیت با سرب جلوگیری میکند.
شادمهر میردار، علی اکبر رمضان نژاد، اکرم ارزانی، محمد علی نژاد، اکبر حاجی زاده، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:سرب به عنوان آلاینده محیطی موجب تخریب سیستم ایمنی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین با شدت متوسط و کورکومین بر سطح سرمی ایمنوگلوبولین A در موشهای در معرض استات سرب انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 46 موش صحرایی نر به 6 گروه کنترل، حلال، سرب، تمرین-سرب، کورکومین-سرب و سرب-تمرین-کورکومین تقسیم شدند. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته (25 تا 64 دقیقه در روز، 15 تا 22 متر در دقیقه و شیب صفر درجه) بر روی نوارگردان به تمرین پرداختند. 20میلیگرم محلول استاتسرب به گروههای سرب، تمرین-سرب، کورکومین-سرب و ترکیبی، 30 میلیگرم حلال اتیلاولئات به گروه حلال و 30 میلیگرم کورکومین به گروههای کورکومین و ترکیبی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 3 روز در هفته و به مدت 8 هفته تزریق شد. سطح IgA با استفاده از روش Single Radial Immuno Diffusion تعیین گردید. یافتهها : سرب سبب افزایش معنیدار سطح سرمی مالون دیآلدهید در حیوانات گردید (P<0.05). همچنین تفاوت معنیداری بین سطح سرمیIgA گروههای سرب، سرب-تمرین و سرب-تمرین-کورکومین نسبت به گروه کنترل، حلال و کورکومین – سرب یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : استفاده همزمان از تمرینات ورزشی استقامتی و کورکومین به علت افزایش فعالیت ایمنوگلوبولین A اثرات سودمندی در مقابله با مسمومیت ناشی از سرب داشت.
معصومه رمضانی فرد دارابی، وحید حمایت خواه جهرمی، دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : پیامد مصرف بیرویه کودهای فسفاته علاوه بر تجمع فسفر بیش از نیاز، باعث ایجاد رقابت با جذب عناصر ریز مغذی بهویژه روی و از همه مهمتر تجمع آلایندههایی نظیر کادمیوم در محصولات کشاورزی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی کورکومین بر سطح آنزیمهای کبدی موشهای صحرایی تیمار شده با کلرید کادمیوم انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ ویستار در 8 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل فقط از آب و غذای معمولی استفاده نمود. به گروه شاهد یک، نرمال سالین و به گروه شاهد دو، روغن زیتون تزریق شد. به گروه کادمیوم 1.5 mg/kg/bw کلرید کادمیوم و به گروه کورکومین mg/ml 120 کورکومین تزریق شد. به گروه تجربی یک، دو و سه به ترتیب 30 ، 60 و 120 میلیگرم بر میلیلیتر کورکومین و 1.5 mg/kg/bw کلرید کادمیوم تزریق شد. تزریقها به صورت داخل صفاقی انجام شد. پس از 21روز از قلب موشها خونگیری بهعمل آمد و میزان آنزیمهای کبدی (آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز) به روش اسپکتروفتومتر ارزیابی شد.
یافتهها : میانگین میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در گروه کادمیوم افزایش آماری معنیدار و در گروه کورکومین نسبت به سایر گروهها کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در گروههای تجربی اول، دوم و سوم نسبت به گروه کلرید کادمیوم کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین میزان دو آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در گروه تجربی سوم کاهش آماری معنیداری با گروههای تجربی اول و دوم نشان داد (P<0.05) میانگین میزان آلکالین فسفاتاز گروه تجربی اول، دوم و سوم نسبت به گروههای کنترل، شاهد یک، شاهد 2 و کورکومین افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). همچنین این میزان در گروههای تجربی دوم و سوم کاهش آماری معنیداری در مقایسه با گروه تجربی اول نشان داد (P<0.05). میانگین میزان آلکالین فسفاتاز در گروه تجربی سوم کاهش آماری معنیداری نسبت به گروه تجربی دوم داشت (P<0.05)
نتیجهگیری : عصاره هیدروالکلی کورکومین میتواند افزایش آنزیمهای کبدی ناشی از مصرف کادمیوم را در موشهای صحرایی کاهش دهد.
زهرا آل خمیس، مهدیه مصطفوی، لیلا حسنی، فخری السادات محمدی، خسرو محمدی، دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : کورکومین، ترکیب پلیفنول فعال از گیاه کورکومالانگا است که فعالیتهای زیستی گستردهای از جمله اثرات ضدالتهابی، ضدباکتریایی و سمیت سلولی برای سلولهای سرطانی متعدد را نشان میدهد. بربرین ایزوکینولین آلکالوئیدی است که در زرشک وجود دارد و باعث سرکوب رشد بسیاری از سلولهای توموری میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی بربرین و کمپلکسهای ایندیوم کورکومین و ایندیوم دیاستیل کورکومین علیه باکتریهای اشریشیاکلی و باسیلوس پامیلوس و مقایسه سمیت سلولی آنها بر رده سلولهای سرطانی مثانه و معده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی اثر ضدباکتریایی و اثر سمیت سلولی بربرین و کمپلکسهای ایندیمکورکومین (In(cur)3) و ایندیم دی استیل کورکومین (In(DAC)3) به ترتیب با استفاده از روش MTT (متیل تیازول تترازولیوم) و آزمون رقت ارزیابی شد. باکتری اشریشیاکلی (BL21(DE3))، باکتری باسیلوس پامیلوس (PTCC 1529)، رده سلولی مثانه (5637) و رده سلولی سرطانی معده (AGS) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها : حداقل غلظت بازدارندگی بربرین برای باکتری اشریشیا کولی 5 میلیمولار تعیین شد. در غلظت 100 ماکرومولار بربرین تقریباً 100 درصد سلولهای سرطانی مثانه از بین رفتند. اثر سمیت سلولی کمپلکسهای کورکومین بر دو رده سلولی سرطانی مثانه و معده نشان داد که هر دو کمپلکس به میزان مختلف اثر بازدارندگی بر حیات ردههای سلولی دارند. سمیت سلولی 20 میکرو مولار ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین برای سلولهای سرطانی مثانه به ترتیب 58 درصد و 55 درصد و برای سلولهای سرطانی معده 61 درصد و 34 درصد بهدست آمد. فعالیت ضدباکتریایی کمپلکسها در برابر باکتریهای باسیلوس پامیلوس و اشریشیاکلی نشان داد که هیچیک از کمپلکسها، اثر ضدباکتریایی در برابر باسیلوس پامیلوس ندارند؛ ولی هر دو کمپلکس مانع رشد باکتری اشریشیاکلی شدند. جمعیت باکتری در حضور ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین به ترتیب 40 درصد و 24 درصد کاهش یافت.
نتیجهگیری : کمپلکسهای ایندیوم کورکومین و ایندیوم دی استیل کورکومین بهصورت بالقوه ویژگی درمانی ضدسرطانی و ضدباکتریایی دارند. علاوه بر این بربرین دارای اثر ضدباکتریایی و ضدسرطانی است.
سمیه فخری، فاطمه فخری، سعید شاکریان، علیاکبر علیزاده، دوره 23، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیتبدنی و استفاده از مکملهای گیاهی میتواند آنزیمهای کبدی را تحت تاثیر قرار دهد. کورکومین، ماده مؤثر (دی فرولوئیل متان) زردچوبه است که دارای خواص آنتیاکسیدانی، ضدباکتریایی، ضدقارچی، ضدویروسی، ضدالتهابی و ضدتکثیری است و میتواند نقش مهمی در جلوگیری از فیبروز کبدی داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر شش هفته تمرین تناوبی شدید (high intensity interval training: HIIT) همراه با مصرف مکمل نانوکورکومین بر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز دارای اضافهوزن با میانگین سنی 1.32±21.7 سال و نمایه توده بدنی 2.46±27.8 کیلوگرم بر متر مربع در سال 1397 انجام شد. آزمودنیها به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلیگرمی)، تمرین، تمرین توام با دریافت مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلیگرمی) قرار گرفتند. گروههای تمرین هفتهای سه جلسه بهمدت شش هفته تمرین HIIT را با حداکثر ضربان قلب (سه جلسه در هفته) اجرا نمودند. نمونههای خونی برای اندازهگیری سطوح سرمی آنزیمهای کبدی (ALT،AST و ALP) قبل و بعد از دوره مداخله گرفته شد.
یافتهها: سطح سرمی AST و ALT در گروه تمرین – مکمل نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی داری یافت (P<0.05) و این کاهش در مقایسه با پیش آزمون نیز معنی دار بود (P<0.05)؛ اما در سطح ALP تغییرات آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد مصرف مکمل نانوکورکومین همراه با اجرای تمرینات تناوبی با شدت بالا، تاثیر مطلوبی در بهبود برخی شاخصهای کبدی دختران دارای اضافه وزن دارد.
لاله مودتیان، شیوا خضری، سیدمیثم ابطحی فروشانی، دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یکی از شایعترین بیماریهای نورولوژیک است که موجب افزایش استرسهای اکسیداتیو و بروز اختلالات در سیستم دفاعی بدن میگردد. کورکومین جزء فعال زردچوبه است که دارای خواص ضدالتهابی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کورکومین بر میزان کورتیزول، کاتالاز و سطح بیان فاکتور رشد عصبی (NGF) در مدل تجربی مالتیپل اسکلروزیس القا شده انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انجام شد. انسفالومیلیت خودایمن تجربی (EAE) بهعنوان مدل تجربی بیماری MS انتخاب گردید. موشها در سه گروه 10تایی شامل گروه کنترل (سالم)، گروه مبتلا و گروه درمان با کورکومین تقسیم شدند. بیماری توسط ایمنسازی موشهای صحرایی با نخاع هموژنیزه شده خوکچه هندی و ادجوانت کامل فروند القاء شد. سپس حیوانات ایمنشده در دو گروه مبتلا و درمان با کورکومین قرار گرفتند. درمان با کورکومین (100 میلیگرم بر کیلوگرم روزانه) از روز دوازدهم بعد از ایمنسازی، همزمان با بروز اولین علایم ناتوانی نورولوژیک (اختلال در حرکت دم) در حیوانات آغاز شد. درمان تا 24 روز بعد از ایمنسازی ادامه یافت. همزمان گروه مبتلا حلال دارو (آب مقطر) دریافت نمود. سپس وزن حیوانات، میزان هورمون کورتیزول، آنزیم کاتالاز و سطح بیان NGF در گروههای مختلف سنجیده شدند.
یافتهها: کورکومین باعث افزایش معنیدار سطح کورتیزول و بازگشت آن به سطح موشهای صحرایی سالم (P<0.05)، افزایش بیان NGF و کاهش میزان آنزیم کاتالاز نسبت به گروه مبتلا گردید (P<0.05). لازم به ذکر است که کورکومین تاثیر معنیداری بر میزان وزن طحال موشهای صحرایی تحت تیمار نداشت؛ اما تجویز کورکومین در موشهای صحرایی مبتلا به اسکلروز متعدد موجب افزایش وزن نسبت به گروه بیمار شد.
نتیجهگیری: کورکومین به دلیل کاهش اثرات مخرب آسیبهای اکسیداتیو و افزایش فاکتور رشد عصبی، میتواند در بهبود بیماری آنسفالومیلیت خودایمن تجربی مفید واقع شود.
|
|
|
|
|
|