7 نتیجه برای نمایه توده بدنی
دکتر افسانه تابنده، دکتر الهام کاشانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : نمایه توده بدنی مادر و میزان افزایش وزن دوران بارداری نقش مهمی در نتیجه بارداری دارد. در مطالعات مختلف ارتباط بین شاخص توده بدنی اولیه و افزایش وزن دوران بارداری مادر با عوارض نوزادی مانند وزن پائین تولد، نوزاد نارس و عوارض مادری مانند پرهاکلامپسی مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط میان نمایه توده بدنی و وزنگیری طول بارداری با عوارض مادری و جنینی در بیماران بستری شده در مرکز آموزشی - درمانی دزیانی گرگان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی مقطعی که طی یکسال در مرکز آموزشی - درمانی دزیانی گرگان انجام شد، 350 زن باردار وارد مطالعه شدند. متغیرهایی مانند سن مادر، شاخص توده بدنی در ابتدای بارداری، افزایش وزن دوران بارداری و عوارض مادری-جنینی (پرهاکلامپسی، پارگی زودرس کیسه آب، زایمان زودرس، ماکروزومی) در فرم ثبت اطلاعات درج شد. دادهها پس از کدبندی به وسیله نرم افزار آماری SPSS وارد رایانه شده و برای تعیین ارتباط بین دادهها از آزمون کایاسکوئر استفاده شد. یافتهها: بیشترین میزان افزایش وزن کمتر از حد طبیعی در BMI کمتر و مساوی kg/m28/19 و بیشترین میزان افزایش وزن بیش از حد طبیعی در BMI بیشتر از kg/m229 مشاهده شد. وقوع زایمان زودرس با BMI مادر ارتباط آماری معناداری داشت (05/0P<)، اما ارتباطی بین افزایش وزن طی دوران بارداری و زایمان زودرس دیده نشد. میزان وقوع پارگی زودرس کیسه آب و وزن هنگام تولد نوزادان با BMI مادر و نیز افزایش وزن دوران بارداری ارتباط معناداری نشان داد (05/0P<). میزان وقوع پرهاکلامپسی با BMI اولیه مادر ارتباط معناداری نشان نداد، اما با افزایش وزن دوران بارداری به طور معناداری ارتباط داشت (05/0P<). نتیجهگیری : غیرطبیعی بودن شاخص توده بدنی مادر در ابتدای بارداری و میزان وزنگیری در دوران بارداری میتوانند منجر به عوارضی در مادر و جنین گردند. وزنگیری بیش از حد و کمتر از حد استاندارد، با توجه به شاخص توده بدنی اولیه مادر، هر دو میتوانند یک بارداری طبیعی را عارضهدار نمایند.
غلامرضا وقاری، دکتر عبدالجلال مرجانی، علیاکبر عبداللهی، حسین رحمانی، عینالله ملائی، سیدعابدین حسینی، معصومه بمانی، محمدابراهیم کردجزی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده از شاخصهای تنسنجی یکی از بهترین شیوههای تعیین وضعیت سوء تغذیه و چاقی که از مشکلات بهداشتی امروز کودکان دنیاست؛ میباشد. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت رشد جسمی در گروههای قومی ترکمن و غیرترکمن ساکن روستاهای شهرستان گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 551 کودک ترکمن و 895 کودک غیرترکمن 5-2 ساله ساکن روستاهای شهرستان گرگان در پاییز 1384 انجام شد. اندازهگیری قد و وزن و مشخصات فردی کودکان در پرسشنامه ثبت گردید. از شاخصهای SD1-، SD 2- و SD3- استاندارد NCHS و صدکهای BMI برای مقایسه استفاده شد. یافتهها : میانگین وزن و قد کودکان ترکمن به ترتیب 426 گرم و 9/4 سانتیمتر بیشتر از کودکان غیرترکمن بود. میانگین و انحراف معیار قد کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 1/8+-3/95 و 48+-5/90 و در کودکان پسر 6/7+-96 و 6/8+-9/90 سانتیمتر بود. همچنین انحراف معیار و میانگین وزن کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 4/2+-5/14 و 9/2+-2/14 و در کودکان پسر 03/2+-15 و 3/2+-5/14 بود. اختلاف بین دو گروه از نظر قد و وزن معنیدار بود (P<0.05). کوتاه قدی و کموزنی به ترتیب 2/13 درصد و 9/1 درصد براساس SD2- در کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن بود (P<0.05). چاقی و افزایش وزن به ترتیب 5/24 درصد و 6/2 درصد به صورت معنیداری در گروه ترکمن کمتر از گروه غیرترکمن بود (P<0.05). کموزنی در دختران بیش از پسران (2/7 درصد در مقابل 2/4 درصد) بود. چاقی در دختران (5/26 درصد) کمتر از پسران (9/28 درصد) بود. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که رشد جسمی کودکان دو گروه قومی متناسب با یکدیگر نیست و کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن دچار سوءتغذیه هستند.
سمیه حسینپور نیازی، زهرا نادری، نسرین حسینپور نیازی، مریم دلشاد، دکتر پروین میرمیران، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سوءتغذیه شامل طیف گستردهای از شرایط تغذیهای مختلف نظیر اضافه وزن یا کاهش وزن، کمبود مواد مغذی خاص مانند پروتئین، ویتامین و مواد معدنی است. سوءتغذیه در بیمارستان سبب افزایش مرگ و میر میشود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 446 بیمار (217 مرد و 229 زن) بستری از نظر شاخصهای تنسنجی در بیمارستان آیتالهطالقانی تهران از مرداد تا پایان دی ماه سال 1384 ارزیابی شدند. شاخص توده بدنی (BMI) یا ضخامت چربی زیرپوستی (TSF) یا محیط عضله وسط بازو (MAMC) در شش ماه گذشته تعیین و افراد براساس این معیارها در سه گروه سوء تغذیه خفیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-15 و آزمونهای آماری کایاسکوئر و t-test تجزیه و تحلیل شدند. نسبت شانس با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک تعیین شد. یافتهها : شیوع سوءتغذیه در این مطالعه به طور کلی 52 درصد تعیین گردید. شیوع سوءتغذیه به صورت خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 14 درصد، 10 درصد و 28درصد تعیین شد. بیشترین شیوع سوءتغذیه کل در بخش گوارش (64 درصد)، بیماران مرد (52.2 درصد)، گروه سنی 29-18سال (71.4 درصد) و افراد با تحصیلات راهنمایی و دبیرستان (67.4 درصد) بود. شیوع TSF، MAC و MAMC کمتر از صدک 5 درصد در گروه سوءتغذیه بهطور معنیداری بیش از گروه تغذیه مناسب بود (P<0.005). افزایش هر واحد نمایه توده بدن احتمال سوءتغذیه را 17 درصد کاهش داد. نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با یک یا بیش از یک مشکل گوارشی 64 درصد بیشتر از بیماران بدون مشکل گوارشی بود. همچنین نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با دو یا بیش از دو بار بستری در بیمارستان طی 6 ماه گذشته، 2.1 برابر نسبت به عدم بستری در بیمارستان تعیین شد. نسبت شانس تعداد دفعات بستری بیش از یک بار در افراد با MAC کمتر از صدک 5 درصد، 1.64 برابر در مقایسه با صدک 50-7 درصد حاصل شد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران (52 درصد) در مقایسه با بیمارستانهای دیگر و یا سایر کشورها در سال 1384 بالاتر بود. نمایه توده بدن، مشکلات گوارشی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان با سوءتغذیه ارتباط داشت.
مجتبی ایزدی، مسعود حاج رسولی، فاطمه کیانی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : مکانیسمهای مولکولی ارتباط بین ظرفیت هوازی و سطوح گلوکز خون بهطور کامل مشخص نیست. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر تغییرات ظرفیت هوازی و گلوکز خون مردان چاق انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 32 مرد چاق بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. شاخصهای آنتروپومتریکی، غلظت گلوکز سرم، انسولین ناشتا، ضربان قلب در وضعیت استراحت و ظرفیت هوازی به عنوان مشخصههای آمادگی قلبی- عروقی در شرایط قبل و بعد از 12 هفته تمرین ورزشی هوازی و بیتمرینی به ترتیب در گروههای کنترل و مداخله اندازهگیری شد. از مقادیر انسولین و گلوکز ناشتا برای محاسبه عملکرد سلولهای بتا استفاده گردید. یافتهها : برنامه تمرینات هوازی طولانیمدت سبب کاهش آماری معنیدار گلوکز ناشتا، شاخصهای آنتروپومتریکی، افزایش ظرفیت هوازی و عملکرد سلولهای بتا در گروه مداخله منجر شد (P<0.05). ارتباط آماری معنیداری بین تغییرات در ظرفیت هوازی با تغییرات عملکرد سلولهای بتا و گلوکز خون مشاهده شد (P<0.05) و ارتباط بین آنها مستقل از تغییرات در شاخص توده بدن بود. تغییرات در سطح انسولین سرم در پاسخ به برنامه تمرینی معنیدار نبود. برنامه تمرینی همچنین به کاهش معنیدار نمایه توده بدنی منجر شد (P<0.05). نتیجهگیری : افزایش ظرفیت هوازی یا آمادگی قلبی - عروقی به واسطه فعالیت ورزشی به بهبود سطح گلوکز ناشتای خون در افراد چاق در اثر کاهش توده بدن منجر میشود.
جواد جلالی، لطفعلی بلبلی، علی رجبی، معرفت سیاهکوهیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : نتایج متفاوتی در خصوص مصرف ال - کارنیتین بر درصد چربی و نیم رخ لیپیدی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف مکمل ال-کارنیتین طی شش هفته بر درصد چربی و نیمرخ لیپوپروتئین پسران غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 20 دانشجوی پسر غیرورزشکار به طور غیرتصادفی در دو گروه ده نفری تجربی و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت شش هفته به تمرینات هوازی بر مبنای اصل اضافه بار پرداختند. در این مدت گروه تجربی روزانه 13 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود مکمل ال-کارنیتین و گروه کنترل روزانه 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود نشاسته مصرف کردند. قبل و بعد از دوره تمرین خونگیری انجام شد و سطح تریگلیسیرید، کلسترول تام، HDL-c و VLDL اندازهگیری شد. همچنین درصد چربی بدن و نمایه توده بدن تعیین گردید. یافتهها : تمرین هوازی و مکمل ال-کارنیتین موجب افزایش HDL-c و کاهش آماری معنیدار کلسترول تام، VLDL و درصد چربی بدن گردید (P<0.05)؛ ولی بر نمایه توده بدن، LDLو TG اثری نداشت. نتیجهگیری : مصرف مکمل ال-کارنیتین همراه با تمرینات هوازی سبب کاهش درصدچربی و کاهش نیمرخ لیپوپروتئین پسران گردید.
منصوره توکلی، محمد سبحانی شهمیرزادی، حسین زائری، علی ژیانی اصغرزاده، مصطفی زارع، محمدهادی قریب، غلامرضا روشندل،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : کبدچرب غیرالکلی شایعترین بیماری کبدی سراسر جهان بوده و اختلالی است که با تجمع چربی اضافی در کبد تعریف میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی کبدچرب در کودکان با نمایه توده بدنی طبیعی، اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه همگروهی تاریخی بر روی 90 کودک 13-5 ساله در مرکز آموزشی درمانی کودکان طالقانی گرگان در شمال ایران انجام گردید. نمایه توده بدنی طبیعی، دارای اضافه وزن و چاق به ترتیب با مقادیر 85-5 درصد، 95-85 درصد و بیشتر یا مساوی 95 درصد درنظر گرفته شد. کودکان از لحاظ سن و جنس همسانسازی شدند. تستهای آزمایشگاهی شامل آنزیمهای کبدی ALT (Alanine aminotransferase) و AST (Aspartate aminotransferase) و پروفایل چربی شامل تریگلیسرید (Triglyceride: TG)، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی بالا (High Density Lipoprotein: HDL) و لیپوپروتئین با چگالی پایین (Low Density Lipoprotein: LDL) انجام شد. کودکان توسط رادیولوژیست غیرمطلع از مقادیر نمایه توده بدنی از لحاظ متغیرهای سونوگرافیک کبدچرب ارزیابی شدند.
یافتهها : فراوانی کبدچرب در کودکان چاق (23.3%) بهطور غیرمعنیداری بیشتر از کودکان دارای اضافه وزن (16.7%) و طبیعی (16.7%) بود. همچنین فراوانی کبدچرب غیرالکلی در میان دو جنس تفاوت آماری معنیداری نداشت. میزان AST کودکان طبیعی بهطور معنیداری (P<0.05) بیشتر از دو گروه دیگر بود. در گروه چاق بیشترین میزان کلسترول و در گروه با BMI طبیعی، کمترین میزان کلسترول مشاهده گردید (P<0.05).
نتیجهگیری : فراوانی کبدچرب در کودکان چاق در مقایسه با کودکان با وزن طبیعی و دارای اضافهوزن بهطور غیرمعنیداری بالاتر بود.
نویسا سادات سیدقاسمی، مینا دازی، بهاره نیکراد، حسن خورشا، محمدرضا هنرور،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان بروز سل در گلستان 26.7 و در گنبد 24 در صد هزار نفر است. کمبود دریافت انرژی و مواد مغذی از دلایل افزایش خطر سل هستند. سوء تغذیه یک عامل مهم مرگ و میر بالا در جمعیت مسلول است. با کاهش سطح پروتئینهای احشایی، شاخصهای تن سنجی و ریز مغذیها، خطر مرگ و میر افزایش مییابد. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت تغذیه بیماران مسلول شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 48 بیمار با میانگین سنی 20±57 سال مبتلا به سل شهرستان گنبد کاووس در سال 1393 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه ابتلا به بیماری سل، نمایه توده بدنی، آلبومین، هموگلوبین، پروتئین توتال، شمارش سلولهای خونی و مقدار دریافت مواد غذایی ثبت گردید.
یافتهها: زنان 58 درصد و روستاییان 52 درصد را شامل شدند. بین نمایه توده بدنی و سابقه قبلی ابتلا به سل در بیماران با شدتهای متفاوت بیماری اختلاف آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). تفاوت توزیع شدت کمخونی در بین بیماران با شدتهای مختلف بیماری، از لحاظ آماری معنیدار نبود. بین دو گروه جنسی، اختلاف معنیدار آماری از لحاظ توزیع شدت بیماری مشاهده نشد. متغیر سن حتی در حضور سایر متغیرها، اثر معنیداری بر شدت بیماری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: با افزایش سن شدت بیماری افزایش مییابد. با افزایش شدت بیماری، نمایه توده بدنی بیماران کاهش و شدت سوءتغذیه و کمخونی افزایش مییابد. لذا بیماران مسلول به حمایت تغذیهای نیاز دارند.