[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71843387
h-index3219
i10-index22084
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
37 نتیجه برای مس

محسن یکرنگ، مهسا بشارت، سیما بشارت، جواد عنایت، خدیجه امجدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 6-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مسمومیت یکی از شایع‌ترین دلایل مراجعه به بخش اورژانس در سراسر جهان است. آگاهی از الگوی مسمومیت به شناسایی عوامل خطر و امکان تشخیص زودهنگام کمک می‌کند. در ایران یکی از علل اصلی مسمومیت در اطفال، موادمخدر شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﺴﻤﻮﻣﻴﺖ ﺑﺎ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر در ﻛﻮدﻛﺎن زﻳﺮ 18 ﺳﺎل ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻣﺮﻛﺰ آﻣﻮزﺷﻲ - درﻣﺎﻧﻲ آل‌جلیل آق‌قلا، استان گلستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر روی 36 کودک یک ماهه تا 18 ساله (22 پسر و 14 دختر) با میانگین سنی 51.62±36.25 ماه مراجعه کننده به‌دلیل مسمومیت با موادمخدر به مرکز آموزشی - درمانی آل‌جلیل آق‌قلا طی سال‌های 1399 لغایت 1401 انجام شد. نمونه‌ها به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. سوابق پزشکی بیماران از پرونده بررسی و در چک‌لیست ثبت گردید.

یافته‌ها: بیشترین مسمومیت ناشی از مصرف ماده مخدر تریاک (69.4%) و سپس مصرف متادون (25%) تعیین گردید. کاهش سطح هوشیاری بدو مراجعه به بیمارستان 66.7% تعیین شد. فاصله مسمومیت تا مراجعه به بیمارستان 5.60±3.86 ساعت بود. میانگین مدت اقامت در بیمارستان 1.25±0.80 روز بود و هیچ بیماری فوت نشد. بیشتر کودکان پسر (61.1%)، از قومیت ترکمن (69.4%) و ساکن روستا (86.1%) بودند. بیشترین موارد مسمومیت در فصل تابستان (36.1%) تعیین شد. راه رایج تماس از طریق دهان (97.2%) بود.

نتیجه‌گیری: میزان مسمومیت با تریاک در مقایسه با سایر موادمخدر بالا ارزیابی شد. با این‌حال، شواهد قوی مبنی بر افزایش مصرف تریاک در بین جوانان و برخی شواهد برای افزایش مصرف متادون وجود دارد.


محسن سعیدی، دکتر حسن برادران، دکتر محمدرضا هاتف،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

آنتی بادی های ضد سیتوپلاسم نوتروفیل (ANCA)، علیه اجزای لیزوزومی و گرانول های اولیه سلول های میلوئیدی (نوتروفیل ها و مونوسیت ها)، در بعضی بیماری های روماتیسمی و نیز در بیماری وگنر بوجود می آید. این آنتی بادی ها، علاوه برآنکه ممکن است در بروز ضایعات عروقی دخالت داشته باشند، ارزش تشخیصی نیز دارند، بطوری که حساسیت و اختصاصی بودن سنجش (ANCA) در بیماری وگنر، در حدود 95-90% است. بنابراین با احتمال اینکه در بیماری های SLE و RA و WG نیز این آزمایش از حساسیت و ویژگی بالایی برخوردار می باشد، بر روی سرم 65 نفر از بیماران مبتلا به RA و 42 نفر از بیماران مبتلا به SLE، بررسی هایی صورت گرفت. با استفاده از روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم، دو الگوی رنگ پذیری مشاهده شد: (C-ANCA) یا نوع سیتوپلاسمی که در 88% موارد آنتی بادی از نوع Anti-PR3 می باشد و (P-ANCA) یا حاشیه هسته ای که شامل آنتی بادی های ضد میلوپراکسیداز (MPO)، لاکتوفرین (LF)، و کاتپسین G یا (CG) و الاستاز (HLE) و لیزوزیم (LZ) هستند. بعلاوه حساسیت (Sensitivity) آن برای بیماران (SLE) در رقت 1/128، برابر 8% و ویژگی (Specificity) برابر 85.1% و برای بیماران RA در رقت 1/16 دارای حساسیت 32.2% و ویژگی 87.5% می باشد.
دکتر محمد حیدری گرجی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

مقاله حاضر معرف یک بیمار 25 ساله است که با تظاهرات هموراژیک شدید و اختلال عملکرد کلیوی در اثر بروز اختلالات میکروآنژیوپاتیک در زمینه مسمومیت حاملگی از بیمارستان قائم (عج) علی آباد به مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان ارجاع و با داشتن شواهدی از همولیز، افزایش آنزیم های کبدی و کاهش شمار پلاکت ها با تشخیص نشانگان هلپ (HELLP) تحت مراقبت قرار گرفت. مجموعه تظاهرات بالینی بیمار ظرف یک هفته و یافته های آزمایشگاهی ظرف سه هفته به وضعیت طبیعی برگشت نموده است. هدف از گزارش این مورد علاوه بر توجه دادن به اهمیت تشخیص و درمان این بیماری، تاکید بر ضرورت و اهمیت استفاده از نظام ارجاع در مراکز بهداشتی و آشنایی پرسنل رده های مختلف بهداشتی درمانی در کنترل حاملگی می باشد.
محسن سعیدی، مرحوم دکتر حسن برادران، دکتر محمدرضا هاتف،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

پادتن های ضد سیتوپلاسم نوتروفیل (ANCA) رده ای از پادتن ها یا خود پادتن(نو آنتی بادی) ها هستند که معمولا در شرایطی که تخریب نوتروفیل ها در بدن ایجاد می شود، به وجود آمده، منجر به آسیب عروقی می شوند و بروزشان در بعضی از بیماری های روماتیسمی مثل آرتریت روماتوئید (R.A)، لوپوس (SLE) و بیماری های وسکولیتی مثل گرانولوماتوزوگنر (W.G) شایع تر است. از آنجا که تست غربالی برای تعیین ANCA روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم (IFA) می باشد و همچنین به علت حساسیت بالای روش ایمونوفلورسانس و سادگی و قیمت مناسبش نسبت به سایر تست های الیزا و رادیوایمنواسی (RIA)، تصمیم گرفتیم که روش IFA-ANCA را انتخاب کنیم. روش کار شامل جدا سازی نوتروفیل ها از خون اشخاص سالم، سپس تثبیت کردن با محلول اتانل 96 درصد، فرمالین 0.5 درصد، همراه با بهینه سازی کنترل کیفیت روش می باشد. به این منظور تعداد 44 نفر از بین مبتلایان به بیماری های روماتیسمی و وسکولیتی که تست ANCA در آنها مثبت بود، به روش نمونه گیری غیر احتمالی و آسان، انتخاب شدند. بر این اساس با استفاده از روش IFA، دو الگوی رنگ پذیری به نام های فرم C-ANCA یا نوع سیتوپلاسمی و فرم P-ANCA یا حاشیه هسته ای مشاهده گردید. ضمنا این روش، نسبت به روش Lnter assay از تکرار پذیری 95 درصد و دقت 91 درصد برخوردار بوده است.
دکتر عبدالجلال مرجانی، دکتر محمد موجرلو، دکتر آزاد رضا منصوریان، دکتر رامین آذرهوش، محمدرضا ربیعی، خدا بردی کلوی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: روی و مس از عناصر کمیاب مهمی هستند که برای رشد و ادامه اعمال حیاتی بدن ضروری می باشند. این عناصر در عملکرد تعدادی از آنزیمها به عنوان کوفاکتور نقش اصلی را ایفا می کنند. تغییرات سطح این عناصر در بدن از نظر کلینیکی اهمیت بسیار دارد، به طوری که افزایش و یا کاهش هر کدام از آنها باعث ایجاد تظاهرات بالینی می شود در صورت افزایش این عناصر در بدن، مسمومیت همراه باعوارض کلینیکی(مثل اسهال و استفراغ) در فرد به وجود می آید. به دلیل امکان تغییرات سطح سرمی روی و مس ناشی از همودیالیز به منظور برسی تغییرات سطح سرمی روی ومس بیماران همودیالیزی قبل و بعد از همودیالیز انجام گردیده است.مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقایسه ای - طولی روی 50 بیمار همودیالیزی(33 بیمار مذکر و 17 بیمار مؤنث) انتخاب شده به روش تصادفی از بین بیماران همودیالیزی بخش دیالیز مرکز آموزشی- درمانی پنجم آذر گرگان، انجام گردید. میزان روی و مس در سرم بیماران همودیالیزی قبل و بعد از دیالیز به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. یافته ها: میانگین میزان روی و مس در بیماران همودیالیزی به ترتیب بعد از دیالیز 59.32 ± 135.32 و 51.25 ± 136.40 میکروگرم در دسی لیتر بوده که در مقایسه با قبل ازدیالیز که 37.46 ± 78.38 و 32.54 ± 89.92 میکروگرم در دسی لیتر می باشد افزایش یافته است که از نظر آماری اختلاف معنی دار بوده است (P<0.05).نتیجه گیری: شرایط اورمی ممبران دیالیتر، عمل دیالیز و کیفیت آب مصرفی در عمل دیالیز می توانند باعث افزایش عناصر کمیاب روی و مس شوند. این افزایش می توانند سبب غیر طبیعی شدن روی و مس در بدن و زمینه ساز تظاهرات بالینی در بیماران همودیالیزی گردد. لذا پیشنهاد می شود قبل از عمل دیالیز میزان روی و مس آزاد شده را با کمک آزمایشهای مربوطه از نمونه های خون بیماران همودیالیز و قسمتهای مختلف دستگاه دیالیز ارزیابی و براساس آن میزان روی و مس بیماران همودیالیزی با روش تغذیه درمانی مشخص گردد.
دکتر فرانک رخ‎تابناک، دکتر مهدی دهقانی فیروزآبادی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: از سال 1942 که آقای گریفت و جانسون شل کننده عضلانی را برای بهتر کردن وضعیت لوله گذاری و نیز برای آسانتر کردن کار جراح مورد استفاده قراردادند تا هم اکنون شکل کننده های عضلانی مختلفی روانه بازار شده اند که دارای اثرات متفاوت و عوارض متفاوت و قدرتهای گوناگونی بوده اند. ثبات کاردیوواسکولار یکی از خواص مهم برای این داروها می باشد. در این پژوهش بر آن هستیم که اثرات روکرونیوم که یک شل کننده عضلانی با طول اثر متوسط می باشد را بر روی ثبات همودینامیک (فشار خون و ضربان قلب) بیماران بسیتری و کاندیدا برای اعمال جراحی بررسی کنیم.مواد و روشها: 30 نفر از بیماران براساس Simple random با کلاس فیزیکی ASA1 و در طیف سنی 50-20 سال که کاندیدای عمل انتخابی ارتوپدی بودند، در نظر گرفته شدند. بیماران به صورت ناشتا وارد اتاق عمل شده و پره مدیکاسیون از شب قبل دریافت نکرده اند وروی تخت اتاق عمل7cc/kg مایع رینگر دریافت کرده. سپس تالامونال70µg/kg (براساس درپریدول) به صورت وریدی تزریق شده است. 5 دقیقه بعد فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و ضربان قلب اندازه گیری شده به عنوان پایه (Base line) یادداشت شده است و بعد از آن اینداکشن بیهوشی با تیوپنتال5mg/kg و روکرونیوم0.9mg/kg انجام و بعد از 60 ثانیه بیمار تحت لارنگوسکوپی مستقیم و انتوباسیون قرار گرفته است. ضربان قلب و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در زمانهای 3، 5 و 10 دقیقه بعد از انتوباسیون اندازه گیری شده و تغییرات با میزان پایه مقایسه گردیده است. آنالیز آماری داده ها با استفاده ازGeisser paired test,T-test و Green house-T انجام شد.یافته ها: شل کننده عضلانی روکرونیوم در مقایسه همودینامیک در 3، 5 و 10 دقیقه بعد از انکوباسیون با همودینامیک پایه تغییرات فشار خون متوسط شریانی ضربان قلب کمتر از 5 درصد نسبت به پایه بوده است.نتیجه گیری: با توجه به مطالعات قبلی و دیدن تغییرات همودینامیک در داروهای شل کننده عضلانی رایج در ایران مانند پانکرونیوم و ساکسنیل کولین و آنزاکوریوم به نظر می رسد استفاده از این دارو با توجه به ایجاد ثبات همودینامیکی و سریع الاثر بودن آن و عدم آزاد سازی هیستامین می تواند جایگزین خوبی برای داروهای شل کننده عضلانی با عوارض جانبی همودینامیک باشد.
دکتر علی شبستانی منفرد، دکتر سیدفرزاد جلالی، دکتر حسین مزدارانی، دکتر محمود حاجی‎احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: رامسر در شمال ایران، بالاترین میزان پرتوزایی زمینه را در سطح جهان داراست. این پرتوزایی عمدتاً به دلیل وجود عنصر رادیواکتیو رادیوم و فرآورده های استحاله آن است که توسط چشمه های آب گرم به سطح زمین آورده می شوند. آثار دزهای کم پرتو بر سلامت انسان همچنان در هاله ای از ابهام قرار داشته و هنوز تحت بررسی های متعدد قرار دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در رامسر در مقایسه با وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی معمولی است. مواد و روش ها: این مطالعه در سال 1383 و به روش تحلیلی- مقطعی روی 101 خانوار (402 نفر) از ساکنین منطقه طالش محله رامسر با پرتوزایی زمینه بالا و 98 خانوار (374 نفر) از ساکنین منطقه چپرسر رامسر که در محدوده پرتوزایی معمولی زندگی می کردند، صورت گرفت. پس از مصاحبه با ساکنین این مناطق و کسب رضایت آنان و همچنین با استفاده از اطلاعات موجود در خانه بهداشت منطقه، پرسشنامه حاوی برخی شاخص های اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی تکمیل گردید و اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در این مرحله تفاوت معنی داری را در رابطه با میزان مرگ و میر و معلولیت های مادرزادی در ساکنین دو منطقه نشان نمی دهد. همچنین تفاوت در فراوانی برخی بیماری های خاص و سقط جنین و نیز فراوانی افسردگی در میان ساکنین دو منطقه در گروه های سنی معین معنی دار نبود. اما بیماری های قلبی و بدخیمی ها در ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در مقایسه با مناطق دارای پرتوزایی زمینه عادی به طریقه معنی داری کمتر بود (P<0.05)نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، نشان دهنده عدم تاثیر پرتوهای زمینه در سطوح بالا بر برخی شاخص های بیان کننده سلامت و تاثیر مثبت پرتوهای زمینه بالا بر برخی دیگر می باشد. اگر چه نتایج مطالعه حاضر به لحاظ استفاده از روش سرشماری در انتخاب نمونه ها، از پشتوانه آماری قوی برخوردار است، اما مطالعات رادیواپیدمیولوژیک دیگر به ویژه به شکل پایش شاخص های سلامت از نوع آینده نگر می تواند به اطلاعات موجود در زمینه بیولوژی دزهای کم پرتو بیافزاید.
فریبا حسینی سازی، دکتر ابوالقاسم پوررضا، دکتر مصطفی حسینی، دکتر داوود شجاعی‌زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف:در مطالعات اخیر افسرگی حین بارداری حتی از افسردگی پس از زایمان شایع تر است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین فراوانی افسردگی در زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه مراقبت های بارداری بیمارستان میرزا کوچک خان بود. روش بررسی: این مطالعه توصیفی و تحلیلی به روش مقطعی روی 180 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان میرزا کوچک خان در سال 1382 انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سنجش افسردگی بک بود. برای بررسی خصوصیات دموگرافیک زنان باردار و نگرش آنها نسبت به برخی مولفه های عرصه بهداشت باروری یک پرسشنامه تدوین و پس از پایلوت مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: 23.3 درصد از زنان باردار، در این مطالعه، از درجات مختلف افسردگی رنج می بردند. در حالی که هیچ یک از آنان برای درمان این اختلال، درمان و مراقبت دریافت نمی کردند. میانگین و انحراف معیار نمره افسردگی بک در جمعیت مورد مطالعه 11.43+7.57 تعیین شد. با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، متغییر های مرتبط با خشونت فیزیکی و جنسی از جانب همسر، شغل و تحصیلات همسران به ترتیب قوی ترین متغیرهای موثر بر احتمال ابتلا به افسردگی در این مطالعه شناخته شدند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی در جمعیت در معرض خطر ( زنان باردار) در این مطالعه و نیز مطالعات مشابه در کشورمان ضرورت ادغام بیماریابی افسردگی با استفاده از ابزارهای غربالگری مناسب در مراقبتهای معمول بارداری قابل بررسی بیشتر است و لزوم ارایه برنامه های آموزشی به منظور آگاهی همسران از تغییرات فیزیولوژیک و روانی این دروان و جلب مشارکت و همکاری آنان، در تخفیف مسایل و مشکلات دروان بارداری پیشنهاد می گردد.
شهربانو قهاری، لیلی پناغی، محمدکاظم عاطف، الهام زارعی دوست، علیرضا محمدی آریا،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت نسبت به همسر یکی از معضلات بزرگ بهداشتی بسیاری از کشورها می باشد که پیامدهای منفی جسمانی و روانی زیادی را برای قربانیان به بار می آورد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه 1186 زن به صورت تصادفی سیستماتیک از کلیه مناطق شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه همسر آزاری و سلامت عمومی GHQ-28 را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS و با آزمون t و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: از 1186 نمونه پژوهش 85.4) 1013 درصد) بدرفتاری عاطفی، 31.5) 374 درصد) بدرفتاری جسمی، 30.4) 360 درصد) بدرفتاری جنسی و 17.4) 206 درصد) هم زمان هر سه نوع بدرفتاری را تجربه کردند. زنان قربانی خشونت، از وضعیت بدتر سلامت عمومی رنج می بردند (P<0.05). به علاوه رابطه انواع همسرآزاری به عنوان متغیر پیش بین با هر یک از ابعاد سلامت عمومی به عنوان متغیر ملاک (y) که با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد، نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. یعنی تجربه بدرفتاری دیدن از هر نوع، پیش بینی کننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد است (P<0.05).نتیجه گیری: قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج می برند. به عبارتی بین بدرفتاری دیدن و مشکلات روان شناختی رابطه وجود دارد و در این بین قربانیان بدرفتاری جنسی و جسمی در مقایسه با قربانیان بدرفتاری عاطفی مشکلات بیشتری را تجربه کردند.
دکتر داوود فرزین، دکتر نازنین منصوری، دکتر طاهره یزدانی، دکتر پونه ابراهیمی، دکتر مهران ضرغامی، دکتر پریا آذری، دکتر سیدحمزه حسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : مس و روی عناصر نورواکتیوی هستند که می‌توانند در طول فعالیت نورونی، در سیناپس‌ها آزاد شوند. این دو عنصر در نوروپاتولوژی بیماری آلزایمر، desease Menkes، بیماری ویلسون ، desease Pick، سکته و تشنج نقش دارند. غلظت‌های خونی مس و روی در بافت‌ها، انعکاسی از حالت‌های مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک است. منظور از مطالعه حاضر، بررسی سطوح پلاسمایی مس (Cu) و روی (Zn) در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقایسه نسبت‌های پلاسمایی مس به روی آنها با گروه شاهد بود. روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 50 داوطلب سالم که بت صورت تصادفی وارد مطالعه شدند، در مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. معیارهای خروج از مطالعه شامل بیماری‌های روانی دیگر، حاملگی، بیماری‌های اندوکرین، اتوایمیون، کبدی، کلیوی و همچنین مصرف داروهای تاثیرگذار بر متابولیسم مس و روی مانند داروهای ضدتشنج، کنتراسپتیو و گلوکوکورتیکوئید بود. نمونه‌های خونی به صورت ناشتا در ساعات 7 الی 9 صبح گرفته شد و غلظت پلاسمایی مس و روی آنها با استفاده از یک دستگاه جذب اتمی (Perkin Elmer GmbH) مورد سنجش واقع شد. آزمون تی دوطرفه برای تجزیه تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی مس در گروه مورد و شاهد به ترتیب 28±145 و 3±65 میکروگرم در دسی‌لیتر تعیین شد (05/0P<). میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی روی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2±67 و 4±81 میکروگرم در دسی‌لیتر تعیین گردید (05/0P<). نسبت میانگین مس به روی در گروه شاهد 04/0±87/0 و در گروه مورد 38/0±07/2 بود (05/0P<). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده نقش مس و روی در پاتوفیزیولوژی بیماری اسکیزوفرنیا می‌باشد. علاوه بر این، ارزیابی نسبت مس به روی پلاسما می‌تواند به عنوان یک شاخص در بیماری اسکیزوفرنیا سودمند باشد.
ناهید عاقبتی، دکتر عیسی محمدی، دکتر زهرا پوراسمعیل،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماران مبتلا به سرطان، به‌طور معمول دامنه‌ای از علایم درد و انواع متفاوت ناراحتی‌های جسمی و روانی را تجربه می‌کنند. یکی از وظایف درمانگران و مراقبین این دسته از بیماران کنترل عوارض آنها است. هدف این مطالعه به‌کارگیری و ارزشیابی تأثیر لمس‌درمانی بر کاهش میزان درد زنان مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان بود. روش بررسی: این مطالعه نیمه‌تجربی، با سه گروه آزمون، پلاسبو و شاهد انجام گرفت. برای هر گروه 30 بیمار زن مبتلا به انواع متفاوت سرطان که در بیمارستان امام خمینی بستری شده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در گروه‌های مطالعه قرار گرفتند. به طوری که خصوصیات نمونه‌ها در سه گروه با هم یکسان گردید. پنج جلسه 25-20 دقیقه‌ای لمس‌درمانی برای گروه آزمون و پنج جلسه 10 دقیقه‌ای اجرای صوری لمس‌درمانی بدون تبادل انرژی برای گروه پلاسبو انجام شد. برای گروه شاهد هیچ مداخله‌ای انجام نمی‌شد. داده‌ها از طریق پرسشنامه مشخصات فردی و ابزار سنجش بصری درد (10-0) جمع‌آوری گردید. شدت درد قبل و بعد از مداخله در هر جلسه اندازه‌گیری شد. داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS-11.5 و با استفاده از آزمون‌های پارامتری کای‌دو و آنالیز واریانس و توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: توزیع بیماران شرکت کننده در سه گروه از نظر مشخصات فردی با هم اختلاف معنی‌داری نداشتند. میانگین‌های شدت درد در گروه‌های آزمون، پلاسبو و شاهد قبل از مداخله به ترتیب 8/3، 1/4 و 16/4 بود و بعد از مداخله 8/0، 4/2 و 06/4 به دست آمد. آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر ویلکز لامبدا اختلاف معنی‌داری را بین سه گروه از نظر میانگین شدت درد در طی مراحل مداخله نشان داد (05/0P<). نتیجه‌گیری : براساس نتایج این مطالعه، با توجه به غیردارویی بودن، بی‌ضرر بودن و غیرتهاجمی بودن لمس درمانی، این روش به عنوان روشی موثر برای کاهش درد بیماران زن سرطانی توصیه می‌شود.
دکتر حسین آیت اللهی، دکتر عباسعلی امیدی، دکتر مهرداد کاتبی، دکتر سعیده صباغ، دکتر هومن توسلیان، دکتر محمدرضا خلیقی، دکتر عباس پرداختی، دکتر مهدی شریعت،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : تتراکلرید کربن‌ به‌ عنوان‌ یک‌ سم‌ مرجع‌ کبدی در مسمومیت‌ حاد و مزمن‌ خود باعث‌ ایجادنکروز، تغییر چربی‌، سیروز و کانسر کبدی‌ می‌شود. سیلای مارین مجموعه‌ای‌ از سه‌ فلاونولیگنان‌ موجود در گیاه‌ خارمریم (Silybum marianum) دارای‌ آثار هپاتوپروتکتیو و آنتی‌‌هپاتوتوکسیک ‌می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات درمانی حفاظتی سیلای مارین در سمیت حاد کبدی CCL4 در موش انجام گردید.

 

روش بررسی: این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سال 1383 انجام پذیرفت. پس‌ از بررسی‌های‌ مقدماتی‌، دوز mL/kg 25 تتراکلرید کربن‌ (در حلال‌ Mineral Oil) به ‌عنوان‌ دوز مناسب‌ انتخاب‌ گردید. روند هپاتوتوکسیسته‌ ناشی‌ از تزریق‌ داخل‌ صفاقی‌ تک‌ دوز آن‌ به‌ منظور ارزیابی‌ و به‌ دست‌ آوردن‌ متغیرهای‌ لازم برای‌ سنجش‌ میزان‌ سمیت‌ و درمان ‌مورد بررسی‌ قرار گرفت‌. با توجه‌ به‌ نتایج‌ آنزیمی‌ (افزایش‌ فعالیت‌ AST و ALT) و هیستوپاتولوژی‌ (بررسی‌ و درجه‌ بندی‌ عوارض‌ پاتولوژیک‌ CCl4 در بافت‌ کبد به‌ شکل‌ گرانولاسیون‌ سیتوپلاسم‌، تورم ‌ابری‌ شکل‌، نکروز و تغییر چربی‌) زمان‌های‌ تجویز سیلای‌ مارین‌ و نمونه‌گیری‌ مشخص‌ گردید. سیلای‌ مارین‌ به‌ شکل‌ سوسپانسیون‌ در حامل‌ CMC2درصد پروپیلن‌گلایکول‌ (به‌ نسبت‌ 3 به‌ 2) با دوزهای‌50، 200 و 800 میلی‌گرم‌ بر کیلوگرم‌ در زمان‌های‌ مختلف‌ تجویز و نمونه‌های‌ سرمی‌ و کبدی‌ تهیه‌ شد. گروه‌ کنترل‌ منفی‌، حامل‌ سیلای‌ مارین‌ در برابر حلال‌ CCl4، گروه‌ کنترل‌ دارو، دوزmg/kg 800 سیلای‌ مارین‌ در برابر حلال‌ CCl4 و گروه‌ کنترل‌ مثبت‌، حامل‌ سیلای‌ مارین‌ در برابر CCl4 را دریافت‌ نمود.

 

یافته‌ها :  نتایج حاکی از آن است که تجویز دوز mg/kg 50 سیلای مارین ، یک ساعت بعد از تزریق CCL4 علاوه بر مهار نسبی افزایش فعالیت ترانس‌آمینازها، از افزایش و پیشرفت ضایعات کبدی تا حدود 50 درصد نسبت به گروه کنترل مثبت جلوگیری می‌نماید. علاوه بر آن روند ترمیم و رژنراسیون سلولی را سرعت بخشیده، به طوری که نکروز درجه سه در گروه کنترل مثبت در زمان 48 ساعت تا نکروز درجه 5/0 در گروه دریافت کننده این دوز کاهش یافته است.

 

نتیجه‌گیری: این ‌تحقیق‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تجویز سیلای‌ مارین‌ با دوز mg/kg 50 تا 6ساعت‌ پس‌ از تزریق‌ CCl4 به‌نحو قابل‌ توجهی‌ از پیشرفت‌ هپاتوتوکسیته‌ جلوگیری‌ نموده‌ و موجب‌ تسریع‌ بهبودی‌ ضایعات‌می‌شود.


دکتر احمد عامری، دکتر مرتضی طباطبائی فر، دکتر سیدرضا خاندوزی، دکتر احسان حاتمی، دکتر خسرو مجیرشیبانی، دکتر اسدالله علیدوستی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به مورتالیتی و موربیدیتی سرطان سرویکس و گزارشات متفاوت از تاثیر افزودن جمسیتابین به کمورادیاسیون با سیس‌پلاتین و عوارض آن، این تحقیق به منظور مقایسه پاسخ درمانی و عوارض کمورادیاسیون با سیس پلاتین به تنهایی و همراه با جمسیتابین در مبتلایان به سرطان سرویکس در بیمارستان امام حسین (ع) تهران انجام شد. روش بررسی: این کارآزمایی بالینی از نوع مراجعه مستمر دوسوکور روی 34 بیمار با تشخیص قطعی سرطان سرویکس در بیمارستان امام‌حسین (ع) تهران طی سال‌های 86-1385 انجام شد. بیماران به طور تصادفی و پس از مشابه‌سازی از لحاظ مرحله بالینی (stage)، سن و توانایی جسمانی(performance status) به دو گروه شاهد به تعداد 18 نفر (کمورادیاسیون با سیس پلاتینmg/m2 40 هفتگی تنها) و مورد به تعداد 16 نفر (کمورادیاسیون با سیس پلاتین mg/m240 و جمسیتابین mg/m2100) تقسیم شدند. رادیوتراپی خارجی با دوز 45 تا50 گری و رادیوتراپی داخلی با دوز 20 تا 25 گری برای بیماران در نظر گرفته شد. بیماران با بیماری مرحله ابتدایی (stage Ia1,Ia2,Ib1)، متاستاتیک یا ضعف جسمانی (ECOG PS >2) یا سابقه قبلی سرطان به‌جز BCC پوست از مطالعه خارج شدند. بیماران با شمارش سلول‌های خونی طبیعی، تست‌های طبیعی کلیوی و کبدی و مراحل بالینی I B2_IVA وارد مطالعه شدند. بیماران در طی درمان هر هفته ویزیت شدند و عوارض درمان براساس معیار سازمان بهداشت جهانی ثبت گردید و پاسخ به درمان بلافاصله و 3 ماه پس ازخاتمه درمان با معاینه و سی‌تی اسکن بررسی شد. بیماران حداقل3 ماه پیگیری شدند. پاسخ درمانی بالینی و بروز عوارض شامل نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، آنمی، تب و نوتروپنی، اسهال، تهوع و استفراغ در دو گروه با آزمون دقیق فیشر وtest-T مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافته‌ها : پاسخ درمانی در دو گروه مشابه بود. بروز همه عوارض فوق در گروه جمسیتابین بیشتر از گروه سیس پلاتین تنها بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که افزودن جمسیتابین به کمورادیاسیون سیس پلاتین با این پروتکل مزیت درمانی ندارد و عوارض آن بیشتر از کمورادیاسیون با سیس پلاتین تنها است.
دکتر آرزو میرفاضلی، دکتر لیلی نجفی، دکتر امیرحسین نوحی، دکتر روزبه چراغعلی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : ایکتر یا زردی مشکل شایع دوره نوزادی است که عدم تشخیص نوع پاتولوژیک آن احتمال کرن‌ایکتروس را افزایش می‌دهد که با موربیدیتی قابل توجهی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین علل هیپربیلی‌روبینمی شدید غیرمستقیم در نوزادان رسیده بستری در بیمارستان کودکان طالقانی گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی تمامی نوزادان بستری شده به دلیل ایکتر نوزادی در بیمارستان طالقانی گرگان طی سال‌های 84-1383 انجام شد. نوزادان مبتلا به ایکتر شدید از میان آنان انتخاب شدند. هیپربیلی‌روبینمی شدید => 18 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در نوزادان ترم بالای 2500 گرم در نظر گرفته شد. آزمایشات بیلی‌روبین (توتال ومستقیم)، کشت خون، شمارش رتیکولوسیت، تست کومبس مستقیم، سطح آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، شمارش کامل سلول‌های خونی، گروه خونی مادر و نوزاد، کشت ادرار، پروتئین راکتیو C انجام شد. یافته‌ها : 766 نوزاد ترم بالای 2500 گرم در طول یک‌سال به دلیل ایکتر بستری شدند. ایکتر شدید در 92 مورد (12 درصد) (54 پسر ، 38 دختر) بروز نمود. علل هیپربیلیروبینمی شدید شامل 41 مورد (6/44 درصد) ناشناخته، 25مورد (2/27 درصد) سپسیس، 15مورد (3/16 درصد) کمبود گلوکز6 فسفات دهیدروژناز، 7 مورد (6/7 درصد) عفونت ادراری، 3 مورد (3/3 درصد) ناسازگاری ABO و 1 مورد (1/1 درصد) تغذیه با شیرمادر بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شایع‌ترین علت ایکتر شدید در این منطقه ناشناخته است. سپسیس، کمبود آنزیم گلوکز6فسفات دهیدروژناز، عفونت ادراری ، ناسازگاری ABO و تغذیه با شیر مادر از دیگر علل شایع ایکتر شدید تعیین شدند.
دکتر سیما بشارت، مهسا بشارت، دکتر آزاده اخوان ماسوله، دکتر علی جباری، دکتر حمیدرضا یزدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از مواد مخدر برای آرام‌بخشی یا بهبود اسهال و سرفه موجب یک مشکل بهداشتی عمده در جامعه شده است. این ماده منجر به مسمومیت شدید و حتی مرگ می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در کودکان زیر پنج‌سال استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی با همکاری کمیته عوارض جانبی داروها در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. کودکان زیر پنج سالی که به دلیل مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در بیمارستان‌های کودکان استان گلستان طی ششماهه دوم سال 1385 پذیرش یا بستری شده بودند؛ وارد مطالعه شدند. پرسشنامه طراحی شده توسط اعضای آموزش دیده کمیته عوارض جانبی داروها تکمیل گردید. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار SPSS-13 و با آزمون‌ آماری کای‌دو و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته‌ها : در این مطالعه 67 کودک بررسی شدند. کمترین سن 6 روز و بالاترین سن 5 سال بود. در 41.3 درصد موارد، مادران تریاک و مشتقات آن را به کودک داده بودند. 4 مورد مرگ نیز مشاهده شد. 61.2 درصد از کودکان مسموم ساکن مناطق روستایی بودند. بیش از 80درصد والدین دارای سطح سواد زیردیپلم بودند. نوع خالص تریاک 63.6 درصد موارد مصرفی را تشکیل داده بود. اسهال یا بی‌قراری کودک علت اصلی مصرف تریاک و مشتقات آن بود. نتیجه‌گیری : با مقایسه تعداد مسمومین زیر 5 سال با تریاک در این منطقه نسبت به دیگر مطالعات مشابه و نیز فراوانی مرگ به همین دلیل؛ توصیه می‌شود در مسمومیت‌های کودکان منطقه که شرح حال والدین مبهم بوده و کودک دچار کاهش سطح هوشیاری است؛ مسمومیت با تریاک با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد.
دکتر عبدالصمد مظلومی گاوگانی، ناصح ملکی راواسان، فاطمه مظلومی گاوگانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : اپیدمیولوژی لیشمانیازیس احشایی انعکاسی از نحوه ترکیب و برهم‌کنش انگل- ناقل- میزبان و شرایط محیطی می‌باشد. بنابراین تجزیه و تحلیل توأم عوامل مرتبط با سیکل بیماری، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و عوامل خطر محیطی به فهم بهتر فعل و انفعال بین این عوامل و پیش‌آگاهی از افزایش خطر عفونت و بیماری و در نهایت به جهت‌گیری کنترل و درمان بیماری کمک می‌نماید. این مطالعه به منظور تعیین نقش زندگی عشایری و غیرعشایری در انتقال لیشمانیازیس احشایی در شمال غرب ایران انجام گردید.

روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی ابتدا میزان شیوع کالاآزار به کمک تست آگلوتیناسیون مستقیم (Direct agglutination tes: DAT) و تست جلدی لیشمانین (Montenegro skin test: MST) در کل افراد روستاهای انتخاب شده در منطقه شمال غرب ایران و در مسیر روستاهای ییلاق- قشلاق عشایر ایل شاهسون و تست آگلوتیناسیون مستقیم در سگ‌های همان روستاها طی سال 1385 تعیین شد. یک‌سال بعد، از افراد با DAT منفی خونگیری و مجدداً DAT انجام و میزان سروکانورژن مثبت محاسبه گردید. در نهایت با استفاده از مطالعات سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographical Information System: GIS)، وقوع لیشمانیازیس احشایی در ارتباط با عوامل خطر تراکم و وفور سگ‌ها و نیز نوع زندگی عشایری- غیرعشایری با استفاده از آزمون آماری Chi-Square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : هر دو تست جلدی لیشمانین و آگلوتیناسیون مستقیم، در روستاهای عشایری نسبت به روستاهای غیرعشایری اختلاف آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). میزان‌های شیوع، سروپوزیتیویته و سروکانورژن بیماری کالاآزار در نحوه زندگی عشایری به ترتیب 5.5% ، 2.7% و 2.5% بالاتر از نحوه زندگی غیرعشایری تعیین گردید. مطالعات سیستم اطلاعات جغرافیایی و نقشه‌های الکترونیکی تهیه شده نیز حاکی از شدت آندمی و میزان بالای عفونت و بیماری در مناطق عشایری نسبت به مناطق غیرعشایری بود. همچنین توزیع عمومی بیماری در ارتباط با عوامل محیطی ارتفاع، درجه حرارت و بارندگی، همبستگی منفی نشان داد.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوه زندگی عشایری به علت ارتباط نزدیک عشایر با سگ‌ها، ورود عشایر و سگ‌هایشان به سیکل وحشی بیماری و جابجایی‌های انجام شده در ییلاق – قشلاق، می‌تواند عامل خطری در انتقال لیشمانیازیس احشایی ‌باشد.


دکتر بصیر مجدالاسلام، دکتر مهیار صلواتی، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر سیدمرتضی کاظمی، دکتر علی اکبر اسماعیل جاه، روشنک بقایی رودسری،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از آسیب‌های متداول در مفصل زانو، پارگی لیگامان صلیبی قدامی می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر جراحی بازسازی بر رفلکس همسترینگ در بیماران مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قدامی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 30 بیمار مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قدامی شامل 16 مرد و 14 زن با میانگین سنی 8.72±26.52 سال در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی طی سال 1385 انجام شد. بیماران قبل و بعد از جراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی وضعیت رفلکس همسترینگ از دستگاه ایجاد ضربه و Kinsiological Electromyography برای اندازه‌گیری میزان فعالیت عضلانی استفاده شد. از آزمون تی زوجی و اسمیرونوف کولموگروف برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده گردید. یافته‌ها : وضعیت رفلکس همسترینگ در اندام مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قبل از جراحی بازسازی 3.22±73.25 و بعد از جراحی بازسازی 3.85±47.35 تعیین شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که جراحی بازسازی در بیماران پارگی لیگامان صلیبی قدامی در بهبود رفلکس همسترینگ تاثیر بارزی دارد.
مراد رستمی، محمد آبرومند، علیرضا خیراله، معصومه جرفی، رضا ملیحی، مژگان نوربهبهانی، علیرضا جعفری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر (CHD)، متناسب با افزایش غلظت لیپوپروتئین LDL-C است. با توجه به گستردگی استفاده از معادله فریدوالد در تخمین میزان LDL-C در اغلب آزمایشگاه‌های کشور، این مطالعه به منظور کاربرد معادله اصلی و تصحیح شده فریدوالد در تعیین سطح سرمی LDL-C در مقایسه با روش اندازه‌گیری مستقیم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 598 نفر (226 مرد و 372 زن) از مراجعین به آزمایشگاه بیمارستان امام علی (ع) شهرستان اندیمشک برای ارزیابی صحت سلامت در سال 1388 انجام شد. از شرکت کنندگان در مطالعه 8 میلی‌لیتر نمونه خون ناشتا اخذ شد. کلسترول تام (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، تری‌گلیسرید (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، HDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)و LDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر) سرم با استفاده از کیت‌های شرکت پارس آزمون اندازه‌گیری شدند. برای تخمین میزان LDL-C از معادله فریدوالد (Friedwald) با مقدار K معادل 3, 3.5, 5 استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های ANOVA و Pearson correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از مجموع 598 نمونه سرم جمع‌آوری شده؛ 37.8% به مردان و 62.2% به زنان اختصاص داشت. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 10.77±38.08 سال بود. کمترین محدوده سنی 21 سال و بیشترین محدوده سنی 77 سال بود. میانگین و انحراف‌معیار تری‌گلیسرید با مقادیر مساوی و یا کمتر از 150, 201-300 , 301-400 mg/dl در معادله فریدوالد با احتساب K مساوی 5 به ترتیب 8.79±13.01- و 13.17±17.11- و 18.54±18.63- و با احتساب K مساوی 3 به ترتیب 12.04±0.39- ، 18.55±0.078- و 0.04±25.55 تعیین شد. همچنین با احتساب K مساوی 3 برای تری‌گلیسرید 151-200 mg/dl برابر 10.54±9.72- و با احتساب K مساوی 3.5 برابر 13.70±0.82 تعیین شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که نتایج حاصل از مقایسه روش مستقیم اندازه‌گیری و محاسبه شده LDL-C از طریق معادله فریدوالد در محدوده‌های تری‌گلیسرید مساوی و یا کمتر از 150, 151-200, 201-300, 301-400 mg/dl ، دارای ضریب همبستگی پیرسون به ترتیب 0.982, 0.991, .0991, 0.975 تعیین شد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C به معادله فریدوالد برتری دارد. چنانچه استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C مقدور نباشد؛ استفاده از معادله تصحیح شده فریدوالد (K مساوی 3) توصیه می‌گردد.
هدی آلبوغبیش، دکتر آرزو طهمورث پور، دکتر منیر دودی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : فلزات سنگین از طریق فعالیت‌های صنعتی به محیط زیست وارد می‌گردند و باعث آلودگی اکوسیستم‌های طبیعی می‌شوند. شناسایی باکتری‌های مقاوم به فلزات سنگین نقش مهمی در رابطه با آلودگی محیط و در نهایت پاکسازی آن ایفا می‌نماید. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت باکتری‌های جدا شده از فاضلاب شهری و پساب کارگاه مسگری شاهین‌شهر اصفهان به آنتی‌بیوتیک‌ها و فلزات سنگین سرب، مس، کادمیم و نیکل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی نمونه‌های پساب تصفیه‌خانه فاضلاب شاهین‌شهر اصفهان و کارگاه مسگری در آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان طی سال‌های 1390-91 انجام شد. برای جداسازی باکتری‌های مقاوم به فلزات سرب، مس، کادمیم و نیکل رقت‌های متوالی از نمونه تهیه و 0.5 ml از هر رقت روی محیط حاوی غلظت 0.5 mM از هر فلز در 3 تکرار کشت داده شد و الگوی مقاومت هر کدام از باکتری‌های جدا شده براساس تعیین حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (minimum inhibitory concentration:MIC) و مقاومت به آنتی‌بیوتیک‌های پنی‌سیلین، سولفامتوکسازول، افلوکساسین، نئومایسین، استرپتومایسین، سفتریاکسیون، سفرادین، ونکومایسین، آمپی‌سیلین، لینکومایسین، کانامایسین و کلیندامایسین تعیین گردید. یافته‌ها : در بین باکتری‌های مقاوم به فلزات جداسازی شده، بیشترین جمعیت مربوط به باکتری‌های مقاوم به فلز سرب بود (P<0.05). بالاترین میزان مقاومت در پساب تصفیه‌خانه نسبت به فلز نیکل (MIC: 24 mM) مربوط به گونه‌ای از کلبسیلا و کمترین میزان مقاومت مربوط به گونه‌ای از اسینتوباکتر (لووفی)، پروویدنسیا و برانهاملا (MIC: 2 mM) بود (P<0.05). در فاضلاب شهری بیشترین میزان مقاومت نسبت به فلز مس (MIC: 2 mM) مربوط به گونه‌ای از کلبسیلا (پنومونیه) مشاهده شد. حداقل میزان مقاومت نسبت به فلز مس (MIC: 1 mM) در پساب کارگاه مسگری و مربوط به گونه‌ای از سودوموناس بود. مقاوم‌ترین باکتری‌های جدا شده (کلبسیلا، موراکسلا و اشریشیا کلی) به آنتی‌بیوتیک‌های لینکومایسین، کانامایسین، استرپتومایسین، کلیندامایسین، وانکومایسین، سفرادین و نئومایسین نیز مقاوم بودند. نتیجه‌گیری : افزایش فلزات سنگین در پساب مسگری و فاضلاب شهری منجر به افزایش مقاومت میکروارگانیسم‌ها در محیط می‌شود.
احمد همتا، پیوند پروینی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان پستان یکی از شایع‌ترین سرطان‌های زنان در جهان است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بیان ژن BRCA1 در سرطان القایی پستان به وسیله کارسینوژن 7-12 دی متیل بنزآنتراسن (DMBA) در موش‌های صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی برای ایجاد مدل سرطان پستان از DMBA به موش‌های صحرایی نژاد Sprague dawley خورانده شد. برای تهیه سلول‌های سرطانی، تومورهای ایجاد شده در شرایط استریل خرد و کشت داده شدند و از سلول‌های سرطانی استخراج شده برای تهیه کروموزوم‌های متافازی استفاده گردید. سپس نواربندی‌های کروموزومی توسط رنگ‌آمیزی گیمسا انجام گرفت. فراوان‌ترین و مشترک‌ترین تغییرات کروموزومی ثبت شد و بر اساس چگونگی تغییرات و محل آنها و با کمک پایگاه‌های اطلاعاتی و تعیین توالی‌های نوکلئوتیدی و مقایسه ژنومیک بین موش صحرایی و انسان، فهرستی از ژن‌های موجود در نواحی که به احتمال زیاد با تغییرات خود سبب بروز تومور شدند؛ تهیه گردید. برای تأیید نتایج حاصله از روش نواربندی کروموزومی، آنالیز ژن BRCA1 توسط روش FISH انجام شد. یافته‌ها : ناحیه (q24-q32.1) کروموزوم 10 موش صحرایی که ژن BRCA1 نیز روی همین بخش قرار دارد؛ دچار حذف‌شدگی گشت. نتایج روش FISH نیز حاکی از حذف دو نسخه ژن BRCA1 در 24.7% سلول‌ها و یک نسخه ژن در 23.8% سلول‌های مورد مطالعه بود. نتیجه‌گیری : در سلول‌های سرطانی القا شده با DMBA حذف در نسخه‌های ژن BRCA1 مشاهده شد که این امر ممکن است در روند ایجاد تومور پستان نقش داشته باشد. کلید واژه‌ها : سرطان پستان القایی ، موش صحرایی نژاد SD ، ژن BRCA1 ، نواربندی گیمسا ، فلورسانس هیبریداسیون درجا

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)