[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای مرگ و میر

دکتر مهناز فولادی نژاد، ناصر بهنام پور، علی پاشایی زنجانی، محمد هادی قریب، مرجان اکبری کامرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : برای ارزیابی میزان موفقیت مراقبت‌های ویژه نوزادان در دنیا بانک‌های اطلاعاتی شامل وزن زمان تولد، سن حاملگی و نتایج تست‌های آزمایشگاهی مختلفی به‌وجود آمده است. به علاوه برای بررسی تفاوت بیماران مختلف بستری شده در NICUها و مقایسه پیامد آنها سیستم‌های امتیازبندی مختلفی از جمله SNAP وCRIB تعیین و ارزش‌گذاری شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی خدمات پیش‌بینی ابزار نمره‌دهی CRIB در پیش‌بینی پیامد نوزادان نارس با وزن بسیار پایین بستری شده در بخش مراقبت ویژه نوزادان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی برای 46 نوزاد با سن حاملگی زیر 37 هفته و وزن کمتر از 1500 گرم پرسشنامه‌ای شامل جنس، وزن زمان تولد، سن حاملگی، مدت بستری، سن در هنگام ترخیص یا مرگ، عوارض و سایر اطلاعات مربوط به CRIB تکمیل شد. یافته‌ها : میزان مرگ در این مطالعه 17 نفر (37 درصد) بود. شایع‌ترین علت مرگ نارسایی تنفسی بود. ابتلای به سندرم زجر تنفسی با افزایش 101 برابری احتمال مرگ همراه بود (6/793–9/12=CI ، 101=OR). این احتمال در مورد ابتلای به آسفیکسی زایمانی 7/4 برابر به دست آمد. متوسط وزن زمان تولد ، سن حاملگی و میانگین CRIB در گروه نوزادان زنده و نوزادان مرده به ترتیب 1201 و 934 گرم ، 30 و 28 هفته و 76/3 و 47/11 بود. با استفاده از منحنی ROC عدد 7 به عنوان cut off در نمره‌دهی CRIB برای پیش‌بینی وقوع پیامد نامطلوب در نوزادان به‌دست آمد. نتیجه‌گیری: میزان مرگ و میر در این مطالعه از میزان‌های به دست آمده در اکثر نقاط دنیا بیشتر بود. میزان مرگ با افزایش میزان نمره CRIB ارتباط مستقیم داشت و به‌خصوص در نمرات بالای 11 برقرار بود.
محمدعلی سلیمانی، رضا مسعودی، نسیم بهرامی، مصطفی قربانی، طاهره صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : سیستم طبقه‌بندی شدت بیماری‌ها با عنوان APACHE II (Acute Physiology and Chronic Health Evaluation II)، به عنوان یک ابزار استاندارد، شاخصی برای بررسی میزان مرگ و میر بیماران، ارزیابی کیفیت مراقبت‌های ارائه شده و شناسائی بیماران مزمن در مطالعات به‌کار می‌رود. این مطالعه به منظور پیش‌بینی درصد موارد مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان کوثر قزوین با استفاده از ابزار APACHE II انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 204 بیماری که با تشخیص‌های مختلف در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان کوثر قزوین طی سال 1386 بستری شده بودند؛ انجام شد. نمونه‌گیری به روش مبتنی بر هدف صورت گرفت. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و ابزار APACHE II گردآوری شدند. یافته‌ها : از 204 بیمار بستری در بخش مراقبت‌های ویژه، 147 نفر (1/72 درصد) زنده ماندند. میانگین نمره APACHE II بیماران 38/11 (حداقل صفر و حداکثر 41) بود. میزان پیش‌بینی مرگ 26/30 درصد بود؛ در حالی که میزان مرگ 9/27 درصد مشاهده شد. بین نمره APACHE II و پیش‌بینی میزان مرگ و میر بیماران ارتباط معنی‌داری وجود داشت (r=0.976, p<0.05) . میانگین نمره APACHE II در بیمارانی که زنده ماندند؛ 97/13 و در بیمارانی فوت شد 36/25 به دست آمد (t=9.93, p<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج مطالعه نشان داد که APACHE II به شکل بسیار دقیق، میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه را پیش‌بینی کرده و همچنین در پیش‌بینی روند درمان بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه مفید است.
دکتر فیروز امانی، دکتر انوشیروان کاظم نژاد، دکتر رضا حبیبی، دکتر ابراهیم حاجی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از مؤلفه‌های مهم در برنامه‌ریزی‌های مربوط به سلامت هرجامعه، آمار و علل مرگ‌ومیر در آن جامعه است. این مطالعه به منظور تعیین روند تغییرات الگوی مرگ‌ومیر در ایران طی سال‌های 88-1350 انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی اطلاعات مربوط به 9740656 متوفی ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشوری در فاصله سال‌های 1350 تا 1388 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای آنالیز روند تغییرات زمانی الگوی کلی مرگ‌ومیر از روش‌های گرافیکی و مقایسه تغییرات روند مرگ‌ومیرهای ثبتی طی سال‌های مورد بررسی استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و روش‌های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : نتایج نشان داد که 60.4% مرگ‌ومیرهای ثبت شده در نقاط روستایی و 39.6% در نقاط شهری بود. 61.1% مرگ‌ها در مردان و 38.9% در زنان رخ داده بود. شاخص مرگ‌ومیر خام در کشور ایران بر اساس آمارها از 13 نفر به ازای هر 1000 تولد زنده در سال‌های 75-1970 به رقم 5 نفر در سال‌های 10-2005 کاهش یافته است. شاخص امید به زندگی با 28.6% افزایش از رقم 55.2 سال در سال‌های 75-1970 به رقم 71 سال در سال‌های 10-2005 افزایش یافت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شاخص‌های مرگ‌ومیر در ایران در مقایسه با کل دنیا پایین‌تر بوده و یک کاهش عمومی در مرگ‌ومیر کودکان در کشور ایران طی سه دهه اخیر وجود داشته است. همچنین سیستم ثبت مرگ‌ومیر در کشور ایران نسبت به سال‌های قبل بهبود یافته است.
رضاعلی محسنی، هما پاکزاد،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : مرگ و میر کودکان به عنوان نمادی از توسعه بوده و در تعیین رشد جمعیت نقش مهمی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیت‌شناختی بر مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شهرستان گتوند در استان خوزستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 372 زن در محدوده سنی 48-20 سال دارای حداقل یک کودک زیر 5 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی شهرستان گتوند در استان خوزستان به صورت تصادفی در سال 1389 انجام شد. برای افراد پرسشنامه محقق‌ساخته شامل متغیرهای مرگ و میر کودکان، جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 ، آزمون‌های ANOVA ، Chi-Square و Pearson’s correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : با افزایش تعداد مراقبت‌های بهداشتی مادر در دوران بارداری و افزایش مرتبه شغلی پدر و مادر، میزان مرگ ومیر کودکان به صورت معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). سن کمتر از 18 و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری با افزایش مرگ و میر کودکان ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). ترجیح جنسی به داشتن فرزند پسر نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال تعیین شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که وضعیت شغلی بهتر والدین و افزایش دفعات دریافت مراقبت‌های مادر در زمان بارداری سبب کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شده و سن کمتر از 18 سال و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری و ترجیح جنسی فرزند پسر سبب افزایش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال می‌گردد.
حمیدرضا خورشیدی، سجاد دانشیار، زینب السادات اسلامی، عباس مرادی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تروما سومین علت مرگ و عامل اصلی ناتوانی در کودکان ایرانی است. کودکان به‌علت شرایط فیزیولوژیک و فرآیند رشد بیشتر در معرض تروما هستند. شناسایی عوامل خطر می‌تواند از میزان بروز این حوادث و عواقب آنها بکاهد. این مطالعه به منظور ارزیابی ترومای کودکان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه‌ توصیفی - تحلیلی روی 482 کودک (330 پسر و 152 دختر) زیر 14 سال دچار تروما مراجعه کننده به بیمارستان بعثت شهر همدان در سال 1295 انجام شد. اپیدمیولوژی و عواقب تروما مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بیشترین موارد تروما به ترتیب 195 مورد (40.5%) در محدوده سنی 7 تا 14 سال (دوران مدرسه)، 189 مورد (39.2%) در محدوده سنی 2 تا 7 سال (قبل از مدرسه) و 98 مورد (20.3%) در محدوده سنی صفر تا 2 سال (شیرخوارگی) رخ داده بود. وقوع تروما در دو گروه قبل از مدرسه (67.8%) و دوران مدرسه (75.4%) در پسران بیش از دختران بود (P<0.05). بیشترین شیوع در فصل تابستان (36.9%)، بیشترین مکان وقوع حادثه در منزل (44%)، بیشترین علت آسیب سقوط (53%)، بیشترین نوع آسیب شکستگی (35%) و بیشترین محل آسیب در ناحیه سر و صورت (41%) تعیین گردید. از نظر پیامد بعد از ترخیص، 10 مورد مرگ ناشی از تروما و 42 مورد ناتوانی بعد از تروما مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به این که بیشترین محل وقوع حادثه در منزل به علت سقوط و شکستگی بود؛ می‌توان با ایمن کردن بیشتر منازل و آگاهی بیشتر والدین از خطرهای پیش روی کودکان جلوگیری نمود.


پرندوش هاشمی زاده، رضا حبیبی تیرتاشی، فرزاد حدائق، سعید گل فیروزی، محمدهادی قریب، سعید امیرخانلو، مریم کبوتری،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با در نظر داشتن پرفشاری خون به عنوان شایع‌ترین هم‌ابتلایی در بیماران COVID-19؛ این مطالعه به منظور تعیین ویژگی‌های بالینی و عوامل خطر مرتبط با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی بیماران مبتلا به COVID-19 با سابقه پرفشاری خون انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 527 بیمار (277 مرد و 250 زن) با میانگین سنی 64.73±13.13 سال مبتلا به پرفشاری خون آلوده به COVID-19 بستری در مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی از اسفند 1398 لغایت شهریور 1399 انجام شد. داده‌ها با استفاده از سیستم اطلاعاتی بیمارستان استخراج و با اطلاعات ثبت شده در پرونده بیماران و طی تماس تلفنی با آنان تکمیل شد. ارتباط بین عوامل خطر و مرگ‌ومیر درون بیمارستانی COVID-19 با تحلیل رگرسیون لجستیک در سه مدل شامل مدل 1 (اطلاعات دموگرافیک و شرح حال بیماران)، مدل 2 (مدل1 به همراه علایم حیاتی و درصد اشباع اکسیژن هنگام بستری) و مدل 3 (مدل 2 به همراه یافته‌های آزمایشگاهی هنگام بستری) سنجیده شد. در هر مدل، نسبت شانس و فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از عوامل مرتبط با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی گزارش شده و قدرت تمایز نتایج در مدل‌ها با محاسبه سطح زیرمنحنی تصحیح شده نمودار مشخصه عملکرد، آزموده شد.


یافته‌ها: از تعداد کل 527 بیمار بستری، 88 بیمار (16.6%) طی 6.48 روز بستری فوت کردند که 47 بیمار مرد بودند. در مدل1، مصرف تریاک (CI95%=1.16-3.85, OR=2.11) و اختلال شناختی (CI95%=0.98-5.40, OR=2.30) با خطر بالاتر مرگ‌ومیر ارتباط داشتند (سطح زیر منحنی=0.65). در مدل2، با اضافه شدن علایم حیاتی و درصد اشباع اکسیژن، اختلال شناختی ارتباط معنی‌دار خود را از دست داده و تنها مصرف تریاک (CI95%=1.09-3.19, OR=1.87)  و درصد اشباع اکسیژن (CI95%=0.90-0.95, OR=0.93) با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی مرتبط بودند (سطح زیر منحنی=0.73). در مدل3 پس از اضافه شدن یافته‌های آزمایشگاهی، با سطح زیر منحنی 0.79 (CI95%=0.70-0.90) هر درصد اشباع اکسیژن بالاتر هنگام بستری با کاهش 7 درصد مرگ ‌و میر درون بیمارستانی همراه بود (CI95%=0.88-1.00, OR=0.93). همچنین مصرف تریاک و کراتینین بالا نیز منجر به افزایش مرگ‌ومیر گردید که از نظر آماری معنی‌دار نبودند.


نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط درصد اشباع اکسیژن در هنگام بستری با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی بیماران مبتلا به پرفشاری خون و COVID-19، داده‌های پالس اکسیمتری هنگام بستری اهمیت ویژه‌ای در ارزیابی این بیماران دارد.


شهاب الدین ملازائی، امیرعباس مینایی فر، محبوبه میرحسینی، سعدیه دهقانی فیروزآبادی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس کرونا با بروز مکانیسم‌هایی همچون افزایش ترومبوز می‌تواند منجر به نارسایی ارگان‌ها شود که در پی آن لاکتات دهیدروژناز افزایش می‌یابد. این مطالعه به منظور تعیین سطح سرمی لاکتات دهیدروژناز مبتلایان به COVID-19 و عوامل موثر بر مرگ و میر آنان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 212 بیمار (57 مرد و 155 زن) مبتلا به COVID-19 با میانگین سنی 49.19±10.6 سال مراجعه کننده به بیمارستان امام علی(ع) شهر چابهار طی شش‌ماه اول سال 1400 انجام شد. پس از کسب رضایت آگاهانه و اطلاعات دموگرافیک، از بیماران خون محیطی هپارینه اخذ شد. سطح لاکتات دهیدروژناز با استفاده از دستگاه اتوآنالیزور تعیین شد.


یافته‌ها: 29 نفر (13.67%) از بیماران فوت نمودند. میانگین سطح سرمی لاکتات دهیدروژناز بیماران فوت شده (708.420±96.25 U/L) در مقایسه با بیماران در قید حیات (640.360±96.80 U/L) از نظر آماری معنی‌داری نبود. در مقایسه بین دو گروه زنده مانده و فوت شده 25 درصد بیماران فوت شده در بخش مراقبت‌های ویژه بستری و 90.90% بیماران زنده مانده در بخش داخلی بستری بودند (P<0.05). همه فوت شدگان و 85.85% زنده ماندگان سن 40 سال و بیشتر داشتند و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. 24.56% جانباختگان مرد و 90.32% بیماران زنده مانده زن بودند (P<0.05). 22.72% جانباختگان دارای تحصیلات دانشگاهی و 88.69% بیماران زنده مانده دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم بودند (P<0.05). 71.42% بیماران فوت شده لاغر و 91.37% بیماران زنده مانده دچار اضافه وزن بودند (P<0.05).


نتیجه‌گیری: بین سطح سرمی لاکتات دهیدروژناز بهبودیافتگان و جان باختگان بیماری COVID-19 تفاوتی وجود نداشت. سن 40 سال و بیشتر، شاخص توده بدنی لاغر و چاق مرضی، جنسیت مرد و نیاز به بستری در بخش مراقبت‌های ویژه از عوامل خطر تعیین شدند.


 



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4657