[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67473106
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای متادون

حمیدرضا شکوری، محمدجواد زره ساز، سمیه فرجی پور، عارف صالحی، مرحوم هادی سالاری، مریم محمدخانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : متادون یک اپیوئید سنتتیک با قدرت اتصال بالا به گیرنده‌های اپیوئیدی است که به عنوان یک مداخله دارویی موفق در درمان وابستگی به اپیوئیدها و تسکین دردهای حاد و مزمن به‌کار می‌رود. از آنجایی که در مصرف متادون عوارض خطرناک قلبی نظیر تورساد دپوینت و افزایش فاصله QTc گزارش شده؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر درمان با متادون بر فاصله QTc الکتروکاردیوگرام داوطلبان ترک اعتیاد ترکیبات اپیوئیدی و ارتباط آن با طول دوره درمان و دوز درمانی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کوهورت روی 60 داوطلب (57 مرد و 3 زن) مراجعه کننده به مرکز متادون‌تراپی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به منظور شروع متادون درمانی در سال‌های 89-1388 انجام شد. مصرف‌کنندگان ترکیبات اپیوئیدی براساس میزان متادون روزانه دریافتی به سه گروه 35-0 و 55-35 و 120-55 میلی گرم تقسیم شدند. فاصله QTc الکتروکاردیوگرام ابتدای مطالعه، یک ماه و پنج ماه بعد هر فرد محاسبه گردید. یافته‌ها : میانگین فاصله QTc الکتروکاردیوگرام در گروه تحت درمان با متادون در بدو ورود، یک ماه بعد و پنج ماه بعد به ترتیب 0.027±0.42 ثانیه ، 0.029±0.43 ثانیه و 0.041±0.43 ثانیه تعیین شد. بین نتایج فاصله QTc بدو ورود و یک ماه بعد افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05) و این اختلاف در یک ماه بعد و پنج ماه بعد از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین در فاصله QTc سه گروه تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری : متادون‌درمانی باعث افزایش فاصله QTc الکتروکاردیوگرام بیماران گردید؛ اما ارتباطی با دوز متادون و طول دوره درمان یافت نشد.
سمیرا وحیدی، محسن خلیلی، زهرا کیاسالاری، عصمت یاقوت پور،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماران وابسته به اپیوئیدها پس از قطع، حالات ناخوشایندی نظیر اضطراب و افسردگی را تجربه می‌کنند. این مطالعه به منظور تعیین اثر تجویز داروی ترکیبی متادون و والپروات بر اضطراب و افسردگی ناشی از ترک مرفین در موش‌های سوری نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 98 سر موش سوری نر انتخاب و در دو دسته تجویز حاد و مزمن قرار گرفتند. هر دسته به 7 گروه 7تایی شامل نرمال سالین (شم)، مرفین سولفات (کنترل)، متادون (10mg/kg/bw)، والپروات (150mg/kg/bw)، والپروات+متادون به‌ترتیب با نسبت‌های 1به1، 2به1 و 1به2 تقسیم شدند. به‌جز موش‌های گروه سالین بقیه گروه‌ها دوزهای افزایشی مرفین را به‌مدت 8روز پیاپی دریافت کردند. در مرحله تجویز مزمن، گروه‌های درمانی 30 دقیقه قبل از تزریق مرفین، طی 8 روز تیمار شدند و در مرحله تجویز حاد، تیمار گروه‌ها فقط در روز آزمایش (روز 8) انجام شد. به منظور بررسی اضطراب و افسردگی 2 ساعت بعد از تزریق نالوکسان، مشاهده رفتاری در تست‌های مازبه‌علاوه‌ای مرتفع، معلق ماندن و جعبه باز انجام گردید. یافته‌ها : در مرحله تجویز مزمن داروها، در تست مازبه‌علاوه‌ای مرتفع گروه درمانی ترکیبی والپروات2+متادون1 منجر به افزایش معنی‌داری در درصد ورود به بازوی باز (1.9±53.86) و درصد زمان حضور در بازوی باز (4.15±58.58) نسبت به گروه مرفین با میانگین درصد ورود (2.03±28.12) و درصد زمان حضور (1.77±17.88) شد. در تست جعبه باز نیز در گروه‌های درمانی ترکیبی متادون+والپروات (2±27)، والپروات1+متادون2 (2±26) و والپروات2+متادون1 (3±23) نسبت به گروه مرفین (3±7) افزایش آماری معنی‌داری در نسبت تعداد ورود به مرکز به مدت زمان حضور در مربع مرکزی مشاهده شد (P<0.05) که نشان‌دهنده کاهش اضطراب در گروه‌های مذکور بود. در تست معلق ماندن نیز مدت زمان بی‌حرکتی به‌عنوان شاخص افسردگی، در گروه درمانی والپروات2+متادون1 کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نتیجه‌گیری : ترکیب دو داروی والپروات و متادون، به خصوص با نسبت 2 به 1 دارای اثربخشی بیشتری نسبت به تجویز داروها به تنهایی در کاهش اضطراب و افسردگی ناشی از ترک مرفین بود.
حسین هراتی پور، بهروز یحیایی، حدیثه جهان پور،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : مسمومیت یکی از شایع‌ترین علل مراجعه به اورژانس بیمارستان‌ها در بسیاری از کشورهاست. بروز انواع مسمومیت‌ها براساس ویژگی‌های فرهنگی و اقتصادی جوامع مختلف متفاوت است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل ایجاد کننده مسمومیت در کودکان مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان‌های شاهرود انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی روی 201 کودک زیر 12 سال مراجعه کننده به بیمارستان‌های امام‌حسین (ع) و فاطمیه و خاتم الانبیاء شاهرود به دلیل مسمومیت از فروردین ماه 1390 تا پایان اسفند ماه 1391 انجام شد. چک‌لیستی حاوی اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات مربوط به علت و عامل مسمومیت، علایم بالینی، مدت زمان بستری و نتیجه آن تکمیل شد.

یافته‌ها : شایع‌ترین ماده مصرفی اپیوم (51.2%) بود و متادون شایع‌ترین ماده مصرفی در میان اپیوم‌ها بود. در 180 کودک (89.6%) به طور اتفاقی و در 21 کودک (10.4%) توسط والدین یا اطرافیان تجویز شده بود. 15 کودک (7.5%) فاقد علامت بودند. 11 کودک (5.5%) با علایم عصبی – تنفسی، 93 کودک (46.3%) با علایم بالینی عصبی و 26 کودک (12.9%) با علایم گوارشی، 19 کودک (9.5%) با علایم گوارشی – تنفسی و 22 کودک (10.9%) با ضعف و بی‌حالی مراجعه کرده بودند و 2 کودک فوت نمودند. ارتباط آماری معنی‌داری بین علت مسمومیت و سن و نیز بین سطح تحصیلات والدین و نوع مسمومیت و بین نوع مسمومیت و محل سکونت وجود داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : شایع‌ترین علت مسمومیت در میان کودکان مصرف مواد اپیوئیدی بود.


تهمینه سادات غفوریان، لیلا براتی، آزاله خواجوی، مهشید مهرجردیان،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مسمومیت یکی از علل شایع مراجعه به اورژانس است. اپیوئیدها و متادون از علل مسمومیت غیرعمد به ویژه در کودکان هستند که بار مراجعات بالایی در اورژانس بیمارستان‌های کودکان دارند. این مطالعه به منظور ارزیابی مسمومیت با متادون در بخش اورژانس کودکان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی به روش سرشماری روی پرونده 155 کودک (70 دختر و 85 پسر) بستری شده به علت مسمومیت با متادون در مرکز آموزشی درمانی طالقانی گرگان طی سال‌های 98-1391 انجام شد. علایم بیماران و هزینه‌های درمانی آنان ارزیابی شد.

یافته‌ها: در کل 258 مورد مسمومیت در کودکان ثبت شده بود که از این میان 155 مورد (60 درصد) به مسمومیت به متادون اختصاص داشت. مسمومیت برای 136 کودک (87.8 درصد) با شربت متادون و برای 19 کودک (12.2 درصد) با قرص متادون رخ داده بود. میانگین سنی کودکان 36.25±47.94 ماه با دامنه سنی ۴ تا ۱۵۶ ماه بود. میانگین و انحراف معیار فاصله زمانی مصرف تا مراجعه آنها 160.11±164.84 دقیقه و بیشترین و کمترین فاصله زمانی مصرف تا مراجعه به ترتیب 720 دقیقه و 15 دقیقه بودند. 34 کودک (22 درصد) هوشیار بودند. 7 کودک (4.5%) با ارست قلبی تنفسی و 3 کودک (1.9%) با تشنج و سایر بیماران (110 کودک، 71.5%) با اختلال سطح هوشیاری مراجعه کرده بودند. یک کودک (0.1%) فوت نمود. 78 کودک (51.3%) میوز داشتند. 62 کودک (40درصد) برادی پنه و 7 کودک (4.5%) آپنه داشتند. 6 کودک سابقه بستری به علت مسمومیت با متادون داشتند که 2 نفر روز قبل، 3 نفر ماه قبل و یک نفر 2سال قبل بود. 2 کودک اعتیاد به اپیوم داشتند. میانگین و انحراف معیار تعداد روزهای بستری 1.57±2.39 روز و بیشترین و کمترین تعداد روزهای بستری به ترتیب 1 روز و 9 روز بودند. میانگین و انحراف معیار هزینه بستری 5341725±7642249 ریال برآورد شد. میانگین و انحراف معیار نالوکسان مصرفی 10.41±6.83 میلی‌گرم تعیین شد. بیشترین و کمترین مقدار نالوکسان مصرفی به ترتیب 1 میلی‌گرم و 68 میلی‌گرم بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در نیمی از کودکان با مسمومیت به متادون، میوز مشاهده نمی‌شود. لذا پیشنهاد می‌شود کادر درمان در موارد مراجعه کودکان با اختلال سطح هوشیاری و یا تشنج بدون دلیل خاص، مسمومیت با متادون را جزء تشخیص افتراقی قرار دهند و تنها با فقدان میوز و یا نداشتن اختلال عملکرد تنفسی در بدو مراجعه، این تشخیص را رد نکنند.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4657