[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67773141
h-index3118
i10-index21279
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
15 نتیجه برای فصل

منصور دبیرزاده، دکتر مهدی بقایی، دکتر محمد بکائیان، محمدرضا گودرزی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: انگل کریپتوسپوریدیوم با انتشار جهانی، به خصوص در کودکان، عامل بیماری زا است و در افرادی که نقص ایمنی دارند اسهال شدید و مداوم ایجاد می کند و در برخی از جوامع سومین یا چهارمین عامل اسهال کودکان محسوب می شود. به دلیل اختصاصی بودن روش تشخیص اواوسیت کریپتوسپوریدیوم اطلاعات وسیعی در میزان شیوع این انگل در کشورمان وجود ندارد به همین دلیل این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع این انگل در شهر زاهدان انجام شد.مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی از دیمان 1376 لغایت آذرماه 1377 در شهر زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان، بررسی گردید. از 528 بیمار مبتلا به اسهال زیر پنج سال مراجعه کننده به مرکز انگل شناسی بیمارستان کودکان علی اصغر(ع) که مورد بررسی قرار گرفتند- شیوع بیماری و ارتباط آن با فصل، جنس، سن، تغذیه از شیر مادر، ابتلا به ژیاردیا و استفاده از مهد کودک مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: شیوع کرپیتوسپوریدیوم در این مطالعه 4.7 درصد تعیین شد. انگل در گروه سنی 2-1 سال از شیوع بیشتری برخوردار بود. پسرها (17 مورد) از دخترها(8 مورد) آلودگی بیشتری داشتند. کودکانی که از شیر مادر تغذیه نمی کردند به طور معنی داری از آلودگی بیشتری برخوردار بودند و نیز کودکانی که به مهد کودک سپرده شده بودند آلودگی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: اگر چه آلودگی به کریپتوسپوریدیوم در فصلهای بهار و تابستان بیشتر دیده شد ولی اختلاف معنی داری بین فصول مختلف سال و همچنین بین این انگل و شیوع انگل ژیاردیا مشاهده نگردید.
دکتر بیژن فروغ، آقای رضا عمادی فر، آقای حسن سعیدی، دکتر محمدصادق قاسمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : آرتروز زانو از علل شایع درد ناحیه زانو می‌باشد که نیاز به درمان‌های مختلف از جمله درمان آرتزی دارد. در واقع یکی از روش‌های درمانی در مورد آرتروز زانو اصلاح بیومکانیکال راستای زانو و کاهش درد و افزایش عملکرد از طریق کاهش فشارهای وارده به زانو است. این تحقیق به منظور بررسی اثر گوه خارجی به همراه ساپورت مفصل ساب‌تالار روی زاویه فمور و تیبیال در بیماران مبتلا به واروس دفورمیتی زانو ناشی از استئوآرتروز صورت گرفت و اثر این نوع گوه با گوه خارجی داخل کفشی مقایسه گردید. روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران طی سال‌های 1384 لغایت 1385 انجام شد. 20 بیمار مبتلا به استئوآرتروز زانو به مدت 8 هفته مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی بر حسب اولویت مراجعه، به دو گروه تقسیم گردیدند. گروه اول گوۀ خارجی به همراه ساپورت مفصل ساب‌تالار و گروه دوم گوه خارجی داخل کفش دریافت نمودند. اندازه‌گیری زاویه فمور و تیبیال در هر دو گروه انجام گردید. برای بررسی کیفی بیماران از پرسشنامه KOOS که شامل موارد درد، فعالیت‌های روزانه، علایم بیمار و کیفیت زندگی است، استفاده شد. ارزیابی دو مرحله قبل و بعد از درمان برای هر گروه صورت گرفت. آزمون‌های آماری مورد استفاده تی زوجی و تی مستقل بود و از نرم‌افزار آماری SPSS-10 استفاده گردید. یافته‌ها: در مرحله اول و شروع تحقیق هیچ‌گونه تفاوتی در زاویه فمور و تیبیال، درد، فعالیت‌های روزانه، کیفیت زندگی و علایم بیماری بین دو گروه وجود نداشت و دو گروه کاملاً همگن بودند. بعد از 8 هفته در گروه اول به طور معنی‌داری افزایش زاویه فمور و تیبیال و افزایش فعالیت‌های روزانه، کیفیت زندگی و علائم بیماری نسبت به گروه دوم مشاهده گردید. گرچه درد در گروه اول کاهش پیدا کرده بود، اما از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: گوه خارجی به همراه ساپورت مفصل ساب‌تالار باعث حفظ اصلاح والگوسی زاویه فمور و تیبیال در بیماران مبتلا به واروس دفورمیتی ناشی از آرتروز زانو می‌شود و نتایج درمانی بهتری نسبت به گوه تنها خواهد داشت.
فاطمه غیاثی، دکتر اصغر اکبری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : وضعیت تحمل وزن وضعیت کاربردی محسوب می‌شود، اما اطلاعات کمی درباره آن و حس وضعیت زانو در دسترس است. این مطالعه به منظور مقایسه حس وضعیت مفصل زانو در وضعیت تحمل وزن با وضعیت عدم تحمل وزن در زنان و مردان و تعیین اثرات زاویه هدف بر حس وضعیت مفصل زانو انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مداخله‌ای روی 44 شخص سالم (22زن و 22مرد) از طریق نمونه‌گیری ساده غیراحتمالی در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان طی سال 1385 انجام شد. از فرد خواسته می‌شد که با چشم بسته زانویش را در وضعیت به شکم خوابیده یا در وضعیت ایستاده خم کند. سه زاویه هدف (فلکشن 45، 60 و 90 درجه زانو) توسط هر شخص بازسازی و خطای زوایای بازسازی شده از طریق گونیامتر الکترونیکی اندازه‌گیری شد. نتایج به صورت خطای مطلق، خطای نسبی وvariable error جمع‌آوری گردید. داده‌ها با آزمون تحلیلی واریانس چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: تفاوت قابل توجه‌ای درخطای زاویه بازسازی شده بین گروه‌های تحمل وزن و عدم تحمل وزن وجود داشت (P<0.05). درحالی‌که تفاوت معناداری در خطای بازسازی زاویه در زنان و مردان دیده نشد. همچنین تفاوتی در زاویه هدف نیز وجود نداشت. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اشخاص در وضعیت تحمل وزن بیشتر قادر به شناخت و تعریف زوایا هستند. امکان دارد در وضعیت ایستاده، حجم وسیع‌تری از اطلاعات آوران‌های حس عمقی از منابعی جز زانو و مفاصل اندام تحتانی تست شده ارسال گردد.
مجید شرفی، دکتر محمد صادق قاسمی، دکتر محمد کمالی، حسن سعیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم درد مفصل پتلوفمورال یکی از شایع‌ترین بیماری‌های ارتوپدی در بین ورزشکاران، نظامیان و افراد عادی است. هرچند علت این بیماری ناشناخته است؛ ولی یکی از مهم‌ترین علل بروز این بیماری می‌تواند؛ مشکلات ساختاری اندام تحتانی باشد. یکی از موثرترین روش‌های درمان افراد مبتلا به این سندرم، استفاده از ارتزهای neoprene palumbo و Geno direxa stable می‌باشد؛ اما مطالعات اندکی در مورد اثر این ارتزها وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ارتز neoprene palumbo و Geno direxa stable بر درد و فعالیت‌های روزمره افراد مبتلا به سندرم درد مفصل پتلوفمورال انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 30 بیمار مرد مبتلا به سندرم درد مفصل پتوفمورال در رده سنی 18 تا 40 ساله مراجعه کننده به بیمارستان حضرت ولیعصر (عج) اراک در طی سال 1387 به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره استفاده کننده از ارتز neoprene palumbo و ارتز Geno direxa stable قرار گرفتند. با استفاده از مقیاس بصری درد (VAS) و پرسشنامه KOOS شدت درد، سطح فعالیت‌های روزمره ADL و سفتی مفصلی، قبل و سه هفته بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی زوج و تی مستقل مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها : بعد از استفاده از ارتز میانگین شدت درد کاهش و فعالیت فیزیکی روزانه افزایش معنی‌داری از نظر آماری نشان دادند (P<0.05)؛ ولی در مقایسه بین دو نوع ارتز neoprene palumbo و Geno direxa stable تفاوت آماری معنی‌داری از نظر شدت درد و فعالیت فیزیکی روزانه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که هر دو نوع ارتز neoprene palumbo و Geno direxa stable تقریباً به یک میزان باعث بهبود علائم سندرم درد مفصل پتلوفمورال مانند شدت درد و سطح فعالیت‌های فیزیکی روزمره بیماران می‌شوند.
دکتر زهرا رجحانی شیرازی، فهیمه ثاتیان نژاد، لادن همتی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : در بیماری دیابت اختلالاتی نظیر نوروپاتی به طور ثانویه ایجاد می‌شود که می‌تواند منشاء مشکلات حسی و حرکتی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه سرعت راه رفتن، زمان تعادل و حس وضعیت مفصل زانو و مچ پا در افراد سالم و مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 22 فرد مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به درمانگاه‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز و 22 فرد سالم در سال 1389 انجام شد. آزمون‌های اختصاصی تست‌های تعادلی، بررسی حس وضعیت در مفاصل زانو و مچ پا و سرعت راه رفتن انجام شد. نوروپاتی حسی با استفاده از NTSS-6 ((Neuropathy Total Symptom Score-6 بررسی گردید. یافته‌ها : بین سرعت راه رفتن افراد مبتلا به دیابت نوع2 و سالم اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت؛ اما مدت زمان تعادل بر پا در افراد مبتلا به دیابت نوع2 (38.03+-32.01 s) کمتر از افراد سالم (65.15+-71.18 s) و میزان خطا در بازسازی زاویه مفصلی بیشتر از افراد سالم بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که زمان تعادل بر پا در افراد مبتلا به دیابت نوع2 نسبت به گروه سالم کمتر است و حس درک عمقی که از طریق اندازه‌گیری میزان خطا در بازسازی زاویه مفصلی صورت گرفت؛ دچار اختلال می‌باشد که ممکن است به علت وجود نوروپاتی در آنان باشد.
منیره احمدی بنی، مختار عراضپور، رضا وهاب کاشانی، محمد موسوی خطاط،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : استئوآرتریت مفصل تراپزیومتاکارپال سبب کاهش قدرت اندام فوقانی شده و زندگی مستقل افراد مسن را با خطر مواجه می‌کند. کاهش توانایی در انجام فعالیت‌های مفرح و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی شروعی برای کاهش کیفیت زندگی در این بیماران است. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسپلینت‌های سفارشی و پیش‌ساخته انگشت شست دست بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتروز مفصل تراپزیومتاکارپال انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 24 بیمار بالای 60 سال مبتلا به استئوآرتریت مفصل بازیلار انگشت شست در گروه ارتز و پروتز دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران به‌صورت موازی با دوره درمان 8 هفته در سال 90-1389 انجام شد. 12 فرد سالم به عنوان گروه کنترل برای مقایسه کیفیت زندگی در نظر گرفته شدند. بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. در گروه اول اسپلینت پیش‌ساخته و برای گروه دوم اسپلینت سفارشی‌ساخت، به‌کار رفت. به منظور اندازه‌گیری کیفیت زندگی گونه فارسی پرسشنامه SF36 استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و paired t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در مقایسه کیفیت زندگی بین بیماران مبتلا به استئوآرتریت با گروه کنترل در تمام ابعاد عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی و سلامت روان اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده گردید (P<0.05). استفاده از اسپلینت باعث بهبود ابعاد موثر بر کیفیت زندگی در بیماران شد؛ ولی اختلاف معنی‌داری بین دو نوع اسپلینت پیش‌ساخته و سفارشی‌ساخت در اثرگذاری بر کیفیت زندگی مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان‌دهنده افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به استئوآرتریت مفصل کارپومتاکارپال اول در استفاده از اسپلینت بود و تفاوتی بین اسپلینت‌های پیش‌ساخته و سفارشی‌ساخت وجود نداشت.
پوپک معتمدوزیری، فرید بحرپیما، سیدمحمد فیروزآبادی، آریان شمیلی، بیژن فروغ،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : ناتوانایی‌های به‌جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی مشکلات عملکردی ماندگارتری دارد. استفاده از دسته‌های بازی به عنوان وسیله‌ای برای تولید تحریکات ارادی با اهداف درمانی، روش جدیدی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر توانبخشی و درمان ترکیبی دسته بازی و توانبخشی بر سفتی مفصلی دست مبتلا در بیماران دچار سکته مغزی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 12 بیمار دچار همی‌پلژی اسپاستیک ناشی از سکته مغزی حاد و مزمن انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 6 نفری توانبخشی و استفاده کاذب از دسته بازی (کنترل) و درمان ترکیبی دسته بازی و توانبخشی (مداخله) قرار گرفتند. درمان 3 بار در هفته طی 10 جلسه انجام گردید. سپس سفتی مفصل هنگام حرکت فلکشن - اکستنشن مچ دست و سوپینیشن - پرونیشن ساعد، قبل و بعد از درمان با روش Wrist Robo Hab ارزیابی شد. یافته‌ها : مقاومت عضلات فلکسور مچ دست و عضلات پروناتور گروه مداخله در انتهای مطالعه کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05)؛ اما این کاهش در گروه کنترل و در مقایسه دو گروه مداخله و کنترل از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : بین دو روش توانبخشی مرسوم و روش ترکیبی دسته‌بازی و توانبخشی به منظور درمان سفتی مفصل دست بیماران دچار همی‌پلژی اسپاستیک ناشی از سکته مغزی تفاوتی وجود ندارد.
رامین محرمی، صدالدین شجاع الدین، حیدر صادقی،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : شایع‌ترین علت دردهای مزمن شانه، سندرم گیرافتادگی شانه است. ثبات عملکردی شانه حاصل ارتباط متقابل بین ثبات‌دهنده‌های استاتیک و دینامیک است و این ارتباط با واسطه سیستم حسی- حرکتی (حس عمقی) ایجاد می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر شش هفته تمرین مقاومتی با کش بر حس عمقی مردان ورزشکار مبتلا به سندرم گیرافتادگی مفصل شانه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 مرد با سندرم گیرافتادگی مفصل شانه به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. آزمودنی‌ها، حرکات ورزشی نیازمند استفاده مکرر بازو در بالای سر را انجام داده بودند و در رشته ورزشی خاصی فعالیت نداشتند. گروه مداخله تمرینات مقاومتی را با استفاده از کش تمرینی به مدت شش هفته انجام دادند. حس عمقی مفصل آزمودنی‌ها در ابتدا و انتهای مطالعه با زوایای صفر، 45 و 90 درجه با استفاده از دستگاه ایزوکنتیک مدل بایودکس سیستم-3 ، اندازه‌گیری و مقایسه گردید. یافته‌ها : حس عمقی مفصل شانه در همه زوایای اندازه‌گیری شده گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در انتهای مطالعه بهبودی نشان داد (P<0.05). همچنین میزان بهبودی در مقایسه بین دو گروه کنترل و مداخله تفاوت آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : شش هفته تمرین مقاومتی با کش منجر به بهبودی حس عمقی در مبتلایان به سندرم گیرافتادگی مفصل شانه می‌گردد.
امید کاظمی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : حس عمقی نقش مهمی در عملکرد مفصل شانه ایفا می‌کند. حرکت‌های ورزشی و پرتاب‌های اندام فوقانی از حرکات پیچیده و ماهرانه‌ای هستند که روی مجموعه مفصلی شانه استرس زیادی را اعمال می‌کنند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط حس عمقی و قدرت عضلات چرخش دهنده مفصل شانه با میزان درد شانه مردان بسکتبالیست با ویلچر انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 50 مرد بسکتبالیست با ویلچر از باشگاه‌های بسکتبال با ویلچر استان‌های تهران و البرز به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی انجام شد. از شاخص درد شانه کاربران ویلچر، دستگاه MMT و آزمون بازسازی فعال زاویه به کمک انعطاف‌سنج لیتون به ترتیب برای اندازه‌گیری درد شانه، قدرت عضلات چرخاننده و حس عمقی اندام غالب و غیرغالب استفاده گردید.

یافته‌ها : بین قدرت چرخش دهنده‌ها و حس عمقی در اندام غالب و غیرغالب اختلاف آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). بین قدرت چرخش دهنده‌های داخلی و حس عمقی در اندام غیرغالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). در حالی که بین قدرت چرخش دهنده‌های خارجی و حس عمقی در اندام غالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری : انجام الگوهای حرکتی تکراری در ورزشکاران بسکتبال با ویلچر، ممکن است در مدت زمان طولانی باعث به هم خوردن نسبت طبیعی تعادل قدرت مفصل شانه شود که به عنوان عامل خطرزا در آسیب‌های شانه، مستلزم توجه به رویکردهای پیشگیرانه با ایجاد راهکارهای اصلاحی است.


ناهید ربانی، مریم طهرانی پور، ناصر مهدوی شهری،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی خودایمنی است که می‌تواند منجر به تخریب مفصل و ناتوانی شود. با توجه به ترکیبات بیولوژیکی فعال موجود در گیاه سکبینه به‌نظر می‌رسد که این گیاه دارای قابلیت ضدالتهابی باشد. این مطالعه به منظور تعیین اﺛﺮ ﻋﺼﺎره ﻫﻴﺪرواﻟﻜﻠﻲ ﺻﻤﻎ گیاه سکبینه (Ferula persica) ﺑﺮ آرﺗﺮﻳﺖ روﻣﺎﺗﻮﺋﻴﺪ اﻟﻘﺎﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ادجوانت کامل فروند در ﻣﻮش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم و با سن 8 هفته به‌طور تصادفی در 6 گروه 6 تایی نرمال، کنترل منفی، کنترل مثبت و گروه‌های تیمارشده با عصاره هیدروالکلی صمغ گیاه سکبینه با دوزهای 25، 50 و 75 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. ابتدا صمغ سکبینه به روش خیساندن عصاره‌گیری شد. آرتریت روماتوئید با تزریق داخل مفصل زانو به میزان 0.2ml ادجوانت کامل فروند (Freund's Complete Adjuvant) در روز اول در حیوانات ایجاد گردید و از روز پانزدهم عصاره هیدروالکلی، روزانه به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روز سی ام از قلب آنها برای اندازه‌گیری عامل روماتوئید خونگیری به‌عمل آمد و از مفصل زانوی آنها برای بررسی‌های هیستوپاتولوژی لام تهیه گردید.

یافته‌ها : کاهش آماری معنی دار عامل روماتوئید در سه گروه تیمار شده نسبت به گروه کنترل منفی مشاهده شد (p<0.05). در گروه تیمار با دوز 25 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن در مقایسه با گروه کنترل مثبت و دوزهای 50 و 75 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن تخریب غضروف و همچنین در گروه کنترل منفی هایپرپلازی سینوویال و بافت پانوس و تخریب غضروف مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری : به‌نظر می‌رسد عصاره هیدروالکلی صمغ گیاه سکبینه به‌صورت وابسته به دوز می‌تواند باعث کاهش التهاب و تخریب غضروفی ناشی از آرتریت روماتوئید القاء شده در موش‌های صحرایی گردد.


سعید کوکلی، افشین صاحب جمعی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

مفصل رادیواولنار فوقانی نقش مهمی در حرکات آرنج و ساعد دارد. شکستگی سر رادیوس حدود 20درصد‏ شکستگی‌های آرنج را شامل می‌شود. فرم ایزوله آن حدود ٢درصد‏ و فرم دوطرفه آن نادر است. اکثر شکستگی‌های سر رادیوس نتیجه ضربات با انرژی کم و زمین خوردن با دست باز رخ می‌دهد. در این گزارش خانم پرستار 35 ساله که به‌علت زمین خوردن با هر دو دست باز دچار درد و تورم هر دو آرنج شد؛ معرفی می‌گردد. در معاینه کلینیکی تورم دوطرفه آرنج و تندرنس دوطرفه سر رادیوس وجود داشت. حرکات آرنج و ساعد دوطرفه کاهش یافته بود. نقص عصبی وجود نداشت. در رادیوگرافی شکستگی سر رادیوس دوطرفه تیپ سه Mason راست و تیپ یک Mason در سمت چپ رویت شد. تیپ یک به‌صورت کنسرواتیو و تیپ سه با جااندازی باز و فیکساسیون داخلی با مینی پلیت و پیچ درمان گردید. بیمار با تجویز دارویی ایندومتاسین ۲۵ میلی‌گرم ۳ بار در روز به مدت ۶هفته و آتل دوطرفه به مدت ٧-٥ روز مرخص گردید. سپس آتل باز و حرکات فعال آغاز شد. نیاز به فیزیوتراپی نبود. حرکات کامل مفاصل آرنج طی مدت ۴ هفته سمت چپ و ۸ هفته سمت راست به‌دست آمد. گرچه شکستگی سر رادیوس دوطرفه نادر است؛ اما در بیماران با سقوط با دست باز دوطرفه به خصوص در زنان بایستی به این نوع از شکستگی مشکوک شد و به‌دنبال آن معاینه بالینی و رادیوگرافی مناسب برای تشخیص زودرس این نوع شکستگی انجام گردد. تشخیص زودرس و درمان صحیح و در صورت نیاز انجام فیزیوتراپی منجر به بهبود مناسب و حرکات و عملکرد قابل قبول آرنج خواهد شد.


سیمین فاضلی پور، زهرا طوطیان، مینو شفیعی، مسلم دهمرده، صبا محجوب، ندا فعال همدانچی، فرزانه شیواپور،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: لووتیروکسین سدیم یکی از داروهای رایج مورد استفاده در درمان مبتلایان به هیپوتیروئیدی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف لووتیروکسین سدیم بر روی خط tidemark غضروف مفصل زانو، ضخامت غضروف و آنزیم‌های کبدی در هیپوتیروئیدیسم موش سوری انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش سوری ماده بالغ نژاد BALB/c به وزن 25 تا 30 گرم انجام شد. حیوانات به یک گروه کنترل و چهار گروه تجربی تقسیم شدند. در گروه یک (گروه کنترل) از هیچ دارویی استفاده نشد. گروه دوم دوزهای متفاوت افزایشی لووتیروکسین (دو هفته اول، دو هفته دوم، دو هفته سوم و دو هفته چهارم به ترتیب 1.5 ، 2 ، 2.5 و 3 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به طور روزانه در 8 هفته و گروه سوم از ابتدا دوز بالا و ثابت لووتیروکسین (3 mg/kg/bw) را روزانه به صورت گاواژ دریافت کردند. در گروه چهارم هیپوتیروئیدی با propylthiouracil (PTU) القاء گردید. در گروه پنجم، حیوانات هیپوتیروئید، لووتیروکسین سدیم را به روش گاواژ مانند گروه دوم دریافت نمودند. بعد از 8 هفته نمونه‌های سرمی برای اندازه‌گیری آلکالین فسفاتاز (Alkaline Phosphatase: ALP)، آسپارتات ترانس آمیناز (Aspartate transaminase: AST) و آلانین آمینو ترانسفراز (Alanine aminotransferase: ALT) تهیه شد. غضروف طبق تیبیای مفصل زانوها با روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگ‌آمیزی شد. به کمک میکروسکوپ مجهز به دوربین عکسبرداری از اسلایدها صورت گرفت و میزان ضخامت غضروف، بخش کلسیفیه و غیرکلسیفیه برحسب میکرومتر توسط نرم‌افزار کامپیوتری axiovision اندازه‌گیری شد. همچنین وضعیت یکپارچگی خط tidemark در رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها:‌ نتایج نشان‌دهنده جداشدگی و از هم گسیختگی در خط tidemark در گروه سوم (گروه دریافت کننده لووتیروکسین سدیم با دوز بالا و ثابت) بود. در گروه‌های سوم، چهارم و پنجم کاهش ضخامت غضروف در منطقه غیرکلسیفیه دیده شد که این کاهش در گروه سوم نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود (P<0.05). ضخامت منطقه کلسیفیه در تمام گروه‌ها کاهش نشان داد که این کاهش در گروه سوم نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود (P<0.05). در بررسی آنزیم‌های ALP و AST در اکثر گروه‌ها با افزایش و میزان آنزیم ALT در اکثر گروه‌ها با کاهش همراه بود که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنی‌دار بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: مصرف لووتیروکسین سدیم با دوز ثابت و بالا باعث ایجاد تغییرات شدید غضروف مفصل زانو در مقایسه با دوز افزایشی در حیوانات مبتلا به هیپوتیروئیدیسم می‌گردد.


آیدین ولی زاده اورنج، فرشاد قربانلو، امیرعلی جعفرنژادگرو،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین عارضه‌های مفصل زانو، زانوی ضربدری (genu valgum) است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بریس زانوی مدرج در دو زاویه 30 درجه و 60 درجه بر مؤلفه‌های نیروهای عکس‌العمل زمین طی فرود در پسران دارای زانوی ضربدری انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 20 دانشجوی پسر در محدوده سنی 2.12±21.70 سال دارای زانوی ضربدری انجام شد. بریس زانوی مدرج در دو زاویه فلکشنی 30 درجه و 60 درجه استفاده شد. فرود از سکوی 40 سانتی‌متری روی صفحه نیرو در سه شرایط بدون بریس، با بریس در زاویه 30 درجه و با بریس در زاویه 60 درجه انجام شد.

یافته‌ها: نیرو در راستای عمودی و طی فاز تماس پاشنه کاهش آماری معنی‌داری را طی شرایط فرود با بریس در زاویه 60 درجه در مقایسه با فرود بدون بریس به اندازه 15.21% نشان داد (P<0.05). همچنین اوج نیرو در راستای داخلی - خارجی طی فاز تماس پاشنه در شرایط فرود با بریس در زاویه فلکشنی 60 درجه به‌طور معنی‌داری بیشتر از فرود با بریس در زاویه فلکشنی 30 درجه به میزان 27.18% بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: با کاهش زاویه محدود کننده فلکشن زانو نیروهای وارده بر اندام تحتانی افزایش می‌یابد و این امر باعث افزایش احتمال آسیب در مفصل زانو می‌شود. از این رو استفاده از بریس زانوی مدرج در افراد دارای زانوی ضربدری در زاویه محدود کننده فلکشنی 60 درجه توصیه می‌شود.


میلاد پیران حمل آبادی، امیرعلی جعفرنژادگرو،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از ارتزهای کمری مکانیک دویدن را تغییر می‌دهد. یکی از عوامل بیومکانیکی مهم در توانبخشی و پیشگیری از آسیب، انقباضات همزمان مفاصل زانو و مچ پا است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دو نوع بریس تراکولامبوساکرال بر مقادیر هم‌انقباض مفاصل مچ پا و زانو در مردان مبتلا به کایفوز در حین دویدن انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه شبه‌تجربی روی 15 مرد 25-18 ساله مبتلا به کایفوز بزرگتر از 40 درجه در آزمایشگاه بیومکانیک مرکز سلامت و تندرستی دانشگاه محقق اردبیلی طی تابستان 1399انجام شد. هریک از شرکت‌کنندگان به طور تصادفی سه تست دویدن را در هر یک از سه حالت بدون بریس، با بریس دارای سنسور و با بریس ساده انجام دادند. این آزمایش شامل داده‌های الکترومیوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی بود که انقباض عضلات زانو و مچ پا را در پای راست هنگام دویدن با سرعت ثابت ثبت نمود.


یافته‌ها: مقادیر هم‌انقباض عمومی مفصل زانو در حالت بریس سنسوردار نسبت به حالت بدون بریس حدود 6 درصد طی فاز پاسخ بارگذاری کاهش یافت (P<0.05). هنگام استفاده از بریس ساده نسبت به حالت بدون بریس مقادیر هم‌انقباض جهت‌دار مچ پا در فاز هل دادن حدود 38 درصد کاهش یافت (P<0.05). هم‌انقباضی جهت‌دار عضلات پهن داخلی و پهن خارجی در حالت استفاده از بریس سنسوردار نسبت به حالت بدون بریس در فاز پاسخ بارگذاری حدود 49 درصد و در فاز میانه اتکا در حالت بدون بریس نسبت به بریس ساده حدود 47 درصد افزایش یافت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: به دلیل افزایش هم انقباضی عمومی زانو در حین استفاده از بریس سنسوردار، استفاده از بریس ساده توصیه می‌شود.


فاطمه اکبری، محمد ربیعی، بنفشه محمدی، سجاد باقریان،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌ثباتی مچ پا از شایع‌ترین آسیب‌ها بین ورزشکاران است. تغییرات بیومکانیکی، نقص‌های حسی– حرکتی و اختلالات عصبی– عضلانی در افراد مبتلابه بی‌ثباتی مزمن مچ پا گزارش ‌شده است. این مطالعه به‌منظور مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب ساق و ران حین اجرای حرکات عملکردی در ورزشکاران زن با و بدون بی‌ثباتی مزمن مچ پا انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 40 ورزشکار زن در محدوده سنی 30-18 سال در دو گروه 20 نفری مورد (دارای بی‌ثباتی مچ پا) و شاهد سالم (بدون بی‌ثباتی مچ پا) انجام شد. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب ساق و ران طی سه الگوی عملکردی اسکات بالای سر، اسکات بالای سر با بالا بردن پاشنه و اسکات تک‌پا توسط دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. عضلات مورد بررسی شامل عضله دوقلو داخلی، عضله دوقلو خارجی، عضله درشت‌نئی قدامی، عضله نازک نئی بلند، عضله نعلی، عضله پهن خارجی، عضله پهن داخلی و عضله دوسر رانی بودند.


یافته‌ها: فعالیت عضلات پهن داخلی، پهن خارجی، دوسر رانی و درشت نئی قدامی در اسکات تک‌پا و فعالیت عضلات پهن داخلی، پهن خارجی، دو سررانی، نعلی و درشت نئی قدامی در اسکات بالای سر گروه مورد افزایش آماری معنی‌داری در مقایسه با گروه شاهد یافت (P<0.05). بیشترین تفاوت در فعالیت عضلات دو گروه در حرکت اسکات بالای سر با بالا بردن پاشنه مشاهده شد که در این حرکت غیر از بخش خارجی عضله دوقلو، بین تمام عضلات دیگر افزایش آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: حرکات عملکردی باعث افزایش سطح فعالیت الکتریکی عضلات ساق و ران ورزشکاران زن دارای بی‌ثباتی مچ پا می‌گردد.


 



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4660