[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71993402
h-index3219
i10-index22085
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای عضلات

دکتر افسون نودهی مقدم، زهرا روحبخش، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر مهیار صلواتی، دکتر داوود جعفری،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات زیادی اهمیت عملکرد هماهنگ و هم‌زمان عضلات کتف و گلنوهومرال را نشان داده‌اند. تغییرات خفیف در عملکرد و هماهنگی این عضلات منتهی به اختلال مفاصل می‌گردد. سندرم گیرافتادگی به عنوان شایع‌ترین علت درد شانه گزارش شده است. در این مطالعه قدرت ایزومتریک عضلات کمربند شانه‌ای در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی با افراد سالم مقایسه گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی با استفاده از نمونه‌گیری غیراحتمالی ساده روی 15 بیمار مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه که به درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و دانشگاه علوم پزشکی ایران مراجعه نموده بودندو 15 فرد سالم طی سال 1387 انجام شد. قدرت عضلات گلنوهومرال و اسکاپولوتوراسیک با استفاده از یک دینامومتر دستی در دو گروه مورد و شاهد اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل و تی زوج برای مقایسه بین‌گروهی و درون‌گروهی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی در مقایسه با افراد سالم دارای قدرت کمتری در عضلات شانه خود بودند (P<0.05). قدرت عضلات در سمت درگیر بیماران نسبت به سمت غیردرگیر کمتر بود (P<0.05). در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی نسبت قدرت عضلات چرخاننده به خارج به قدرت عضلات چرخاننده به داخل به طور معنی‌داری کمتر از گروه شاهد بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کاهش قدرت عضلات شانه در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی وجود دارد. لذا بررسی قدرت عضلانی بایستی در برنامه ارزیابی و درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. همچنین در درمان فیزیوتراپی این بیماران تقویت عضلات ضعیف بایستی مورد تاکید قرار گیرد.
رسول اسلامی، رضا قراخانلو، سیدجواد مولی، حمید رجبی، ریحانه محمدخانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : خانواده عوامل رشدی نقش مهمی را در سلامت سیستم عصبی-عضلانی ایفا می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک جلسه تمرین بدنی از نوع مقاومتی بر مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضلات کند و تند تنش موش‌های صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 16 موش صحرایی نر به طور تصادفی در دو گروه 8 تایی تمرین مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی شامل بالارفتن از نردبان یک متری به همراه وزنه‌های بسته شده به دم موش‌ها بود. برای اندازه‌گیری بیان ژن NT-4/5 از Quantitative Real time RT-PCR و برای اندازه‌گیری پروتئین آن از روش الایزا استفاده شد. یافته‌ها : یک جلسه تمرین مقاومتی باعث کاهش معنی‌داری در بیان ژن NT-4/5 و افزایش معنی‌دار پروتئین آن در عضله سولئوس شد (P<0.05). یک جلسه تمرین مقاومتی بر مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضله خم کننده بلند انگشتان اثر آماری معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری : یک جلسه تمرین بدنی از نوع مقاومتی باعث تغییرات در مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضله اسکلتی شد که این تغییرات به نوع عضله نیز وابسته است.
سیدکاظم موسوی، مریم السادات هاشمی تکلیمی، امیر حسین براتی، آقاعلی قاسم‌نیان،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : زانوی پرانتزی یکی از عوامل خطر برای بروز آرتروز است. این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد عضلات اطراف زانو هنگام حرکت فرود تک پا از ارتفاعات مختلف در مردان دارای زانوی پرانتزی و طبیعی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی دانشجویان مرد سالم با زانوی پرانتزی (20 نفر) و دارای زانوی طبیعی (20 نفر) انجام شد. ناهنجاری زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس و گونیامتر اندازه‌گیری شد. فعالیت عضلات اندام تحتانی با دستگاه الکترومایوگرافی ثبت گردید.

یافته‌ها : در فعالیت عضلات دوقلوی داخلی، نازک نی بلند، دوسررانی و سرینی میانی تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05) و در فعالیت بقیه عضلات تفاوت آماری معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری : افزایش فعالیت عضلانی در سمت خارج زنجیره اندام تحتانی افراد مبتلا به ناهنجاری زانوی پرانتزی برای کاهش استرس واروس ناشی از فرود است؛ اما تحت تاثیر قرارگرفتن فعالیت عضلات سمت خارج می‌تواند احتمال آسیب را افزایش دهد.


آرش رحمتی، مهرداد عنبریان،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : خستگی عضلات پیرامون یک مفصل می‌تواند باعث تغییر الگوی حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر نیروی عکس‌العمل زمین و در نتیجه افزایش خطر آسیب‌دیدگی شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر خستگی موضعی عضلات دورکننده ران بر ویژگی‌های فشار کف پایی در مرحله استانس راه‌رفتن انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 22 پسر در محدوده سنی 21-15 سال انجام شد. برای ایجاد خستگی عضلات دورکننده ران از پروتکل خستگی حرکت ابداکشن ران با بار 50 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. متغیرهای میانگین فشار، حداکثر فشار، مدت زمان استپ و سطح تماس کف پایی هنگام راه‌رفتن در هر دو پا قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی ثبت شد.

یافته‌ها : پس از خستگی موضعی عضلات دورکننده ران، با وجود مشاهده کاهش نسبی در متغیرهای میانگین فشار، مدت زمان استپ و سطح تماس و افزایش در ماکزیمم فشار؛ اما این تفاوت‌ها از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری : خستگی موضعی عضلات دورکننده ران ویژگی‌های فشار کف پایی را در مرحله استانس راه‌رفتن تغییر قابل توجهی ایجاد نمی‌کند.


آذر معزی، شبنم قهرمانی نیا، آرمیتا قهرمانی نیا، محسن رضایی همامی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از آسیب‌های شایع سیستم عضلانی – اسکلتی دردهای مزمن گردن و شانه است که باعث بروز اختلالات وضعیتی و کوتاهی‌های بافت نرم می‌گردد. این مطالعه به منظور مقایسه طول عضلات کمربند شانه‌ای بیماران مبتلا به دردهای مزمن گردن – شانه با افراد سالم انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 16 بیمار و 15 فرد سالم انجام شد. میزان کوتاهی عضلات پکتورالیس ماژور و مینور نیز تراپز فوقانی با تست‌های عملکردی و دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه و نیز دامنه حرکات فلکسیون و لترال فلکسیون گردن ارزیابی شد.

یافته‌ها : در سمت راست طول عضلات پکتورالیس ماژور و مینور گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کوتاهی آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05). دامنه حرکت اکتیو لترال فلکسیون گردن در سمت راست گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی‌داری کاهش نشان داد (P<0.05). دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنی‌دار داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده کاهش دامنه حرکتی گردن و شانه و کوتاهی قابل ملاحظه طول عضلات شانه در سمت دارای درد مزمن بود.


امید کاظمی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : حس عمقی نقش مهمی در عملکرد مفصل شانه ایفا می‌کند. حرکت‌های ورزشی و پرتاب‌های اندام فوقانی از حرکات پیچیده و ماهرانه‌ای هستند که روی مجموعه مفصلی شانه استرس زیادی را اعمال می‌کنند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط حس عمقی و قدرت عضلات چرخش دهنده مفصل شانه با میزان درد شانه مردان بسکتبالیست با ویلچر انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 50 مرد بسکتبالیست با ویلچر از باشگاه‌های بسکتبال با ویلچر استان‌های تهران و البرز به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی انجام شد. از شاخص درد شانه کاربران ویلچر، دستگاه MMT و آزمون بازسازی فعال زاویه به کمک انعطاف‌سنج لیتون به ترتیب برای اندازه‌گیری درد شانه، قدرت عضلات چرخاننده و حس عمقی اندام غالب و غیرغالب استفاده گردید.

یافته‌ها : بین قدرت چرخش دهنده‌ها و حس عمقی در اندام غالب و غیرغالب اختلاف آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). بین قدرت چرخش دهنده‌های داخلی و حس عمقی در اندام غیرغالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). در حالی که بین قدرت چرخش دهنده‌های خارجی و حس عمقی در اندام غالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری : انجام الگوهای حرکتی تکراری در ورزشکاران بسکتبال با ویلچر، ممکن است در مدت زمان طولانی باعث به هم خوردن نسبت طبیعی تعادل قدرت مفصل شانه شود که به عنوان عامل خطرزا در آسیب‌های شانه، مستلزم توجه به رویکردهای پیشگیرانه با ایجاد راهکارهای اصلاحی است.


عارفه مختاری ملک آبادی، امیرعلی جعفرنژادگرو، محسن برغمدی، عباس معمارباشی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: گیرنده‌های حس عمقی در کف پای سالمندان کارایی کمتری دارند و تقویت و تحریک این بخش می‌تواند منجر به کاهش خطر افتادن در آنان گردد. یکی از شیوه‌های تقویت گیرنده‌های حسی-عمقی در این افراد استفاده از کفی بافت‌دار است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر ارتزهای بافت‌دار پا بر فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی، زمان اتکا و راحتی افراد بالای 55 سال حین راه رفتن انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 14 زن و 14 مرد در محدوده سنی 56 تا 70 سال که دارای توانایی راه رفتن به صورت مستقل و سلامت جسمی و ذهنی بودند؛ انجام شد. آزمودنی‌ها در پنج وضعیت بدون ارتز و استفاده از چهار نوع ارتز (شامل کفی‌های پا از نوع بافت‌دار ریز و درشت در دو نوع منعطف و سخت) مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور ثبت فعالیت الکتریکی، 8 الکترود بر روی عضلات درشت نی قدامی، دوقلو داخلی، پهن داخلی، پهن خارجی، دو سر رانی، نیم وتری، سرینی و راست کننده ستون فقرات در محل مهره 3 کمری قرار داده شدند.

یافته‌ها: میزان طیف فرکانس فعالیت عضلات درشت نی قدامی و پهن داخلی در مردان نسب به زنان افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). فرکانس عضله پهن داخلی در شرایط راه رفتن با ارتز بافت‌دار درشت نسبت به شرایط راه رفتن بدون کفی افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). ارتز بافت‌دار درشت منعطف نسبت به ارتز بافت‌دار ریز از نظر راحتی، معنی‌دار بود (P<0.05). زمان اتکا در هیچیک از شرایط از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: افزایش فرکانس الکترومایوگرافی عضله پهن داخلی هنگام استفاده از ارتز درشت منعطف می‌تواند در افزایش جذب شک و کاهش نرخ بارگذاری عمودی وارد بر پا موثر باشد که این به خودی خود سبب کاهش خطر آسیب در اندام تحتانی افراد بالای 55 سال می‌گردد.


سارا مقدسی، مهرداد عنبریان، سید حسین حسینی مهر، مهردخت مزده،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یکی از شایع‌ترین بیماری‌های سیستم عصبی بوده و میزان ابتلا در زنان شایع‌تر است. اختلال در الگوی راه‌رفتن از شایع‌ترین اختلالات حرکتی در این بیماران است. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت عضلات منتخب اندام تحتانی و سطح حرکتی مرکز فشار پا حین پایان غیرارادی راه‌رفتن در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 10 زن مبتلا به MS (براساس طبقه‌بندی EDSS) و 10 سالم همتاسازی شده از نظر قد، سن و وزن انجام شد. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست رانی (RF)، پهن داخلی (VM)، پهن خارجی (VL)، دوسررانی (BF)، نیمه وتری (SM)، دوقلوی داخلی (GM)، درشت نئی قدامی (TA) و جابجایی مرکز فشار پا (COP) با سیستم اندازه‌گیری فشار کف پایی حین پایان غیرارادی راه‌رفتن ثبت شد. آزمودنی‌ها در پاسخ به یک سیگنال صوتی که برای توقف (مرحله انتهایی راه‌رفتن) در زمان ضربه پاشنه پا ارایه می‌شد؛ سعی می‌کردند به سرعت توقف کنند.

یافته‌ها: فعالیت عضله پهن خارجی گروه شاهد نسبت به گروه مورد به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05)؛ در حالی که در گروه مورد فعالیت عضله دوقلو داخلی به میزان قابل توجهی افزایش یافت (P<0.05). همچنین، سطح حرکتی مرکز فشار پاها در گروه مورد کاهش آماری معنی‌داری نسبت به گروه شاهد داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: افزایش فعالیت عضله دوقلو در گروه مبتلا به MS ممکن است ناشی از تلاش آنان برای آهسته کردن حرکت مرکز جرم به منظور پیشگیری از پیشروی استخوان درشت نی به سمت جلو و در نتیجه سعی در کنترل تعادل به عنوان یک استراتژی برای محدود کردن حرکات مرکز فشار پاها برای پیشگیری از سقوط باشد.


فرشاد قربانلو، امیرعلی جعفرنژادگرو،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عارضه زانوی ضربدری (Genu valgum) یکی از شایع‌ترین ناهنجاری‌های اندام تحتانی است که مکانیک راه رفتن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین اصلاحی بر هم انقباضی عضلات اندام تحتانی مردان با زانوی ضربدری طی راه رفتن انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 24 دانشجوی پسر دارای زانوی ضربدری در محدوده سنی 20 تا 30 سال به طور تصادفی در دو گروه 12 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. با استفاده از کالیپر شدت زانوی ضربدری با اندازه‌گیری فاصله قوزک‌های داخلی آزمودنی‌ها به دست آمد. تمرینات اصلاحی به مدت 8 هفته با استفاده از تراباند برای گروه مداخله انجام شد. برای ثبت فعالیت الکتریکی عضلات از دستگاه الکترومایوگرافی (biometrics ltd, UK) استفاده شد.

یافته‌ها: هم‌انقباضی جهت‌دار فلکسوری / اکستنسوری زانو طی فاز تماس پاشنه در گروه مداخله در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). همچنین هم‌انقباضی عمومی مفصل زانو طی فاز جدا شدن پاشنه افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). هم‌انقباضی جهت دار پهن خارجی / پهن داخلی مفصل زانو طی فاز نوسان راه رفتن در گروه مداخله افزایش آماری معنی‌داری را طی پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون نشان داد (P<0.05). در پس آزمون هم انقباضی جهت‌دار فلکسوری اکستنسوری زانو طی فاز تماس پاشنه، هم انقباضی عمومی زانو طی فاز جدا شدن پاشنه و هم انقباضی جهت دار پهن داخلی و پهن خارجی مفصل زانو طی فاز نوسان در گروه مداخله بزرگتر از گروه کنترل بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: افزایش هم‌انقباضی عمومی در مفصل زانو طی فاز جدا شدن پاشنه نشان‌دهنده فعالیت عضلات حمایت‌کننده مفصل زانو پس از اعمال تمرینات اصلاحی است و باعث حفظ تعادل و ثبات در مفصل زانو می‌شود. همچنین افزایش هم انقباضی جهت‌دار فلکسوری / اکستنسوری در مفصل زانو مشاهده شد که باعث توزیع مساوی بار و فشار بین استخوان ران و درشت‌نی در مفصل زانو می‌شود.


امیرعلی جعفرنژادگرو، زینب نوروزی، ابراهیم پیری،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی یکی از عوامل موثر در تغییر فعالیت الکتریکی عضلات به شمار می‌آید. به طوری که این شاخص در ارتباط مستقیمی با افزایش پتانسیل آسیب‌های عضلانی و افت عملکرد در مراحل مختلف ورزشی قرار دارد. این مطالعه به منظور مقایسه فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی قبل و بعد از خستگی طی دویدن در افراد با سابقه COVID-19 در مقایسه با افراد سالم انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 14 زن با سابقه ابتلاء به COVID-19 طی دو ماه گذشته (گروه تجربی) و 14 زن بدون سابقه ابتلاء به COVID-19 (گروه کنترل) با دامنه سنی 30-18 سال به روش نمونه‌گیری در دسترس در شهر اردبیل انجام شد. پروتکل خستگی با استفاده از تردمیل پیشرفته با سرعت 6 کیلومتر در ساعت شروع شد و سرعت تردمیل هر 2 دقیقه یک کیلومتر در ساعت افزایش یافت. از مقیاس ادراک 6 تا 20 Borg برای تعیین لحظه نهایی خستگی شرکت کنندگان استفاده شد. پروتکل خستگی دویدن در حالت پایدار بیش از 17 در مقیاس 6 تا 20 Borg یا 80 درصد حداکثر ضربان قلب به پایان می‌رسید. داده‌های الکترومایوگرافی با استفاده از برنامه بایومتریک دیتالیت قبل و بعد از پروتکل خستگی تحلیل شدند.


یافته‌ها: در فرکانس فعالیت الکتریکی عضله پهن خارجی بین پس‌آزمون گروه کنترل و گروه تجربی افزایش آماری معنی‌داری وجود داشت (d=0.410, P=0.035). مقایسه بین اختلاف پیش‌آزمون - پس‌آزمون فرکانس فعالیت الکتریکی عضله پهن خارجی بعد از خستگی در مقایسه با قبل از خستگی طی فاز پاسخ بارگیری دویدن در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری داشت (d=0.602, P=0.016). فرکانس فعالیت عضله نیم‌وتری بعد از خستگی در مقایسه با قبل از خستگی طی فاز میانه استقرار دویدن دچار افزایش شد  (d=0.261, P=0.005). اثر عامل خستگی بر فرکانس فعالیت عضله پهن خارجی طی فاز هل دادن دویدن از نظر آماری معنی‌دار بود  (d=0.140, P=0.049). فرکانس فعالیت عضله پهن خارجی بعد از خستگی در مقایسه با قبل از خستگی طی فاز هل دادن دویدن در گروه تجربی دچار افزایش گردید.


نتیجه‌گیری: افزایش فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی در فازهای مختلف دویدن پس از خستگی در افراد با سابقه ابتلاء به COVID-19 می‌تواند به دلیل کاهش هماهنگی عصبی عضلانی باشد.


 



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)