32 نتیجه برای سیل
دکتر آزادرضا منصوریان، دکتر اختر سیفی،
دوره 2، شماره 2 - ( 7-1379 )
چکیده
منوگالاکتوزیل دی اسیل گلیسرول با درصد زیادی از اسیدهای چرب غیراشباع همراه می باشد. این گلیکولیپید وقتی در آب پخش می شود، ساختمان غیر دو لایه شش وجهی به خود می گیرد. این لیپید عمدتاً در غشاء تیلاکوئیدی کلروپلاست به مقدار زیاد حضور دارد. اسیدهای چرب این لیپید را به کمک کاتالیزور و با فن هیدروژناسیون، کاملاً اشباع نموده که با این واکنش شیمیایی یعنی تغییر وضعیت اشباع شدن زنجیره های اسیدهای چرب، تغییراتی در ساختمان این گلیکولیپید ایجاد می شود، به طوری که بعد از هیدروژنه شدن و قرار دادن لیپید در محیط آبی، ساختمان صفحه مانند جایگزین شکل شش وجهی می شود. ما برای بررسی بیشتر این موضوع، منوگالاکتوزیل دی اسیل گلیسرول طبیعی و اشباع شده را با هم مخلوط، و در آب پخش کردیم. وضعیت جدید و نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که اثر هیدروژناسیون لیپید، دو قسمت جدا از هم را مشاهده خواهیم کرد که یکی در ارتباط با ساختمان شش وجهی مربوط به لیپید طبیعی است و دیگری وضعیت صفحه مانند است که به گلیکولیپید اشباع شده مربوط می باشد. از میکروسکوپ الکترونی جهت تشخیص وضعیت منوگالاکتوزیل دی اسیل گلیسرول استفاده نمودیم. منوگالاکتوزیل دی اسیل گلیسرول یکی از لیپیدهایی است که به وفور در غشاء تیلاکوئیدی کلروپلاست دیده می شود. این غشاء های زیستی برای بسیاری از اعمال حیاتی خود چنین تغییراتی را در ساختمان خود شاهد خواهند بود. یکی از راه هایی که غشاء می تواند چنین کنش هایی را از خود نشان دهد، تغییر وضعیت اشباع شدگی اسیدهای چرب بعضی از لیپیدهای موجود در غشاء می باشد. این مطالعه حاکی از آن است که با هیدروژنه کردن اسیدهای چرب منوگالاکتوزیل دی اسیل گلیسرول چنین تغییر و تحولی را در این لیپید و در نتیجه در ساختمان غشاء زیست شناختی شاهد خواهیم بود.
نرگس کلانتری، دکتر ایرج نحوی، دکتر سید علی اصغر مشتاقی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
نیاز موجودات زنده به عناصر کمیاب از جمله آهن از مدت ها قبل شناخته شده است. از طرفی، وجود این عناصر با غلظت های بالا در محیط کشت ریز سازواره ها، منجر به عدم رشد آنها شده، و راه های سوخت و سازشان را تغییر می دهد. دراین مطالعه با سیلوس سرئوس به عنوان باکتری گرم مثبت واشر شیاکلی به عنوان باکتری گرم منفی در محیط کشت نوترینت براث حاوی آهن 11.2، 5.6، 1.12 میلی گرم در لیتر کلرید فریک و سولفات فرو و نوترینت براث خالص به مدت 5 ساعت انکوبه شدند. تغییرات رشد باکتری ها، هر نیم ساعت یک بار با دستگاه اسپکتروفتومتر مورد بررسی قرار گرفت. تمام آزمایش ها سه بار انجام شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل غلظت 11.2 میلی گرم در لیتر آهن فرو و فریک در گروه آزمایشی موجب توقف رشد اشرشیاکلی و باسیلوس سرئوس، و 5.6 میلی گرم در لیتر آهن دو و سه ظرفیتی، باعث کاهش رشد باسیلوس سرئوس به میزان 48.4 درصد در ساعت 3.5 می گردد. در صورتی که این غلظت ازآهن تاثیر چندانی براشرشیاکلی نداشت. رشد باکتری ها در محیط حاوی آهن فرو و فریک با غلظت 11.2 میلی گرم در لیتر مانند گروه کنترل بود. این نتایج نشان می دهد با وجود یان که آهن از عناصر ضروری برای رشد رز سازواره ها می باشد، اگر به میزان زیاد در دسترس آنها قرار گیرد، اثرات سمی بر رشد آنها دارد. ثانیا باسیلوس سرئوس به مقادیر سمی آهن فریک و فرو حساس تر است.
علیجان تبرائی، دکتر عزت ا... قائمی، دکتر محمد رضا فاضلی، دکتر سپیده بخشنده نصرت، ناصر بهنام پور، مسعود بازوری،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده
استافیلوکوک طلایی یکی ازشایع ترین عوامل مؤثر در عفونت های پوستی و سیستمیک می باشد. به طور طبیعی بیش از 30 درصد افراد، ناقل این باکتری در پوست و بینی خویش می باشند. افزایش روز افزون مقاومت داروئی در این باکتری ها و به تبع آن، گسترش عفونت های ناشی از آن، توجه مجامع علمی را معطوف به خود نموده است. به همین دلیل، بر آن شدیم میزان شیوع ناقلین طبیعی استافیلوکوک طلایی را در بینی کودکان سالم دبستانی شهرستان گرگان مورد بررسی قرار دهیم. بدین منظور، از بینی 1193 دانش آموز دبستانی طی زمستان 77 فروردین 78 به وسیله سواپ استریل نمونه برداری شد و پس از آزمایش های تشخیصی تعداد 194 مورد (16.3 درصد) استافیلکوکوک طلائی جدا شدند، که این میزان در جمعیت دختران 114 مورد (16.1 درصد) و در پسران 80 مورد (16.4 درصد) بود. از نظر آماری، تفاوت مشاهده شده معنی دار نبود. تعداد باکتری جدا شده در نقاط روستایی 109 مورد (17.6 درصد) و بیش از موارد جداسازی از نقاط شهری به تعداد 85 مورد (14.8 درصد) بوده است.این اختلاف به دست آمده معنی دار نبود. لیکن میزان شیوع ناقلین در گروه های سنی 6 تا 12 سال 25.3-12 درصد بود که اختلاف مشاهده شده کاملا معنی دار بوده است .(P<0.001) نمونه های جدا شده از حیث مقاومت به متی سیلین و سایر آنتی بیوتیک ها نیز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر مقاومت 34.8 درصد سویه ها به متی سیلین و 1.7 درصد سویه ها به ونکومایسین بود. مشاهدات ما نشان دادند، تنها 4 درصد سویه ها نسبت به پنی سیلین حساس بوده اند. بنابراین با عنایت به نتایج حاصله، انجام پژوهش های دیگر در خصوص ارتباط سویه های جدا شده با بیماری های شایع استافیلوکوکی منطقه و تعیین مقاومت دارویی آنها ضروری به نظر می رسد.
دکتر محمدحسین تازیکی، ناصر بهنام پور، دکتر ساسان سیدین،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: عفونت فضای دور لوزه یکی از بیماری هایی است که می تواند به صورت سلولیت و یا آبسه ایجاد شود. درمان آنتی بیوتیکی، آسپیراسیون با سوزن، برش جراحی و درناژ و تونسیلکتومی از درمان های آن محسوب می شوند و در مواردی که عمل جراحی حذف لوزه صورت نگرفته باشد، ممکن است عود کند. لذا بر آن شدیم که طی یک مطالعه میزان عود آبسه دوره لوزه و ارتباط آن را با نوع درمان بررسی کنیم.مواد و روش ها: این مطالعه روی 52 بیمار مبتلا به عفونت دوره لوزه انجام شد. 45 مورد آبسه دور لوزه داشتند. بعد از استخراج مشخصات بیماری و اقدامات انجام شده با مراجعه به منازل آنها میزان موارد عود، بستری شدن مجدد در بیمارستان، فاصله عود احتمالی و همچنین عمل جراحی تونسیلکتومی انتخابی مورد پرسش قرار گرفت و مورد معاینه نیز قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: از 45 مورد آبسه دوره لوزه 8 مورد (17.7 درصد) عود داشتند که از این تعداد 6 مورد (13.3 درصد) یک بار و 2 مورد (4.4 درصد) دوبار عود داشتند. بیشترین میزان عود در بیمارانی که فقط تحت درمان طبی قرار گرفته بودند، مشاهده شد. بین روش درمان و بروز عود آبسه ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد (P<0.05). همچنین بیشترین میزان بروز عود در سنین 29-20 سال بود. فراوانی نسبی آبسه دور لوزه در زنان 28.9 درصد و در مردان 71.1 درصد بود. بیشترین میزان بروز آبسه در زمستان و بهار بود. میزان بروز عود آبسه در مردان 15.6 درصد و در زنان 23 درصد تعیین گردید.نتیجه گیری: با توجه به شیوع قابل توجه عود در موارد آبسه دور لوزه انجام تونسیلکتومی به خصوص در سنین بالای بلوغ که احتمال عود زیادتر می شود، توصیه می گردد و در مواردی که تنها با درمان طبی، بیماری فروکش کرده است بایستی نسبت به انجام عمل تونسیلکتومی اهتمام بیشتری داشت.
دکتر انسیه شفیق، دکتر سپیده سیادتی،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: سل هنوز یکی از مهم ترین علل مرگ و میر در دنیا است. میزان بروز آن در دو دهه اخیر در کشورهای پیشرفته افزایش یافته و در کشورهای در حال توسعه نیز همچنان میزان بروز و شیوع بالایی دارد. این افزایش شامل موارد سل خارج ریه نیز می شود. این مطالعه برای بررسی نوع بافت مبتلا به سل خارج ریه در 14 سال گذشته در بیمارستان شهید بهشتی بابل انجام شد.مواد و روش ها: موارد تشخیص داده شده سل خارج ریه و پلور در بخش آسیب شناسی بیمارستان شهید بهشتی بابل طی 14 سال (82-69) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و بافت یا عضو مبتلا از بایگانی استخراج گردیده و در جدول مناسب طبقه بندی شد. یافته ها: در طی 14 سال کلا 82 مورد سل خارج ریه و پلور تشخیص داده شد که 44 نفر مرد و 38 نفر زن بودند. کمترین سن ابتلا 8 ماه و بیشترین 79 سال بود. بیشترین موارد لنفادنیت سلی (45 مورد) بود. بقیه شامل: نسج نرم 14 و استخوان 4، روده 3 و اندومتر و پوست و بیضه و اپیدیدیم هر یک 2 مورد و تخمدان، پروستات، کلیه، سینوویوم، معده، پاروتید، لوزه و حنجره هر کدام یک مورد بودند. تشخیص با دیدن باسیل اسیدفاست در رنگ آمیزی زیل نلسون در برش بافتی و سپس پاسخ بالینی به درمان ضد سل صورت گرفت.نتیجه گیری: هر چند در این مطالعه بیشترین موارد سل خارج ریه و پلور در عقده لنفاوی بود، اما موارد ابتلای اعضای دیگر که درگیری آنها با سل نادر است، این ضرورت را ایجاب می کند که در تشخیص بالینی بیماران با علایم غیر معمول احتمال وجود این بیماری نیز در نظر گرفته شود و اقدامات تشخیصی مناسب و درمان به موقع انجام گیرد.
الهه کیائی، دکتر نور امیر مظفری، حسین سمیع الادب، نادر جندقی، دکتر عزت الله قائمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پروبیوتیک ها مکمل های غذایی میکروبی هستند که از طریق حفظ تعادل میکروبی روده تاثیرات سودمندی روی سلامت انسان دارند. باکتری های لاکتیک نقش مهمی در تولید و نگهداری مواد غذایی تخمیری و تهیه محصولات پروبیوتیکی ایفا می کنند. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد میکروبی باکتری های لاکتیک جدا شده از ماست های محلی استان گلستان بر علیه پاتوژن های شایع دستگاه گوارش انجام گردید.روش بررسی: در این مقاله توصیفی اثر ضد باکتریایی 96 سویه باکتری لاکتیک جدا شده از 34 نمونه ماست محلی بر علیه 7 گونه مهم پاتوژن های گوارشی به خصوص شیگلا دیسانتریه، یرسینیا انتروکولیتیکا، اشرشیاکلی و سالمونلا تیفی موریوم با دو روش انتشار در آگار به کمک دیسک و روش چاهک با استفاده از محلول روئی تهیه شده از محیط کشت باکتری ها بررسی گردید. قطر هاله عدم رشد در اطراف دیسک و چاهک اندازه گیری شد و به منظور کاهش خطا، هر آزمون حداقل سه بار تکرار گردید و میانگین قطر هاله عدم رشد روی محیط مولرهینتون آگار اندازه گیری و ثبت شد و خاصیت آنتاگونیستی باکتری های لاکتیک با هم مقایسه گردید.یافته ها: بیشترین اثر بازدارندگی مربوط به گونه های لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوکوکوس لاکتیس در روش چاهک بود و حداکثر میانگین قطر هاله عدم رشد آنها 18 میلی متر ارزیابی شد. بیشترین و کمترین اثر مهاری بر علیه باکتری های پاتوژن به ترتیب روی یرسینیا انتروکولیتیکا و باسیلوس سرئوس مشاهده شد.نتیجه گیری: گونه های هر دو جنس لاکتوباسیلوس و لاکتوکک اثر مهاری مناسبی روی باکتری های بیماری زا روده نشان دادند، ولی لاکتوباسیل های موجود در ماست های محلی استان گلستان نسبت به لاکتوکک ها توانایی بیشتری در مقابله با پاتوژن ها از خود نشان دادند و این اثر مهاری روی یرسینیا انتروکولتیکا مشهودتر بود.
دکتر مهناز طالبی، دکتر اشرف طالبی، دکتر محمد حسن نعیمی طبیعی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن سردردی دوره ای، معمولا یک طرفه و اغلب ضربان دار است. این بیماری به طور متوسط در 10درصد جمعیت عمومی دیده می شود. هنوز یک آزمون تشخیصی دقیق و کاربردی در این بیماران شناخته نشده است و تشخیص، عموما بالینی و براساس رد سایر علل است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش تشخیصی پتانسیل برانگیخته بینایی در بیماران مبتلا به میگرن بود.روش بررسی: در یک مطالعه آینده نگر مورد- شاهدی، 40 بیمار مبتلا به میگرن در طی سال های 84-1383 در بیمارستان امام خمینی تبریز انتخاب شده و به همراه 40 فرد سالم (به عنوان گروه شاهد) تحت بررسی آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی قرار گرفتند. متوسط تاخیر امواج N75، P100، N140 و دامنه موج P100 تعیین و بین دو گروه مقایسه گردید. تعداد موارد افزایش یافته امواج مذکور نیز در دو گروه مقایسه گردید.یافته ها: متوسط تاخیر موج N140 و تعداد موارد افزایش یافته آن و نیز دامنه موج P100 در بیماران به طور چشمگیری بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P). متوسط تاخیر موج P100 به طور چشمگیری در بیماران دچار میگرن کلاسیک بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P).نتیجه گیری: با وجود حضور پاره ای تفاوت های چشمگیر در نتایج آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی در افراد بیمار و سالم، هیچ یک از این موارد (به استثنای بیماران دچار میگرن کلاسیک) را نمی توان به صورت اختصاصی میگرن در نظر گرفت و مطالعات بیشتری توصیه می شود.
شهریار سمنانی، سیما بشارت، علی جباری، عباسعلی کشتکار، نفیسه عبدالهی، غلامرضا روشندل، حمیدرضا یزدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سیلیکا یا اکسید سیلیس از جمله مواردی است که وجود آن در مواد غذایی، نشانگرآلودگی دانسته شده و جزء کارسینوژن های انسانی طبقه بندی می شود. برخی محققان این ماده را در اتیولوژی سرطان مری دخیل دانسته اند. استان گلستان از نظر بروز و شیوع سرطان مری روی کمربند جهانی این بیماری قرار دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین غلظت سیلیس در آرد گندم مصرفی استان انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه نمونه برداری به روش سرشماری از کل کارخانه های تولید آرد استان (25 کارخانه) انجام شد. نمونه ها به مرکز تحقیقات آب و خاک جهاد کشاورزی گرگان تحویل داده شد. برای استخراج از روش ذوب قلیا در کروزه نیکلی با حرارت 550 درجه سانتی گراد استفاده شد و عصاره به دست آمده به وسیله اسید احیا گردید. کمپلکس حاصل از آن در طول موج 820 نانومتر با اسپکتروفتومتر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج ثبت گردید. پس از ورود اطلاعات به نرم افزار آماری SPSS-12 و تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی، اختلاف بین میانگین غلظت سیلیس در مناطق مختلف استان با استفاده از آزمون ناپارامتریک (کروسکال والیس) مقایسه گردید.یافته ها : میانه غلظت سیلیس 0.0030 گرم، میانگین غلظت 0.008760 با انحراف معیار 0.004265، حداقل غلظت 0.003 و حداکثر 0.018 گرم در هر 100 گرم آرد تولیدی کارخانه های استان برآورد گردید. میانه غلظت سیلیس به ترتیب در گرگان و منطقه مرکزی استان (0.012)، غرب (0.01) و شرق (0.003) گزارش شد. اختلاف موجود بین میانه ها در مناطق مختلف استان از نظر آماری معنادار نبود.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سیلیس آرد گندم در نقاط مختلف این منطقه در حد طبیعی بود. اگر چه در مطالعات قبلی میزان سیلیس در حد بالایی بوده است.
دکتر حسین آیت اللهی، دکتر عباسعلی امیدی، دکتر مهرداد کاتبی، دکتر سعیده صباغ، دکتر هومن توسلیان، دکتر محمدرضا خلیقی، دکتر عباس پرداختی، دکتر مهدی شریعت،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : تتراکلرید کربن به عنوان یک سم مرجع کبدی در مسمومیت حاد و مزمن خود باعث ایجادنکروز، تغییر چربی، سیروز و کانسر کبدی میشود. سیلای مارین مجموعهای از سه فلاونولیگنان موجود در گیاه خارمریم (Silybum marianum) دارای آثار هپاتوپروتکتیو و آنتیهپاتوتوکسیک میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات درمانی حفاظتی سیلای مارین در سمیت حاد کبدی CCL4 در موش انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سال 1383 انجام پذیرفت. پس از بررسیهای مقدماتی، دوز mL/kg 25 تتراکلرید کربن (در حلال Mineral Oil) به عنوان دوز مناسب انتخاب گردید. روند هپاتوتوکسیسته ناشی از تزریق داخل صفاقی تک دوز آن به منظور ارزیابی و به دست آوردن متغیرهای لازم برای سنجش میزان سمیت و درمان مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج آنزیمی (افزایش فعالیت AST و ALT) و هیستوپاتولوژی (بررسی و درجه بندی عوارض پاتولوژیک CCl4 در بافت کبد به شکل گرانولاسیون سیتوپلاسم، تورم ابری شکل، نکروز و تغییر چربی) زمانهای تجویز سیلای مارین و نمونهگیری مشخص گردید. سیلای مارین به شکل سوسپانسیون در حامل CMC2درصد پروپیلنگلایکول (به نسبت 3 به 2) با دوزهای50، 200 و 800 میلیگرم بر کیلوگرم در زمانهای مختلف تجویز و نمونههای سرمی و کبدی تهیه شد. گروه کنترل منفی، حامل سیلای مارین در برابر حلال CCl4، گروه کنترل دارو، دوزmg/kg 800 سیلای مارین در برابر حلال CCl4 و گروه کنترل مثبت، حامل سیلای مارین در برابر CCl4 را دریافت نمود.
یافتهها : نتایج حاکی از آن است که تجویز دوز mg/kg 50 سیلای مارین ، یک ساعت بعد از تزریق CCL4 علاوه بر مهار نسبی افزایش فعالیت ترانسآمینازها، از افزایش و پیشرفت ضایعات کبدی تا حدود 50 درصد نسبت به گروه کنترل مثبت جلوگیری مینماید. علاوه بر آن روند ترمیم و رژنراسیون سلولی را سرعت بخشیده، به طوری که نکروز درجه سه در گروه کنترل مثبت در زمان 48 ساعت تا نکروز درجه 5/0 در گروه دریافت کننده این دوز کاهش یافته است.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که تجویز سیلای مارین با دوز mg/kg 50 تا 6ساعت پس از تزریق CCl4 بهنحو قابل توجهی از پیشرفت هپاتوتوکسیته جلوگیری نموده و موجب تسریع بهبودی ضایعاتمیشود.
سیده صدیقه حسینی، دکتر شهلا رودبار محمدی، دکتر حمیدرضا جوشقانی، مهدی اسکندری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : کاندیدا آلبیکنس قارچی فرصت طلب است که در بیماران مبتلا به دیابت و ایدز به شکل پاتوژن در میآید. این قارچ طیف گستردهای از عفونتها از قبیل عفونتهای سطحی پوست و مخاط تا عفونتهای عمیق بافتی را در برمیگیرد. در این مطالعه اثر ضدقارچی نانو ذره اکسید روی و عامل سدیم دودسیل سولفات بر مهار رشد سویه استاندارد کاندیداآلبیکنس در مقایسه با داروی فلوکونازول بررسی شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی اثرات ضدقارچی نانوذره اکسیدروی و سدیم دودسیل سولفات بر کاندیدا آلبیکنس استاندارد با روش میکروبراث دایلوشن در دو محیط جامد و مایع ارزیابی شد. در طی آزمایشهای In Vitro مقادیر حداقل غلظت ممانعتکنندگی از رشد (MIC) برای مهارکنندگان مزبور براساس شمارش تعداد کلنیهای قارچ در مقایسه با گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها : محدوده MIC برای نانوذره اکسیدروی 296-1.013 میکروگرم بر میلیلیتر، سدیم دودسیل سولفات 0.56-0.001 میکروگرم بر میلیلیتر و داروی فلوکونازول 128-0.062 میکروگرم بر میلیلیتر تعیین گردید. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که نانوذره اکسیدروی اثر ضدقارچی داشته و میتواند به عنوان گزینه مناسبی برای حذف کاندیداآلبیکنس در حیطه پزشکی به ویژه در ارتباط با وسایل پزشکی استفاده گردد.
دکتر بابک ایزدی، دکتر ندا کامکار، دکتر مالک کنانی، صدیقه خزاعی، دکتر سیدحمید مدنی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری هیرشپرونگ یک بیماری مادرزادی است که بر مبنای فقدان سلولهای گانلگیونی در شبکه عصبی زیرمخاط و لایه عضلانی تشخیص داده میشود. روش استاندارد تشخیص، رنگآمیزی H&E است و با توجه به محدودیتهای تشخیصی که برای مشاهده سلول گانگلیونی در آن وجود دارد؛ این مطالعه به منظور مقایسه روش H&E و رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با نشانگر BCL-2 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی 71 نمونه بافتی بیماران مشکوک به بیماری هیروشپرونگ در بخش پاتولوژی بیمارستان امام رضا(ع) کرمانشاه طی سالهای 87-1385 و 20 نمونه مثبت بیماری هیرشپرونگ براساس روش H&E از سایر مراکز (تهران و کرمانشاه) طی سالهای 87-1385 بررسی شدند. از 36 نمونه که در برشهای H&E سلول گانگلیونی در آن دیده شده بود و 35نمونه فاقد سلول گانگلیونی در برشهای رایج H&E، برشهای جدید تهیه شد و تحت رنگآمیزی H&E و BCL-2 قرار گرفت. یافتهها : از 36 مورد با سلول گانگلیونی مثبت در رنگآمیزی H&E ، سلول گانگلیونی در 29 مورد با نشانگر BCL-2 مشاهده شد و در 7 مورد این سلول مشاهده نگردید. در 35 موردی که با رنگآمیزی H&E سلول گانگلیونی مشاهده نگردید؛ سلول گانگلیونی در 5مورد با رنگآمیزی BCL-2 مشاهده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با مارکر BCL2 به ترتیب 81درصد، 86درصد، 85درصد و 86درصد تعیین شد. عدم توافق (discordancy) رنگآمیزی BCL-2 مثبت (یعنی یافتن سلول گانگلیونی) و H&E منفی (یعنی عدم مشاهده سلول گانگلیونی) 14 درصد تعیین شد. تفاوت مشاهده شده از لحاظ آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با BCL-2 برای یافتن سلولهای گانگلیونی در موارد مشکوک به بیماری هیرشپرونگ از نظر علایم بالینی، نمیتواند جایگزین روش رایج H&E شود؛ اما استفاده از BCL-2 به عنوان یک روش تکمیلی، تعداد موارد منفی کاذب در یافتن سلول گانگلیونی را کاهش داده و در نتیجه از موارد تشخیص نادرست بیماری هیرشپرونگ میکاهد.
دکتر عالیا صابری، دکتر سیدابراهیم نقوی، دکتر حمیدرضا حاتمیان، دکتر رحمت اله بنان، دکتر شادمان نعمتی، دکتر احسان کاظم نژاد، دکتر داریوش پوریزدان پناه،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماریهای میلنزدای سیستم عصبی مرکزی است که یکی از علل ناشایع کاهش شنوایی حسی عصبی میباشد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت شنوایی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (44 زن و 16 مرد) مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی کلینیک امام رضا (ع) و انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان گیلان و 38 فرد سالم (27 زن و 11 مرد) در سال 1389 انجام شد. مطالعه با استفاده از آزمونهای ادیومتری با تون خالص (PTA) و امواج اتواکوستیک (OAE) و پاسخ شنوایی ساقه مغز (ABR) انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-17 و آزمونهای آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : 12.5درصد از گوشهای گروه مورد و 3.9درصد از گوشهای گروه شاهد PTA مختل داشتند (P<0.05). میزان اختلال PTA تواتر بالا و دو نوع OAE بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت. میانگین همبستگی کلی در گروه مورد 23.76±75.94درصد و در گروه شاهد 27.2±70 درصد بود که تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد. 20درصد از گوشهای مورد و 9.2 درصد از گوشهای شاهد ABR مختل داشتند که از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). زمان تأخیر امواج I ، III و V اختلاف آماری معنیداری را در دو گروه نشان نداد؛ اما فاصله امواج I-III و III-V به ترتیب در 10درصد و 11.7درصد از گوشهای مورد و 1.3 درصد و صفر درصد از گوشهای شاهد غیرطبیعی وجود داشت (P<0.05). گوشهای مورد 6.7درصد و گوشهای شاهد 2.6 درصد اختلال رتروکوکلئار داشتند که از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که کاهش شنوایی ثبت شده توسط PTA و ABR در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نسبت به گروه شاهد بیشتر میباشد.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، دکتر فرشاد روغنی دهکردی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت قندی موجب افزایش استرس اکسیداتیو و کاهش فعالیت سیستم دفاع آنتیاکسیدانتی میشود. با توجه به اهمیت تشدید استرس اکسیداتیو در بروز آسیب کلیوی در بیماری دیابت، این مطالعه به منظور ارزیابی اثر تجویز دراز مدت سیلی مارین بر شاخصهای استرس اکسیداتیو بافت کلیه موش صحرایی دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار با وزن تقریبی 300-240 گرم انجام شد. موشها به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیلیمارین (100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، دیابتی و دو گروه دیابتی تحت درمان با سیلیمارین (50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) تقسیم شدند. سیلیمارین 10 روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین به مدت 4 هفته (داخل صفاقی و روزانه) تجویز شد. سطح مالوندیآلدئید، نیتریت، نیترات و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز در بافت کلیه اندازهگیری گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای ANOVA و توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : افزایش معنیداری در سطح بافتی مالوندیآلدئید، نیتریت و نیترات در موشهای دیابتی مشاهده شد (P<0.05). درمان با سیلیمارین در دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم میزان آنها را به صورت معنیداری کاهش داد (P<0.05). به علاوه فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در موشهای دیابتی بهطور غیرمعنیدار کاهش یافت و درمان با سیلیمارین در هیچکدام از دوزها (50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) موجب افزایش معنیدار آن نشد.
دکتر حاجی محمد ساتلقی، دکتر سولماز جنتی عطائی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : آسیبهای استخوانی و مفصلی ناشی از ترومای عضلانی اسکلتی یک علت مهم ناتوانی جسمی به ویژه در میان جوانان است. این مطالعه به منظور تعیین علل آسیبهای استخوانی و مفصلی در مصدومین جوان ارجاع شده به مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 600 مصدوم در محدوده سنی 40-17 سال با آسیبهای استخوانی و مفصلی پذیرش شده در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان طی سال 1388 انجام شد. بیماران از نظر عوامل دموگرافیک، چگونگی ایجاد آسیب و یافتههای بالینی، توزیع آسیب در بدن و اقدامات درمانی بررسی شدند. نمونهگیری در یک ماه از هر فصل سال به صورت تصادفی انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و انجام معاینه فیزیکی صورت گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای کایاسکوئر و t تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی افراد 7+-25 سال بود. 83 درصد از آسیبها در مردان رخ داده بود. 37 درصد از حوادث بین ساعات 12تا 18 اتفاق افتاده بود. شایعترین علل آسیب به تصادفات (49.6%)، آسیبهای شغلی (15.3%) و سقوط از بلندی (10.3%) اختصاص داشت. گذرگاههای شهری (43.5%) و جادهها (17.1%) بیشترین مکانهای حادثه بودند. شایعترین آسیبها، شکستگیها (71.7%)، آسیب نسج نرم (48.3%) و دررفتگی (8.7%) بود. اندام فوقانی شایعترین عضو صدمه دیده و اندام تحتانی شایعترین عضو شکسته بود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده آسیبپذیری بیشتر مردان جوان در اثر تصادفات و آسیبهای شغلی است.
دکتر حمیدرضا خضرایی، دکتر بهمن خلیلی، دکتر فروزان گنجی، دکتر حسن مقیم،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : شناسایی آلرژنهای شایع در هر منطقه برای پیشگیری و درمان بیماریهای آلرژیک ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی عوامل قارچی در افراد مبتلا به رینیت آلرژیک در شهرکرد انجام شد. روش بررسی : این مطالعه موردی - شاهدی روی 62 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک و 62 بیمار با علل غیررینولوژی در دامنه سنی 5-60 سال مراجعه کننده به کلینیک آموزشی گوش، حلق و بینی بیمارستان آیتاله کاشانی شهرکرد در سال 1388 انجام شد. از بیماران نمونههای خون و ترشحات بینی گرفته شد. سپس میزان IgE نمونههای خون با روش ELISA اندازهگیری شد. اسمیر مستقیم و کشت از ترشح بینی در محیط کشت سابوره برای وجود و یا عدم وجود قارچ انجام شد. سپس خصوصیات ظاهری کلنی و نیز خصوصیات بیوشیمیایی نوع قارچ مشخص گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای کایاسکوئر و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : از مجموع 62 بیمار گروه مورد 30 نفر مرد (48.3%) و 32 زن (51.7%) و از مجموع 62 بیمار گروه شاهد 27 مرد (43.6%) و 35 نفر زن (56.4%) بودند. از گروه مورد در 15 نفر (24%) و از گروه شاهد در 5 نفر (8%) پس از کشت ترشحات بینی، قارچ جدا گردید (P<0.05). بیشترین قارچ جدا شده از گروه مبتلا به رینیت آلرژیک 5 مورد (8%) آسپرژیلوس و پس از آن 4 مورد (6.5%) پنیسیلیوم بود. در اسمیر مستقیم بررسی قارچ، در 14 نفر (23%) از گروه مورد (6 مرد و 8 زن) و 5 نفر (8%) از گروه شاهد (2 مرد و 3زن) عناصر قارچی دیده شد (P<0.05). بین جنس و درصد رشد قارچ نمونههای کشت داده شده در دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنیداری یافت نشد. میزان IgE در 19نفر (31%) از افراد مبتلا به رینیت آلرژیک بالاتر از 100 IU/mLit بود و این میزان در 3 نفر (4.8%) از گروه شاهد مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که قارچها میتوانند از عوامل ایجاد کننده رینیت آلرژیک باشند.
مهرداد روغنی، محسن خلیلی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، مصطفی احمدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت قندی در درازمدت با اختلالاتی در یادگیری، حافظه و شناخت همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی سیلیمارین بر نقص ایجاد شده در حافظه و یادگیری موش صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-240gr انجام شد. موشها به صورت تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیلیمارین (100 mg/kg)، دیابتی و دو گروه دیابتی تحت درمان با سیلیمارین (50, 100 mg/kg) تقسیم شدند. سیلیمارین 10 روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین به مدت 4 هفته (داخل صفاقی و روزانه) تجویز شد. در پایان، تأخیر اولیه (شاخص اکتساب) و تأخیر در حین عبور (شاخص نگهداری و به یادآوری) در آزمون اجتنابی غیرفعال و درصد رفتار تناوب بهعنوان شاخص حافظه فضایی با استفاده از ماز Y تعیین گردید. همچنین میزان مالوندیآلدئید بافت هیپوکامپ مغز حیوانات تعیین شد. دادهها با استفاده از برنامه سیگما استات نسخه 3.5 و آزمونهای آماری ANOVA یکطرفه و دوطرفه، Tukey و کروسکالوالیس تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : کاهش معنیدار تأخیر در حین عبور موشهای دیابتی (P<0.01) و دیابتی تحت تیمار با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم سیلیمارین (P<0.05) در پایان کار مشاهده گردید و این پارامتر بهطور معنیدار در گروه دیابتی تحت تیمار با دوز بالای سیلیمارین بیشتر از گروه دیابتی بود (P<0.05). بهعلاوه درصد تناوب در حیوانات دیابتی بهطور معنیدار کمتر از گروه کنترل بود (P<0.05) و این پارامتر در گروههای دیابتی تحت تیمار با سیلیمارین تفاوت معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. همچنین موشهای دیابتی افزایش معنیدار در سطح بافتی مالوندیآلدئید نشان دادند (P<0.05) و درمان با سیلیمارین با دوز بالا (100 mg/kg) میزان مالوندیآلدئید را به صورت معنیدار کاهش داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که هرچند تجویز دراز مدت سیلیمارین با دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم بر توانایی نگهداری اطلاعات در انبار حافظه و به یادآوری آنها در حیوانات دیابتی در آزمون اجتنابی غیرفعال اثر دارد؛ ولی موجب بهبود حافظه فضایی کوتاهمدت در حیوانات دیابتی نمیگردد و احتمالاً سودمند این ماده از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی در بافت هیپوکامپ اعمال میشود.
محمدمهدی سلطان دلال، محمد کاظم شریفی یزدی، سوان آوادیس یانس، هدروشا ملاآقامیرزایی، آیلار صباغی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : کلبسیلاها باکتری گرم منفی VP (وژز پروسکوئر) مثبت هستند که به صورت همسفره در دستگاه گوارش و مجاری تنفسی افراد یافت شده و به عنوان عامل عفونت جدی در بیماران بستری در بیمارستان و مقاوم در برابر آنتیبیوتیکها مطرح هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر سیپروفلوکساسین، سفتیزوکسیم و کاربنیسیلین بر کلبسیلاهای جدا شده از نمونه بیماران انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی 1200 نمونه بالینی مختلف از بیماران بستری در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران جمعآوری و برای شناسایی کلبسیلا مورد بررسی قرار گرفتند. برای تعیین حداقل غلظت کشندگی (MIC) گونههای کلبسیلا شناسایی شده، نسبت به آنتیبیوتیکهای کاربنیسیلین، سفتیزوکسیم و سیپروفلوکساسین از روش تهیه رقت در لوله macrodilution broth test استفاده شد. یافتهها : از 1200 نمونه جدا شده 300 نمونه (25درصد) کلبسیلا تشخیص داده شد. بیشترین کلبسیلای تشخیص داده شده از نمونههای ادرار (73 درصد) بود و کلبسیلا پنومونیه (94 درصد) فراوانترین گونه جدا شده بود. نتایج MIC و حداقل غلظت مهارکنندگی (MBC) حاصله با استفاده از رقتهای متوالی، محدوده غلظتهایی که رشد گونههای مختلف کلبسیلا را متوقف ساخت؛ به ترتیب برای کاربنیسیلین 16-1024 μg/ml ، سفتیزوکسیم 4-256 μg/ml و سیپروفلوکساسین 16-0.25 μg/ml به دست آمد. 94 درصد از کل گونههای کلبسیلا نسبت به کاربنیسیلین، 6 درصد به سفتیزوکسیم و یک درصد به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند. نتیجهگیری : دو داروی سیپروفلوکساسین و سفتیزوکسیم در درمان عفونتهای ناشی از کلبسیلا مناسب هستند.
سالار حافظ قرآن، حسین میقانی، پونه ابراهیمی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:با توجه به تنوع ژنتیکی ایجاد شده در عوامل بیماریزای میکروبی و پیدایش سویههای مقاوم و همچنین عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای شیمیایی، جایگزین کردن آنها با داروهای ضدباکتریایی با منشاء گیاهی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصارههای کلروفرمی، اتیلاستاتی و هیدروالکلی پیاز گیاه سنبل کوهی بر روی دو باکتری گرم مثبت و یک باکتری گرم منفی به روش دیسک دیفیوژن و روش رقت لولهای انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی عصاره کلروفرومی، اتیلاستاتی و هیدروالکلی پیاز گیاه سنبل کوهی تهیه و خواص ضدمیکروبی و نیز حداقل غلظت مهارکنندگی باکتری (MIC) و میکروبکشی (MBC)، با روش دیسک دیفیوژن (تعیین هاله عدم رشد) و نیز رقت لولهای (Macro-dilution)، بر باکتریهای اشریشیاکلی (گرم منفی)، باسیلوس سرئوس و استافیلوکوکوس اورئوس (گرم مثبت) مورد سنجش قرار گرفت. از دیمتیلسولفوکسید بهعنوان شاهد منفی و از آمپیسیلین و نالیدیکسیکاسید بهعنوان شاهدهای مثبت استفاده شد. یافتهها : هاله عدم رشد عصاره اتیلاستاتی به ترتیب روی استافیلوکوکوس 0.1±26.3 mm ، اشریشیاکلی 0.3±23.7 mm و باسیلوس 0.4±19.5 mm تعیین شد. هاله عدم رشد عصاره کلروفرمی بهترتیب روی استافیلوکوکوس 0.2±16.4 mm و باسیلوس 0.3±14.9 mm مشاهده گردید. نتیجهگیری : اثر ضدمیکروبی عصارههای کلروفرمی و اتیلاستاتی پیاز گیاه سنبل کوهی بر روی اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس و باسیلوس بیشتر از نالیدیکسیکاسید و مشابه آمپیسیلین در شرایط آزمایشگاهی بود.
محمد آهنجان، سارا عبدالهی، حبیبه عبدلیان، فاطمه زهرا محمدنژاد،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین از پاتوژنهای مهم بیمارستانی است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده مقاوم به متیسیلین از دست و بینی کارکنان مراکز آموزشی - درمانی شهر ساری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 148 نفر از کارکنان درمانی بخشهای مختلف بیمارستانهای آموزشی شهرستان ساری در سال 1391 انجام شد. از انگشتان دست و ناحیه قدامی بینی افراد نمونهبرداری انجام شد. نمونهها بلافاصله در محیط مانیتول سالت آگار کشت داده شدند. کلنیهای مشکوک با رنگآمیزی گرم و تستهای کاتالاز و کواگولاز مورد شناسایی قرار گرفتند. تست حساسیت به آنتیبیوتیکها به روش دیسک دیفیوژن انجام شد. برای تعیین مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده به متیسیلین از روش میکرودایلوشن براث و مشخص شدن حداقل غلظت ممانعتکنندگی از رشد باکتری استفاده شد. یافتهها : فراوانی حاملین استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین بهترتیب 16.2% و 9.5% تعیین شد. بیشترین درصد حاملین استافیلوکوکوس اورئوس در کارکنان بخش اتاق عمل - آنژیوگرافی و داخلی اطفال بود. بیشترین فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین در کارکنان بخشهای اتاق عمل و آنژیوگرافی بود. تمام سویهها نسبت به پنیسیلین و آموکسیسیلین مقاوم و نسبت به ونکومایسین و کلرامفنیکل حساس بودند. نتیجهگیری : فراوانی استافیلوکوکوس اورئوس در کارکنان بیمارستانهای آموزشی ساری، نسبت به مطالعات مشابه در کشور پایینتر و فراوانی سویههای مقاوم به متیسیلین در مقایسه با مطالعات مشابه ایران بالاتر بود.
نازیله فانی، مهدی شفیعی اردستانی، پریچهر یغمائی، آرتین اسدی، امیر برزگر بهروز،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری ویلسون یک بیماری ارثی متابولیسم مس است و با رسوب بیش از حد مس در کبد و مغز مشخص میشود. D- پنی سیل آمین یکی از معروفترین شلاتورهای مورد استفاده در درمان بیماری ویلسون است؛ اما نقص اصلی این دارو ناتوانی آن در ورود به فضای درون سلولی است. این مطالعه به منظور ساخت و ارزیابی خواص ضد مس درون سلولی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین – دندریمر در سلولهای مدل ویلسون (HepG2) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی دوزهای مختلفی از داروهای دندریمر، D-پنی سیل آمین و نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر به سلولهای مدل ویلسون تزریق شد. سپس میزان غلظت مس درون سلولی هر یک از گروههای سلولی دریافت کننده دارو بهطور جداگانه با دستگاه جذب اتمی بررسی و به روش مقایسهای ارزیابی گردید. غلظت مس درون سلولی با استفاده از نرمافزار Pharm و براساس معادله خطی محاسبه شد. سمیت نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر با روش MTT Assay سنجیده شد. یافتهها : گروههای سلولی دریافت کننده داروی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر بیشترین کاهش غلظت مس درون سلولی (18 ppm) را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (P<0.05). غلظت مس درون سلولی 46.61 تعیین شد. دوز بهکار رفته برای داروی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر سمیتی از خود نشان نداد و اثری بر سلولهای زنده نداشت. نتیجهگیری : نانوکونژوگه کردن D-پنی سیل آمین بهوسیله دندریمر میتواند سبب کاهش مس درون سلولی گردد.