|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
4 نتیجه برای سلامت عمومی
حمید حجتی، شمس الملوک جلال منش، دکتر محمد فشارکی، دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : کار در شیفت شب اثرات منفی فیزیکی، روانی و اجتماعی روی زندگی فردی پرستاران دارد و در ساعات طولانی کار، سلامت آنها را به مخاطره میاندازد. این مطالعه به منظور بررسی اثر بیخوابی بر سلامت عمومی پرستاران شیفت شب شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی 124 پرستاری که شرایط ورود به مطالعه را داشتند؛ به صورت سرشماری از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان گلستان طی سال 1387 انتخاب شدند. دادهها در یک پرسشنامه حاوی مشخصات فردی و دو پرسشنامه در ارتباط با اثر بیخوابی و سلامت عمومی (GHQ-28) ثبت گردید. یافتهها : اثر بیخوابی به ترتیب در بیشترین و کمترین واحدهای مورد پژوهش 6/55 درصد و 4/2 درصد و میزان بیخوابی (9+-58) در حد متوسط بود. بیشترین درصد (6/60 درصد) سلامت عمومی مطلوب و کمترین درصد (5/2 درصد) سلامت عمومی نامطلوب داشتند. اثر بیخوابی بر سلامت عمومی پرستاران از نظر آماری معنیداری بود (P<0.05) و با افزایش اثرات بیخوابی، سلامت عمومی کاهش مییافت. همچنین بین اثر بیخوابی با سن، سابقه کار و تعداد شیفت شب ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). به طوری که با افزایش سن، سابقه کار و تعداد شیفت شب میزان اثرات و عوارض بیخوابی کمتر میشد. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بیخوابی در پرستاران سبب کاهش سلامت عمومی میگردد. لذا برنامهریزی در راستای بهبود کیفیت خواب پرستاران ضروری است.
محمد صالحی، نرگس بیگم میربهبهانی، اعظم جهازی، یاسین عاقبتی املشی، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تالاسمیها شایعترین اختلال ژنتیکی در جهان است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت سلامت عمومی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور در گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 163 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی طالقانی گرگان انجام شد. وضعیت روانی - اجتماعی بیماران با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها:44.2% بیماران از نظر وضعیت روانی - اجتماعی طبیعی، 46% دارای علایم مشکوک به اختلال روانی و 9.8% مبتلا به اختلالات روانی-اجتماعی بودند. بیشترین مشکل مربوط به اختلال کارکرد اجتماعی (12.9%) و افسردگی (10.4%) و کمترین مشکل مربوط به اضطراب (4.9%) بود. بین وضعیت روانی-اجتماعی بیماربا شغل مادر، سطح تحصیلات بیمار و سابقه ابتلا به بیماریهای دیگر ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : از نظر سلامت عمومی اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی دو مشکل اصلی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور است.
فریبا عربگل، فیروزه درخشانپور، لیلی پناغی، دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : کودکآزاری پدیدهای شایع است که عوامل متعددی در بروز آن دخیل هستند. یکی از مهمترین عوامل شناخته شده، اختلالات روانپزشکی مادر است. مداخلات همزمان در سیستم خانواده میتواند باعث بهبود مادر و کاهش کودکآزاری گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش مهارت فرزندپروری بر سلامت عمومی مادران کودکآزار انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 57 مادر کودکان ارجاع شده با تشخیص کودکآزاری به واحد سلامت روان کودکان در معرض آسیب واقع در بخش روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان امامحسین (ع) از آبان 1387 تا فروردین 1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. کودکان و خانواده آنها توسط روانپزشک ویزیت شده و مداخلهها و درمانهای دارویی و غیردارویی، بسته به نیاز کودک و خانواده برای آنها انجام شد. تمام مادران تحت آموزش مهارت فرزندپروری در 8 جلسه قرار گرفتند. برای تعیین میزان اثر مداخلههای درمانی، پرسشنامه سلامت عمومی پیش از مداخله و در ماه سوم و ششم پس از مداخله بهوسیله مادران تکمیل شد. یافتهها : نتایج نشاندهنده بهبود قابل توجه مادران در نمره کلی سلامت عمومی، خردهمقیاسهای افسردگی و اضطراب شش ماه بعد از مداخله به ترتیب با مقادیر 1.90±31.3 و 0.66±5.26 و 0.46±8.10 در مقایسه با قبل از شروع مداخله به ترتیب با مقادیر 2.34±37.3 و 0.72±7.48 و 0.58±10.44 بود (P<0.05). نتیجهگیری : مداخله مناسب و به موقع و آموزش مهارتهای فرزندپروری برای مادران کودکآزار میتواند باعث بهبود سلامت عمومی آنان گردد و این ممکن است منجر به کاهش موارد کودکآزاری گردد.
جمیله ابن الشریعه، سیدمجتبی عقیلی، دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: طلاق به عنوان یکی از بحرانهای زندگی میتواند منجر به بروز مشکلات عاطفی و رفتاری گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser به شیوه گروهی بر سلامت عمومی و باورهای وسواسی زنان مطلقه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 30 زن مطلقه مشغول به تحصیل در مدارس بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. در ابتدای مطالعه برای هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) (اضطراب، کارکرد اجتماعی، نشانههای بدنی و افسردگی) و پرسشنامه افکار وسواسی (OBQ-44) (مسؤولیتپذیری، کمالطلبی و اهمیت دادن به افکار) تکمیل گردید. برای گروه مداخله طی 8 جلسه، هفتهای یک جلسه به مدت دو ساعت جلسات آموزشی واقعیتدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser برگزار شد و برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. در انتهای مطالعه از هر دو گروه پس آزمون بهعمل آمد.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیت درمانی آزمودنیهای گروه مداخله سبب کاهش آماری معنیدار در تمامی ابعاد دو متغیر سلامت عمومی و باورهای وسواسی در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser سلامت عمومی زنان مطلقه را بهبود میبخشد و سبب کاهش باورهای وسواسی آنان میگردد.
|
|
|
|
|
|