[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74193048
h-index3317
i10-index22068
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
33 نتیجه برای سلامت


دوره 0، شماره 0 - ( 2-1404 )
چکیده

 زمینه و هدف: ترس از زایمان یک مشکل شایع در دوران بارداری است. مطالعات قبلی نشان داده افزایش یا کاهش پیامدها و تجربیات بارداری در گروه‌های قومی متفاوت است. این مطالعه به منظور تعیین میزان ترس از زایمان در مادران باردار با قومیت‌های مختلف مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 341 زن باردار با قومیت‌های فارس، ترکمن و سیستانی و بلوچ با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی در مراکز جامع خدمات سلامت شهر گرگان طی سال 1402 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، فرم مشخصات جمعیت‌شناختی و بارداری و پرسشنامه ترس از زایمان (Zar and Wijma) بود.

 

یافته‌ها: میانگین نمره ترس از زایمان در مادران باردار 20.19±69.88 (ترس شدید) تعیین شد. از کل گروه‌های مورد مطالعه، ترس خفیف (21 نفر)، ترس متوسط (100 نفر)، ترس شدید (147 نفر) و ترس بالینی (73 نفر) به ترتیب در 6.2% ، 29.3% ، 43.1% و 21.4% از مادران باردار مورد مطالعه تعیین شد. مجموع ترس از زایمان شدید و بالینی در زنان باردار با قومیت سیستانی یا بلوچ، قومیت ترکمن و قومیت فارس به ترتیب 73% ، 73.3% و 52.2% تعیین شد و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). بین متغیرهای سن، دوره بارداری و میزان رضایت از مراقبت‌های بارداری دریافت شده در مراکز خدمات جامع سلامت ارتباط آماری معنی‌داری دیده شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: ترس از زایمان شدید و بالینی در زنان باردار با قومیت سیستانی یا بلوچ و قومیت ترکمن در مقایسه با قومیت فارس بیشتر بود.



دوره 0، شماره 0 - ( 2-1404 )
چکیده

 بیماران نجات یافته از سکته مغزی از عوارض متعدد حرکتی رنج می‌برند که لازمه بهبود این عوارض استمرار در درمان است. مداخله توانبخشی از راه دور با رویکرد بازی به نظر می‌رسد بتواند با فراهم کردن استمرار در درمان، موجب بهبود حرکتی در این بیماران شود. از این رو مطالعه حاضر به منظور ارزیابی توانبخشی از راه دور مبتنی بر بازی روی عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. مطالعه مروری نقلی، با جستجو کلیدواژه‌های «Game»، «Games»، «Serious games»، «Telerehabilitations» و «Stroke» به‌صورت تکی و ترکیبی در پایگاه داده PubMed تا اوت ۲۰۲۴ انجام شد و از ۱۱۸ مقاله یافت شده پس از حذف موارد تکراری و مقالات منتشر شده قبل از سال ۲۰۱۸ میلادی، ۹ مقاله که با معیارهای ورود و خروج مطالعه همراستا بودند؛ وارد مطالعه شدند. سپس متن مقالات انگلیسی از منظر طراحی مطالعه و نتایج حاصل از مداخله بر بهبود حرکت بررسی و مقایسه شد. از ۹ مطالعه مورد بررسی ۶ مطالعه به بهبود حرکت در اندام فوقانی، ۲ مطالعه به بهبود حرکت در اندام تحتانی و یک مطالعه به بهبود حرکت در هر دو اندام پرداخته ‌بودند. همه ۹ مطالعه مورد بررسی نتایج مثبتی بر بهبود حرکت اندام فوقانی و تحتانی با استفاده توانبخشی از راه دور مبتنی بر بازی گزارش کردند. حجم و تنوع نمونه مورد بررسی اکثر مطالعات کم بوده و در مورد میزان استفاده از بازی‌ها توافقی وجود نداشت. همچنین فناوری به‌کار رفته در بازی‌ها برای کشور‌های کمتر توسعه یافته گران بود. با توجه به نتایج مثبت این رویکرد بر بیماران سکته مغزی، طراحی بازی مقرون به صرفه بومی و گنجاندن آن در برنامه توانبخشی کشور می‌تواند برای بیماران و سیستم درمانی سودمند باشد.


دکتر شهریار سمنانی، دکتر عباس‎علی کشتکار،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: بخشی از درآمد خانوار در همه جوامع دنیا صرف هزینه های مرتبط با سلامت (خدمات بهداشت و درمانی) می گردد. مقدار این سهم و توزیع آن در جوامع (برابری آن) نشان دهنده تحمیل بار مالی سلامت به جوامع است. سازمان بهداشت جهانی یکی از متغیرهای اصلی در اندازه گیری کارآیی و عملکرد نظام های ارائه خدمات سلامتی در کشورهای دنیا را شاخص مشارکت عادلانه منابع مالی سلامت می داند. این مطالعه با هدف تعیین الگوی توزیع درآمد در خانوارهای شهری جامعه یاد شده، توزیع هزینه های سلامتی به تفکیک اقلام عمده هزینه و سنجش میزان عادلانه بودن این هزینه ها در دهک های مختلف درآمدی جامعه مذکور انجام گردید. مواد و روشها: این پژوهش به صورت مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی بر روی 1014 خانوار ساکن مناطق تحت پوشش پایگاه 4 و 8 شهری گرگان در قالب طرح ایجاد پایگاه تحقیقات جمعیتی و در دیماه سال 81 انجام گردید. وضعیت بیمه درمانی خانوار، درآمد ماهانه خانوار و هزینه های مختلف مرتبط با سلامت (ماهانه) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه با سرپرست خانوار گردآوری گردید. یافته ها: درصد پوشش حداقل یکی از انواع بیمه درمانی در بالاترین دهک درآمدی 67 درصد و در پایین ترین دهک 44.4 درصد به دست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>p). میانه و میانگین درآمد ماهانه کل خانوارهای مورد بررسی به ترتیب 1200000 ریال و (187300±1699699) بود. میانه و میانگین هزینه های سلامت خانوارها به ترتیب 80000 ریال و (95124±281530) بود. میانه و میانگین سهم هزینه های مستقیم از جیب به کل هزینه های مرتبط با سلامت به ترتیب 0.66 و (0.03±0.57) به دست آمد. 13 درصد از کل درآمد خانوارهای مورد بررسی صرف پرداخت هزینه های مراقبت های سلامتی به صورت مستقیم از جیب گردیده که خانوارهای دهک بالای درآمدی (دهم) کمترین سهم از درآمد خود (7درصد) و خانوارهای دهک پایین درآمدی بیشترین سهم از درآمد خود (28 درصد) را بدین صورت پرداخت نموده اند که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>p). شاخص جینی توزیع سهم هزینه های سلامت از کل درآمد خانوار 0.22 و توزیع سهم هزینه های مستقیم پرداخت از جیب 0.18 بود. نتیجه گیری: خانوارهای کم درآمد حدود 40 درصد ناچیز خود را بابت مراقبت های سلامتی هزینه می کنند که در مقایسه با سهم 9 درصدی خانوارهای با مرفه ترین وضعیت (دهک بالا)، حدود 4.5 برابر بیشتر هزینه می نمایند. علی رغم پوشش فزاینده سازمان های بیمه گر و رشد بیمه های تکمیلی هنوز هم بیش از نصف هزینه های خدمات سلامتی در همه گروه های درآمدی به صورت مستقیم از جیب پرداخت می شود. با توجه به استاندارد سازمان بهداشت جهانی لزوم بازنگری در وضعیت بیمه های درمانی و نظام های پرداخت در کشور ضروری به نظر می رسد.
دکتر سیدحمزه حسینی، میرحسین موسوی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: ورود به دانشگاه منجر به تغییرات عمده ای در زندگی فرد می شود و مقطع بسیار حساسی به شمار می رود. قرار گرفتن در چنین شرایطی غالباً با فشار و نگرانی توام بوده و می تواند عملکرد و سلامت روانی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت بالای سلامت روانی در اقشار مختلف جامعه و نقش محوری دانشجویان رشته های پزشکی و ارتقاء آن وجود سلامت روانی آنان می توانند در جهت ارتقاء سلامت روانی اقشار جامعه موثر باشد. از این رو سلامت روانی دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی به صورت ویژه باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس در پژوهش حاضر وضعیت سلامت روانی دانشجویان کار آموز پزشکی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش ها: این پژوهش به روش مشاهده ای- تحلیلی بر روی کلیه دانشجویان کارآموز رشته های پزشکی و پیراپزشکی در نیم سال دوم سال تحصیلی 79-78 انجام گرفته است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های مشخصات فردی و تست GHQ بوده است. داده ها با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهند در بررسی و مقایسه میزان سلامت روانی و همچنین ابعاد چهارگانه آزمون GHQ، در بعد مشکلات جسمانی، اختلال خواب، اضطراب و عدم کارکرد اجتماعی هیچ گونه تفاوت بین دو گروه دانشجویان وجود نداشت. ولی در بعد افسردگی شیوع آن در دانشجویان پزشکی بیشتر از پیراپزشکی بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05)نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و افزایش مشکلات روانی و میزان موارد مشکوک به اختلالات روانی در دانشجویان نسبت به یافته های پژوهش های قبلی توجه بیشتر مسئولین به مشکلات بهداشت روانی دانشجویان و فعال سازی مرکز مشاوره دانشجویی ضروری به نظر می رسد.
دکتر علی شبستانی منفرد، دکتر سیدفرزاد جلالی، دکتر حسین مزدارانی، دکتر محمود حاجی‎احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: رامسر در شمال ایران، بالاترین میزان پرتوزایی زمینه را در سطح جهان داراست. این پرتوزایی عمدتاً به دلیل وجود عنصر رادیواکتیو رادیوم و فرآورده های استحاله آن است که توسط چشمه های آب گرم به سطح زمین آورده می شوند. آثار دزهای کم پرتو بر سلامت انسان همچنان در هاله ای از ابهام قرار داشته و هنوز تحت بررسی های متعدد قرار دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در رامسر در مقایسه با وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی معمولی است. مواد و روش ها: این مطالعه در سال 1383 و به روش تحلیلی- مقطعی روی 101 خانوار (402 نفر) از ساکنین منطقه طالش محله رامسر با پرتوزایی زمینه بالا و 98 خانوار (374 نفر) از ساکنین منطقه چپرسر رامسر که در محدوده پرتوزایی معمولی زندگی می کردند، صورت گرفت. پس از مصاحبه با ساکنین این مناطق و کسب رضایت آنان و همچنین با استفاده از اطلاعات موجود در خانه بهداشت منطقه، پرسشنامه حاوی برخی شاخص های اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی تکمیل گردید و اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در این مرحله تفاوت معنی داری را در رابطه با میزان مرگ و میر و معلولیت های مادرزادی در ساکنین دو منطقه نشان نمی دهد. همچنین تفاوت در فراوانی برخی بیماری های خاص و سقط جنین و نیز فراوانی افسردگی در میان ساکنین دو منطقه در گروه های سنی معین معنی دار نبود. اما بیماری های قلبی و بدخیمی ها در ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در مقایسه با مناطق دارای پرتوزایی زمینه عادی به طریقه معنی داری کمتر بود (P<0.05)نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، نشان دهنده عدم تاثیر پرتوهای زمینه در سطوح بالا بر برخی شاخص های بیان کننده سلامت و تاثیر مثبت پرتوهای زمینه بالا بر برخی دیگر می باشد. اگر چه نتایج مطالعه حاضر به لحاظ استفاده از روش سرشماری در انتخاب نمونه ها، از پشتوانه آماری قوی برخوردار است، اما مطالعات رادیواپیدمیولوژیک دیگر به ویژه به شکل پایش شاخص های سلامت از نوع آینده نگر می تواند به اطلاعات موجود در زمینه بیولوژی دزهای کم پرتو بیافزاید.
دکتر صادق‌علی تازیکی، دکتر سیما بشارت، محمدرضا ربیعی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: توجه به بهداشت و سلامت روان دانشجویان به عنوان قشر تحصیل کرده و نیروی کارآمد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1382 انجام شده است.روش بررسی:در این مطالعه که در سال 1382 در دانشجویان رشته های مختلف علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد، با استفاده از آزمون استاندارد روانشناسی SCL-90-R وضعیت سلامت روان 218 نفر از دانشجویان برآورد شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS-11.5 وارد کامپیوتر شده و تجزیه و تحلیل آماری به وسیله آزمون کای دو و آزمون دقیق فیشر صورت گرفت.یافته ها:شیوع لحظه ای در مجموع برای علایم اختلال روانی 72 درصد برآورد گردید که از این بین 16 نفر (34.‌7 درصد) حداقل در یک بعد دچار اختلال شدید (عدد بزرگتر یا مساوی سه) بودند. علایم مربوط به اختلال افکار پارانوئیدی، افسردگی و اختلال وسواسی جبری به ترتیب دارای بالاترین درصدها بودند.نتیجه گیری:در این مطالعه دیده شد که شیوع علایم اختلال روانی در دانشجویان این دانشگاه در سطح بالایی قرار داشته و توجه زیاد و سریعی را می طلبد تا از عواقب آن در این قشر آسیب پذیر و جوان جلوگیری شود.
دکتر فاطمه بهدانی، دکتر پریا حبرانی، دکتر منور افضل آقایی، دکتر شیرین ناصرنیا، دکتر زهره کرباسچی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان یک مفهوم کلیدی برای سلامت روانی مادر – نوزاد می باشد و تعیین عوامل مرتبط با افسردگی پس از زایمان و سیستم غربالگری ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل مامایی و روانشناختی در افسردگی پس از زایمان است.روش بررسی: این مطالعه توصیفی – مقطعی روی 288 مادر که در مدت 8-6 هفته بعد از زایمان مراجعه کننده به کلینیک زنان و مامایی بیمارستان قائم مشهد انجام شد. بیماران از نظر آسیب پذیری برای بیمارهای روانپزشکی بر اساس پرسش نامه سلامت عمومی GHQ مورد ارزیابی قرار گرفتند و عوامل مامایی و روانشناختی نظیر سن مادر، تحصیلات مادر، تعداد فرزندان، جنس نوزاد، خواسته بودن حاملگی، وضعیت اقتصادی خانواده، رابطه با همسر، نوع زایمان و سابقه سقط قبلی با سلامت روانی زنان در 6-8 هفته بعد از زایمان ارزیابی و مقایسه گردید.یافته ها: 160 مادر (57.6 درصد) در بررسی وضعیت روانی، بالای خط برش آزمون GHQ (نمره بالای 24) قرار گرفتند که به عنوان مادران در معرض خطر برای بیماری های روانپزشکی محسوب شدند. میزان در آمد، روابط با همسر، طرح ریزی برای حاملگی، خواسته بودن حاملگی، جنس نوزاد، تعداد دفعات زایمان و نحوه زایمان از عوامل موثر بر آسیب پذیری مادران در این مطالعه بود (p<0.05).نتیجه گیری: مجموعه عوامل روانشناختی، اجتماعی و مامایی بر سلامتی روانی مادران بعد از زایمان موثر می باشد که با کنترل عوامل و تشخیص زودرس گروه در معرض خطر و اقدام درمانی مناسب، می توان از عوارض اختلالات روانپزشکی روی کودک و مادر جلوگیری کرده و یا آن را به حداقل رساند.
شهربانو قهاری، لیلی پناغی، محمدکاظم عاطف، الهام زارعی دوست، علیرضا محمدی آریا،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت نسبت به همسر یکی از معضلات بزرگ بهداشتی بسیاری از کشورها می باشد که پیامدهای منفی جسمانی و روانی زیادی را برای قربانیان به بار می آورد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه 1186 زن به صورت تصادفی سیستماتیک از کلیه مناطق شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه همسر آزاری و سلامت عمومی GHQ-28 را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS و با آزمون t و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: از 1186 نمونه پژوهش 85.4) 1013 درصد) بدرفتاری عاطفی، 31.5) 374 درصد) بدرفتاری جسمی، 30.4) 360 درصد) بدرفتاری جنسی و 17.4) 206 درصد) هم زمان هر سه نوع بدرفتاری را تجربه کردند. زنان قربانی خشونت، از وضعیت بدتر سلامت عمومی رنج می بردند (P<0.05). به علاوه رابطه انواع همسرآزاری به عنوان متغیر پیش بین با هر یک از ابعاد سلامت عمومی به عنوان متغیر ملاک (y) که با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد، نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. یعنی تجربه بدرفتاری دیدن از هر نوع، پیش بینی کننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد است (P<0.05).نتیجه گیری: قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج می برند. به عبارتی بین بدرفتاری دیدن و مشکلات روان شناختی رابطه وجود دارد و در این بین قربانیان بدرفتاری جنسی و جسمی در مقایسه با قربانیان بدرفتاری عاطفی مشکلات بیشتری را تجربه کردند.
دکتر علی اصغر بیانی، آقای عاشورمحمد کوچکی، آقای قربان محمد کوچکی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : سلامت روانی معلم به دلیل نقشی که در سلامت فکری و روانی دانش‌آموزان ایفا می‌کند، بیش از سایر طبقات اجتماعی بااهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سلامت روانی معلمان مقاطع مختلف تحصیلی در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این پژوهش از نوع توصیفی - مقطعی بود. جامعه مورد مطالعه شامل معلمانی می‌شد که در سال تحصیلی 84-1383 در یکی از مدارس استان گلستان به صورت رسمی، پیمانی یا حق‌التدریس مشغول تدریس بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای نمونه‌ای به حجم 535 نفر از معلمان سه مقطع تحصیلی از شهرستان‌ها و مناطق مختلف استان گلستان انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه SCL.90.R و با احتساب نقطه برش 5/2 در هر بعد و نقطه برش 3/1 در بعد شاخص علایم کلی (Globas Symptom Indes) مورد بررسی و غربال قرار گرفتند. یافته‌ها : نتایج نشان داد که 1/81 درصد از معلمان استان به لحاظ روانی سالمند و 9/18 درصد از آنان مشکوک به یکی از علائم روان‌پزشکی (8/21 درصد در زنان و 9/14 درصد در مردان) بودند. شکایات جسمانی (3/7 درصد)، افکار پارانوئیدی (8/5 درصد) و افسردگی (9/4 درصد) شایع‌ترین علائم روان‌پزشکی بودند. بالاترین میزان شیوع در میان معلمان ابتدایی (6/21 درصد)و کمترین میزان در معلمان مقطع متوسطه (9/14 درصد) بود. بین مدرک تحصیلی و میزان اضافه‌کار با شاخص علایم کلی GSI ضریب همبستگی معنی‌دار مشاهده شد (05/0P<). نتیجه‌گیری : نتیجه پژوهش حاکی از متوسط بودن میزان شیوع علائم روان‌پزشکی در میان معلمان استان گلستان بود که در مقایسه با پژوهش‌های مشابه انجام شده در میان جمعیت معلمان، از شیوع کمتری برخوردار است.
ندا پروین، افسانه کاظمیان، اعظم علوی، فرانک صفدری، علی حسن پور دهکردی، دکتر شهریار حسین زاده، عصمت علیدوست،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : یائسگی بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان موثر است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی حمایتی بر وضعیت سلامت روان زنان یائسه در مراکز بهداشتی درمانی شهری شهرکرد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه‌تجربی با انجام آزمون مقدماتی و نهایی بود. 46 زن یائسه ساکن و تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهرکرد در سال 1384 که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. جلسات گروه درمانی در گروه مورد انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرگ و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک در سه مرحله (آزمون اولیه، یک‌ماه و یک‌ و نیم ماه بعد) جمع‌آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیلی تی و آزمون همبستگی انجام گردید.

یافته‌ها : پس از انجام گروه درمانی در تمام ابعاد سلامت روان زنان گروه مورد بهبودی حاصل شد (05/0P<). در گروه شاهد تغییر معناداری طی مراحل مختلف در وضعیت سلامت روان افراد مشاهده نشد. بین گروه شاهد و مورد در مراحل درمانی (1 ماه و 5/1 ماه بعد) تفاوت معنی‌داری در ابعاد سلامت روان وجود داشت (05/0P<). بین متغیرهای دموگرافیک و سلامت روان رابطه‌ای مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که گروه درمانی حمایتی روی سلامت روان زنان یائسه تاثیر دارد. لذا با توجه به یافته‌های پژوهش و در دسترس بودن منابع حمایتی و مشاوره‌ای در سیستم‌های بهداشتی درمانی، لزوم برگزاری جلسات گروهی مشابه در مراکز مختلف بهداشتی درمانی مطرح می‌گردد.


حمید حجتی، شمس الملوک جلال منش، دکتر محمد فشارکی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : کار در شیفت شب اثرات منفی فیزیکی، روانی و اجتماعی روی زندگی فردی پرستاران دارد و در ساعات طولانی کار، سلامت آنها را به مخاطره می‌اندازد. این مطالعه به منظور بررسی اثر بی‌خوابی بر سلامت عمومی پرستاران شیفت شب شاغل در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی 124 پرستاری که شرایط ورود به مطالعه را داشتند؛ به صورت سرشماری از بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان گلستان طی سال 1387 انتخاب شدند. داده‌ها در یک پرسشنامه حاوی مشخصات فردی و دو پرسشنامه در ارتباط با اثر بی‌خوابی و سلامت عمومی (GHQ-28) ثبت گردید. یافته‌ها : اثر بی‌خوابی به ترتیب در بیشترین و کمترین واحدهای مورد پژوهش 6/55 درصد و 4/2 درصد و میزان بی‌خوابی (9+-58) در حد متوسط بود. بیشترین درصد (6/60 درصد) سلامت عمومی مطلوب و کمترین درصد (5/2 درصد) سلامت عمومی نامطلوب داشتند. اثر بی‌خوابی بر سلامت عمومی پرستاران از نظر آماری معنی‌داری بود (P<0.05) و با افزایش اثرات بی‌خوابی، سلامت عمومی کاهش می‌یافت. همچنین بین اثر بی‌خوابی با سن، سابقه کار و تعداد شیفت شب ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). به طوری که با افزایش سن، سابقه کار و تعداد شیفت شب میزان اثرات و عوارض بی‌خوابی کمتر می‌شد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که بی‌خوابی در پرستاران سبب کاهش سلامت عمومی می‌گردد. لذا برنامه‌ریزی در راستای بهبود کیفیت خواب پرستاران ضروری است.
معصومه (مهناز) مدانلو، دکتر حسین خسروی، خدیجه قبادی، حبیب عبداللهی، طیبه ضیایی، ناصر بهنام پور،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سالمندی فرآیندی زیست‌شناختی است که با تغییرات بیولوژیکی و عملکردی در بافت‌ها و اندام‌های بدن از جمله خرابی دندان‌ها و از دست دادن آنها همراه است. از آنجایی که سلامت دهان و دندان نقش مهمی در تعیین الگوهای دریافت غذا، چگونگی برآورده شدن نیازهای تغذیه‌ای و در نتیجه سلامت سالمندان و کیفیت زندگی آنان ایفاء می‌نماید؛ لذا این مطالعه به منظور تعیین وضعیت سلامت دندان‌های سالمندان در شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 400 سالمندان بالای 60 سال انجام شد که به روش تصادفی سیستماتیک از دومرکز بهداشتی منتخب دانشگاه علوم پزشکی گرگان طی سال 1385 وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ بود و با مراجعه به درب منازل سالمندان و معاینه دهان و دندان تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در این مطالعه از 400 سالمند بررسی شده؛ 211 نفر زن (52.8%) و 189 نفر مرد (47.3%) بودند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 6.7+-66.7 سال بود. از کل سالمندان مورد مطالعه 60درصد بدون دندان بودند و 40درصد آنان دندان طبیعی داشتند که از این تعداد 10.5% از دندان طبیعی کامل برخوردار بودند. شیوع پوسیدگی دندان در 79 نفر (19.75%) مشاهده شد و 50 نفر (12.5%) دارای دندان پرشده بودند که این تعداد از 1تا16 دندان (3.7+-4.8) متغیر بود. سن و میزان درآمد با تعداد دندان‌های موجود در سالمندان رابطه آماری معنی‌دار داشتند (P<0.05). تعداد دندان‌ها با سن رابطه معکوس و با میزان درآمد رابطه مستقیم داشت. نتیجه‌گیری : با توجه به از دست دادن دندان در 60درصد سالمندان و وجود پوسیدگی دندان‌ها در نزدیک به 20درصد از سالمندان, لزوم رسیدگی به وضعیت سلامت دندان قبل از سالمندی تاکید می‌شود.
ابراهیم غفاری، عبدالستار شاهی، رحمان بردی اوزونی دوجی، رقیه رستمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سلامت روان یکی از جنبه‌های مفهوم کلی سلامت می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین سلامت روان زنان و مردان ساکن در مناطق آسیب خیز اجتماعی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 376 فرد (188 مرد و 188 زن) متأهل ساکن در سه منطقه آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در سال 1387 انجام شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی طبقه‌ای برای پاسخگویی به پرسشنامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire: GHQ) انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های کروسکال‌والیس و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها : فراوانی موارد مشکوک به اختلالات روانی 37 درصد بود. این میزان در مردان 33.5 درصد و در زنان 40.4 درصد تعیین گردید. میزان فراوانی اختلال افسردگی 24.45 درصد (مردان 22.5 درصد و زنان 26.4 درصد)تعیین شد. فراوانی اختلال اضطراب 31.6 درصد (مردان 31.2 و زنان 32 درصد) بود. 21 درصد افراد (19.2 درصد مردان و 22.7 درصد زنان) از لحاظ عملکرد اجتماعی دارای مشکل بودند. اختلالات روان‌تنی در 28.5 درصد (22 درصد مردان و 35 درصد زنان) مشاهده شد. بین فراوانی اختلال روانی و بعدخانوار و طبقه اقتصادی در افراد مورد مطالعه رابطه معنی‌دار آماری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اختلال سلامت روان در مناطق آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در 37 درصد افراد وجود دارد.
سیدرضا هاشمی، هما داودی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها در حیوانات اهلی، به عنوان محرک رشد و سلامت (AGPs) از اواسط دهه 1950 به بعد مورد توجه قرار گرفت. این آنتی‌بیوتیک‌ها به عنوان افزودنی‌های خوراکی در مقادیر بسیار پایین (5 تا 20 قسمت در میلیون) برای ممانعت از رشد جمعیت میکروبی بیماری‌زا موجود در دستگاه گوارش و بهبود رشد و عملکرد حیوانات اهلی مورد استفاده قرار گرفتند. مصرف نسبتاً گسترده و جهانی آنتی‌بیوتیک‌ها در صنعت دامپروری، باعث ایجاد مقاومت‌های آنتی‌بیوتیکی در باکتری‌ها، واکنش‌های آلرژیک در افراد حساس و خطرات مسمومیت مستقیم با این داروها و تهدید سلامت مصرف‌کنندگان شده است. ممنوعیت استفاده از آنتی‌بیوتیک از سال 2006 به عنوان محرک رشد و سلامت باعث گردید تا محققان جهان همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آنتی‌بیوتیک‌ها باشند. تحقیقات گسترده در مورد این جایگزین‌ها از دهه قبل آغاز گردیده است و می‌توان به بعضی از این جایگزین‌ها از قبیل پروبیوتیک‌ها، پربیوتیک‌ها، سین‌بیوتیک‌ها، یونوفرها، اسیدی فایرها و اسیدهای آلی و جدیداً به گیاهان دارویی و فایتوژنیک‌ها اشاره کرد. مطالعه حاضر به ارزیابی این ترکیبات به‌ویژه گیاهان دارویی و مکانیسم عمل آنها به عنوان محرک‌های جدید رشد و سلامت در حیوانات اهلی پرداخته است.
دکتر معصومه سیمبر، مهین خواجه پور، شراره جانثاری، دکتر حمید علوی مجد،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : حاملگی ناخواسته می‌تواند اثر سوء بر سلامت مادر و کاهش مراقبت‌های بارداری (مصرف مکمل‌ها و تغذیه) و افزایش رفتارهای پرخطر را به‌همراه داشته باشد. این مطالعه به منظور مقایسه سلامت زنان با بارداری خواسته و ناخواسته مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان در سال 1389 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 200 زن باردار (100 زن با بارداری خواسته و 100 زن با بارداری ناخواسته) مراجعه کننده به 38 مرکز بهداشتی درمانی شهر کرمان طی سه‌ماه خرداد، تیر و مرداد ماه سال 1389 انجام شد. روش نمونه‌گیری از نوع چندمرحله‌ای تصادفی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه دموگرافیک، فرم کوتاه شده بررسی وضعیت سلامت 36 (SF36) و پرسشنامه پژوهشگرساخته سلامت جسمی دوران بارداری بود که اعتبار و پایایی آن سنجیده شده بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های کای‌اسکوئر، تی و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : زنان با بارداری ناخواسته سلامت روانی، جسمی و میزان مراقبت کمتری نسبت به زنان با بارداری خواسته داشتند (P<0.05). میزان مشکلات دوران بارداری و استفاده از مکمل‌ها و واکسیناسیون بارداری و همچنین نمره بهداشت تغذیه، بهداشت فردی، بهداشت لباس در زنان با بارداری ناخواسته کمتر و رفتارهای پرخطر دوران بارداری، بیشتر از زنان با بارداری خواسته بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلامت زنان با بارداری خواسته بیشتر از زنان با بارداری ناخواسته بود. با توجه به احتمال کمتر شدن میزان مراقبت و افزایش رفتارهای پرخطر در این زنان توصیه می‌شود که مشاوره، آموزش و مراقبت‌های ویژه‌ای در دوران بارداری برای این افراد در نظر گرفته شود.
محمد صالحی، نرگس بیگم میربهبهانی، اعظم جهازی، یاسین عاقبتی املشی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تالاسمی‌ها شایع‌ترین اختلال ژنتیکی در جهان است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت سلامت عمومی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور در گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 163 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی طالقانی گرگان انجام شد. وضعیت روانی - اجتماعی بیماران با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها:44.2% بیماران از نظر وضعیت روانی - اجتماعی طبیعی، 46% دارای علایم مشکوک به اختلال روانی و 9.8% مبتلا به اختلالات روانی-اجتماعی بودند. بیشترین مشکل مربوط به اختلال کارکرد اجتماعی (12.9%) و افسردگی (10.4%) و کمترین مشکل مربوط به اضطراب (4.9%) بود. بین وضعیت روانی-اجتماعی بیماربا شغل مادر، سطح تحصیلات بیمار و سابقه ابتلا به بیماری‌های دیگر ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : از نظر سلامت عمومی اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی دو مشکل اصلی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور است.
فریبا عربگل، فیروزه درخشانپور، لیلی پناغی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : کودک‌آزاری پدیده‌ای شایع است که عوامل متعددی در بروز آن دخیل هستند. یکی از مهم‌ترین عوامل شناخته شده، اختلالات روانپزشکی مادر است. مداخلات همزمان در سیستم خانواده می‌تواند باعث بهبود مادر و کاهش کودک‌آزاری گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش مهارت فرزندپروری بر سلامت عمومی مادران کودک‌آزار انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 57 مادر کودکان ارجاع شده با تشخیص کودک‌آزاری به واحد سلامت روان کودکان در معرض آسیب واقع در بخش روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان امام‌حسین (ع) از آبان 1387 تا فروردین 1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. کودکان و خانواده آنها توسط روانپزشک ویزیت شده و مداخله‌ها و درمان‌های دارویی و غیردارویی، بسته به نیاز کودک و خانواده برای آنها انجام شد. تمام مادران تحت آموزش مهارت فرزندپروری در 8 جلسه قرار گرفتند. برای تعیین میزان اثر مداخله‌های درمانی، پرسشنامه سلامت عمومی پیش از مداخله و در ماه سوم و ششم پس از مداخله به‌وسیله مادران تکمیل شد. یافته‌ها : نتایج نشان‌دهنده بهبود قابل‌ توجه مادران در نمره کلی سلامت عمومی، خرده‌مقیاس‌های افسردگی و اضطراب شش ماه بعد از مداخله به ترتیب با مقادیر 1.90±31.3 و 0.66±5.26 و 0.46±8.10 در مقایسه با قبل از شروع مداخله به ترتیب با مقادیر 2.34±37.3 و 0.72±7.48 و 0.58±10.44 بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : مداخله مناسب و به موقع و آموزش مهارت‌های فرزندپروری برای مادران کودک‌آزار می‌تواند باعث بهبود سلامت عمومی آنان گردد و این ممکن است منجر به کاهش موارد کودک‌آزاری گردد.


مینا باغبان بوساری، سید ولی اله موسوی، شادمان نعمتی، سجاد رضائی،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : جراحی زیبایی بینی مشکل‌ترین و پیچیده‌ترین جراحی زیبایی کل صورت است. اگرچه اکثر افراد متقاضی روش‌های جراحی زیبایی، در ظاهر از نظر روان‌شناختی سالم به نظر می‌رسند؛ اما در خصوص برخی از بیماران این امر صدق نمی‌کند. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت ﺳﻼﻣﺖ روان ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﯽ زیﺒﺎیﯽ ﺑﯿﻨﯽ انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 100 نفر از زنان و مردان متقاضی جراحی زیبایی بینی انجام شد. افراد مورد مطالعه به‌ پرسشنامه تجدیدنظر شده علایم اختلالات ‌روانی (SCL-90-R) قبل از عمل جراحی، سه ماه و شش ماه پس از عمل جراحی پاسخ دادند.

یافته‌ها : در مقایسه با مردان، زنان به‌طور معنی‌داری علایم افسردگی (7.24 در برابر 10.79)، جسمانی‌ کردن (4.64 در برابر 7.35)، وسواس فکری-عملی (5.67 در برابر 8.51)، حساسیت‌ در ‌روابط‌ متقابل (5.48 در برابر 7.52)، ‌اضطراب (5.26 در برابر 8.07) و شدت کلی ناراحتی روانی (0.58 در برابر 0.79) بیشتری داشتند (P<0.05) . اثر اصلی عامل زمان نشان داد تفاوت معنی‌داری بین علایم اختلالات روانی در سنجش‌های خط پایه و 6-3 ماه بعد وجود نداشت. همچنین اثرات تعاملی جنسیت و زمان در هیچ‌یک از علایم اختلالات روانی معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری : خط سیر علایم اختلالات روانی در 3 تا 6 ماه پس از جراحی انحراف قابل‌ملاحظه‌ای نسبت‌به قبل از جراحی نداشت. این یافته می‌تواند نشان‌دهنده وجود علایم روانی دیرین پیش از عمل زیبایی باشد.


عفت خدادادی، شایسته سید، ثریا خفری، زهرا دهقان،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری‌های لثه و پوسیدگی دندان از بیماری‌های شایع جوامع با فرهنگ‌های متفاوت به‌ویژه در گروه‌های خاص مانند زنان بارداراست. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت سلامت دهان و دندان زنان باردار شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی روی 400 زن باردار 40-20 ساله در شهرستان گنبد کاووس طی سال‌های 1389 لغایت 1390 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و معاینات دهان و دندان در چک لیستی ثبت شد. داده‌ها توسط شاخص تعداد دندان‌های پوسیده، از دست رفته یا کشیده و ترمیم شده (Deacy Missing Filling Teeth: DMFT) و شاخص بهداشت دهان (Oral Hygiene Index- Simplified: OHI-S) ارزیابی گردید.

یافته‌ها : میانگین شاخص DMFT در سطح بالایی (3.29±6.21) قرار داشت. بین محل تولد و محل سکونت زنان باردار با شاخص DMFT اختلاف آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). میانگین شاخص بهداشت دهان زنان باردار در سطح متوسط (0.88±1.36) ارزیابی شد. بین محل سکونت زنان باردار و میزان تحصیلات آنها با شاخص بهداشت دهان اختلاف آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). بیشترین عامل بالا رفتن شاخص DMFT ، میانگین بالای دندان‌های پوسیده در بین زنان باردار بود. از نظر نحوه و زمان رعایت بهداشت دهان و دندان، بیشترین پاسخ صحیح ارایه شده مربوط به روش تمیز کردن دندان‌ها (مسواک و خمیر دندان) و کمترین پاسخ درست مربوط به مدت زمان تمیز کردن دهان و دندان (3 الی 5 دقیقه) بود.

نتیجه‌گیری : شاخص DMFT در زنان باردار شهرستان گنبد کاووس از سطح بالایی برخوردار بود.


جمیله ابن الشریعه، سیدمجتبی عقیلی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: طلاق به عنوان یکی از بحران‌های زندگی می‌تواند منجر به بروز مشکلات عاطفی و رفتاری گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser به شیوه گروهی بر سلامت عمومی و باورهای وسواسی زنان مطلقه انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه شبه‌تجربی 30 زن مطلقه مشغول به تحصیل در مدارس بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. در ابتدای مطالعه برای هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) (اضطراب، کارکرد اجتماعی، نشانه‌های بدنی و افسردگی) و پرسشنامه افکار وسواسی (OBQ-44) (مسؤولیت‌پذیری، کمال‌طلبی و اهمیت دادن به افکار) تکمیل گردید. برای گروه مداخله طی 8 جلسه، هفته‌ای یک جلسه به مدت دو ساعت جلسات آموزشی واقعیت‌درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser برگزار شد و برای گروه کنترل مداخله‌ای صورت نگرفت. در انتهای مطالعه از هر دو گروه پس آزمون به‌عمل آمد.

یافته‌ها: آموزش گروهی واقعیت درمانی آزمودنی‌های گروه مداخله سبب کاهش آماری معنی‌دار در تمامی ابعاد دو متغیر سلامت عمومی و باورهای وسواسی در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری: آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب Glasser سلامت عمومی زنان مطلقه را بهبود می‌بخشد و سبب کاهش باورهای وسواسی آنان می‌گردد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)