[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71883390
h-index3219
i10-index22085
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای سقط

دکتر محمد افشار، صدیقه کیانفر،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: گزارش شده است آلکالوییدهای بتاکربولینی دانه های گیاه اسپند، اثر تحریکی بر آزادسازی سروتونین و کاتکول آمین ها در نقاط مختلف مغزی دارند. علاوه بر این، یکی از مهم ترین اثرات فارماکولوژیک مشخص شده بتاکربولین ها، اثر مهاری برگشت پذیر بر MAO-A می باشد. این نتایج پیشنهاد می کند، بتاکربولین ها بتوانند حداقل بعضی از نشانه های افسردگی را تخفیف دهند. این مطالعه به منظور تعیین فعالیت ضدافسردگی بتاکربولین های هارمان، نورهارمان و هارمین انجام گردید.مواد و روش ها: همه آزمایش ها روی موش سفید آزمایشگاهی Swiss-Webster از جنس نر با محدوده وزنی 25 الی 30 گرم انجام گرفت. اثر ضدافسردگی بتاکربولین ها با استفاده از آزمون شنای اجباری ارزیابی شد. این آزمون به طور گسترده ای برای فعالیت ضدافسردگی داروها در مرحله پیش بالینی به کار گرفته می شود. در این آزمون، موش ها به داخل یک استوانه شیشه ای (ارتفاع 25 سانتی متر و قطر 12 سانتی متر) که تا ارتفاع 15 سانتی متری آن از آب 25±1 درجه سانتی گراد پر شده بود انداخته می شد. 30 دقیقه پس از تزریق بتاکربولین ها، موش ها به مدت 8 دقیقه در آزمون شنای اجباری مورد آزمایش قرار می گرفتند و زمان بی حرکتی آنها ثبت می گردید. یافته ها: تزریق داخل صفاقی هارمان (5 الی 15 میلی گرم/ کیلوگرم)، نورهارمان (2.5 الی 10 میلی گرم/ کیلوگرم) و هارمین (5 الی 15 میلی گرم/ کیلوگرم) به طور معنی داری زمان بی حرکتی موش را در آزمون شنای اجباری کاهش داد. اثر مهاری هارمان، نورهارمان و هارمین توسط فلومازنیل (5 میلی گرم/ کیلوگرم) آنتاگونیزه شد ولی توسط رزرپین (5 میلی گرم/ کیلوگرم، داخل صفاقی، 18 ساعت قبل از آزمون) تحت تاثیر قرار نگرفت.نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند اثر ضدافسردگی هارمان، نورهارمان و هارمین ممکن است از طریق مکانیسم inverse agonist واسطه گری شود.
دکتر افشین امینی، دکتر محسن سوایی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : اثر داروهای بیهوشی بر فرایند بارداری زنان شاغل در اتاق عمل از چالشهای عمده رشته بیهوشی است. این مطالعه به منظور تعیین عوارض بارداری زنان شاغل در اتاقهای عمل استان فارس انجام گردید.

روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 122 فرد از هر رده شغلی که طی بارداری در اتاق عمل بیمارستان‌های دولتی استان فارس طی سال‌های 86-1376 شاغل بودند؛ به عنوان گروه مورد و 122 زنی که در بخش‌های داخلی و کودکان مشغول به کار بودند؛ به عنوان گروه شاهد در سال 1386 انتخاب شدند. سابقه بروز عوارض بارداری شامل نازایی، سقط، زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین برای دو گروه مورد و شاهد در پرسشنامه ثبت شد. داده‌های به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS 15 و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها : میزان بروز سقط در گروه مورد و شاهد به ترتیب 19.8% و 16% تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. سابقه نازایی در گروه مورد با 8.2% نسبت به گروه شاهد با 2.5% بیشتر بود (P<0.05). عوارض زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین بین دو گروه از نظر آماری معنی‌داری نبود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که بروز عوارض بارداری در زنان باردار شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش‌ها تفاوتی ندارد؛ اما سابقه نازایی در زنان شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش‌ها بیشتر بود.


داریوش فرهود، غلامعلی افروز، فاطمه نصرتی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : نشانگان داون، ترکیبی از ویژگی‌ها و نارسایی‌های خاص جسمانی و عقب‌ماندگی ذهنی است که به‌علت اختلال شمارشی در کروموزوم 21 به‌وجود می‌آید. این نشانگان از شایع‌ترین و شناخته‌ترین اختلال کروموزومی در انسان محسوب می‌شود که منجر به مشکلات ذهنی متوسط تا شدید، به همراه علائم فیزیکی، حسی و حرکتی می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مرتبط با تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 913 مادر دارای فرزند یا جنین مبتلا به نشانگان داون مراجعه کننده به مرکز مشاوره کلینیک ژنتیک تهران در سال 1389 انجام شد. تشخیص اختلال نشانگان داون در کودکان از طریق انجام کشت کروموزوم در کلینیک انجام شد. اطلاعات مربوط به متغیرهای سن مادر، سن شروع قاعدگی، گروه خونی، تعداد سقط، نسبت فامیلی والدین و تعداد فرزندان از طریق تکمیل پرسشنامه جمع‌آوری و فراوانی نشانگان داون براساس متغیرهای مطالعه توصیف گردید. یافته‌ها : از مجموع 913 کودک مبتلا به نشانگان داون بررسی شده 493 پسر (54 درصد) و 420 نفر دختر (46 درصد) بودند و نسبت جنسی پسر به دختر 1.17 بود. تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در 32.4% از مادران در سنین 30-25 سال رخ داده بود. 384 نفر (42 درصد) از والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون نسبت فامیلی دور و نزدیک داشتند. تعداد سقط در مادران از عدم سقط (96.7%) تا 5 سقط مکرر (0.1%) متغیر بود. تعداد فرزندان از تک فرزندی (15.1%) تا 13-11 فرزند (1.3%) متغیر بود و بیشترین ابتلاء با تعداد 4 فرزند (16.5%) مشاهده گردید. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده فراوانی بیشتر تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در مادران با سنین 30-25 سال بود.
مهین روزی طلب، بیژن محمدی، صدیقه ابراهیمی، عزیزالله پورمحمودی، جان محمد ملک‌زاده، کرامت اله زندی قشقایی، مرجان مردانی حموله،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی براساس نژاد، موقعیت جغرافیایی و عوامل مستعد کننده دیگر در هر ناحیه متفاوت است. این مطالعه ده ساله به منظور تعیین شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی و عوامل خطرزای مرتبط با آن در یاسوج انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی نوزادان متولد شده در زایشگاه بیمارستان امام سجاد (ع) شهر یاسوج طی سال‌های 89-1380 انجام شد. گروه مورد شامل 78 نوزاد با ناهنجاری‌های لوله عصبی از بین 36755 نوزاد متولد شده انتخاب گردید و 78 نوزاد سالم که در همان مدت و در همان بیمارستان به‌دنیا آمدند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات توسط چک لیست ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-19 و آزمون‌های آماری Chi-Square، رگرسیون لجستیک و نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی 12/2 در هزار تولد زنده تعیین شد. در 59 نوزاد (75.65%) آنانسفالی و در 19 نوزاد (24.35%) اسپینابیفیدا مشاهده شد. نسبت جنسی ناهنجاری دختران به پسران 1.5 تعیین شد. بیشترین موارد ناهنجاری‌های لوله عصبی در مادران رده سنی 36-27 سال (53.85%) یافت شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تعداد حاملگی و تعداد سقط بین دو گروه مورد و شاهد یافت نشد. 10 مادر (12.8%) از گروه مورد و 7 مادر (8.97%) از گروه شاهد سابقه مصرف دخانیات (قلیان) داشتند که از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نشان نداد. 52 مادر (66.7%) از گروه مورد و 30 مادر (38.5%) از گروه شاهد سابقه عدم مصرف اسیدفولیک داشتند (CI95%: 1.4-6.15, OR=2.93, P<0.001). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی در یاسوج نسبتاً بالا بوده و عدم مصرف اسیدفولیک توسط مادران 2.93 برابر خطر ابتلا به ناهنجاری را می‌افزاید.
پرویندخت بیات، عنایت الله کلانتر هرمزی، علی خسروبیگی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : لیستریامنوسایتوژنز باسیلی داخل سلولی و فاقد اسپور است و از طریق سبزیجات و لبنیات آلوده به انسان منتقل می‌شود. این باکتری عامل سقط جنین و ناهنجاری‌های جنینی در انسان می‌شود. این مطالعه به منظور تشخیص میزان کلونیزاسیون لیستریامنوسایتوژنز در موش BALB/c و اثر آن بر بافت کبد و طحال مادر و جنین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی موش‌های باردار نژاد BALB/c هاپلوئید H – i d دو گروه شاهد و تجربی که در شرایط یکسان آزمایشگاهی قرار داشتند؛ به‌ترتیب µL200 سرم نرمال سالین و lm/UFCogL 1.2 از استرین b4 لیستریامنوسایتوژنز به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر تا 24 بارداری از هر گروه به‌صورت تصادفی 3 سر انتخاب و 5 میلی‌لیتر خون گرفته شد. سپس در روز سیزده بارداری نخاعی شدند و رحم پلاسنتا، کبد و طحال برای تعیین کلونیزاسیون برداشته شد. تعدادی از مادران باردار در روز 24 بارداری سزارین شدند و میزان آلودگی کبد و طحال مشخص گردید. همچنین از جنین‌هایی که به مرحله فول ترم رسیده بودند؛ کبد وطحال در ساعت اول تولد برداشته شد و مقاطع بافتی تهیه گردید. یافته‌ها : با استفاده از دوز غیرکشنده سوسپانسیون استرین‌های لیستریامنوسیتوژنز b4 نشان داده شد که تا روز سی پس از تزریق دربافت‌های موش باکتری وجود داشت. در بافت کبد بیشترین و در خون کمترین میزان کلونیزاسیون باسیل مشاهده شد. اندازه وزنی / حجمی بافت‌های بررسی شده نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). در مقاطع بافتی کبد، دژنراسیون و تغییر شکل هپاتوسیت‌ها به‌صورت مکعبی، محو فضاهای سینوسی بر اثر فشار این سلول‌ها و در بعضی مقاطع آتروفی طناب‌های سلولی و اتساع سینوزوییدها دیده شد و باکتری در داخل هپاتوسیت‌های کبد مادر و جنین وجود داشت. در مقاطع بافتی طحال، تخریب پولپ قرمز و بهم‌ریختگی ساختمان لنفوئیدی، وجود بافت نکروزه دیده شد و به میزان زیادی باکتری در داخل سلول‌های بافت طحالی وجود داشت. نتیجه‌گیری : آلودگی به لیستریا مونو سایتوژنز در موش BALB/c باعث تغییرات ساختار کبد و طحال زاده‌های آن می‌گردد.
بهاره متقی دستنایی، محمود رفیعیان، اعظم عسگری،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به شیوع بالای سقط و افزایش روزافزون آمار آن در نتیجه اندیکاسیون‌های مادری و جنینی یافتن روش‌های بی‌خطر و ایمن سقط امری اجتناب‌ناپذیر است. در این میان برخی از گیاهان دارویی دارای خواص سقط‌زایی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ریشه گیاه توت سفید در سقط‌زایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش سوری بالغ ماده پس از جفت‌گیری و مشاهده پلاک واژنی به‌طور تصادفی به 5 گروه 10 تایی تقسیم شدند. دو گروه به عنوان کنترل (یک گروه بدون مداخله و یک گروه دریافت داخل صفاقی سرم فیزیولوژی) و سه گروه به عنوان گروه‌های تجربی انتخاب شدند که از روز 7 تا 12 بارداری به مدت شش روز عصاره ریشه گیاه توت سفید را با غلظت‌های 50 ، 70 و 90 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به‌صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 16 بارداری عمل سزارین انجام گردید و تعداد جنین‌های جذب شده شمارش و به عنوان سقط در نظر گرفته شد. یافته‌ها : میانگین تعداد جنین‌های سقط شده در گروه‌های دریافت کننده 50 ، 70 و 90میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن از عصاره ریشه گیاه توت سفید و گروه دریافت کننده سرم فیزیولوژی داخل صفاقی به ترتیب 4.7 و 6.7 و 8.1 و 1.3 بود. بین غلظت‌های مختلف عصاره ریشه گیاه توت سفید تفاوت آماری معنی‌دار در میانگین تعداد جنین‌های سقط شده وجود داشت و دوز بالاتر اثرات سقط ‌زایی بیشتری داشت (P<0.05). ناهنجاری ظاهری در هیچ‌یک از گروه‌های مورد مطالعه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : عصاره ریشه گیاه توت سفید سبب افزایش تعداد جنین‌های سقط شده به صورت وابسته به دوز می‌گردد.


معصومه رضانژادی، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: جهش‌های ژنی ناشی از اختلالات ترومبوفیلیک و تغییر در فاکتورهای انعقادی خون در طول بارداری، نقش مهمی در بروز سقط مکرر دارند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط فعالیت پلاسمایی فاکتورهای انعقادی و پلی مورفیسم ژن‌های موثر ترومبوفیلیک با سقط مکرر انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 29 زن با سابقه سقط مکرر (حداقل سه بار) مراجعه کننده به آزمایشگاه پاتوبیولوژی کاوش گرگان طی سال‌های 1396 لغایت 1397 انجام شد. از PCR برای تکثیر DNA و از Post PCR برای تعیین جهش‌های ژنی Factor ΙΙ (G20210A) ، Factor V Leiden (G1691A) ،Factor V HR2 (H1299R) ، MTHFR C677T و MTHFRA1298C استفاده گردید و نتایج به‌دست آمده از تعیین ژنوتایپ هر پلی‌مورفیسم ارزیابی گردید.


یافته‌ها: بین فاکتورهای انعقادی و جهش‌های ترومبوفیلیک با سقط مکرر ارتباط آماری معنی‌داری وجود نداشت.


نتیجه‌گیری: هیچکدام از پلی مورفیسم‌های مورد بررسی توجیه کننده سقط مکرر در زنان مورد مطالعه نبودند. پیشنهاد می‌شود در جامعه مورد بررسی از افراد نرمال یا بستگان درجه یک که دارای سابقه سقط نیستند؛ فاکتورهای ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گیرند.


آتنا مهرآرا، آرزو میرفاضلی، محمدجعفر گلعلی پور،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر مطالعاتی برای تعیین میزان شیوع ناهنجاری‌های مادرزادی در نقاط مختلف ایران انجام شده که اغلب آنها روی موالید زنده صورت گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ناهنجاری جنینی در بارداری‌های منجر به سقط قانونی استان گلستان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 199 زن باردار با سن بارداری کمتر از 20 هفته دارای مجوز سقط جنین از پزشکی قانونی استان گلستان طی 9 ماه در سال‌های 98-1397 انجام شد. مشخصات دموگرافیک شامل سن، قومیت و نسبت فامیلی والدین به همراه نوع ناهنجاری جنینی ثبت گردید.


یافته‌ها: با توجه به تعداد 29460 متولدین استان گلستان طی دوره 9 ماهه، شیوع ناهنجاری‌های جنینی 6.75 در هزار تولد تعیین شد. میزان بروز ناهنجاری جنینی به ترتیب 6.78 ، 6.68 و 5.65 در هزار تولد در قومیت‌های فارس بومی (80 مورد)، ترکمن (65 مورد)، سیستانی (34 مورد) و مابقی قومیت‌ها (20 مورد) تعیین گردید. با توجه به نامشخص بودن جنسیت 80 جنین، میزان بروز ناهنجاری به ترتیب 4.36 و 3.72 در هزار تولد در جنین‌های دختر (63 مورد) و جنین‌های پسر (56 مورد) تعیین گردید. شایع‌ترین ناهنجاری جنینی به ترتیب شامل دستگاه عصبی مرکزی (49 مورد، 24.62%)، ناهنجاری کروموزومی (47 مورد، 23.61%) و نقایص قلبی - عروقی (26 مورد، 13.06%) تعیین شدند. بین سن، قومیت و نسبت فامیلی والدین با شیوع ناهنجاری جنینی ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد.


نتیجه‌گیری: شایع‌ترین ناهنجاری جنینی منجر به سقط مربوط به دستگاه عصبی تعیین شد. بین بروز ناهنجاری جنینی با سن، قومیت و نسبت فامیلی والدین ارتباطی وجود نداشت.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)