20 نتیجه برای رشد
دکتر موسی احمدپور، محمدعلی وکیلی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
در این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین تغذیه با شیر مادر و رشد کودکان بستری شده در بیمارستان، پارامترهای پایش رشد 324 کودک زیر سه سال، هنگام بستری شدن در بیمارستان به همراه شکل تغذیه در 6-4 ماه اول زندگی و زمان شروع تغذیه کمکی، ثبت گردید و پس از تجزیه و تحلیل، نتایج زیر بدست آمد: 58% جمعیت، پسر و 42% دختر بودند، 55.6% جمعیت زیر یکسال و 44.4% بالای یکسال سن داشتند. در 6-4 ماه اول زندگی 67.3% (218 مورد) انحصارا با شیر مادر، 21.3% (69 مورد) با شیر مادر به همراه شیر غیر مادر (شیر گاو، شیر خشک و شیر پاستوریزه) و 11.4% (37 مورد) فقط با شیر غیر مادر تغذیه شده اند. 44.8% بیماران وزن برای سن زیر صدک 5 و 53.7% قد برای سن زیر صدک 5 و 26.9% جمعیت دور سر زیر صدک 5 منحنی NCHS داشتند. 77.8% شیرخواران زیر شش ماه که وزن برای سن آنها زیر صدک 5 واقع می شد، یا اصلا شیر مادر نخورده بودند یا با شیر مادر همراه شیر غیر مادر تغذیه شده بودند. از طرف دیگر 72.2% بیماران با صدک وزنی 5 تا 100 به تنهایی با شیر مادر در 4 تا 6 ماه اول زندگی تغذیه شده بودند. ارتباط موجود بین دو موضوع فوق معنی دار بوده است (P<0.03). از مقدار 48.7% شیرخواران 12-6 ماهه که وزن برای سن آنها زیر صدک 5 واقع می شد، 63.2% آنها طی 6-4 ماه اول زندگی با شیر مادر تغذیه نشده بودند و یا تغذیه کمکی را در زمان مقرر شروع نکرده بودند. نسبت وزن به قد بیماران در مقایسه با وزن به قد استاندارد برای همان سن (معیار مک لورنس) نیز نشان می دهد که 49.2% شیرخواران زیر شش ماه دارای درجاتی از سوء تغذیه می باشند که 74.2% آنها نیز انحصارا با شیر مادر تغذیه نشده بودند (P<0.03) نتیجه نشان می دهد که شیر مادر به تنهایی در شش ماه اول زندگی و همراه با شروع بموقع تغذیه کمکی، بعد از شش ماهگی، می تواند جنبه های رشدی برتر را نسبت به سایر روش های تغذیه ای فراهم نموده، از بروز سوء تغذیه در ماه های بعدی نیز جلوگیری نماید.
دکتر عزت الله قائمی، دکتر کیومرث قاضی سعیدی، مایا بابائی کوچکسرائی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
اثر غلظت های مختلف استرپتومایسین بر رشد سویه های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سویه های مقاوم به این دارو افزودن 0.1 میکروگرم در میلی لیتر استرپتومایسین به محیط لوون اشتاین، می تواند زمان ظهور کلنی را 7-5 روز کاهش دهد و افزودن حساس 0.01 میکروگرم در میلی لیتر از این دارو به محیط پایه لوون اشتاین، ظهور کلنی سویه ها را 5-1 روز تسریع نماید. سازوکار دقیق این عمل نامشخص است ولی ممکن است بعلت اثر استرپتومایسین روی پورین ها باشد که نقش انتقال مواد غذایی را به عهده دارند. وجود غلظت های پایین (0.1، 0.01 میکروگرم در میلی لیتر) استرپتومایسین در محیط لوون اشتاین سبب تغییر شکل کلنی در بعضی از سویه ها می شود.
دکتر عزتا.. قائمی، دکتر کیومرث قاضیسعیدی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده
بیماری های میکوباکتریومی از قدیم ترین بیماری های شناخته شده بشری هستند. ذهن تاریخ پر است از خاطرات تلخ تهاجم بیماری های میکوباکتریومی، به خصوص سل و جذام که حتی امروز، سال ها پس از کشف عامل، راه های تشخیص، پیشگیری و درمانشان هنوز نام آنها ترس و وحشت را در انسان زنده می کند. اگر چه دوران اوج بیماری جذام، فروکش کرده، بیماری سل، سال هاست که در پی اوج گیری مجدد، می رود تا به عنوان یک خطر جدی برای بشریت و به خصوص جوامع جهان سوم خودنمایی کند و در این راه، دست ویروس ایدز را نیز سخت فشرده است تا با هم به نبرد با سلامت برخیزند. از طرفی فرصت مناسبی به دست آمده که بعضی از گونه های میکوباکتریومی بی خطر یا کم خطر، خود را به شکل یک عامل بیماری زا جدی مطرح نمایند و مولد بیماری هایی مرگ آفرین در انسان شوند. محققینی که با چهره جدید این سازواره (ارگانیسم)، آشنایی یافته اند، سخت در تلاشند تا با شناسایی ویژگی های دقیق ترشان، نقاط ضعف آنها را یافته و به مبارزه جدی تر با آنان برخیزند. این نوشتار نیز در پی روشن سازی یکی از ویژگی های میکوباکتریومی یعنی کندی رشد آنها می باشد.
دکتر سکینه محمدیان، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر عبدا.. صادقینژاد،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
امروزه هورمون رشد سنتتیک در مقادیر قابل توجه در دسترس می باشد و به دلیل اثرات محرک رشد و آنابولیک آن در اختلالات متنوعی در اطفال و بالغین استفاده می گردد. اثرات مفید هورمون رشد در درصد کمی از بیماران با کوتاهی قد در بچه ها و در بالغین با کمبود شدید هورمون رشد و یا سندرم اکتسابی نقص ایمنی (AIDS) به اثبات رسیده است. استفاده از هورمون به صورت تجربی دربرخی علل کوتاهی قد و شرایط کاتابولیسمی متعدد صورت می گیرد. به نظر می رسد که با گذشت زمان موارد استفاده درمانی با این هورمون افزایش خواهد یافت.
دکتر محمد افشار، دکتر نسرین دلاور دوین، صدیقه کیانفر،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: شاخص های رشدی نوزاد ممکن است تحت تاثیر نوع حاملگی قرار گیرد. هدف از این تحقیق مقایسه بین شاخص های رشدی نوزادان (قد، وزن و دور سر) حاصل از حاملگی های ناخواسته با خواسته بود. مواد و روش ها: مطالعه از نوع موردی- شاهدی، روی 400 زن باردار و نوزادان آنها در زایشگاه های امام رضا(ع) و مهرشهر بیرجند در سال های 79 تا 81 صورت گرفت. تعداد موردها (مادران با حاملگی ناخواسته) 150 نفر و شاهدها (مادران با حاملگی خواسته) 250 نفر بود. اطلاعات توسط پرسشنامه معتبر و روا بعد از مصاحبه حضوری با مادران و اندازه گیری شاخص های رشدی نوزادان آنها تکمیل گردید. یافته ها به وسیله آزمون های آماری کای اسکوئر و تی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین وزنی نوزادان گروه مورد (410.4± 3151 گرم) به طور معنی داری از میانگین وزنی نوزادان گروه شاهد (484.8±3243 گرم) کمتر می باشد (p<0.05) به علاوه میانگین وزن گیری مادران گروه مورد (3.2±9 کیلوگرم) نیز از میانگین وزن گیری مادران گروه شاهد (3.4±9.7 کیلو گرم) به طور معنی داری کمتر بود (p<0.05) نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه اهمیت حاملگی برنامه ریزی شده را در افزایش وزن و ارتقاء سلامت مادر و نوزادش را نشان می دهد. لذا آموزش دقیق و مداوم شیوه های مطمئن جلوگیری از بارداری به زنانی که در سنین باروری (45-15) سال) قرار دارند، بایستی به طور جدی تری از طریق صورت گیرد.
سعید رجبعلیان، دکتر منظومه شمسی میمندی، دکتر شهریار دبیری، رفعت حسینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : دیکلوفناک از گروه داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی است که برای کاهش درد و التهاب تجویز میشود. اطلاعات اندکی در مورد اثر دیکلوفناک بر سلولهای عصبی موجود است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات دیکلوفناک سدیم بر تکثیر و تمایز سلولهای PC12 در محیط کشت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال 1383 در مرکز تحقیقات علوم اعصاب کرمان انجام شد. تکثیر سلول در دو محیط کشت بدون سرم Neurobasal تکمیل شده با مکمل B27 و محیط کشت DMEM/F12 دارای 10درصد FBS با روش XTT-assay سنجش شد. تمایز سلولی القاء شده به وسیله عامل رشد عصب (NGF) با اندازهگیری طول نوریتهای سلول بررسی شد.
یافتهها : سمیت دارو در محیط کشت Neurobasal تکمیل شده با مکمل B27 در رقتهای بالاتر از 310 میکرومول مشاهده شد. سمیت در محیط کشت DMEM/F12 افزایش یافت، به ترتیبی که در رقتهای 155 و 310 میکرومول رشد سلول 40 و 85 درصد کاهش یافت (05/0P<). ژنریکهای مختلف دارو سمیت برابری بر سلولهای PC12 اعمال کردند. تمایز سلول PC12 القاء شده با NGF در رقتهای توکسیک دارو نیز کاهش یا افزایش نیافت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه دلیل سمیت دیکلوفناک بر سلولهای عصبی را از طریق تداخل در رشد سلولی و نه تمایز سلولی معرفی میکند. تفاوت سمیت سلولی دیکلوفناک در دو محیط کشت، با توجه به این که مکمل B27 دارای چندین ترکیب آنتیاکسیدان است، استرس اکسیداتیو را به عنوان یکی از مکانیسمهای سمیت دارو پیشنهاد میکند.
دکتر سکینه محمدیان، حمیرا خدام، دکتر محمودرضا نعمت اللهی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : اگرچه کوتاهی قد در اکثر موارد ناشی از علل فیزیولوژیک میباشد، اما ممکن است نشانهای از یک بیماری مهم و قابل درمان نیز باشد. بنابراین تشخیص آن قبل از بسته شدن اپیفیز استخوان حائز اهمیت فراوانی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین علل کوتاهی قد کودکان در شهر گرگان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 100 کودک 14-6 ساله کوتاه قد طی سال 1384 صورت گرفت. مشخصات دموگرافیک کودکان، سابقه بیماریهای کودک و خانواده، سابقه نارسی و آزمایشات خونی، تست تحریک هورمون رشد، معاینه فیزیکی، گرافی مچ دست و اندکس انحراف معیار برای هر کودک ثبت گردید. دادهها پس از کدبندی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 ، آزمونهای آماری کایاسکوئر و تی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : اکثر مبتلایان به کوتاهی قد را دخترها (66درصد) با میانگین سنی 25/2+-84/10 سال تشکیل میدادند. میانگین سن استخوانی دختران 32/2+-4/8 سال بود. میانگین سن تقویمی و سن استخوانی پسران به ترتیب 32/2+-79/10 و 19/2+-89/7 سال تعیین شد. شایعترین علت کوتاهی قد به ترتیب شامل علل سرشتی (57درصد)، کمبود هورمون رشد (30درصد) و علل فامیلیان (8درصد) بود. افراد مبتلا به کمبود هورمون رشد به طور معناداری سن استخوانی پایینتر و کودکان دچار کوتاهی قد سرشتی میانگین اندکس انحراف استاندارد (SDS) بالاتری داشتند (05/0P<). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کمبود هورمون رشد از علل مهم و شایع پاتولوژیک کوتاهی قد در کودکان است، لذا توصیه میشود، در تمامی اطفال مبتلا به کوتاهی قد پس از رد علت سرشتی و فامیلیال، تست تحریکی هورمون رشد به منظور تشخیص سریعتر و درمان به موقع عارضه، قبل از بستهشدن صفحه رشد اپیفیزیال انجام شود.
دکتر آرزو میرفاضلی، دکتر سیما بشارت، دکتر آناهیتا راشدی، محمدرضا ربیعی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : شاخصهای رشد نمادی تصویری از رشد جسمی کودک است و خدمات نظام بهداشتی اولیه، شامل پایشها و مراقبتهای دوران شیرخواری براساس آن به کودک و خانواده ارائه میگردد. مطالعه حاضر به منظور به دست آوردن شاخصهای رشد بدو تولد در نوزادان سالم تک قل متولد شده در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی کلیه نوزادان تک قل و فاقد ناهنجاری مادرزادی بین 42-25 هفتگی بارداری در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان طی مهر و آبان سال 1382 بررسی شدند. شاخصهای رشد بدو تولد شامل دورسر، قد و وزن 1011 نوزاد ثبت شد. سن حاملگی براساس جدول بالارد تعیین گردید. پس از ورود دادهها به نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون کای دو،T-test و Correlation Bivariate انجام شد. یافتهها : میانگین سن حاملگی نوزادان مورد بررسی (SD+-) 1.72+-39.86 هفته بود. 2/3 درصد نوزادان نارس (کمتر از 37 هفته)، 4/4 درصد نوزادان کموزن و 69/0درصد بسیار کموزن محسوب میشدند. همبستگی بین شاخصهای رشد با سن حاملگی و با یکدیگر مثبت بود (P<0.05). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و پایینتر بودن شاخصهای قد و وزن نسبت به سایر مناطق ایران و جهان، به نظر میرسد که بررسیهای بیشتری به صورت طولی و مقطعی برای تعیین شاخصهای منطقهای و کشوری مورد نیاز است.
اصغر محمدپوراصل، محمد حسن صاحبی حق، فاطمه رستمی، الهه سیدرسولی، حسین اکبری، مهناز جبرئیلی، ماهنی موسوی پور شیری فرد، سارا ایمان پور،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : رشد کودکان در دو سال اول زندگی با عواملی نظیر مشخصات دموگرافیک، مراقبتهای دوران بارداری و وضعیت تغذیه ارتباط دارد. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مرتبط با رشد نامطلوب کودکان 6 تا 24 ماهه در شهر تبریز انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی 233 کودک با رشد نامطلوب (گروه مورد) و 412 کودک با رشد مطلوب (گروه شاهد) به صورت غیرتصادفی از پنج مرکز بهداشتی و درمانی طی سال 1386 بررسی شدند. پرسشنامهای شامل سؤوالاتی در خصوص مشخصات دموگرافیک، سابقه باروری و وضعیت تغذیه کودک از طریق مصاحبه با مادران کودکان تکمیل گردید. ارتباط عوامل مختلف با رشد نامطلوب کودکان با استفاده از رگرسیون لجستیک در نرمافزارهای SPSS-14 و EPI-Info 2000 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بیمار شدن کودک در فاصله دو نوبت مراجعه (OR=4.23, 95% CI: 2.95-6.07, P<0.001)، ناخواسته بودن بارداری (OR=1.87, 95% CI: 1.20-2.93, P<0.006) ، جنس مؤنث (OR=1.51, 95%CI: 1.05-2.17, P<0.025) ، وزن کم هنگام تولد (OR=1.0, 95% CI: 0.99-1.01, P<0.097) و داشتن اختلاف خانوادگی (OR=1.22, 95% CI: 1.01-1.47, P<0.045) با رشد نامطلوب کودکان ارتباط داشت. نتیجهگیری : با توجه به یافتههای این مطالعه استفاده از روشهای مطمئن پیشگیری از بارداری و کمک به کاهش بارداریهای ناخواسته، آموزش والدین در باره تغذیه کودکان بهویژه در دوران بیماری کودکان و ارائه مشاوره در کاهش اختلاف خانوادگی برای ارتقای سلامت کودکان پیشنهاد میگردد.
سیدرضا هاشمی، هما داودی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
استفاده از آنتیبیوتیکها در حیوانات اهلی، به عنوان محرک رشد و سلامت (AGPs) از اواسط دهه 1950 به بعد مورد توجه قرار گرفت. این آنتیبیوتیکها به عنوان افزودنیهای خوراکی در مقادیر بسیار پایین (5 تا 20 قسمت در میلیون) برای ممانعت از رشد جمعیت میکروبی بیماریزا موجود در دستگاه گوارش و بهبود رشد و عملکرد حیوانات اهلی مورد استفاده قرار گرفتند. مصرف نسبتاً گسترده و جهانی آنتیبیوتیکها در صنعت دامپروری، باعث ایجاد مقاومتهای آنتیبیوتیکی در باکتریها، واکنشهای آلرژیک در افراد حساس و خطرات مسمومیت مستقیم با این داروها و تهدید سلامت مصرفکنندگان شده است. ممنوعیت استفاده از آنتیبیوتیک از سال 2006 به عنوان محرک رشد و سلامت باعث گردید تا محققان جهان همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آنتیبیوتیکها باشند. تحقیقات گسترده در مورد این جایگزینها از دهه قبل آغاز گردیده است و میتوان به بعضی از این جایگزینها از قبیل پروبیوتیکها، پربیوتیکها، سینبیوتیکها، یونوفرها، اسیدی فایرها و اسیدهای آلی و جدیداً به گیاهان دارویی و فایتوژنیکها اشاره کرد. مطالعه حاضر به ارزیابی این ترکیبات بهویژه گیاهان دارویی و مکانیسم عمل آنها به عنوان محرکهای جدید رشد و سلامت در حیوانات اهلی پرداخته است.
قدرت اله فلسفی نیا، دکتر محمدتقی قربانیان، دکتر تقی لشکر بلوکی، دکتر محمود اله دادی سلمانی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : همکشتی سلولهای بنیادی یکی از روشهای مورد استفاده محققین علم سلولدرمانی است. با این روش میتوان باعث بهبود شرایط کشت و تمایز بهتر سلولهای بنیادی شد. عوامل رشد عصبی، مولکولهایی هستند که نقشهای بسیار حیاتی در بقاء، تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی دارند. این مطالعه به منظور ارزیابی بیان عوامل نوروتروفیک یا رشد عصبی و سرعت تکثیر سلولهای بنیادی عصبی (Neural Stem Cells: NSCs) در همکشتی این سلولها با سلولهای بنیادی مزانشیمی (Mesenchymal Stem Cells: MSCs) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار در دانشکده زیستشناسی دانشگاه دامغان انجام شد. سلولهای NSC و MSC از موشهای صحرایی استخراج شدند. برای جداسازی NSCs ، ناحیه شکنج دندانهای هیپوکامپ برداشته شد. پس از هضم مکانیکی و آنزیمی، توده سلولی در محیط DMEM/F12 حاوی FBS کشت داده شد. برای جداکردن MSCs مغز استخوان، استخوانهای فمور و تیبیا تخلیه و در محیط فوقالذکر کشت داده شد. همکشتی NSCs با MSCs در ظرف ترانسول و در محیط DMEM/F12 حاوی FBS انجام شد. تعیین هویت سلولی، سرعت تکثیر و نیز بیان عوامل نوروتروفیک (CNTF, BDNF, GDNF, NT-3) به ترتیب با روشهای ایمنوسیتوشیمی، هموسایتومتر و RT-PCR انجام گردید. یافتهها : مقایسه نیمه کمی بیان عوامل نوروتروفیک بین گروههای NSC همکشتی و NSCs که به تنهایی (کنترل) کشت شده بود؛ تفاوتی نشان نداد؛ ولی نتایج نشان داد که الگوی بیان NTFs (neurotrophins) در NSCs و MSCs مشابه یکدیگر هستند. تکثیر NSCs در شرایط همکشتی بهطور معنیداری افزایش یافت (P<0.05).
شادمهر میردار، مریم جراحی، مهدی هدایتی، اکبر حاجی زاده، غلامرضا حمیدیان،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : کلیهها با بافت غنی از عروق خونی، نقش اساسی در حفظ هموستاز بدن دارند. عامل رشد آندوتلیال عروقی (Vascular endothelial growth factor: VEGF) در توسعه عروقی برای رشد و تمایز اندامها در دوره زندگی جنینی و دوران رشد پس از تولد ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره شنای تمرینی موشهای باردار بر سطح VEGF بافت کلیه زادههای موش انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 16 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انجام شد. موشها پس از یک هفته آشنایی با محیط جدید و دو هفته آشنایی با تمرین شنا و سپس بارداری به دو گروه شنا و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شنا 5 روز در هفته و هر روز یک جلسه بود که از روز اول بارداری با زمان 30 دقیقه شروع شد و با افزایش 5 دقیقه در هر جلسه طی مدت دو هفته به تدریج تا 60 دقیقه در هر جلسه افزایش یافت. این زمان تا آخرین جلسه تمرین شنا، ثابت ماند. نمونهگیری از بافت کلیه زادههای موشها (8 نوزاد از هر گروه) دو روز پس از تولد انجام گردید. سطح VEGF بافت کلیه با استفاده از روش ELISA تعیین شد. یافتهها : میانگین سطح VEGF بافت کلیه نوزادان گروه مداخله شنا (133.13 pg/ml) به صورت معنیداری در مقایسه با گروه کنترل (48.19 pg/ml) افزایش یافت (P<0.05). نتیجهگیری : تمرین شنای استقامتی موش صحرایی در دوران بارداری باعث افزایش سطح VEGF بافت کلیه زادههای آنان میگردد.
مریم سیاسرکرباسکی، مریم طهرانی پور، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : عوامل نوروتروفیک باعث افزایش بقا و رشد نورونها شده و بیان آنها در پاسخ به آسیب عصب تغییر مییابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ترمیمی فراکسیونهای انبوتانول، اتیلاستات، آبی و هیدروالکلی عصاره گیاه بابونه از طریق بیان ژن عامل رشد عصب پس از ضایعه عصب سیاتیک موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی در 6 گروه 6 تایی قرار گرفتند. گروهها شامل کنترل، کمپرسیون، کمپرسیون + عصاره هیدروالکلی، کمپرسیون + فراکسیون انبوتانول، کمپرسیون + فراکسیون اتیلاستات و کمپرسیون + فراکسیون آبی با دوز mg/kg/bw 75 بودند. در گروه کنترل پس از بیهوش کردن موشها، عضله در محل عصب سیاتیک بدون آسیب عصب شکافته شد و در گروه کمپرسیون و گروههای تیمار عصب سیاتیک پای راست به مدت 60 ثانیه تحت کمپرسیون قرار گرفت. اولین تزریق عصاره به صورت داخل صفاقی بلافاصله بعد از کمپرسیون عصب و دومین تزریق 7 روز بعد انجام گردید. پس از 28 روز از نخاع قسمت کمری نمونهبرداری شد و Total RNA استخراج و cDNA سنتز گردید. سپس تغییرات بیان ژن عامل رشد عصب در نمونههای بدون تیمار و تیمار با فراکسیونهای عصاره با روش ctΔ و دستگاه Real Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها : میزان بیان ژن عامل رشد عصب در عصب سیاتیک گروه کمپرسیون نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). همچنین میزان بیان ژن عامل رشد عصب گروههای تیمار با عصاره هیدروالکلی، فراکسیون انبوتانول ، فراکسیون اتیلاستات و فراکسیون آبی در مقایسه با گروه کمپرسیون افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). در میان تیمارها، عصاره هیدروالکلی نسبت به سایر فراکسیونها دارای اثرات بیشتری بود.
نتیجهگیری : اثر نوروپروتکتیوی عصاره سرشاخههای گیاه بابونه میتواند ناشی از افزایش بیان ژن عامل رشد عصب باشد.
معصومه حبیبیان، ناصرالدین صبحی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : پیری با آنژیوژنز آسیبدیده، گلومرواسکلروز و افزایش ابتلا به آسیب نفروتوکسیک همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مستقل و ترکیبی تمرین هوازی شنا و عصاره سیر بر سطح کلیوی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و عامل رشد تبدیل بتا -1 (TGF-β1) در موشهای صحرایی پیر انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر پیر (50-48 هفتهای) از نژاد ویستار به صورت تصادفی در گروههای کنترل، شم، تمرین هوازی، عصاره سیر (2.5 g/kg/bw) و تمرین هوازی + عصاره سیر (2.5 g/kg/bw) قرار داده شدند. حیوانات با تمرین شنا به مدت 60 دقیقه، 3 روز در هفته به مدت 8 هفته ورزش داده شدند. سطح کلیوی VEGF و TGF-β1 به روش الایزا تعیین شد.
یافتهها : 8 هفته تمرین شنا، مصرف مکمل سیر و ترکیبی از دو مداخله با افزایش معنیدار سطح VEGF و کاهش معنیدار TGF-β1 در بافت کلیه موشهای پیر همراه بود (P<0.05). بین اثر مستقل و ترکیبی این مداخلهها بر سطح TGF-β1 و VEGF کلیوی موشهای پیر تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری : بهنظر میرسد بخشی از اثر حفاظتی تمرین منظم شنا، مصرف مکمل سیر و ترکیبی از دو مداخله بر فرایند پیری کلیه به توانایی این مداخلهها در کاهش TGF-β1 و تنظیم مثبتVEGF مربوط است.
محمدرضا حامدی نیا، زینب فیروزه، امیرحسین حقیقی، سعید رمضانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش هزینه انرژی در پیشگیری و درمان چاقی و کاهش عوارض آن میتواند از طریق تحریک عوامل مرتبط با قهوهای شدن بافت چربی سفید صورت گیرد که آیریزین و FGF21 ازجمله این عوامل هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته تمرینات تناوبی سنگین و سبک بر سطح آیریزین و عامل رشد فیبروبلاست 21 (FGF21) زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 35 زن دارای اضافه وزن و چاق (سن 3.58±39.8 سال و شاخص توده بدن 3.37±27.1 کیلوگرم بر متر مربع) از بین شرکت کنندگان در فراخوان انجام شد. شرکتکنندگان بهطور تصادفی ساده در سه گروه تمرین تناوبی سنگین (12نفر)، تمرین تناوبی سبک (12نفر) و گروه کنترل (11نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرینات تناوبی سنگین و سبک به مدت 25 تا 60 دقیقه در هر جلسه و سه جلسه در هفته بود. قبل و بعد از دوره تمرینی برای اندازهگیری شاخصهای آیریزین و FGF21 سرمی از همه آزمودنیها درحالت ناشتا خونگیری شد.
یافتهها: ﺳﻄح FGF21 ﺳﺮﻣﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺲ از 12ﻫﻔﺘﻪ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﻨﺎوﺑﻲ ﺳﻨﮕﻴﻦ در مقایسه با گروه کنترل اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺖ (P<0.05). در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮی در ﺳﻄح آﻳریزین ﺳﺮﻣﻲ ﻣﺘﻌﺎﻗﺐ ﻫﺮ دو ﻧﻮع ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﻨﺎوﺑﻲ ﺳﻨﮕﻴﻦ و سبک در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین درﺻﺪ ﭼﺮﺑﻲ ﺑﺪن، ﻧﺴﺒﺖ دور ﻛﻤﺮ ﺑﻪ دور ﻟﮕﻦ و BMI آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎی ﮔﺮوهﻫﺎی ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﻨﺎوﺑﻲ ﺳﺒﻚ و ﺳﻨﮕﻴﻦ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﮔﺮوه ﻛﻨﺘﺮل ﻛﺎﻫﺶ آماری ﻣﻌﻨﻲداری یافتند (P<0.05). VO2max دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: 12هفته تمرین تناوبی سبک و سنگین بدون تغییر در سطح سرمی آیریزین، تاثیر مطلوبی بر افزایش VO2max و بهبود ترکیب بدن داشت. همچنین تمرین تناوبی سنگین باعث افزایش معنیدار FGF21 میشود که میتواند از طریق قهوهای کردن بافت چربی سفید در کاهش وزن موثر باشد.
هدی رادمنش، مریم طهرانی پور، آمنه سازگارنیا،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان میتواند به قسمتهای دورتری از بدن از طریق سیستم لنفاتیک یا جریان خون گسترش یابد. آنژیوژنز یک گام اساسی در انتقال تومورها از حالت خفته به بدخیم است. گیاه مریم گلی آذربایجانی متعلق به خانواده نعنا است. گونههای Salvia در طب سنتی ایران علیه عفونتهای مختلف، درمان بیماریهای التهابی و سرطان بهکار رفته است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی برگ گیاه مریم گلی (Salvia atropatana) روی مدل تومور زیرجلدی کارسینومای کولون CT26 موش نر نژاد BALB/c انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 18 سر موش نر نژاد BALB/c انجام شد. به منظور القای کارسینومای کولون سلولهای CT26 به صورت زیرجلدی در ناحیه لومبار راست موشها تزریق شد. زمانی که اندازه تومور به 50±350 میلیمترمکعب رسید؛ 18 سر موش بهطور تصادفی به 3 گروه 6 تایی (یک گروه کنترل و دو گروه تیمار) تقسیم شدند. برای گروه کنترل تیماری صورت نگرفت. به گروههای تیمار اول و دوم به ترتیب روزانه 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره آبی گیاه مریم گلی آذربایجانی به مدت 14 روز تزریق شد. برای پیگیری اثرات درمانی، پارامترهای میزان توقف در رشد تومور، تغییرات حجم نسبی و زمان دوبرابر شدن حجم تومورها ارزیابی گردید. پس از قربانی شدن حیوانات در پایان روز چهاردهم، تومورها برای ارزیابی بافتشناسی اتوپسی شدند.
یافتهها: حجم نسبی تومور در گروه تیمار اول 14.7±216.3 ، تیمار دوم 7.5±174.9 در مقایسه با گروه کنترل 5.2±322.5 کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). کاهش آماری معنیداری در میانگین دانسیته تعداد عروق در واحد سطح در دو گروه تیمار نسبت به نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). همچنین نتایج هیستولوژیک کاهش تراکم سلولها و مقاطع عروق در دو گروه تیمار را نسبت به گروه کنترل نشان داد.
نتیجهگیری: عصارههای آبی گیاه مریم گلی آذربایجانی در دوزهای 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن فعالیت آنتیآنژیوژنز و اثرات مهارکنندگی قابل توجهی علیه رشد سلولهای کارسینومای کولون رده CT26 نشان دادند.
سید هادی سیدی، رامبد خواجه ای، امیر رشید لمیر، محمدرضا رمضانپور، جمشید مهرزاد،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ﺗﻤﺮﻳﻨﺎت ورزشی در ﺑﻴﻤﺎران ﻗﻠﺒﻲ ﭘﺲ از ﻋﻤﻞ ﺑﺎی ﭘﺲ ﺷﺮﻳﺎن ﻛﺮوﻧﺮ (coronary artery bypass grafting: CABG) ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺒﻮد عملکرد قلبی عروقی از طریق افزایش چگالی مویرگی عضله قلبی ﻣﻲﺷﻮد. فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF) و فاکتور-1 مشتق از سلول استرومایی (SDF1) نقش مهمی در آنژیوژنز و تکثیر و تمایز سلولی دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی-هوازی بر سطوح فاکتور-1 مشتق از سلول استرومایی و فاکتور رشد مشتق از پلاکت در بیماران بایپس عروق کرونر انجام شد.
روش بررسی: در اﻳﻦ کارآزمایی بالینی 24 ﺑﻴﻤﺎر ﻗﻠﺒﻲ تحت عمل جراحی CABG ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﻴﺮی در دﺳﺘﺮس و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﻪﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ در دو ﮔﺮوه ١2 ﻧﻔﺮی ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ و ﻛﻨﺘﺮل قرار گرفتند. ﮔﺮوه ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﻣﺪت ﻫﺸﺖ ﻫﻔﺘﻪ و ﻫﻔﺘﻪای ﺳﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﭘﺮوﺗﻜﻞﻫﺎی ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺗﻤﺮﻳﻨﻲ ﻫﻮازی و ﻣﻘﺎوﻣﺘﻲ را اﺟﺮا ﻛﺮدﻧﺪ. ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻤﺮﻳﻨﻲ ارزﻳﺎﺑﻲﻫﺎی ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺑﺪﻧﻲ و ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﻴﺮی ﺧﻮﻧﻲ برای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. به منظور اندازهگیری PDGF و SDF1 از روش آزمایشگاهی الایزا استفاده شد.
یافتهها: میزان PDGF در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری داشت (P<0.05) اگرچه میزان SDF1a در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت؛ اما این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: اجرای ﻫﺸﺖ ﻫﻔﺘﻪ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺑﺎزﺗﻮاﻧﻲ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺑﺎ تغییر در ﻣﻘﺎدﻳﺮ ﭘﻼﺳﻤﺎیی PDGF در ﺑﻴﻤﺎران CABG ﺑﺎﻋﺚ ارﺗﻘﺎء ﺳﺎزﮔﺎریﻫﺎی ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ ﻣﻄﻠﻮﺑﻲ در ﺳﻼﻣﺖ ﻗﻠﺐ و ﻋﺮوق میﺷﻮد.
انسیه فرهیدزاده، لادن یونسی اصل، زینب صفرپور لیما، غزاله امجد، ایدا روستایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: محدودیت رشد داخل رحمی (Intrauterine growth restriction: IUGR) باعث افزایش خطر مرگ و میر و عوارض پریناتال، در مقایسه با موارد طبیعی بارداری میشود. تشخیص صحیح و دقیق آن سبب کاهش عوارض درمانی مناسب میشود. این مطالعه به منظور تعیین نسبت دیامتر SVC به آئورت در نمای 3 vessel در جنینهای با محدودیت رشد داخل رحمی در مقایسه با جنینهای دارای رشد نرمال انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 30 مادر باردار مراجعه کننده به بیمارستان اکبر آبادی با تشخیص IUGR و سن جنین بین هفتههای 25 تا 37 بارداری و 30مادر باردار با جنین سالم انجام شد. اطلاعات دموگرافیک مادران ثبت گردید. پس از بررسی وضعیت جفت، جنین و مایع آمنیوتیک، سونو کالرداپلر عروق نافی برای تشخیص قطعی IUGR، سونو کالر داپلر SVC و شریان آئورت برای تعیین میزان مقاومت موج انجام گردید.
یافتهها: میانگین قطر SVC (superior vena cava) به قطر آئورت در گروه مورد بهطور معنیداری بیش از گروه شاهد بود (P<0.05). میانگین مایع آمنیوتیک در دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: نسبت دیامتر SVC به آئورت در نمای 3 vessel میتواند در تشخیص به موقع محدودیت رشد داخل رحمی و درمان متعاقب آن به عنوان یک گزینه تشخیصی موثر و دقیق به کار رود.
سعید رمضانی، علی اصغر رواسی، سیروس چوبینه، زینب فیروزه،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تمایز بافت چربی سفید به قهوهای از طریق برخی عوامل هورمونی و غیرهورمونی میتواند با افزایش هزینه انرژی، موجب کاهش وزن و تضعیف عوارض متابولیکی افراد چاق و دارای اضافه وزن گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته تمرین تناوبی با شدتهای مختلف بر سطح سرمی عامل رشد فیبروبلاستی 21 و مایوستاتین مردان چاق و دارای اضافه وزن انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 47 مرد جوان چاق و دارای اضافه وزن با دامنه سنی 0.73±20.50 سال انجام شد. آزمودنیها بهروش تصادفی ساده در چهار گروه کنترل، تمرین تناوبی شدت کم، شدت متوسط و شدت زیاد قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل ۱۲ هفته تمرین تناوبی با شدت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 58 تا 63 درصد، 73 تا 78 درصد و 88 تا 93 درصد ضربان قلب ذخیره، در مدت زمان ۲۵ تا 63 دقیقه و سه جلسه در هفته بود. شاخصهای سرمی فاکتور رشد فیبروبلاستی ۲۱ و مایوستاتین با استفاده از نمونه خونی حالت ناشتا ۴۸ ساعت قبل و بعد از برنامه تمرینی با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: اجرای 12 هفته تمرین تناوبی با شدتهای مختلف به تغییر معنیدار در سطح سرمی عامل رشد فیبروبلاستی21 و مایوستاتین منجر نگردید. انجام تمرین تناوبی در شدتهای متوسط و زیاد با کاهش درصد چربی بدن و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) در مردان دارای اضافه وزن و چاق همراه بود (P<0.05).
نتیجهگیری: انجام 12 هفته تمرین تناوبی با شدت کم، متوسط و زیاد بدون تغییر در سطح سرمی عامل رشدفیبروبلاستی21 و مایوستاتین، اثر مطلوبی بر بهبود ترکیب بدن و افزایش VO2max در مردان جوان چاق و دارای اضافه وزن دارد.
لاله مودتیان، شیوا خضری، سیدمیثم ابطحی فروشانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یکی از شایعترین بیماریهای نورولوژیک است که موجب افزایش استرسهای اکسیداتیو و بروز اختلالات در سیستم دفاعی بدن میگردد. کورکومین جزء فعال زردچوبه است که دارای خواص ضدالتهابی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کورکومین بر میزان کورتیزول، کاتالاز و سطح بیان فاکتور رشد عصبی (NGF) در مدل تجربی مالتیپل اسکلروزیس القا شده انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انجام شد. انسفالومیلیت خودایمن تجربی (EAE) بهعنوان مدل تجربی بیماری MS انتخاب گردید. موشها در سه گروه 10تایی شامل گروه کنترل (سالم)، گروه مبتلا و گروه درمان با کورکومین تقسیم شدند. بیماری توسط ایمنسازی موشهای صحرایی با نخاع هموژنیزه شده خوکچه هندی و ادجوانت کامل فروند القاء شد. سپس حیوانات ایمنشده در دو گروه مبتلا و درمان با کورکومین قرار گرفتند. درمان با کورکومین (100 میلیگرم بر کیلوگرم روزانه) از روز دوازدهم بعد از ایمنسازی، همزمان با بروز اولین علایم ناتوانی نورولوژیک (اختلال در حرکت دم) در حیوانات آغاز شد. درمان تا 24 روز بعد از ایمنسازی ادامه یافت. همزمان گروه مبتلا حلال دارو (آب مقطر) دریافت نمود. سپس وزن حیوانات، میزان هورمون کورتیزول، آنزیم کاتالاز و سطح بیان NGF در گروههای مختلف سنجیده شدند.
یافتهها: کورکومین باعث افزایش معنیدار سطح کورتیزول و بازگشت آن به سطح موشهای صحرایی سالم (P<0.05)، افزایش بیان NGF و کاهش میزان آنزیم کاتالاز نسبت به گروه مبتلا گردید (P<0.05). لازم به ذکر است که کورکومین تاثیر معنیداری بر میزان وزن طحال موشهای صحرایی تحت تیمار نداشت؛ اما تجویز کورکومین در موشهای صحرایی مبتلا به اسکلروز متعدد موجب افزایش وزن نسبت به گروه بیمار شد.
نتیجهگیری: کورکومین به دلیل کاهش اثرات مخرب آسیبهای اکسیداتیو و افزایش فاکتور رشد عصبی، میتواند در بهبود بیماری آنسفالومیلیت خودایمن تجربی مفید واقع شود.