[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74113044
h-index3317
i10-index21968
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای دیابت ملیتوس

دکتر حمیدرضا بذر افشان، دکتر محمد علی رمضانی، دکتر عارف صالحی، دکتر احمد شیرافکن، دکتر سکینه محمدیان، دکتر مهران فرج اللهی، دکتر فربد رئیس زاده، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

عوامل خطر ساز بیماری های عروقی کرونر مانند افزایش فشار خون و افزایش چربی خون در مبتلایان به دیابت قندی شایع تر از افراد طبیعی است. علاوه بر این شواهدی از اختلال عملکرد تیرویید به صورت افزایش سطح سرمی هورمون محرک تیرویید (TSH) و کاهش هورمون های تیرویید T3 در مبتلایان به دیابت نوع 2 به دست آمده است. این بررسی با 210 بیمار دیابتی سرپایی درکلینیک دیابت مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. پس از اخذ شرح حال و اندازه گیری فشار خون، قد و وزن، مقادیر آزمایشگاهی کلسترول تام، تری گلیسرید، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و هورمن های تیرویید شامل T3 – T4 و TSH اندازه گیری شد. بیماران بسته به میزان HbA1c به دو گروه دارای کنترل مناسب دیابت (HbA1c)و کنترل نامناسب (HbA1c≥8) تقسیم شدندو یافته های مربوط به آنها با هم مقایسه شد. نمایه توده بدن (BMI) در افراد مورد بررسی kg/m228±5.9بود و در 35 درصد افراد، چاقی به صورت BMI بالای 30 دیده شد. در 65 درصد افراد مورد بررسی، افزایش چربی خون، و در 38 درصد موارد، افزایش فشار خون دیده شد. در 30 درصد موارد نیز گواتر مشاهده شد. کم کاری تیرویید تحت بالینی در 13 درصد، کم کاری تیرویید بالینی در 4 درصد و پرکار تیرویید بالینی 0.5 در صد از بیماریان دیده شد. از مجموع 27 بیمار مبتلا به کم کاری تیرویید، در 24 نفر سطح HbA1c بالای 8 بود. میانیگین HbA1c در این افراد 2.5± 11و در گروه دیابتی بدون کم کاری تیرویید 2.4± 9 بود. P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و P<0.05) ،0.3 r =) رابطه معنی دار داشت. همبستگی معنی داری بین TSH و HbA1c P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و نمایه توده بدنP<0.05) ،0.15 r =)، نمایه توده بدن TSH P<0.05) ،0.14 r =) دیده شد. در این بررسی، علاوه بر افزایش بروز عوامل خطر ساز بیماری عروق کرونر، بین گواتر و اختلال عملکرد تیرویید و کنترل سوخت و ساز (متابولیک) دیابت رابطه معنی دار دیده شد. توصیه می شود تشخیص اختلال عملکرد تیرویید در بیماران دیابتی پس از تثبیت وضعیت سوخت و ساز صورت گیرد.
دکتر منوچهر اشرف پور، دکتر حمید سپهری، دکتر افسانه الیاسی، دکتر رضا صغیری، جواد فحانیک بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : نقش کانال‌های‏ یونی‏ به‌طور فزاینده‌ای‏ در پاتوژنز بیماری‏ها مورد توجه قرار گرفته است و در این میان کانال‌های‏ کاتیونی اهمیت ویژه‌ای دارند. دیابت ملیتوس بیماری‏ شایعی‏ است که ایجاد آن را به اختلال عملکرد کانال‌های‏ یونی‏ نسبت داده‌اند؛ ولی‏‏ مشخص نیست که در دیابت چه تغییری‏ در کانال‌های‏ یونی‏ ارگانل‌های‏ داخل سلولی‏‏ اتفاق می‏‌افتد. این مطالعه به منظور ارزیابی ویژگی‌های فعالیت تک‌کانال کاتیونی شبکه آندوپلاسمی هپاتوسیت موش‌های صحرایی دیابتی‌شده با استرپتوزوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی با استفاده از موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±190 گرم در دو گروه کنترل و دیابتی انجام شد. موش‌ها با تزریق یک دوز mg/kg 65 استرپتوزوسین (STZ) داخل صفاقی دیابتی شدند. استخراج وزیکول‌های شبکه آندوپلاسمی از طریق خارج کردن کبد موش صحرایی و هموژنیزه نمودن آن و سپس با انجام مراحل مختلف اولتراسانتریفیوژ صورت گرفت. غشاء دو لایه لیپیدی با استفاده از فسفاتیدیل‌کولین و بر روی‏ منفذی‏ به‌قطر 250 میکرومتر که بین دو محفظه cis و trans قرار داشت؛ تشکیل ‌شد. الحاق وزیکول‌های RER در BLM با سوزن دندانپزشکی و با لمس ملایم و ظریف غشاء انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل برخی از ویژگی‌های الکتروفیزیولوژیک فعالیت کانال از نرم‌افزار PClamp9 و آزمون آماری من‌ویتنی استفاده گردید. یافته‌ها : در گروه دیابتی دامنه جریانات عبوری از کانال در ولتاژهای بالاتر از 30+ میلی‌ولت در مقایسه با گروه کنترل تغییر آماری معنی‌داری پیدا نکرد؛ اما احتمال بازبودن کانال (Po) در این گروه به‌طور قابل توجهی کاهش یافت (P<0.05). تغییر شدیدتر فعالیت کانال مورد مطالعه در ولتاژهای پایین‌تر از پتانسیل معکوس دیده شد و علاوه بر افزایش آماری معنی‌دار Po کانال (P<0.05)، دامنه جریان کانال نیز به‌طور معنی‌داری کاهش نشان داد (P<0.05). میانگین دامنه جریان و احتمال باز بودن کانال در ولتاژ 40+ میلی‌ولت در گروه کنترل به‌ترتیب 2.14±17 پیکوآمپر و 0.01±0.68 که در گروه دیابتی به 2.5±18.5 و (P<0.05) 0.03±0.26 رسید؛ ولی در ولتاژ 10- میلی‌ولت متوسط دامنه جریان و Po کانال در گروه کنترل به‌ترتیب 2.14±-22.3 پیکوآمپر و 0.1 بود که در گروه دیابتی این مقادیر 0.08±13.1- و 0.03±0.62 تعیین شد. نتیجه‌گیری : به‌نظر می‌رسد که کانال کاتیونی RER در تغییرات متابولیکی ناشی از دیابت قندی دچار تغییرات می‌شود و احتمالاً دیابت از طریق ایجاد استرس‌های متابولیسمی سبب تغییر رفتار و نحوه باز و بسته شدن کانال کاتیونی RER می‌گردد.
ملیحه آهویی، دکتر غلامحسن واعظی، دکتر حمید کلالیان مقدم، فاطمه علم الهدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری دیابت منجر به بروز اختلالات شناختی، یادگیری و حافظه‌ای می‌شود. پالماتین هیدروکلراید، آلکالوئیدی ایزوکینولین است که دارای آثار فارماکولوژیکی متعدد از جمله اثر ضددیابت و آنتی‌اکسیدان است. این مطالعه به منظور تعیین اثر پالماتین هیدروکلراید بر اختلالات شناختی موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 40±240 gr انجام شد. موش‌ها به‌طور تصادفی به چهار گروه 8 تایی کنترل دیابتی، دیابتی تیمار شده با پالماتین‌هیدروکلراید، کنترل سالم و غیردیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل‌صفاقی استرپتوزوتوسین با دوز 55 mg/kg القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار روزانه با پالماتین‌هیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/bw به مدت شش هفته به صورت زیرجلدی انجام گردید. با نمونه‌گیری از سیاهرگ دمی میزان قند خون در هفته‌های 1 ، 3 ، 5 و 7 پس از تزریق استرپتوزوتوسین سنجش شد. در پایان، گروه‌ها با آزمون‌های رفتاری شناخت فضایی (spatial recognition) و شناخت اجسام (objective recognition) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با نرم‌افزار آماری prism-5.0 و آزمون‌های one way ANOVA و Tukeyتجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در آزمون شناخت فضایی، تعداد ورود حیوان به بازوی جدید Y maze در گروه دیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید در هر دو هفته ششم و هفتم افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی داشت (P<0.05). تعداد ایستادن در بازوی جدید نیز در هفته ششم و هفتم افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی نشان داد (P<0.05). در آزمون شناخت اجسام نیز گروه دیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید، در تعداد بررسی جسم جدید، افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی نشان دادند (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز پالماتین هیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/bw روزانه به مدت شش هفته منجر به بهبود اختلالات شناختی از جمله حافظه و یادگیری در موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین می‌شود.
ملیحه آهویی، غلامحسن واعظی، حمید کلالیان مقدم،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:بیماری دیابت منجربه بروز اختلالات حرکتی می‌شود. پالماتین هیدروکلراید، آلکالوئیدی ایزوکینولین است که دارای خواص ضددیابتی و آنتی‌اکسیدانی است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر پالماتین هیدروکلراید بر عملکرد حرکتی موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی در چهار گروه کنترل، غیردیابتی تیمارشده باپالماتین هیدروکلراید، دیابتی و دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید قرار گرفتند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین با دوز 55 mg/kg/bw القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با پالماتین هیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/day به مدت شش هفته و به صورت زیرجلدی انجام گردید. سطح سرمی گلوکز سرم خون در هفته‌های 1 ، 3، 5 و 7 پس از تزریق استرپتوزوتوسین سنجش شد. در پایان مطالعه حیوانات با استفاده از آزمون‌های حرکتی y mazeطی 8 دقیقه، بارفیکس (grip-traction) و سطح شیب‌دار (inclined plane) ارزیابی شدند. یافته‌ها :در آزمون Y maze تعداد ورود حیوان به بازوها در گروه دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی داشت (P<0.05). در آزمون بارفیکس و سطح شیب‌دار نیز گروه دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی نشان داد (P<0.05). نتیجه‌گیری : تجویز پالماتین هیدروکلراید به مدت شش هفته منجر به بهبود اختلالات حرکتی در موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین گردید.
ساناز سالار آملی، حمیدرضا جوشقانی، سیداسحاق هاشمی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

سلنیوم یک ماده معدنی ضروری است که به طور طبیعی در خاک، آب و برخی مواد غذایی یافت می‌شود. امروزه سلنیوم به عنوان آنتی‌اکسیدان، یکی از عناصر ضروری در بدن انسان به شمار می‌رود. اگرچه بدن انسان روزانه به مقدار کمی از سلنیوم نیاز دارد؛ اما مطالعات اخیر نشان داده‌اند که همین مقدار کم سلنیوم برای حفظ عملکرد طبیعی بدن ضروری است. انتخاب دوز مطلوب مصرف سلنیوم امری دشوار است و با توجه به مطالعات متعددی که در این بررسی انجام شده؛ به‌نظر می‌رسد که مکمل روزانه 31.5 تا 200 میکروگرم سودمند باشد. مقالات منتشر شده در پایگاه‌های اطلاعاتیPubMed ، Web of Science، Google Scholar و SCOPUS بر اساس کلیدواژه‌های سلنیوم، اکسیدان، آنتی‌اکسیدان، دیابت، سرطان، سمیت، بیماری قلبی و بیماری کبدی غربال و جمع‌آوری شدند. این واژه‌های کلیدی به خاطر نقش آنتی‌اکسیدانی سلنیوم و همچنین نقش پررنگ اکسیداسیون در پیشرفت این بیماری‌ها انتخاب شدند. از تعداد 150 مقاله منتشر شده در فاصله زمانی 20 ساله طی سال‌های 2000 تا 2020 استفاده گردید. مطالعاتی که در زمینه نانوسلنیوم‌ها، مکمل‌های غیرخوراکی و بیماری‌های ناشی از عوارض بیماری زمینه‌ای سندرم متابولیک ایجاد شده بودند؛ از مطالعه خارج شدند و در نهایت تعداد 121 مقاله وارد مطالعه گردید. تعداد محدودی از مطالعات نشان داده که بیماران مبتلا به اختلالات متعدد، ممکن است نسبت به افراد سالم نیاز به مصرف دوز بالاتری از سلنیوم (82.4-200 میکروگرم) داشته باشند. در این مطالعه، نقش آنتی‌اکسیدانی سلنیوم در اختلالات متابولیک مزمن از جمله هیپرلیپیدمی و هیپرگلیسمی و برخی سرطان‌ها بررسی شده است. همچنین اهمیت بالینی کمبود سلنیوم در بیماری‌های متابولیک و نیز مشاهدات بالینی و تجربی در مورد اثر مکمل‌های غذایی سلنیوم در درمان بیماری‌های متابولیک مزمن مانند دیابت، آرتروسکلروزیس و سرطان‌ها به‌طور خلاصه ذکر شده است. به‌علاوه سمیت و دوز توصیه شده سلنیوم مورد بحث قرار گرفته است.


سیده فاطمه فاطمی، سیدعبدالله هاشم ورزی، مینو دادبان شهامت، امین فرزانه حصاری،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت منجر به اختلال خونرسانی به اعصاب محیطی می‌شود. Semaphorin 3A (Sema3A) یک پروتئین دفع‌کننده عصب است که در پاسخ به هایپرگلایسمی ناشی از دیابت افزایش می‌یابد. فعالیت ورزشی و مصرف مکمل آلفالیپوئیک اسید می‌تواند نقش محافظتی را در برابر عصب‌زدایی ناشی از دیابت ایفا کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط به همراه مصرف مکمل آلفالیپوئیک اسید لیپوزومال بر بیان پروتئین Sema3A صفحه محرکه عضله نعلی موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 220-190 گرم و گروه سنی 8-6 هفته به طور تصادفی به 7 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی + مکمل، دیابتی + تمرین شدید، دیابتی + تمرین متوسط، دیابتی + تمرین شدید + مکمل و دیابتی + تمرین متوسط + مکمل تقسیم شدند. دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین (دوز mg/kg/bw 50) درون صفاقی القاء شد. پروتکل تمرین تناوبی متوسط و شدید به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته بود. آلفالیپوئیک اسید به میزان mg/kg20 در روز به‌صورت گاواژ به موش‌ها داده شد. برای بررسی بیان پروتئین Sema3A عضله نعلی از روش ایمونوهیستوشیمی استفاده شد. انسولین سرم به روش الایزا اندازه‌گیری گردید.


یافته‌ها: دیابت باعث افزایش سطح گلوکز، Sema3A و کاهش معنی‌دار سطح انسولین عضله نعلی در گروه های دیابتی نسبت به گروه سالم شد (P<0.05). تمرین تناوبی شدید و متوسط در ترکیب با مکمل، به طور معنی‌داری مقدار پایین‌تری از بیان پروتئین Sema3A نسبت به گروه دیابتی در ترکیب با مکمل نشان داد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: اگرچه تمرین تناوبی شدید و متوسط می‌تواند بیان پروتئین Sema3A عضله نعلی موش‌های دیابتی را کاهش دهد؛ اما ترکیب مکمل آلفالیپوئیک اسید با تمرین ورزشی در کاهش میزان عصب‌زدایی موثرتر است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)