[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71873389
h-index3219
i10-index22084
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
73 نتیجه برای دیابت

دکتر حمیدرضا بذر افشان، دکتر محمد علی رمضانی، دکتر عارف صالحی، دکتر احمد شیرافکن، دکتر سکینه محمدیان، دکتر مهران فرج اللهی، دکتر فربد رئیس زاده، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

عوامل خطر ساز بیماری های عروقی کرونر مانند افزایش فشار خون و افزایش چربی خون در مبتلایان به دیابت قندی شایع تر از افراد طبیعی است. علاوه بر این شواهدی از اختلال عملکرد تیرویید به صورت افزایش سطح سرمی هورمون محرک تیرویید (TSH) و کاهش هورمون های تیرویید T3 در مبتلایان به دیابت نوع 2 به دست آمده است. این بررسی با 210 بیمار دیابتی سرپایی درکلینیک دیابت مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. پس از اخذ شرح حال و اندازه گیری فشار خون، قد و وزن، مقادیر آزمایشگاهی کلسترول تام، تری گلیسرید، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و هورمن های تیرویید شامل T3 – T4 و TSH اندازه گیری شد. بیماران بسته به میزان HbA1c به دو گروه دارای کنترل مناسب دیابت (HbA1c)و کنترل نامناسب (HbA1c≥8) تقسیم شدندو یافته های مربوط به آنها با هم مقایسه شد. نمایه توده بدن (BMI) در افراد مورد بررسی kg/m228±5.9بود و در 35 درصد افراد، چاقی به صورت BMI بالای 30 دیده شد. در 65 درصد افراد مورد بررسی، افزایش چربی خون، و در 38 درصد موارد، افزایش فشار خون دیده شد. در 30 درصد موارد نیز گواتر مشاهده شد. کم کاری تیرویید تحت بالینی در 13 درصد، کم کاری تیرویید بالینی در 4 درصد و پرکار تیرویید بالینی 0.5 در صد از بیماریان دیده شد. از مجموع 27 بیمار مبتلا به کم کاری تیرویید، در 24 نفر سطح HbA1c بالای 8 بود. میانیگین HbA1c در این افراد 2.5± 11و در گروه دیابتی بدون کم کاری تیرویید 2.4± 9 بود. P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و P<0.05) ،0.3 r =) رابطه معنی دار داشت. همبستگی معنی داری بین TSH و HbA1c P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و نمایه توده بدنP<0.05) ،0.15 r =)، نمایه توده بدن TSH P<0.05) ،0.14 r =) دیده شد. در این بررسی، علاوه بر افزایش بروز عوامل خطر ساز بیماری عروق کرونر، بین گواتر و اختلال عملکرد تیرویید و کنترل سوخت و ساز (متابولیک) دیابت رابطه معنی دار دیده شد. توصیه می شود تشخیص اختلال عملکرد تیرویید در بیماران دیابتی پس از تثبیت وضعیت سوخت و ساز صورت گیرد.
دکتر محمد علی رمضانی، دکتر عارف صالحی، دکتر احمد علی شیرافکن، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر حسن آهنگر، محمدعلی وکیلی،
دوره 2، شماره 2 - ( 7-1379 )
چکیده

دیابت به عنوان یکی از بیماریهای شایع و از عوامل خطرناک و مهم در ایجاد بیماری شرائین کرونر و از جمله علل مرگ و میر و ناتوانی در بیشتر کشورهای جهان است. دیابت علاوه بر تسریع پدیده تصلب شرائین (آترواسکلروز) و دخالت در افزایش اثرات سایر عوامل خطرساز CAD، از طریق ایجاد کاردیومیوپائی نیز باعث افزایش بیماری زایی و مرگ و میر می شود. هدف این مطالعه، بررسی رابطه سطح هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) و مدت بیماری با میزان اختلال سیستولیک و دیاستولیک بطن چپ در بیماران دیابتی نوع 2 بوده است. در این بررسی کارکرد مقدار کسر جهشی بطن چپ (EF)، یا داپلرکوکاردیوگرافی رنگی هم زمان با تعیین (HbA1C) مورد ارزیابی قرار گرفت.29.5 درصد از بیماران دارای اختلال عملکرد سیستولیک و 70.5 درصد آنان واجد عملکرد طبیعی بودند. میانگین HbA1C در گروه اول 10.25 درصد، و در گروه دوم که اختلال سیستولیک بطن چپ نداشتند 9.07 درصد بود (P?0.001) از نظر اختلال دیاستولیک، 51.5 درصد عملکرد طبیعی، 3 درصد، اختلال خفیف دیاستولیک و 45.5 درصد اختلال شدید دیاستول داشتند HbA1C در گروهی که اختلال دیاستول نداشتند 9.51 و در گروهی که اختلال شدید دیاستولیک داشتند، 10.31 بوده است (p?0.001) . بررسی نشان داد که بین عملکرد سیستولیک میوکارد با نحوه کنترل دیابت و با میزان (HbA11C) همبستگی خطی و معکوس وجود دارد و فرض مستقل بودن آنها رد می شود یعنی هرچه کنترل دیابت ضعیف تر باشد میزان EF (کسر جهشی بطن چپ) کاهش می یابد. از طرفی بین عملکرد دیاستولیک بطن چپ که توسط اکوکاردیوگرافی مشخص شده با میزان کنترل قند خون بیماران دیابتی نوع 2 نسبت عکس وجود دارد. بعلاوه بین طول مدت دیابت و اختلال عملکرد سیستولیک و دیاستولیک رابطه معنی داری وجود دارد. این مطالعه نشان داد که دیابت علاوه بر این که به عنوان عوامل خطرساز مهم ایجاد بیماری کرونری (CAD) و انفارکتوس و همچنین عوارض مربوط به آن به شمار می رود، در ایجاد کاردیومیوپاتی و نهایتاً نارسایی قلب غیر وابسته به CAD و افزایش فشار خون نقش دارد.
دکتر صادق علی تازیکی، دکتر حمیدرضا بذرافشان، ناصر بهنام پور، دکتر ماتیاز پاویز،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

افسردگی یکی از بیماری های شایع روان پزشک در جهان می باشد. یکی از علل افسردگی بیماری های طبی مانند دیابت است. این مطالعه برای تعیین شیوع افسردگی در میان بیماران دیابتی و رابطه آن با سن بیمار، طول مدت دیابت، جنسیت، نوع و کنترل دیابت انجام شده است. مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که به روش مقطعی اجرا شده، و نمونه ها ، به صورت تصادفی ساده، از جامعه بیماران دیابتی سرپائی مراجعه کننده به کلینیک دیابت مرکز آموزشی - درمانی 5 آذر گرگان در سال 1379 انتخاب شدند. از میان بیماران دیابتی، 100 بیمار از گروه دیابت شیرین غیروابسته به انسولین (NIDDM) و 50 بیمار از گروه دیابت شیرین وابسته به انسولین (IDDM) به تصادف انتخاب شده و از نظر سن، جنس، میزان قند خون ناشتا و میزان هموگلوبین گلیکوزیله بررسی، وافسردگی آنها با استفاده از پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (BECK) ارزیابی شد. در این مطالعه مشخص شد 40.6 درصد بیماران دیابتی افسردگی متوسط تا شدید بالاتر از 21 دارند و بین سن بیماران و افسردگی رابطه معنادار آماری وجود دارد (P<0.014) همچنین بین طول مدت دیابت و افسردگی رابطه معنادار آماری وجود داشت (P≤0.05). به علاوه ما دریافتیم در بیماران دیابتی افسردگی تحت تاثیر جنس نمی باشد و بین نوع دیابت و بروز افسردگی رابطه معنادار آماری وجود ندارد. با توجه به مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله (Hba1c) بین افسردگی و کنترل دیابت نیز رابطه معنادار آماری وجود نداشت. این مطالعه نشان داد که افسردگی در بیماران دیابتی از جمعیت کلی جامعه شایع تر است، با افزایش سن، احتمال بروز آن بیشتر می شود و افسردگی. با طول مدت بیماری رابطه مستقیم دارد.
پروین پورعبدالهی، نیلوفر رابطی، حسین کوشاور،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

طبق شواهد موجود بیماری دیابت در زنان بیشتر از مردان بوده و با نوع چاقی و نحوه توزیع چربی ها در بدن رابطه نزدیکی دارد. علاوه بر این چاقی بالاتنه در دیابتی ها از چاقی کلی بدن (BMI) محسوس تر است. ما در یک مطالعه مورد- شاهدی، 100 نفر از زنان 60-30 ساله مراجعه کننده به کلینیک دیابت تبریز را در گروه مورد و 100 نفر دیگر را با شرایط مشابه در گروه شاهد قرار داده، آنان را برای تعیین رابطه بین چاقی بالاتنه و بیماری دیابت نوع 2 بررسی کردیم. یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر نشان داد، درصد بیشتری از زنان در گروه مورد و شاهد از نظر BMI در محدوده 29.9- 24.9 قرار داشته که 33 درصد از زنان گروه مورد و 26 درصد از زنان گروه شاهد با این نمایه به چاقی نوع 1 مبتلا بودند. میانگین BMI زنان در گروه مورد 29.57 و در گروه شاهد 28.57 بود. رابطه آماری معنی داری از نظر این نمایه بین دو گروه زنان دیده نشد. حداقل نسبت چاقی بالاتنه (WHR) در زنان گروه مورد 0.72 و در گروه شاهد 0.47 بود. در گروه مورد، 90 درصد و در گروه شاهد 74 درصد زنان دچار چاقی بالاتنه (WHR>0.8)بودند. از نظر نسبت WHR در زنان گروه کنترل و شاهد اختلاف آماری معنی داری (P=0.004)دیده نشد. چاقی بالاتنه با شاخص نسبت دور کمر به دور باسن نشان داده شده و بالا بودن این نسبت، عامل مهمی برای ابتلا افراد به دیابت نوع 2 می باشد. پیشنهاد می شود با افزایش فعالیت بدنی و رعایت رژیم غذایی در زنان از تمرکز چربی در قسمت شکم و بالاتنه پیشگیری شود.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، دکتر فرشاد روغنی دهکردی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: فراسیون سفید گیاهی است که دارای ترکیبات حفاظت کننده و آنتی اکسیدانت نظیر فلاونوئیدها می باشد و شواهدی مبنی بر اثرات هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک در صورت تجویز به صورت مکمل دارد. این مطالعه به منظور تحقیق اثر هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک تجویز خوراکی این گیاه در مدل تجربی دیابت قندی در موش های صحرایی نر مورد بررسی قرر گرفت.روش بررسی: موش های صحرایی نر به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با فراسیون، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با فراسیون تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزتوسین به میزان 60mg/kg به طور داخل صفاتی استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با فراسیون پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (6.25 درصد) را به مدت دو ماه دریافت نمودند.یافته ها: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (P<0.05)، در حالی که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون کاهش معنی داری را در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. آنالیز داده های تری گلیسیرید و کلسترول نشان داد که سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم نسبت به هفته قبل بررسی (P<0.05) نشان می دهد و سطح تری گلیسیرید در هفته هشتم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار پایین تر بود (P<0.05). به علاوه یک کاهش معنی دار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در هفته هشتم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (P<0.05).نتیجه گیری: تجویز خوراکی بخش هوایی فراسیون در مدل تجربی دیابت قندی فقط موجب کاهش معنی دار سطح تری گلیسیرید و کلسترول سرم می گردد.
نساء اصنافی، بیژن طاهری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به عوارض دیابت حاملگی، تشخیص و درمان زودرس آن می تواند بسیار با اهمیت باشد. بنابراین بیماریابی دیابت در زنان حامله در کاهش عوارض مادر و جنین اثرات مفیدی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی دیابت حاملگی بود.روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 401 زن حامله مراجعه کننده به یکی از کلینیک های مامایی شهرستان بابل انجام شد. همه بیماران پرخطر از نظر دیابت در تریمستر اول و بقیه زنان باردار در 28-24 هفته حاملگی تحت آزمایش با تست یک ساعته تحمل گلوکز (GCT) قرار گرفتند. در مواردی که GCT مختل بود (قند خون بیش از 135mg/dl پس از تجویز خوراکی 50 گرم گلوکز)، تست تحمل گلوکز (GTT) برای آنان انجام می شد و در صورتی که GTT مختل بود، تشخیص دیابت حاملگی (GDM) داده می شد.یافته ها: میانگین سنی بیماران 24.69±5.31 سال بود. 4 بیمار (یک درصد) دارای دیابت آشکار بودند. در 397 بیمار باقیمانده GCT انجام گردیدو 44 نفر (11 درصد از کل بیماران) دارای GCT مختل و 19 نفر (4.7 درصد از کل بیماران) دچار دیابت حاملگی (GDM) بودند و 26.3 درصد از بیماران دچار GDM در این بررسی علاوه بر رژیم درمانی نیاز به انسولین نیز داشتند. در ضمن بین افزایش سن و شیوع اختلال تحمل گلوکز رابطه مستقیم وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به فراونی نسبتا زیاد اختلال GCT در زنان باردار این منطقه نسبت به موارد اروپایی، انجام مطالعات وسیع تر به منظور غربالگری و تعیین شیوع دیابت حاملگی به لحاظ برنامه ریزی برای کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان پیشنهاد می گردد.
دکتر مهرداد روغنی، محبوبه آقایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : هیپرآلژزی یکی از علائم بارز دیابت قندی در میان مدت محسوب می‌شود. با توجه به وجود شواهد تحقیقاتی مبنی بر اثر ضددیابتی تره کوهی، در این بررسی اثر تجویز خوراکی این گیاه در موش‌های صحرایی دیابتی شده به وسیله استرپتوزتوسین در مراحل حاد و مزمن آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 45 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با تره کوهی، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، دیابتی و گروه دیابتی تیمار شده با تره کوهی تقسیم شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین به صورت تک دوز و داخل صفاقی به میزان mg/kg 60 استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با تره کوهی نیز پودر مخلوط شده این گیاه با غذای استاندارد موش (25/6درصد) را دریافت نمودند. پس از گذشت یک ماه بعد از اندازه‌گیری قندخون آزمون فرمالین در هر موش انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های student’s paired t-test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : نمرات درد در موش‌های دیابتی پس از گذشت یک ماه در دو فاز حاد و مزمن به دنبال تجویز کف پایی فرمالین بیشتر از موش‌های کنترل بود و درمان با تره کوهی به مدت چهار هفته موجب کاهش معنی‌دار در نمرات درد در مقایسه با گروه دیابتی در مراحل حاد و مزمن گردید (05/0P<). ضمناً با تجویز سدیم سالیسیلات به موش‌های دیابتی، کاهش معنی‌دار در نمره درد فقط در مرحله مزمن آزمون فرمالین مشاهده گردید (05/0P<). همچنین تجویز گیاه تغییر معنی‌داری در نمرات درد دو فاز آزمون فرمالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل ایجاد ننمود.

نتیجه‌گیری: تجویز خوراکی تره کوهی به مدت یک ماه موجب کاهش معنی‌دار میزان احساس درد در مدل تجربی دیابت قندی القا شده به وسیله استرپتوزوتوسین می‌شود.


صبا بشارت، دکتر سیما بشارت، دکتر رسول صلاحی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت شامل گروهی از اختلالات متابولیک شایع است که مشکلات بهداشتی فراوانی را برای فرد مبتلا و جامعه به همراه می‌آورد. میزان وقوع جهانی دیابت به دلیل افزایش شیوع چاقی و کاهش میزان فعالیت بدنی در حال افزایش است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع و بروز دیابت و عوامل دخیل در آن در شهرستان کلاله (واقع در شرق استان گلستان) بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی روی کلیه افراد بالای 30 سال روستایی مبتلا به دیابت که قبل از سال 1384 به دلیل علایم دیابت شناخته شده بودند و یا در غربالگری عمومی سال 1384 مراکز بهداشتی درمانی روستایی جمعیت بالای 30 سال (با بررسی قند پلاسما ناشتا در دو نوبت) کشف شدند، انجام شد. برای نمونه‌ها پرسشنامه‌ای حاوی مشخصات فردی تکمیل شد. سپس داده‌ها به وسیله نرم‌افزار آماری SPSS-13 وارد رایانه گردید. شاخص‌های مرکزی و پراکندگی و بروز و شیوع دیابت با توجه به کل جمعیت مورد مطالعه به دست آمد.

یافته‌ها : در این بررسی 394 فرد مبتلا به دیابت شناسایی شدند. بروز دیابت در جمعیت مورد مطالعه 6/0 درصد و شیوع آن 13/1 درصد بود. میانگین سنی افراد مورد بررسی 61/51 سال و نسبت مرد به زن 4/0 بود. میانگین BMI در افراد مورد مطالعه Kg/m²43/29 بود و در دو جنس تفاوت آماری معناداری وجود داشت (05/0P<). در بررسی قومیت افراد، اکثریت (8/72 درصد) ترکمن بودند. اکثریت افراد (2/77 درصد) بی‌سواد بوده و 8/1درصد سواد درحد دیپلم و بالاتر داشتند.

نتیجه‌گیری: شیوع و بروز دیابت در این منطقه در مقایسه با مطالعات انجام شده در سایر مناطق ایران، بسیار کمتر بود.


دکتر فرزاد نجفی‌پور، دکتر روح‌انگیز ساری سرخابی، دکتر نویده حاجی آقایی، دکتر معصومه زارعی‌زاده، دکتر امیر بهرامی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : تالاسمی ماژور یک بیماری ژنتیکی است و تجویز خون در این بیماران حیاتی می‌باشد. تجویز خون در 2 یا 3 دهه اخیر باعث افزایش طول عمر این بیماران شده است. با افزایش طول عمر، عوارض تجمع آهن در این بیماران بیشتر به چشم می‌خورد. عوارض غدددرون‌ریز که در گذشته شایع نبود، در حال حاضر یکی از مشکلات شایع در این بیماری می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی دیابت و تست تحمل گلوکز در بیماران تالاسمی ماژور 10 تا 27 ساله در تبریز انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 56 بیمار تالاسمی ماژور 27-10 ساله انجام شد. مشخصات فردی، درمان دارویی، سن شروع تزریق خون، میزان تزریق خون، سن شروع درمان با دسفرال، میزان دسفرال دریافتی، سابقه فامیلی دیابت، میزان آهن، TIBC و فریتین در پیدایش اختلالات تحمل گلوکز مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص دیابت، گلوکز ناشتای مختل و تست تحمل گلوکز مختل آزمایش FBS و OGTT انجام شد. یافته‌ها : فراوانی دیابت در این مطالعه 9/8درصد تعیین گردید. همچنین در 6/28 درصد تست گلوکز ناشتای مختل دیده شد. تست تحمل گلوکز مختل در 1/7درصد موارد تعیین شد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که علی‌رغم درمان با دسفرال در بیماران تالاسمی ماژور فراوانی دیابت، گلوکز ناشتای مختل و اختلال تحمل گلوکز در بیماران تالاسمی ماژور بالاتر از جمعیت عمومی است. بیماران تالاسمی خصوصاً در سنین بالاتر از 10 سال بایستی به طور منظم تحت بررسی غدد مترشحه داخلی قرار گیرند.
دکتر مهدی مهدی‌زاده، دکتر سیدعلی حسینی تهرانی، فیض‌الله ابراهیمی‌نیا، آناهیتا اللهی، دکتر حسن فلاح حسینی، منیره عزیزی، مهدی صادق‌زاده، شروین فاتحی قهفرخی، حامد مسعودی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : امروزه استفاده از گیاهان دارویی برای تخفیف علائم و درمان بیماری دیابت مورد توجه قرار گرفته که از جمله می‌توان به چای سبز (Camellia sinesis L.) اشاره نمود، ولی با توجه به عدم بیان دوز مناسب و متناقض بودن نتایج در مورد اثرات آن بر میزان قندخون، این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آن در دوزهای مختلف بر قندخون و کاهش وزن در موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. تعداد 8 سر از موش‌ها به‌عنوان گروه طبیعی نگهداری و به 32 سر آنها استرپتوزوتوسین با دوز 50 mg/kg محلول در نرمال‌سالین به‌ روش داخل صفاقی تزریق شد. موش‌های دیابتی به طور تصادفی در چهار گروه 8 تایی تقسیم شدند. از چهار گروه موش‌های دیابتی به سه گروه به ترتیب دوزهای 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی چای سبز محلول ده درصد (Dimethyl sulgoxide) DMSO در آب مقطر و به گروه دیابتی کنترل به‌طور مشابه محلول ده درصد DMSO در آب مقطر از طریق گاواژ روزانه به مدت 6هفته داده شد. تمام حیوانات در شروع مطالعه و هفته‌های2 و 4 و 6 بعد از شروع مطالعه از لحاظ قندخون و وزن اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی استودنت و ANOVA یکطرفه تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها : میانگین قندخون ناشتا در گروه‌های دیابتی که دوزهای مصرفی 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره چای سبز را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه دیابتی کنترل به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (p<0.5)، ولی وزن حیوانات در سه گروه دریافت کننده دوزهای مختلف عصاره کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل غیردیابتی نشان نداد.

نتیجه‌گیری:  این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی چای سبز با دوزهای مصرفی 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم سبب کاهش قندخون ناشی از دیابت می‌گردد و دوز 100 mg/kg مناسب‌ترین دوز این عصاره می‌باشد.


دکتر ناصر آقامحمدزاده، دکتر فرزاد نجفی پور، دکتر اکبر علی عسگرزاده، دکتر امیر بهرامی، دکتر میترا نیافر، دکتر مجید مبصری، دکتر مهدی امیری، دکتر لیلا بگلر،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یکی از عوامل مهم در بروز نارسایی کلیه و از مشخصه‌های این عارضه میکروآلبومینوری است. مکانیسم اصلی بروز میکروآلبومینوری چندان مشخص نیست. این مطالعه به منظور تعیین شیوع نفروپاتی دیابتی با استفاده از سنجش آلبومین ادراری در 100 بیمار دیابتی نوع 2 در بیمارستان سینای تبریز انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 100 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینای تبریز که از تاریخ 1/7/83 لغایت 1/7/84 مراجعه کرده بودند، از نظر متغیرهای فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، سن، جنس، وزن، قد و نمایه توده بدنی (BMI) در بار اول مراجعه و قندخون ناشتا، HbA1c ، میزان کراتینین خون، میکروآلبومینوری و میزان حجم و کراتینین ادراری 3 بار متوالی هر 2 ماه یک‌بار، بررسی شدند. بیماران دارای فشارخون بالای کنترل نشده، عفونت ادراری، نارسایی قلبی و هیپرلیپیدمی از مطالعه خارج شدند. یافته‌ها : شیوع نفروپاتی دیابتی 36درصد تعیین شد. همچنین درکل 3درصد بیماران دچار ماکروآلبومینوری بودند. از نظر سنی و جنسی و متغیرهای فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و کراتینین بین دو گروه دارای نفروپاتی و عدم نفروپاتی مقایسه گردید که تفاوت آشکاری در این دو گروه وجود نداشت. از نظرBMI بین دو جنس تفاوت آماری معنی‌دار وجود داشت و زنان چاق‌تر از مردان بودند (P<0.05). میانگین مدت ابتلا به دیابت در گروه مبتلا به نفروپاتی دیابتی 1/8±4/12 سال و در بیماران با عدم ابتلا به نفروپاتی 5/5±1/9 سال بود که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه دیده شد (P<0.05). اختلاف معنی‌داری در مقایسه بین دو گروه از نظر HbA1c و میزان FBS در طی سه بار اندازه‌گیری متوالی به‌دست نیامد. همچنین اختلاف معنی‌داری بین دو گروه در مورد مصرف داروهای کنترل کننده قندخون دیده نشد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که نفروپاتی در این مطالعه در مقایسه با سایر مطالعات از شیوع بالاتری برخوردار است. اگرچه تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه نفروپاتی و فاقد نفروپاتی از نظر افزایش مقادیر قندخون ناشتا، HbA1c و پرفشاری خون وجود نداشت.
دکتر زهره مظلوم، هستی انصار، دکتر فریبا کریمی، فاطمه کاظمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : شواهد فراوانی در رابطه با نقش شرایط اکسیداتیو در پیشرفت بیماری دیابت و عوارض آن وجود دارد؛ زیرا هایپرگلیسمی به شدت با افزایش استرس اکسیداتیو و گونه‌های اکسیژنی فعال در ارتباط بوده و به دنبال آن ظرفیت آنتی‌اکسیدانی کاهش خواهد یافت. این مطالعه به منظور تعیین اثر آنتی‌اکسیدانی آلفا-لیپوئیک اسید (ALA) بر غلظت قندخون و HbA1c بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.

 

روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 57 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 (14 مرد و 43 زن) با میانگین سنی 5/53 سال مراجعه کننده به درمانگاه شهیدمطهری شیراز از اردیبهشت 1385 تا مهر 1385 به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. بیماران گروه مورد به مدت 8 هفته روزانه 300 میلی‌گرم کپسول ‌آلفا-لیپوئیک اسید در سه نوبت و گروه شاهد نیز روزانه 3 عددکپسول پلاسبو مصرف کردند. قبل و بعد از مداخله نمونه خون بیماران برای اندازه‌گیری قندخون ناشتا، قندخون 2ساعته و HbA1c گرفته شد. اندازه‌گیری‌های آنتروپومتریک شامل قد، وزن و شاخص توده بدنی برای هر یک از بیماران قبل و بعد از مداخله انجام شد.

 

یافته‌ها : مقایسه وزن و نیز شاخص توده بدنی بین دو گروه قبل و بعد از مداخله اختلاف معنی‌داری را نشان نداد. در گروه مورد میانگین غلظت قندخون ناشتا و قندخون 2 ساعته در پایان مطالعه، در مقایسه با قبل از مداخله کاهش معنی‌داری داشت (P<0.05) و این در حالی بود که کاهش مختصر میزان HbA1c در این گروه بعد از مداخله معنی‌دار نشد. در گروه شاهد نیز در هیچ‌یک از متغیرهای مورد بررسی تغییر محسوسی مشاهده نگردید. علاوه بر آن مقایسه میانگین تغییرات غلظت قندخون ناشتا در انتهای این کارآزمایی، حاکی از اختلاف معنی‌دار بین دو گروه مورد و شاهد بود (P<0.05)؛ اما در مورد HbA1c بعد از مصرف مکمل آلفا-لیپوئیک اسید اختلاف معنی‌داری بین دو گروه دیده نشد.

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مصرف کپسول آلفا-لیپوئیک اسید به میزان 300 میلی‌گرم روزانه به مدت 8 هفته در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به عنوان یک آنتی‌اکسیدان کاربردی در کاهش غلظت قندخون موثر می‌باشد.


دکتر علیرضا مفید، دکتر سیداحمد سیدعلی نقی، دکتر سعید زندیه، دکتر طاهره یزدانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نعوظ از شایع‌ترین عوارض دیابت است و سبب کاهش کیفیت زندگی مردان دیابتی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال نعوظ و برخی از عوامل خطر آن در بیماران مرد دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 700 مرد دیابتی 20 تا 69 ساله مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینا و مرکز درمانی ابوذر تهران طی سال‌های 83-1381 انجام شد. برای تعیین اختلال نعوظ در بیماران از پرسشنامه IIEF استفاده گردید. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار SPSS-10 و آزمون‌ آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند و آلفای کمتر از 05/0 سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد. یافته‌ها : فراوانی اختلال نعوظ در 1/35 درصد بیماران مشاهده شد. فراوانی اختلال نعوظ در بیماران دیابتی نوع یک و دو به ترتیب 8/25 درصد و 7/36 درصد بود (P<0.05). اختلال نعوظ خفیف، متوسط و شدید به ترتیب برابر 6/5، 3/19 و 3/10درصد بود. اختلال نعوظ از 7/9درصد در سنین 30-20 سال به 4/43درصد در سنین بالای 60 سال رسید (P<0.05). مدت ابتلای 5-1 سال (4/25درصد) در مقایسه با مدت ابتلای 11-6 سال (3/34درصد) و 30-12 سال (5/43درصد) با شیوع کمتر اختلال نعوظ همراه بود (P<0.05). شیوع اختلال نعوظ در افرادی که به خوبی تحت کنترل قند نبودند؛ افزایش چشمگیری داشت. اختلال نعوظ در کنترل قند خوب، متوسط و بد به ترتیب برابر 4/28، 0/39 و 4/44درصد بود (P<0.05). بین اختلال نعوظ و نوع درمان، نوع دیابت و مصرف سیگار رابطه معناداری وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کنترل مناسب قندخون و کاهش مصرف سیگار برای کاهش اختلال نعوظ در بیماران دیابتی ضروری به نظر می‌رسد.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر محسن خلیلی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، محبوبه آقایی، فریبا انصاری، مریم شرایلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : کاهش گلوکز و لیپیدهای سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان داروئی از اهمیت بالینی بسیاری برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف خوراکی سیرکوهی بر میزان گلوکز و لیپید خون موش صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش‌ صحرایی نر سفید نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت درمان، دیابتی و دیابتی تحت درمان تقسیم شدند. دیابت موش‌ها به وسیله تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم القاء شد. دو گروه تحت تیمار از غذای موش حاوی گیاه سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد مخلوط شده با غذای استاندارد موش به شکل خوراکی یک هفته پس از شروع آزمایش به مدت 6 هفته استفاده نمودند. میزان گلوکز و لیپیدهای سرم در ابتدای مطالعه و در هفته‌های 3 و 6 پس از دیابتی شدن اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها : در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه میزان گلوکز سرم به‌طور معنی‌دار در هفته‌های 3 و 6 کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود (P<0.05). به‌علاوه سطح کلسترول توتال در گروه دیابتی تحت تیمار در هفته ششم تغییر معنی‌داری در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده نشان نداد. تفاوت موجود بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار از نظر تری‌گلیسیرید معنی‌دار بود (P<0.05). میزان کلسترول LDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده، به طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). میزان HDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده افزایش معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد در رژیم غذائی موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین باعث کاهش معنی‌دار گلوکز ، تری‌گلیسیرید و کلسترول LDL و افزایش معنی‌دار کلسترول HDL می‌گردد.
دکتر محمدحسین تقدیسی، محبوبه برهانی، دکتر مهناز صلحی، دکتر محمداسحاق افکاری، فاطمه حسینی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : مشکلات ناشی از بیماری دیابت دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی است و با افزایش مشکلات ناشی از این بیماری کیفیت زندگی  نیز کاهش می‌یابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر برنامه آموزشی بر اساس الگوی precede در ارتقاء کیفیت بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مداخله‌ای نیمه‌تجربی از نوع قبل و بعد روی 78 نفر از بیماران دیابتی نوع 2مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان مینودشت طی ماه‌های خرداد لغایت شهریور سال 1388 انجام شد. طراحی برنامه آموزشی بر اساس مراحل الگوی precede و محتوی آموزشی بر اساس نیازهای آموزشی بیماران تدوین گردید. قبل از اجرای مداخله آموزشی پرسشنامه کیفیت زندگی WHOQOL-BREF و پرسشنامه براساس سازه‌های الگوی precede برای بیماران دیابتی نوع 2 تکمیل گردید. بیماران و خانواده آنها و کارکنان بهداشتی مداخله موردنظر را دریافت نمودند و پس از چهار هفته میزان تاثیر برنامه آموزشی بر اساس الگوی precede بر کیفیت زندگی بیماران با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی تعیین شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون تی زوج تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : میانگین نمره کل کیفیت زندگی افراد مورد مطالعه پیش از مداخله آموزشی 11.35±80.39 بود و پس از مداخله آموزشی به 8.31±81.35 افزایش یافت؛ اما این تفاوت از لحاظ آماری معنی‌داری نبود. یافته‌های حاصل در ابعاد مختلف کیفیت زندگی نشان داد که اختلاف معنی‌داری در ابعاد سلامت جسمانی (P<0.05) ، ارزیابی بیماران از کیفیت زندگی خود (P<0.001) و ارزیابی از سلامت خود (P<0.001) قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که آموزش بیماران دیابتی نوع 2 براساس الگوی precede سبب افزایش بُعد جسمانی کیفیت زندگی و ارزیابی بیماران نسبت به وضیت سلامت و کیفیت زندگی می‌گردد.


غلامرضا وقاری، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دکتر فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، دکتر پونه مهارلوئی، دکتر عارف صالحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : پرفشاری خون به علت همراهی با بیماری‌های ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماری‌های مغزی-‌ عروقی، یک مشکل بهداشتی-‌ درمانی در تمام جوامع محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای با تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامه‌ای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله به‌عمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازه‌گیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقه‌بندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرم‌افزار آماری SPSS-16 برای آنالیز داده‌ها و از آزمون آماری کای‌اسکوئر برای مقایسه فراوانی‌ها استفاده شد.

یافته‌ها : میانگین سنی 39.2 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 23.9% بود. فقط 48.7% از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان به‌طور معنی‌داری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3.3%) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون به‌طور معنی‌داری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بی‌سوادی ارتباط داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که علی‌رغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 51.3% از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.


دکتر منوچهر اشرف پور، دکتر حمید سپهری، دکتر افسانه الیاسی، دکتر رضا صغیری، جواد فحانیک بابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : نقش کانال‌های‏ یونی‏ به‌طور فزاینده‌ای‏ در پاتوژنز بیماری‏ها مورد توجه قرار گرفته است و در این میان کانال‌های‏ کاتیونی اهمیت ویژه‌ای دارند. دیابت ملیتوس بیماری‏ شایعی‏ است که ایجاد آن را به اختلال عملکرد کانال‌های‏ یونی‏ نسبت داده‌اند؛ ولی‏‏ مشخص نیست که در دیابت چه تغییری‏ در کانال‌های‏ یونی‏ ارگانل‌های‏ داخل سلولی‏‏ اتفاق می‏‌افتد. این مطالعه به منظور ارزیابی ویژگی‌های فعالیت تک‌کانال کاتیونی شبکه آندوپلاسمی هپاتوسیت موش‌های صحرایی دیابتی‌شده با استرپتوزوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی با استفاده از موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±190 گرم در دو گروه کنترل و دیابتی انجام شد. موش‌ها با تزریق یک دوز mg/kg 65 استرپتوزوسین (STZ) داخل صفاقی دیابتی شدند. استخراج وزیکول‌های شبکه آندوپلاسمی از طریق خارج کردن کبد موش صحرایی و هموژنیزه نمودن آن و سپس با انجام مراحل مختلف اولتراسانتریفیوژ صورت گرفت. غشاء دو لایه لیپیدی با استفاده از فسفاتیدیل‌کولین و بر روی‏ منفذی‏ به‌قطر 250 میکرومتر که بین دو محفظه cis و trans قرار داشت؛ تشکیل ‌شد. الحاق وزیکول‌های RER در BLM با سوزن دندانپزشکی و با لمس ملایم و ظریف غشاء انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل برخی از ویژگی‌های الکتروفیزیولوژیک فعالیت کانال از نرم‌افزار PClamp9 و آزمون آماری من‌ویتنی استفاده گردید. یافته‌ها : در گروه دیابتی دامنه جریانات عبوری از کانال در ولتاژهای بالاتر از 30+ میلی‌ولت در مقایسه با گروه کنترل تغییر آماری معنی‌داری پیدا نکرد؛ اما احتمال بازبودن کانال (Po) در این گروه به‌طور قابل توجهی کاهش یافت (P<0.05). تغییر شدیدتر فعالیت کانال مورد مطالعه در ولتاژهای پایین‌تر از پتانسیل معکوس دیده شد و علاوه بر افزایش آماری معنی‌دار Po کانال (P<0.05)، دامنه جریان کانال نیز به‌طور معنی‌داری کاهش نشان داد (P<0.05). میانگین دامنه جریان و احتمال باز بودن کانال در ولتاژ 40+ میلی‌ولت در گروه کنترل به‌ترتیب 2.14±17 پیکوآمپر و 0.01±0.68 که در گروه دیابتی به 2.5±18.5 و (P<0.05) 0.03±0.26 رسید؛ ولی در ولتاژ 10- میلی‌ولت متوسط دامنه جریان و Po کانال در گروه کنترل به‌ترتیب 2.14±-22.3 پیکوآمپر و 0.1 بود که در گروه دیابتی این مقادیر 0.08±13.1- و 0.03±0.62 تعیین شد. نتیجه‌گیری : به‌نظر می‌رسد که کانال کاتیونی RER در تغییرات متابولیکی ناشی از دیابت قندی دچار تغییرات می‌شود و احتمالاً دیابت از طریق ایجاد استرس‌های متابولیسمی سبب تغییر رفتار و نحوه باز و بسته شدن کانال کاتیونی RER می‌گردد.
سکینه کابلی کفشگیری، ثریا غفاری، ویدا حجتی، ابراهیم اسدی، دکتر محمدجعفر گلعلی‌پور،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت قندی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیکی است که با افزایش گلوکز خون و تغییرات متابولیک لیپیدها، قندها و پروتئین‌ها همراه است. در 5-5/3درصد از بارداری‌ها دیابت حاملگی بروز می‌نماید. این مطالعه به منظور تعیین اثر دیابت بارداری بر تعداد آستروسیت‌های ناحیه CA1 و CA3 هیپوکامپ نوزادان نر 7 و 21 روزه موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 12 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (دیابتی) قرار گرفتند. دیابت بارداری با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین (40 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در اولین روز بارداری ایجاد شد. موش‌های گروه کنترل در اولین روز بارداری نرمال سالین دریافت کردند. از نوزادان متولد شده از مادران گروه آزمایش و کنترل، در پایان هفته اول و سوم زندگی به طور تصادفی 6 نوزاد نر انتخاب گردید. پس از بیهوشی و نخاعی کردن نوزادان از نیمکره چپ مغز، مقاطع بافتی کرونال به صورت سریال با ضخامت 6 میکرومتر تهیه و با استفاده از رنگ PTAH رنگ‌آمیزی شد. پس از تصویربرداری از مقاطع، تعداد آستروسیت‌ها در مساحت 100000 میکرومترمربع نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ شمارش گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-11.5 و آزمون آماری t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : تعداد آستروسیت‌ها در ناحیه CA1 هیپوکامپ نوزادان 7 روزه گروه آزمایش (3.8±76.51) نسبت به نوزادان گروه کنترل (11.2±119.91) 36.25 درصد کاهش داشت (P<0.05). در نوزادان 21 روزه گروه آزمایش تعداد آستروسیت‌ها (6.5±71.26) در مقایسه با گروه کنترل (7.7±112.26) 36.37 درصد کاهش داشت (P<0.05). همچنین در ناحیه CA3 هیپوکامپ نوزادان 7 و 21 روزه گروه آزمایش تعداد آستروسیت‌ها به ترتیب 36.35 درصد و 26.5 درصد نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که دیابت بارداری کنترل نشده در موش صحرایی باعث کاهش معنی‌دار تعداد آستروسیت‌های نواحی C‏A1 و CA3 هیپوکامپ نوزادان نر موش صحرایی می‌گردد.
مجتبی ایزدی، دکتر اصغر ظریفیان، دکتر شهرام سهیلی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : گرلین پپتید 28 اسیدآمینه‌ای، اخیراً به عنوان یک آدیپوسایتوکین شناخته شده است؛ اما نقش آن در بیماری‌های مزمن نظیر دیابت هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطح گرلین و گلوکز سرم در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 45 مرد چاق 50-37 ساله مبتلا به بیماری دیابت نوع 2 در شهرستان ساوه طی سال 1389 انجام شد. سطح ناشتای گلوکز، انسولین و گرلین سرم بعد از یک گرسنگی شبانه و هموگلوبین گلیکوزیله اندازه‌گیری گردید. از رگرسیون خطی برای تعیین همبستگی بین غلظت گرلین با گلوکز، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله استفاده گردید. یافته‌ها : بین هموگلوبین گلیکوزیله و غلظت گرلین سرم ارتباط آماری معنی داری یافت نشد. در حالی که ارتباط آماری معنی‌داری بین گلوکز ناشتا و گرلین سرم در بیماران مشاهده گردید (P<0.05). همچنین ارتباط بین سطح گرلین با انسولین سرم از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که افزایش گرلین سرم با افزایش گلوگز سرم همراه بوده و سطح گرلین سرم می‌تواند به عنوان شاخص پیش‌بینی‌کننده مناسبی از سطح گلوکز خون در مردان مبتلا به بیماری دیابتی نوع 2 استفاده شود.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، دکتر فرشاد روغنی دهکردی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت قندی موجب افزایش استرس اکسیداتیو و کاهش فعالیت سیستم دفاع آنتی‌اکسیدانتی می‌شود. با توجه به اهمیت تشدید استرس اکسیداتیو در بروز آسیب کلیوی در بیماری دیابت، این مطالعه به منظور ارزیابی اثر تجویز دراز مدت سیلی مارین بر شاخص‌های استرس اکسیداتیو بافت کلیه موش صحرایی دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار با وزن تقریبی 300-240 گرم انجام شد. موش‌ها به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیلی‌مارین (100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)، دیابتی و دو گروه دیابتی تحت درمان با سیلی‌مارین (50 و 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن) تقسیم شدند. سیلی‌مارین 10 روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین به مدت 4 هفته (داخل صفاقی و روزانه) تجویز شد. سطح مالون‌دی‌آلدئید، نیتریت، نیترات و فعالیت سوپراکسید دیس‌موتاز در بافت کلیه اندازه‌گیری گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های ANOVA و توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : افزایش معنی‌داری در سطح بافتی مالون‌دی‌آلدئید، نیتریت و نیترات در موش‌های دیابتی مشاهده شد (P<0.05). درمان با سیلی‌مارین در دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم میزان آنها را به صورت معنی‌داری کاهش داد (P<0.05). به علاوه فعالیت آنزیم سوپراکسید دیس‌موتاز در موش‌های دیابتی به‌طور غیرمعنی‌دار کاهش یافت و درمان با سیلی‌مارین در هیچکدام از دوزها (50 و 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم) موجب افزایش معنی‌دار آن نشد.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)