[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74183049
h-index3317
i10-index21968
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای دگزامتازون

دکتر نساء اصنافی، دکتر رضوانه پوررضا، دکتر سیدمحمد میری،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: تولد پیش از موعد موجب افزایش بروز عوارض نوزادی از جمله نشانگان زجر تنفسی جنین (RDS) می گردد که از علل اصلی مرگ این نوزادان می باشد. هدف این مطالعه بررسی پیامد حاملگی و نیز اثر دگزامتازون در پیشگیری از بروز این نشانگان، در سنین حاملگی 37-34 هفته است.مواد و روش ها: این تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور روی 100 زن باردار 37-34 هفته با شکایت درد زایمان یا پارگی مامبران در فاصله سال های 80-1378 انجام شد. مادران به دو دسته تقریبا مساوی گروه مورد و شاهد تقسیم شده و گروه مورد دگزامتازون 5 میلی گرم هر 6 ساعت تا زمان زایمان (حداکثر 4 دوز) دریافت کردند. داده ها توسط نرم افزار SPSS و با آزمون های تی و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: میانگین وزنی نوزادان با تشخیص نشانگان زجر تنفسی??? ± ????بود. 76 درصد مادران زایمان طبیعی داشتند. متوسط وزن نوزادان???±???? گرم و متوسط سن حاملگی 35.4 هفته بود. بین دریافت دگزامتازون و ابتلا به نشانگان زجر تنفسی، رابطه آماری معنی داری مشاهده نگردید و نوزادان هر دو گروه به طور مساوی دچار نشانگان زجر تنفسی گردیدند.نتیجه گیری: فراوانی ابتلا به نشانگان زجر تنفسی در 37-34 هفته، حدود 4 درصد بود که تجویز یک یا چند دوز دگزامتازون تاثیری در کاهش آن نداشت.
یوسف مرتضوی، دکتر ابراهیم علیجان پور، ام لیلا ربیعی، حسین باباتبار، ابراهیم نصیری،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از شایع‌ترین و ناخوشایندترین عوارض بعد از بیهوشی، تهوع و استفراغ است که باعث اسپاسم، هیپوکسی و آسپیراسیون ریوی می‌شود. پروپوفول و متوکلوپرامید دو داروی قابل دسترس می‌باشند که تجویز هر کدام می‌تواند؛ به نوعی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل موثر باشد. از طرفی تجویز دگزامتازون همراه با داروهای یاد شده تاثیر به‌سزایی در کاهش تهوع و استفراغ دارد. این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر داروهای متوکلوپرامید و پروپوفول همراه با دگزامتازون در جلوگیری از ایجاد تهوع و استفراغ بعد از اتمام بیهوشی عمومی انجام گرفت.

 

روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 100 بیمار ASAI و ASAII در محدوده سنی 60-16 سال که طی سال‌های 85-1384 برای عمل جراحی انتخابی ارتوپدی اندام‌ها تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته بودند؛ به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به تمامی بیماران داروهای پره‌مدیکاسیون، اینداکشن و بیهوشی یکسان داده شد. به گروه اول (48 نفر) متوکلوپرامید (mg10) به همراه دگزامتازون (mg8) و به گروه دوم (52 نفر) پروپوفول (mg20) با دگزامتازون (mg8) داخل وریدی 5 دقیقه قبل از اتمام عمل جراحی تزریق گردید و تا 4 ساعت بعد از عمل شیوع تهوع و استفراغ در هر گروه ثبت شد. داده‌های به‌دست آمده با استفاده از آزمون‌های تی استودنت، کای‌اسکوئر و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 

یافته‌ها : میزان تهوع در گروه اول 4/35درصد و در گروه دوم 5/11درصد به دست آمد (P<0.05). همچنین شیوع استفراغ در گروه اول 7/27 درصد و در گروه دوم 7/7 درصد بود (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری:  این مطالعه نشان داد که پروپوفول همراه با دگزامتازون باعث کاهش معنی‌دار تهوع و استفراغ در بیماران بعد از بیهوشی عمومی در مقایسه با متوکلوپرامید همراه دگزامتازون می‌گردد.


یوسف مرتضوی، نوین نیک بخش، ابراهیم علیجانپور، ام لیلا ربیعی، آسیه خلیل پور، سبحان مرتضوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:تهوع و استفراغ پس از عمل یکی از علل شایع موربیدیتی پس از اعمال جراحی است که می‌تواند باعث هیپوکسی، پنومونی آسپیراتیو، دهیدراتاسیون، تاخیر در ترخیص بیمار و اختلالات الکترولیتی شود. این خطر در بیماران لاپاراسکوپی، معده پر، ترومای چشم، ضربه به سر و سزارین بیشتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروهای اندانسترون و متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون بر میزان تهوع و استفراغ بعد از جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 100 بیمار ASA,I-II تحت عمل کله‌سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. به همه بیماران داروهای پره‌مدیکاسیون، اینداکشن و بیهوشی یکسان داده شد. به گروه اول متوکلوپرامید (10 mg/kg/bw) به همراه دگزامتازون (8 mg/kg/bw)و به گروه دوم اندانسترون(4 mg/kg/bw)با دگزامتازون(8 mg/kg/bw)داخل وریدی 5 دقیقه قبل ازاتمام عمل جراحی تزریق گردید و تا 4 ساعت بعد از عمل شیوع تهوع و استفراغ در هر دو گروه ثبت شد. یافته‌ها :بروز تهوع در گروه اول و دوم به ترتیب در 19 نفر (38 درصد) و 14 نفر (28 درصد) و میزان بروز استفراغ در گروه‌های اول و دوم به ترتیب در 15 نفر (30 درصد) و 8 نفر (16 درصد) تعیین شد و این مقادیر اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری : داروی اندانسترون همراه با دگزامتازون در مقایسه با داروی متوکلوپرامید همراه با دگزامتازون سبب کاهش غیرمعنی‌دار تهوع و استفراغ پس از عمل جراحی کله‌سیستکتومی به روش لاپاراسکوپی گردید.
حسن طه زاده، یعقوب پاژنگ،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی میلوئید مزمن از شناخته شده‌ترین انواع لوسمی است. یکی از دلایل ایجاد سرطان التهاب است. عوامل ضدالتهابی می‌توانند رشد سلول‌های سرطانی را کاهش داده یا متوقف کنند. دگزامتازون، یک آگونیست کورتیزول، دارای اثرات ضدالتهابی، ضدتوموری و آپوپتوز است. دیکلوفناک به عنوان مهارگر آنزیم سیکلواکسیژناز، نقش ضدالتهابی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر هم‌افزایی داروهای دگزامتازون و دیکلوفناک بر روی حیات سلول‌های سرطانی رده K562 انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی رده سلولی K562 در محیط کشت RPMI-1640 غنی شده با گلوتامین و پنی‌سیلین و استرپتومایسین کشت داده شد. برای سنجش خصلت سمیت سلولی داروهای دگزامتازون، دیکلوفناک و داروی ترکیبی آنها از روش MTT (Multi-Target Tracking) استفاده شد. برای بررسی وقوع آپوپتوز از رنگ‌آمیزی هوخست و الکتروفورز DNA استفاده گردید.


یافته‌ها: دیکلوفناک، دگزامتازون و ترکیب این دو دارو در غلظت‌های 20 ، 40 ، 60 و 80 میکرومول بر میلی‌لیتر دارای اثر سمیت سلولی بودند. اثر سمیت سلولی قابل توجهی پس از 72 ساعت از تیمار با غلظت‌های مختلف داروها مشاهده شد (P<0.05). رنگ‌آمیزی هوخست نشان داد که قطعه‌قطعه شدن DNA در سلول‌های تحت تیمار افزایش یافته است. همچنین الکتروفورز DNA القاء آپوپتوز توسط دیکلوفناک، دگزامتازون و ترکیب دو دارو را نشان داد.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که داروی ترکیبی با غلظت 20 میکرومول بر میلی‌لیتر به صورت موثری باعث القاء آپوپتوز نسبت به داروهای منفرد می‌شود.


ارازبردی قورچائی، گودرز کوشکی، سیده ماهرخ علینقی مداح،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لیدوکائین به‌عنوان بی‌حس کننده موضعی یکی از داروهای موثر برای کنترل و مدیریت دردهای عصبی است و دگزامتازون کاربردهای زیادی نظیر جلوگیری و درمان ادم راه هوایی و پیشگیری از تهوع و استفراغ در بیهوشی دارد. همچنین همراه با بی‌حس کننده موضعی بلوک عصبی محیطی را تقویت می‌کند. بلوک عصبی انگشت یک روش آنستزی است که برای بسیاری از آسیب‌های انگشت مثل لاسیواسیون، دررفتگی و شکستگی انگشت، تخلیه آبسه، برداشتن جسم خارجی و اکسزیون ناخن استفاده می‌شود. این روش نسبت به بیهوشی عمومی برتری نسبی دارد؛ زیرا به صورت موضعی عمل می‌کند و احتمال عوارض جانبی بسیار کمتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ترکیبی دگزامتازون و لیدوکائین بر مدت اثر بلوک عصبی انگشت در جراحی ارتوپدی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشته‌نگر روی 50 بیمار ۱۸ تا ۷۰ ساله کاندید جراحی ارتوپدی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی ۵ آذر شهر گرگان در سال ۱۴۰۰ انجام شد. بیماران به صورت در دسترس و با بررسی شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. بلوک عصبی انگشت به عنوان روش بیهوشی روتین بوده که عوارض کمتری نسبت به بیهوشی عمومی دارد. در روش بیهوشی اول (گروه یک) از 10 میلی‌لیتر لیدوکائین 1 درصد و در روش بیهوشی دوم (گروه دو) از 8 میلی‌لیتر لیدوکائین 1درصد و 2 میلی‌لیتر دگزامتازون (8 میلی‌گرم) به‌صورت اینفیلتراسیون در محل عمل استفاده گردید. میانگین شروع اثر بی‌دردی و مدت زمان بی‌دردی و نیز درد بعد از عمل بین هر دو روش بیهوشی با مقیاس بصری درد (Visual Analog Scale: VAS) تعیین و مقایسه گردید.


یافته‌ها: میانگین مدت اثر بی‌حسی در گروه ترکیبی به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه لیدوکائین به تنهایی بود (P<0.05). همچنین میانگین مدت زمان درد در بیماران گروه ترکیبی از بدو ورود تا خروج از ریکاوری روندی نزولی داشت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: روش بیهوشی ترکیب دگزامتازون و لیدوکائین، مدت اثر بلوک عصبی انگشت و بی‌دردی بعد از عمل جراحی ارتوپدی در بیماران را افزایش می‌دهد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)