[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
آشنایی با مراحل امور::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations76183131
h-index3318
i10-index22570
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای درد مزمن

دکتر اصغر اکبری، فاطمه غیاثی، مریم براهویی، محمدرضا عرب کنگان،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : تمرین ثبات‌دهنده گردن روشی است که برای بهبود مکانیسم‌های درونی ستون فقرات طراحی شده است و سبب ثبات فقرات گردن و آسیب‌ناپذیری آن می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی تمرین‌های اختصاصی ثبات‌دهنده عضلات گردن نسبت به تمرین‌های دینامیک در بهبود ناتوانی و درد مزمن گردن انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دو سوکور روی 26 بیمار مراجعه کننده به کلینیک فیزیوتراپی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با تشخیص درد مزمن گردن طی سا‌ل‌های 86-1385 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 13تایی تمرین‌های ثبات‌دهنده و دینامیک قرار گرفتند. درد (رتبه‌ای) با مقیاس اندازه‌گیری دیداری درد و Northwick Park Neck Pain Questionnaire (NPNPQ)، شدت ناتوانی (رتبه‌ای) با Neck Disability Index (NDI)، قدرت عضلات گردن (بار) توسط Dynatest و دامنه‌های حرکتی (درجه) با گونیامتر مخصوص گردن قبل و پس از درمان ارزیابی شد. برنامه درمان برای هر دو گروه شامل 24 جلسه تمرین طی 12 هفته، هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود. از آزمون‌های t مستقل ، من‌ویتنی ، t زوج و ویلکاکسون به ترتیب برای مقایسه نتایج قبل و بعد درمان بین‌گروهی و درون‌گروهی استفاده گردید. یافته‌ها : میانگین درد گردن (NPNPQ) در گروه ثبات‌دهنده از 77/0+-23/18 به 39/4+-54/7 و در گروه دینامیک از 99/3+-31/18 به 89/3+-85/11 کاهش یافت (P<0.05). میانگین ناتوانی (NDI) در گروه ثبات‌دهنده از 99/4+-69/22 به 09/4+-23/8 و در گروه دینامیک از 88/4+-23/22 به 54/5+-92/14 کاهش یافت (P<0.05). افزایش قدرت عضلات، دامنه حرکتی اکستانسیون و کاهش میانگین درد و ناتوانی بعد از درمان در گروه ثبات‌دهنده نسبت به گروه دینامیک بیشتر بود (P<0.05). اختلافی بین دو گروه از نظر قدرت عضلات فلکسور و فلکسور طرفی چپ و نیز دامنه فلکسیون و فلکسیون طرفی راست و چپ بعد از درمان وجود نداشت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که هر دو روش تمرین ثبات‌دهنده و تمرین دینامیک گردن در بیماران با درد مزمن گردن سبب افزایش قدرت عضلات سطحی و عمقی گردن، افزایش دامنه‌های حرکتی آن و کاهش درد و ناتوانی می‌شوند. همچنین استفاده از تمرین‌های ثبات‌دهنده در کاهش درد و ناتوانی و افزایش قدرت، موثرتر از تمرین‌های دینامیک بود.
سوده زندی، محمدعلی محسنی بندپی، ناهید رحمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

کمردرد یکی از اختلالات رایج و پیچیده جوامع محسوب می‌شود که عوامل گوناگونی در ایجاد آن دخیل هستند. یکی از این عوامل از دست رفتن ثبات ستون فقرات است که به وسیله عضلات تامین می‌شود. یکی از مهم‌ترین عضلات تامین کننده ثبات ستون فقرات عضله عرضی شکم است. جستجو در بانک‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Elsevier، Ovid, CINAHL، ScienceDirect به زبان انگلیسی با استفاده از کلیدواژه‌های عضله عرضی‌شکم (Transversus Abdominis)، اولتراسوند (ultrasonography)، کمردرد مزمن غیراختصاصی (chronic nonspecific low back pain) در فاصله زمانی 2000 تا 2011 انجام گرفت. از بین مطالعات 19 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. بررسی مقالات نشان داد که ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی کاهش یٰافته و اولتراسونوگرافی نیز ابزاری معتبر با روایی بالا در اندازه‌گیری ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی و افراد سالم و در وضعیت‌ها و حالت‌های مختلف است. بررسی مطالعات نشان داد که شواهد کافی مبنی بر شایستگی سونوگرافی برای ارزیابی عضله عرضی شکم در بیماران مبتلا به کمردرد و افراد سالم و طراحی برنامه‌ درمانی مناسب برای آنها وجود دارد.
آذر معزی، شبنم قهرمانی نیا، آرمیتا قهرمانی نیا، محسن رضایی همامی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از آسیب‌های شایع سیستم عضلانی – اسکلتی دردهای مزمن گردن و شانه است که باعث بروز اختلالات وضعیتی و کوتاهی‌های بافت نرم می‌گردد. این مطالعه به منظور مقایسه طول عضلات کمربند شانه‌ای بیماران مبتلا به دردهای مزمن گردن – شانه با افراد سالم انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 16 بیمار و 15 فرد سالم انجام شد. میزان کوتاهی عضلات پکتورالیس ماژور و مینور نیز تراپز فوقانی با تست‌های عملکردی و دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه و نیز دامنه حرکات فلکسیون و لترال فلکسیون گردن ارزیابی شد.

یافته‌ها : در سمت راست طول عضلات پکتورالیس ماژور و مینور گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کوتاهی آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05). دامنه حرکت اکتیو لترال فلکسیون گردن در سمت راست گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی‌داری کاهش نشان داد (P<0.05). دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنی‌دار داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده کاهش دامنه حرکتی گردن و شانه و کوتاهی قابل ملاحظه طول عضلات شانه در سمت دارای درد مزمن بود.


جواد خادمی، محمدعلی محسنی، ایرج عبدالهی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کمردرد یکی از ناراحتی‌های شایع سیستم اسکلتی - عضلانی مرتبط با شغل بوده و روش اندازه‌گیری دامنه حرکتی برای ارزیابی اثربخشی مداخلات درمانی اهمیت دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی تکرارپذیری دامنه حرکتی کمر با استفاده از تست دوبار اصلاح شده Shober (modified-modified Shober's technique: MMST) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی دامنه حرکتی کمر (خم شدن به جلو و خم شدن به عقب) 15 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی، توسط تست دوبار اصلاح شده Shober در سه نوبت توسط دو فیزیوتراپیست اندازه‌گیری و ثبت شد. برای این منظور از ضریب همبستگی درون خوشه‌ای (ICC) استفاده گردید. دو اندازه‌گیری به فاصله یک ساعت برای بررسی درون‌روز (Whiten-Day) و نوبت آخر با فاصله یک هفته به منظور ارزیابی تکرارپذیری بین‌روزها (Between-Days) توسط دو ارزیاب انجام گردید.

یافته‌ها : ضریب همبستگی تکرارپذیری درون‌روز توسط ارزیاب اول برای خم شدن به جلو و عقب به ترتیب 0.88 و 0.71 و برای ارزیاب دوم به‌ترتیب 0.85 و 0.76 به‌دست آمد. همچنین ضریب همبستگی تکرارپذیری بین‌روز برای ارزیاب اول در اندازه‌گیری خم شدن به جلو و عقب به‌ترتیب 0.85 و 0.68 و برای ارزیاب دوم به ترتیب 0.81 و 0.71 حاصل شد.

نتیجه‌گیری : تکرارپذیری آزمون دوبار اصلاح شده Shober برای اندازه‌گیری دامنه حرکتی کمر در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مناسب ارزیابی شد.


نصرت الله سلیمانی، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامینD در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بسیار رایج است و یکی از عوامل خطرزای مهم برای بیماری‌های مزمن کلیوی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرینات ثبات دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D بر برخی از شاخص‌های عملکرد کلیوی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 زن مبتلا به کمردرد مزمن با تخصیص تصادفی در 4 گروه 12 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرین، گروه ویتامین D و گروه ترکیبی انجام شد. گروه‌های تمرین و ترکیبی، 8 هفته تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی با سطوح مختلف را انجام دادند. گروه‌های ویتامینD و ترکیبی، هفتگی 50000 واحد ویتامین D دریافت نمودند. سطوح کراتینین، اوره و اسیداوریک قبل و پس از مداخله‌ها سنجیده شد.

یافته‌ها: 74.26% و 25.64% از بیماران به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامینD بودند. پس از 8 هفته کاهش معنی‌داری در شاخص‌های کراتینین، اوره و اسید اوریک گروه‌های تمرین، ویتامین D و ترکیبی مشاهده شد. به‌علاوه مداخله ترکیبی به  کاهش بیشتری در سطوح اسیداوریک و اوره در مقایسه با دو مداخله دیگر منجر شد؛ اما اثر فعالیت ورزشی بر کاهش اسیداوریک نسبت به ویتامین D بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: هر دو شیوه تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D می‌تواند در بهبود عملکرد کلیوی در بیماران کمردرد مزمن با سطوح پایین ویتامین D ، اثرگذار باشد؛ اما به نظر می‌رسد مداخله ترکیبی با اثربخشی بیشتری همراه است.


فرزانه دهستانی، بهرام میرزائیان، رمضان حسن زاده، پیام سعادت،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درد نوروپاتیک (Neuropathic pain) یکی از مهم‌ترین انواع دردهای مزمن است که با وجود پیشرفت‌های روزافزون علم پزشکی، درمان آن با مشکلات زیادی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان‌شناختی و ادراک درد بیماران مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن انجام شد.


روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 بیمار مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی روحانی دانشگاه علوم پزشکی بابل در شهر بابل طی سال 1400 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. پرسشنامه‌های بهزیستی روانشناختی (ریف) و باورها و ادراک‌های درد (ویلیامز و تورن) در پیش آزمون تکمیل گردید. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای، هفته‌ای یک بار برای گروه مداخله اجرا شد. پس از اتمام دوره درمانی، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و دو ماه پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری اجرا گردید.


یافته‌ها: نمره کل بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاس‌های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خود مختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس‌آزمون افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نمر‌ه کل ادراک درد و خرده مقیاس‌های باور به ثبات درد در زمان حال و باور به اسرارآمیزی درد گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس‌آزمون کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نتایج درمان در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. خرده مقیاس‌های باور به استمرار درد در آینده و باور به خود‌ملامتگری در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد؛ اما خرده مقیاس‌های باور به استمرار درد در آینده و باور به خود‌ملامتگری گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیگیری، کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند به عنوان یک مداخله اثربخش بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش ادراک درد بیماران نوروپاتیک مزمن در کنار درمان‌های دارویی محسوب شود.


حمیدرضا ناصرپور، مهدی خالقی تازجی، امیر لطافت کار، هومن انگورانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درد مزمن کشاله ران یکی از شایع‌ترین آسیب‌های اندام تحتانی در ورزش‌های توپی است. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب کمری- لگنی- رانی حین مانور پرش برشی تک پا در فوتبالیست‌های مبتلا و غیرمبتلا به درد مزمن کشاله ران انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 32 فوتبالیست مرد در دو گروه مبتلا به درد مزمن کشاله ران (16 نفر) و سالم (16 نفر) انجام شد. از صفحه نیرو برای تعیین زمان برخورد و جداشدن پنجه استفاده شد. نیروهای عکس العمل زمین و میانگین سه تکرار فعالیت الکتریکی عضلات منتخب ناحیه کمری – لگنی - رانی به صورت دو طرفه حین مانور پرش برشی تک پا ثبت گردید.


یافته‌ها: فعالیت عضلات راست شکمی و نزدیک کننده طویل در سمت پای غالب و عضله مولتی فیدوس در سمت مقابل لحظه تماس اولیه و فعالیت عضلانی عضلات راست شکمی و نزدیک کننده طویل در سمت پای غالب و عضلات مولتی فیدوس و سرینی میانی سمت مقابل در اوج نیرو عکس العمل عمودی گروه مبتلا به درد مزمن کشاله ران به‌طور معنی‌داری بالاتر بود (P<0.05). در زمان جدا شدن پنجه نیز فعالیت عضلانی عضلات مورب داخلی، نزدیک کننده طویل و سرینی میانی در سمت پای غالب و مورب داخلی، مولتی فیدوس و سرینی میانی در سمت پای مقابل به طور معنی‌داری بیشتر از افراد سالم بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: درد موجب تغییر فعالیت الکتریکی گروه‌های عضلانی مختلف در فازهای مختلف مانور پرش برشی تک پا می‌گردد. به‌دنبال این تغییرات، پایداری پویا افزایش یافته که می‌تواند ورزشکاران را در معرض آسیب‌های ناشی از استفاده بیش از حد قرار دهد و منجر به بروز آسیب‌های مزمن، افزایش پیامدهای اقتصادی و محرومیت از فعالیت‌های ورزشی گردد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4714
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)