|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای تنش
دکتر زهرا رضوی، دکتر ایرج رمضانی، دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس هیپرگلیسمی، در بزرگسالان در شرایط بالینی نظیر سوختگی، سکته های مغزی و قلبی و بیمارانی که به هر دلیلی در بخش مراقبتهای ویژه بستری می شوند و در کودکان در مواردی ماند بیماریهای تب دار و گاستروانتریتهای شدید به کرات گزارش شده است. آشنایی پزشکان با چنین پدیده ای از به کارگیری روشهای درمانی غیر ضروری و در برخی موارد خطرناک جلوگیری می کند؛ با وجود این، بیمارانی که در جریان یک وضعیت بالینی حاد دچار استرس هیپرگلیسمی می شوند، در آینده ممکن است دچار دیابت شوند. به همین علت پیگیری این بیماران دارای اهمیت خاصی است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی استرس هیپرگلیسمی در کودکان بستری در بیمارستن کودکان همدان صورت پذیرفت.مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی با روش نمونه گیری آسان روی 334 بیماری که از تاریخ 1/12/79 لغایت 31/2/80 در بیمارستان کودکان قائم(عج) همدان بستری شده، جهت اقدامات تشخیصی نیاز به نمونه گیری از خون داشتند، به صورت آینده نگر انجام گرفت. بیماران شناخته شده دیابتی یا کسانی که قبل از بستری، سرم قندی دریافت کردند با داروهایی مثل کورتیکواستروئید و بتاآگونیست مصرف نمودند، از مطالعه حذف شدند. جهت سنجش قند خون از روش آنزیمی گلوکزاکسیداز استفاده شد و آزمایش بر روی نمونه سرم، ظرف نیم تا یک ساعت اول نمونه گیری، انجام شد معیار هیپرگلیسمی قند خون بالای 150 میلی گرم، تب درجه حرارت بالای 37.5 درجه آگزیلاری و معیار کم آبی براساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی، در نظر گرفته شد.یافته ها: در کل 334 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه بررسی شدند. محدوده سنی بیماران بین 2 روز تا 14 سال بود 59.6 درصد بیماران پسر و 40.4 درصد دختر بودند. دامنه قند خون بین 38 تا 325 میلی گرم در دسی لیتر به دست آمد و 26.3 درصد کل بیماران درجات متفاوتی از کم آبی داشتند.23.7 درصد بیماران درجه حرارت بالای 38.5 تا 40 درجه سانتی گراد نشان دادند. استرس هیپرگلیسمی در 17 نفر(51.1 درصد) بیماران وجود داشت. استرس هیپرگلیسمی واضحا در کسانی که درجه حرارت بالاتر یا کم آبی شدیدتر یا وضعیت بالینی وخیم تر داشتند بیشتر بود. همچنین در پیگیری یک ساله هیچ موردی از بروز دیابت در بیماران فوق مشاهده نشد.نتیجه گیری: استرس هیپرگلیسمی رویداد بالینی نسبتا شایعی در بیماران بستری در بخشهای بیمارستانی نوزادان و کودکان است. ارتباطی بین استرس هیپرگلیسمی و تشخیص نهایی بیماری وجود ندارد؛ اما هر چه وضعیت بالینی بیمار وخیمتر با درجه حرارت بیمار بالاتر باشد یا درصد کم آبی بیمار شدیدتر باشد، احتمال بروز استرس هیپرگلیسمی بیشتر است.
صادقعلی تازیکی، داود فتحی، آزاده رمضان نژاد، ناصر بهنام پور، هادی سالاری، دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سردرد یکی از شایعترین شکایات انسان است که علل متفاوتی دارد و نوع تنشی و میگرنی آن بسیار شایع است. شخصیت به خصلتها و ویژگیهای فرد اطلاق میشود که نسبتاً ثابت بوده و در قالب رفتارهای روزانه خود را نشان میدهد. این مطالعه به منظور تعیین توزیع فراوانی انواع تیپهای شخصیتی در افراد مبتلا به سردرد تنشی و میگرنی و تعیین ارتباط بین آنها انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 160 بیمار (12 مرد و 148 زن) مراجعه کننده به درمانگاههای مغز و اعصاب و اعصاب و روان مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت سردرد طی سالهای 87-1386 انجام شد. از بین بیماران مراجعه کننده افراد واجد شرایط به صورت آسان انتخاب و توسط پزشکان نورولوژیست و روانپزشک مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران براساس تشخیصگذاری تنشی و میگرنی وارد مطالعه شدند و از نظر صفات شخصیتی به وسیله تست شخصیتی MMPI مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. دادهها بااستفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی زنان 11.18±33.29 سال و مردان 13.7±34.33 سال بود. 96 نفر (60 درصد) سردرد تنشی و 64 نفر (41.2%) سردرد میگرنی داشتند. در سردرد تنشی تیپ شخصیتی افسرده (43.8%) و سپس هیستریک (16.4%) و در سردرد میگرنی ابتدا شخصیت افسرده (48.9%) و سپس پارانویید (20 درصد) از فراوانی بیشتری برخوردار بود؛ اما این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : در این مطالعه علیرغم فراوانی سردرد تنشی و میگرنی، بین تیپهای شخصیتی و این نوع سردرد ارتباطی یافت نشد.
شیرین عالی، حسن دانشمندی، علی اصغر نورسته، فرهاد رضازاده، دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سیستمهای حس عمقی، وستیبولار و بینایی نقش مهمی در کنترل حرکت انسان دارند. نقص هریک میتواند منجر به مشکلاتی در تعادل، وضعیت و هماهنگی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه وضعیت سر و شانه در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 16 کودک نابینا، 30 کودک ناشنوا و 60 کودک عادی شهر اردبیل در سال 1390 انجام شد. برای ارزیابی وضعیت سر و شانه از روش عکسبرداری در نمای قدامی و جانبی استفاده شد. یافتهها : زاویه سر به جلوی نابینایان کمتر از گروه ناشنوایان و عادی بود (P<0.05). زوایه شانه گرد نابینایان و ناشنوایان مشابه و کمتر از گروه عادی، زاویه شانه نابرابر در ناشنوایان کمتر از سایر گروهها و زاویه کج گردنی نابینایان و ناشنوایان مشابه و بیشتر از گروه عادی بود (P<0.05). نتیجهگیری : نارسایی در بینایی و شنوایی با ناهنجاریهای وضعیتی مرتبط است. به صورتی که میزان ناهنجاریها در دانشآموزان نابینا بیشتر از دانشآموزان ناشنوا بود و نابینایی بیش از ناشنوایی با ناهنجاریهای قامتی مانند سر به جلو و کج گردنی ارتباط دارد.
رسول اسلامی، رضا قراخانلو، سیدجواد مولی، حمید رجبی، ریحانه محمدخانی، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : خانواده عوامل رشدی نقش مهمی را در سلامت سیستم عصبی-عضلانی ایفا میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک جلسه تمرین بدنی از نوع مقاومتی بر مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضلات کند و تند تنش موشهای صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 16 موش صحرایی نر به طور تصادفی در دو گروه 8 تایی تمرین مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی شامل بالارفتن از نردبان یک متری به همراه وزنههای بسته شده به دم موشها بود. برای اندازهگیری بیان ژن NT-4/5 از Quantitative Real time RT-PCR و برای اندازهگیری پروتئین آن از روش الایزا استفاده شد. یافتهها : یک جلسه تمرین مقاومتی باعث کاهش معنیداری در بیان ژن NT-4/5 و افزایش معنیدار پروتئین آن در عضله سولئوس شد (P<0.05). یک جلسه تمرین مقاومتی بر مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضله خم کننده بلند انگشتان اثر آماری معنیداری نداشت. نتیجهگیری : یک جلسه تمرین بدنی از نوع مقاومتی باعث تغییرات در مقادیر پروتئینی و بیان ژن NT-4/5 در عضله اسکلتی شد که این تغییرات به نوع عضله نیز وابسته است.
|
|
|
|
|
|