[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای دفتر مجله::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
شرح امور دفتر مجله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations85983597
h-index3519
i10-index25785
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای بهزیستی

اسحق رحیمیان بوگر، مهدی قدرتی میرکوهی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : توجه به وقوع خطای پرستاری به عنوان یکی از مسایل مهم در ایمنی بیماران ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین نقش بار کاری، خواب، سلامت روانشناختی و عوامل فردی در رخداد خطاهای پرستاری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 268 پرستار شاغل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1390 انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و شرایط محیط کار، پرسشنامه سنجش کلی خواب (GSAQ)، پرسشنامه علایم خواب پیتسبورگ (PSSQ)، و پرسشنامه سلامت روانی (MHI-38) جمع‌آوری شد. یافته‌ها : آشفتگی‌های خواب (P=0.002, OR=3.260)، رفتارهای خواب (P=0.003, OR=2.946)، درماندگی روانشناختی (P=0.006, OR=2.530)، بهزیستی روانشناختی (P=0.002, OR=0.775) و بار کاری بالا (P=0.009, OR=5.240) قادر بودند؛ به‌طور معنی‌داری رخداد خطاهای پرستاری را پیش‌بینی نمایند (P<0.05). نتیجه‌گیری : بارکاری بالا، آشفتگی‌های خواب، رفتارهای خواب، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در کنار هم سبب رخداد خطاهای پرستاری می‌گردند.
صفورا قانع، جوانشیر اسدی، فیروزه درخشانپور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : جمعیت سالمندی با سرعت چشمگیری در سراسر دنیا در حال افزایش است. یکی از معیارهای سنجش نیازها و شرایط سلامتی سالمندان و همچنین بهبود آن، شاخص کیفیت زندگی است. ذهن‌آگاهی نوعی هشیاری است و زمانی پدیدار می‌شود که ما با تجربیاتمان به گونه‌ای دقیق‌تر و با جزئیات حاضر در زمان حال و بدون قضاوت مواجه شویم. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش ذهن‌آگاهی بر بهزیستی فردی و سلامت روان سالمندان زن انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 46 زن سالمند بالای 60 سال مرکز نگهداری روزانه کانون جهاندیدگان گرگان به صورت غیرتصادفی در دو گروه 23 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله در هشت جلسه دو ساعته آموزش ذهن‌آگاهی شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه سلامت عمومی-28 (GHQ-28) و پرسشنامه بهزیستی شخصی بزرگسالان (PWI-A) (personal well-being index – adult) بود که در ابتدا و انتهای مطالعه توسط سالمندان تکمیل گردید.

یافته‌ها : در گروه مداخله آموزش ذهن‌آگاهی سبب افزایش آماری معنی‌دار خرده مقیاس بهزیستی شخصی در پس‌آزمون (53±57.4) در مقایسه با پیش‌آزمون (10.6±43.2) و نیز خرده مقیاس سلامت روان و مولفه‌های آن در پس‌آزمون (5.3±13.47) در مقایسه با پیش‌آزمون (10.9±35.6) گردید (P<0.05). خرده مقیاس‌های بهزیستی شخصی و سلامت روان و مولفه‌های آن در ابتدا و انتهای مطالعه گروه کنترل تفاوت آماری معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری : آموزش ذهن‌آگاهی سبب بهبود خرده مقیاس‌های بهزیستی شخصی و سلامت روان در زنان سالمند می‌گردد.


فاطمه نقی نسب اردهائی، محمود جاجرمی، محمد محمدی پور،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : نابسامانی ازدواج و عدم خشنودی در زندگی زناشویی پیامدهای مهمی برای خانواده به همراه دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوج‌درمانی هیجان‌مدار بر عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.

روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 53 خانم ساکن گرگان مراجعه کننده با تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره بینش، راستین و مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر گرگان طی سال 1395 انجام شد. زنان دارای تعارضات زناشویی به شیوه تصادفی بلوکی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مقیاس بهزیستی روانشناختی Ryff و پرسشنامه سنجش عملکرد ازدواج (MFAI) پیش از مداخله، یک هفته و هشت هفته بعد از مداخله به‌وسیله شرکت کنندگان تکمیل شد. مشاوره با رویکرد زوج‌درمانی هیجان‌مدار در 15 جلسه به شیوه گروهی، هفته‌ای یک بار و به مدت 120-90 دقیقه برای گروه مداخله انجام شد. پیگیری دو ماه بعد انجام گردید. نمره عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی در پایان مدت مطالعه و دو ماه پس از پایان مطالعه برای هر شرکت کننده ثبت گردید.

یافته‌ها : در پایان 15 جلسه مداخله، میانگین نمره عملکرد ازدواج گروه مداخله (263.32±22.15) در مقایسه با گروه کنترل (162.39±31.56) افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (p<0.05). همچنین در انتهای مطالعه، میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی گروه مداخله (372.48±35.70) در مقایسه با گروه کنترل (237.57±42.38) افزایش آماری معنی‌داری یافت (p<0.05). دو ماه پس از پایان مطالعه بین میانگین نمرات عملکرد ازدواج گروه مداخله (268.56±22.96) در مقایسه با گروه کنترل (145.32±12.56) افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (p<0.05). همچنین بین میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی گروه مداخله (398.64±22.36) در مقایسه با گروه کنترل (201.50±13.32) افزایش آماری معنی‌داری یافت شد (p<0.05).

نتیجه‌گیری : زوج‌درمانی هیجان‌مدار از طریق تضعیف چرخه‌های تعاملی منفی، بازسازی الگوهای تعاملی و تسهیل پدیدآیی راهکارهای تازه برای حل مسایل کهنه ارتباط باعث ارتقاء عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی می‌شود.


فرزانه دهستانی، بهرام میرزائیان، رمضان حسن زاده، پیام سعادت،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درد نوروپاتیک (Neuropathic pain) یکی از مهم‌ترین انواع دردهای مزمن است که با وجود پیشرفت‌های روزافزون علم پزشکی، درمان آن با مشکلات زیادی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان‌شناختی و ادراک درد بیماران مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن انجام شد.


روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 بیمار مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی روحانی دانشگاه علوم پزشکی بابل در شهر بابل طی سال 1400 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. پرسشنامه‌های بهزیستی روانشناختی (ریف) و باورها و ادراک‌های درد (ویلیامز و تورن) در پیش آزمون تکمیل گردید. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای، هفته‌ای یک بار برای گروه مداخله اجرا شد. پس از اتمام دوره درمانی، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و دو ماه پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری اجرا گردید.


یافته‌ها: نمره کل بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاس‌های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خود مختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس‌آزمون افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نمر‌ه کل ادراک درد و خرده مقیاس‌های باور به ثبات درد در زمان حال و باور به اسرارآمیزی درد گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس‌آزمون کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نتایج درمان در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. خرده مقیاس‌های باور به استمرار درد در آینده و باور به خود‌ملامتگری در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد؛ اما خرده مقیاس‌های باور به استمرار درد در آینده و باور به خود‌ملامتگری گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیگیری، کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند به عنوان یک مداخله اثربخش بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش ادراک درد بیماران نوروپاتیک مزمن در کنار درمان‌های دارویی محسوب شود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4732
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)