12 نتیجه برای ایران
دکتر کریماله حاجیان، دکتر مهرداد کاشیفرد، دکتر حسن داودی، دکتر مجید عابدی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: نواحی شمالی ایران در کرانه جنوبی دریای خزر بر روی کمربند آسیایی سرطان مری قرار دارد که دارای بالاترین میزان بروز سرطان مری در آمارهای جهانی است. هدف از این بررس تعیین مشخصه های اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به سرطان مری در نقاطی از شمال ایران می باشد.مواد و روشها: این مطالعه براساس اطلاعات موجود از پرونده 668 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به مرکز پرتودرمانی شهید رجایی بابلسر طی سالهای 1377- 1371 انجام گردید. داده ها شامل سن، جنس، شغل، سابقه مصرف سیگار، اعتیاد، الکل قومیت، محل سکونت ، محل آناتومیک و نوع هیستولوژیک تومور بوده که از پرونده بیماران توسط فرم مخصوصی استخراج گردید. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی و آزمون کای دو استفاده گردید.یافته ها: میانگین (± انحراف معیار) سنی بیماران مورد مطالعه 11 ± 62.8 سال بود. میانگین سنی بیماران مرد (63.8 سال) از بیماران زن (61.2 سال) به طور معنی داری بیشتر بوده است (P<0.05). شایعترین گروه سنی درگیری تومور 69-60 سال می باشد و 54.5 درصد بیماران را مرد تشکیل دادند. در بیماران مرد 62.1 درصد کشاورز، 14.5 درصد کارگر و 7 درصد کارمند بوده اند. در حالی که در بیماران زن 92.4 درصد خانه دار بوده اند. تقریبا 19.3 درصد بیماران سابقه مصرف سیگار، 7.9 درصد سابقه مصرف مواد مخدر و 0.7 درصد سابقه مصرف الکل داشته اند و نیز 50.3 درصد بیماران ساکن مناطق شهری بوده اند. شایعترین نوع تومور مری از نظر آسیب شناسی کارسینوم سلول سنگفرشی (91.3 درصد) بوده، آدینوکارسینوما 7 درصد در پاتولوژی گزارش شد و نسبت مبتلایان مرد به زن در آدینوکارسینوم 3 به 1 بوده، نیز در مورد کارسینوم سلول سنگفرشی، مردان بیشتر از زنان درگیر بوده اند. بین نوع هیستولوژیکی سرطان مری و جنس رابطه معنی داری مشاهده گردید (P<0.05). شایعترین محل درگیری کارسینوم سلول سنگفرشی ثلث میانی و شایعترین محل درگیری آدینوکارسینوما ثلث تحتانی بود. رابطه معنی دار آماری بین نوع هیستولوژیک و موقعیت درگیر تومور و همچنین بین نوع هیستولوژیک و نوع شغل مشاهده گردید (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، افزایش میزان وفور سرطان مری را بعد از سن 50 سالگی دلالت می کند و از لحاظ رابطه بین نوع هیستولوژیک تومور با موقعیت آناتومیک تومور و جنس، نتایج حاصل با مطالعات انجام شده در کشورهای غربی مطابقت و همخوانی داشته که نشان دهنده الگوی یکسانی بین این شاخصهای اپیدمیولوژیک در سطح جهان می باشد.
حمیدرضا جوشقانی، اسماعیل کوچکی شلمانی، رضا امینی، پوپک درخشنده، عبدالوهاب احسانی زنوز، محمد شعبانی، مریم کدیور،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: آدنوکارسینوهای معده دومین سرطان شایع پس از سرطان ریه در جهان است. سالانه حدود 755500 مورد جدید شناسایی می شود. تقریباً 12 درصد کل مرگ و میر ناشی از سرطان در اثر سرطان معده است. یکی از مهم ترین ژنهایی که در ممانعت از بروز سرطان اهمیت دارد ژن p53 است که در تنظیم چرخه سلولی نقش دارد. در برخی از سرطان ها تا 50 درصد موارد در ژن p53 جهش دیده می شود که حدود 87 درصد موارد جهش ها در اگزون های 5 تا 8 هستند. این مطالعه به منظور تعیین جهش های ژن p53 در سرطان معده به روش PCR- SSCP انجام گردید. مواد و روش ها: طی سال 1381، 44 نمونه بیوپسی از بیماران سرطان معده از سه مرکز بیمارستانی در تهران تهیه و مشخصات دموگرافیک بیماران مشخص و نمونه های بیماران به روش PCR- SSCP جهت تعیین جهش های ژن p53 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه از 44 بیمار مبتلا به سرطان معده، 31 نفر مرد و 13 نفر زن با میانگین سنی 60.8 سال (از 34 سال تا 84 سال) بودند. بر اساس نوع سرطان 36 مورد از نوع روده ای (81.8 درصد) و 5 مورد (11.4 درصد) از نوع منتشر بودند. سه مورد با اطلاعات موجود در هیچ یک از دو گروه فوق قرار نگرفت. پس از انجام PCR- SSCP در 9 مورد حرکت الکتروفورتیک باندهای نمونه بیماران با نمونه های طبیعی تفاوت داشت. یک جهش در اگزون 5 (11.1 درصد)، 2 جهش در اگزون 6 (22.2 درصد)، 3 جهش در اگزون 7 (33.3 درصد) و 3 جهش در اگزون 8 (33.3 درصد) مشاهده شد. از این 9 جهش 7 مورد مربوط به سرطان از نوع روده ای و 2 مورد از نوع منتشر بود. ارتباط معنی داری بین سن و نوع سرطان مشاهده نگردید. هم چنین ارتباط معنی داری بین نوع سرطان و جنس، بین جنس و جایگاه جهش و هم چنین نوع سرطان و جایگاه جهش دیده نشد. در نوع منتشر 2 جهش در اگزون های 6 و 8 مشاهده گردید و هیچ جهشی در اگزو های 5 و 7 مشاهده نشد. در نوع روده ای در هر چهار اگزون مورد مطالعه جهش دیده شد. نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بروز جهش در ژن p53 در سرطان معده 20.5 درصد به دست آمد که بیانگر فراوانی متوسط جهش ژن p53 در جامعه مورد مطالعه است.
دکتر علی شبستانی منفرد، دکتر سیدفرزاد جلالی، دکتر حسین مزدارانی، دکتر محمود حاجیاحمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: رامسر در شمال ایران، بالاترین میزان پرتوزایی زمینه را در سطح جهان داراست. این پرتوزایی عمدتاً به دلیل وجود عنصر رادیواکتیو رادیوم و فرآورده های استحاله آن است که توسط چشمه های آب گرم به سطح زمین آورده می شوند. آثار دزهای کم پرتو بر سلامت انسان همچنان در هاله ای از ابهام قرار داشته و هنوز تحت بررسی های متعدد قرار دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در رامسر در مقایسه با وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی معمولی است. مواد و روش ها: این مطالعه در سال 1383 و به روش تحلیلی- مقطعی روی 101 خانوار (402 نفر) از ساکنین منطقه طالش محله رامسر با پرتوزایی زمینه بالا و 98 خانوار (374 نفر) از ساکنین منطقه چپرسر رامسر که در محدوده پرتوزایی معمولی زندگی می کردند، صورت گرفت. پس از مصاحبه با ساکنین این مناطق و کسب رضایت آنان و همچنین با استفاده از اطلاعات موجود در خانه بهداشت منطقه، پرسشنامه حاوی برخی شاخص های اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی تکمیل گردید و اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در این مرحله تفاوت معنی داری را در رابطه با میزان مرگ و میر و معلولیت های مادرزادی در ساکنین دو منطقه نشان نمی دهد. همچنین تفاوت در فراوانی برخی بیماری های خاص و سقط جنین و نیز فراوانی افسردگی در میان ساکنین دو منطقه در گروه های سنی معین معنی دار نبود. اما بیماری های قلبی و بدخیمی ها در ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در مقایسه با مناطق دارای پرتوزایی زمینه عادی به طریقه معنی داری کمتر بود (P<0.05)نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، نشان دهنده عدم تاثیر پرتوهای زمینه در سطوح بالا بر برخی شاخص های بیان کننده سلامت و تاثیر مثبت پرتوهای زمینه بالا بر برخی دیگر می باشد. اگر چه نتایج مطالعه حاضر به لحاظ استفاده از روش سرشماری در انتخاب نمونه ها، از پشتوانه آماری قوی برخوردار است، اما مطالعات رادیواپیدمیولوژیک دیگر به ویژه به شکل پایش شاخص های سلامت از نوع آینده نگر می تواند به اطلاعات موجود در زمینه بیولوژی دزهای کم پرتو بیافزاید.
دکتر عبدالصمد مظلومی گاوگانی، دکتر محمدحسن حجتی، اردوان فازانچائی، دکتر حسن محیط، دکتر حشمت الله طاهرخانی، دکتر کلایو دیویس،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : علیرغم گستره جغرافیایی وسیع در منطقه مدیترانه، لیشمانیا اینفانتوم زایمودم (MON1 LON-49) به عنوان زیمودم غالب در ایجاد بیماری کالاآزار شناخته شده است. هرگونه و استرین از گروه لیشمانیا انتشار جغرافیایی خاص داشته و تمایل به ایجاد بیماری منحصر به فرد با روش درمان متفاوتی دارد. این مطالعه به منظور شناسایی گونه و زیرگونههای انگلهای لیشمانیای جدا شده از انسان، مخازن حیوانی و ناقلین براساس پلیمرفیسم آنزیمی درشمال غرب ایران انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی نمونهها از 12 آسپیره مغز استخوان بیماران مبتلا لیشمانیازیس، 26 آسپیره طحال و کبد سگ و بیش از 100 پشه خاکی در طی سالهای 86-1384 از منطقه شمال غرب ایران به دست آمدند. پس از کشت نمونهها در محیط NNN و α MEM ، مقایسه با گونههای مرجع WHO، لیشمانیا (لیشمانیا) دونووانی ((DD8 ، لیشمانیا (لیشمانیا) اینفانتوم (IPT-1) ، لیشمانیا (لیشمانیا) تروپیکا K-27)) و لیشمانیا (لیشمانیا) ماژور(5-ASKH) ، با استفاده از الکتروفورز در Starch Gel انجام شد. آنزیمهای مطالعه شده ALAT،ASAT،SOD،ES،NH،MPI،GPI،MDH،6PGD،PGM ،PEPDوPK بودند. یافتهها : در این مطالعه تنها زایمودم به دست آمده در تمام نمونههای سگی و انسانی و پشهخاکیها زایمودم MON1 LON-49 بود که متعلق به گونه لیشمانیا (لیشمانیا) اینفانتوم است. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که لیشمانیوز احشایی در شمال غرب ایران از نوع مدیترانهای است که از پرتغال و مراکش، تا پاکستان در شرق و جمهوریهای آسیای مرکزی توسعه پیدا کرده است و نیز سگهای اهلی به عنوان مخازن اصلی انگل لیشمانیوز احشایی از گونه لیشمانیا اینفانتوم (زایمودم MON1) محسوب میشوند.
دکتر لیلی چمنی تبریز، دکتر حجت زراعتی، سهیلا عسگری، دکتر سرور اسدی، دکتر سعید زارعی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری تبخال تناسلی در دنیا و در آسیا رو به افزایش است. تحقیقات نشان داده، داشتن آگاهی در مورد بیماری منجر به تغییر رفتارهای پرخطر جنسی و در نتیجه اجتناب از خطر میگردد. این تحقیق به منظور تعیین سطح آگاهی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی در مورد تبخال تناسلی صورت پذیرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی و مقطعی روی 409 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران در پاییز 1383 انجام گرفت. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود و دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، منویتنی و کروسکالوالیس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافتهها : میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی کلی از بیماری 26±5/26درصد تعیین گردید. همچنین میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی از ماهیت بیماری و راههای انتقال بیماری به ترتیب 2/24± 7/23درصد و 36±5/30درصد به دست آمد. 8/18درصد از شرکت کنندگان از علائم بیماری آگاهی داشتند و میزان آگاهی دانشجویان در خصوص درمان و چگونگی پیشگیری به ترتیب 4/16 درصد و 2/46درصد بود. براساس تحلیل انجام شده بین سن، وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی با سطح آگاهی در حیطههای مختلف بیماری ارتباط معنیدار آماری به دست آمد (P<0.05). سطح آگاهی دانشجویان دانشکدههای علوم فنی بیش ازدانشکدههای علوم انسانی بود (P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اکثریت جامعه مورد مطالعه در زمینه بیماری آگاهیکافی نداشتند و تمایل به داشتن اطلاعات بیشتری از بیماری نشان دادند. پیشنهاد میشود در مراکز آموزشی راجع به بیماریهای منتقله از راه تماس جنسی و تبخال تناسلی آموزش داده شود.
ناصح ملکی راواسان، دکتر مالوریه هاید، دکتر عزت الدین جوادیان، دکتر محمدعلی عشاقی، دکتر جاوید صدرایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری کالاآزار یکی از مهمترین بیماریهای عفونی در شمال غربی کشور میباشد. لیشمانیا اینفانتوم و لیشمانیا دنووانی هر دو متعلق به کمپلکس دنووانی و مسبب لیشمانیوز احشایی در کانونهای مختلف دنیا هستند. در این مطالعه از ژن سیستئین پروتئاز B (CPB) انگلهای لیشمانیای جدا شده از پشههای خاکی برای تعیین هویت و بررسی خصوصیات ملکولی انگل در سطح اسیدنوکلئیک و اسیدآمینه استفاده گردید.
روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی بخشی از ژن CPB انگلهای لیشمانیا به طول 741-702 جفت باز به کمک واکنشهای زنجیرهای پلیمراز تکثیر و تعیین توالی شدند. سپس خصوصیات ملکولی آنها از قبیل جایگاههای دارای پتانسیل گلیگوزیلاسیون، محلهای اتصال سلولهای B و T و تاثیر جهش در ساختار سه بعدی پروتئینهای حاصله به کمک نرمافزارهای بیوانفورماتیکی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها : از 3477 پشه خاکی بررسی شده، 7 نمونه با واکنش PCR ژن سیستئین پروتئازB مثبت شدند. همچنین بر اساس یافتههای این مطالعه در شمال غربی ایران هر دو عضو کمپلکس دنووانی یعنی L.donovani و L.infantum توسط پشههای خاکی فلبتوموس پرفیلیوی ترانسکوکازیکوس منتقل شدهاند. بررسی توالیهای DNA انگلها نشان داد که یک نوکلئوتید سیتوزین به توالی ژن CPBگونه دنووانی اضافه شده است که این امر باعث تغییر چهارچوب ترجمه به اسیدآمینه، ظهور یک کدون توقف(TGA) در هفت کدون پایینتر و توقف عملیات ترجمه شده است. در نتیجه یک زنجیره پپتیدی خیلی کوتاه به طول 76 اسیدآمینه ایجاد شده که بسیار کوتاهتر از زنجیره پپتیدی طبیعی به طول 234-247 اسیدآمینه در سایر استرینهای لیشمانیا دونووانی کمپلکس میباشد. بررسی توالیهای پروتئینی نشان داد که هیچکدام از سه جایگاه گلیگوزیلاسیون و اپیتوپهای سلولهای B و T در پروتئین کوتاه استرین لیشمانیا دنووانی ایران وجود ندارد.
نتیجهگیری : زنجیره پروتئینی حاصل شده از نمونههای دنووانی ایران کوتاهترین زنجیره پپتیدی این کمپلکس است که تا به حال در دنیا گزارش شده است. به نظر میرسد که کوتاه شدن زنجیره پپتیدی CPB میتواند در ارتباطات بین انگل- ناقل و نیز انگل - میزبان تاثیرگذار باشد. با توجه به اهمیت ژن سیستئین پروتئاز B در برهمکنش انگل و سلولهای میزبان و نقش کلیدی آن در ایجاد عفونت و گسترش بیماری کالاآزار، لازم است تا مطالعات بیشتری در مورد انگل لیشمانیا دونوانی جدا شده و پروتئین کوتاه آن انجام شود تا اپیدمیولوژی و سیمای واقعی بیماری کالاآزار در ایران کامل شود.
کلید واژهها : کمپلکس دنووانی ، کالاآزار ، ژن سیستئین پروتئازB ، کنش متقابل انگل و میزبان ، ایران
دکتر فیروز امانی، دکتر انوشیروان کاظم نژاد، دکتر رضا حبیبی، دکتر ابراهیم حاجی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از مؤلفههای مهم در برنامهریزیهای مربوط به سلامت هرجامعه، آمار و علل مرگومیر در آن جامعه است. این مطالعه به منظور تعیین روند تغییرات الگوی مرگومیر در ایران طی سالهای 88-1350 انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی اطلاعات مربوط به 9740656 متوفی ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشوری در فاصله سالهای 1350 تا 1388 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای آنالیز روند تغییرات زمانی الگوی کلی مرگومیر از روشهای گرافیکی و مقایسه تغییرات روند مرگومیرهای ثبتی طی سالهای مورد بررسی استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و روشهای آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : نتایج نشان داد که 60.4% مرگومیرهای ثبت شده در نقاط روستایی و 39.6% در نقاط شهری بود. 61.1% مرگها در مردان و 38.9% در زنان رخ داده بود. شاخص مرگومیر خام در کشور ایران بر اساس آمارها از 13 نفر به ازای هر 1000 تولد زنده در سالهای 75-1970 به رقم 5 نفر در سالهای 10-2005 کاهش یافته است. شاخص امید به زندگی با 28.6% افزایش از رقم 55.2 سال در سالهای 75-1970 به رقم 71 سال در سالهای 10-2005 افزایش یافت. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که شاخصهای مرگومیر در ایران در مقایسه با کل دنیا پایینتر بوده و یک کاهش عمومی در مرگومیر کودکان در کشور ایران طی سه دهه اخیر وجود داشته است. همچنین سیستم ثبت مرگومیر در کشور ایران نسبت به سالهای قبل بهبود یافته است.
شهرام ارسنگ، دکتر انوشیروان کاظمنژاد، دکتر فیروز امانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : مشخص نمودن روند بیماریها و تغییرات آن در طول زمان میتواند اهمیت بهسزایی در ارزیابی میزان و نحوه دستیابی به استراتژیهای بهکار گرفته شده برای کنترل بیماریها، توسعه شاخصهای سلامت و نیز برنامهریزیهای بهداشتی داشته باشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک روند تغییرات بیماری سل در کشور ایران طی سالهای 87-1380 بود. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی درصد تغییرات سالانه (APC) ، متوسط درصد تغییرات سالانه (AAPC) ، میزان بروز بیماری سل، مرگ و میر ناشی از بیماری سل، درصد بیماریابی، درصد موفقیت در درمان و موارد عود بیماری در ایران طی سالهای 87-1380 مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. از مدل رگرسیون تکهای خطی برای تحلیل روند تغییرات بیماری سل استفاده شد و متغیرهای مدل با استفاده از روش حداقل مربعات برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری Joinpoint-3.4 استفاده گردید. یافتهها : میزان بروز سل ریوی اسمیر مثبت در ایران طی سالهای 87-1380 سیر نزولی داشت و بهطور میانگین سالانه 4.1 درصد از میزان بروز بیماری سل و 3.6 درصد از موارد عود بیماری در کشور کاسته شده است. سالانه به طورمتوسط 6.8 درصد از موارد مرگ ناشی از بیماری سل کاهش و 2.5 درصد بر میزان بیماریابی سل افزوده شده بود؛ ولی طی سالهای مورد بررسی موفقیت در درمان سل با AAPC برابر 0.5 درصد از روند نزولی برخوردار بود. در سال 81 الگوی روند بروز بیماری در مردان و زنان تغییر کرده؛ بهطوری که از تعداد موارد بیماری در زنان کاسته شده و در مردان با روند ثابتی ادامه یافته است. همچنین بیشترین موارد مشاهده شده در هر دو جنس مربوط به افراد بالای 65 سال بود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که در ایران بروز سل ریوی اسمیر مثبت و درصد موفقیت در درمان بیماری سل از روند نزولی و درصد بیماریابی از روند صعودی برخوردار است.
مرجان مجتبوی نائینی، صادق ولیان بروجنی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : جهشهای ژن SLC26A4 پس از ژن GJB2 مهمترین عامل ژنتیکی ایجاد کننده ناشنوایی غیرسندرمی با وراثت اتوزومی مغلوب هستند که امروزه در تشخیصهای مولکولی مورد بررسی قرار میگیرند. در پایگاه دادهها تعداد زیادی از مارکرهای STR مرتبط با این ناحیه معرفی شده است. این مطالعه به منظور تعیین خصوصیات و اطلاعدهندگی مارکر D7S2456 با توالیهای تکراری CA که در ناحیه 3 ژن SLC26A4 است؛ در پنج قومیت از جمعیت ایرانی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی تعیین ژنوتیپ جایگاه ژنی مارکر D7S2456 در 165 فرد شنوای غیرخویشاوند از پنج قوم فارس، آذری، ترکمن، گیلک و عرب توسط واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) و سپس ژل الکتروفورز پلیاکریلآمید (PAGE) و در نهایت الکتروفورز فلورسنت موئینه صورت گرفت. در این مطالعه از نرمافزارهایGeneMarker HID Human STR Identity، GenePop و Microsatellite Tools استفاده شد. یافتهها : بررسی آللهای مارکر D7S2456 بیانگر حضور 9 آلل در جمعیت ایرانی بود و آلل 5 با فراوانی 55درصد در جمعیت ایرانی فراوانترین آلل تعیین شد. بالاترین هتروزیگوسیتی مشاهده شده متعلق به قوم آذری به میزان 81.8% بود. بررسی تعادل هاردی-واینبرگ (HWE) نشان داد که کلیه اقوام جمعیت ایرانی به غیر از قوم فارس برای مارکر D7S2456 در تعادل هستند. بررسی مقدار PIC (Polymorphism Information Content) مارکر مابین 0.44 و 0.7 حاکی از اطلاعدهندگی متوسط (Moderately Informative) آن در اقوام مورد بررسی جمعیت ایرانی بود. نتیجهگیری : مارکر D7S2456 اطلاع دهنده متوسط در تشخیصهای مولکولی ناشنوایی غیرسندرمی وابسته به SLC26A4 با توارث اتوزومی مغلوب به روش آنالیز پیوستگی در جمعیت ایرانی است.
علی احمدی، محمدجواد سلطانپور، عباسعلی ایمانی فولادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : در ایران مقاومت به آنتیبیوتیک ایمیپنم درحال افزایش است. با توجه به اهمیت این آنتیبیوتیک در درمان عفونتهای بیمارستانی و نقش کلیدی روش انتشار دیسک بهعنوان روش اصلی تعیین حساسیت آنتیبیوتیکی، در این مطالعه فراوانی مقاومت به آنتیبیوتیک ایمیپنم در ایزولههای بالینی جدا شده از بیماران و نتایج حاصل از دیسکهای ایمیپنم ایرانی و خارجی مقایسه گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 241 ایزوله باکتریایی از بیماران بستری در بخشهای مختلف بیمارستان بقیهالله (عج) تهران جداسازی شد. پس از خالصسازی ارگانیسمهای حاصله، هویت ایزولهها به وسیله تستهای بیوشیمیایی تعیین شد. سپس مقاومت به ایمیپنم با استفاده از آنتیبیوگرام به روش انتشار دیسک توسط دیسکهای رایج ایمیپنم ایرانی و خارجی (شرکت Mast) تعیین و از طریق آزمون مک نمار مقایسه گردید. با استفاده از آزمون آنتیبیوگرام به روش انتشار دیسک، ایزولههای مقاوم به ایمیپنم از نظر مقاومت به شش گروه مختلف آنتیبیوتیکی شامل جنتامایسین، سفتازیدیم، تتراسایکلین، آزیترومایسین، سفالکسین و سیپروفلوکسازین بررسی شد. یافتهها : ارگانیسمهای جدا شده به ترتیب کلبسیلا، اشریشیا کلی و سودوموناس ائروژینوزا بودند. بیشترین نمونه بالینی مربوط به نمونه ادرار (28%) و پس از آن نمونه زخم (18.5%) بود. براساس نتیجه آنتیبیوگرام با دیسک ایمیپنم داخلی 62 ایزوله (25.7%) و براساس دیسک Mast 19 ایزوله (7.8%) به ایمیپنم مقاوم بودند. خطای آزمایشگاهی حاصل از دیسک ایمیپنم ایرانی نسبت به دیسک Mast به طور معنیداری بالا بود (P<0.05). از بین 19 ایزوله مقاوم به ایمیپنم، 17 ایزوله سودوموناس ائروژینوزا و دو ایزوله دیگر انتروکوک و کلبسیلا بودند. 57 درصد کل ایزولههای مقاوم به ایمیپنم مربوط به بخش ICU بود. بیشترین مقاومت ایزولههای مقاوم به ایمیپنم به جنتامایسین (84%) و کمترین آن به سیپروفلوکسازین (63%) بود و 84 درصد ایزولهها دارای مقاومت چندگانه بودند. نتیجهگیری : اگرچه در این مطالعه درصد کمی از ایزولههای حاصله (بهعنوان مهمترین پاتوژنهای بیمارستانی) به ایمیپنم مقاوم بودند؛ اما میزان مقاومت چندگانه در این ایزولهها و این که اغلب آنها از بخش ICU جدا شده بودند؛ قابل توجه است.
لادن کیا لاشکی، محمد خادملو، مهرنوش کوثریان، مریم زرین کمر، پژمان خسروی، پیمان بزازی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آنمی فقر آهن منجر به کاهش ضریب هوشی و کاهش قدرت یادگیری و توانمندیهای ذهنی و جسمی میشود. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت آهن یاری شیرخواران 6 تا 24 ماه تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان میاندرود در استان مازندران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 400 شیرخوار ۶ تا ۲۴ ماهه تحت پوشش مراکز جامع سلامت شهرستان میاندرود در استان مازندران در ششماه دوم سال 1398 انجام شد. وضعیت مصرف قطره آهن و آگاهی مادران در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سن شیرخواران 4.8±13.8 ماه و مادران 5.6±28.8 سال بود. مصرف قطره آهن در 274 مورد (68.5%) به صورت منظم، 106 مورد (26.5%) گاه به گاه بود و 20 مورد (5%) اصلاً از قطره آهن مصرف نکرده بودند. نمره آگاهی مادران با نوع مصرف قطره آهن، صدک قد و سطح تحصیلات مادر ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). از علل مصرف نامنظم قطره آهن در شیرخواران بیشترین فراوانی مربوط به فراموشی (28.8%) ، استفراغ کودک (9.5%) و سیاه شدن دندانهای کودک (9%) تعیین شدند.
نتیجهگیری: آگاهی مادران نسبت به مصرف قطره آهن خوب ارزیابی شد؛ اما مهمترین موانع مصرف منظم قطره آهن توسط مادران شامل فراموشی، استفراغ کودک و سیاه شدن دندانهای شیرخواران تعیین شدند.
فاطمه شهرکی، مرتضی اولادنبی،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
طبق تعریف مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ایالات متحده، مشاوره ژنتیک فرآیندی است که در آن اطلاعاتی در مورد چگونگی اثر شرایط ژنتیکی بر فرد بیمار یا خانواده وی ارایه میشود. مشاور ژنتیک سابقه سلامت فردی و خانوادگی بیمار را به منظور افزایش آگاهی و درک خانواده از بیماریهای ژنتیکی خاص، خطرات و مزایای آزمایش، مدیریت بیماری و بررسی گزینههای درمانی موجود جمعآوری میکند. ناتوانی ذهنی و ناشنوایی دو معلولیت شایع هستند که اثرات بهسزایی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا و خانوادههایشان دارند. این مقاله براساس مطالعات منتشر شده در پایگاههای Web of science ، PubMed و Google scholar طی سالهای 2015 لغایت 2023 میلادی به بررسی نقش مشاوره ژنتیک در غربالگری و پیشگیری از ناشنوایی و ناتوانی ذهنی پرداخته است. مشاوره ژنتیک میتواند به عنوان یک ابزار مؤثر در غربالگری، تشخیص زودهنگام و پیشگیری از ناتوانی ذهنی و ناشنوایی به کار رود. با توجه به این که علل بسیاری از موارد ناتوانی ذهنی و ناشنوایی در ژنتیک فردی پیدا میشود؛ مشاوره ژنتیک میتواند به کاهش عوامل خطر ابتلا به این معلولیتها و بهبود کیفیت زندگی فردی و خانوادگی کمک کند. علاوه بر این، تاثیر مشاوره ژنتیک به عنوان ابزاری موثر در غربالگری، تشخیص زودهنگام و پیشگیری از ناتوانی ذهنی و کم شنوایی نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد.