|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای اتانول
تینا دادگر، دکتر عزت الله قائمی، مسعود بازوری، دکتر مهدی آسمار، دکتر معصومه مازندرانی، دکتر اختر سیفی، دکتر هومان بیات، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونتهای ایجاد شده به وسیله استافیلوکوکوس اورئوسهای مقاوم به متیسیلین و اگزاسیلین عمدتاً با منشاء بیمارستانی هستند که در بسیاری از کشورهای جهان در حال افزایش است. به همین دلیل محققان نیز تلاشهای زیادی برای یافتن ترکیبات جدید به عنوان جایگزین مناسب این آنتیبیوتیکها انجام دادهاند. این مطالعه نیز به منظور بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره الکلی 20 گونه از گیاهان دارویی استان گلستان علیه سویههای بالینی و استاندارد استافیلوکوکوس اورئوس حساس و مقاوم به متیسیلین انجام شد. روش بررسی : در این تحقیق عصارهگیری اکالیپتوس، نعناء، رزماری، آویشن باغی، گل راعی، سیاه دانه، درخت پیرو، گزنه، سیر، زرشک، کلزا، افسنطین، بابونه، زیره سبز، پنبه، اسپند، گل مخروطی ارغوانی، درمنه، گز و انار به روش پرکولاسیون و استخراج حلال نیز به کمک پمپ خلا انجام شد. بررسی اثر ضدباکتریایی عصاره اتانولی گیاهان علیه سویههای MRSA و MSSA به روش انتشار در آگار و به کمک دیسک انجام شد. هر آزمون سه بار تکرار گردید و میانگین قطر هاله عدم رشد روی محیط مولرهینتون آگار اندازهگیری و ثبت و خاصیت ضدباکتریایی عصارهها با هم مقایسه گردید. سپس با استفاده از روش microdilution Broth حداقل غلظت بازدارنده از رشد (MIC) گیاهانی که بهترین اثر را در روش دیسک – دیفیوژن داشتند، تعیین شد. یافته ها : از بین 20 گیاه مورد بررسی عصاره اتانولی 8 گیاه اوکالیپتوس، اسپند، درمنه، سیاهدانه، زرشک، گل راعی، انار و گز در روش دیسک – دیفیوژن بهترین اثر آنتیاستافیلوکوکی را با توجه به قطر هاله عدم رشد نشان دادند، به طوری که حداکثر میانگین قطر هاله عدم رشد آنها 4/22 میلیمتر ارزیابی شد. کمترین مقدار MIC این گیاهان mg/ml 01/0 مربوط به گیاه انار بود. همچنین قطر هاله عدم رشد گیاهان مورد بررسی در اکثر موارد روی سویههای مقاوم به متیسیلین بیش از سویههای حساس بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که گیاهان درمنه، زرشک، اوکالیپتوس، اسپند و گل راعی، سیاه دانه، انار و گز دارای بیشترین اثرات ضدباکتریایی سویههای MSSA و MRSA میباشند. البته کاربرد بالینی این گیاهان نیازمند مطالعات بیشتر و وسیعتری میباشد.
دکتر مختار جعفرپور، دکتر حسن مفیدپور، دکتر علیرضا ابراهیم زاده، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : آثار مخرب بافتی در پی مصرف اتانول در تعدادی از اعضای بدن به اثبات رسیده است. این در حالی است که در کلیه چنین آثاری کمتر به طور کلاسیک مورد تحقیق قرارگرفته است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات اتانول بر ساختار هیستولوژیک بافت کلیه در موش انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد40 سر موش نژاد Balb/c از هر دو جنس نر و ماده با تعداد مساوی و با وزن تقریبی 35-30 گرم، به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل طی سال 1384 در دانشکده پزشکی مشهد تقسیم گردیدند. به طوری که در هر کدام از گروههای تجربی و کنترل نیمی از موشها نر و نیمی دیگر ماده بودند. گروه تجربی روزانه به میزان یک میلیگرم اتانول به ازای یک گرم وزن بدن، به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمودند و گروه کنترل نیز به همین میزان و روش سرم فیزیولوژی دریافت کردند. نیمی از موشهای گروه تجربی بعد از یکماه مصرف روزانه اتانول و نیمه دیگر بعد از دوماه مصرف روزانه اتانول، تحت بیهوشی قرار گرفته و کلیههای آنها خارج شد. بعد از شستشو با نرمال سالین، به مدت 48 ساعت در فرمالین فیکس شدند. بقیه مراحل آمادهسازی بافتها به روش معمول در آزمایشگاه بافتشناسی انجام شد و با هماتوکسیلین و ائوزین رنگآمیزی شدند. سپس نمونهها با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند و از نمونههای موردنظر تصویر تهیه گردید. یافتهها : در بافت بینابینی قشر کلیه موشهای نر و ماده گروه تجربی که یک ماه اتانول دریافت کرده بودند، خونریزی و اینفیلترای آماسی محدود مشاهده شد. در گروه تجربی که موشها دوماه اتانول دریافت کرده بودند، اینفیلتراسیون بسیار متراکم سلولهای آماسی لنفوپلاسموسیتی به ویژه در بخش عمقی مدولا و اطراف عروق خونی با گسترش به ناحیه کالیسها و لگنچه دیده شد. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اتانول اثرات تخریبی پیشرونده بر قشر و مغز کلیه دارد. به طوری که هرقدر زمان تزریق بیشتر باشد، میزان تغییرات ساختار هیستولوژیک بیشتر خواهد بود.
نوشین نقش، صفورا سلیمانی، سمیرا ترکان، دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از زمینههای کاربردی نانوبیوتکنولوژی استفاده از نانو ذرات نقره (Nanosilver particles) به منظور راهکاری نوین در درمان عفونتهای میکروبی است. در گذشته گیاهان دارویی با خواص شناخته شده مانند اکالیپتوس به میزان زیادی مورد توجه بودهاند. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانو ذرات نقره توأم با عصاره اتانولی اکالیپتوس بر مهار رشد باکتری E.coli انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی برای کشت باکتری E.coli از محیط کشت Nutrient Agar استفاده شد. ابتدا به هر پلیت 50 میکرولیتر از باکتری تلقیح شد. سپس دیسکهای آنتیبیوگرام آغشته به غلظتهای 3.1 ، 6.25 ، 12.5 ، 25 و 50 ppm نانوذرات نقره با قطر متوسط 4.5 نانومتر به همراه عصاره 100 درصد اتانولی اکالیپتوس در پلیت قرار داده شدند. قطر هاله عدم رشد 24، 48 و 72ساعت و در ادامه در روز ششم و هشتم اندازهگیری و با پلیت کنترل مقایسه گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمونهای آماری One-way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : قطر هاله عدم رشد باکتری E.coli در روز ششم در گروه کنترل 0.5 mm و در گروههای تجربی با غلظتهای 3.1 ، 6.25 ، 12.5 ، 25 و 50 ppm نانوذرات نقره توأم با عصاره 100 درصد اتانولی اکالیپتوس به ترتیب 0.55 ، 0.58 ، 0.82 ، 0.83 و 1.02 میلیمتر تعیین شد و این تفاوت در گروههای 12.5 ، 25 و 50 ppm نانوذرات نقره نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مناسبترین زمان اثر مهارکنندگی رشد باکتری E.coli شش روز بعد از تیمار با ترکیب توأم نانوذرات نقره در غلظت ppm 50 با عصاره گیاه اکالیپتوس است.
رحیم گلمحمدی، محمد محمدزاده، اکبر پژهان، دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : گزارشهای متناقضی در خصوص اثر الکل بر تشنجات صرعی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر اتانول بر میزان تغییرات عروق ریز مغزی به روش ایمونوهیستوشیمی در موشهای سوری صرعی شده با پنتلین تترازول تحت درمان با والپریک اسید انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش سوری بهطور تصادفی در گروههای 6 تایی تشنج (گروه اول): تزریق داخل صفاقی پنتلین تترازول (37 mg/kg) یک روز در میان؛ گروه دوم (اتانول) (1 gr/kg)؛ گروه سوم (والپرویک اسید 100mg/kg+پنتلین تترازول 37mg/kg)؛ گروه چهارم (اتانول 1gr/kg و پنتلین تترازول 37mg/kg)؛ گروه پنجم (والپرویک اسید 100mg/kg+پنتلین تترازول 37mg/kg+اتانول 1gr/kg) و گروه ششم (کنترل) قرار گرفتند. گروههای تجربی تحت درمان با والپرات اسید و یا اتانول، 30دقیقه قبل از هر بار تزریق پنتلین تترازول، به صورت داخل صفاقی والپرات اسید یا اتانول دریافت نمودند. اسلایدهای تهیه شده از مغز حیوانات با هماتوکسیلین ائوزین رنگآمیزی شد. از هر گروه 36 میدان میکروسکوپی انتخاب و شمارش عروقی انجام شد. با روش ایمونوهیستوشیمی آسیب سلولهایی اندوتلیال بررسی شد. یافتهها : تعداد عروق ریز مغزی گروههای تجربی دوم، چهارم و پنجم نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد (P<0.05). تغییرات آسیبشناسی عروق مغزی گروه چهارم بهصورت ترومبوز عروق مغزی، حاشیهنشینی سلولهای خونی در جدار اندوتلیوم عروق مغزی بود. تغییرات مورفولوژی در عروق و پرولیفراسیون سلولهای آندوتلیال عروق مغزی گروه پنجم مشاهده شد. رنگپذیری سلولهای اندوتلیال عروق قشر مغز و از بین رفتن پیوستگی بین سلولهای اندوتلیال عروق قشر مغز در گروه تجربی چهارم نسبت به سایر گروههای تجربی بیشتر مشاهده شد. نتیجهگیری : تجویز اتانول توأم با پنتلین تترازول در موشهای سوری سبب ترمبوز، انفیلتراسیون و آسیب عروق قشر مغز میگردد و تجویز همزمان والپریک اسید باعث کاهش تغییرات پاتولوژیک میگردد.
قادر جلیل زاده امین، علیرضا یوسفی، مهدی عبدالهی پیربازاری، دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : زیره سیاه در طب سنتی ایرانی برای درمان بسیاری از بیماریها از جمله اختلالات دستگاه گوارشی و بهویژه درمان زخمهای معدی کاربرد دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسانس زیره سیاه بر زخم معده القا شده با ایندومتاسین و اتانول در موشهای صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی میزان LD50 موشهای صحرایی بر اساس روش لورک تعیین شد. برای بررسی مسمومیت کوتاهمدت 24 سر موش بهطور تصادفی به 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. در گروههای اول تا سوم به ترتیب غلظتهای 80 ، 125 و 250 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن از اسانس زیره سیاه و در گروه چهارم حجم برابری از توین 80 (2درصد) به مدت 14 روز به موشها خورانده شد. برای سنجش فعالیت ضدزخمی اسانس زیره سیاه موشهای صحرایی در گروههای 6 تایی شامل دریافت کننده توین، دریافت کننده سایمتدین 100 mg/kg/bw ، امپرازول 30 mg/kg/bw و اسانس زیره سیاه با دوزهای 20, 40, 80 mg/kg/bw در دو گروه زخم معده القا شده با ایندومتاسین 100 mg/kg/bw و اتانول خالص یک میلیلیتر قرار گرفتند. یافتهها : مقدار LD50 برابر با 375 mg/kg محاسبه شد. دریافت تک دوز و روزانه در دوزهای مورد بررسی بدون این که تغییری در رفتار، وزن بدن و وزن ارگانهای آنها ایجاد نماید؛ توسط موشها تحمل گردید. در پایان دوره تغییر معنیداری در میزان پروتئین تام، آلانین آمینوتراسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوتراسفراز (AST) مشاهده نگردید. تیمار با اسانس زیره در دوزهای 40, 80 mg/kg/bw توانست شاخص زخم در مدل زخم معده ایجاد شده با ایندومتاسین را بهترتیب به میزان 2.8±27.41 درصد و 1.01±18.02 درصد کاهش دهد (P<0.05). در مدل زخم اتانولی نیز در دوزهای 40, 80 mg/kg/bw میزان مهار زخم بهترتیب 4.3±65.65 درصد و 16±58.42 درصد تعیین شد (P<0.05). شاخص پیشگیری زخم در مدل زخم معده ایجاد شده با ایندومتاسین در تیمار با اسانس زیره در دوزهای 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به ترتیب 37.98% و 59.21% و در مدل زخم اتانولی در دوزهای 40, 80 mg/kg/bw به ترتیب 12.4% و 22.05% تعیین شد. نتیجهگیری : اسانس حاصل از زیره سیاه بیخطر و به صورت حفاظتی در دوزهای 40, 80 mg/kg/bw توانست زخم معده ایجاد شده را کاهش دهد و این اثر وابسته به دوز بود.
|
|
|
|
|
|