24 نتیجه برای آگاهی
غلامرضا محمودی شن، سید عابدین حسینی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
بیماری ایدز اینک یک وحشت عمومی در جهان ایجاد کرده است و آرایشگران از کسانی هستند که از وسایل تیز و برنده به عنوان وسیله کار استفاده می کنند و آلوده بودن این وسایل در انتقال بیماری به دیگران نقش موثری دارد. لذا مطالعه ای به منظور تعیین آگاهی نگرش و عملکرد آرایشگران زن و مرد در مورد پیشگیری از بیماری ایدز انجام شد. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی است که نمونه های آن از بین آرایشگران شاغل در شهر گرگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که به وسیله 150 آرایشگر تکمیل گردید. نتایج نشان داد که 50 درصد آنها آگاهی و 48.43 درصد آنان عملکرد متوسط و 43.4 درصد هم نگرش ضعیفی داشتند و آزمون آماری، بین عملکرد زنان و مردان تفاوت معنی داری را نشان داد (P≤0.02) ضمنا بین آگاهی و نگرش نیز نگرش و عملکرد با توجه به سابقه کار رابطه معنی داری وجود داشت .(P≤0.01) به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که آرایشگران از آگاهی و نگرش و عملکرد ضعیفی برخوردارند و به آموزش رفتارهای بهداشتی نیاز دارند.
کبری خاجوی شجاعی، دکتر سوسن پارسای، نادر فلاح،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده
بزرگ ترین فشار فیزیولوژیکی در طول زندگی زنان، هنگام بارداری ایجاد می شود که مهم ترین تغییر را در وضعیت زیستی آنان پدید می آورد. این فشار فیزیولوژی ناشی از نیاز جنین است. به همین علت نیاز زن حامله به انرژی و مواد مغذی در مقاسه با زنان معمولی افزایش می یابد. امروزه، ثابت شده است آموزش مداوم تغذیه و بالا بردن آگاهی زنان در کنار دادن غذاهای اضافی برای مادرهای فقیر به بهبود سلامت مادر و بچه کمک می کند. این پژوهش به منظور تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان باردار شهر تهران در مورد تغذیه دوران بارداری انجام شده است. تعداد نمونه ها با توجه به میزان کم وزنی هنگام تولد و همچنین مطالعه راهنما، 315 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با مراجعه به 10 بیمارستان واقع در 5 نقطه شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پژوهشگر و با مصاحبه در پرسشنامه جمع آوری شد. این پژوهش نشان داد که 60 درصد از زنان مورد بررسی نسبت به تغذیه دوران بارداری آگاهی پایین داشتند و 10.5 درصد زنان از آگاهی خوبی نسبت به تغذیه دوران بارداری برخوردار بودند. در بخش نگرش این پژوهش، نشان داده شد که اکثر زنان باردار به تغییر رژیم غذایی در دوران بارداری اعتقاد داشتند(71.4 درصد). همچنین 87.6 درصد زنان به خوردن لبنیات در دوران بارداری اعتقاد داشتند ولی 69.8 درصد به خوردن قرص آهن اعتقاد نداشتند و خوردن غذاهای آهن دار را کافی می دانستند. به علاوه بین میزان تحصیلات زنان در مورد مطالعه و نگرش آنها درباره لزوم مصرف قرص آهن در زمان بارداری رابطه معنی داری نشان داده شده است(0.0001 ?P ). با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد آگاهی زنان باردار در مورد تغذیه دوران باردای کافی نیست و در نتیجه عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار داده است .بنابراین نیاز به آموزش تغذیه در دوران بارداری به وسیله کادر پزشکی لازم و ضروری است.
علی اکبر عبداللهی، حسین رحمانی انارکی، دکتر بهناز خدابخشی، ناصر بهنامپور،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی بدون تردید یکی از مهمترین معضلات مراکز بهداشتی درمانی جهان است. میزان وقوع آن در هر کشوری متفاوت است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان شاغل پرستاری نسبت به عفونتهای بیمارستانی در سال 80-1379 در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت.مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده که تمامی پرستاران شاغل (518) 189 مرد و 328 زن شاغل در 11 بیمارستان استان گلستان به وسیله پرسشنامه مورد پژوهش قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده توسط برنامه نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که 26.5 درصد پرستاران از آگاهی ضعیف، 63.9 درصد آگاهی متوسط و 9.6 درصد از آگاهی خوبی برخوردار بودند. در رابطه با کنترل عفونت، 52.4 درصد نگرش منفی، 36.4 درصد نگرش متوسط و 11.2 درصد نگرش مثبت داشتند. در مورد عملکرد ، 37.1 درصد عملکرد ضعیف ، 49 درصد عملکرد متوسط و 13.9 درصد عملکرد خوب داشتند. در ضمن بین آگاهی و نگرش و همچنین بین آگاهی و عملکرد ارتباط معنی داری وجود نداشت. ولی بین نگرش و عملکرد ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم پرستار جهت افزایش آگاهی و نگرش لازم است آموزشهای لازم به عمل آید تا بتوانند رفتارهای صحیحی در کنترل عفونت انجام دهند.
دکتر مصطفی حسینی، دکتر داوود شجاعیزاده، مشرفه چالشگر، حمیده پیشوا،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: فقر آهن شایع تر ین مشکل تغذیه ای در جهان و یکی از عمده ترین علت های کم خونی می باشد. شیوع فقر آهن و کم خونی ناشی از آن در کشورهای در حال توسعه بیشتر از توسعه یافته است که در این میان بیشترین سهم از آن کودکان و زنان می باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی قائم شهر به منظور پیشگیری از کم خونی ناشی از فقر آهن انجام شد.روش بررسی: این مطالعه یک مداخله آموزشی بود که روی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی قائم شهر در بهار 1384 در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 300 نفر) انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای این مطالعه شامل اطلاعات دموگرافیک و پایه و سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد بود. در ابتدای مطاله میزان آگاهی، نگرش و عملکرد همه دانش آموزان به وسیله پرسشنامه ارزیابی شد. سپس برنامه های آموزشی برای گروه مداخله انجام گردید و پس از گذشت 1.5 ماه از مداخله، دو گروه مقایسه شدند. داده ها با استفاده از از نرم افزارهای آماری SPSS(11.5) و STATA(8.0) تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که قبل از آموزش اختلاف معنی داری بین گروه های مورد مطالعه از نظر آگاهی، نگرش و عملکرد وجود نداشت. اما بعد از انجام مداخله آموزشی، افزایش معنی داری در میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد گروه مداخله ملاحظه گردید(P < 0.05) . بدین صورت که مداخله آموزشی به اندازه 15 امتیاز در ارتقای آگاهی، 5 امتیاز در ارتقای نگرش و 1.6 امتیاز در بهبود عملکرد تاثیر داشت. هر چند در بین عوامل موثر متغیرهای تحصیلات مادر و شغل پدر بر آگاهی، پایه تحصیلی بر نگرش و تحصیلات مادر بر عملکرد دانش آموزان نیز موثر بود. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مداخله آموزشی بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر در مورد فقر آهن و کم خونی ناشی از آن تاثیر دارد. بنابراین برنامه های آموزشی در این رابطه برای گروه های سنی نوجوان و جوان پیشنهاد می گردد.
فوزیه بخشا، ناصر بهنام پور،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: احیای قلب و ریه (CPR) سلسله اعمالی است که به وسیله افراد آگاه و حاضر در صحنه برای بازگرداندن قلب و ریه انجام می شود. این مطالعه با هدف سنجش تاثیر آموزش CPR بر آگاهی پرستاران شاغل در مراکز درمانی نسبت به احیای قلبی - ریوی انجام شد.روش بررسی: این مطالعه به صورت کارآزمایی گروهی و به روش قبل و بعد از اجرا روی 26 نفر از پرستاران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه و شامل 43 پرسش آگاهی بود. به طوری که پاسخگویی به سوالات نیاز به آگاهی از اصول احیای مقدماتی و پیشرفته را داشت که بین شرکت کنندگان توزیع و در حضور محقق قبل و بعد از اتمام آموزش تکمیل و گردآوری گردید. شیوه آموزش به صورت سخنرانی و روش اجرای عملی بر روی مانکن طی 2 روز، هر روز 8 ساعت و به صورت کارگاهی در دو بخش پایه و پیشرفته انجام گرفت. با توجه به کیفی بودن داده ها، از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. سطح معنی داری در کلیه آزمون ها a=0.01 در نظر گرفته شد.یافته ها: از 26 پرستار لیسانس انتخاب شده، 57.7 درصد مرد و 42.3 درصد زن با میانگین سنی 35.54±5.99 و با میانگین سابقه کار 10.35 بودند. آگاهی در مورد آریتمی های شایع منجر به مرگ و پروتکل های درمانی متداول قبل از آموزش بسیار پایین و نیز در مورد دارو درمانی چندان مناسب نبود. پس از آموزش میزان آگاهی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت. البته در بعضی موضوعات مانند علایم ایست قلبی، اقدامات اولیه در برخورد با بیمار دچار ایست قلبی- ریوی، مانورهای باز کردن راه هوایی و چگونگی انجام ماساژ افزایش آگاهی قابل ملاحظه نبود.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بیانگر آگاهی بسیار کم پرستاران در موردآریتمی های شایع منجر به مرگ، چگونگی برقراری گردش خون و داروهای مورد، مانور هایملیش و چگونگی انجام آن بود. همچنین این تحقیق نشان داد که دوره های آموزشی می تواند بر افزایش آگاهی پرستاران تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد.
فرهاد جعفری، اکرم نوده شریفی، فرید زایری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: تالاسمی شایع ترین اختلال ژنتیکی است که آمارها از وجود 2 تا 3 میلیون ناقل و 20 هزار بیمار تالاسمی ماژور در کشور حکایت دارد. از سال 1376 و با اجرای برنامه کشوری کنترل تالاسمی، مشاوره و ترغیب زوج های مینور به انصراف از ازدواج با مشاوره و افزایش سطح آگاهی ایشان به عنوان استراتژی اصلی پیشگیری کشور انتخاب شد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرح پیشگیری از تالاسمی بر افزایش سطح آگاهی زوجین و انصراف زوج های ناقل از ازدواج در شهرستان گرگان انجام شد.روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات فرم اطلاعاتی و پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تایید شده بود. نمونه ها برای سنجش سطح آگاهی شامل 282 نفر از زوجین در شرف ازدواج بودند. همچنین 107 زوج مینور، شناسایی شده طی سال های 82-76 نیز از نظر انصراف از ازدواج مطالعه شدند و در هر دو بخش عوامل مرتبط نیز بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های کای دو، تی و آنالیز واریانس صورت گرفت.یافته ها: میانگین سن 282 زوج مورد بررسی در خانم ها 26.5 و آقایان 24.86 سال به دست آمد. 57.8 درصد ساکن شهر و 39.4 درصد خویشاوند بودند. اکثر مردان دارای شغل آزاد و اکثر خانم ها خانه دار و نیمی از نمونه ها نیز زیر دیپلم بودند. سطح آگاهی 2.5 درصد ضعیف، 9.2 درصد متوسط، 53.2درصد خوب و 29.1 درصد عالی به دست آمد. ارتباط سطح آگاهی با سطح تحصیلات، محل سکونت و شغل معنی دار بود (P<0.05)، ولی با سن، جنس و خویشاوندی رابطه معنی دار آماری مشاهده نشد. از 10 زوج ناقل شناسایی شده تنها 2 مورد (20 درصد) از ازدواج انصراف دادند. همچنین بررسی 107 زوج ناقل سال های 82-76 نشان داد، 43 درصد آنها از ازدواج منصرف شده اند که این موضوع با خویشاوندی، محل سکونت و سطح سواد مرتبط بود (P<0.05).نتیجه گیری: با وجودی که سطح آگاهی نسبتا خوب بود اما عملکرد زوج ها مناسب نبود و درصد بالایی از افراد ناقل همچنان به این ازدواج های پرخطر تن می دهند.
دکتر افسانه تابنده، دکتر الهام کاشانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : شیوع زایمان سزارین در طی سالهای متمادی در جهان رو به افزایش بوده است. آگاهی مادران باردار از روشهای مختلف زایمان با برخی عوامل فردی مانند سطح تحصیلات آنها ارتباط دارد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی میزان سزارین در زنان تحصیل کرده گروه علوم پزشکی زیر 45 سال شاغل در شهر گرگان بود. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی روی 187 نفر (پزشک، دندانپزشک، پرستار و ماما) در شهر گرگان طی سال 1384 انجام گرفت. پرسشنامهای حاوی اطلاعات فردی و علت انتخاب روش زایمان سزارین و علت تمایل شخصی به زایمان سزارین از طریق مصاحبه تکمیل گردید. اطلاعات جمعآوری شده به وسیله نرمافزار آماری SPSS-10 و آزمون آماری کایاسکوئر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : از 307 مورد بارداری منجر به زایمان، 153 مورد سزارین شده بودند که 8/49 درصد زایمانها را شامل میشد. شایعترین علت سزارین، توصیه پزشک بدون داشتن علت طبی قطعی (6/52درصد) و شایعترین علت تمایل شخصی به سزارین، احساس درد کمتر بود. درصد سزارین در پزشکان، ماماها و متخصصان بهطور معناداری بالاتر از پرستاران و دندانپزشکان بود و بین شغل همسر و فراوانی سزارین ارتباط معناداری یافت شد (05/0P<). فراوانی سزارین بهطور معنیداری در اولزاها بالاتر بود (05/0P<). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده بالاتر بودن درصد سزارین در جامعه علوم پزشکی نسبت به کل جامعه بود.
دکتر رقیه گلشا، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر رحیم رضایی شیرازی، دانیال روشندل، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر علی جباری، دکتر سیما بشارت، دکتر شهریار سمنانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : علیرغم گسترش بیماری ایدز در دنیا، تاکنون هیچ درمان قطعی برای آن پیدا نشده است. بنابراین بهترین راه مقابله با آن، پیشگیری از بروز آن میباشد. امروزه آموزش افراد در مورد ایدز به عنوان مؤثرترین شیوه برای پیشگیری از آن شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر آموزش بر میزان آگاهی و نگرش داوطلبین هلال احمر استان گلستان از بیماری ایدز انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای نیمهتجربی 149نفر از کارکنان هلال احمر از سه شهر استان گلستان در سال 1384 به صورت تصادفی طبقهبندی شده انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا قبل و بعد از یک کلاس آموزشی 90 دقیقهای، پرسشنامهای حاوی 13 سؤال را تکمیل نمایند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمونهای یومنویتنی، کروسکال والیس و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : 47درصد از افراد آگاهی کافی داشتند. میانگین سطح آگاهی افراد در آزمون بعد از آموزش به طور معنیداری بیشتر از آزمون قبل از آموزش بود (05/0P<). در آزمون قبل از آموزش ارتباط معنیدار معکوسی بین سطح سواد افراد و میزان آگاهی آنها مشاهده شد (05/0P<). ولی این اختلاف در آزمون بعد از آموزش معنیدار نبود. قبل از مداخله آموزشی، آگاهی افرادی که سابقه شرکت در کلاسهای آموزش ایدز را داشتند، بیشتر از سایرین بود (05/0P<).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که آموزش با استفاده از کلاسهای اختصاصی آموزش ایدز سبب افزایش قابل توجه میزان آگاهی و نگرش افراد در مورد بیماری ایدز میگردد.
مرتضی منصوریان، مهدی کارگر، ناصر بهنام پور، هادی رحیم زاده، مصطفی قربانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : ترکیب MDMA یا 3و 4 متیلدیاکسیمت آمفتامین که به نام اکستازی هم معروف هستند، از ترکیبات مخدر جدید محسوب میشوند. قرصهای اکستازی دارای اثرات زودگذر مثبت و اثرات منفی و مخرب هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان در مورد قرصهای اکستازی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 300 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گلستان و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1385 انجام شد. نمونهگیری به صورت تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه طراحی شده توسط محقق بود که شامل سؤوالات دموگرافیک، سنجش آگاهی و نگرش میشد. با مراجعه به خوابگاه دانشجویان و محیط دانشگاه پرسشنامه توزیع و توسط آنان تکمیل گردید. پس از جمعآوری و دستهبندی دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : براساس نتایج این مطالعه، 3درصد از شرکتکنندگان دارای حداقل یکبار تجربه مصرف اکستازی بودند. 3/27 درصد از دانشجویان در باره اکستازی آگاهی کم داشتند. همچنین 3/52 درصد از آنها آگاهی متوسط و فقط 7/12 درصد از آگاهی زیاد برخوردار بودند. ارتباط معنیداری بین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان درباره اکستازی و میزان درآمد خانواده وجود داشت (05/0P<). بین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان درباره اکستازی و سن، جنس، رشته تحصیلی و منابع کسب اطلاعات اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. بین آگاهی و نگرش دانشجویان همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت (05/0P< ، 243/0=r). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان آگاهی و نگرش دانشجویان در باره اکستازی در سطح مناسب قرار ندارد و اجرای برنامههای آموزشی برای آنها میتواند، سبب ارتقا آگاهی و تغییر در نگرش آنها شود.
دکتر لیلی چمنی تبریز، دکتر حجت زراعتی، سهیلا عسگری، دکتر سرور اسدی، دکتر سعید زارعی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری تبخال تناسلی در دنیا و در آسیا رو به افزایش است. تحقیقات نشان داده، داشتن آگاهی در مورد بیماری منجر به تغییر رفتارهای پرخطر جنسی و در نتیجه اجتناب از خطر میگردد. این تحقیق به منظور تعیین سطح آگاهی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی در مورد تبخال تناسلی صورت پذیرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی و مقطعی روی 409 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران در پاییز 1383 انجام گرفت. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود و دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، منویتنی و کروسکالوالیس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافتهها : میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی کلی از بیماری 26±5/26درصد تعیین گردید. همچنین میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی از ماهیت بیماری و راههای انتقال بیماری به ترتیب 2/24± 7/23درصد و 36±5/30درصد به دست آمد. 8/18درصد از شرکت کنندگان از علائم بیماری آگاهی داشتند و میزان آگاهی دانشجویان در خصوص درمان و چگونگی پیشگیری به ترتیب 4/16 درصد و 2/46درصد بود. براساس تحلیل انجام شده بین سن، وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی با سطح آگاهی در حیطههای مختلف بیماری ارتباط معنیدار آماری به دست آمد (P<0.05). سطح آگاهی دانشجویان دانشکدههای علوم فنی بیش ازدانشکدههای علوم انسانی بود (P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اکثریت جامعه مورد مطالعه در زمینه بیماری آگاهیکافی نداشتند و تمایل به داشتن اطلاعات بیشتری از بیماری نشان دادند. پیشنهاد میشود در مراکز آموزشی راجع به بیماریهای منتقله از راه تماس جنسی و تبخال تناسلی آموزش داده شود.
دکتر کورش اعتماد، علیرضا حیدری، دکتر حسن افتخار اردبیلی، محمدجواد کبیر، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : ایدز توصیفی از اختلالات ناشی از نقص در کارکرد سیستم ایمنی بدن انسان است که بر اثر عفونت با ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) به وجود میآید. از آنجایی که پرخطرترین گروه مبتلایان به ایدز را معتادان تزریقی و افراد دارای تماس جنسی غیرایمن به خود اختصاص میدهد؛ این مطالعه به منظور تعیین سطح آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز در گروههای دارای رفتارهای پرخطر تزریقی و جنسی و رابطه آن با مشخصههای اقتصادی-اجتماعی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 134 فرد با رفتار پرخطر تزریقی و جنسی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس طی سال 1386 انجام شد. آزمودنیها به وسیله نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش جمعآوری اطلاعات مصاحبه با پرسشنامه استاندارد بود. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه، تی، کروسکالوالیس و منویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : این مطالعه نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه 67% دارای تحصیلات 12-6سال، 44.8% متاهل و 53% بیکار و بدون درآمد بودند. 36.6% افراد مورد مطالعه در مورد ایدز آگاهی متوسطی داشتند و 49.3% از افراد نسبت به ایدز نگرش منفی داشتند. سطح آگاهی با سن و سطح تحصیلات رابطه آماری معنیداری داشت (P<0.05). به طوری که افرادی دارای سن بالاتر آگاهی بالاتری داشتند. سطح آگاهی گروه سنی 34-25 سال بالاتر از بقیه بود. همچنین افراد با سواد بالاتر، آگاهی بیشتری نسبت به بیسوادان وکمسوادان داشتند. سطح آگاهی با نگرش رابطه معنیداری داشت (P<0.05)؛ افراد با آگاهی بالاتر نگرش مطلوبتری داشتند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که 65% افراد با رفتارهای پرخطر آگاهی مطلوب در زمینه راههای انتقال ایدز دارند؛ اما نیمی از افراد در زمینه ایدز نگرش ضعیفی دارند.
سیمین جهانی، نسرین الهی، اشکان شاهین زاده، اشرف السادات حکیم، سیدمحمود لطیفی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : علیرغم اجرای استراتژی درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم (DOTs) هنوز سل یکی از ده علل مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه است. عدم پذیرش درمان سل، رژیمهای درمانی نامناسب، ضعف اجرایی و مدیریتی برنامههای کنترل سل باعث افزایش بروز آن شده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کیفیت پیروی از دستورات دارویی با سطح آگاهی و نگرش بیماران مبتلا به سل در شهر اهواز انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 167 بیمار بالای 12 سال مبتلا به سل تحت درمان در مراکز بهداشت شهر اهواز؛ طی مهر ماه لغایت بهمن ماه سال 1387 انجام شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه، مشاهده، آزمایش خلط و آزمایش ادراری پوتس کوزارت استفاده شد. روایی پرسشنامه به وسیله روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش انسجام درونی ابزار و ضریب آلفاکرونباخ 0.81 صورت گرفت. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون کایاسکوئر استفاده شد. یافتهها : نتایج نشان داد که 52.7% بیماران پیروی کامل، 35.3% پیروی نسبی و 12% پیروی ضعیف از رژیم دارویی داشتند. ارتباط بین کیفیت پیروی از دستورات دارویی با سطح آگاهی و نگرش بیماران ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تنها نیمی از بیماران پیروی کامل از دستورات دارویی داشتند. آگاهی و نگرش بیماران در کیفیت پیروی از دستورات دارویی مؤثر بود. گنجاندن برنامه آموزشی مدون و مداوم در پروتکل درمانی بیماران ضروری میباشد.
غلامرضا وقاری، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دکتر فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، دکتر پونه مهارلوئی، دکتر عارف صالحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : پرفشاری خون به علت همراهی با بیماریهای ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماریهای مغزی- عروقی، یک مشکل بهداشتی- درمانی در تمام جوامع محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونهگیری خوشهای با تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامهای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازهگیریهای تنسنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله بهعمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازهگیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقهبندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرمافزار آماری SPSS-16 برای آنالیز دادهها و از آزمون آماری کایاسکوئر برای مقایسه فراوانیها استفاده شد.
یافتهها : میانگین سنی 39.2 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 23.9% بود. فقط 48.7% از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان بهطور معنیداری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3.3%) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون بهطور معنیداری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بیسوادی ارتباط داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که علیرغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 51.3% از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.
آسیه پیرزاده، دکتر غلامرضا شریفی راد،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : داروی بدون عارضه وجود ندارد و مصرف بیرویه و خودسرانه داروها به عوارض داروها میافزاید. این مطالعه به منظور تعیین آگاهی و عملکرد زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان نسبت به خوددرمانی با دارو براساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 385 نفر از زنان مراجعه کننده به 14 مرکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان در سال 1388 انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها مشتمل بر چهار قسمت (آگاهی، عملکرد و اجزای مختلف مدل اعتقاد بهداشتی) بود. دادهها توسط آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : میانگین نمره آگاهی زنان در زمینه خوددرمانی 13.80+-82.97، میانگین حساسیت درک شده 17.11+-72.48، شدت درک شده 14.73+-71.60، منافع درک شده 17.13+-68.29 و موانع درک شده 19.67+-61.64 تعیین شد. 86 درصد از زنان طی 6 ماه گذشته حداقل در مورد یک بیماری خوددرمانی کرده بودند که شامل سرماخوردگی 57.6 درصد (223 نفر)، سردرد 53.7 درصد (208 نفر) و کمخونی 13.2 درصد (51 نفر) بود. عمدهترین علل خوددرمانی نیز تجربه قبلی از بیماری و در دسترس بودن داروها بود. مهمترین عامل پیشگیری کننده در زمینه خوددرمانی ترس از ابتلاء به عوارض ناشی از مصرف خودسرانه داروها بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که میتوان از میزان خوددرمانی با دارو از طریق افزایش آگاهی و آموزش اثرات جانبی داروها جلوگیری نمود.
آسیه پیرزاده، غلامرضا شریفی راد،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : هرچند سندرم نقص ایمنی اکتسابی از نظر پزشکی مهم است؛ ولی به عنوان یک رفتار شخصی و یک پدیده اجتماعی و فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و نوجوانان به عنوان جمعیت در معرض خطر شناخته شدهاند. تنها راه مؤثر علیه ایدز آموزش بهداشت است. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش بر آگاهی و سازههای مدل اعتقاد بهداشتی در دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان در ارتباط با سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 72 دختر دبیرستانی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. دانشآموزان به دو گروه 36 نفری مداخله و شاهد تقسیم شدند. برای گروه مداخله جلسات آموزشی در دو جلسه با استفاده از روش سخنرانی و بحث گروهی انجام گرفت و برای گروه شاهد هیچ آموزشی صورت نگرفت. پرسشنامه 3 قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک، آگاهی و سازههای مدل اعتقاد بهداشتی به وسیله خودگزارشدهی تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 ، paired t-test و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در ابتدای مطالعه میانگین آگاهی، شدت درک شده، منافع و موانع درک شده بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت. در انتهای مطالعه میانگین آگاهی، شدت درک شده، منافع و موانع درک شده در گروه مداخله افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05)؛ اما میانگین حساسیت درک شده در گروه مداخله اختلاف آماری معنیداری نداشت. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی سبب بالارفتن شدت درک و منافع درک شده و نیز کاهش موانع درک شده در دانشآموزان دختر گردید؛ اما اثر آماری معنیداری بر حساسیت درک شده نداشت.
فریبا ستارپور، عزتاله احمدی، ساناز صادق زاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : در پژوهشهای رواندرمانی ذهنآگاهی به عنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس روی کاهش نشانههای افسردگی دانشجویان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 40 دانشجوی دختر مبتلا به افسردگی در دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان به صورت در دسترس و غیرتصادفی در دو گروه 20 نفری کنترل و آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. دانشجویان گروه مداخله به صورت گروهی، آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس (8 جلسه، هفتهای دو جلسه یک و نیم ساعته) را دریافت نمودند و گروه کنترل آموزشی دریافت ننمود. همه آزمودنیها در ابتدا و انتهای مطالعه فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck را تکمیل نمودند. یافتهها : میانگین نمره افسردگی قبل از مداخله در گروه مورد 5.6±21.10 بود که بعد از مداخله آموزش ذهن آگاهی به 3.70±11.50 تغییر یافت (P<0.05). نتیجهگیری : آموزش ذهنآگاهی بر کاهش نشانههای افسردگی موثر است.
صفورا قانع، جوانشیر اسدی، فیروزه درخشانپور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : جمعیت سالمندی با سرعت چشمگیری در سراسر دنیا در حال افزایش است. یکی از معیارهای سنجش نیازها و شرایط سلامتی سالمندان و همچنین بهبود آن، شاخص کیفیت زندگی است. ذهنآگاهی نوعی هشیاری است و زمانی پدیدار میشود که ما با تجربیاتمان به گونهای دقیقتر و با جزئیات حاضر در زمان حال و بدون قضاوت مواجه شویم. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش ذهنآگاهی بر بهزیستی فردی و سلامت روان سالمندان زن انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 46 زن سالمند بالای 60 سال مرکز نگهداری روزانه کانون جهاندیدگان گرگان به صورت غیرتصادفی در دو گروه 23 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله در هشت جلسه دو ساعته آموزش ذهنآگاهی شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه سلامت عمومی-28 (GHQ-28) و پرسشنامه بهزیستی شخصی بزرگسالان (PWI-A) (personal well-being index – adult) بود که در ابتدا و انتهای مطالعه توسط سالمندان تکمیل گردید.
یافتهها : در گروه مداخله آموزش ذهنآگاهی سبب افزایش آماری معنیدار خرده مقیاس بهزیستی شخصی در پسآزمون (53±57.4) در مقایسه با پیشآزمون (10.6±43.2) و نیز خرده مقیاس سلامت روان و مولفههای آن در پسآزمون (5.3±13.47) در مقایسه با پیشآزمون (10.9±35.6) گردید (P<0.05). خرده مقیاسهای بهزیستی شخصی و سلامت روان و مولفههای آن در ابتدا و انتهای مطالعه گروه کنترل تفاوت آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری : آموزش ذهنآگاهی سبب بهبود خرده مقیاسهای بهزیستی شخصی و سلامت روان در زنان سالمند میگردد.
پوریا آرویش، آرمینا بهنام، ابوالفضل سلیمی، محمدعلی وکیلی، جمیله رمضانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: خروج دندان دایمی از حفره خود (Tooth Avulsion) بر اثر ضربه، یک اورژانس نسبتاً شایع در دندانپزشکی کودکان است. پیشآگهی دندان دچار Avulsion بستگی به اقدامات صحیح و کارآمد افراد غیرمتخصص حاضر در مکان وقوع آسیب، مانند والدین کودک و معلمان مدارس، قبل از مراجعه به دندانپزشک دارد. این مطالعه به منظور تعیین آگاهی والدین از اقدام درمانی فوری خروج دندان از حفره بر اثر ضربه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی ۲۶۴نفر از والدین شامل 76.8% مادران و 23.2% پدران دارای کودکان ۶ تا ۱۲ ساله مراجعه کننده به بیمارستان آیتالله طالقانی گنبد کاووس استان گلستان طی سال 1394 انجام شد. والدین با استفاده از پرسشنامهای 11 موردی (پرسشهای عینی) مورد مصاحبه قرار گرفتند. پرسشنامه شامل مشخصات فردی و آگاهی والدین از اقدامات مورد نیاز پس از وقوع Avulsion دندان بود.
یافتهها: 84.8% از والدین آگاهی کافی از اقدامات درمانی در هنگام وقوع Avulsion دندان را نداشتند. میزان آگاهی پدران و مادران به ترتیب 13.3% و 16% تعیین شد. بین سطح تحصیلات، سن و جنسیت افراد با میزان آگاهی آنها رابطه آماری معنیداری مشاهده نگردید. اکثریت والدین (80.8%) هرگز مشاوره و یا توصیهای در مورد چگونگی اقدامات پس از وقوع Avulsion دندان دریافت نکرده بودند.
نتیجهگیری: آگاهی والدین در مورد اقدام لازم هنگام Avulsion دندان بسیار پایین ارزیابی شد. لذا با توجه به عواقب جبرانناپذیر این آسیب در صورت عدم اقدام به موقع، افزایش آگاهی والدین ضروری است.
مهری اصفهانی، سید مجتبی عقیلی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی از شایعترین تشخیصهای روانپزشکی است که با روند رو به رشد و شیوع آن، مشکلی اساسی برای بهداشت روان ایجاد کرده است. احتمال ابتلا زنان به افسردگی در زنان بیش از مردان است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برکاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی دانشجویان دختر انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 26 دانشجوی دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان انجام شد. دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت غیرتصادفی در دو گروه 13 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله به صورت گروهی طی مدت دو ماه (8 جلسه 2 ساعته و هفتهای یک جلسه) با روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy) آموزش دیدند. آزمودنیهای دو گروه پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHO-QOL-BREF) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند.
یافتهها: در گروه مداخله میانگین و انحراف معیار نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه افسردگی بک به ترتیب 6.96±20.23 و 4.97±13.38 تعیین شد که کاهش آماری معنیدار مشاهده شد (P<0.05). در گروه مداخله میانگین و انحراف معیار نمرات کلی پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به ترتیب 13.39±66.77 و 10.61±86.84 تعیین شد (P<0.05). همچنین میانگین شاخصهای کیفیت زندگی پسآزمون در تمامی زیربخشها نسبت به پیشآزمون در گروه مداخله افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، کیفیت زندگی دانشجویان دختر را افزایش داده و سبب کاهش افسردگی میگردد.
فاطمه ربیعی، کیانوش زهراکار، ولی اله فرزاد،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اثرات نامطلوب و مخرب استرس در زندگی بسیاری از زوجین زمینهساز فرسودگی زناشویی است و به دنبال آن کیفیت رابطه زناشویی زوجین تحت تاثیر قرار میگیرد. این مطالعه به منظور اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرسودگی زناشویی زنان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 30 زن متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی با نمرات پرسشنامه تکمیل شده فرسودگی زناشویی بالای 75 امتیاز، طی سال 1395 انجام شد. آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری روش پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری (گروه مداخله) و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله در دوره 8 جلسهای آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. برای آزمودنیهای گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخلهای ارایه نشد. ابزار گردآوردی دادهها مقیاس فرسودگی زناشویی Pines سال 1996 بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل گردید. در گروههای مورد مطالعه، مؤلفههای فرسودگی زناشویی شامل خستگی جسمانی، خستگی روانی و خستگی عاطفی مقایسه و ارزیابی شد.
یافتهها: آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی سبب کاهش معنیدار فرسودگی زناشویی و مؤلفههای آن (خستگی جسمانی، خستگی روانی و خستگی عاطفی) در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پایان مداخله و نیز و بعد از پیگیری یک ماهه گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی روش مداخلهای مناسبی برای کاهش سطح فرسودگی زناشویی زنان است.