|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
10 نتیجه برای آنزیمهای کبدی
دکتر سعید یزدانی، دکتر امیرحسین شکروی، دکتر مژگان قرائی، دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
بیماری سلیاک یکی از علل مهم سوء جذب میباشد. علت این بیماری ناشناخته است و تظاهرات مختلفی دارد که عمده آنها ثانویه به سوءجذب موادغذایی است. بیماری سلیاک با بسیاری از علائم خارج رودهای همراهی دارد. تغییرات آنزیمهای کبدی یکی از علائم خارج رودهای این بیماری بوده که در ایران یافته معمولی برای بیماری سلیاک نمیباشد و در این گزارش یک مورد از آن معرفی میشود. بیمار مردی 27 ساله بود که بدون هیچگونه شکایت بالینی فقط به خاطر اختلال در آنزیمهای کبدی که در بررسیهای روتین به انجام رسیده بود؛ به کلینیک گوارش مراجعه نمود. بیمار از یک سال پیش متعاقب بررسی آنزیمهای کبدی به صورت اتفاقی متوجه بالابودن آنزیمهای کبدی شد و در این مدت چندین نوبت آزمایش کبدی برای وی انجام گردید. در بررسیهای تکمیلی برای بیمار سایر علل اختلال آنزیمهای کبدی از جمله هپاتیتهای ویرال، اختلالات اتوایمیون کبد و علل متابویک بررسی شد که همه آنها طبیعی گزارش گردید. سونوگرافی کبد و مجاری صفراوی به انضمام سونوگرافی شکم و لگن و بیوپسی کبد هم گزارش طبیعی داشت. در نهایت با بررسی سرولوژی بیماری سلیاک و انجام بیوپسی دئودنوم ، تشخیص سلیاک برای بیمار مسجل گردید. با شروع رژیم درمانی فاقد گلوتن، تستهای کبدی بیمار طبیعی گردید.
مینا افراسیابی، مختار مختاری، دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : جنتامایسین از طریق تولید متابولیتهای فعال اکسیژن منجر به تخریب ساختمان سلول میشود. از جمله عوارض دارویی جنتامایسین ایجاد سمیت کبدی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه میخک بر میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP) موشهای صحرایی با القای سمیت کبدی ناشی از جنتامایسین انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 49 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار بهطور تصادفی به 7 گروه 7 تایی تقسیم شدند. به گروه کنترل هیچ دارویی داده نشد. گروه شم محلول سالین را به صورت درون صفاقی دریافت کرد. گروه تجربی یک عصاره میخک را با میزان mg/kg/bw 100 و گروه تجربی 2 جنتامایسین را به میزان mg/kg/bw 100 دریافت نمود. گروههای تجربی 3 ، 4 و 5 علاوه بر دریافت mg/kg/bw 100 جنتامایسین هر کدام به ترتیب عصاره میخک را با مقادیر mg/kg/bw 25 ، 50 و 100 بهصورت داخل صفاقی دریافت کردند. طول دوره آزمایش 28 روز بود. در پایان روز 28 از حیوانات خونگیری بهعمل آمد و غلظت آنزیمهای AST، ALT، ALP، پروتئین کل و آلبومین اندازهگیری شد.
یافتهها : غلظت AST و ALT در گروه تجربی 2 افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). غلظت ALP در گروههای تجربی 2 و 3 افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم یافت (P<0.05). همچنین غلظت پروتیئن کل در گروههای تجربی 2 و 3 کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). غلظت آلبومین در گروههای تجربی 2 و 3 نیز کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). در گروه دریافت کننده جنتامایسین تجمع چربی، نکروز سلولی و تجمع تکهستهایها نسبت به گروههای کنترل و شم مشاهده شد. در حالی که در گروه دریافت کننده جنتامایسین همراه با مقدار حداکثر عصاره نسبت به گروه دریافت کننده جنتامایسین به تنهایی کاهش نشان نداد.
نتیجهگیری : عصاره هیدروالکلی میخک قادر به حفاظت در برابر تغییرات آنزیمی و هپاتوتوکسییتی ناشی از مصرف جنتامایسین است.
شیوا آشگر طوسی، مریم طهرانی پور، مرتضی بهنام رسولی، دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت یک ناهنجاری متابولیکی است که با هیپرگلیسمی ناشی از نقص در ترشح و عمل انسولین و یا هردو مشخص میگردد. گیاه برازمبل دارای اثر ضدباکتری و انگل، آنتیاکسیدانی، ضدالتهاب و ضددرد است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل بر سطح گلوکز سرم و فعالیت آنزیمهای کبدی موشهای صحرایی سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین و مقایسه با داروی گلیبنگلامید انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 60 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار بهطور تصادفی در 10 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل سالم، سالم دریافت کننده گلیبنگلامید، سالم تحت تیمار با عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل با دوزهای 150 و 300 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، کنترل هیپرگلیسمی، کنترل مثبت (هیپرگلیسمی تحت درمان با داروی گلیبنگلامید)، هیپرگلیسمی تحت درمان عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل با دوزهای 150 و 300 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن بودند. پس از انجام تیمارهای لازم، از حیوانات نمونههای خونی گرفته شد و میزان قند و آنزیمهای کبدی (ALP, AST, ALT) مورد سنجش قرار گرفت. مقایسهای نیز بین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل و داروی متداول گلیبنگلامید انجام شد.
یافتهها : نتایج حاکی از افزایش معنیدار آنزیمهای کبدی در موشهای صحرایی هیپرگلیسمی نسبت به گروه کنترل سالم بود. میانگین میزان آنزیمهای AST ، ALT و ALP در گروه هیپرگلیسمی به ترتیب 286.83+-7.46، 172.16+-5.74، 526.17+-8.17 و در گروه کنترل سالم به ترتیب 239+-12.6، 100+-2.42 و 196.33+-6.82 بود. تیمار با دوزهای 150 و 300 و 600 عصاره گیاه در موشهای صحرایی هیپرگلیسمی شده موجب کاهش معنیداری در سطح آنزیمهای فوق در مقایسه با گروه کنترل هیپرگلیسمی گردید (P<0.05). میانگین میزان آنزیمهای AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 150 عصاره به ترتیب 160.67+-6.29، 127.33+-5.23 و 260.33+-7.18 بود. میانگین میزان آنزیمهای AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 300 عصاره به ترتیب 197.5+-6.71، 144.33+-8.82 و 201.67+-9.60 بود. میانگین میزان آنزیمهای AST ، ALT و ALP در گروه تحت درمان با دوز mg/kg 600 عصاره بهترتیب 192.23+-8.23، 111.17+-6.13 و 329+-7.43 بود. در مقایسهای که بین میزان اثربخشی عصاره هیدروالکلی برازمبل و داروی گلیبنگلامید بر گلوکز سرم و آنزیمهای کبدی انجام شد؛ تیمار با عصاره گیاه در موشهای صحرایی دیابتی شده کاهش معنیداری را نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری : عصاره هیدروالکلی گیاه برازمبل سبب کاهش سطح سرمی آنزیمهای کبدی و گلوکز سرم در موشهای صحرایی میگردد.
منصوره توکلی، محمد سبحانی شهمیرزادی، حسین زائری، علی ژیانی اصغرزاده، مصطفی زارع، محمدهادی قریب، غلامرضا روشندل، دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : کبدچرب غیرالکلی شایعترین بیماری کبدی سراسر جهان بوده و اختلالی است که با تجمع چربی اضافی در کبد تعریف میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی کبدچرب در کودکان با نمایه توده بدنی طبیعی، اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه همگروهی تاریخی بر روی 90 کودک 13-5 ساله در مرکز آموزشی درمانی کودکان طالقانی گرگان در شمال ایران انجام گردید. نمایه توده بدنی طبیعی، دارای اضافه وزن و چاق به ترتیب با مقادیر 85-5 درصد، 95-85 درصد و بیشتر یا مساوی 95 درصد درنظر گرفته شد. کودکان از لحاظ سن و جنس همسانسازی شدند. تستهای آزمایشگاهی شامل آنزیمهای کبدی ALT (Alanine aminotransferase) و AST (Aspartate aminotransferase) و پروفایل چربی شامل تریگلیسرید (Triglyceride: TG)، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی بالا (High Density Lipoprotein: HDL) و لیپوپروتئین با چگالی پایین (Low Density Lipoprotein: LDL) انجام شد. کودکان توسط رادیولوژیست غیرمطلع از مقادیر نمایه توده بدنی از لحاظ متغیرهای سونوگرافیک کبدچرب ارزیابی شدند.
یافتهها : فراوانی کبدچرب در کودکان چاق (23.3%) بهطور غیرمعنیداری بیشتر از کودکان دارای اضافه وزن (16.7%) و طبیعی (16.7%) بود. همچنین فراوانی کبدچرب غیرالکلی در میان دو جنس تفاوت آماری معنیداری نداشت. میزان AST کودکان طبیعی بهطور معنیداری (P<0.05) بیشتر از دو گروه دیگر بود. در گروه چاق بیشترین میزان کلسترول و در گروه با BMI طبیعی، کمترین میزان کلسترول مشاهده گردید (P<0.05).
نتیجهگیری : فراوانی کبدچرب در کودکان چاق در مقایسه با کودکان با وزن طبیعی و دارای اضافهوزن بهطور غیرمعنیداری بالاتر بود.
معصومه رمضانی فرد دارابی، وحید حمایت خواه جهرمی، دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : پیامد مصرف بیرویه کودهای فسفاته علاوه بر تجمع فسفر بیش از نیاز، باعث ایجاد رقابت با جذب عناصر ریز مغذی بهویژه روی و از همه مهمتر تجمع آلایندههایی نظیر کادمیوم در محصولات کشاورزی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی کورکومین بر سطح آنزیمهای کبدی موشهای صحرایی تیمار شده با کلرید کادمیوم انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ ویستار در 8 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل فقط از آب و غذای معمولی استفاده نمود. به گروه شاهد یک، نرمال سالین و به گروه شاهد دو، روغن زیتون تزریق شد. به گروه کادمیوم 1.5 mg/kg/bw کلرید کادمیوم و به گروه کورکومین mg/ml 120 کورکومین تزریق شد. به گروه تجربی یک، دو و سه به ترتیب 30 ، 60 و 120 میلیگرم بر میلیلیتر کورکومین و 1.5 mg/kg/bw کلرید کادمیوم تزریق شد. تزریقها به صورت داخل صفاقی انجام شد. پس از 21روز از قلب موشها خونگیری بهعمل آمد و میزان آنزیمهای کبدی (آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز) به روش اسپکتروفتومتر ارزیابی شد.
یافتهها : میانگین میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در گروه کادمیوم افزایش آماری معنیدار و در گروه کورکومین نسبت به سایر گروهها کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در گروههای تجربی اول، دوم و سوم نسبت به گروه کلرید کادمیوم کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میانگین میزان دو آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در گروه تجربی سوم کاهش آماری معنیداری با گروههای تجربی اول و دوم نشان داد (P<0.05) میانگین میزان آلکالین فسفاتاز گروه تجربی اول، دوم و سوم نسبت به گروههای کنترل، شاهد یک، شاهد 2 و کورکومین افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). همچنین این میزان در گروههای تجربی دوم و سوم کاهش آماری معنیداری در مقایسه با گروه تجربی اول نشان داد (P<0.05). میانگین میزان آلکالین فسفاتاز در گروه تجربی سوم کاهش آماری معنیداری نسبت به گروه تجربی دوم داشت (P<0.05)
نتیجهگیری : عصاره هیدروالکلی کورکومین میتواند افزایش آنزیمهای کبدی ناشی از مصرف کادمیوم را در موشهای صحرایی کاهش دهد.
نوشین یزدانی، سیدابراهیم حسینی، دوره 20، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : آلوئهورا گیاهی است که با داشتن خواص آنتیاکسیدانی باعث اصلاح شاخصهای اکسیداتیو میشود. استفاده از رژیمهای غذایی پرچرب باعث شیوع اختلالات کبدی میشوند. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی ژل آلوئهورا برآنزیمها و ساختار بافتی کبد موشهای صحرایی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای کنترل (فاقدتیمار)، شاهد (تیمار با رژیم پرچرب 10 میلی گرم بر میلی لیتر) و سه دسته گروه تجربی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب (10 میلی گرم بر میلی لیتر) به همراه دوزهای 150، 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ژل آلوئهورا استفاده گردید. تجویزها 60 روزه و به صورت گاواژ انجام گردید. در پایان پس از بیهوش نمودن حیوانات و خونگیری از قلب آنها برای اندازهگیری آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP) و آسپارتات ترانس آمیناز (AST) کبد آنها خارج و پس از تهیه مقاطع بافتی سلولهای کبدی شمارش و نتایج حاصل از مطالعات بافتی، شمارش سلولی و آنزیمهای کبدی ارزیابی گردید.
یافتهها : رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش آماری معنیدار آنزیمهای ALP و ALT و افزایش آماری معنیدار تعداد سلولهای کوپفر و کاهش آماری معنیدار تعداد هپاتوسیتها نسبت به گروه کنترل گردید (P<0.05). در ساختار بافتی کبد تغییراتی نظیر پرخونی، تورم سلولی، تحلیل واکوئلر، آپوپتوز و بالونی شدن هپاتوسیتها مشاهده شد. در حالی که در گروههای دریافت کننده آلوئهورا با رژیم پرچرب تغییرات ایجاد شده اصلاح گردید.
نتیجهگیری : رژیمهای غذایی پرچرب با ایجاد آسیبهای بافتی در کبد باعث افزایش میزان سرمی آنزیمهای ALP و ALT میشود و عصاره آلوئهورا مانع اثرات مخرب رژیم غذایی پرچرب بر ساختار بافتی کبد شده و از این طریق بهصورت غیروابسته به دوز باعث کاهش فعالیت آنزیمهای کبدی ALT و ALP میگردد.
شیما پدرپور واجارگاه، فرح فرخی، دوره 20، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : پاراکوات به عنوان علفکش گیاهی، محرک قوی در تشکیل آنیونهای سوپر اکسید است. با توجه به عوارض مضر رادیکالهای آزاد حضور ترکیبات مفید مانند زعفران بهدلیل دارا بودن اثر آنتیاکسیدانی و از بین برنده رادیکالهای آزاد، ضروری بهنظر میرسد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ترمیمی عصاره هیدروالکلی زعفران بر آسیب کبدی ناشی از پاراکوات در موش آزمایشگاهی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش سوری نر بهطور تصادفی به 6 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل آب و غذای معمولی و 1.5 ml روغن ذرت، گروههای دوم و سوم به ترتیب پاراکوات با غلظت mg/kg/bw 20 و 40 محلول در روغن ذرت، گروه چهارم عصاره هیدروالکلی زعفران با غلظت mg/kg/bw 80 ، گروه پنجم و ششم بهترتیب پاراکوات با غلظت mg/kg/bw 20 و 40 را به همراه زعفران با غلظت mg/kg/bw 80 به صورت گاواژ دریافت کردند. بعد از 30 روز تیمار و بیهوش نمودن موشها، خونگیری از قلب برای مطالعه مالون دی آلدئید (MDA)، آنزیمهای کبدی آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) انجام شد. سپس کبد از بدن جدا و نیمی از بافت کبد برای سنجش اکسایشی و نیمی دیگر برای مطالعات بافتی به فرمالین انتقال یافت.
یافتهها : در کبد موشهای تیمار شده با پاراکوات، سیروز شدید کبدی، تخریب هپاتوسیتها و التهاب و نیز افزایش آماری معنیداری در میزان MDA و آنزیمهای AST و ALT مشاهده شد (P<0.05). زعفران موجب کاهش معنیدار میزان MDA و آنزیمهای ALT و AST در مقایسه با موشهای تیمار شده با پاراکوات گردید (P<0.05). همچنین در کبد موشهای تیمار شده با زعفران تخریب کبدی کاهش یافت.
نتیجهگیری : مصرف زعفران در حد معمول (mg/kg/bw 80) میتواند اثرات سوء ناشی از سموم علفکش مثل پاراکوات را کاهش دهد.
زهره امیرخانی، محمدعلی آذربایجانی، دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : استرس اکسایشی نقش مهمی را در پاتوژنز بسیاری از بیماریها مانند آترواسکلروز دارد و اجرای فعالیت بدنی شدید منجر به افزایش استرس اکسایشی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، آنزیمهای کبدی و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 16 زن دارای اضافه وزن و چاق در دو گروه مداخله (9 نفر) و کنترل (7 نفر) به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برنامه تمرین مقاومتی شامل تمرینات مقاومتی (با شدت50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه) بود که به مدت هشت هفته، هرهفته سه جلسه یک ساعتی انجام شد. شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، آنزیمهای کبدی و نیمرخ لیپیدی اندازهگیری و در پیشآزمون و پسآزمون مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها : هشت هفته تمرین مقاومتی سبب افزایش آماری معنیدار ظرفیت آنتیاکسیدانی، لیپوپروتئین پرچگال و تریگلیسرید و کاهش آماری معنیدار آلانین آمینو ترانسفراز در مقایسه با گروه کنترل گردید (p<0.05).
نتیجهگیری : هشت هفته تمرین مقاومتی از طریق افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و کاهش مالوندیآلدئید میتواند در کاهش خطر آتروسکلروزیس و بهبود سلامت قلب و عروق موثر باشد.
سارا استوار، علیرضا نوروزی، الهام مبشری، غلامرضا روشندل، سیما بشارت، دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : معمولاً در بارداریهای طبیعی، تستهای کبدی طبیعی بوده و یا در محدوده طبیعی اندکی افزایش مییابد. تستهای کبدی غیرطبیعی در 3 درصد بارداریها دیده میشود و بایستی سریعاً ارزیابی شوند. تشخیص زود هنگام و درمان به موقع کلید موفقیت در درمان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات آنزیمهای کبدی و پیامد بارداری در گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 73 زن باردار بستری به دلیل اختلال آنزیمهای کبدی از 6680 مورد زایمان در مرکز آموزشی درمانی شهیدصیاد شیرازی گرگان طی ششماه اول سال 1394 انجام شد. اطلاعات فردی و نیز اطلاعات بالینی شامل تستهای آزمایشگاهی، تشخیص نهایی و عوارض مشاهده شده پس از زایمان جمعآوری و پیامد بارداری تعیین شد.
یافتهها : شایعترین علت بستری بهخاطر اختلال آنزیمهای کبدی، پرهاکلامپسی (16 مورد، 21.9%) بود که در سه ماهه سوم اتفاق افتاده بود. سندرم همولیز همراه با افزایش آنزیمهای کبدی و کاهش تعداد پلاکت (HELLP) در 9 مورد (12.3%) از بیماران در تریمستر سوم و 3 مورد (4.1%) اکلامپسی در سه ماهه سوم رخ داده بود.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده شیوع بالای پرهاکلامپسی و سندرم HELLP در زنان با اختلال آنزیم کبدی بود. لذا ارزیابی دقیق بیماران بهویژه در سه ماهه سوم بارداری ضروری است.
بهروز شکری، فاطمه نژاد حبیب وش، فرح فرخی، محمدباقر رضایی، دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرلیپیدمی و افزایش کلسترول تام سرمی از مهمترین عوامل خطر دخیل در شیوع و شدت اختلالات قلبی - عروقی مانند بیماری عروق کرونر قلب محسوب میگردد. از آنجایی که گیاهان تیره نعنا به دلیل داشتن ترکیبات فلاونوئیدی و ترپنوئیدی توانایی کاهش چربی خون را دارند؛ لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر تغذیه با اسانس آویشن دنایی (Thymus deanensis Celak.) بر پروفایل چربی، اوره و آنزیمهای کبدی سرم خون موشهای صحرایی نر هیپرکلسترولمیک انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات بهطور تصادفی در 6 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، شم، مداخله اول (هیپرکلسترولمی دریافت کننده آویشن دنایی 200ppm)، مداخله دوم (هیپرکلسترولمی دریافت کننده آویشن دنایی 500ppm)، مداخله سوم (دریافت کننده آویشن دنایی 200ppm) و مداخله چهارم (دریافت کننده آویشن دنایی 500ppm) بودند. هیپرکلسترولمی با خوراندن رژیم غذایی پرچرب حاوی پودر کلسترول (2.5%) و روغن بادام شیرین (97.5%) ایجاد گردید. حیوانات گروههای مداخله روزانه به مدت 32 روز با اسانس آویشن دنایی تحت درمان قرار گرفتند. در پایان دوره آزمایش 32 روزه، خونگیری انجام شد. سطح کلسترول تام، تریگلیسیرید، اوره و آنزیمهای کبدی آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافتهها: میزان آنزیم آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در موشهای هیپرکلسترولمی نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). اسانس آویشن دنایی در همه گروههای مداخله موجب کاهش آماری معنیدار تریگلیسیرید و کلسترول سرم شد. اسانس آویشن دنایی با دوز بالا (500ppm) بیشتر از دوز پایین (200ppm) سبب کاهش آماری معنیدار سطح کلسترول و تریگلیسیرید سرم گردید (P<0.05). میزان نیتروژن اوره خون در گروه هیپرکلسترولمی نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). در پی تجویز اسانس با دوز حداقل و حداکثر در موشهای صحرایی هیپرکلسترولمی، میزان اوره خون در مقایسه با گروه هیپرکلسترولمی کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: به نظرمیرسد گیاه آویشن دنایی به صورت وابسته به دوز در بهبود عملکرد کبد، کلیه و درمان چربی خون بالا موثر باشد.
|
|
|
|
|
|