25 نتیجه برای آب
مهندس محمد هادی مهدی نژاد،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: استخرهای شنا یکی از پرطرفدارترین و جذاب ترین مراکز ورزشی محسوب می شود. شنا اثرات بسیار سازنده در تامین سلامت جسمی و روانی انسان دارد. بهداشت استخرها جهت حفظ سلامتی شناگران از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی می توانند عامل انتقال بیماری هایی از قبیل کنژکتیویت، خارش پای شناگران، امراض پوستی و بیماریهای انگلی گردد. با عنایت به مشکلات موجود هدف از این تحقیق بررسی شاخص های بهداشتی کیفی آب استخرهای شنا بوده که نتایج به دست آمده با استانداردهای موجود مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع توصیفی و مقطعی بوده که در تابستان سال 1382 در 6 استخر شهر گرگان به صورت سرشماری صورت گرفت. در این مطالعه علاوه بر تعیین مشخصات عمومی استخرها از طریق مصاحبه، پارامترهای کدورت، PH، کلسر باقی مانده، باکتری های کلی فرم، کلی فرم مدفوعی، استرپتوکوکوس فیکالیس و پودوموناس آنروژینوزا در آزمایشگاه مورد سنجش قرار گرفتند و در فرم های مربوطه ثبت گردیدند. نمونه برداری از آب هر 10 روز یک بار در زمان حداکثر تعداد شناگران (14-16) صورت گرفت. PH کلر باقی مانده در محل نمونه برداری و سایر پارامترها در آزمایشگاه تعیین شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که 66.6 درصد مواد PH بزرگتر از 8 بوده و میزان کلی فرم، کلی فرم مدفوعی، استرپتوکوکوس فیکالیس از حد استاندارد تجاوز نکرده ولی پسودوموناس آنروژینوزا در 58.33 درصد موارد از حد استاندارد تجاوز کرده است. میزان کلر باقی مانده در 61.1 درصد موارد از حد استاندارد پایین تر بوده (کمتر از mg/l1) و فقط در استخر سرپوشیده گرگان و زنانه مطابق با استانداردهای موجود می باشد. نتیجه گیری: عدم سیستم کلرزنی مناسب، ناقص بودن سیستم های تصفیه آب و عدم آگاهی متصدیان استخرها از شرایط مطلوب استخر باعث گردیده که PH و کلر باقی مانده در اکثر موارد در حد مطلوب نباشد و وجود آلودگی های باکتریایی حتی در میزان پایین تر از حد استاندارد و وجود آلودگی به پسودوموناس انروژینوزا دلیل بر عدم کارایی کلرزنی و سیستم های تصفیه می باشد و در این زمینه توصیه می شود که تحقیقات جامعی بین ارتباط آلودگی باکتریایی آب استخرها با شیوع بیماری های ناشی از آن صورت بگیرد.
دکتر محمدحسین تازیکی، ناصر بهنام پور، دکتر ساسان سیدین،
دوره 6، شماره 2 - ( 7-1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: عفونت فضای دور لوزه یکی از بیماری هایی است که می تواند به صورت سلولیت و یا آبسه ایجاد شود. درمان آنتی بیوتیکی، آسپیراسیون با سوزن، برش جراحی و درناژ و تونسیلکتومی از درمان های آن محسوب می شوند و در مواردی که عمل جراحی حذف لوزه صورت نگرفته باشد، ممکن است عود کند. لذا بر آن شدیم که طی یک مطالعه میزان عود آبسه دوره لوزه و ارتباط آن را با نوع درمان بررسی کنیم.مواد و روش ها: این مطالعه روی 52 بیمار مبتلا به عفونت دوره لوزه انجام شد. 45 مورد آبسه دور لوزه داشتند. بعد از استخراج مشخصات بیماری و اقدامات انجام شده با مراجعه به منازل آنها میزان موارد عود، بستری شدن مجدد در بیمارستان، فاصله عود احتمالی و همچنین عمل جراحی تونسیلکتومی انتخابی مورد پرسش قرار گرفت و مورد معاینه نیز قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: از 45 مورد آبسه دوره لوزه 8 مورد (17.7 درصد) عود داشتند که از این تعداد 6 مورد (13.3 درصد) یک بار و 2 مورد (4.4 درصد) دوبار عود داشتند. بیشترین میزان عود در بیمارانی که فقط تحت درمان طبی قرار گرفته بودند، مشاهده شد. بین روش درمان و بروز عود آبسه ارتباط معنی دار آماری مشاهده شد (P<0.05). همچنین بیشترین میزان بروز عود در سنین 29-20 سال بود. فراوانی نسبی آبسه دور لوزه در زنان 28.9 درصد و در مردان 71.1 درصد بود. بیشترین میزان بروز آبسه در زمستان و بهار بود. میزان بروز عود آبسه در مردان 15.6 درصد و در زنان 23 درصد تعیین گردید.نتیجه گیری: با توجه به شیوع قابل توجه عود در موارد آبسه دور لوزه انجام تونسیلکتومی به خصوص در سنین بالای بلوغ که احتمال عود زیادتر می شود، توصیه می گردد و در مواردی که تنها با درمان طبی، بیماری فروکش کرده است بایستی نسبت به انجام عمل تونسیلکتومی اهتمام بیشتری داشت.
علی ظفرزاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: جمع آوری و ذخیره آب باران برای مصارف مختلف از دیرباز در ایران و سایر کشورهای جهان معمول بوده است. در استان گلستان هم تعدادی از ساکنین واقع در شمال و شمال شرق استان (ترکمن صحرا) با این روش، بخشی از آب شرب و مصارف خانگی مورد نیازشان را تامین می کنند. هدف از این پژوهش تعیین کیفیت شیمیایی آب های جمع آوری شده در آب انبارها و شناسایی منابع احتمالی آلودگی در مناطق ترکمن نشین استان گلستان بود.روش بررسی: تعداد 140 نمونه آب از آب انبارهای مورد مطالعه جمع آوری و از نظر پارامترهای شیمیایی در طی مدت سه فصل مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار قلیائیت به روش تیتراسیون با اسید سولفوریک، سختی به روش E.D.T.A، کلرور به روش مور، نیترات و فسفات با استفاده از اسپکتروفتومتر DR-2000 HACH و فلزات سنگین به روش جذب اتمی با دستگاه مدل 2380 Perkins-Elmer تعیین شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: پارامترهای شیمیایی شامل: اسیدیته، هدایت الکتریکی، قلیائیت، سختی، کلرور، نیترات و منگنز در مقایسه با استانداردهای آب آشامیدنی در حد مطلوب بودند، اما غلظت بعضی از پارامترهای شیمیایی از جمله فسفات در 15 درصد نمونه ها، غلظت آهن در 12 درصد نمونه ها، غلظت سرب در 51 درصد نمونه ها و غلظت کروم در 6 درصد نمونه های جمع آوری شده از حد مجاز بیشتر بوده است. نتیجه گیری: کیفیت آب تعداد قابل توجهی از آب انبارها از نظر بعضی از پارامترهای شیمیایی به خصوص فلزات سنگین به علت بیش از حد مجاز بودن، برای شرب مناسب نمی باشند. علل احتمالی آلودگی های شیمیایی می تواند ناشی از نفوذ آب های سطحی، کشاورزی، انتقال و ذخیره آب گرگان رود در آب انبارها و آلودگی هوا و ریزش آنها هنگام نزولات جوی روی سطوح آبگیر باشد.
احمد هلاکو، دکتر نور امیرمظفری، هما فروهشتهرانی، محمود خرمالی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
زمینه و هدف : جنس ویبریو شامل باکتریهای میلهای گرم منفی، اکسیداز مثبت هستند که به طور وسیع در آبهای سطحی و دریاهای تمام دنیا یافت میشوند. بعضی از گونههای این جنس در بیماریهای گوارشی و خارج از دستگاه گوارشی نقش دارند و در هنگام وقوع بلایای طبیعی مثل سیل، بیماریهای ناشی از آن زیاد میشود. ویبریوکلرا عامل بیماری وبا میباشد. در این مطالعه نمونههای آب برداشت شده از آبهای سطحی استان گلستان از نظر وجود ویبریوکلرا بررسی شد.روش بررسی : برای تشخیص اولیه این گونه از محیطهای آب پپتونه قلیایی وTCBS استفاده گردید و با انجام آزمونهای بیوشیمیایی (اکسیداز، لیزین دکربوکسیلاز، اورنیتین دکربوکسیلاز، آرژینین دیهیدرولاز، رشد در 0درصد ، 1درصد ، 3درصد ، 6درصد نمک و سایر آزمونهای بیوشیمیایی شامل ONPG ، VP ، سیمون سیترات، بایل اسکولین، اندول، CAMP ، استرینگ تست) و نیز آنتیسرمهای ویبریوکلرا تشخیص نهایی انجام شد.یافتهها : از مجموع 54 نمونه برداشت شده، 42 مورد ویبریو جدا شد که 35 مورد (2/84درصد) non-01 V.cholerea ، 2 مورد (63/2درصد) V.mimicus و 5 مورد (1/13درصد) V.cholerae 01 بود.نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که ویبریو کلرا در 9 درصد نمونههای برداشت شده از آبهای سطحی استان گلستان وجود دارد.
دکتر سیاوش وزیری، دکتر سعید سلیمان میگونی، دکتر علیرضا جانبخش، دکتر فیض الله منصوری، دکتر بابک صیاد، دکتر ماندانا افشاریان،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
تب مالت بیماری مشترک بین انسان و دام میباشد و سندرمهای بالینی متنوعی از جمله اسپوندیلیت ایجاد مینماید. اسپوندیلیت و ساکروالیت از جمله شایعترین عوارض ناشی از درگیری سیستم اسکلتی در تب مالت میباشند و عفونتهای عضلانی و تشکیل آبسه نیز از جمله عوارض نادر و اغلب ثانویه به اسپوندیلیت هستند. در این مقاله دو مورد اسپوندیلیت بروسلائی و پیدایش آبسه در یکی از آنان به عنوان یک عارضه نسبتاً ناشایع معرفی میگردد. این بیماران که با علائم کمردرد و تب مراجعه کرده بودند، پس از انجام MRI و تستهای آزمایشگاهی مثبت رایت با تشخیص اسپوندیلیت درمان دارویی شامل داکسیسیکلین و ریفامپین به مدت 4 ماه قرار گرفتند و کمردرد و سایر علائم بالینی بهبود چشمگیری پیدا نمود.
دکتر مصطفی رقیمی، دکتر مریم رمضانی مجاوری، سیدمحمد سیدخادمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از مشکلات جوامع شهری آلودگی آبهای زیرزمینی به نیترات است. غلظت زیاد نیترات سبب بیماری متهموگلوبینمیا میگردد که به عنوان عامل خطر در آبهای زیرزمینی محسوب میشود. 80 درصد آب آشامیدنی شهر گرگان از منابع آبهای زیرزمینی تامین میگردد. این مطالعه به منظور بررسی میزان نیترات در آبهای زیرزمینی تحت کنترل شبکه آبرسانی شهری و خارج از شبکه آبرسانی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 43 نمونه از آبهای زیرزمینی و سطحی شهر گرگان در فصلهای بهار و زمستان طی سال 1384 جمعآوری گردید. مقادیر NO31- ، NO21- ، Cl- و K+ با استفاده از روش تیتراسیون و اسپکتروفتومتری مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفت. یافتهها : نتایج تجزیه شیمیایی آبهای زیرزمینی منابع تأمین آب شرب شهر گرگان تغییرات قابل توجهی را در میزان نیترات (از 52/3 در لیتر تا 52/69 میلیگرم در لیتر) نشان داد. مقادیر NO31- نیز در برخی از آبهای زیرزمینی چاههای منطقه در مجاورت محل دفن زباله از 48/84 و2/145 میلیگرم در لیتر بود که بیش از استاندارد آب شرب (50 میلیگرم در لیتر) میباشد. میزان نیترات در آبخوانهای محدوده اراضی کشاورزی نظیر شصتکلا و گرمابدشت پایینتر از میزان نیترات در آبخوان محدوده منطقه شهری نظیر زیارت بود. نتیجهگیری: آلودگی به نیترات در آبخوانهایی که در مجاورت منطقه شهری و مناطق نزدیک به دفن تلنباری زباله میباشند، ممکن است، ناشی از فاضلاب خانگی و نفوذ شیرابه زباله به چاههای آب زیرزمینی باشد.
دکتر حمیدرضا هنرمند، دکتر فریبرز منصور قناعی، دکتر آبتین حیدرزاده، دکتر مهدی آسمار،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : لپتوسپیروز یک بیماری مشترک انسان - حیوان شایع در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری است و در استان گیلان آندمیک میباشد. معمولاً در هر منطقه آندمیک، تعداد اندکی از سروتایپها شایع هستند و شناسایی آنها به شناسایی مخزن و یا مخازن اصلی کمک میکند. این مطالعه به منظور جداسازی لپتوسپیراها از آب شالیزارها، کانال و رودخانههای ناحیه شرق منطقه جلگهای استان گیلان و به منظور شناسایی گونهها و زیرگونههای بومی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی نمونهبرداری از آبهای سطحی شهرستانهای استان گیلان در فاصله زمانی خرداد تا پایان شهریور سال 1385 انجام شد. مقدار 2 میلیلیتر از آب فیلتر شده هر نمونه در محیط کشت مایع EMJH حاوی 5-فلورواروسیل تلقیح شد و در دمای 30 درجه سانتیگراد در انکوباتور قرار داده شد و هر 2 هفته یک بار با میکروسکوپ زمینه تاریک مورد مشاهده قرار گرفت. موارد مثبت با استفاده از 30 نوع آنتیسرمهای ضدسویههای استاندارد شناسایی شدند. یافتهها : در مجموع 320 نمونه بررسی شد. 47 نمونه مثبت و 273 نمونه منفی شدند. هویت گونهای و زیرگونهای ایزولههای مشخص شده به ترتیب شامل گونه ساپروفیت بیفلکسا شامل سروگروپهای آندامانا و سمارانگا و گونههای بیماریزا شامل اینتروگانس، کیرشنری و بورگ پترسنی بودند که سروگروپهای ایکتروهموراژی، پومونا، سجروئه، هارجو، کانیکولا و گریپو تیفوزا را شامل میشدند. در این مطالعه سروگروپهای غیربیماریزا در همه انواع آبهای سطحی مطالعه شده؛ یافت شدند. ولی سروگروپهای بیماریزا تنها از شالیزارها جدا شدند. نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه با شیوع بالای لپتوسپیروز در نواحی روستایی و در فصل شالیکاری در این منطقه مطابقت داشت. رفتوآمد زیاد جوندگان و حیوانات اهلی در شالیزارها و نیز بالا رفتن دما و اسیدیته آب شالیزارها میتواند؛ سبب حضور گونهها و زیرگونههای بیماریزا در شالیزارها شود.
مهندس محمدهادی مهدی نژاد، دکتر بیژن بینا، دکتر مهناز نیک آئین، دکتر حسین موحدیان عطار،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا از منعقدکنندههای طبیعی هستند که امروزه به منظور رفع مشکلات مربوط به منعقدکنندههای شیمیایی، کاربرد فراوانی پیدا کردهاند. این مطالعه به منظور تعیین کارآیی این ترکیبات طبیعی به عنوان کمکمنعقدکننده به همراه آلوم، برای حذف ذرات کلوئیدی، باکتریهای اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فیکالیس در شرایط بهینه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مداخلهای شبهتجربی، نمونههای آب ساختگی با کدورتهای کم (NTU20-10)، کدورت متوسط (NTU120–100) و کدورت زیاد (NTU220–200) تهیه شد. غلظت بهینه آلوم توام با کمکمنعقدکنندهها و PH بهینه از طریق آزمایش جار تعیین گردید. سنجش کدورت از طریق دستگاه کدورتسنج HACH مدلP2100و براساس اصل پراکندگی نور صورت گرفت. نمونهبرداری از عمق10 سانتیمتری زیر سطح آب برای تعیین کدورت و حذف باکتریها انجام گرفت. آزمون تی زوج با ضریب اطمینان 95 درصد در این مطالعه استفاده شد. یافتهها : غلظت بهینه آلوم برای کدورتهای کم ، متوسط و زیاد به ترتیب 40 ، 20 و 20 میلیگرم در لیتر و PH بهینه 5/7-7 به دست آمد. کاربرد پروتئین انعقادی مورینگا بین 5/12 تا 5/62درصد و کایتوزان بین 50 تا 5/87درصد غلظت منعقدکننده آلوم را در کدورتهای مختلف کاهش داد و آلومینیوم باقیمانده را تا زیر 0.2 mg/l رساند. میزان حذف باکتریها بین 90 تا 9999/99درصد بود و بعد از 24 ساعت هیچگونه رشد مجددی از باکتریها در نمونههای آب تصفیه شده مشاهده نگردید. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا به عنوان کمک منعقدکننده ، بدون فیلتراسیون، کدورت آب را تا زیر NTU5 کاهش میدهند.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر علی عربعلی، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر نفیسه عبدالهی، ناصر بهنام پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطانهای مری و معده از سرطانهای شایع در دنیا و عامل مرگ و میر بالایی در سال میباشد. عوامل خطر و محافظتی متعددی برای این سرطانها تصور شدهاند. یکی از عوامل محافظتی مطرح شده سختی آب آشامیدنی است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سختی آب آشامیدنی با بروز سرطانهای مری و معده در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه اکولوژیک، دادههای منابع آب شهری استان گلستان طی سالهای 84-1383 برای هر شهر بهصورت میانگین گزارش شد. تمامی بیماران تشخیص داده شده ساکن مناطق شهری در طی این مدت وارد مطالعه شدند. تقسیمبندی شهرها به مناطق بروز پایین، متوسط و بالا براساس صدکهای 33 درصد و 66 درصد برای هر کدام از سرطانها انجام شد. برای یافتن روابط موجود از Pearson Correlation Coefficient و مدلهای رگرسیونی استفاده شد. یافتهها : نتایج نشان داد که آب آشامیدنی مناطق شهری استان از آبهای سبک و نسبتاً سخت بوده و در محدوده استاندارد تعریف شده برای آب آشامیدنی قرار دارد. ارتباط معنیداری بین میزان سختی آب آشامیدنی و میزان بروز سرطانهای مری و معده در مناطق مختلف استان وجود نداشت. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که سختی آب آشامیدنی در سطح اکولوژیک بر بروز سرطان مری و معده در مناطق شهری استان گلستان تأثیری ندارد.
دکتر عباسعلی وفایی، حسین میلادی گرجی، دکتر حمیدرضا مقیمی، دکتر محمود عامری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : اثرات ضددردی، ضدالتهابی، ضد تب و شل کننده عضلات صاف در گونههای کاسیا مشخص شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی میوه گیاه فلوس بر دوره خواب و سطح اضطراب موش کوچک آزمایشگاهی انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 80 سر موش کوچک نر نژاد آلبینو به وزن 30- 25 گرم استفاده شد. حیوانات بهصورت تصادفی در 8گروه دهتایی (شش گروه آزمایشی و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. برای ارزیابی دوره خواب از روش ارزیابی خواب به روش رفتاری (Angel) استفاده گردید و حیوانات در سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. برای ارزیابی سطح اضطراب, حیوانات به سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند و از ماز بهعلاوهای مرتفع استفاده گردید و به مدت 5دقیقه شاخصهای استاندارد ارزیابی اضطراب (تعداد ورود و مدت زمان سپری کردن در بازوی باز) از طریق مشاهده در آنها بررسی و ثبت گردید. به گروههای آزمایش سه دوز عصاره آبی میوه گیاه فلوس (250، 500 و1000 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن) و در گروه کنترل سالین به صورت داخل صفاقی تزریق شد. یافتهها : نتایج نشان داد که عصاره آبی میوه گیاه فلوس در هر سه دوز به طور قابل توجهی دوره خواب را در مقایسه با گروه کنترل افزایش میدهد [F(3, 39)=23.19, P<0.05)]. همچنین دوز 250 و 500 میلیگرم عصاره آبی میوه گیاه فلوس در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری موجب افزایش تعداد ورود [F (3, 39) = 24.21, P<0.05)] و مدت زمان سپری شده [F (3, 39) = 15.55, P<0.05)] در بازوی باز ماز بهعلاوهای مرتفع گردید. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که عصاره آبی میوه گیاه فلوس باعث افزایش دوره خواب و کاهش سطح اضطراب در موش میگردد.
صباح میاهی، بیتا موسوی، دکتر محمدتقی هدایتی، معصومعلی موحدی، دکتر طاهره شکوهی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : قارچها با پراکندگی بسیار وسیع در طبیعت منابع مختلف و متنوعی را برای زیست خود انتخاب مینمایند. اگرچه هوا شایعترین مکان حضور آنها در طبیعت و بالطبع اصلیترین راه تماس با انسان است؛ ولی منابع دیگر ازجمله آب در اکولوژی قارچها نقش بااهمیتی دارند. این مطالعه به منظور تعیین فلور قارچی آب شرب شهر ساری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 60 نمونه 100میلیلیتری از آب آشامیدنی لولهکشی پنج ناحیه شمالی، جنوبی، غربی، شرقی و مرکزی شهر ساری در بطریهای استریل طی سال 1388 جمعآوری شدند. قارچهای نمونه آب توسط فیلتر استریل 0.4 میکرومتر فیلتراسیون و جداسازی شدند. فیلترها در شرایط کاملاً استریل در محیط مالت اکستراکت آگار جاگذاری شدند. پلیتهای حاوی محیط کشت در دمای 27 درجه سانتیگراد به مدت 7-3 روز انکوبه شدند. شناسایی قارچها به کمک روشهای استاندارد قارچشناسی براساس کشت روی لام با استفاده از محیطهای اختصاصی انجام شد. یافتهها : از مجموع 468 کلنی قارچی رشدیافته؛ 8 جنس مختلف قارچ شناسایی شد. بهطور کلی میانگین CFU قارچهای جداشده برای نمونههای هر 100 میلیلیتر آب 8.4 بود. شایعترین قارچهای جدا شده آسپرژیلوس (37.4 درصد)، پنیسیلیوم (27.3 درصد) و کلادوسپوریوم (17.3 درصد) بودند. کمترین کلنی جدا شده مربوط به رایزوپوس (0.6 درصد) بود. از بین گونههای مختلف آسپرژیلوس، گونه فلاووس (23.7 درصد) بیشترین میزان فراوانی را داشت. نتیجهگیری : نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آب آشامیدنی شهر ساری حاوی قارچهای مختلف میباشد. لذا پیشنهاد میگردد در پایشهای منظم سیستم آب شهری از نظر آلودگیهای میکروبی؛ قارچها نیز به عنوان یکی از میکروارگانیسم مهم بررسی شوند.
سعید مهرآبادی، شاهرخ مکوند حسینی، حسین میلادی گرجی، معصومه نیک فرجام هفت آسیا،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال استرس پس از سانحه (post-traumatic stress disorder: PTSD) موجب اختلال در یادگیری و حافظه میگردد. دسموپرسین استات (یکی از مشتقات وازوپرسین) موجب بهبود نقایص شناختی ناشی از شوک الکتریکی میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی دسموپرسین استات بر اختلال به خاطرآوری حافظه فضایی ناشی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در موشهای صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-220 گرم استفاده شد. تمام حیوانات به مدت 5 روز در ماز آبی موریس تحت آموزش حافظه فضایی قرار گرفتند و 24 ساعت پس از آموزش به طور تصادفی به سه گروه 7تایی شم+حامل، PTSD بهعلاوه دسموپرسین استات، PTSD بهعلاوه نرمال سالین تقسیم شدند و در یک آزمون 60 ثانیهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. استرس در موشها بهوسیله غوطهوری در آب به مدت 40 ثانیه در قفس پلیکربناتی انجام شد. در روز ششم ده دقیقه قبل از PTSD دسموپرسین استات (10میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و هم حجم آن نرمال سالین به صورت داخل صفاقی تزریق شد و ده دقیقه پس از PTSD تست ارزیابی حافظه فضایی (Probe) انجام شد. در گروه شم+حامل بدون ایجاد PTSD، 20 دقیقه قبل از اجرای تست ارزیابی حافظه فضایی، نرمال سالین تزریق شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای One-Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : حیوانات گروه PTSD بهعلاوه دسموپرسین استات در مقایسه با گروه PTSD بهعلاوه نرمال سالین در زمان کمتری (4.24 ثانیه) به محل سکو رسیدند (P<0.05) و میانگین فاصله شنا از مرکز سکوی ماز (33.87 cm) نسبت به گروه نرمال سالین PTSD شده کمتر بود (P<0.05) و مدت زمان بیشتری (21.65%) را در ناحیه هدف گذراندند (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که دسموپرسین استات باعث جلوگیری از تخریب حافظه فضایی ناشی از PTSD در موشهای صحرایی میگردد.
رحیم احمدی، شیما اکبری راد، مریم مرادی بیناباج،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : استرس بیحرکتی اثرات گوناگونی بر فعالیت آنزیمهای بدن دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی عصاره آبی گیاه آلوئهورا بر سطح سرمی آنزیم کراتینکیناز موشهای صحرایی نر مواجههیافته با استرس بیحرکتی حاد و مزمن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 45 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 30±200gr و سن 8 هفته انجام شد. موشها بهطور تصادفی به 9 گروه 5 تایی شامل شاهد، دریافت کننده نرمال سالین، تحت استرس بیحرکتی مزمن، تحت استرس بیحرکتی حاد، تحت استرس بیحرکتی مزمن دریافت کننده نرمالسالین، تحت استرس بیحرکتی حاد دریافت کننده نرمالسالین، دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily)، تحت استرس بیحرکتی مزمن دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) و تحت استرس بیحرکتی حاد دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) تقسیم شدند. عصاره آبی گیاه آلوئهورا به صورت گاواژ، قبل از اعمال استرس بیحرکتی تجویز شد. حیوانات در بیحرکتی مزمن، روزانه 2 ساعت و به مدت 3 هفته و در بیحرکتی حاد روزانه 8 ساعت و به مدت یک هفته تحت استرس بیحرکتی قرار گرفتند. پس از پایان تجربیات، نمونههای خونی به روش خونگیری از قلب تهیه شدند و سطح سرمی آنزیم کراتین کیناز به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-19 و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : سطح سرمی آنزیم کراتین کیناز (units/L) در گروههای تحت بیحرکتی مزمن (104.96±2367.20) و حاد (234.75±2177.80) نسبت به گروه شاهد (706.40±1240.40) دچار افزایش آماری معنیداری گردید (P<0.001) و این میزان در گروه دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (171.41±1619.80) و گروههای تحت بیحرکتی حاد و مزمن دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (206.03±1619.00) و بیحرکتی مزمن دریافت کننده عصاره آلوئهورا (106.07±1448.00) تغییر آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که گاواژ عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) به موشهای صحرایی میتواند از افزایش سطح سرمی آنزیم کراتینکیناز حاصل از استرس بیحرکتی جلوگیری نماید.
محمدهادی مهدی نژاد، نساء علیمحمدی، ساجده ارباب مجنی، آمنه سلطانی، عالیه امانبایی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : در فرایند زلالسازی آب به منظور تهنشینی ذرات کلوییدی از مواد منعقدکننده مختلفی مانند سولفات آلومینیوم (آلوم) و پلیآلومینیوم کلراید استفاده میشود. استفاده از هر دو نوع منعقد کننده در فرایند انعقاد باعث باقیماندن مقداری آلومینیوم در آب میشود که اگر مقدار آن از استاندارد تعیین شده تجاوز کند؛ اثرات مخربی بر روی سلامت انسان و محیط زیست خواهد داشت. این مطالعه به منظور تعیین میزان آلومینیوم باقیمانده ناشی از کاربرد آلوم و پلیآلومینیوم کلراید در حذف کدورت از آبهای کدر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی کدورتهای بهکار رفته در نمونه آب شامل کدورتهای کم ، کدورت متوسط و کدورتهای بالا بود که با استفاده از پودر کائولین بهصورت مصنوعی ساخته شد. نمونههای آب به میزان یک لیتر در 6 جار ریخته شد و پس از تنظیم pH و افزودن ماده منعقد کننده، آزمایش جار طی مرحله اختلاط سریع طی زمان 30 ثانیه و با شدت اختلاط 100 دور در دقیقه و سپس در مرحله اختلاط کند با شدت 20 دور در دقیقه و به مدت 15 دقیقه و مرحله تهنشینی به مدت 30 دقیقه انجام گردید. نمونهبرداری برای بهدست آوردن راندمان حذف کدورت و میزان آلومینیوم باقیمانده صورت گرفت. تعیین کدورت مطابق روش نفلومتری و توسط دستگاه کدورت سنج و تعیین آلومینیوم طبق روش اریوکروم سیانینR انجام شد. یافتهها : میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد پلیآلومینیوم کلراید در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.006 میلیگرم بر لیتر، 0.05 میلیگرم بر لیتر و 0.07 میلیگرم بر لیتر و میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد آلوم در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.065 میلیگرم بر لیتر ، 0.15 میلیگرم بر لیتر و 0.22 میلیگرم بر لیتر بود. بین دوز مصرفی آلوم و پلیآلومینیوم کلراید با میزان آلومینیوم باقیمانده ارتباط آماری معنیداری بهدست آمد (P<0.05). نتیجهگیری : پلیآلومینیوم کلراید، به دلیل حساسیت کمتر به تغییرات pH و کاهش غلظت آلومینیوم باقیمانده در آب تصفیه شده نسبت به آلوم برتری داشته و میتواند به عنوان یک منعقد کننده مناسب استفاده شود.
عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، سیده اعظم مبارکیان، فاطمه طاهرخانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آبهای سطحی یکی از منابع اصلی تامین آب در جوامع مختلف هستند. برای استفاده از این منابع آبی لزوم تصفیه متداول این منابع امری ضروریست؛ اما در فصول پر باران و طغیانی کدورت افزایش یافته که موجب کاهش کارایی واحدهای تصفیهخانه میگردد. این مطالعه به منظور تعیین کارایی حذف کدورت ازآب خام با استفاده از کیتوزان به عنوان منعقد کننده در فرایند انعقاد الکتریکی توسط الکترودآلومینیوم انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی یک راکتور انعقاد الکتریکی در مقیاس آزمایشگاهی با حجم تقریبی شش لیتر از جنس پلکسیگلاس مجهز به 4 الکترود از جنس آلومینیوم به ابعاد 2 در 20 در 200 میلیمتر به فاصله 6 سانتیمتر از هم به صورت شناور در راکتور مورد استفاده قرار گرفت. اثر پارامترهای بهرهبرداری از جمله pH محیط (9-5)، ولتاژ جریان (30-10 V)، کدورت اولیه (600-100 NTU)، غلظت اولیه کیتوزان (2-0.5 mg/L) و زمان تماس (5 الی 30 دقیقه) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها : بیشترین کارایی حذف کدورت در فرآیند انعقاد الکتریکی و بدون افزودن کیتوزان در pH بهینه 7، شدت جریان 30ولت، کدورت اولیه NTU100 و زمان تماس 30دقیقه به میزان 87 درصد مشاهده شد. در حالیکه با افزودن 1.5 میلیگرم کیتوزان در لیتر در شرایط مشابه کارایی حذف کدورت به 100درصد رسید. نتیجهگیری : استفاده از انعقاد الکتریکی با الکترود آلومینیوم به همراه کمک منعقده کننده کیتوزان میزان حذف کدورت را نسبت به فرآیند انعقاد الکتریکی بدون کمک منعقدها افزایش میدهد.
مریم رزمجو، پژواک خاکی، وجیهه فدائی نوغانی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : بهکارگیری روشهایی برای افزایش مدت زمان ماندگاری محصولات لبنی با استفاده از نگهدارندههای طبیعی ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدمیکروبی عصاره آبی پوست پرتقال و اثر آن بر مدت زمان ماندگاری شیرطعمدار انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی فعالیت ضدمیکروبی عصاره آبی پوست پرتقال به روش انتشار دیسک و تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) به روش رقیق کردن متوالی محیط کشت مایع بر روی میکروارگانیسمهای استافیلوکوکوس اورئوس، اشریشیاکلی و کاندیداآلبیکانس انجام شد. سپس اثر آن بر مدت زمان ماندگاری شیرطعمدار ارزیابی گردید.
یافتهها : عصاره آبی پوست پرتقال با استفاده از هر دو روش انتشار دیسک و MIC ، بیشترین اثر را بر روی استافیلوکوکوس اورئوس و کاندیداآلبیکانس به ترتیب با قطر هاله 29.06 میلیمتر و 50 میلیمتر و حداقل غلظت مهارکنندگی 2mg/ml برای هر دو میکروارگانیسم نشان داد. کمترین اثر بر روی اشریشیاکلی با قطر هاله 7.11 میلیمتر و حداقل غلظت مهارکنندگی 15mg/ml مشاهده شد. همچنین در شیر نیز 0.17 g/ml عصاره آبی پوست پرتقال باعث کاهش رشد میکروارگانیسمهای مورد مطالعه در زمانهای 6، 12، 24، 48 و 72 ساعت گردید. دما بر روی رشد کاندیدا آلبیکانس در شیر اثرگذار بود. به طوری که با کاهش دما رشد میکروارگانیسم کاهش نشان داد (P<0.05). اثر معنیدار مهاری عصاره بر روی استافیلوکوکوس اورئوس بیشتر از اشریشیاکلی بود (P<0.05).
نتیجهگیری : عصاره آبی پوست پرتقال بر روی رشد استافیلوکوکوس اورئوس، اشریشیاکلی و کاندیدا آلبیکانس در شرایط آزمایشگاهی و نیز در شیر اثر مهاری داشت.
مهدی عباس نژاد، علی مصطفوی، راضیه کوشکی، پرتو حمزه نژاد، سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : گیاه مشگک از گیاهان دارویی معطر و مورد استفاده در طب سنتی ایران است که در اسانس آن ترکیبات موثر بر سیستم عصبی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسانس گیاه مشگک بر یادگیری و حافظه فضایی موشهای صحرایی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در 5 گروه 7 تایی انجام شد. گروهها شامل کنترل، شم (دریافت کننده نرمال سالین) و گروههای دریافت کننده اسانس گیاه مشگک به صورت روزانه با دوزهای 0.5 و 0.25 و 0.125 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن بود. اسانس گیاه طی چهار روز 20 دقیقه قبل از آزمون یادگیری به صورت درون صفاقی تزریق گردید. حافظه و یادگیری فضایی با استفاده از ماز آبی موریس اندازهگیری شد.
یافتهها : در روزهای دوم ، سوم و چهارم یادگیری، تاخیر رسیدن به سکو پنهان با دوز 0.5 ml/kg/bw اسانس گیاه مشگک در مقایسه با کنترل کاهش یافت (P<0.05). همچنین زمان رسیدن به سکو با دوز 0.25 ml/kg/bw در تمام روزها به جز روز اول و با دوز 0.125 ml/kg/bw در روزهای دوم و سوم یادگیری، نسبت به کنترل کاهش آماری معنیدار نشان داد (P<0.05). بررسی حافظه فضایی با آزمون پروب نشاندهنده افزایش درصد زمان و مسافت طی شده در ربع هدف در گروه دریافت کننده دوز 0.5 ml/kg/bw اسانس در مقایسه با گروه کنترل بود (P<0.05).
نتیجهگیری : اسانس گیاه مشگک با دوزهای 0.5 ml/kg/bw و 0.25 ml/kg/bw طی چهار روز سبب بهبود یادگیری و حافظه فضایی موشهای صحرایی گردید.
کبری هلاکو، جمیله نوروزی، پرویز پاکزاد، هادی کوهساری، مصطفی سید،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : باکتریهای مقیم آب، مخزن بسیار مهمی از ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی هستند. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت آنتیبیوتیکی سویههای اشریشیاکلی جدا شده از آبهای خام استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 26 نمونه از آب رودخانه زیارت (13 نمونه قبل و 13 نمونه بعد از تصفیه) و 36 نمونه از آب چشمههای منطقه آزادشهر (18 نمونه قبل و 18 نمونه بعد از تصفیه) جمعآوری گردید. تعداد 75 نمونه باکتری اشریشیاکلی (50 ایزوله از رودخانه و 25 ایزوله از چشمهها) از آبهای خام استان گلستان به روش حداکثر تعداد احتمالی از طریق تستهای افتراقی شناسایی و جداسازی شد. حساسیت سویههای اشریشیاکلی به آنتیبیوتیکهای آموکسیسیلین / کلاولانیکاسید، آمپیسیلین، ایمیپنم، سفالوتین، سفوتاکسیم، جنتامیسین، آمیکاسین، تتراسایکلین، نالیدیکسیک اسید، سیپروفلوکساسین و تریمتوپریم / سولفامتوکسازول به روش انتشار از دیسک کربی بایر مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها : 14 نمونه آب خام چشمهها و 12 نمونه آب خام رودخانهها حاوی اشریشیاکلی بودند. پس از تصفیه، همه نمونهها عاری از اشریشیاکلی ارزیابی شد. تمامی سویههای اشریشیاکلی جدا شده از نمونهها مقاومت فنوتیپی مشابهی نسبت به 11 آنتیبیوتیک مورد بررسی نشان دادند و عمدهترین مقاومت به آنتیبیوتیکهای آمپیسیلین (رودخانه 94 درصد، چشمهها 88 درصد)، آموکسیسیلین / کلاولانیک اسید (رودخانه 76 درصد، چشمهها 80 درصد)، تتراسایکلین (رودخانه 14 درصد، چشمهها 16 درصد) و سفالوتین (رودخانه 8 درصد، چشمهها 16درصد) دیده شد. مقاومت به تریمتوپریم / سولفامتوکسازول (8 درصد)، نالیدیکسیک اسید (2 درصد) و سیپروفلوکساسین (2 درصد) بهتنهایی فقط در نمونههای رودخانه دیده شد. تمامی ایزولههای جدا شده از رودخانه و چشمه نسبت به آنتیبیوتیکهای ایمیپنم، سفوتاکسیم، جنتامایسین و آمیکاسین کاملاً حساس بودند و نسبت به بقیه آنتیبیوتیکها مقاومت متوسط داشتند.
نتیجهگیری : تصفیه آب مورد استفاده چشمهها و رودخانهها سبب از بین رفتن اشریشیاکلی میگردد. باتوجه به مقاومت فنوتیپی مشاهده شده در آب خام چشمهها، احتمالاً عدم تصفیه آن میتواند سبب انتقال مقاومت آنتیبیوتیکی به بدن انسان شود.
مسعود معتبر رودی، مریم طهرانی پور، نسترن امین طاهری،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه حفظ و انبار کردن دانش بهدست آمده و یادگیری فرایند تغییرات سازشی در رفتار فرد است که بر اثر کسب تجربه صورت میگیرد. گیاه ارزن حاوی پروتئینها، مواد معدنی، ویتامینها و آنتیاکسیدانهای مورد نیاز برای حفظ حیات و سلامت سلولهای بدن پستانداران است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصارههای الکلی دانه گیاه ارزن پروسو (Panicum miliaceum L.) بر حافظه فضایی موش سفید آزمایشگاهی نر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش سوری نر به 4 گروه 6 تایی در گروههای کنترل و سه گروه تیمار تقسیم شدند. عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو به روش سوکسله تهیه شده و به سه گروه تیمار بهترتیب با دوزهای 25، 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن بهروش داخل صفاقی، بهمدت 21 روز تزریق شد. گروه کنترل نرمال سالین دریافت نمود. پس از سپری شدن یک ماه از اولین تزریق، رفتارهای یادگیری و تستهای حافظه روی موشها اجرا شد. برای بررسی حافظه فضایی از ماز آبی موریس و برای یادگیری اجتنابی غیرفعال از شاتل باکس استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مقایسه حافظه احترازی غیرفعال بین گروههای مورد مطالعه با استفاده از دستگاه شاتل باکس نشان داد که زمان تأخیر در هر سه گروه تیمار شده با عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوزهای 25 ، 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05). میانگین زمان پیدا کردن سکو در ماز آبی موریس در گروه تیمار شده با عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوز 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوز 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سبب بهبود یادگیری و افزایش حافظه فضایی در موش سفید آزمایشگاهی گردید.
محمد نصرتی، حمید سپهری،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آتورواستاتین یک عضو چربی دوست خانواده استاتین است که جز داروهای ضدهیپرلیپیدمیک است. شواهد زیادی دال بر اثر محافظتی آتورواستاتین بر روی اعمال شناختی مغز وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آتورواستاتین بر حافظه فضایی موشهای دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (سن 2±60 هفته) انجام شد. موشها در 5 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، کنترل- آتورواستاتین و شم (دریافت رژیم غذایی پرچرب برای 8 هفته) و گروههای دریافت کننده رژیم پرچرب + آتورواستاتین (با دوزهای 10 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 4 هفته) بود. یادگیری و حافظه فضایی با استفاده از ماز آبی موریس در یک دوره شش روزه شامل 5 روز آموزش و روز آخر، روز آزمون (روز probe) اندازهگیری شد.
یافتهها: رژیم غذایی پرچرب باعث کاهش یادگیری و عملکرد ضعیف حافظه در دوره آموزش و probe نسبت به گروه کنترل گردید و همچنین در روز probe نیز گروه پرچرب مدت زمان کمتری را در ربع هدف سپری نمود (P<0.05). تیمار با آتورواستاتین بعد از دریافت رژیم غذایی پر چرب باعث بهبود حافظه نسبت به گروه پرچرب گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: درمان کوتاه مدت (4 هفته) با آتورواستاتین در موشهای صحرایی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب میتواند حافظه فضایی آنها را بهبود ببخشد.