[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
آشنایی با مراحل امور::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations75543099
h-index3318
i10-index22569
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای مقصودلو

سعید امیرخانلو، رامین مقصودلو نژاد، سمیرا عشقی نیا،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءتغذیه، مشکل عمده سلامت در بیماران مبتلا به مراحل انتهایی نارسایی کلیه است که سبب افزایش عوارض و مرگ و میر می‌شود. تشخیص زودهنگام سوءتغذیه برای شروع حمایت‌های تغذیه‌ای نقش مهمی در بقای این بیماران دارد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت تغذیه‌ای بیماران همودیالیزی به روش ارزیابی جامع ذهنی (Modified Subject Global Assessmen: mSGA) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 116 بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان در سال 1392 با توجه به امتیاز کسب شده در روش ارزیابی جامع ذهنی در سه گروه طبیعی، سوءتغذیه خفیف تا متوسط و سوءتغذیه شدید ارزیابی شدند. مقادیر آنتروپومتریک و بیوشیمیایی بیماران تعیین و ارتباط آن با وضعیت تغذیه تعیین گردید. یافته‌ها : 29.66% بیماران دارای وضعیت تغذیه‌ای طبیعی، 68.82% دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و 0.9% دارای سوءتغذیه شدید بودند. شاخص‌های آلبومین سرم، وزن، نمایه توده بدن و دور بازو رابطه آماری معنی‌دار معکوس و شاخص‌های سن و تعداد ماه‌های انجام دیالیز رابطه آماری معنی‌دار مستقیمی با سوءتغذیه نشان دادند (P<0.05). میزان اوره، کراتینین و تعداد گلبول‌های سفید با وضعیت تغذیه‌ای بیماران ارتباط آماری معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری: گرچه در جامعه مورد مطالعه ما شیوع سوء تغذیه نسبت به برخی مطالعات داخل و یا خارج از کشور کمتر مشاهده شد؛ ولی شیوع بالای سوء تغذیه، لزوم ارزیابی‌های دوره‌ای و مداخلات تغذیه‌ای را در این بیماران کاملاً توجیه می‌کند.
سارا مقصودلو، سعید امیرخانلو، غلامرضا روشندل، پژمان خوارزم،
دوره 26، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین مشکلات بیماران در مرحله پایانی نارسایی کلیه (End-Stage Renal Disease: ESRD) تامین دسترسی مناسب برای همودیالیز است که بتواند امکان دیالیز با کیفیت برای مدت طولانی را برای بیمار فراهم نماید. هر اقدامی برای حفظ عملکرد کاتترهای همودیالیز اهمیت دارد. این مطالعه به منظور تعیین عملکرد یک‌ساله کاتترهای طولانی مدت در بیماران همودیالیزی مزمن در استان گلستان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 99 بیمار (34 مرد و 65 زن) دچار ESRD کاندیدای شروع یا ادامه دیالیز با کاتتر در مراکز آموزشی درمانی استان گلستان به صورت سرشماری طی سال‌های 1400 لغایت 1401 انجام شد. برای بیماران کاتتر ترانس - ژوگولار تعبیه شد و پس از گذشت یک‌سال متغیرهای سن، جنس، سابقه ابتلا به بیماری دیابت، سابقه ابتلا به بیماری پرفشاری خون، محل کاتتر (ژوگولار راست یا چپ) و مصرف داروی ضدپلاکت در عملکرد کاتترهای طولانی مدت برای تامین فلوی مناسب همودیالیز ارزیابی شدند.


یافته‌ها: در 91 نفر (91.9%) عملکرد یک‌ساله کاتتر مناسب ارزیابی شد. سن 61.6% بیماران بیش از 60 سال بود. 69 نفر (69.7%) سابقه ابتلا به فشارخون بالا و 58 نفر (58.6%) سابقه ابتلا به دیابت داشتند. 57 نفر (57.6%) داروی ضد پلاکت دریافت کردند. کاتتر 82 نفر (82.8%) در سمت راست بود. عملکرد کاتتر در افراد با داروی ضدپلاکت به طور غیرمعنی‌داری بیشتر از افرادی بود که داروی ضدپلاکت مصرف نکردند.


نتیجه‌گیری: عملکرد کاتترهای طولانی مدت در بیماران همودیالیزی مزمن مرحله پایانی نارسایی کلیه با سن، جنس، دیابت، پرفشاری خون، مصرف داروی ضدپلاکت و سمت ورید ژوگولار کاتتر تعبیه شده، ارتباطی نشان نداد.


سید کمال الدین میرکریمی، عبدالحلیم رجبی، علی مقصودلو،
دوره 27، شماره 1 - ( بهار 1404 )
چکیده

زمینه و هدف: توانمندسازی خانواده محور، مددجو و خانواده‌اش را در تصمیم‌گیری برای ارتقاء سطح سلامت درگیر می‌کند تا با تصمیم‌گیری صحیح بر وضعیت سلامتی خود کنترل داشته باشند. خودکارآمدی مهم‌ترین مؤلفه توانمندسازی محسوب شده و در روند درمان بیماری‌های مزمن و بالا بردن خودکارآمدی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی بیمار محور و الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خودکارآمدی درک شده و قند خون ناشتا بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه شبه‌تجربی روی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت روستایی شهرستان گرگان طی سال 1402 انجام شد. بیماران در سه گروه 40 نفری شامل کنترل، توانمندسازی خانواده محور و توانمندسازی بیمار محور با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای وارد مطالعه شدند. آموزش‌ها در گروه‌های بیمار محور و خانواده محور بر اساس چهار مرحله الگو و در گروه‌های 8-6 نفره انجام شد. مراحل الگو شامل درک تهدید، مشکل‌گشایی، مشارکت آموزشی و ارزشیابی بودند. بیماران در گروه کنترل فقط آموزش‌های روتین مرکز سلامت را دریافت کردند. به منظور گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی درک شده بیماران دیابتی میانسال و چک لیست ثبت مشخصات بالینی استفاده گردید.

یافته‌ها: میزان قند خون ناشتا در هر سه گروه بعد از مداخله کاهش یافت؛ اما این اختلاف از نظر آماری بین گروه‌ها در پیش‌آزمون و در پس‌آزمون معنی‌دار نبود. در پس‌آزمون خودکارآمدی درک شده بین گروه بیمارمحور با گروه خانواده محور و نیز گروه بیمارمحور با گروه کنترل، افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی بیمار محور و الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خودکارآمدی درک شده بیماران موثر ارزیابی شد؛ اما روی میزان قند خون ناشتا بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اثری نداشت.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4714
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)