|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای محققی
مهدی خباز خوب، دکتر سیدمحمدعلی محققی، دکتر سیدعلیرضا موسوی جراحی، دکتر علی جواهرفروش زاده، محسن پدارمفر، علی مرادی، دکتر بیژن رضوان، علی خلفی، نیکو کیاستفرد، دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان سومین علت مرگومیر در کشور ما پس از بیماریهای قلبی و تصادفات میباشد. این مطالعه به منظور تعیین بروز سرطانهای دستگاه گوارش در تهران طی سالهای 80-1377 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی جمعیت ساکن در مناطق شهر تهران، شمیرانات و اسلامشهر به عنوان جمعیت در معرض خطر در نظر گرفته شدند. دادههای ثبت سرطان به صورت فعال از مراکز آسیبشناسی و بایگانی مدارک پزشکی جمعآوری گردید. مواردی که بین سالهای 1377 تا 1380 سرطان آنها براساس ICD-10 تشخیص داده شده بود و حداقل یکسال ساکن تهران بودند؛ به عنوان موارد سرطانی محسوب شدند. میزان بروز انواع سرطانها براساس ساختار سنی جمعیت جهان تطبیق یافت و میزانهای بروز از تقسیم میزان کل این دوره به 4 به صورت سالیانه محاسبه شد. یافتهها : میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان معده در مردان و زنان به ترتیب 9/12 و 8/5 در صدهزارنفر تعیین شد. این میزان به صورت خام برای مردان و زنان 2/9 و 1/4 در صدهزار نفر بود. بروز سرطان معده در زنان و مردان گروههای سنی بالاتر بیشتر مشاهده بود. میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان کولون در مردان و زنان به ترتیب 7/5 و 4/5 در صدهزارنفر تعیین گردید و این میزان به صورت خام در 3/4 و 4 درصدهزار نفر بود. میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان مری در جمعیت مورد بررسی به ترتیب 1/5 و 9/3 درصدهزار نفر مشاهده شد. همچنین این میزان به صورت خام 7/3 و 7/2 درصدهزار نفر بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که سرطان معده شایعترین سرطان در تهران میباشد. لذا شناسایی عوامل موثر و پیشگیری از آن ضرورت دارد.
دکتر پریسا محققی، دکتر نسترن خسروی، کتایون مهدی آزاد، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : مجرای شریانی باز از مشکلات شایع نوزادان نارس بوده که در صورت عدم درمان در هفته اول تولد منجر به تغییرات همودینامیکی، تشدید علائم تنفسی و نارسائی قلبی میگردد. بستن مجرای شریانی با درمانهای دارویی یا جراحی میباشد و داروهای مورد استفاده مهارکنندههای پروستاگلاندین سنتتاز مانند ایندومتاسین و ایبوبروفن هستند که با دوزها و روشهای مختلفی (خوراکی یا تزریقی) مصرف میگردند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ایبوبروفن خوراکی با دو دوز متفاوت در بستن مجرای شریانی نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 44 نوزاد نارس کمتر از 35 هفته حاملگی که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران طی سالهای 86-1384 بستری شده بودند و با علائم بالینی و اکوکاردیوگرافی ، باز بودن مجرای شریانی در آنها قطعی شده بود؛ به صورت تصادفی به دو گروه درمانی تقسیم شدند. گروه درمانی اول با دوز کم شامل 23 نوزاد داروی ایبوبروفن خوراکی را به میزان 0.2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در 3نوبت دریافت نمودند و گروه درمانی دوم با دوز استاندارد شامل 21 نوزاد داروی ایبوبروفن خوراکی را به مقدار 10 میلیگرم بر کیلوگرم در نوبت اولیه و سپس دو نوبت 5 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن با فاصله هر 24 ساعت دریافت نمودند. نوزادان از نظر بروز عوارض دارو (شامل آنوری/الیگوری، خونریزی گوارشی، تغییر در سطح کراتینین سرم، خونریزی داخل بطنی) و سیر بالینی تحت نظر قرار گرفتند.
یافتهها : بسته شدن مجرا در 17 نوزاد (74%) از گروه درمانی اول (دوز کم) در مقایسه با 16 نوزاد (76%) از گروه درمانی دوم (دوز استاندارد) مشاهده شد. 5 نوزاد (22%) از گروه اول و 3 نوزاد (14%) از گروه دوم به درمان با بروفن پاسخ ندادند و درمان تکرار شد. کاهش حجم ادرار در اثر مصرف دارو در 4درصد موارد مصرف با دوز کم و 33% موارد دوز استاندارد دارو وجود داشت (P<0.05). تفاوتی از نظر سطح کراتینین سرم در دو گروه مشاهده نشد. دو گروه از نظر میزان بروز خونریزی گوارشی تفاوت معنیدار نشان ندادند و یک نوزاد در گروه درمانی اول (4%) و 3 نوزاد در گروه درمانی دوم (14%) دچار خونریزی گوارشی شدند. همچنین دو گروه از نظر خونریزی داخل بطنی تفاوت معنیدار آماری نشان ندادند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که دوز کم در مقایسه با دوز استاندارد ایبوبروفن خوراکی علیرغم عوارض کلیوی کمتر؛ تفاوتی در میزان بسته شدن مجرای شریانی نوزادان نداشته است.
دکتر مجید محمودی، دکتر اصغر آقامحمدی، دکتر حمید قادری، دکتر آنا عیسائیان، دکتر موسی زرگر، دکتر علی خاجی، دکتر نیما رضائی، کورس دیوسالار، دکتر محمدعلی محققی، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماران فاقد طحال در خطر ابتلاء به عفونت باکتریهای کپسولدار نظیر استرپتوکوک پنومونی میباشند و تزریق واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال (Pneumovax 23) توصیه شده است. این مطالعه به منظور تعیین پاسخ ایمنی هومورال نسبت به آنتیژنهای واکسن پلیساکارید پنوموکوکال در بیماران طحالبرداری شده به علت ترومای طحال و یا ابتلاء به بیماری ترومبوسیتوپنی مزمن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی قبل از عمل طحالبرداری روی دو گروه از بیماران شامل 15 بیمار (11 مرد و 4 زن) ناشی از ترومای طحال و 20بیمار (10 مرد و 10 زن) مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن (ITP) که به بیمارستانهای ابنسینا و مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تهران طی اردیبهشت 1386 لغایت مهر 1387 مراجعه نموده بودند؛ انجام شد. 40 فرد سالم مراجعه کننده به مرکز آسم و ایمونولوژی مرکز طبی کودکان که برای پیشگیری از ابتلاء به عفونتهای پنوموکوکی توسط واکسن پلیساکارید پنوموکوکال واکسینه شده بودند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. به تمامی افراد سه گروه واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال تزریق گردید. رقت آنتیبادیهای IgG و IgG2 که به آنتیژنهای واکسن اختصاص داشتند؛ در سرم خون بیماران قبل از واکسیناسیون و 4 هفته بعد از واکسیناسیون با روش الیزا اندازهگیری گردید. از آزمون آماری تی برای مقایسه دو گروه و آزمون رگرسیون برای تعیین همبستگی دو متغیر استفاده شد. یافتهها : بعد از واکسیناسیون، میانگین آنتیبادی IgG و یا IgG2 تولید شده علیه آنتیژنهای واکسن در گروه بیماران ITP به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد و یا گروه تروما بود (P<0.05). در گروه تروما رقت آنتیبادی IgG و یا IgG2 تولید شده در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنیداری نداشت. از 20 بیمار مبتلا به ITP مورد مطالعه 9 نفر (45%) پاسخ ایمنی ضعیفی نسبت به آنتیژنهای واکسن نشان دادند. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که 45% از بیماران طحالبرداری شده مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن، نسبت به آنتیژنهای باکتری استرپتوکوک، ضعف ایمنی هومورال دارند.
|
|
|
|
|
|