|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
10 نتیجه برای مختاری
دکتر عبدالوهاب مرادی، دکتر طلعت مختاری آزاد، دوره 2، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1379 )
چکیده
بیماری سرخجه مادرزادی، یک بیماری بسیار خطرناک و جبران ناپذیر است و عوارضی مانند کری، کوری، آب مروارید، انسفالیت مادرزادی و عقب ماندگی های جسمی و ذهنی را در پی دارد. به این دلیل بررسی این بیماری و سطح ایمنی علیه آن در میان دختران سنین ازدواج که به زودی پس از ازدواج باردار خواهند شد دارای اهمیت خاصی است. در این پژوهش توصیفی وضعیت ایمنی دختران دبیرستانی شهر گرگان مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های سرم به طور تصادفی از بین دانش آموزان دبیرستانی که به طور تصادفی انتخاب شده بودند گرفته شد. اطلاعات لازم برای بررسی های آماری در پرسشنامه هایی جمع آوری گردید. تعداد 486 نمونه سرم به روش ممانعت از هماگلوتیناسیون (HAI) مورد آزمایش کیفی قرار گرفتند و وجود یا عدم پادتن سرخجه در سرم آنان مشخص گردید. 81.2 درصد افراد مورد بررسی دارای پادتن (عیار پادتن مساوی یا بالاتر 8) و 18.8 درصد آنان حساس و واجد سرم منفی (عیار پادتن پایین تر از 8) بودند. از نظر آماری اختلاف معنی دار بین سطح ایمنی دیده دانش آموزان با مقاطع مختلف تحصیلی، سن دانش آموزان و تلقیح واکسن سه گانه سرخجه- سرخک- اوریون (MMR) شد، ولی بین سطح ایمنی دانش آموزان با تحصیلات پدر و مادر، تماس با افرادی که راش درآورده اند، راش درآوردن خود دانش آموزان و تعداد افراد خانواده اختلاف معنی داری دیده نشد. برای بالا بردن سطح ایمنی علیه سرخجه پیشنهاد می شود قبل از ازدواج، واکسن MMR در سنین کودکی تلقیح شود. علاوه بر آن بعد از و ازدواج قبل از بارداری، عیار پادتن علیه سرخجه در سرم مشخص گردد. در صورتی که عیار آن کمتر از 8 باشد تلقیح واکسن علیه سرخجه قبل از عملی کردن تصمیم بارداری ضروری است.
دکتر سپیده بخشنده نصرت، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر رامین آذرهوش، دکتر شرابه هزارخوانی، دکتر مریم السادات میرکریمی، دکتر ندا مختاری، دکتر سیما بشارت، مصطفی قربانی، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : اثرات زیانبار بیماریهای تیروئید در دوران بارداری روی سیر بارداری و رشد جنین به اثبات رسیده است. بیماریهای خودایمنی تحت بالینی تیروئید میتوانند منجر به دو برابر شدن شانس زایمان زودرس, سقط و نیز تیروئیدیت پس از زایمان شوند. این مطالعه به منظور مقایسه میزان عملکرد و خودایمنی تیروئید در زنان باردار مبتلا و غیرمبتلا به گواتر انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 100 زن باردار مبتلا به گواتر (گروه مورد) و 100 زن باردار غیرمبتلا به گواتر (گروه شاهد) مراجعه کننده به درمانگاه مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان طی تابستان 1384 انجام شد. از هر زن 5 میلیلیتر خون برای تعیین مقادیر هورمونهای تیروئیدی (T3, T4, TSH, T3RUP) و آنتیبادیهای ضدتیروئید (Anti TG, Anti TPO) گرفته شد. هورمونهای تیروئیدی به روش IRMA و آنتیبادیها با روش الیزا اندازهگیری شدند.
یافتهها : از 100 زن باردار مبتلا به گواتر 34% اندازه تیروئید حدود سه برابر طبیعی و 66% اندازه تیروئید حدود دو برابر طبیعی داشتند. Anti TPO در 36% زنان باردار مبتلا به گواتر و در 16% زنان غیرمبتلا به گواتر بالاتر از حد طبیعی بود. Anti TG در 9% از زنان باردار مبتلا به گواتر و 4% زنان غیر مبتلا به گواتر از حد طبیعی بالاتر بود. میانگین TSH در گروه مورد و شاهد در محدوده طبیعی و به ترتیب microU/ml 1.81±1.33 و microU/ml 1.84±1.4 بود. میانگین غلظت Anti TPO و Anti TG در گروه مورد U/ml 373.91±197.37 و U/ml 248.8±70.59 و در گروه شاهد U/ml 79.52±63.97 و U/ml 248.8±70.59 تعیین شد.
نتیجهگیری : با توجه به مشاهده اختلالات عملکرد و اتوایمونیته تیروئید در 20% جمعیت سالم مورد مطالعه و در 45% افراد مبتلا به گواتر، بهتر است که بررسی عملکرد و آنتیبادیهای ضدتیروئید در تمامی زنان باردار سالم، بدون علامت و مبتلا به گواتر برای جلوگیری از عوارض جنینی مادری انجام شود.
مختار مختاری، سمیرا جلوه، دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عواقب در معرض قرار گرفتن سرب بر روی تولید مثل بسیار گسترده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن دانه انگور (Vitis vinifera) بر هورمونهای گنادوتروپین و تستوسترون موشهای صحرایی نر مسموم شده با استات سرب انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 7 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد. گروه شاهد دریافت کننده یک میلیلیتر آب مقطر به مدت 21 روز، گروه تجربی اول دریافت کننده 8 mg/kg/bw روغن دانه انگور به مدت 21 روز، گروه تجربی دوم دریافت کننده0.1 میلیمول استات سرب حل شده در آب مقطر از طریق نوشیدن آب آشامیدنی به مدت 21 روز، گروه تجربی سوم و چهارم و پنجم طی 21 روز اول 0.1 میلیمول استات سرب حل شده در آب مقطر از طریق نوشیدن آب آشامیدنی دریافت نمود و سپس از روز 22 لغایت 42 روغن دانه انگور را به ترتیب با مقادیر 2, 4, 8 mg/kg/bw دریافت نمود. در پایان روز 21 از گروههای کنترل، شاهد، گروههای تجربی 1 و 2 و در پایان روز 42 از گروههای تجربی 3 ، 4 و 5 خونگیری بهعمل آمد و میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمونواسی اندازهگیری گردید. یافتهها : میانگین غلظت هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون در گروه تجربی 2 نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). گروههای تجربی 4 و 5 نسبت به گروه تجربی 2 افزایش آماری معنیداری را در میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون نشان دادند (P<0.05). نتیجهگیری : عصاره روغن دانه انگور در دوزهای 4 و 8 میلیگرم باعث افزایش میزان هورمونهای LH ، FSH و تستوسترون موشهای مسموم شده با استات سرب میگردد.
داوود مقدم نیا، مختار مختاری، علی عالی زاده، دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : چمچمه خرما از پروتئینها، چربیها، فیبرها و قند به صورت احیاء و غیراحیاء، رطوبت، خاکستر چوب، فورفورال، سه نوع کومارین، ترکیبات ارگانیک از خانواده کافور، استرولهای گیاهی 1 و 2 دی متوکسیل، 1 و 4 دیمتیل بنزن تشکیل شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره الکلی چمچمه خرما بر ساختار لولههای منیساز و اسپرماتوژنز موش صحرایی نر بالغ انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن تقریبی 282 گرم به پنج گروه تقسیم شدند. برای گروه کنترل هیچ تیماری صورت نگرفت. گروه شم روزانه 0.2 ml سرم فیزیولوژی را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمود. گروههای تجربی یک، دو و سه روزانه با عصاره الکلی چمچمه خرما به ترتیب با مقادیر 0.05, 0.1, 0.2 g/kg/bw به صورت تزریق داخل صفاقی تیمار شدند. بعد از گذشت 14 روز از شروع آزمایش از حیوانات خونگیری بهعمل آمد. مقدار سرمی هورمون تستوسترون با روش گاما کانتر اندازهگیری شد، بیضهها نیز خارج و مقاطع بافتی تهیه گردید. یافتهها : میانگین غلظت سرمی هورمون تستوسترون و تعداد اسپرماتوزوئیدها در گروههای تجربی نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید، سرتولی و لایدیگ و ساختار لولههای منیساز در گروههای تجربی نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش معنیداری نداشت. نتیجهگیری : دریافت عصاره الکلی چمچمه خرما با مقادیر حداقل و متوسط به صورت داخل صفاقی در موشهای صحرایی نر بالغ باعث کاهش سطح سرمی هورمون تستوسترون و کاهش تعداد اسپرماتوزوئیدها میگردد.
مینا افراسیابی، مختار مختاری، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : جنتامایسین از طریق تولید متابولیتهای فعال اکسیژن منجر به تخریب ساختمان سلول میشود. از جمله عوارض دارویی جنتامایسین ایجاد سمیت کبدی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه میخک بر میزان آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP) موشهای صحرایی با القای سمیت کبدی ناشی از جنتامایسین انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 49 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار بهطور تصادفی به 7 گروه 7 تایی تقسیم شدند. به گروه کنترل هیچ دارویی داده نشد. گروه شم محلول سالین را به صورت درون صفاقی دریافت کرد. گروه تجربی یک عصاره میخک را با میزان mg/kg/bw 100 و گروه تجربی 2 جنتامایسین را به میزان mg/kg/bw 100 دریافت نمود. گروههای تجربی 3 ، 4 و 5 علاوه بر دریافت mg/kg/bw 100 جنتامایسین هر کدام به ترتیب عصاره میخک را با مقادیر mg/kg/bw 25 ، 50 و 100 بهصورت داخل صفاقی دریافت کردند. طول دوره آزمایش 28 روز بود. در پایان روز 28 از حیوانات خونگیری بهعمل آمد و غلظت آنزیمهای AST، ALT، ALP، پروتئین کل و آلبومین اندازهگیری شد.
یافتهها : غلظت AST و ALT در گروه تجربی 2 افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). غلظت ALP در گروههای تجربی 2 و 3 افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم یافت (P<0.05). همچنین غلظت پروتیئن کل در گروههای تجربی 2 و 3 کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). غلظت آلبومین در گروههای تجربی 2 و 3 نیز کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم نشان داد (P<0.05). در گروه دریافت کننده جنتامایسین تجمع چربی، نکروز سلولی و تجمع تکهستهایها نسبت به گروههای کنترل و شم مشاهده شد. در حالی که در گروه دریافت کننده جنتامایسین همراه با مقدار حداکثر عصاره نسبت به گروه دریافت کننده جنتامایسین به تنهایی کاهش نشان نداد.
نتیجهگیری : عصاره هیدروالکلی میخک قادر به حفاظت در برابر تغییرات آنزیمی و هپاتوتوکسییتی ناشی از مصرف جنتامایسین است.
علی قاسمی، زهرا بدیعی، حمید فرهنگی، عبدالله بنی هاشم، سیدجواد سیدی، راضیه قدسی، عبدالقاسم مختاری، آرمین عطارزاده، دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : ویروس واریسلا زوستر (Varicella zoster virus: VZV) عامل یک بیماری خفیف در کودکان است؛ اما در کودکان با نقص در سیستم ایمنی میتواند یک بیماری تهدیدکننده محسوب شود. این مطالعه به منظور ارزیابی آنتیبادیهای IgG و IgM علیه VZV در سرم کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد (acute lymphoblastic leukemia: ALL) انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 66 کودک مبتلا به بیماری ALL تحت شیمی درمانی در بیمارستان فوق تخصصی دکترشیخ مشهد طی سال 1391 انجام شد. مثبت یا منفی بودن تیتر IgG و IgM علیه VZV با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد.
یافتهها : 15 بیمار (21.7%) دارای سرولوژی مثبت برای آنتیبادی IgG بودند و سابقه ابتلاء به VZV را داشته و نسبت به بیماری آبلهمرغان ایمن بودند. 51 بیمار (78.3%) دارای تیتر منفی برای آنتیبادی IgG بودند و در برابر عفونت VZV حساس بودند.
نتیجهگیری : اکثر کودکان مبتلا به بیماری لوسمی لنفوبلاستیک حاد دارای تیتر منفی برای آنتیبادی IgG بوده و در برابر عفونت ناشی از ویروس واریسلا زوستر حساسند.
سید علی حقیقت جو، مهرداد شریعتی، مختار مختاری، داوود مقدم نیا، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حشرهکش دیازینون کنترل کننده قوی استیل کولین استراز در پایانه های عصبی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دیازینون بر آزمونهای عملکردی و تغییرات بافتی کبد موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروههای تجربی اول، دوم و سوم به ترتیب مقادیر 50 ، 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دیازینون را به صورت خوراکی به مدت 21 روز دریافت کردند. گروه کنترل هیچ دارویی دریافت نکرد و گروه شاهد حلال دارو را دریافت نمود. در روز 22، نمونه خونی از همه گروهها تهیه و آنزیمهای کبدی شامل آلانین ترانس آمیناز (ALT)، آسپارتات ترانس آمیناز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، پروتئین تام، آلبومین و بیلیروبین اندازهگیری شدند. پس از بیهوشی حیوانات بافت کبد جدا و با رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سطح آنزیمهای ALT و AST در گروههای تجربی دریافت کننده مقادیر 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن دیازینون نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). سطح آنزیم ALP در تمام گروههای دریافت کننده دیازینون نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). سطح پروتئین تام در تمام گروههای دریافت کننده دیازینون نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). سطح آلبومین در گروه تجربی دریافت کننده مقدار حداکثر دیازینون نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). در گروههای تجربی در نمونههای بافتی تهیه شده با افزایش مقدار دارو نکروز بافتی بیشتری مشاهده شد.
نتیجهگیری:این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی دیازینون باعث افزایش سطح آنزیمهای کبدی و کاهش سطح پروتئین تام، آلبومین و تغییرات نکروتیک در کبد موشهای صحرایی میگردد.
عارفه مختاری ملک آبادی، امیرعلی جعفرنژادگرو، محسن برغمدی، عباس معمارباشی، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: گیرندههای حس عمقی در کف پای سالمندان کارایی کمتری دارند و تقویت و تحریک این بخش میتواند منجر به کاهش خطر افتادن در آنان گردد. یکی از شیوههای تقویت گیرندههای حسی-عمقی در این افراد استفاده از کفی بافتدار است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر ارتزهای بافتدار پا بر فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی، زمان اتکا و راحتی افراد بالای 55 سال حین راه رفتن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 14 زن و 14 مرد در محدوده سنی 56 تا 70 سال که دارای توانایی راه رفتن به صورت مستقل و سلامت جسمی و ذهنی بودند؛ انجام شد. آزمودنیها در پنج وضعیت بدون ارتز و استفاده از چهار نوع ارتز (شامل کفیهای پا از نوع بافتدار ریز و درشت در دو نوع منعطف و سخت) مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور ثبت فعالیت الکتریکی، 8 الکترود بر روی عضلات درشت نی قدامی، دوقلو داخلی، پهن داخلی، پهن خارجی، دو سر رانی، نیم وتری، سرینی و راست کننده ستون فقرات در محل مهره 3 کمری قرار داده شدند.
یافتهها: میزان طیف فرکانس فعالیت عضلات درشت نی قدامی و پهن داخلی در مردان نسب به زنان افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). فرکانس عضله پهن داخلی در شرایط راه رفتن با ارتز بافتدار درشت نسبت به شرایط راه رفتن بدون کفی افزایش آماری معنیداری داشت (P<0.05). ارتز بافتدار درشت منعطف نسبت به ارتز بافتدار ریز از نظر راحتی، معنیدار بود (P<0.05). زمان اتکا در هیچیک از شرایط از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: افزایش فرکانس الکترومایوگرافی عضله پهن داخلی هنگام استفاده از ارتز درشت منعطف میتواند در افزایش جذب شک و کاهش نرخ بارگذاری عمودی وارد بر پا موثر باشد که این به خودی خود سبب کاهش خطر آسیب در اندام تحتانی افراد بالای 55 سال میگردد.
راضیه متحدزاده، سعید خاتم ساز، محمد جواد مختاری، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی عوامل مؤثر در بروز لوسمی به خصوص مواد آلاینده مانند استات سرب و سولفیدسدیم میتوانند کمک شایانی به درمان سرطان و همچنین پیشگیری از این بیماری نماید. Npm1 یک فسفوپروتئین چند منظوره است که شامل چندین domain عملکردی است. ژن Npm1 بین هسته و سیتوپلاسم رمزگذاری شده و چندین عملکرد شامل انتقال ریبوزوم پروتئینی و کنترل تکثیر سانتروزوم را انجام میدهد. جهشهای Npm1 از هسته به سیتوپلاسم منتقل میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر مسمومیت با استات سرب و سولفید سدیم در میزان بیان ژن Npm1 موشهای صحرایی بالغ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 48 سر موش صحرایی نر بالغ به 6 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، گروههای تجربی اول و دوم دریافت کننده سولفید سدیم به ترتیب با دوزهای 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، گروههای تجربی سوم و چهارم دریافت کننده استات سرب به ترتیب با دوزهای 30 و 60 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و گروه تجربی پنجم دریافت کننده دوز حداکثری سولفید سدیم و استات سرب بودند. استات سرب و سولفیدسدیم روزانه به مدت 4 ماه گاواژ شد. بعد از آن خونگیری از موشها انجام و استخراج RNA صورت گرفت. سپس CDNA سنتز و میزان بیان ژن Npm1 نسبت به ژنYwhaz با استفاده از Real Time PCR کمی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میزان بیان ژن Npm1 در گروههای دریافت کننده سولفید سدیم با دوزهای 300 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، کاهش یافت. میزان بیان ژن Npm1 در گروههای دریافت کننده استات سرب با دوزهای 30 و 60 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، افزایش یافت.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که با افزایش میزان بیان ژن Npm1 مقدار Threshold Cycle کاهش مییابد.
محمد مختاری، سیدمرتضی جوادی راد، محسن کلاهدوزان، دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نئوپلاسم تیروئید، سرطان رایج سیستم درونریز است و شناخت رفتارشناسی آن میتواند در نحوه درمان موثر باشد. از طرفی تکنیک FNA، از دقت کافی برخوردار نیست و بنابراین یافتن مارکری زیستی مختص نئوپلاسم تیروئید، بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور امکان استفاده از ژن NKX2-1 به عنوان نشانگر تمایز یافتگی کارسینوم پاپیلاری تیروئید انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی از مراجعین به بیمارستانهای الزهراء و سینا شهر اصفهان برای تیروئیدکتومی، تعداد 17 نمونه بافت تازه کارسینوم پاپیلاری تیروئید (Papillary Thyroid Carcinoma: PTC) و 20 نمونه بافت سالم مجاور تومور طی مدت 8 ماه جمعآوری شد. استخراج RNA و به دنبال آن ساخت cDNA انجام شد. بیان ژن NKX2-1 به کمک پرایمرهای اختصاصی (تقاطع اگزون و گسترش اینترون) و به روش RT-qPCR انجام شد.
یافتهها: ارزیابی کیفیت و کمیت RNA های استخراج شده، دست نخورده بودن آنها و مناسب بودن برای ساخت cDNA را نشان داد. بررسی منحنی ذوب، نشان دهنده تکثیر اختصاصی ژن NKX2-1 بود. تفاوت بیان mRNA ژن NKX2-1 بین بافت PTC و و بافت سالم مجاور 0.947 و از نظر آماری غیرمعنیدار بود.
نتیجهگیری: عدم تفاوت بیان ژن NKX2-1 بین بافت سالم مجاور تومور و بافت تومور PTC نشان میدهد که تومورهای PTC از نوع تمایزیافته هستند.
|
|
|
|
|
|