77 نتیجه برای محمدی
عبدالرسول علایی، حسن کرمی، سهیلا شاه محمدی، ضحی مهرارا،
دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت مجاری ادراری دومین عفونت شایع باکتریال در کودکان است. عوامل خطر متعددی از جمله یبوست برای عفونت مجاری ادراری وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین رابطه قطر رکتوم و یبوست با عفونت ادراری در کودکان 2 تا 12 ساله انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی 40 کودک 2 تا 12 ساله مبتلا به عفونت مجاری ادراری و 40 کودک سالم از نظر خصوصیات دموگرافیک، قطر رکتوم با استفاده از سونوگرافی، علایم و مدت زمان ابتلا مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. یافتهها : یبوست در 25 کودک (62.5%) از گروه مورد و 7 کودک (17.5%) از گروه شاهد وجود داشت (P<0.05). قطر عرضی رکتوم گروه مورد (47.64 mm) در مقایسه با گروه شاهد (26.48 mm) افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر افزایش قطر عرضی رکتوم کودکان مبتلا به عفونت ادراری در مقایسه با کودکان سالم، استفاده از سونوگرافی به عنوان روشی قابل اعتماد در رد یا تایید یبوست همزمان در مبتلایان به عفونت ادراری پیشنهاد میگردد.
انورسادات کیان مهر، حمید شهباز محمدی، اسکندر امیدی نیا،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : پروتئین اریتروپویتین انسانی هورمونی گلیکوزیله با وزن مولکولی 40 کیلو دالتون است که در کلیه سنتز شده و در تکثیر و تمایز اریتروسیتها نقش دارد. این پروتئین دارویی با نام تجاری «اپویتین» شناخته شده و کاربرد موثری در درمان آنمی، سرطان و عفونتهای ناشی از HIV ایفاء میکند. این مطالعه به منظور ارزیابی استفاده از میزبان انگلی لیشمانیا تارانتولا (Leishmania tarentolae) به منظور تولید فرم نوترکیب اریتروپویتین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی ژن اریتروپویتین پس از بهینهسازی کدون توسط پایگاههای بیوانفورماتیکی سنتز شد و توسط استراتژی برش با آنزیمهای KpnI و XbaI و خالصسازی از روی ژل در وکتور بیانی pLEXSY کلون گردید. سازه بیانی ساخته شده با روش الکتروپوریشن به لیشمانیا تارانتولا ترانسفکت شد. شناسایی و تایید کلونیهای انگل ترانسفکت شده با سازه ژنی با استفاده از روش PCR با پرایمرهای تشخیصی سازه بیانی و پرایمرهای مخصوص اریتروپویتین انجام گرفت. ژن اریتروپویتین کلون شده توسط تتراسایکلین القاء گردید و بیان ژن در سوشهای القاء شده با تکنیک SDS-PAGE و وسترن بلاتینگ آنالیز شد. تعیین مقدار پروتئین نوترکیب تولید شده نیز با روش ELISA انجام شد. سازه بیانی اریتروپویتین برای کلونینگ و بیان در میزیان لیشمانیا تارانتولا توسط روشهای مهندسی ژنتیک تایید شد. یافتهها : نتایج آنالیز بیان ژن در سوش انگل ترانسفکت شده توسط الکتروفورز SDS-PAGE و وسترن بلاتینگ تایید کننده ورود سازه ژنی به کروموزم انگل و بیان اریتروپویتین بودند. بهترین شرایط بیان پروتئین نوترکیب، 10 میکروگرم تتراسایکلین و زمان القاء 72 ساعت بود. وزن مولکولی پروتئین بیان شده 40 کیلو دالتون تخمین زده شد و میزان بیان آن نیز 12.4mg/l معادل با یک درصد کل پروتئین سلول تعیین گردید. نتیجهگیری : سازه بیانی برای کلونینگ و بیان ژن اریتروپویتین در لیشمانیا تارانتولا طراحی و ساخته شد و پروتئین مذکور با موفقیت القاء و شناسایی گردید. لیشمانیا تارانتولا میتواند به عنوان میزبان مناسب در تولید اریتروپویتین نوترکیب مورد استفاده قرار گیرد و این فناوری قابلیت بومیسازی نیز دارد.
آرزو میرفاضلی، احمد محمدی پور، علی بقائیان، اکرم ثناگو، مهین نوملی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : مقعد بسته از ناهنجاریهای شایع آنورکتال است که با ناهنجاریهای دیگر همراه است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ناهنجاریهای همراه مقعد بسته در گرگان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی پرونده همه نوزادان بستری با تشخیص مقعد بسته (40 نوزاد شامل 24 پسر و 16 دختر) در مرکز آموزشی درمانی طالقانی گرگان در سالهای 89-1385 بررسی شد. ناهنجاریهای همراه با مقعد بسته برای هر نوزاد ثبت شد. یافتهها : از 40 نوزاد با مقعد بسته، 23 نوزاد (57.5%) ناهنجاری همراه داشتند. بیشترین ناهنجاریهای همراه شامل ناهنجاریهای ادراری – تناسلی (65.2%)، قلبی (47.8%)، گوارشی (13%) و سیستم اسکلتی – عضلانی (8.7%) بود. نتیجهگیری : ناهنجاریهای همراه در نوزادان با مقعد بسته در منطقه گرگان از شیوع بالایی در مقایسه با مطالعات دیگر برخوردار است.
فرهاد دریانوش، مریم شکیبایی، علی زمانی، مهدی محمدی،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آلفالیپوئیک اسید (Alpha - lipoic acid: ALA) یک آنتیاکسیدان زیستی قوی است و به عنوان یک کوفاکتور در کمپلکس آنزیمی دهیدروژناز میتوکندریایی در متابولیسم و تولید انرژی فعالیت دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات ورزشی هوازی و مکمل آلفالیپوئیک اسید بر میزان مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 44 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به صورت داوطلبانه انتخاب و سپس بهصورت غیرتصادفی در چهار گروه کنترل، مکمل، تمرین و تمرین توأم با مکمل (ترکیبی) قرار گرفتند. بیماران گروههای مکمل و ترکیبی به مدت 8 هفته، روزانه 3 عدد کپسول 100 میلیگرمی آلفالیپوئیک اسید مصرف کردند. برنامه تمرینی شامل سه جلسه تمرینی در هر هفته به مدت هشت هفته انجام شد. افراد در هر جلسه، گرم کردن به مدت 15-10 دقیقه، دویدن بر روی تردمیل با شدت 40-50% حداکثر ضربان قلب به مدت 30 دقیقه و سپس سرد کردن به مدت 10-5 دقیقه را انجام دادند. خونگیری بعد از 14-12 ساعت ناشتایی در دو مرحله ابتدای مطالعه و انتهای هشت هفته انجام گردید. یافتهها : هشت هفته مصرف مکمل ALA سبب کاهش مقاومت به انسولین گردید (P<0.05). در گروه تمرین کاهش غیرمعنیداری در میزان مقاومت به انسولین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در گروه ترکیبی اثر تعاملی ورزش و مکمل سبب کاهش معنیدار مقاومت به انسولین گردید (P<0.05). نتیجهگیری : مصرف مکمل ALA به تنهایی توانست موجب کاهش انسولین و در نتیجه موجب کاهش مقاومت به انسولین گردد؛ اما در گروه مکمل + ورزش بر خلاف گروه مکمل، کاهش در میزان قندخون ناشتا موجب کاهش در مقاومت به انسولین گردید.
مرضیه پولادی، ایرج امیری، زهره علیزاده، فهیمه طالب زاده، یوسف عباسی، آمنه محمدی روشنده،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : کاربرد سلولهای بنیادی با مشکلاتی همچون پایین بودن بقای آنها بعد از تزریق به بدن و آپوپتوزیس همراه است که علت آن آماده نبودن سلولهای تزریق شده در مواجهه با عوامل توکسیک مانند هایپوکسی، تغییرات دمایی، استرس اکسیداتیو و فقرغذایی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان تکثیر سلولهای بنیادی مواجهه یافته با هایپوکسی القاء شده توسط کلریدکبالت در موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی سلولهای بنیادی از مغز قرمز استخوان 2 سر موش صحرایی 6 هفتهای از نژاد ویستار جدا شد. پس از 4 بار پاساژ، در پلیتهای 96 خانهای با مقادیر مختلف و در زمانهای 6 ، 12 ، 24 و 48 ساعت با کلریدکبالت به میزان صفر (کنترل) 5، 10، 20، 50، 70، 90، 100، 120، 150 و 200 میکرومولار کلریدکبالت تیمار شدند. برای ارزیابی تکثیر سلولی از روش MTT استفاده گردید. یافتهها : سلولهای بنیادی پس از استحصال از مغز قرمز استخوان در محیط کشت گسترش یافتند. همچنین کشت سلولها با مقادیر مختلف کلریدکبالت تغییری در مورفولوژی آنها ایجاد نکرد. پیششرطی کردن سلولها پس از 6 ساعت با دوز 120 میکرومولار، 12 ساعت و 24 ساعت با دوز 20 میکرومولار و در 48 ساعت با دوز 5 میکرومولار میزان تکثیر سلولی را بعد از مواجهه با هایپوکسی بهطور معنیداری افزایش داد (P<0.05). نتیجهگیری : هایپوکسی سبب افزایش میزان تکثیر سلولی در سلولهای بنیادی مزانشیمال میگردد.
صفا آریان نژاد، سکینه محمدیان، حمیرا خدام، کاوه یثربی،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : سوءتغذیه از جدیترین اختلالات تغذیهای در دوران کودکی به حساب میآید. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سوءتغذیه و ارتباط آن با سطح سرمی آهن، روی، منیزیم و کلسیم در کودکان 6 الی 36 ماهه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی براساس چارت CDC 166 کودک در گروه شاهد (بدون سوءتغذیه) و 151 کودک در گروه مورد (دارای سوءتغذیه) قرار گرفتند. سپس سطح سرمی آهن، روی، منیزیم، کلسیم و شاخص توده بدنی برای هر کودک تعیین گردید. یافتهها : از 151 کودک دارای سوءتغذیه، 128 نفر (84.76%) دچار سوءتغذیه خفیف و 23 نفر (15.23%) دچار سوءتغذیه متوسط بودند و هیچ موردی از سوءتغذیه شدید مشاهده نشد. میزان منیزیم و روی سرم در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد بهطور غیرمعنیداری پایین و میزان کلسیم و آهن سرم بهطور غیرمعنیداری بالاتر بود. شاخص توده بدنی در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کاهش آماری معنیداری نشان داد و با سوءتغذیه ارتباط داشت (CI 95%: 0.38-0.59, OR: 0.47, P<0.0001). نتیجهگیری : سوءتغذیه در کودکان 6 الی 36 ماهه با مقادیر سرمی روی، منیزیم، آهن و کلسیم مرتبط نبود؛ ولی کودکان دارای سوءتغذیه شاخص توده بدنی کمتری داشتند.
عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، سیده اعظم مبارکیان، فاطمه طاهرخانی،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آبهای سطحی یکی از منابع اصلی تامین آب در جوامع مختلف هستند. برای استفاده از این منابع آبی لزوم تصفیه متداول این منابع امری ضروریست؛ اما در فصول پر باران و طغیانی کدورت افزایش یافته که موجب کاهش کارایی واحدهای تصفیهخانه میگردد. این مطالعه به منظور تعیین کارایی حذف کدورت ازآب خام با استفاده از کیتوزان به عنوان منعقد کننده در فرایند انعقاد الکتریکی توسط الکترودآلومینیوم انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی یک راکتور انعقاد الکتریکی در مقیاس آزمایشگاهی با حجم تقریبی شش لیتر از جنس پلکسیگلاس مجهز به 4 الکترود از جنس آلومینیوم به ابعاد 2 در 20 در 200 میلیمتر به فاصله 6 سانتیمتر از هم به صورت شناور در راکتور مورد استفاده قرار گرفت. اثر پارامترهای بهرهبرداری از جمله pH محیط (9-5)، ولتاژ جریان (30-10 V)، کدورت اولیه (600-100 NTU)، غلظت اولیه کیتوزان (2-0.5 mg/L) و زمان تماس (5 الی 30 دقیقه) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها : بیشترین کارایی حذف کدورت در فرآیند انعقاد الکتریکی و بدون افزودن کیتوزان در pH بهینه 7، شدت جریان 30ولت، کدورت اولیه NTU100 و زمان تماس 30دقیقه به میزان 87 درصد مشاهده شد. در حالیکه با افزودن 1.5 میلیگرم کیتوزان در لیتر در شرایط مشابه کارایی حذف کدورت به 100درصد رسید. نتیجهگیری : استفاده از انعقاد الکتریکی با الکترود آلومینیوم به همراه کمک منعقده کننده کیتوزان میزان حذف کدورت را نسبت به فرآیند انعقاد الکتریکی بدون کمک منعقدها افزایش میدهد.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، ملک سلیمانی مهرنجانی، روژین شاهمحمدی، سمیرا نادری نورعینی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که با توان تولید رادیکال آزاد میتواند موجب تخریب بافت شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر چایسبز به عنوان یک آنتیاکسیدانت قوی بر بافت کلیه موشهای تیمار شده با سدیم آرسنیت انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی موشهای نر بالغ نژاد NMRI با میانگین وزنی ۵±۳۰ گرم به طور تصادفی به 4 گروه ششتایی کنترل، عصاره چایسبز (100 mg/kg/day)، سدیم آرسنیت (5 mg/kg/day) و سدیم آرسنیت+چایسبز تقسیم و بهمدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، موشها تشریح، کلیه چپ آنها خارج، فیکس، برشگیری و پاساژ بافتی شد و با استفاده از روش هایدنهانآزان رنگآمیزی شدند. با استفاده از تکنیک استریولوژی، حجم کل کلیه، کورتکس، مدولا، لولههای پروکسیمال و دیستال به همراه اپیتلیوم و لومن آنها، حجم جسمک کلیوی، گلومرولوس، تافت و کاپیلاری، غشا و فضای کپسول بومن و طول لوله پروکسیمال و دیستال مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین میزان کراتینین، اوره و مالون دی آلدئید سرم اندازهگیری شد. یافتهها : کاهش آماری معنیداری در میانگین حجم کورتکس، حجم لوله نزدیک و اپیتلیوم و لومن آن، حجم لوله دور و لومن آن، حجم جسمک کلیوی، گلومرول و تافت و حجم فضای کپسول بومن در گروه سدیم آرسنیت نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). این پارامترها به صورت معنیداری در گروه دریافت کننده چای سبز توام با سدیم آرسنیت در مقایسه با گروه دریافت کننده سدیم آرسنیت افزایش یافت (P<0.05). میزان کراتینین، اوره و مالوندیآلدئید سرم نیز افزایش آماری معنیداری در گروه سدیمآرسنیت در مقایسه با سایر گروهها داشت (P<0.05). مقادیر کراتینین، اوره و مالوندیآلدئید سرم در گروه سدیم آرسنیت+چایسبز در سطح گروه کنترل طبیعی بود. نتیجهگیری : چایسبز در مسمومیت کلیوی ناشی از سدیم ارسنیت نقش محافظتی دارد.
محمد رکنی، محمدحسن ابدی، مهناز صارمی، میرتقی میرمحمدی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلالات اسکلتی - عضلانی یک بیماری شغلی است و به علت شرایط نامطلوب کاری بروز میکند. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات اسکلتی - عضلانی و ارتباط آن با دانش ارگونومی و عوامل محیطی ایستگاه کاری کادر پرستاری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 110 نفر از کادر پرستاری بیمارستانهای رازی و امام شهرستان قائمشهر و ساری انجام شد. پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک، پرسشنامه عمومی عوارض و ناراحتیهای اسکلتی – عضلانی (نوردیک) و پرسشنامه بازرسی HSE و ارگونومی در ساختمان و دفاتر اداری به ترتیب برای تعیین وضعیت دموگرافیک افراد مورد مطالعه و آسیبهای شغلی، میزان آگاهی از علم ارگونومی و مشکلات کاری استفاده گردید. یافتهها : شیوع درد ناحیه کمر، زانوها، مچ پاها، گردن، پشت، شانهها، دستها و رانها به ترتیب 58.2% و 56.4% و 56.4% و 50% و 48.2% و 43.3% و 36.4% و 32.7% تعیین شد. شرایط محیط کار شامل تهویه (23.6%)، روشنایی (22.7%) و سیستم سرمایش – گرمایش (4.5%) نامطلوب ارزیابی شد. 31درصد از پرستاران صندلی و 34درصد میزکار را برای شرایط کاری و و ضعیت بدنی خود نامناسب دانستند. بین سن کارکنان و ساعات کار در هفته با اختلالات اسکلتی – عضلانی در ناحیه کمر ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). هفتاد و هفت درصد کادر پرستاری از علم ارگونومی اطلاع داشتند؛ 22.8% برای وضعیت بدنی در هنگام کارکردن آموزش دیده بودند و 60 درصد آنان در زمینه انتقال و جابجایی آموزش ندیده بودند. نتیجهگیری : بیشترین ابراز ناراحتی اسکلتی – عضلانی کادر پرستاری در ناحیه کمر، زانوها، مچ پاها و گردن بود. آموزش کادر پرستاری برای انتقال بیماران و وضعیت بدنی صحیح در هنگام کار ضروری است.
رسول محمدی، محمد آریایی، مرضیه روحانی رصاف، یاسر مخیری، محمد دهقان،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : ویتیلیگو با شیوع 1-2% در جمعیتهای مختلف، یکی از شایعترین بیماریهای پوستی است. اتیولوژی این بیماری به خوبی مشخص نیست. تئوریهای مختلفی در این زمینه وجود دارد که فرضیه خودایمنی بودن بیماری بیشتر پذیرفته شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی اختلالات عملکرد تیروئید و آنتیبادیهای ضدتیروئید در بیماران مبتلا به ویتیلیگو انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 45 بیمار مبتلا به ویتیلیگو و 45 فرد غیرمبتلا به ویتیلیگو انجام شد. متغیرهای جنس، سن، طول مدت بیماری و نوع بیماری توسط یک چک لیست جمعآوری شد. سطح T3 و T4 آزاد، TSH، آنتیبادی ضدپراکسیداز تیروئیدی (Anti-TPO) و آنتیبادی ضدتیروگلبولین (Anti-TG) سرم افراد در دو گروه اندازهگیری شد.
یافتهها : سطح سرمی T4 آزاد 20درصد بیماران در مقابل 2/2درصد افراد شاهد کمتر از سطح طبیعی بود (P<0.05). در 14 نفر (31.1%) از افراد مبتلا به ویتیلیگو و 6 نفر (13.3%) از افراد گروه شاهد، آنتیبادی پراکسیداز ضد تیروئیدی بالاتر از سطح طبیعی (<60 IU/m) قرار داشت (P<0.05). همچنین سطح آنتیبادی ضدتیروگلبولین گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود (P<0.05).
نتیجهگیری : اختلالات عملکرد تیروئید، بهویژه کمکاری تیروئید و آنتیبادی ضدتیروئید در مبتلایان به ویتیلیگو افزایش مییابد.
رحیم گلمحمدی، بتول کمالی منش،
دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : هیپوکامپ یکی از نواحی مهم قشر مغز است که در صرع درگیر میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تزریق داخل بطنی ویتامینC بر ساختار بافتی شکنج دندانهای هیپوکامپ موشهای صحرایی صرعی شده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. سه گروه پس از صرعی شدن با پنتلین تترازول، دوزهای 12.5, 25, 50 mg/kg/bw از ویتامینC را به صورت تزریق داخل بطنی به مدت 28 روز دریافت کردند. گروه چهارم پس از صرعی شدن با پنتلین تترازول، سرم فیزیولوژی و گروه پنجم (سالم) سرم فیزیولوژی دریافت نمودند. حیوانات پس از گذراندن دوره درمان با داروی کتامین بیهوش شده و هیپوکامپ آنها خارج گردید. پس از پاساژ بافتی و مقطعگیری کرونال اسلایدها با هماتوکسیلین ائوزین رنگآمیزی و با میکروسکوپ نوری بهطور تصادفی سیستماتیک چهل میدان انتخاب و شمارش نورونهای شکنج دندانهای هیپوکامپ انجام گردید. تغییرات مورفولوژی با روش ایمونوهیستوشیمی ارزیابی شد.
یافتهها : میانگین تعداد نورونهای سالم سلولهای شکنج دندانهای هیپوکامپ موشهای صحرایی گروه دریافت کننده ویتامین C به میزان 25 mg/kg/bw بیش از گروههای 12.5, 50 mg/kg/bw بود (P<0.05). این میزان در گروه صرعی شده دریافت کننده سرم فیزیولوژی کمتر از گروه سالم و نیز کمتر از گروههای تجربی بود (P<0.05). تغییرات شدید در مورفولوژی سلولهای شکنج دندانهای هیپوکامپ در موشهای صحرایی گروه صرعی شده دریافت کننده سرم فیزیولوژی مشاهده شد (P<0.05). کمترین تغییرات مورفولوژی در موشهای صحرایی گروه دریافت کننده ویتامین C به میزان 25 mg/kg/bw مشاهده گردید (P<0.05).
نتیجهگیری : تزریق داخل بطنی ویتامینC در موشهای صحرایی صرعی شده با PTZ اثر حفاظتی بر روی نورونهای شکنج دندانهای داشته و این اثر وابسته به دوز بود.
زهرا باقری اصلی چوبری، پریسا محمدی نژاد، محمدمهدی مغنی باشی منصوریه،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان معده یکی از شایعترین سرطانها در سراسر جهان است. ژن Survivin با کدکردن یک پروتئین مهارکننده آپوپتوز، نقش مهمی در حفظ یکپارچگی مخاط معده داشته و برای عملکرد طبیعی معده لازم است. در سرطان معده بیان این ژن بهطور قابل توجهی افزایش مییابد. با توجه به نقش چندشکلیهای ناحیه پروموتری در بیان ژنها، این مطالعه به منظور تعیین چندشکلی تکنوکلئوتیدی -31C/G (rs9904341) در پروموتر ژنSurvivin با خطر ابتلا به سرطان معده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی ژنوتیپ چندشکلی تکنوکلئوتیدی -31C/G در 101 بیمار مبتلا به سرطان معده و 101 فرد سالم به روش PCR-RFLP تعیین شد.
یافتهها : بیشترین فراوانی ژنوتیپی مربوط به ژنوتیپ GG با فراوانی 47.5% در گروه شاهد و ژنوتیپ GC با فراوانی 41.6% در گروه مورد بود. ژنوتیپ CC چندشکلی -31C/G خطر ابتلا به سرطان معده (95% CI=1.03-5.61, OR=2.4, P=0.04) و آلل C به عنوان آلل خطر، استعداد ابتلا به سرطان معده (95% CI=1.02-2.30, OR=1.53, P=0.03) را بهطور معنیداری افزایش داده است. همچنین ژنوتیپهای CC+GC در این جایگاه خطر ابتلا به سرطان معده نوع منتشر را 4.4 برابر افزایش داده است (95% CI=1. 30-15.10, OR=4.4, P=0.01).
نتیجهگیری : ژنوتیپ CC چندشکلی -31G/C پروموتر ژنSurvivin و آلل C بهطور معنیداری سبب افزایش خطر ابتلا به سرطان معده میگردد.
عاطفه حقپرستی، مریم محمدی سیچانی، مجید توکلی،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : امروزه بهدلیل مصرف بیرویه و غیرضروری آنتیبیوتیکها، مقاومت دارویی باکتریها افزایش یافته و درمان عفونتهای ناشی از باکتریهای مقاوم نیز با مشکلات بسیار و هزینه بالا امکانپذیر است. گالها از رشد غیرطبیعی بافتهای گیاه میزبان در واکنش به حضور یک موجود زنده خارجی بهوجود آمده و تغییر شکل پیدا کردهاند. گالهای رز در اثر فعالیت زنبورهای گالزای خانواده Cynipidae بهویژه در اثر فعالیت نسل جنسی Diplolepsis mayri روی بوتههای رز وحشی بهوجود میآیند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی عصارههای آبی، متانولی و استونی گال رز وحشی علیه استافیلوکوکوس آرئوس و انتروکوکوس فکالیس انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی، عصارههای متانولی، استونی و آبی گال رز وحشی در غلظتهای 15.6، 31.3، 62.5، 125، 250 و 500 میلیگرم بر میلیلیتر به روش سوکسله تهیه شدند. فعالیت ضدباکتریایی عصارهها با روش انتشار چاهک و حداقل غلظت مهارکنندگی و کشندگی به روش میکرودایلوشن انجام شد. همچنین ترکیبات موثره گال رز وحشی به روش GC-MS ارزیابی گردید.
یافتهها : قطر هاله عدم رشد ناشی از غلظت 500 میلیگرم بر میلیلیتر عصارههای متانولی، استونی و آبی گال رز وحشی به ترتیب 27.3 ، 26.7 و 20 میلیمتر بهدست آمد. قطر هاله عدم رشد گال رز وحشی در مقایسه با آنتیبیوتیک ایمیپنم تقریباً یکسان بود. غلظت عصارهها با میزان فعالیت ضدباکتریایی رابطه مستقیم داشت. عصاره متانولی گال رز بالاترین اثر ضدباکتریایی را نشان داد. حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی عصاره متانولی برای استافیلوکوکوس آرئوس و انتروکوکوس فکالیس به ترتیب 62.5 و 31.3 میلیگرم بر میلیلیتر بهدست آمد.
نتیجهگیری : عصارههای آبی، متانولی و استونی گال رز وحشی در شرایط آزمایشگاهی علیه استافیلوکوکوس آرئوس و انتروکوکوس فکالیس فعالیت ضدباکتریایی بالایی دارند.
سیدجمال رئیسی، کوروش محمدی، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده توجه به الگوهای ارتباطی زوجها است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و رویکرد تصمیمگیری مجدد بر تغییر سبکهای ارتباطی در زنان متأهل شهرستان گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرگان به دلیل تعارض زناشویی در سال 1395 انجام شد. آزمودنیها بهطور غیرتصادفی در سه گروه 10 نفری کنترل و دو گروه مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت ننمود. برای گروه مداخله اول زوجدرمانی هیجانمدار و برای گروه مداخله دوم درمان تصمیمگیری مجدد اجرا شد. پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید.
یافتهها : مداخلات درمان هیجانمدار و درمان تصمیم گیری مجدد در تغییر سبکهای ارتباطی زنان متأهل و حفظ دستاوردهای درمانی حتی تا شش ماه پس از درمان موفق ارزیابی شدند (P<0.05). بین اثربخشی دو نوع مداخله تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری : زوج درمانی هیجان مدار و درمان تصمیم گیری مجدد به یک اندازه در تغییر ماندگار سبکهای ارتباطی زنان نقش موثری دارند.
سحر محمدیاری قره بلاغ، سیدصدرالدین شجاع الدین، امیرحسین براتی،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : نقطه ماشهای، نقطهای تحریکپذیر مرتبط با یک باند سفت از عضله اسکلتی بوده که در برابر فشار و کشش دردناک است. هدف واقعبینانه در درمان نقاط ماشهای، دستیابی به میزانی از کاهش درد است که فرد مبتلا بتواند علیرغم وجود مقداری درد به فعالیتها و عملکرد معمول خود بازگردد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر یک جلسه ماساژ ورزشی و کشش توام با سرما بر آستانه درد نقاط ماشهای غیرفعال ناحیه کمربند شانهای در بازیکنان تیم ملی والیبال بانوان انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 32 عضو تیم ملی والیبال بانوان که دارای یک نقطه ماشهای غیرفعال در ناحیه کمربند شانهای بودند؛ به صورت غیرتصادفی در سه گروه کنترل (10 نفر)، ماساژ ورزشی (11 نفر) و کشش توام با سرما (11 نفر) قرار گرفتند. آزمون آستانه درد با استفاده از دستگاه الگومتری در دو مرحله قبل و بلافاصله پس از مداخلههای ماساژ ورزشی و کشش توام با سرما انجام شد.
یافتهها : میانگین نمرات آستانه درد پیشآزمون و پسآزمون در گروه ماساژ ورزشی (از 9.88±39.40 به 9.63±43.54) و گروه کشش توام با سرما (از 10.57±39.22 به 10.95±41.10) تغییر آماری معنیداری نشان نداد. میانگین نمرات آستانه درد گروه کنترل در ابتدای مطالعه و انتهای مطالعه به ترتیب 11.348±38.84 و 9.311±35.16 تعیین شد که از نظر آماری معنیدار نبود. در مقایسه برونگروهی نیز بین میزان آستانه درد پیشآزمون و پسآزمون گروههای مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری : اجرای یک جلسه 15 دقیقهای ماساژ ورزشی و کشش توام با سرما بر آستانه درد نقاط ماشهای غیرفعال موثر نبود.
زهرا آل خمیس، مهدیه مصطفوی، لیلا حسنی، فخری السادات محمدی، خسرو محمدی،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : کورکومین، ترکیب پلیفنول فعال از گیاه کورکومالانگا است که فعالیتهای زیستی گستردهای از جمله اثرات ضدالتهابی، ضدباکتریایی و سمیت سلولی برای سلولهای سرطانی متعدد را نشان میدهد. بربرین ایزوکینولین آلکالوئیدی است که در زرشک وجود دارد و باعث سرکوب رشد بسیاری از سلولهای توموری میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی بربرین و کمپلکسهای ایندیوم کورکومین و ایندیوم دیاستیل کورکومین علیه باکتریهای اشریشیاکلی و باسیلوس پامیلوس و مقایسه سمیت سلولی آنها بر رده سلولهای سرطانی مثانه و معده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی اثر ضدباکتریایی و اثر سمیت سلولی بربرین و کمپلکسهای ایندیمکورکومین (In(cur)3) و ایندیم دی استیل کورکومین (In(DAC)3) به ترتیب با استفاده از روش MTT (متیل تیازول تترازولیوم) و آزمون رقت ارزیابی شد. باکتری اشریشیاکلی (BL21(DE3))، باکتری باسیلوس پامیلوس (PTCC 1529)، رده سلولی مثانه (5637) و رده سلولی سرطانی معده (AGS) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها : حداقل غلظت بازدارندگی بربرین برای باکتری اشریشیا کولی 5 میلیمولار تعیین شد. در غلظت 100 ماکرومولار بربرین تقریباً 100 درصد سلولهای سرطانی مثانه از بین رفتند. اثر سمیت سلولی کمپلکسهای کورکومین بر دو رده سلولی سرطانی مثانه و معده نشان داد که هر دو کمپلکس به میزان مختلف اثر بازدارندگی بر حیات ردههای سلولی دارند. سمیت سلولی 20 میکرو مولار ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین برای سلولهای سرطانی مثانه به ترتیب 58 درصد و 55 درصد و برای سلولهای سرطانی معده 61 درصد و 34 درصد بهدست آمد. فعالیت ضدباکتریایی کمپلکسها در برابر باکتریهای باسیلوس پامیلوس و اشریشیاکلی نشان داد که هیچیک از کمپلکسها، اثر ضدباکتریایی در برابر باسیلوس پامیلوس ندارند؛ ولی هر دو کمپلکس مانع رشد باکتری اشریشیاکلی شدند. جمعیت باکتری در حضور ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین به ترتیب 40 درصد و 24 درصد کاهش یافت.
نتیجهگیری : کمپلکسهای ایندیوم کورکومین و ایندیوم دی استیل کورکومین بهصورت بالقوه ویژگی درمانی ضدسرطانی و ضدباکتریایی دارند. علاوه بر این بربرین دارای اثر ضدباکتریایی و ضدسرطانی است.
فاطمه نقی نسب اردهائی، محمود جاجرمی، محمد محمدی پور،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : نابسامانی ازدواج و عدم خشنودی در زندگی زناشویی پیامدهای مهمی برای خانواده به همراه دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار بر عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.
روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 53 خانم ساکن گرگان مراجعه کننده با تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره بینش، راستین و مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر گرگان طی سال 1395 انجام شد. زنان دارای تعارضات زناشویی به شیوه تصادفی بلوکی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مقیاس بهزیستی روانشناختی Ryff و پرسشنامه سنجش عملکرد ازدواج (MFAI) پیش از مداخله، یک هفته و هشت هفته بعد از مداخله بهوسیله شرکت کنندگان تکمیل شد. مشاوره با رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار در 15 جلسه به شیوه گروهی، هفتهای یک بار و به مدت 120-90 دقیقه برای گروه مداخله انجام شد. پیگیری دو ماه بعد انجام گردید. نمره عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی در پایان مدت مطالعه و دو ماه پس از پایان مطالعه برای هر شرکت کننده ثبت گردید.
یافتهها : در پایان 15 جلسه مداخله، میانگین نمره عملکرد ازدواج گروه مداخله (263.32±22.15) در مقایسه با گروه کنترل (162.39±31.56) افزایش آماری معنیداری نشان داد (p<0.05). همچنین در انتهای مطالعه، میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی گروه مداخله (372.48±35.70) در مقایسه با گروه کنترل (237.57±42.38) افزایش آماری معنیداری یافت (p<0.05). دو ماه پس از پایان مطالعه بین میانگین نمرات عملکرد ازدواج گروه مداخله (268.56±22.96) در مقایسه با گروه کنترل (145.32±12.56) افزایش آماری معنیداری مشاهده شد (p<0.05). همچنین بین میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی گروه مداخله (398.64±22.36) در مقایسه با گروه کنترل (201.50±13.32) افزایش آماری معنیداری یافت شد (p<0.05).
نتیجهگیری : زوجدرمانی هیجانمدار از طریق تضعیف چرخههای تعاملی منفی، بازسازی الگوهای تعاملی و تسهیل پدیدآیی راهکارهای تازه برای حل مسایل کهنه ارتباط باعث ارتقاء عملکرد ازدواج و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی میشود.
فریده فرخزادی، افسانه خواجوند خوشلی، محمدرضا محمدی، ملاحت اکبرفهیمی، ندا علی بیگی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال کمتوجهی - بیشفعالی (Attention Deficit / Hyperactivity Disorder: ADHD) از شایعترین اختلالات روانی است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی طب سوزنی گوش بر علایم ADHD کودکان 14-7 ساله انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 30 کودک مبتلا به ADHD با عدم مصرف ریتالین مراجعه کننده به کلینیک خصوصی روانپزشکی کودکان در شهر تهران انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مرضی کودکان (فرم والدین) و آزمون بررسی عملکرد دیداری و شنیداری با طرح اجرای پیشآزمون – پسآزمون بود. طب سوزنی گوش به مدت 8 هفته، با فشار متوسط روی چسب دانهای در پنج نقطه لاله گوش به نامهای Brain ، Excitement ، Prefrontal Cortex ، ShenMen و Tranquilizar انجام شد.
یافتهها: خرده مقیاس گوش به زنگی شنیداری از حیطه توجه و در خرده مقیاس بازداری پاسخ شنیداری از حیطه بازداری در مرحله پیشآزمون در مقایسه با پسآزمون افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: اجرای طب سوزنی 8 هفتهای بر روی گوش موجب بهبود خرده مقیاسهای مربوط به گوش به زنگی شنیداری و بازداری پاسخ شنیداری در کودکان دارای ADHD میگردد.
بهناز بذرافشان، علیرضا کارگر دولت آبادی، محمود محمدی، پیام سرمدی، جواد لک زایی، سیدمحسن حسینی نژاد، اکرم ثناگو، علی کاوسی، لیلا جویباری،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: والدین کودکان مبتلا به اوتیسم در فعالیتهای روزانه خود و روابط اجتماعی دچار مشکل بوده و کیفیت زندگی پایینی دارند. اثر منفی داشتن کودک کمتوان یا ناتوان، بیشتر از همه اعضای خانواده در مادر کودک سبب ایجاد تنش و فشار میشود. این مطالعه به منظور تعیین کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با مادران دارای کودک سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 36 مادر دارای کودک مبتلا به اوتیسم و 114 مادر با کودک سالم در شهر گرگان طی سال 1394 انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی و ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه کیفیت زندگی استاندارد SF-36 بود.
یافتهها: کیفیت زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم کاهش آماری معنیداری در مقایسه با کیفیت زندگی مادران کودک سالم داشت (P<0.05). همچنین کیفیت زندگی شامل ابعاد سلامت عمومی، عملکرد اجتماعی و محدودیت نقش به دلیل عملکرد روانی عاطفی و جسمانی در گروه مادران دارای کودک اوتیسم در مقایسه با مادران دارای کودک سالم کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: مادران دارای کودک اوتیسم از میزان کیفیت زندگی پایینی برخوردار بودند. لذا طراحی برنامههای مناسب برای ارتقاء وضعیت سلامتی و کیفیت زندگی آنها در اولویت طرحهای بهداشتی درمانی، پیشنهاد میشود.
زهرا شریفی، قربان عسگری، عبدالمطلب صیدمحمدی،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات آلی حلقوی از جمله آلایندههای رایجی هستند که در خروجی تصفیهخانه فاضلاب بسیاری از صنایع در غلظتهای پایین تا صدها میلیگرم در لیتر مشاهده شدهاند. فنل به مقدار زیاد در صنایع مصرف داشته و از طریق پساب این صنایع وارد محیط زیست میشود. این مطالعه به منظور حذف فنل از محلولهای آبی با استفاده از پرسولفات فعال شده با آهن دوظرفیتی در حضور امواج فرابنفش انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی فتوکاتالیستی در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم ناپیوسته با استفاده از یک واحد راکتور با حجم 2.5 L مجهز به لامپ جیوهای کم فشار 55 واتی در طول موج 254 نانومترانجام شد. تاثیر پارامترهای بهرهبرداری نظیر pH محلول ( 3 تا 10)، غلظت پرسولفات (10 تا 75 میلیمول بر لیتر)، غلظت آهن (5 تا 30 میلیمول بر لیتر)، غلظت اولیه فنل (10 تا 100 میلیگرم بر لیتر) بر عملکرد فرایند مورد بررسی قرار گرفت. غلظت فنل با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 500 نانومتر اندازهگیری شد.
یافتهها: با افزایش pH محلول از 3 تا 10 حذف فنل کاهش یافت. بیشترین میزان حذف فنل در زمان 45 دقیقه در pH 3 برابر با 82 درصد بود. همچنین کارایی فرایند در حذف فنل به غلظت اولیه پرسولفات و آهن بستگی داشت. نتایج بیانگر آن بود که تجزیه فنل از معادلات درجه اول کاذب تبعیت نمود. در شرایط بهینه بهرهبرداری میزان کاهش TOC در زمان 45 دقیقه 61 درصد تعیین شد.
نتیجهگیری: فرایند توام پرسولفات / آهن دوظرفیتی / اشعه فرابنفش توانایی حذف مقادیر مختلف فنل را دارا است. لذا امکان استفاده از این فرایند در حذف فنل به تنهایی یا به عنوان پیش تصفیه در تصفیه فاضلاب صنایع وجود دارد.