[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
244 نتیجه برای سید

دکتر محمد افشار، دکتر سیدعادل معلم، دکتر عبدالحسین شیروی، دکتر سیدمجید جلالیان حسینی،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : نقایص لوله عصبی و هایپوپلازی ناخن‌ها از ناهنجاری‌های شناخته شده کاربامازپین می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر داروی کاربامازپین بر القاء ناهنجاری‌های چشمی موش انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی 40 سر موش باردار از نژاد Balb/c به دو گروه تجربی و دو گروه کنترل تقسیم شدند و به ترتیب دوزهای 15 و 30 میلی‌گرم بر کیلوگرم روزانه از داروی کاربامازپین (در گروه تجربی Iو(II و نرمال سالین و تویین20 در نرمال سالین (در گروه‌های کنترل) از روز ششم دوره‌ بارداری لغایت روز پانزدهم و به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. در روز هجدهم بارداری جنین‌ها از رحم خارج شدند و پس از توزین و اندازه‌گیری طول بدن، جنین‌های دارای ناهنجاری مورد رنگ‌آمیزی اسکلتی و بافتی قرارگرفتند. یافته‌ها : میانگین وزن بدن و طول سری دمی در گروه‌های تجربی به صورت معنی‌داری در مقایسه با کنترل کاهش یافته بود (05/0P<). در گروه آزمایشی با دوز 15 و 30 میلی‌گرم بر کیلوگرم به ترتیب بدشکلی جمجمه در 7 و 8/10 درصد، کوتاهی انگشتان در 3/13 و 6/16 درصد، کوچکی ماندیبول در 8/7 و 7/11 درصد و کوتاهی دم در 2/10 و 2/9 درصد از جنین‌ها مشاهد شد. نقایص چشمی به ترتیب در 6/8 درصد و 5/7 درصد از جنین‌های گروه آزمایشی یک و دو مشاهده شد. نقایص چشمی به صورت باز بودن یک یا دو چشم، اگزوفتالمی، تغییراتی در شکل اپی‌تلیوم عدسی، چین‌خوردگی شبکیه و قرنیه مشاهده گردید. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مصرف داروی کاربامازپین در طی مراحل اروگانوژنز موش می‌تواند، ناهنجاری چشمی را در جنین القاء نماید.
دکتر احمد عامری، دکتر مرتضی طباطبائی فر، دکتر سیدرضا خاندوزی، دکتر احسان حاتمی، دکتر خسرو مجیرشیبانی، دکتر اسدالله علیدوستی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به مورتالیتی و موربیدیتی سرطان سرویکس و گزارشات متفاوت از تاثیر افزودن جمسیتابین به کمورادیاسیون با سیس‌پلاتین و عوارض آن، این تحقیق به منظور مقایسه پاسخ درمانی و عوارض کمورادیاسیون با سیس پلاتین به تنهایی و همراه با جمسیتابین در مبتلایان به سرطان سرویکس در بیمارستان امام حسین (ع) تهران انجام شد. روش بررسی: این کارآزمایی بالینی از نوع مراجعه مستمر دوسوکور روی 34 بیمار با تشخیص قطعی سرطان سرویکس در بیمارستان امام‌حسین (ع) تهران طی سال‌های 86-1385 انجام شد. بیماران به طور تصادفی و پس از مشابه‌سازی از لحاظ مرحله بالینی (stage)، سن و توانایی جسمانی(performance status) به دو گروه شاهد به تعداد 18 نفر (کمورادیاسیون با سیس پلاتینmg/m2 40 هفتگی تنها) و مورد به تعداد 16 نفر (کمورادیاسیون با سیس پلاتین mg/m240 و جمسیتابین mg/m2100) تقسیم شدند. رادیوتراپی خارجی با دوز 45 تا50 گری و رادیوتراپی داخلی با دوز 20 تا 25 گری برای بیماران در نظر گرفته شد. بیماران با بیماری مرحله ابتدایی (stage Ia1,Ia2,Ib1)، متاستاتیک یا ضعف جسمانی (ECOG PS >2) یا سابقه قبلی سرطان به‌جز BCC پوست از مطالعه خارج شدند. بیماران با شمارش سلول‌های خونی طبیعی، تست‌های طبیعی کلیوی و کبدی و مراحل بالینی I B2_IVA وارد مطالعه شدند. بیماران در طی درمان هر هفته ویزیت شدند و عوارض درمان براساس معیار سازمان بهداشت جهانی ثبت گردید و پاسخ به درمان بلافاصله و 3 ماه پس ازخاتمه درمان با معاینه و سی‌تی اسکن بررسی شد. بیماران حداقل3 ماه پیگیری شدند. پاسخ درمانی بالینی و بروز عوارض شامل نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، آنمی، تب و نوتروپنی، اسهال، تهوع و استفراغ در دو گروه با آزمون دقیق فیشر وtest-T مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافته‌ها : پاسخ درمانی در دو گروه مشابه بود. بروز همه عوارض فوق در گروه جمسیتابین بیشتر از گروه سیس پلاتین تنها بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که افزودن جمسیتابین به کمورادیاسیون سیس پلاتین با این پروتکل مزیت درمانی ندارد و عوارض آن بیشتر از کمورادیاسیون با سیس پلاتین تنها است.
سیدمهدی احمدی، دکتر محمدحسن افتخاری، فرشاد امیرخیزی، دکتر محمود سوید، مینا جهری، ساره کشاورزی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : در پاتوژنز چاقی عوامل بسیاری از جمله سطح لپتین سرم و هورمون‌های تیروئیدی نقش دارند. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی لپتین و هورمون‌های تیروئیدی در زنان چاق و غیرچاق در شهر شیراز طی سال 1385 انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مورد - شاهدی، 35زن با نمایه توده بدن بیشتر یا مساوی Kg/m230 به عنوان گروه چاق (مورد) و 35 زن با نمایه توده بدن طبیعی کمتر از 25 به عنوان گروه غیرچاق (شاهد) انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک و اندازه‌های تن‌سنجی شامل قد، وزن، محیط دور کمر و دور باسن اندازه‌گیری و سپس نمایه توده بدنی (BMI) و نسبت محیط دور کمر به دور باسن (WHR) و درصد چربی تام بدن (%TBF) برای هر فرد تعیین گردید. نمونه‌های خون ناشتا از افراد مورد بررسی گرفته شد و سرم خون برای اندازه‌گیری غلظت سرمی هورمون‌های T3، T4وTSH و لپتین جدا گردید. یافته‌ها : میانگین غلظت سرمی لپتین در زنان چاق (9/7+-5/24 نانوگرم در دسی لیتر) بیشتر از زنان غیرچاق (7/4+-0/13 نانوگرم در دسی لیتر) بود (05/0P<). هرچند همبستگی مثبت معنی‌داری بین سطح سرمی لپتین با شاخص‌های تن‌سنجی وجود داشت، ولی این رابطه در مورد هورمون‌های تیروئیدی و TSH معنی‌دار نبود. همچنین در زمینه ارتباط مستقل بین هورمون‌های مورد بررسی، تنها بین غلظت سرمی لپتین با غلظت T3 سرم همبستگی مثبت معنی‌دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که غلظت سرمی لپتین در زنان چاق به‌واسطه افزایش بافت چربی افزایش می‌یابد. برهم‌کنش متقابل بین هورمون‌های تیروئیدی به ویژه T3 و لپتین، می‌تواند یکی از علل افزایش سطح لپتین سرم در زنان چاق باشد.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر احمد دانش، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) معمولاً در مراحل انتهایی تشخیص داده شده و پیش‌آگهی آنها در زمان تشخیص بسیار بد می‌باشد. به دلیل بالا بودن میزان بروز این سرطان‌ در استان گلستان، این مطالعه به منظور بررسی بقای کوتاه مدت (6 و 12 ماهه) بیماران مبتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش فوقانی در روستاهای استان گلستان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، اطلاعات 121 نفر از ساکنین مناطق روستایی که سرطان مری و معده آنان براساس گزارش آسیب‌شناسی از فروردین 1382 لغایت شهریور 1383 تشخیص داده شده بود، جمع‌آوری گردید. پس از مصاحبه حضوری با بیماران یا بستگان آنها، 108 پرسشنامه تکمیل شده در خصوص زمان تشخیص بیماری، عوامل اجتماعی-فردی و بالینی – آسیب‌شناسی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب جنس و گروه‌های سنی با استفاده از روش آماری کاپلان میر با یکدیگر مقایسه شد. یافته‌ها : نسبت مرد به زن در بیماران مبتلا به سرطان معده 8/3 به 1 و در سرطان مری 2/1 به 1 بود. بقای شش ماهه و یک ساله در بیماران سرطان مری به ترتیب 76/54 درصد و 2/26 درصد بود. در بیماران مبتلا به سرطان معده بقای شش ماهه 6/66درصد و بقای یک‌ساله 5/37 درصد بود. در آنالیز آماری اختلاف میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب گروه‌های سنی و جنس از نظر آماری معنادار نبود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که علی‌رغم بالا بودن میزان بروز و شیوع سرطان‌های گوارش فوقانی در این منطقه هنوز پیش‌آگهی بیماران مبتلا درحد بسیار پائینی بوده و نیازمند مداخله و بازنگری در روش‌های تشخیصی و درمانی بیماران می‌باشد.
دکتر سید محمد علوی، دکتر لیلا علوی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : درمان لیشمانیوز جلدی با داروهای خوراکی، ارزان، بیضرر و با تحمل بالا به شدت مورد توجه قراردارد. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آزیترومایسین بر درمان لیشمانیوز جلدی در اهواز انجام شد.

 

روش بررسی: در این کارآزمائی بالینی تصادفی کنترل شده 28 بیمار مبتلا به لیشمانیوز جلدی (گروه درمان) و 26 بیمار به عنوان گروه شاهد در یک کلینیک تخصصی بیماریهای عفونی و گرمسیری شهر اهواز طی اردیبهشت1385 تا مهر 1386 بررسی شدند. آزیترومایسین بهمقدار 500 میلیگرم یکبار در روز بهمدت 28 روز به بیماران گروه درمان داده شد. در گروه شاهد بیماران دارویی دریافت نکردند. هر دو گروه در روزهای 14 و 28 و ماههای 2و5 از نظر وضعیت زخم پیگیری شدند. دادهها در نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمون دقیق فیشر و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : میانگین سنی بیماران 45/8±26/20 سال و نسبت سنی مذکر به مؤنث 5/1 به 1 بود. نیمی از بیماران ساکن مناطق روستائی بودند. در پایان درمان 13نفر (4/46درصد) از گروه درمان و 4نفر (4/15درصد) از گروه شاهد بهبود یافتند(P<0.02). فقط یک مورد عود در گروه درمان دیده شد، ولی عارضه داروئی جدی و قابل توجهی دیده نشد.

 

نتیجه‌گیری:این مطالعه نشان داد که آزیترومایسین در درمان بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی اثرات قابل قبولی دارد و از آن میتوان به عنوان داروی جانشین استفاده نمود.


دکتر سیدرضا شریفی، دکتر محمدتقی پیوندی، دکتر فرشید باقری، دکتر محمد خیاط زاده،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : درمان شکستگی‌های تنه ران همیشه در حال تغییر بوده است. امروزه فیکساتورهای پیشرفته‌تری برای درمان این نوع شکستگی‌ها ابداع شده که از جمله این روش‌ها استفاده از میخ مجرای مرکزی می‌باشد. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج دو روش درمانی جااندازی باز و پلاک‌گذاری و استفاده از میخ مجرای مرکزی استخوان در شکستگی تنه استخوان ران انجام گرفت. روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 40 بیمار بستری بالاتر از 16 سال با شکستگی ساده میانی تنه فمور به دلیل ضربه (دو گروه 20 نفری مورد و شاهد) در بیمارستان شهید کامیاب مشهد در سال 1382 مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه مورد درمان جراحی به روش جااندازی باز با پلاک و میخ و در گروه شاهد جراحی با گذاشتن میخ داخل مجرای مرکزی انجام شد. هر دو گروه از نظر سن و جنس یکسان بودند. پیگیری بیماران در مدت 9 تا 14 ماه انجام شد. مشخصات فردی تابع پیگیری و رادیوگرافی کنترل در پرسشنامه جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون‌های تی مستقل و مجذور کای پردازش شد. یافته‌ها : از 40 بیمار مورد مطالعه 75درصد مرد و 25درصد زن بودند. مدت زمان جوش خوردن بالینی و رادیوگرافیک و میزان تاخیر در جوش خوردن در دو گروه از نظر آماری معنی‌داری نبود. با توجه به 4 مورد نقص وسیله در گروه پلاک از این نظر تفاوت معنی‌داری بین دو گروه به دست آمد (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مدت جوش خوردن براساس علائم بالینی و رادیوگرافی و عوارض در دو گروه مورد مطالعه از نظر آماری تفاوت معنی‌داری ندارد، اما به علت وجود 4 مورد نقص وسیله، استفاده از روش اینترلاک با لاک استاتیک در تمام شکستگی‌های ران که منع مصرف ندارند، ارجح است.
دکتر مصطفی رقیمی، دکتر مریم رمضانی مجاوری، سیدمحمد سیدخادمی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از مشکلات جوامع شهری آلودگی آب‌های زیرزمینی به نیترات است. غلظت زیاد نیترات سبب بیماری متهموگلوبینمیا می‌گردد که به عنوان عامل خطر در آب‌های زیرزمینی محسوب می‌شود. 80 درصد آب آشامیدنی شهر گرگان از منابع آب‌های زیرزمینی تامین می‌گردد. این مطالعه به منظور بررسی میزان نیترات در آب‌های زیرزمینی تحت کنترل شبکه آبرسانی شهری و خارج از شبکه آبرسانی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 43 نمونه از آب‌های زیرزمینی و سطحی شهر گرگان در فصل‌های بهار و زمستان طی سال 1384 جمع‌آوری گردید. مقادیر NO31- ، NO21- ، Cl- و K+ با استفاده از روش تیتراسیون و اسپکتروفتومتری مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفت. یافته‌ها : نتایج تجزیه شیمیایی آب‌های زیرزمینی منابع تأمین آب شرب شهر گرگان تغییرات قابل توجهی را در میزان نیترات (از 52/3 در لیتر تا 52/69 میلی‌گرم در لیتر) نشان داد. مقادیر NO31- نیز در برخی از آب‌های زیرزمینی چاه‌های منطقه در مجاورت محل دفن زباله از 48/84 و2/145 میلی‌گرم در لیتر بود که بیش از استاندارد آب شرب (50 میلی‌گرم در لیتر) می‌باشد. میزان نیترات در آب‌خوان‌های محدوده اراضی کشاورزی نظیر شصت‌کلا و گرمابدشت پایین‌تر از میزان نیترات در آب‌خوان محدوده منطقه شهری نظیر زیارت بود. نتیجه‌گیری: آلودگی به نیترات در آب‌خوان‌هایی که در مجاورت منطقه شهری و مناطق نزدیک به دفن تلنباری زباله می‌باشند، ممکن است، ناشی از فاضلاب خانگی و نفوذ شیرابه زباله به چاه‌های آب زیرزمینی باشد.
دکتر مهدی مهدی‌زاده، دکتر سیدعلی حسینی تهرانی، فیض‌الله ابراهیمی‌نیا، آناهیتا اللهی، دکتر حسن فلاح حسینی، منیره عزیزی، مهدی صادق‌زاده، شروین فاتحی قهفرخی، حامد مسعودی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : امروزه استفاده از گیاهان دارویی برای تخفیف علائم و درمان بیماری دیابت مورد توجه قرار گرفته که از جمله می‌توان به چای سبز (Camellia sinesis L.) اشاره نمود، ولی با توجه به عدم بیان دوز مناسب و متناقض بودن نتایج در مورد اثرات آن بر میزان قندخون، این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آن در دوزهای مختلف بر قندخون و کاهش وزن در موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. تعداد 8 سر از موش‌ها به‌عنوان گروه طبیعی نگهداری و به 32 سر آنها استرپتوزوتوسین با دوز 50 mg/kg محلول در نرمال‌سالین به‌ روش داخل صفاقی تزریق شد. موش‌های دیابتی به طور تصادفی در چهار گروه 8 تایی تقسیم شدند. از چهار گروه موش‌های دیابتی به سه گروه به ترتیب دوزهای 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی چای سبز محلول ده درصد (Dimethyl sulgoxide) DMSO در آب مقطر و به گروه دیابتی کنترل به‌طور مشابه محلول ده درصد DMSO در آب مقطر از طریق گاواژ روزانه به مدت 6هفته داده شد. تمام حیوانات در شروع مطالعه و هفته‌های2 و 4 و 6 بعد از شروع مطالعه از لحاظ قندخون و وزن اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی استودنت و ANOVA یکطرفه تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها : میانگین قندخون ناشتا در گروه‌های دیابتی که دوزهای مصرفی 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره چای سبز را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه دیابتی کنترل به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (p<0.5)، ولی وزن حیوانات در سه گروه دریافت کننده دوزهای مختلف عصاره کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل غیردیابتی نشان نداد.

نتیجه‌گیری:  این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی چای سبز با دوزهای مصرفی 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر کیلوگرم سبب کاهش قندخون ناشی از دیابت می‌گردد و دوز 100 mg/kg مناسب‌ترین دوز این عصاره می‌باشد.


دکتر زهره مظلوم، فاطمه کاظمی، مهندس سیدحمیدرضا طباطبایی، هستی انصار،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : در سالهای اخیر کارآمدی رژیم کمچرب در درمان و پیشگیری از چاقی مورد سؤال قرار گرفته است. زیرا در رژیم غذایی کمچرب بهدلیل کاهش درصدچربی، درصد کربوهیدراتها افزایش مییابد که پیامد این جریان افزایش غلظت گلوکز و انسولین خون بعد از غذا میباشد و سبب افزایش ذخیره چربی در بدن میشود. همچنین مطالعاتی نیز به تاثیر رژیم با نمایه گلایسمی پایین در پیشگیری و درمان چاقی اشاره دارد. لذا این مطالعه به منظور بررسی تأثیر دو رژیم غذایی ایزوکالریک کمچرب و نمایه گلایسمی پایین در کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد توده چربی بدن و نسبت دور کمر به باسن در زنان چاق انجام گرفت.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 46 زن چاق با BMI بیشتر و یا مساوی 27، میانگین سنی 37.9±7.6 بهطور تصادفی به دو گروه رژیمی کمچرب و نمایه گلایسمی پایین تقسیم شدند و به مدت 6 هفته رژیم خاص گروه خود را دریافت کردند. هر دو هفته یکبار در طول مطالعه و در پایان شش هفته وزن ، توده چربی بدن و نسبت دور کمر به دور باسن تعیین شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی استودنت و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : وزن بدن، شاخص توده بدنی، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن و ضخامت چین پوستی در نواحی چربی شکمی، چربی دو سر بازو، چربی زیر کتف، چربی سه سر بازو در هر گروه در ابتدا و انتهای مطالعه کاهش معنی‌داری داشت (p<0.05)، اما بین دو گروه رژیمی کمچرب و نمایه گلایسمی پایین اختلاف معنیداری یافت نشد. درصد توده چربی بدن در ابتدا و انتهای مطالعه در هر گروه و در بین دو گروه اختلاف معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که دو رژیم غذایی کمکالری کمچرب و نمایه گلایسمی پایین به یک نسبت در کاهش وزن بدن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به باسن مؤثر میباشند.


به‌یانه سیدامینی، آذر مرادی، دکتر ایوب مالک، دکتر مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : چاقی و اضافه وزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهطور چشمگیری افزایش یافته است. چاقی با مشکلات سلامتی بیشماری همبستگی دارد. از آنجا که کودکان زمان زیادی را روزانه در مدرسه سپری میکنند، چاقی و اضافه وزن میتواند، روی جنبههای مختلف زندگی در مدرسه مثل دستاوردهای تحصیلی ، مهارتهای اجتماعی و توجه اثر داشته باشد. این مطالعه به منظور بررسی همبستگی چاقی و اضافه وزن با کمتوجهی در دختران مدارس ابتدایی شهر تبریز انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 300 نفر دانشآموز دختر 11-7 ساله مدارس ابتدایی شهر تبریز در سال 1386 انجام شد. نمونهها بهطور طبقهای تصادفی برحسب وضعیت نمایه توده بدنی(BMI)، در سه گروه دارای وزن طبیعی، اضافه وزن و چاق قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها چک لیست رفتاری کودک(CBCL) بود. این ابزار 113 سوال دارد که 9 سوال آن برای تعیین کم‌توجهی کودکان طراحی و رفتارها با مقیاس سهدرجهای رتبهبندی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSpss-11.5 و آزمون آماریANOVA استفاده شد.

یافته‌ها : نتایج نشان داد که میانگین کم‌توجهی گروه دارای اضافه وزن بیشتر از گروه دارای وزن طبیعی و گروه چاق بود(p<0.05) و همبستگی معنیداری بین BMI و کم‌توجهی مشاهده گردید(r=0.177 , p<0.05).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که همبستگی معنیداری بین چاقی و کم‌توجهی وجود دارد. پیشگیری از چاقی به عنوان قدم اول پیشگیری از مشکلات رفتاری هیجانی کودکان، ضروری بهنظر میرسد و درمان چاقی ممکن است، روشی برای مواجه با مشکلات رفتاری در کودکان باشد.


یوسف یحیی پور، دکتر محمد کریمی، نوشین خیر، علی هاشم زاده عمران، دکتر سیدمحمد جزایری، زهرا سعادتمند، دکتر محمود محمودی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : انتقال عمودی مادر به فرزند یکی از مهمترین راههای انتشار ویروس هپاتیت(HBV) B است. بیش از 50درصد حاملین ایرانی عفونت را از طریق مادر به فرزند دریافت کردند که این مسیر یکی از محتملترین راه انتقال HBV در کشور ما میباشد. در این مطالعه میزان عفونت HBV در بچههایی که از مادران HBsAG مثبت استان مازندران متولد شده بودند، از نظر وجود مارکرهای سرولوژیک ویروس هپاتیت B شامل Anti-HBC, Anti-HBs, HBsAg مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی برای تعیین حضور مارکرهای سرولوژیک HBV آزمایش الایزا روی نمونه سرم 123 کودکی که از مادران HBsAG مثبت در شهرستان آمل استان مازندران طی سالهای 85-1381 متولد شده بودند، انجام گرفت. تمامی کودکان مورد مطالعه، علاوه بر ایمونوگلوبولین هپاتیت (HBIG) B واکسن هپاتیت B را در بدو تولد دریافت نموده و بهدنبال آن دوز دوم و سوم را در ماههای یک و شش تزریق کردند. نتایج با روشهای آماری کایاسکوئر و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : از بین 31241 زن بارداری که در طی 5 سال زایمان نمودند، 140 مورد (45%) آنها از نظر وجود HBsAG، مثبت بودند که از بین آنها 123 کودک وارد مطالعه شدند. تنها یک مورد (0.8%) از این کودکان حامل HBsAg بود و91.9 درصد کودکان دارای یکی از مارکرهای سرولوژیک عفونت HBV بودند. 82.1 درصد کودکان دارای ایمنی ( Anti-HBs) مثبت و در8.9% آنها نیز Anti-HBc شناسایی گردید.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که بعد از توجه به انتقال عمودی در چندین سال و اجرای استراتژیهایی نظیر واکسیناسیون و تجویز HBIG برای نوزادانی که از مادران HBsAg مثبت متولد شدند، اکنون بهنظر میرسد که باید بیشتر به راههای افقی انتقال HBV در این منطقه پرداخت.


دکتر سید مهران حسینی، علیرضا ملکی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : فشار نبض شاخصی از سفتی شریان‌ها است. افزایش سن و تاثیر آن بر افزایش انعکاس موج فشار می‌تواند در عدم تساوی فشار نبض اندام فوقانی و تحتانی موثر باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط سن با افزایش فشار نبض در اندام‌های فوقانی و تحتانی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 40 مرد غیرسیگاری و فاقد سابقه بیماری و مصرف هرگونه دارو در دانشکده پزشکی گرگان طی سال 1386 انجام شد. افراد مورد مطالعه شامل دو گروه 20 نفری 25-18 سال و 70-50 سال به ترتیب با میانگین سنی 3/1±22 و 2±59 سال بودند. فشارخون با استفاده از دستگاه فشارسنج جیوه‌ایی (ERKA) با اندازه بازوبند مناسب و بعد از5 دقیقه استراحت کامل در وضعیت درازکش و در سه نوبت مجزا اندازه‌گیری شد. برای سنجش فشارخون اندام تحتانی بازوبند کمی پایین‌تر از نیمه میانی ساق و گوشی در خلف قوزک داخلی پا قرار می‌گرفت. از میانگین داده‌های نوبت دوم و سوم برای تجزیه و تحلیل استفاده شد. یافته‌ها : فشار نبض بازو و مچ پا در گروه 25-18 سال به ترتیب در سمت راست و چپ بدن 03/2±50/44، 71/1±50/44، 24/2±90/37 و 3/2±25/37 و در گروه 70-50 سال 74/2±10/47، 65/2±90/46، 18/3±05/56 و 48/4±90/55 میلی‌متر جیوه بود. در گروه 25-18 سال بین فشار نبض بازو و مچ پا در سمت راست و چپ اختلاف معنی‌دار آماری وجود داشت (P<0.05). در گروه 70-50 سال این اختلاف فقط در سمت راست معنی‌دار بود (P<0.05). نسبت فشار نبض بازو به فشار نبض مچ پا در گروه 25-18 سال بیش از یک و در گروه 70-50 سال کمتر از 15/0 بود. در حالی که در هر دو طرف فشار نبض مچ پا به‌طور معنی‌داری در گروه 70-50 سال بیشتر بود (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که در سنین بالای 55 سال افزایش فشار نبض مچ پا واضح‌تر است. سنجش فشار خون مچ پا ممکن است، شاخص بهتری از تغییرات فشار نبض مرکزی و آترواسکلروزیس شریان‌های ارتجاعی به دنبال افزایش سن باشد.
محمود بهرامی زاده، سید محمد موسوی خطاط، دکتر سیدمحمدابراهیم موسوی، محمدرضا کیهانی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : پلانتار فاشیاتیس حاصل التهاب نیام کف پایی می‌باشد که در بیماران 60-30 ساله شایع است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ارتز جدید اصلاح شده بر بهبود فعالیت‌های روزمره و فعالیت‌های ورزشی و سرگرمی بیماران مبتلا به پلانتار فاشیاتیس انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه کارآزمایی بالینی در کلینیک‌های ارتوپدی فنی شهر تهران طی شهریور 1386 تا خرداد 1387 انجام گردید. 15 بیمار مبتلا به پلانتار فاشیاتیس (4 مرد و 11 زن) با دامنه سنی 45-25 سال (35±5.05) از بین نمونه‌های در دسترس با روش غیراحتمالی ساده انتخاب شدند. ارتز جدید اصلاح شده به بیماران داده شد. از پرسشنامه FAOS برای ارزیابی میزان فعالیت‌های روزمره و فعالیت‌های ورزشی و سرگرمی بیماران استفاده گردید. مطالعه در دو مرحله ، قبل از مداخله و 4هفته بعد از مداخله صورت گرفت. داده‌ها با استفاده آزمون‌های تی زوج و اسمیرونوف کولموگروف و نرم‌افزار 13 SPSS- تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : میزان فعالیت‌های روزمره قبل از مداخله درمانی 16/10±30/44 و بعد از مداخله درمانی 61.08±16.26 بود و اختلاف آنها از نظر آماری معنی‌دار نبود. میزان فعالیت‌های ورزشی و سرگرمی قبل از مداخله درمانی 26.50±10.09 و بعد از مداخله درمانی 52.50±12.23 بود (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که ارتز اصلاح شده جدید بر بهبود میزان فعالیت‌های روزمره بیماران مبتلا به پلانتار فاشیاتیس تاثیری ندارد؛ ولی در بهبود میزان فعالیت‌های ورزشی و سرگرمی موثر است.


دکتر حمید سعیدی ساعدی، دکتر محمدرضا قوام نصیری، دکتر مهدی سیلانیان طوسی، دکتر فاطمه همایی، دکتر سیده ستاره رودباری،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : کارسینوم کولورکتال تقریباً 10درصد کل موارد سرطان را شامل می‌گردد. مرحله (Stage) بیماری مهم‌ترین عامل تعیین کننده پیش‌آگهی بیمار است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر بعضی از عوامل پیش‌آگهی مفروض بر بقاء بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم انجام شد.

 

روش بررسی : در این مطالعه همگروهی - گذشته‌نگر، 76 بیمار (40 مرد ، 36 زن) مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم ارجاعی به بخش رادیوتراپی – انکولوژی بیمارستان امید مشهد طی سال‌های 85-1380 بررسی شدند. تمام بیماران تحت رزکسیون جراحی قرار گرفتند. موارد با درگیری غددلنفاوی و یا T3-T4، رادیوتراپی و شیمی‌درمانی اجوانت دریافت کردند. بقاء بدون بیماری از تاریخ تشخیص تا تاریخ عود بیماری به وسیله روش کاپلان - مایر تعیین شد. از آزمون Log-rank برای ارزیابی منحنی بقاء بین گروه‌ها استفاده شد. آنالیز چندمتغیری (Multivariate) با استفاده از روش Cox Proportional Regression به اجراء درآمد.

 

یافته‌ها : 4 بیمار در مرحله 1، 34 بیمار در مرحله 2 و 38 بیمار در مرحله 3 بیماری بودند. 48بیمار تومورهای با تمایز خوب داشتند و 11 بیمار با علایم انسدادی مراجعه کردند. با متوسط زمان پیگیری 18ماه ، 17بیمار دچار عود شدند. بقاء 3ساله برای تمام بیماران 2/68درصد تعیین شد. درصد بقاء 3ساله برای مرحله 1 و مرحله 2 در قیاس با مرحله 3 ، بیماران بدون علایم انسدادی در قیاس با بیماران با علایم انسدادی، بیماران با سن بالاتر از50سال در قیاس با بیماران کمتر از 50 سال و بیماران با تمایز خوب در قیاس با بیماران با تمایز متوسط یا ضعیف به طور معنی‌داری بهتر بود (P<0.05). جنس و محل تومور اثر عمده‌ای بر بقاء نداشت. در آنالیز چندمتغیری تنها مرحله بیماری به عنوان تعیین کننده عمده بقاء باقی ماند (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مرحله بیماری مهم‌ترین عامل تعیین کننده بقاء در بیماران با آدنوکارسینوم غیر‌متاستاتیک رکتوم می‌باشد. هرچند بیماران کمتراز50سال، تومورهای با تمایز متوسط یا ضعیف، و وجود علایم انسدادی نیز با کاهش بقاء در محاسبات تک‌متغیری همراه بودند؛ ولی در آنالیز چندمتغیری فاقد تاثیر بود.


دکتر زهرا بصیرت، دکتر سید غلامعلی جورسرایی، دکتر مهرداد فارسی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : روش‌های مختلفی برای بهبود پارامترهای اسپرم وجود دارد که از آن جمله می‌توان به روش Swim up اشاره کرد. شستشوی اسپرم مرحله‌ای در این روش ضروری می‌باشد. به نظر می‌رسد؛ دوبار شستشو به‌ویژه در نمونه‌هایی با غلظت بالا و مواردی که سیمن به‌خوبی مایع نمی‌شود؛ نتایج بهتری به‌دنبال داشته باشد. این مطالعه به منظور مقایسه پارامترهای اسپرم در روش Swim up با یک‌بار و دوبار شستشو انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه آزمایشگاهی روی 50 نمونه اسپرم مرد مراجعه کننده به مرکز ناباروری حضرت فاطمه الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی بابل، طی سال 1386 صورت گرفت. نمونه‌ها ‌دارای حجم 5-2 میلی‌لیتر، تعداد بیش از 20 میلیون، حرکت بالای 50درصد و مورفولوژی طبیعی بیشتر از 14درصد برابر معیار کروگر بودند. با در نظر گرفتن شرایط نمونه‌گیری، شستشوی اسپرم در طی دو مرحله صورت گرفت. داده‌ها توسط نرم افزار SPSS-10 و با استفاده از آزمون measurement repeated و Paired T-test  آنالیز شدند و P<0.05 معنی‌دار تلقی گردید.

 

یافته‌ها : میانگین حجم مایع سیمن در افراد مورد مطالعه 4.05±1.006 بود. میانگین حرکت اسپرم در یک‌بار و دوبار شستشو نسبت به قبل از شستشو افزایش یافت (P<0.05)، ولی بین یک و دوبار شستشو این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود. با انجام شستشوی دوم، حرکت اسپرم به صورت معنی‌داری در گرید III و IV افزایش یافت و گرید I نیز کاهش پیدا کرد (P<0.05). میانگین مورفولوژی طبیعی اسپرم‌ها با شستشو افزایش یافت، لیکن بین یک بار و دوبار شستشو این افزایش معنی‌دار نبود.

 

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که Swim up روش مناسبی برای آماده‌سازی اسپرم می‌باشد و دوبار شستشو سبب بهبود قابل توجه پارامترهای اسپرم می‌گردد.


دکتر سید محمد علوی، دکتر آرش اعتمادی، دکتر مهرداد عزمی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : گزارشات متعددی در مورد ارتباط یا همراهی تب تیفوئید و عفونت هلیکوباکترپیلوری در مناطق مختلف دنیا وجود دارد. این مطالعه به منظور بررسی همراهی عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به تب تیفوئید در شهر اهواز انجام شد.

 

روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی 50 بیمار بستری با تشخیص قطعی تیفوئید در بیمارستان‌های رازی و ابوذر شهر اهواز مورد مطالعه قرار گرفتند. به ازاء هر بیمار یک‌نفر شاهد با تطابق سنی و جنسی با شرایط اقتصادی اجتماعی یکسان انتخاب شد. از تمام افراد آزمایش سرولوژی (IgG) هلیکوباکترپیلوری به روش ELISA انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون آماری کای‌اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : فراوانی سرمی هلیکوباکترپیلوری در گروه مورد (66درصد) از گروه شاهد (44درصد) بیشتر بود (P<0.05). در مردان اختلاف معنی‌دار آماری بین گروه مورد و شاهد از نظر عفونت هلیکوباکترپیلوری مشاهده شد (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که همراهی معنی‌داری در جنس مذکر بین تب تیفوئید و عفونت هلیکوباکترپیلوری وجود دارد.


دکتر علیرضا مفید، دکتر سیداحمد سیدعلی نقی، دکتر سعید زندیه، دکتر طاهره یزدانی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نعوظ از شایع‌ترین عوارض دیابت است و سبب کاهش کیفیت زندگی مردان دیابتی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال نعوظ و برخی از عوامل خطر آن در بیماران مرد دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 700 مرد دیابتی 20 تا 69 ساله مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینا و مرکز درمانی ابوذر تهران طی سال‌های 83-1381 انجام شد. برای تعیین اختلال نعوظ در بیماران از پرسشنامه IIEF استفاده گردید. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار SPSS-10 و آزمون‌ آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند و آلفای کمتر از 05/0 سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد. یافته‌ها : فراوانی اختلال نعوظ در 1/35 درصد بیماران مشاهده شد. فراوانی اختلال نعوظ در بیماران دیابتی نوع یک و دو به ترتیب 8/25 درصد و 7/36 درصد بود (P<0.05). اختلال نعوظ خفیف، متوسط و شدید به ترتیب برابر 6/5، 3/19 و 3/10درصد بود. اختلال نعوظ از 7/9درصد در سنین 30-20 سال به 4/43درصد در سنین بالای 60 سال رسید (P<0.05). مدت ابتلای 5-1 سال (4/25درصد) در مقایسه با مدت ابتلای 11-6 سال (3/34درصد) و 30-12 سال (5/43درصد) با شیوع کمتر اختلال نعوظ همراه بود (P<0.05). شیوع اختلال نعوظ در افرادی که به خوبی تحت کنترل قند نبودند؛ افزایش چشمگیری داشت. اختلال نعوظ در کنترل قند خوب، متوسط و بد به ترتیب برابر 4/28، 0/39 و 4/44درصد بود (P<0.05). بین اختلال نعوظ و نوع درمان، نوع دیابت و مصرف سیگار رابطه معناداری وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کنترل مناسب قندخون و کاهش مصرف سیگار برای کاهش اختلال نعوظ در بیماران دیابتی ضروری به نظر می‌رسد.
غلامرضا وقاری، دکتر عبدالجلال مرجانی، علی‌اکبر عبداللهی، حسین رحمانی، عین‌الله ملائی، سیدعابدین حسینی، معصومه بمانی، محمدابراهیم کردجزی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از شاخص‌های تن‌سنجی یکی از بهترین شیوه‌های تعیین وضعیت سوء تغذیه و چاقی که از مشکلات بهداشتی امروز کودکان دنیاست؛ می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت رشد جسمی در گروه‌های قومی ترکمن و غیرترکمن ساکن روستاهای شهرستان گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 551 کودک ترکمن و 895 کودک غیرترکمن 5-2 ساله ساکن روستاهای شهرستان گرگان در پاییز 1384 انجام شد. اندازه‌گیری قد و وزن و مشخصات فردی کودکان در پرسشنامه ثبت گردید. از شاخص‌های SD1-، SD 2- و SD3- استاندارد NCHS و صدک‌های BMI برای مقایسه استفاده شد. یافته‌ها : میانگین وزن و قد کودکان ترکمن به ترتیب 426 گرم و 9/4 سانتی‌متر بیشتر از کودکان غیرترکمن بود. میانگین و انحراف معیار قد کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 1/8+-3/95 و 48+-5/90 و در کودکان پسر 6/7+-96 و 6/8+-9/90 سانتی‌متر بود. همچنین انحراف معیار و میانگین وزن کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 4/2+-5/14 و 9/2+-2/14 و در کودکان پسر 03/2+-15 و 3/2+-5/14 بود. اختلاف بین دو گروه از نظر قد و وزن معنی‌دار بود (P<0.05). کوتاه قدی و کم‌وزنی به ترتیب 2/13 درصد و 9/1 درصد براساس SD2- در کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن بود (P<0.05). چاقی و افزایش وزن به ترتیب 5/24 درصد و 6/2 درصد به صورت معنی‌داری در گروه ترکمن کمتر از گروه غیرترکمن بود (P<0.05). کم‌وزنی در دختران بیش از پسران (2/7 درصد در مقابل 2/4 درصد) بود. چاقی در دختران (5/26 درصد) کمتر از پسران (9/28 درصد) بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که رشد جسمی کودکان دو گروه قومی متناسب با یکدیگر نیست و کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن دچار سوء‌تغذیه هستند.
مهدی خباز خوب، دکتر سیدمحمدعلی محققی، دکتر سیدعلیرضا موسوی جراحی، دکتر علی جواهرفروش زاده، محسن پدارم‌فر، علی مرادی، دکتر بیژن رضوان، علی خلفی، نیکو کیاست‌فرد،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان سومین علت مرگ‌ومیر در کشور ما پس از بیماری‌های قلبی و تصادفات می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین بروز سرطان‌های دستگاه گوارش در تهران طی سال‌های 80-1377 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی جمعیت ساکن در مناطق شهر تهران، شمیرانات و اسلامشهر به عنوان جمعیت در معرض خطر در نظر گرفته شدند. داده‌های ثبت سرطان به صورت فعال از مراکز آسیب‌شناسی و بایگانی مدارک پزشکی جمع‌آوری گردید. مواردی که بین سال‌های 1377 تا 1380 سرطان آنها براساس ICD-10 تشخیص داده شده بود و حداقل یک‌سال ساکن تهران بودند؛ به عنوان موارد سرطانی محسوب شدند. میزان بروز انواع سرطان‌ها براساس ساختار سنی جمعیت جهان تطبیق یافت و میزان‌های بروز از تقسیم میزان کل این دوره به 4 به صورت سالیانه محاسبه شد. یافته‌ها : میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان معده در مردان و زنان به ترتیب 9/12 و 8/5 در صدهزارنفر تعیین شد. این میزان به صورت خام برای مردان و زنان 2/9 و 1/4 در صدهزار نفر بود. بروز سرطان معده در زنان و مردان گروه‌های سنی بالاتر بیشتر مشاهده بود. میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان کولون در مردان و زنان به ترتیب 7/5 و 4/5 در صدهزارنفر تعیین گردید و این میزان به صورت خام در 3/4 و 4 درصدهزار نفر بود. میزان بروز سالیانه اختصاصی سنی و استاندارد شده سرطان مری در جمعیت مورد بررسی به ترتیب 1/5 و 9/3 درصدهزار نفر مشاهده شد. همچنین این میزان به صورت خام 7/3 و 7/2 درصدهزار نفر بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سرطان معده شایع‌ترین سرطان در تهران می‌باشد. لذا شناسایی عوامل موثر و پیشگیری از آن ضرورت دارد.
کمال‌الدین عابدی، محسن زارع، مرحوم محسن رحیمی نژاد، ابراهیم ولی‌پور، دکتر ابوالفضل برخورداری، مهندس غلامحسین حلوانی، دکتر سیدجلیل میرمحمدی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از هواپیما به عنوان یک وسیله عمده حمل و نقل ، می‌توان به بیماری‌های مرتبط با شغل نظیر افت‌شنوایی ناشی از سر و صدای هواپیما اشاره نمود. این مطالعه به منظور تعیین میزان افت شنوایی کارکنان فرودگاه شهید بهشتی اصفهان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کوهورت تاریخی روی 80 نفر از کارکنان فرودگاه شهیدبهشتی اصفهان در 4 گروه کاری متفاوت و دو گروه شاهد شامل 18 نفر از کارکنان اداری فرودگاه (گروه کم مواجهه) و 32 نفر از کارکنان یکی از مراکز اداری اصفهان (گروه عدم مواجهه) در تابستان 1384 انجام شد. تراز فشار صوت محل کار افراد گروه مواجهه یافته با سروصدای هواپیما اندازه‌گیری شد و براساس زمان مواجهه یا صدا ، تراز معادل (Leq) محاسبه گردید. مواجهه قبلی افراد با سروصدای زیاد (نظیر سوابق جبهه) و همچنین عوامل مداخله‌گر همچون استفاده از داروها و سابقه بیماری‌های گوش نیز با استفاده از یک پرسشنامه برآورد شد. تقریباً هیچ‌یک از افراد مورد مطالعه از وسایل حفاظت شنوایی استفاده نمی‌کردند. ادیومتری در فرکانس‌های قراردادی (8-5/0کیلوهرتز) از طریق هوایی و استخوانی انجام شد. یافته‌ها : میانگین سنی افراد در دو گروه مواجهه یافته و بدون مواجهه به ترتیب 75/9+-03/40 سال و 15/8+-85/37 سال برآورد شد. تراز معادل (Leq) برای کارکنان رمپ و ترافیک بیش از 95 دسی‌بل برآورد شد. 7/35درصد (10 نفر) از کارگران رمپ در گوش راست مبتلا به افت شنوایی ناشی از سروصدا بین 40-26 دسی‌بل و 1/32درصد (9 نفر) از آنان در گوش چپ به افت شنوایی ناشی از سروصدا بین 40-26 دسی‌بل مبتلا بودند. خطر نسبی ابتلاء به افت شنوایی ناشی از سروصدا در بین کارگران رمپ نسبت به گروه بدون مواجهه و اداری فرودگاه، در گوش راست و چپ به ترتیب 4/9 و 5/7 برابر بود. درصد بالایی از کارکنان ترافیک نیز در گوش راست (7/66 درصد) و گوش چپ (25 درصد) به افت شنوایی ناشی از سروصدا مبتلا شده بودند. آستانه شنوایی دو گروه مواجهه‌یافته و بدون مواجهه در تمامی فرکانس‌ها (8-5/0 کیلوهرتز) در گوش راست و در فرکانس‌های 8-2 کیلوهرتز در گوش چپ از لحاظ آماری اختلاف معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که مواجهه با سروصدا باعث افت شنوایی کارکنان فرودگاه شده است؛ لذا لازم است روش‌های ارزیابی و کنترل صوت به ویژه برنامه حفاظت شنوایی کارکنان مورد تاکید قرار گیرد.

صفحه 3 از 13     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.15 seconds with 45 queries by YEKTAWEB 4657