[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
244 نتیجه برای سید

صونا کلته، سید مهدی اجاق، علیجان تبرائی، مهدی ذوالفقاری،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: لیستریا مونوسیتوژنز (Listeria monocytogenes) یک پاتوژن غذازاد گرم مثبت است که سرما دوست بوده و توانایی تحمل درصد بالای نمک بیش از ده درصد را دارد. این باکتری در بسیاری از محصولات غذایی که مدت زمان نگهداری طولانی دارند رشد می‌کند. این مطالعه به منظور ارزیابی بیان ژن‌های hly و inlA باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در وضعیت زنده اما غیر قابل کشت (Viable But non-Culturable state: VBNC) در دمای 4 درجه سانتی‌گراد انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی 106 باکتری در اواسط رشد لگاریتمی به محیط کشت BHI Agar غنی تلقیح و تا زمان از دست رفتن کشت در دمای یخچال (4 درجه سانتی‌گراد) بررسی و نگهداری شد. در انتهای دوره ژن 16S rRNA همچنین ژن‌های hly و inlA به‌عنوان ژن‌های بیماری‌زایی این باکتری مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی بیان این ژن‌ها قبل و بعد از ورود به حالت VBNC، به منظور مقایسه بیان آنها انجام گردید.

یافته‌ها: باکتری لیستریا پس از 5 ماه نگهداری در دمای یخچال توانایی کشت‌پذیری خود را از دست داد. نتایج بررسی بیان ژن نشان داد که در انتهای دوره باکتری وارد حالت «زنده اما غیر قابل کشت» شد. همچنین ژن‌های بیماری‌زایی hly و inlA آن در محیط غنی شده نیز بیان نشدند. با افزودن خون به محیط کشت غنی این باکتری ژن بیماری‌زایی همولایزین O مجدداً روشن گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که امکان ورود باکتری به حالت VBNC در شرایط یخچال وجود دارد و بیان ژن‌های بیماری‌زایی آن تحت تاثیر قرار می‌گیرد. خون و فاکتورهای آن به عنوان عامل القا کننده برای ژن hly می‌تواند عمل کند. از اینرو بازبینی فرایندهای کنترل کیفیت میکروبی فرآورده‌های شیلاتی ضروری به‌نظر می‌رسد.


فیروزه درخشانپور، محمدرضا محمدی، هادی زرافشان، آمنه احمدی، لیلا کاشانی، نیلوفر بشیری، سیده مریم موسوی، آلیدا کرد، اعظم کابوسی، آرزو رضایی، فاطمه صفری، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان، اختلالاتی شایع و ناتوان کننده هستند که برای خانواده‌ها و خود افراد مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کند و با شیوع بالایی از مشکلات و پیامدهای منفی اجتماعی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی روی 1025 نفر از کودکان و نوجوانان (50 درصد پسر و 50 درصد دختر) در محدوده سنی 18-6 سال در شهر گرگان طی سال 1397 انجام شد. نمونه‌گیری به روش تصادفی خوشه‌ای در جمعیت عمومی و مصاحبه با مراجعه به درب منازل توسط روانشناسان دوره دیده به‌عمل آمد. اختلالات روانپزشکی با استفاده از نسخه دیجیتال آزمان K-SADS مورد بررسی قرار گرفت. اختلالات روانپزشکی شامل اختلال خلق، اختلال رفتاری، اختلال عصبی تکاملی، اختلال سوء مصرف مواد و اختلال دفعی بودند.

یافته‌ها: شیوع کلی اختلال روانپزشکی در کودکان و نوجوانان 13.2 درصد (135 نفر) تعیین شد. میزان شیوع در پسران (14.3 درصد) به‌طور غیرمعنی‌داری بیشتر از دختران (12.1 درصد) بود. شیوع در مناطق شهری (14.1 درصد) به طور غیرمعنی‌داری بیشتر از مناطق روستایی (9.4 درصد) بود. بیشترین شیوع در گروه سنی 9-6 سال (17.8 درصد) تعیین شد که در مقایسه با محدوده سنی 14-10 سال (13.1 درصد) و 18-15 سال (8.4 درصد) از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05). شیوع اختلال دفعی، اختلال رفتاری، اختلال اضطراب و اختلال عصبی تکاملی به ترتیب به میزان 6.1 درصد، 6 درصد، 4.8 درصد و 3.3 درصد تعیین گردید.

نتیجه‌گیری: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان شهر گرگان در مقایسه با دیگر مطالعات داخل و خارج از کشور در دامنه متوسط قرار دارد.


مسعود شایسته آذر، میثاق شفیع زاد، مانی محمودی، سیدحمزه حسینی، فاطمه محمدنژاد، سیده صفا کاظمی، مجتبی حاجی حسینی،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: حوادث رانندگی از شایع‌ترین علل ایجاد کننده اختلالات روانی مرتبط با تروما است. این مطالعه به منظور مقایسه علایم اختلال استرس پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder: PTSD) در بیماران دچار شکستگی دررفتگی ستون مهره‌ای کمری ناشی از سوانح جاده‌ای با افراد عادی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 100 بیمار دچار شکستگی دررفتگی ستون مهره‌ای کمری ناشی از سوانح جاده‌ای که بعد از روز هفتم در بخش‌های ارتوپدی و ترومای مرکز آموزشی درمانی بیمارستان امام خمینی ساری بستری بودند؛ طی 6 ماه بعد از بستری انجام شد. داده‌های جمع‌آوری شده با 100 فرد فاقد آسیب با استفاده از پرسشنامه تاثیر رویداد تجدید نظر شده Weiss و Marmar  (Impact of Event Scale – Revised: IES-R) مقایسه گردید.

یافته‌ها: بین PTSD با سن، جنس، وضعیت تاهل و تحصیلات افراد دو گروه رابطه آماری معنی‌داری یافت نشد. در تمامی زیرمقیاس‌های مربوط به اثر رویداد یعنی شاخص‌های اجتناب، افکار مزاحم، و بیش برانگیختگی، میانگین نمره شرکت‌کنندگان در گروه مورد به‌طور معنی‌داری بالاتر از میانگین نمرات افراد در گروه شاهد بود (P<0.05). میانگین نمره کل مقیاس اثر رویداد نیز در گروه مورد به‌طور معنی‌داری بالاتر از میانگین مزبور در گروه شاهد بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده نقش مهم سوانح جاده‌ای در شکل‌گیری علایم PTSD است.


ساناز سالار آملی، حمیدرضا جوشقانی، سیداسحاق هاشمی،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

سلنیوم یک ماده معدنی ضروری است که به طور طبیعی در خاک، آب و برخی مواد غذایی یافت می‌شود. امروزه سلنیوم به عنوان آنتی‌اکسیدان، یکی از عناصر ضروری در بدن انسان به شمار می‌رود. اگرچه بدن انسان روزانه به مقدار کمی از سلنیوم نیاز دارد؛ اما مطالعات اخیر نشان داده‌اند که همین مقدار کم سلنیوم برای حفظ عملکرد طبیعی بدن ضروری است. انتخاب دوز مطلوب مصرف سلنیوم امری دشوار است و با توجه به مطالعات متعددی که در این بررسی انجام شده؛ به‌نظر می‌رسد که مکمل روزانه 31.5 تا 200 میکروگرم سودمند باشد. مقالات منتشر شده در پایگاه‌های اطلاعاتیPubMed ، Web of Science، Google Scholar و SCOPUS بر اساس کلیدواژه‌های سلنیوم، اکسیدان، آنتی‌اکسیدان، دیابت، سرطان، سمیت، بیماری قلبی و بیماری کبدی غربال و جمع‌آوری شدند. این واژه‌های کلیدی به خاطر نقش آنتی‌اکسیدانی سلنیوم و همچنین نقش پررنگ اکسیداسیون در پیشرفت این بیماری‌ها انتخاب شدند. از تعداد 150 مقاله منتشر شده در فاصله زمانی 20 ساله طی سال‌های 2000 تا 2020 استفاده گردید. مطالعاتی که در زمینه نانوسلنیوم‌ها، مکمل‌های غیرخوراکی و بیماری‌های ناشی از عوارض بیماری زمینه‌ای سندرم متابولیک ایجاد شده بودند؛ از مطالعه خارج شدند و در نهایت تعداد 121 مقاله وارد مطالعه گردید. تعداد محدودی از مطالعات نشان داده که بیماران مبتلا به اختلالات متعدد، ممکن است نسبت به افراد سالم نیاز به مصرف دوز بالاتری از سلنیوم (82.4-200 میکروگرم) داشته باشند. در این مطالعه، نقش آنتی‌اکسیدانی سلنیوم در اختلالات متابولیک مزمن از جمله هیپرلیپیدمی و هیپرگلیسمی و برخی سرطان‌ها بررسی شده است. همچنین اهمیت بالینی کمبود سلنیوم در بیماری‌های متابولیک و نیز مشاهدات بالینی و تجربی در مورد اثر مکمل‌های غذایی سلنیوم در درمان بیماری‌های متابولیک مزمن مانند دیابت، آرتروسکلروزیس و سرطان‌ها به‌طور خلاصه ذکر شده است. به‌علاوه سمیت و دوز توصیه شده سلنیوم مورد بحث قرار گرفته است.


سیده لیلا خاتمی ساروی، احمد عبدی، علیرضا براری،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: فشارخون بالا با تغییر در ساختار و عملکرد عروق همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین هوازی همراه با مصرف سیر بر ماتریکس متالوپروتئینازهای 3، 9 (MMP-3 ، MMP-9) و مهارکننده بافتی متالوپروتئیناز-1 (TIMP-1) در زنان یائسه چاق مبتلا به پرفشاری خون انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 36 زن یائسه چاق مبتلا به پرفشاری خون در شهر ساری انجام شد. آزمودنی‌ها به‌طور تصادفی ساده در 4 گروه 9 نفری شامل گروه‌های کنترل، مصرف سیر، تمرین هوازی و تمرین هوازی توام با مصرف سیر قرار گرفتند. گروه‌های تمرین به‌مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه (با شدت 55 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 30 تا 55 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروه‌های مصرف کننده سیر و تمرین هوازی توام با مصرف سیر 1000 میلی‌گرم مکمل سیر را به مدت هشت هفته (پس از صبحانه و شام) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خونگیری انجام شد.

یافته‌ها: میزان MMP-3 و MMP-9 در گروه مصرف کننده سیر، گروه تمرین هوازی و گروه تمرین هوازی توام با مصرف سیر نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). همچنین میزان MMP-3 در گروه تمرین + سیر نسبت به گروه تمرین و گروه سیر؛ و میزان MMP-9 در گروه تمرین + سیر نسبت به گروه سیر کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). با این وجود میزان TIMP-1 در گروه سیر، تمرین و تمرین + سیر نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: تمرینات ورزشی هوازی به طور جداگانه و در ترکیب با سیر با کاهش MMP-3، MMP-9 و افزایش TIMP-1 بر ماتریکس خارج سلولی اثر گذاشته و باعث بهبود فشارخون سیستولی در زنان یائسه چاق دارای پرفشاری خون می‌شود.


ازاده علی عرب، بهرام یغمائی، سیدمحمدحسین قادریان، مرگن کلوی، مسعود خوش نیا، غلامرضا روشندل، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم ژیلبرت اختلال ژنتیکی نسبتاً شایع در متابولیسم بیلی‌روبین است. در این سندرم با وجود ساختار و عملکرد نرمال کبد، میزان آنزیم یوریدین دی فسفات گلوکورونوزیل ترانسفراز، کاهش یافته و در نتیجه بیلی‌روبین غیرکنژوگه سرم افزایش می‌یابد. سندرم ژیلبرت در 3 تا 10 درصد جمعیت‌ها دیده می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت استان گلستان انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی بر روی 1664 از مراجعین به مراکز بهداشت روستایی و شهرستان‌های استان گلستان در محدوده سنی 18 تا 45 سال با آنزیم‌های کبدی نرمال طی سال 1393 انجام شد. براساس پراکندگی جمعیتی، به صورت ناشتا از این افراد خون تام تهیه شد. سپس بیلی‌روبین توتال آنها اندازه‌گیری گردید. برای افراد دارای بیلی‌روبین توتال بیشتر از 1.5 میلی‌گرم بر دسی‌لیتر، تک دوز خوراکی 600 میلی‌گرم ریفامپین به صورت ناشتا تجویز شد. افرادی که پس از مصرف ریفامپین بیلی‌روبین غیرمستقیم بالای 1.3 میلی‌گرم بر دسی لیتر داشتند؛ به عنوان افراد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت در نظر گرفته شدند.

یافته‌ها: شیوع موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت (97 نفر) در سطح استان گلستان 5.8% به‌دست آمد. سندرم ژیلبرت در مردان (10%) شایع‌‌تر از زنان (4.3%) بود (P<0.05). فراوانی سندرم ژیلبرت در قومیت سیستانی 5.4%، قومیت فارس 5.4% و در قومیت ترکمن 6.7% تعیین شد و این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود. فراوانی سندرم ژیلبرت در هرسه قومیت در مردان بیشتر از زنان بود که نتایج در دو قومیت سیستانی و فارس معنی‌دار بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: موارد مشکوک به ابتلا سندرم ژیلبرت در مردان شایع‌‌تر از زنان بود و این شیوع در قومیت ترکمن بیشتر بود.


سارا مقدسی، مهرداد عنبریان، سید حسین حسینی مهر، مهردخت مزده،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یکی از شایع‌ترین بیماری‌های سیستم عصبی بوده و میزان ابتلا در زنان شایع‌تر است. اختلال در الگوی راه‌رفتن از شایع‌ترین اختلالات حرکتی در این بیماران است. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت عضلات منتخب اندام تحتانی و سطح حرکتی مرکز فشار پا حین پایان غیرارادی راه‌رفتن در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 10 زن مبتلا به MS (براساس طبقه‌بندی EDSS) و 10 سالم همتاسازی شده از نظر قد، سن و وزن انجام شد. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست رانی (RF)، پهن داخلی (VM)، پهن خارجی (VL)، دوسررانی (BF)، نیمه وتری (SM)، دوقلوی داخلی (GM)، درشت نئی قدامی (TA) و جابجایی مرکز فشار پا (COP) با سیستم اندازه‌گیری فشار کف پایی حین پایان غیرارادی راه‌رفتن ثبت شد. آزمودنی‌ها در پاسخ به یک سیگنال صوتی که برای توقف (مرحله انتهایی راه‌رفتن) در زمان ضربه پاشنه پا ارایه می‌شد؛ سعی می‌کردند به سرعت توقف کنند.

یافته‌ها: فعالیت عضله پهن خارجی گروه شاهد نسبت به گروه مورد به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05)؛ در حالی که در گروه مورد فعالیت عضله دوقلو داخلی به میزان قابل توجهی افزایش یافت (P<0.05). همچنین، سطح حرکتی مرکز فشار پاها در گروه مورد کاهش آماری معنی‌داری نسبت به گروه شاهد داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: افزایش فعالیت عضله دوقلو در گروه مبتلا به MS ممکن است ناشی از تلاش آنان برای آهسته کردن حرکت مرکز جرم به منظور پیشگیری از پیشروی استخوان درشت نی به سمت جلو و در نتیجه سعی در کنترل تعادل به عنوان یک استراتژی برای محدود کردن حرکات مرکز فشار پاها برای پیشگیری از سقوط باشد.


نویسا سادات سیدقاسمی، مینا دازی، بهاره نیکراد، حسن خورشا، محمدرضا هنرور،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان بروز سل در گلستان 26.7 و در گنبد 24 در صد هزار نفر است. کمبود دریافت انرژی و مواد مغذی از دلایل افزایش خطر سل هستند. سوء تغذیه یک عامل مهم مرگ و میر بالا در جمعیت مسلول است. با کاهش سطح پروتئین‌های احشایی، شاخص‌های تن سنجی و ریز مغذی‌ها، خطر مرگ و میر افزایش می‌یابد. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت تغذیه بیماران مسلول شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 48 بیمار با میانگین سنی 20±57 سال مبتلا به سل شهرستان گنبد کاووس در سال 1393 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه ابتلا به بیماری سل، نمایه توده بدنی، آلبومین، هموگلوبین، پروتئین توتال، شمارش سلول‌های خونی و مقدار دریافت مواد غذایی ثبت گردید.

یافته‌ها: زنان 58 درصد و روستاییان 52 درصد را شامل شدند. بین نمایه توده بدنی و سابقه قبلی ابتلا به سل در بیماران با شدت‌های متفاوت بیماری اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05). تفاوت توزیع شدت کم‌خونی در بین بیماران با شدت‌های مختلف بیماری، از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. بین دو گروه جنسی، اختلاف معنی‌دار آماری از لحاظ توزیع شدت بیماری مشاهده نشد. متغیر سن حتی در حضور سایر متغیرها، اثر معنی‌داری بر شدت بیماری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: با افزایش سن شدت بیماری افزایش می‌یابد. با افزایش شدت بیماری، نمایه توده بدنی بیماران کاهش و شدت سوءتغذیه و کم‌خونی افزایش می‌یابد. لذا بیماران مسلول به حمایت تغذیه‌ای نیاز دارند.


سید هادی سیدی، رامبد خواجه ای، امیر رشید لمیر، محمدرضا رمضانپور، جمشید مهرزاد،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ﺗﻤﺮﻳﻨﺎت ورزشی در ﺑﻴﻤﺎران ﻗﻠﺒﻲ ﭘﺲ از ﻋﻤﻞ ﺑﺎی ﭘﺲ ﺷﺮﻳﺎن ﻛﺮوﻧﺮ (coronary artery bypass grafting: CABG) ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺒﻮد عملکرد قلبی عروقی از طریق افزایش چگالی مویرگی عضله قلبی ﻣﻲﺷﻮد. فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PDGF) و فاکتور-1 مشتق از سلول استرومایی (SDF1) نقش مهمی در آنژیوژنز و تکثیر و تمایز سلولی دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی-هوازی بر سطوح فاکتور-1 مشتق از سلول استرومایی و فاکتور رشد مشتق از پلاکت در بیماران بای‌پس عروق کرونر انجام شد.

روش بررسی: در اﻳﻦ کارآزمایی بالینی 24 ﺑﻴﻤﺎر ﻗﻠﺒﻲ تحت عمل جراحی CABG ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﻴﺮی در دﺳﺘﺮس و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﻪﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ در دو ﮔﺮوه ١2 ﻧﻔﺮی ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ و ﻛﻨﺘﺮل قرار گرفتند. ﮔﺮوه ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﻣﺪت ﻫﺸﺖ ﻫﻔﺘﻪ و ﻫﻔﺘﻪای ﺳﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﭘﺮوﺗﻜﻞﻫﺎی ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺗﻤﺮﻳﻨﻲ ﻫﻮازی و ﻣﻘﺎوﻣﺘﻲ را اﺟﺮا ﻛﺮدﻧﺪ. ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻤﺮﻳﻨﻲ ارزﻳﺎﺑﻲﻫﺎی ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺑﺪﻧﻲ و ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﻴﺮی ﺧﻮﻧﻲ برای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. به منظور اندازه‌گیری PDGF و SDF1 از روش آزمایشگاهی الایزا استفاده شد.

یافته‌ها: میزان PDGF در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05) اگرچه میزان SDF1a در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت؛ اما این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: اجرای ﻫﺸﺖ ﻫﻔﺘﻪ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺑﺎزﺗﻮاﻧﻲ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺑﺎ تغییر در ﻣﻘﺎدﻳﺮ ﭘﻼﺳﻤﺎیی PDGF در ﺑﻴﻤﺎران CABG ﺑﺎﻋﺚ ارﺗﻘﺎء ﺳﺎزﮔﺎریﻫﺎی ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ ﻣﻄﻠﻮﺑﻲ در ﺳﻼﻣﺖ ﻗﻠﺐ و ﻋﺮوق میﺷﻮد.



محمد مهدی سلطان دلال، محمد حسن منزوی پور، حسین معصومی اصل، محمد کاظم شریفی یزدی، فریبا نباتچیان، شبنم حقیقت خواجوی، سیده معصومه ابریشمچیان، هدروشا ملا آقا میرزایی، مهدیه پورمرادیان، شیدا اسدپور، سارا شریفی یزدی،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کمپیلوباکتر از مهم‌ترین پاتوژن‌های عامل گاستروآنتریت‌های باکتریایی هستند که عموماً از طریق مواد غذایی با منشأ حیوانی منتقل می‌شوند. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت کمپیلوباکتر در اسهال طغیان‌های غذایی در مقایسه با سایر عوامل میکروبی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 305 سواب اسهال ناشی از 102 طغیان غذایی در کشور طی شش ماه از بهار تا شهریور 1397 انجام شد. فراوانی گونه‌های کمپیلوباکتر طبق پروتکل اداره کل امور آزمایشگاه‌ها ارزیابی شدند.

یافته‌ها: تعداد 8 نمونه (2.6%) آلوده به کمپیلوباکتر از گونه‌های ژژونی 3 مورد (37.5%) و کلی 5 مورد (62.5%) بودند. جنس مونث (54.5%)، میانگین سنی 16 تا 30 سال (28.2%)، مصرف سالاد و سبزیجات (16.1%) و سکونت در شهرستان‌ها (59.7%) بیشترین موارد و علل را به خود اختصاص دادند. استان‌های زنجان (24.5%)، یزد (19.6%) و کردستان (17.6%) بیشترین موارد طغیان‌ها را در بر داشتند.

نتیجه‌گیری: علاوه بر پاتوژن‌های کلاسیک مانند سالمونلا، شیگلا و اشریشیاکلی بایستی به باکتری کمپیلوباکتر نیز توجه بیشتری شود. به‌علاوه شناخت عوامل اپیدمیولوژیک می‌توانند در پیشگیری و کنترل طغیان‌های غذایی نقش موثری داشته باشند.



زهرا اسلامی، زینب محمدی، شهره شریفیان، معصومه رضائی قمی، سیده وفا موسوی، محبوبه فرهادی، نجمه شیخ رباطی، زینب فغفوری، سید جواد میرغنی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی به عنوان یکی از پیامدهای ایسکمی مغزی، دومین علت مرگ و میر در جهان است. با این وجود، مداخلات درمانی محدودی برای بیماران ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی در دسترس است. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظتی تمرین هوازی و آدنوزین بر تغییرات واسطه‌های التهابی پس از ایسکمی گذرا شریان‌های مشترک کاروتید مغز موش‌های صحرایی نر انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در 5 گروه شامل کنترل، کنترل ایسکمی، ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + آدنوزین، ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + تمرین هوازی و ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + آدنوزین + تمرین هوازی تقسیم شدند. ایسکمی با انسداد شریان کاروتید مشترک پس از یک دوره تمرین هوازی و تزریق ادنوزین به مدت 45 دقیقه انجام شد. بررسی ساختاری نورون‌ها به روش رنگ‌آمیزی بافت نیسل صورت گرفت. مقادیر بیان ژن NGF و Glutamate در ناحیه CA1 نمونه‌های بافت هیپوکمپ از طریق روش RT-qPCR اندازه‌گیری شدند.

یافته‌ها: مرگ سلولی در نورون‌های ناحیه CA1 هیپوکمپ در گروه ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی افزایش داشت. مرگ سلولی در گروه‌های ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + آدنوزین و ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + تمرین هوازی، کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). بیان ژن‌های NGF و Glutamate در گروه ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی + آدنوزین و در گروه ایسکمِی مغزی با آدنوزین + تمرین هوازی نسبت به گروه کنترل ایسکمی به ترتیب افزایش و کاهش آماری معنی‌داری نشان دادند (P<0.05).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که تجویز همزمان داروی آدنوزین به همراه تمرین هوازی در موش‌های صحرایی منجر به بهبود ترمیم آسیب ناشی از تجمع گلوتامات به دنبال ایسکمی / ریپرفیوژن مغزی، از طریق افزایش بیان mRNA NGF می‌گردد.


حبیب اله یاری زاده، لیلا ستایش، سیدعلی کشاورز، خدیجه میرزایی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی نقش مهمی در پیشرفت بیماری‌های مزمن از جمله دیابت، چربی خون بالا و بیماری‌های قلبی عروقی دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سن شروع چاقی و انرژی متابولیسم استراحت در بزرگسالی در زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 295 زن دارای اضافه وزن و چاق ساکن شهر تهران در رده سنی ۱۸ تا ۵۰ سال انجام شد. دریافت‌های غذایی در یک سال گذشته و میزان انرژی دریافتی روزانه با پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک حاوی ۱۴۷ آیتم گردآوری شد. به منظور بررسی سطح متابولیسم استراحت از دستگاه کالری‌متری غیرمستقیم استفاده شد.
یافته‌ها: بین افراد با سن شروع چاقی زیر 18 سال و افراد با سن شروع چاقی بالای 18 سال تفاوت آماری معنی‌داری در انرژی متابولیسم استراحت به ازای کیلوگرم وزن بدن وجود داشت (Beta=0.16, 95% CI=0.11 to 0.00, P=0.03). همچنین ارتباط معکوس و معنی‌داری بین سن شروع چاقی با وزن بین سن شروع چاقی با وزن (Beta=-0.11, 95% CI= -0.30 to 0.00, P=0.005) و میزان بافت چربی (Beta=-0.13, 95% CI= -0.23 to -0.01, P=0.02) یافت شد که بعد از تعدیل عوامل مخدوشگر سن، فعالیت بدنی و انرژی دریافتی، این معنی‌داری همچنان ثابت ماند.
نتیجه‌گیری: سن شروع چاقی با افزایش وزن، چربی و کاهش انرژی متابولیسم استراحت در بزرگسالی مرتبط است. در واقع افراد با سن شروع چاقی کمتر از 18 سال، دارای وزن و چربی بالاتر و انرژی متابولیسم استراحت کمتری در بزرگسالی هستند.


محمد مختاری، سیدمرتضی جوادی راد، محسن کلاهدوزان،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: نئوپلاسم تیروئید، سرطان‌ رایج سیستم درون‌ریز است و شناخت رفتارشناسی آن می‌تواند در نحوه درمان موثر باشد. از طرفی تکنیک FNA، از دقت کافی برخوردار نیست و بنابراین یافتن مارکری زیستی مختص نئوپلاسم تیروئید، بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور امکان استفاده از ژن NKX2-1 به عنوان نشانگر تمایز یافتگی کارسینوم پاپیلاری تیروئید انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی از مراجعین به بیمارستان‌های الزهراء و سینا شهر اصفهان برای تیروئیدکتومی، تعداد 17 نمونه بافت تازه کارسینوم پاپیلاری تیروئید (Papillary Thyroid Carcinoma: PTC) و 20 نمونه بافت سالم مجاور تومور طی مدت 8 ماه جمع‌آوری شد. استخراج RNA و به دنبال آن ساخت cDNA انجام شد. بیان ژن NKX2-1 به کمک پرایمرهای اختصاصی (تقاطع اگزون و گسترش اینترون) و به روش RT-qPCR انجام شد.

یافته‌ها: ارزیابی کیفیت و کمیت RNA های استخراج شده، دست نخورده بودن آنها و مناسب بودن برای ساخت cDNA را نشان داد. بررسی منحنی ذوب، نشان دهنده تکثیر اختصاصی ژن NKX2-1 بود. تفاوت بیان mRNA ژن NKX2-1 بین بافت PTC و و بافت سالم مجاور 0.947 و از نظر آماری غیرمعنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: عدم تفاوت بیان ژن NKX2-1 بین بافت سالم مجاور تومور و بافت تومور PTC نشان می‌دهد که تومورهای PTC از نوع تمایزیافته هستند.


لیلا کاشانی، فیروزه درخشانپور، مهسا الیاسی، نجمه شاهینی، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری التهابی روده (Inflammatory Bowel Disease: IBD) یکی از اختلالات شایع گوارشی است که با عوامل روانی – اجتماعی در ارتباط است. IBD یک بیماری دستگاه گوارش با عود مزمن و با علت پاسخ ایمنی غیرکنترل شده است. درمانی قطعی برای IBD وجود نداشته و درمان بر اساس مدیریت پاسخ التهابی در طول عودها و حفظ بهبودی انجام می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی اختلالات اضطرابی و افسردگی بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده در استان گلستان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 117 بیمار (67 زن و 50 مرد) در محدوده سنی 17 تا 75 مبتلا به IBD ثبت شده در بانک IBD مرکز تحقیقات بالینی گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی گرگان در سال 1396 انجام شد. تشخیص بیماری به روش آندوسکوپی معمولی، رادیولوژی و معیارهای بافتی انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، قومیت و وضعیت تاهل، زمان تشخیص و مدت زمان شروع درمان ثبت شد. از مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی (Hospital Anxiety and Depression Scale: HADS) برای تعیین میزان افسردگی و اضطراب بیماران استفاده گردید.


یافته‌ها: کولیت اولسراتیو در 80.3% و کرون در 19.7% از بیماران مشاهده شد. میانگین نمره کل اضطراب در گروه کرون (نمره 9.43) به طور غیرمعنی‌داری بیشتر از گروه کولیت اولسراتیو (نمره 8.90) بود. نمره کل افسردگی در دو گروه تقریباً مشابه (نمره 7.65) و غیرمعنی‌دار بود. تنها بین تاهل و وضعیت اضطراب در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو ارتباط آماری معنی‌داری دیده شد (P<0.05). به طوری که وضعیت مرزی و مشکوک اضطراب در بیماران متاهل 42.4% و در بیماران مجرد 33.3% تعیین شد. وضعیت غیرنرمال اضطراب در متاهلین 31.8% بود و در بیماران مجرد دیده نشد. بین نمره کل اضطراب با نمره کل افسردگی در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو (ضریب همبستگی: 0.657، P<0.0001) و بیماران مبتلا به کرون (ضریب همبستگی: 0.644، P<0.001) همبستگی مثبت و معنی‌داری دیده شد. به طوری که در این بیماران با افزایش افسردگی، اضطراب بیشتر شده است. 29.8% از بیماران مبتلا به کولیت و 26.1% از بیماران مبتلا به کرون دچار اضطراب بودند. 18.1% از بیماران مبتلا به کولیت و 8.7% از بیماران مبتلا به کرون دچار افسردگی واضح بودند.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که میزان اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده بسیار بالا است.


فیروزه درخشانپور، لیلا کاشانی، شیوا رضائیان دلوئی، نجمه شاهینی، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نزدیک به 30 درصد زنان، انواعی از اختلال اضطرابی را در زندگی خود تجربه می‌کنند که این اضطراب به میزان بیشتری در دوران بارداری و بعد از تولد بروز می‌کند. اضطراب مادر موجب کاهش ترشح اکسی توسین و کاهش شیردهی می‌گردد. از طرفی سطح استرس و اضطراب مادر به طور فزاینده‌ای بروز افسردگی پس از زایمان را افزایش می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اضطراب پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در زنان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش نمونه گیری در دسترس روی 154 نفر از زنان 15 تا 45 ساله با میانگین سنی 5.94±27.72 سال مراجعه کننده به درمانگاه مامایی بیمارستان شهید صیاد شیرازی طی سال 1397 انجام شد. حداقل یک هفته و حداکثر 6 هفته از زایمان آنها گذشته بود. مشخصات فردی با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری شد. برای سنجش اضطراب از مقیاس اضطراب اسپیل برگ استفاده شد.


یافته‌ها: اختلالات اضطرابی پس از زایمان به میزان 41.99% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار زنان پس از زایمان در وضعیت‌های شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 8.4% ، 44.2% ، 27.9% و 19.5% تعیین شد. نمره اضطراب پنهان زنان پس از زایمان در وضعیت‌های شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 9.7% ، 48.1% ، 24.7% و 17.5% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار در مادران شاغل به طور معنی‌داری بیشتر از مادران خانه‌دار بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی با همسر در مقایسه با گروه زنان متاهل بدون اختلاف زناشویی با همسر به طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار و پنهان ارتباط معنی‌داری با نوع زایمان، تحصیلات مادران، محل زندگی مادران و درآمد خانواده نداشت.

نتیجه‌گیری: اختلالات اضطرابی پس از زایمان از شیوع بالایی برخوردار بود که با شاغل بودن مادران و دارابودن اختلاف زناشویی با همسر ارتباط داشت.


افشین اروجی، سیدصدرالدین شجاع الدین، امیر لطافت کار، امیرعلی جعفرنژادگرو،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شواهد علمی مربوط به اثربخشی توانبخشی بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات تنه محدود است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات الگوی حرکتی بر فرکانس عضلات منتخب تنه در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی حین فرود تک پا انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 28 بیمار با کمردرد مزمن غیراختصاصی به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی را دریافت نکرد. گروه مداخله درمان را به صورت انجام تمرینات الگوی حرکتی اجرا نمودند. آزمودنی‌ها فرود آمدن از ارتفاع 30 سانتی‌متری را انجام دادند. فعالیت عضلانی تنه با استفاده از سیستم الکترومایوگرافی 8 کاناله بررسی شد. ارزیابی‌ها در پیش آزمون و بعد از شش هفته به انجام رسید.


یافته‌ها: طیف فرکانس عضلات رکتوس ابدومینس راست و ارکتور اسپاین کمری راست در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل پایین‌تر بود (P<0.05). در سایر عضلات تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد.


نتیجه‌گیری: احتمالاً تمرینات الگوی حرکتی می‌تواند به بهبود طیف فرکانس عضلات منتخب تنه حین فرود تک پا منجر گردد.


محمدمهدی سلطان دلال، محمدکاظم شریفی یزدی، علیرضا منادی سفیدان، غلامرضا حسن پور، سارا شریفی یزدی، شبنم حقیقت خواجوی، سعید واحدی، سیده معصومه ابریشمچیان لنگرودی، مهدیه پورمرادیان، هدروشا ملا آقامیرزایی،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یرسینیا یک عامل مهم بیماری‌های منتقله از آب و غذا است که باعث گاستروآنتریت کودکان می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین بیوتایپینگ جدایه‌های یرسینیاانتروکلی تیکا از کودکان مبتلا به اسهال و گوشت مرغ در شهر تهران انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 250 نمونه اسهال کودکان مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان در تهران و 250 نمونه مرغ جمع‌آوری شده طی تیر ماه 1399 لغایت اسفند 1399 انجام شد. نمونه ها از نظر آلودگی به یرسینیاانتروکلی تیکا با روش سرما گذاری و محیط CIN آگار بررسی شدند. روش جداسازی بر اساس غنی سازی اولیه در بافر فسفات به مدت 3 هفته در یخچال (سرماگذاری در 4 درجه سانتی‌گراد) و سپس استفاده از KOH به عنوان غنی سازی ثانویه و کشت بر روی محیط CIN آگار انجام گردید. برای تعیین سویه‌های بیماری‌زا از روش بیوتایپیگ استفاده شد.


یافته‌ها: 5 جدایه (2 درصد) از نمونه‌های اسهال کودکان و 20 جدایه (8 درصد) از نمونه‌های گوشت مرغ به یرسینیا اینتروکلی تیکا بدست آمد. بیوتایپینگ جدایه‌های یرسینیاانتروکلی تیکای انسانی سبب شناسایی 3 مورد بیو تایپ 1A، یک مورد بیوتایپ 1B ، یک مورد بیوتایپ 2 و از جدایه‌های گوشت مرغ، 16 جدایه متعلق به بیوتیپ 1A و 4 جدایه متعلق به بیوتایپ 1B گردید.


نتیجه‌گیری: وجود بیوتایپ‌های مشترک بیماری‌زای 1B و غیربیماری‌زای 1A در نمونه‌های اسهال کودکان و گوشت مرغ می‌تواند بیانگر علت اسهال در کودکان باشد.


سیده ماهرخ علینقی مداح، پیمان اصغری، امیرحسین محمدشفیعی، فاطمه مهرآور، محمد آریایی،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پروپوفول یکی از رایج‌ترین داروهای مورد استفاده در بیهوشی بوده و درد هنگام تزریق از عوارض جانبی این دارو است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر لیدوکائین، منیزیوم سولفات و کتامین در کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول در بیماران تحت عمل جراحی انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 80 بیمار 18 تا 65 ساله به صورت تصادفی در 4 گروه 20 نفری لیدوکائین، کتامین، منیزیوم سولفات و نرمال سالین قرار گرفتند. برای ارزیابی درد از معیارAmbesh Score  استفاده شد. تغییرات همودینامیک گروه‌های مورد مطالعه در دقایق 1 و 3 و 5 ارزیابی شد.


یافته‌ها: بیماران در گروه‌های لیدوکائین، کتامین و منیزیم سولفات به ترتیب با مقادیر 75 درصد، 70 درصد و 55 درصد در مقایسه با گروه نرمال سالین (25 درصد) پس از تزریق پروپوفول، احساس درد نداشتند (P<0.05). میانگین روند زمانی فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و متوسط فشار خون شریانی بین گروه‌های مورد مطالعه از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: استفاده از داروهای لیدوکایین یا کتامین در زمان تزریق پروپوفول می‌تواند در کاهش درد هنگام تزریق پروپوفول موثر باشد.


امیرعلی جعفرنژادگرو، سیده مریم انواری، سعیده ناصری،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: زانوی پرانتزی یکی از اختلالات اندام تحتانی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر طول عمر کفش ورزشی بر هم انقباضی عمومی و جهت‌دار عضلات مفصل مچ پا هنگام دویدن در زنان مبتلا به زانوی پرانتزی و سالم انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 30 زن دانشجو (15 فرد مبتلا به زانوی پرانتزی درجه 2 و 15 فرد سالم) با استفاده از کفش نو و کفش کهنه (6 ماه استفاده) در آزمایشگاه بیومکانیک ورزشی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. به هر کدام از آزمودنی‌ها یک جفت کفش ورزشی نو داده شد. پس از داده گیری اولیه از آزمودنی‌ها خواسته شد که به مدت 6 ماه، روزانه حداقل یک ساعت در فعالیتشان استفاده کنند. فعالیت الکتریکی عضلات با استفاده از الکترومایوگرافی سطحی ثبت گردید.


یافته‌ها: در هیچیک از زیر فازهای دویدن، تفاوتی بین گروه‌های مورد مطالعه در هم انقباضی عمومی و جهت‌دار مفصل مچ پا مشاهده نشد.


نتیجه‌گیری: طول عمر کفش اثری بر هم انقباضی عضلات مفصل مچ پا ندارد.
 


افشین نقی زاده، مهران ضرغامی، انسیه بابایی، هدی رضایی روشن، حبیب اله خزایی، مجتبی یاسینی اردکانی، نورمحمد بخشانی، علی صحراییان، مجید ترابی ینگجه، سیدعطااله عقیلیان،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیشتر کسانی که خودکشی می‌کنند؛ از اختلالات روان پزشکی به ویژه افسردگی و اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد رنج می‌برند. خطر خودکشی فقط مربوط به اختلالات عمده روان پزشکی به عنوان عامل خطر نیست. تمایل به ایده پردازی خودکشی به علل دیگر مانند بیماری‌های جسمی نیز از عوامل مهم مرتبط با اقدام به خودکشی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ایده پردازی خودکشی و رابطه آن با افسردگی و وضعیت سلامت عمومی در مراجعین به مراکز درمان اعتیاد ایران انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 689 مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد استان‌های یزد، خراسان رضوی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و کرمانشاه که تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند در سال 1397 انجام شد. برای نمونه‌گیری در مرحله اول هفت استان (خوشه) به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونه‌ها به صورت در دسترس از مراکز درمان اعتیاد انتخاب شدند. ابزارهای مورد بررسی شامل پرسشنامه سلامت عمومی، سیاهه افسردگی بک و ‏سنجه ایده خودکشی بک بودند.


یافته‌ها: 151 نفر (21.91%) دارای سابقه اقدام به خودکشی بودند. 218 نفر (31.6%) از افراد ایده پردازی خودکشی داشتند. بین افسردگی و ایده پردازی خودکشی (r=0.504) رابطه مثبت و معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای سلامت عمومی در همه ابعاد آن و ایده‌پردازی خودکشی رابطه خطی معنی‌دار وجود داشت (P<0.05). ایده پردازی خودکشی با خرده مقیاس‌های علایم جسمانی، علایم اضطرابی و اختلال خواب و علایم افسردگی رابطه مثبت معنی‌دار (P<0.05) و بین کارکرد اجتماعی با ایده پردازی خودکشی رابطه معکوس معنی‌دار یافت شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: ایده پردازی خودکشی در یک سوم از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد کشور وجود دارد. متغیرهای افسردگی و وضعیت نامناسب سلامت عمومی می‌تواند منجر به ایده پردازی خودکشی گردد.



صفحه 11 از 13     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 45 queries by YEKTAWEB 4657