30 نتیجه برای گلستان
دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر مریم ابومردانی، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر سیما بشارت، دکتر عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، هانیه سادات میرکریمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان کولورکتال سومین بدخیمی شایع در دنیا محسوب میشود. امروزه ارتباط نزدیکی بین سرطان کولورکتال و بعضی عادات فردی نظیر شیوه زندگی و رفتارهای تغذیهای مشخص شده است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه شاخصهای تغذیهای و ابتلاء به سرطان کولورکتال در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 47 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال که بیماری آنان در سالهای 84-1383 تشخیص داده شده بود و 47 فرد سالم در استان گلستان در سال 1385 انجام شد. برای هر یک از افراد مورد مطالعه پرسشنامهای حاوی اطلاعات دموگرافیک و تغذیهای (FFQ) تکمیل شد. برای مقایسه نسبتها از آزمون کایاسکوئر استفاده شد.
یافتهها : در هر یک از دو گروه 4/40درصد افراد زن و 6/59درصد مرد بودند. انحراف معیار و میانگین سن گروه مورد و شاهد به ترتیب 52.4±13.4 و 52.1±13.1 سال بود. میزان انرژی مصرفی تام بیشتر از 5/1837 کیلوکالری در روز با بروز سرطان کولورکتال ارتباط معنیداری داشت (OR=3.8 95% CI: 1.2-11.3) . میزان ابتلاء به سرطان کولورکتال در افرادی که روش پخت غذا در اغلب آنها سرخ کردن بود؛ بیش از سایر گروهها دیده شد (OR=3 95% CI: 0.8-11.1). مصرف چربی در مقادیر بالاتر از 5/118 گرم در روز خطر ابتلاء به سرطان کولورکتال را 5/6 برابر نسبت به سایر الگوهای مصرف چربی افزایش داد (95% CI: 1.5-28.8). بین مصرف سبزیجات و ابتلاء به سرطان کولورکتال ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که افزایش انرژی مصرفی تام، چربی بالا و پخت به روش سرخ کردن، نقش موثری را در ابتلاء به سرطان کولورکتال در این منطقه دارد.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر علی عربعلی، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر نفیسه عبدالهی، ناصر بهنام پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطانهای مری و معده از سرطانهای شایع در دنیا و عامل مرگ و میر بالایی در سال میباشد. عوامل خطر و محافظتی متعددی برای این سرطانها تصور شدهاند. یکی از عوامل محافظتی مطرح شده سختی آب آشامیدنی است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سختی آب آشامیدنی با بروز سرطانهای مری و معده در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه اکولوژیک، دادههای منابع آب شهری استان گلستان طی سالهای 84-1383 برای هر شهر بهصورت میانگین گزارش شد. تمامی بیماران تشخیص داده شده ساکن مناطق شهری در طی این مدت وارد مطالعه شدند. تقسیمبندی شهرها به مناطق بروز پایین، متوسط و بالا براساس صدکهای 33 درصد و 66 درصد برای هر کدام از سرطانها انجام شد. برای یافتن روابط موجود از Pearson Correlation Coefficient و مدلهای رگرسیونی استفاده شد. یافتهها : نتایج نشان داد که آب آشامیدنی مناطق شهری استان از آبهای سبک و نسبتاً سخت بوده و در محدوده استاندارد تعریف شده برای آب آشامیدنی قرار دارد. ارتباط معنیداری بین میزان سختی آب آشامیدنی و میزان بروز سرطانهای مری و معده در مناطق مختلف استان وجود نداشت. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که سختی آب آشامیدنی در سطح اکولوژیک بر بروز سرطان مری و معده در مناطق شهری استان گلستان تأثیری ندارد.
دکتر سیما بشارت، مهسا بشارت، دکتر آزاده اخوان ماسوله، دکتر علی جباری، دکتر حمیدرضا یزدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده از مواد مخدر برای آرامبخشی یا بهبود اسهال و سرفه موجب یک مشکل بهداشتی عمده در جامعه شده است. این ماده منجر به مسمومیت شدید و حتی مرگ میگردد. این مطالعه به منظور تعیین مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در کودکان زیر پنجسال استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی با همکاری کمیته عوارض جانبی داروها در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. کودکان زیر پنج سالی که به دلیل مسمومیت با تریاک و مشتقات آن در بیمارستانهای کودکان استان گلستان طی ششماهه دوم سال 1385 پذیرش یا بستری شده بودند؛ وارد مطالعه شدند. پرسشنامه طراحی شده توسط اعضای آموزش دیده کمیته عوارض جانبی داروها تکمیل گردید. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS-13 و با آزمون آماری کایدو و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافتهها : در این مطالعه 67 کودک بررسی شدند. کمترین سن 6 روز و بالاترین سن 5 سال بود. در 41.3 درصد موارد، مادران تریاک و مشتقات آن را به کودک داده بودند. 4 مورد مرگ نیز مشاهده شد. 61.2 درصد از کودکان مسموم ساکن مناطق روستایی بودند. بیش از 80درصد والدین دارای سطح سواد زیردیپلم بودند. نوع خالص تریاک 63.6 درصد موارد مصرفی را تشکیل داده بود. اسهال یا بیقراری کودک علت اصلی مصرف تریاک و مشتقات آن بود. نتیجهگیری : با مقایسه تعداد مسمومین زیر 5 سال با تریاک در این منطقه نسبت به دیگر مطالعات مشابه و نیز فراوانی مرگ به همین دلیل؛ توصیه میشود در مسمومیتهای کودکان منطقه که شرح حال والدین مبهم بوده و کودک دچار کاهش سطح هوشیاری است؛ مسمومیت با تریاک با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد.
دکتر کورش اعتماد، علیرضا حیدری، دکتر حسن افتخار اردبیلی، محمدجواد کبیر، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : ایدز توصیفی از اختلالات ناشی از نقص در کارکرد سیستم ایمنی بدن انسان است که بر اثر عفونت با ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) به وجود میآید. از آنجایی که پرخطرترین گروه مبتلایان به ایدز را معتادان تزریقی و افراد دارای تماس جنسی غیرایمن به خود اختصاص میدهد؛ این مطالعه به منظور تعیین سطح آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز در گروههای دارای رفتارهای پرخطر تزریقی و جنسی و رابطه آن با مشخصههای اقتصادی-اجتماعی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 134 فرد با رفتار پرخطر تزریقی و جنسی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس طی سال 1386 انجام شد. آزمودنیها به وسیله نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش جمعآوری اطلاعات مصاحبه با پرسشنامه استاندارد بود. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه، تی، کروسکالوالیس و منویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : این مطالعه نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه 67% دارای تحصیلات 12-6سال، 44.8% متاهل و 53% بیکار و بدون درآمد بودند. 36.6% افراد مورد مطالعه در مورد ایدز آگاهی متوسطی داشتند و 49.3% از افراد نسبت به ایدز نگرش منفی داشتند. سطح آگاهی با سن و سطح تحصیلات رابطه آماری معنیداری داشت (P<0.05). به طوری که افرادی دارای سن بالاتر آگاهی بالاتری داشتند. سطح آگاهی گروه سنی 34-25 سال بالاتر از بقیه بود. همچنین افراد با سواد بالاتر، آگاهی بیشتری نسبت به بیسوادان وکمسوادان داشتند. سطح آگاهی با نگرش رابطه معنیداری داشت (P<0.05)؛ افراد با آگاهی بالاتر نگرش مطلوبتری داشتند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که 65% افراد با رفتارهای پرخطر آگاهی مطلوب در زمینه راههای انتقال ایدز دارند؛ اما نیمی از افراد در زمینه ایدز نگرش ضعیفی دارند.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر آزاده سادات زنده باد، هادی رحیم زاده، دکتر سیما بشارت، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر عبدالوهاب مرادی، عبدالجلیل ساریخانی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استان گلستان در شمال ایران یکی از مناطق پرخطر سرطان مری در جهان میباشد. مطالعات متناقضی در رابطه با ارتباط میزان سلنیم و بروز سرطان دستگاه گوارش فوقانی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان سلنیوم موجود در خاک و سرطان مری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه اکولوژیک در سال 1386 انجام و در طی آن استان گلستان براساس طول و عرض جغرافیایی به 135 بلوک تقسیمبندی شد. یک نمونه خاک از مرکز هر بلوک جمعآوری و سپس میزان سلنیوم در نمونههای خاک با روش جذب اتمی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی انجام گردید. سطح معنیداری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافتهها : میانگین و انحراف معیار میزان سلنیوم موجود در خاک استان گلستان 1.61+-3.7 میلیگرم بر کیلوگرم به دست آمد. ارتباط مستقیمی بین میزان سلنیوم خاک و میزان بروز استاندارد شده سنی (ASR)سرطان مری در استان گلستان دیده شد (P=0.03, Pearson correlation coefficient=0.19). میانگین میزان سلنیوم خاک در منطقه پرخطر سرطان مری (4.13 میلیگرم بر کیلوگرم) بهطور معنیداری بیشتر از منطقه کمخطر (3.39 میلیگرم بر کیلوگرم) بود (P=0.01). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلنیوم در خاک منطقه استان گلستان بیش از حد مجاز بوده و ارتباط معنیدار مستقیم بین میزان سلنیوم خاک و بروز سرطان مری وجود دارد.
هانیه باقری، فاطمه قاسمی کبریا، دکتر شهریار سمنانی، صدیقه لیوانی، دکتر سهیل رفیعی، ناصر بهنام پور، دکتر عزت الله قائمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : سویههای باکتری هلیکوباکترپیلوری که دارای پروتئین Cag A (Cytotoxin associated Gene A) میباشند؛ استعداد بیشتری برای ایجاد بیماری دارند. این پروتئین بیماریزایی باکتری را با افزایش تولید سیتوتوکسین در سلول میزبان تسریع مینماید. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آنتیبادی ضد CagA در افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 676 نفر از افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان طی سال 1387 انجام گردید. در این افراد وجود آنتیبادی ضد CagA از کلاس IgG به روش الیزا تعیین شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری کایاسکوئر در نرمافزار آماری SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنیداری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافتهها : فراوانی آنتیبادی ضد Cag A در افراد آلوده به هیلکوباکترپیلوری 57.7% (CI 95%: 53.9-61.4) برآورد گردید. این فراوانی در مردان 56.3% و در زنان 58.9% بود. گروه سنی 24-15 سال و کودکان زیر 5 سال با شیوع 63.4% و 26.3% بالاترین و کمترین فراوانی را داشتند. گروه قومی سیستانی با شیوع 67.2% نسبت به گروههای قومی ترکمن (57.5%) و فارس (53.6%) بیشترین موارد آنتیبادی را نشان دادند. توزیع این سویهها در ساکنین روستا (58.1%) بیش از شهر (57.1%) بود. توزیع فراوانی موارد مثبت CagA در شهر مینودشت در شرق استان (78%) بالاتر و بندرگز در غرب (44%) پایینتر از بقیه بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که فراوانی سویههای CagA مثبت افراد آلوده با هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان مشابه بسیاری از مناطق دیگر ایران، آسیا و اروپا است؛ ولی از مناطق آفریقایی بالاتر است.
دکتر بی بی هاجر زحمتکش، دکتر نغیمه حاجی مرادلو، شیما کاظمی ملک محمودی، حمیرا خدام،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : ماهیت کار در بخش اورژانس به نحوی است که برای حفظ حیات بیماران باید مراقبتهایی با کیفیت بالا و در کوتاهترین زمان ممکن ارائه گردد. پایش مکرر کیفیت ارائه خدمات و رضایت مراجعین بخش اورژانس به عنوان یکی از شاخصهای مهم ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان رضایت بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی گلستان از خدمات ارائه شده در سال 1385 انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 2400 مراجعه کننده بخش اورژانس 13 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی گلستان در شیفتهای مختلف ارائه خدمت که به صورت تصادفی با در نظر گرفتن سهم هر بیمارستان به نسبت ارجاعات تخصصی و غیرتخصصی از بین کل مراجعین انتخاب شده بودند؛ طی سال 1385 صورت گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه تهیه شده توسط تیم تحقیق مشتمل بر دو بخش اطلاعات دموگرافیک و سؤالات مربوط به رضایت از خدمات ارائه شده به تفکیک سرپایی و فوریتی جمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : در بخش فوریت بیشترین درصد رضایت به ترتیب مربوط به توجه و برخورد پزشکان (86%)، توجه و طرز برخورد کارکنان پرستاری (85%)، میزان پاسخگویی کارکنان پرستاری به سؤالات (84.1%)، وضعیت دمای بخش (83.9%) و تمیزی سطوح و کف بخشها (81.9%) و کمترین درصد رضایت مربوط به طرز برخورد نگهبان با بیمار و همراهان (33.8%) و تمیزی سرویسهای بهداشتی و وجود صابون (45.7%) بود. بیشترین میزان رضایت بیماران بستری در بخش اورژانس به ترتیب مربوط به دسترسی به تلفن در صورت نیاز (49.7%) ، طعم و مزه غذای ارائه شده (47.4%) ، مقدار و دمای غذا (44.1%) و کمترین درصد رضایت مربوط به رعایت شأن و احترام بیمار (8.2%) بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشاندهنده لزوم توجه بیشتر به آموزش کارکنان در ردههای مختلف درخصوص نحوه برخورد با بیمار و همراهان وی و احترام به شأن انسانی ایشان را آشکار میسازد. همچنین توجه به وضعیت سرویسهای بهداشتی ضروری است.
غلامرضا وقاری، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دکتر فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، دکتر پونه مهارلوئی، دکتر عارف صالحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : پرفشاری خون به علت همراهی با بیماریهای ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماریهای مغزی- عروقی، یک مشکل بهداشتی- درمانی در تمام جوامع محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونهگیری خوشهای با تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامهای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازهگیریهای تنسنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله بهعمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازهگیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقهبندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرمافزار آماری SPSS-16 برای آنالیز دادهها و از آزمون آماری کایاسکوئر برای مقایسه فراوانیها استفاده شد.
یافتهها : میانگین سنی 39.2 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 23.9% بود. فقط 48.7% از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان بهطور معنیداری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3.3%) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون بهطور معنیداری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بیسوادی ارتباط داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که علیرغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 51.3% از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.
فوزیه بخشا، ناصر بهنام پور، عبدالرحمان چرکزی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : خودکشی یکی از علل مهم مرگ در گروه سنی 44-15 سال در سراسر جهان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اقدام به خودکشی در استان گلستان طی سالهای 87-83 انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 4977 نفر از مراجعین به مراکز اورژانس بیمارستانهای استان گلستان با اقدام به خودکشی طی سالهای 87-1383 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها فرم ثبت اطلاعات در مراجعین با تشخیص اقدام به خودکشی بود که از طرف دانشگاه علوم پزشکی گلستان در اختیار مراکز درمانی قرار گرفته بود. دادهها از طریق نرم افزار آماری SPSS-18 و از طریق آمار توصیفی و آزمون کایاسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : میانگین و انحراف معیار سنی افراد 7.59±22.91 سال بود. نسبت جنسی زن به مرد 1.62 تعیین شد. 55.6% مجرد و 45.2% متأهل بودند. 62% در شهر، 37.8% در روستا و 0.2% در زندان ساکن بودند. سطح تحصیلات اکثر مراجعین زیردیپلم (61.4%) و دیپلم (27.1%) بود. 44% موارد خودکشی در زنان خانهدار مشاهده شد. ابزار خودکشی در 90.1% استفاده از داروها بود. اقدام به خودکشی در 2 درصد به فوت منجر شد. همچنین 0.9% برای ادامه درمان به مراکز تخصصیتر ارجاع شدند. بین وضعیت تأهل (P<0.036) و سطح تحصیلات (P<0.001) در افراد اقدام کننده به خودکشی، رابطه آماری معنیداری یافت شد. به طوری که میزان موارد خودکشی در افراد مجرد و در افراد با تحصیلات پایین بیشتر بود.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اقدام به خودکشی در بین افراد جوان، مجرد، با جنسیت زن و دارای سطح تحصیلات پایین فراوانی بیشتری دارد.
دکتر اسحق رحیمیان بوگر، دکتر علی اصغر بیانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : شناسایی فراوانی اختلالات دوران نوجوانی دارای پیامدهای کاربردی در حوزه روانپزشکی کودک و نوجوان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات رفتاری دانشآموزان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی 1500 نفر (715 پسر و 785 دختر) از دانشآموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان در سال تحصیلی 89-1388 با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. افراد پرسشنامه جمعیتشناختی و ابعاد اختلالات رفتاری مبتنی بر DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان ایشنباخ (Youth Self-Report Scale: YSR) را تکمیل کردند. دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی، تست ناپارامتریک کایاسکوئر و محاسبه مقادیر نسبت شانس و CL (confidence interval) با نرمافزار آماری PASW (Predictive Analytics Software) تحلیل گردید. یافتهها : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانشآموزان مقطع راهنمایی، مقطع متوسطه و کل دانشآموزان به ترتیب 5.47 درصد، 5.05 درصد و 5.27 درصد بود. در همه دانشآموزان اختلالات جسمانی بالاترین فراوانی (5.8 درصد) و اختلالات اضطرابی کمترین فراوانی (4.7 درصد) را نشان داد. همچنین بین دو جنس تنها در میزان فراوانی اختلال سلوک و اختلال ADHD تفاوت آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نسبت شانس برای جنسیت در پیشبینی اختلال سلوک و ADHD و برای مقطع تحصیلی در پیشبینی اختلالات عاطفی و اضطرابی از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانشآموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان 5.27 درصد تعیین شد. این نتیجه تقریباً مشابه با دیگر مطالعات انجام شده در ایران است.
احمد بقائی، پرویز پرویزی، عارف امیرخانی، محمدرضا هنرور، فرهاد بدیعی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیوز جلدی روستایی یک بیماری انگلی تکیاختهای مشترک بین انسان و حیوان است که به عنوان یک معضل بهداشتی در بسیاری از کشورها و نیز ایران مطرح است. عامل بیماری لیشمانیا میجر، ناقل اصلی آن فلبوتوموس پاپاتاسی و مهمترین مخزن، رومبومیس اپیموس میباشد. انسان مخزن اتفاقی لیشمانیوز جلدی روستایی است. این مطالعه به منظور تعیین هویت انگل لیشمانیا با تشخیص میکروسکوپی و مولکولی و هدف قرار دادن ژن ITS-rDNA در شرق استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی در شهرستانهای گنبد و مراوهتپه در شرق استان گلستان در سالهای 89-1388 انجام شد. از ضایعات نمونهبرداری مستقیم صورت گرفت و پس از رنگآمیزی با گیمسا مشاهده میکروسکوپی بهعمل آمد. از گسترشها DNA استخراج و ژن ITS-rDNA با استفاده از PCR تکثیر یافت. موارد مثبت لیشمانیا با استفاده از آنزیم BsuRI به روش RFLP تعیین گونه شد و با تعیین توالی و استفاده از نرمافزارهای مولکولی گونه لیشمانیا تایید شد. یافتهها : از کل 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی، 113 نفر با مشاهدات میکروسکوپی و 92 نفر با روش مولکولی به انگل لیشمانیا آلوده تشخیص داده شدند. موارد مثبت PCR با استفاده از روش RFLP تعیین گونه و 90 مورد لیشمانیا میجر تشخیص داده شد. برای تأیید نهایی 8 مورد لیشمانیا میجر تعیین توالی گردید و مجدداً مورد تأیید قرار گرفت. در 2مورد از موارد مثبت که توالی نامشخص بود؛ گونه لیشمانیا مشخص نشد. نتیجهگیری : با مقایسه نتایج تعیین توالی انگل لیشمانیا در این مطالعه با موارد ثبت شده در بانک جهانی ژن، لیشمانیا میجر بهطور قطع در انسان در منطقه مورد تایید قرار گرفت. با توجه به گزارشهای مربوط به دیگر گونههای لیشمانیا در ناقلین و مخازن، این گونهها در این مطالعه در انسان یافت نگردید. هرچند دو مورد غیر لیشمانیا میجر میتواند نشانی از آلودگی همزمان بیش از یک گونه لیشمانیا در انسان در منطقه باشد؛ اما با روشهای بهکار رفته در این مطالعه آلودگی همزمان دو لیشمانیا در یک فرد قابل تفکیک نبود.
ایوب صوفیزاده، آقاویلی فرجیفر، مرضیه چرابین، فرهاد بدیعی، منیره چرابین، جلال سارلی، محمود یاپنگ غراوی، احمد مهراوران،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیوز جلدی یکی از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است که بهوسیله گونههای مختلف پشهخاکی منتقل شده و یکی از مهمترین معضلات بهداشتی در ایران است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک لیشمانیوز جلدی در شهرستان گنبدکاووس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشتهنگر روی دو گروه شامل 1799 بیمار (995 نفر مذکر و 804 نفر مؤنث) مبتلا به لیشمانیوز جلدی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهرستان گنبدکاووس در سالهای 89-1388 و 100 خانوار با جمعیتی معادل 549 نفر (278 نفر مذکر و 271 نفر مؤنث) از جمعیت یک روستا به روش تصادفی با انتخاب از یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاووس برای بررسی وضعیت زخم حاد و اسکار در بهمن ماه 1389 انجام شد. اطلاعات مربوط به بیماران شامل سن، جنس، محل سکونت، تعداد و محل زخم، ماه و سال بروز و تشخیص بیماری ثبت شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : از 1799 بیمار مورد مطالعه 55.3% مذکر و 44.7% مؤنث بودند (P<0.05). 85.7% ساکن روستا و 14.3% ساکن شهر بودند (P<0.05). بیشترین فراوانی بیماری در گروه سنی 9-0 سال (41.2%) بود (P<0.05) و بیشترین ضایعات (42.3%) روی دست بود. 37.9% مبتلایان یک زخم داشتند. بالاترین میزان بروز بیماری (45.6%) در ماه مهر اتفاق افتاده بود. در 100 خانوار بررسی شده (50.6% مذکر و 49.4% درصد مؤنث) 22 نفر (4 درصد) زخم حاد و 432 نفر (78.6%) اسکار بیماری لیشمانیوز جلدی داشتند. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده بومی شدن بیماری لیشمانیوز جلدی شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 است. همچنین وضعیت اندمیسیته بیماری در این منطقه به حالت هیپواندمیک است.
علی باقری، ایوب صوفی زاده، عبدالهادی قزل، محمدرضا قنبری، ابراهیم فدائی، محمود یاپنگ غراوی، منیره چرابین،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز یکی از مهمترین بیماریهای ناقل زاد مشترک بین انسان و حیوان است که توسط پشهخاکی به انسان و دیگر حیوانات انتقال مییابد. این مطالعه به منظور تعیین خصوصیات اکولوژیک پشهخاکیها در شهرستان علی آباد انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی سه روستا با توجه به توزیع جغرافیایی روستاها و تعداد موارد مثبت بیماری در سالهای گذشته در شهرستان علیآباد از استان گلستان طی سالهای 89-1387 انتخاب شدند. برای صید پشهخاکی از تلههای چسبان استفاده شد. در هر روستا سه مکان انتخاب شد و در هر مکان 10 عدد تله در اماکن داخلی و 10 عدد تله در اماکن خارجی نصب و گونه پشهخاکی تعیین شد. یافتهها : در مجموع 299 عدد پشهخاکی (160 عدد از اماکن داخلی و 139 عدد از اماکن خارجی) تعیین گونه گردید و 7 گونه از پشهخاکی مشخص شد. 4 گونه از جنس Phlebotomus و 3 گونه از جنس Sergentomyia بودند. Ph.papatasi گونه غالب در اماکن داخلی (55 درصد) و S.sintoni گونه غالب در اماکن خارجی (51 درصد) بودند. فعالیت فصلی پشهخاکی در اماکن داخلی و خارجی از اوایل خرداد ماه شروع و در نیمه دوم مهرماه خاتمه یافت. پشهخاکی دارای یک پیک فعالیت در اوایل شهریور ماه بود. از میان گونههای یافت شده S.hodgsoni برای اولین بار از استان گلستان گزارش گردید. نتیجهگیری : گونه Ph.papatasi در منطقه علی آباد کتول استان گلستان به عنوان گونه غالب شناخته شد.
علی ظفرزاده، هادی رحیمزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : در حال حاضر آلودگی مواد غذایی رو به افزایش بوده و مصرف آنها تهدیدی برای سلامت انسان است. این مطالعه به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین کادمیوم، سرب، روی و مس در خیار و گوجهفرنگی توزیع شده از میدانهای میوه و ترهبار گرگان و گنبد انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی 48 نمونه خیار و 48 نمونه گوجهفرنگی از میدانهای میوه و ترهبار شرق گنبد و مرکزی گرگان در دو فصل بهار و تابستان سال 1391 تهیه گردید. مراحل آمادهسازی و هضم نمونهها مطابق با روش استاندارد انجام شد. غلظت فلزات سنگین کادمیوم، سرب، روی و مس با پلاروگراف به روش ولتامتری تعیین گردید. یافتهها : میانگین غلظتهای روی، کادمیوم، سرب و مس در نمونههای خیار گنبد به ترتیب 7.7±53.4، 0.013±0.09، 0.21±1.47، 0.66±4.1 و در نمونههای خیار گرگان به ترتیب 8.7±60.3، 0.017±0.12، 0.2±1.4 و 0.53±3.7 برحسب میلیگرم بر کیلوگرم وزن تر تعیین شد. میانگین غلظتهای روی، کادمیوم، سرب و مس در نمونههای گوجهفرنگی گنبد به ترتیب 2.6±17.9، 0.004±0.03، 0.07±0.5 و 0.12±0.85 و در نمونههای گوجه فرنگی گرگان به ترتیب 3.4±23.8، 0.01±0.08، 0.09±0.66 و 0.24±1.7 برحسب میلیگرم بر کیلوگرم وزن تر تعیین شد. میانگین غلظت کادمیوم و سرب به ترتیب در نمونههای خیار بیش از 2 و 14، در نمونههای گوجهفرنگی گنبد 0.6 و 5 و در نمونههای گوجهفرنگی گرگان 1.6 و 7 برابر بیش از حد مجاز تعیین شده سازمان بهداشت جهانی بود. نتیجهگیری : میانگین غلظت سرب و کادمیوم در نمونههای خیار و گوجهفرنگی بسیار بیشتر از حد مجاز و غلظت همه فلزات سنگین مورد سنجش در خیار بیشتر از گوجهفرنگی است.
نفیسه کاویانی، آرزو میرفاضلی، محمد آریایی، کنیزرضا حسین پور، محمدجعفر گلعلیپور،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : ناهنجاریهای مادرزادی از عمدهترین علت مرگ و میر و ناتوانی نوزادان بهشمار میرود. این مطالعه به منظور تعیین بروز ناهنجاریهای مادرزادی در مناطق مختلف استان گلستان انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی همه نوزادان زنده متولد شده (92420 نوزاد) در 13 بیمارستان استان گلستان که دارای ناهنجاری مادرزادی آشکار بودند؛ طی بهمن 1386 لغایت اسفند 1389 انجام شد. جنس و نوع ناهنجاری مادرزادی نوزادان ثبت گردید. یافتهها : میزان بروز انواع ناهنجاریهای مادرزادی به ترتیب در شهرستانهای گرگان، کردکوی، علیآباد و گنبد 20.46%، 12.53% ، 10.86% و 8.92% در در 1000 تولد زنده برآورد شد. میزان بروز ناهنجاریهای مادرزادی در غرب (بندرگز، کردکوی، بندرترکمن)، مرکز (گرگان) و شرق استان گلستان (کلاله، مینودشت، گنبد، علیآباد) به ترتیب 9.3 ، 20.46 و 8.79 در 1000 تولد زنده برآورد گردید. فراوانترین ناهنجاری در سیستم قلبی- عروقی (52.37%) مشاهده شد. نتیجهگیری : میزان بروز ناهنجاریهای مادرزادی در مناطق مختلف استان متفاوت و بهطور کلی نسبت به سایر مناطق کشور کمتر بود.
عبداله عباسی، سمیه آزادفر، غلامرضا روشندل، سیدمحمد حسینی، رقیه گلشا، بهناز خدابخشی، خدیجه امجدی، نغیمه حاجی مرادلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تداخل دارویی یکی از مشکلات ناشی از تجویز غیرمنطقی دارو است و این امر سبب تغییر اثر درمانی و یا سمیت یک دارو به واسطه حضور دارو یا عوامل دیگر میگردد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی تداخلات دارویی نسخ پزشکان طرف قرارداد با بیمه سلامت استان گلستان طی شش ماه اول سال 1391 انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 1100000 نسخ پزشکان طرف قرارداد با اداره کل بیمه سلامت استان گلستان از نظر تداخل دارویی طی ششماه اول سال 1391 ارزیابی شد.
یافتهها : میزان فراوانی تداخلات دارویی 7262 مورد (0.66%) تعیین شد. میزان تداخل دارویی از نوع شدید، متوسط و خفیف به ترتیب در 35.5% ، 63.1% و 1.4% یافت شد. بیشترین تداخل دارویی شدید مربوط به داروهای Atorvastatin و Gemfibrozil با 13.67% بود. بیشترین تداخل دارویی متوسط مربوط به داروهای Ceftriaxone و Gentamicin با 9.05% بود. بیشترین تداخل دارویی خفیف مربوط به داروهای Lithium Carbonate و Haloperidol با 2.56% بود.
نتیجهگیری : با توجه به وجود تداخلات متوسط و شدید در نسخ پزشکان در استان گلستان، لزوم برنامهریزی همهجانبه توسط دستاندرکاران برای ارتقاء آگاهی و نظارت موثر در جهت کاهش تداخلات دارویی ضروری است.
عطیه امین زاده، مهرداد رمضان پور، عبدالجبار ملاعرازی، فاطمه قاسمی کبریا، غلامرضا روشندل،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : استان گلستان بهعنوان یک منطقه با بروز بالای سرطان شناخته شده است. تفاوتهای اقلیمی شامل تفاوت در بارش، دما و رطوبت میتواند بر نوع پوشش گیاهی، نوع تغذیه و سبک زندگی ساکنین منطقه تاثیر بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان بارش و دمای محیط با میزان بروز انواع سرطان در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی دادههای مربوط به خصوصیات اقلیمی استان گلستان طی سالهای 88-1383 از 19 ایستگاه هواشناسی در سراسر استان جمعآوری شد. دادههای مربوط به بروز سرطان از واحد ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت استان گلستان نیز جمعآوری گردید.
یافتهها : میزان بروز در تمام سرطانها در مناطق با اقلیم خشک که بیشتر شرق و ناحیه ترکمن صحرا را شامل میشود؛ بیش از مناطق با اقلیم مرطوب بود (P<0.05). همبستگی معکوس معنیداری بین میزان بارندگی و میزان بروز سرطان مری یافت شد (ضریب همبستگی پیرسون r=-0.64 و P=0.04). میانگین میزان بارندگی در منطقه پرخطر (371.2+-86.7) بروز سرطان مری نسبت به منطقه کمخطر (657.6+-146.1) بهطور معنیداری کمتر بود (P<0.05). میزان بروز سرطان معده (P<0.05) و سرطان مری (غیرمعنیدار) در مناطق با اقلیم خشک بیشتر از مناطق با اقلیم مرطوب بود. میزان بروز سرطان روده در اقلیم خشک (غیرمعنیدار) بیشتر از اقلیم مرطوب و میزان بروز سرطان پستان در اقلیم خشک (غیرمعنیدار) کمتر از مناطق مرطوب بود.
نتیجهگیری : با توجه به نتایج این مطالعه، عوامل محیطی از جمله اقلیم خشک و کم باران میتوانند بهعنوان یکی از علل احتمالی بروز بالای سرطانها در استان گلستان مطرح شوند.
خدیجه امجدی، شهریار سمنانی، فائزه سلامت، سیدمهدی صداقت، هانیه سادات میرکریمی، سمیه مشمولی، عباس مقدمی، غلامرضا روشندل،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت میزان پوشش و کیفیت دادهها در ثبت سرطان گلستان، این مطالعه به منظور تعیین اثر مراجعه بیماران مبتلا به سرطان به مراکز پزشکی خارج از استان گلستان بر میزان پوشش برنامه ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی همه بیماران مبتلا به سرطان ثبت شده در مراکز تشخیصی درمانی داخل استان یا خارج از استان گلستان طی سالهای 1387 لغایت 1389 انجام شد. اطلاعات مربوط به بیماران مراجعه کننده به مراکز داخل استان از بانک برنامه ثبت سرطان استان گلستان و اطلاعات بیماران مراجعه کننده به مراکز خارج استان از بانک داده اداره سرطان وزارت بهداشت دریافت گردید. دادهها با استفاده از روش record linkage موارد مشترک تعیین و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : 6083 مورد ابتلا به سرطان در استان گلستان ثبت شده بود که براساس دادههای اداره سرطان 678 نفر (11%) از آنها به مراکز خارج از استان مراجعه کرده بودند. از کل موارد مراجعه کننده به مراکز خارج از استان، اطلاعات مربوط به 343 نفر (50.6%) بهعنوان موارد مشترک ثبت شده بود که در مراکز داخل استان نیز شناسایی شده بودند. بیشترین فراوانی موارد مشترک، مربوط به سرطانهای معده (70.4%)، پستان (63.5%) و مری (62.5%) بود.
نتیجهگیری : در صورت عدم دسترسی به دادههای بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مراکز خارج استان، میزان کم شماری برنامه ثبت سرطان گلستان در حدود 5 درصد خواهد بود که این میزان اثر منفی قابل توجهی بر میزان پوشش و کیفیت دادههای ثبت سرطان گلستان نخواهد داشت.
احسان الله کلته، ایوب صوفی زاده، عبدالحلیم یاپنگ غراوی، قربان محمد ازبکی، حمیدرضا کمالی نیا، علی باقری، جلال سارلی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری لیشمانیوز یکی از مهمترین بیماریهای ناقلزاد است که توسط پشه خاکیها به انسان و دیگر حیوانات منتقل میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کنترل جوندگان صحرایی در کاهش لیشمانیوز جلدی نوع روستایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، عملیات کنترل جوندگان با استفاده از سم فسفردوزنگ 2.5% در ماههای اردیبهشت، تیر و شهریور سال 1395 در 45 روستای شهرستان گنبدکاووس استان گلستان انجام گردید. مراحل اجرای عملیات در هر یک از روستاها امتیازبندی شد. به طوری که به هر یک از مراحل لانهکوبی (یک مرحله) و طعمهگذاری (سه مرحله) 25 امتیاز در نظر گرفته شد. بروز بیماری گزارش شده در هر یک از روستاها نیز استخراج شد. در نهایت ارتباط بین امتیاز جوندهکشی در هر یک از روستاها با بروز بیماری مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: لانههای فعال جوندگان در اطراف 45 روستا وجود داشت. پس از اتمام عملیات کنترل جوندگان، هفده روستا امتیاز صفر تا 25، هشت روستا امتیاز 26 تا 50، شانزده روستا امتیاز 51 تا 75 و چهار روستا امتیاز 76 تا 100 را کسب کردند. میانگین میزان بروز بیماری در این روستاها به ترتیب 3466.9±2473.5، 2828±1929.1، 4515.4±3478.4 و 636.3±546.6 تعیین شد. بین اجرای عملیات جوندهکشی و بروز بیماری سالک ارتباط آماری معنیدار یافت شد. بهطوری که بروز بیماری در روستاهای دارای امتیاز جوندهکشی 76 تا 100 نسبت به روستاهای دارای امتیاز 51 تا 75 و 26 تا 50 کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: با توجه به کاهش بروز بیماری لشمانیوز جلدی در روستاهای با امتیاز بالای جوندهکشی در شهرستان گنبدکاووس، اجرای عملیات کنترل جوندگان صحرایی به صورت اصولی ضروری بهنظر میرسد.
قاسم عابدی، سیدامیر سلطانی کنتائی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبتهای مدیریت شده از اجزاء اساسی نظامهای بهداشتی و درمانی در سراسر دنیا است که توجه روزافزونی یافته است. لذا با توجه به بالا بودن هزینههای سیستم سلامتی، ضعف کیفیت خدمات و کاهش اثربخشی مطالعه و طراحی الگویی که سیستم مدیریت شده را از سیستم غیرمدیریت شده در ایران تفکیک نماید؛ لازم است. این مطالعه به منظور ارزیابی مراقبتهای بهداشتی مدیریت شده بیماریهای واگیر و غیر واگیر شایع در استان گلستان در سال 1395 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی استان گلستان به تفکیک شهرستانها و هر شهرستان کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی انتخاب شدند. با استفاده از چک لیست استاندارد، دادهها جمعآوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: وضعیت مراقبت مدیریت شده بیماری سل در رتبه اول و سایر بیماریها به ترتیب هیپوتیروئید، سالک، پرفشاری خون، تبمالت و دیابت قرار داشتند. مراقبت مدیریت شده مراکز روستایی بهطور معنیداری از مراکز شهری وضعیت بهتری داشتند (P<0.05).
نتیجهگیری: وضعیت مراقبت مدیریت شده در مراکز روستایی نسبت به مراکز شهری استان گلستان کیفیت بالاتری داشت و بهترین مراقبت مدیریت شده بیماریها، بیماری سل تعیین گردید.