|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
22 نتیجه برای کاشانی
فیروزه درخشانپور، لیلا کاشانی، شیوا رضائیان دلوئی، نجمه شاهینی، سیده مریم هاشمی نسب، دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: نزدیک به 30 درصد زنان، انواعی از اختلال اضطرابی را در زندگی خود تجربه میکنند که این اضطراب به میزان بیشتری در دوران بارداری و بعد از تولد بروز میکند. اضطراب مادر موجب کاهش ترشح اکسی توسین و کاهش شیردهی میگردد. از طرفی سطح استرس و اضطراب مادر به طور فزایندهای بروز افسردگی پس از زایمان را افزایش میدهد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اضطراب پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در زنان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش نمونه گیری در دسترس روی 154 نفر از زنان 15 تا 45 ساله با میانگین سنی 5.94±27.72 سال مراجعه کننده به درمانگاه مامایی بیمارستان شهید صیاد شیرازی طی سال 1397 انجام شد. حداقل یک هفته و حداکثر 6 هفته از زایمان آنها گذشته بود. مشخصات فردی با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک جمعآوری شد. برای سنجش اضطراب از مقیاس اضطراب اسپیل برگ استفاده شد.
یافتهها: اختلالات اضطرابی پس از زایمان به میزان 41.99% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار زنان پس از زایمان در وضعیتهای شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 8.4% ، 44.2% ، 27.9% و 19.5% تعیین شد. نمره اضطراب پنهان زنان پس از زایمان در وضعیتهای شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 9.7% ، 48.1% ، 24.7% و 17.5% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار در مادران شاغل به طور معنیداری بیشتر از مادران خانهدار بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی با همسر در مقایسه با گروه زنان متاهل بدون اختلاف زناشویی با همسر به طور معنیداری بیشتر بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار و پنهان ارتباط معنیداری با نوع زایمان، تحصیلات مادران، محل زندگی مادران و درآمد خانواده نداشت.
نتیجهگیری: اختلالات اضطرابی پس از زایمان از شیوع بالایی برخوردار بود که با شاغل بودن مادران و دارابودن اختلاف زناشویی با همسر ارتباط داشت.
لیلا کاشانی، نگار حق بین، سمیه عنایت فرد، محمدتقی بادله شموشکی، دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل دخیل در شکلگیری افکار و اقدام به خودکشی با پیچیدهتر شدن تعاملات اجتماعی و افزایش احتمال بروز آن در جوامع مختلف منجر به تلاشی جهانی در جهت کنترل و بهبود این مشکل اجتماعی شده است. این مطالعه به منظور تعیین ویژگیهای شخصیتی در اقدام به خودکشی مراجعین به بخشهای اورژانس مراکز آموزشی درمانی پنجم آذر و شهید صیاد شیرازی گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 80 فرد اقدام کننده به خودکشی و 80 فرد سالم مراجعه کننده به بخشهای اورژانس شهر گرگان طی سال 1399 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک افراد ثبت شد. تیپ شخصیتی بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیت نئو اندازهگیری شد.
یافتهها: شیوع بیماریهای اعصاب و روان و سابقه قبلی خودکشی در بیمار و خانواده بیمار اقدام کننده به خودکشی به صورت معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). روان رنجوری در بیماران اقدام کننده به خودکشی به صورت معنیداری بالاتر بود (P<0.05)؛ اما تمایل به برونگرایی، وجدانی بودن، تجربه گرایی و توافقپذیری در بیماران اقدام کننده خودکشی به صورت معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (P<0.05).
نتیجهگیری: باتوجه به نقش ویژگیهای شخصیتی و به ویژه روان رنجوری در اقدام به خودکشی، توجه به ویژگیهای شخصیتی بر رفتار خودکشی، دادههای مهمی را برای بهبود درمان فراهم میکند.
|
|
|
|
|
|