[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71893393
h-index3219
i10-index22086
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
24 نتیجه برای پروین

سید حمیدرضا سیدمحمدی، پروین احتشام زاده، فریبا حافظی، رضا پاشا، بهنام مکوندی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی (Attention Deficit / Hyperactivity Disorder: ADHD) اختلالی عصبی - تحولی است که معمولاً به علت  نقص در کارکردهای اجرایی مغز به‌وجود آمده و باعث کم شدن میزان توجه و دقت و فزونکاری حرکتی و رفتارهای تکانشی در فرد می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی در مقایسه با توانبخشی شناختی پس از دارو درمانی بر کارکردهای اجرایی مغز کودکان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 45 کودک مبتلا به اختلال ADHD به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره شامل یک گروه کنترل و دو گروه مداخله تحت نظر مرکز مشاوره آموزش و پرورش قرار گرفتند. گروه مداخله یک (توانبخشی شناختی) و گروه مداخله دو (توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی) 12 جلسه 45 دقیقه‌ای و هفته‌ای دوبار تحت مداخله درمانی موردنظر قرار گرفتند. برای گروه کنترل (تحت نظر مرکز مشاوره) در فاصله زمانی اجرای پژوهش، مداخله‌ای صورت نگرفت. پس از پایان آخرین جلسه مداخله درمانی، پس‌آزمون اجرا گردید. مرحله پیگیری 1.5 ماه پس از پایان آخرین جلسه مداخله انجام پذیرفت.

یافته‌ها: کارکردهای اجرایی مغز کودکان مبتلا به اختلال ADHD در گروه توانبخشی شناختی و گروه توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال ADHD پس از پیگیری 1.5 ماهه در گروه توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی به طور معنی‌داری در مقایسه با گروه توانبخشی شناختی بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: روش درمانی توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی در افزایش کارکردهای اجرایی مغز در میان کودکان دارای اختلال ADHD روشی موثرتر نسبت به درمان توانبخشی شناختی به تنهایی است.



مهناز علی نژاد، علیرضا براری، آسیه عباسی دلویی، پروین فرزانگی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یا آرتروز یکی از شایع‌ترین دلایل ناتوانی عضلانی اسکلتی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات استقامتی و مصرف گلوکزآمین بر بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 بافت زانوی موش‌های صحرایی مبتلا به استئوآرتریت حاد زانو انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار انجام شد. القای استئوآرتریت زانو توسط روش جراحی انجام شد. حیوانات به صورت تصادفی در 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل، سالین، گلوکزآمین، تمرین و تمرین – گلوکزآمین بودند. برنامه تمرین به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و شامل 29-25 دقیقه دویدن بر روی تردمیل و با سرعت 15 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22متر بر دقیقه رسید. تمام حیوانات به دنبال 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، با تزریق داخل صفاقی کتامین و زایلوزین بیهوش شدند. بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 بافت غضروف از طریق روش Real Time PCR اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: سطح بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 در گروه کنترل نسبت به گروه سالین به ترتیب به مقدار 22درصد و 6 درصد افزایش داشت. همچنین سطح IGF-1 در گروه‌های تمرین، گلوکزآمین و گروه تمرین - گلوکزآمین افزایش آماری معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05). بیان ژن IGFBP-3 در گروه تمرین – گلوکزآمین در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: احتمالاً کندروسیت‌ها در هنگام آسیب بافتی، مقدار بیشتری IGF-1 ترشح می‌کنند که موجب سنتز ساختاری کلاژن 2 و پروتئوگلیکان‌ها می‌گردد و تمرینات استقامتی به همراه مصرف گلوکز آمین سبب افزایش بیان ژن IGFBP-3 می‌گردد.


سعید قربانی، رضا رضایی شیرازی، مسعود شکی، سحرناز نوح پیشه، پروین فرزانگی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از ناهنجاری‌های ساختار - قامتی مربوط به رشد و نمو انسان هستند؛ در حالی که برخی از ناهنجاری‌ها به‌وسیله عوامل محیطی به‌وجود می‌آیند. این مطالعه به منظور تعیین نقش نمایه توده بدن، فعالیت بدنی و استفاده از ابزار الکترونیکی در وضعیت ناهنجاری‌های بالاتنه پسران نوجوان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 480 پسر نوجوان 15-13 ساله در استان گلستان انجام شد. ناهنجاری‌های بالاتنه با استفاده از دستگاه اسپاینال موس اندازه‌گیری شد. نمایه توده بدنی آزمودنی‌ها ثبت شد. میزان انجام فعالیت بدنی با استفاده از پرسشنامه استاندارد فعالیت بدنی و میزان استفاده از ابزار الکترونیکی با استفاده از فرم میزان استفاده از ابزارهای الکترونیکی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها: ناهنجاری کیفوز در نوجوانان 13 ساله، 14 ساله و 15 ساله به ترتیب به میزان 70 درصد، 65 درصد و 75 درصد تعیین شد. ناهنجاری لودوز در نوجوانان 13 ساله، 14 ساله و 15 ساله به ترتیب به میزان 60 درصد، 40 درصد و 50 درصد تعیین شد. بین ناهنجاری کیفوز با نمایه توده بدن و استفاده از ابزار الکترونیکی ارتباط مستقیم و معنی‌دار و بین ناهنجاری لوردوز کمری با نمایه توده بدن ارتباط معکوس و معنی‌داری یافت شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: ناهنجاری‌های بالاتنه شامل کیفوز و لوردوز کمری در نوجوانان پسر استان گلستان نسبتاً شایع بوده و نمایه توده بدن و استفاده از ابزار الکترونیکی می‌توانند در بروز این ناهنجاری‌ها اثرگذار باشند.


مریم رستمی، پروین احتشام زاده، پرویز عسگری،
دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یافته‌های مطالعات پیشین، درک چگونگی اثر عملکردهای اجرایی بر رفتار خوردن را افزایش داده است. با توجه به شواهد قابل توجه در زمینه اختلال کارکردهای اجرایی افراد چاق و اثر دو سویه شناخت و چاقی، گنجاندن مؤلفه‌های آموزشی در مداخلات افراد چاق به منظور تقویت عملکردهای اجرایی بسیار حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر عملکردهای اجرایی زنان مبتلا به چاقی انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 زن چاق به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. میانگین سنی گروه مداخله و کنترل به ترتیب 40.80±6.02 و 38.47±7.50 سال، شاخص توده بدنی به ترتیب 33.45±3.50 و 33.12±3.47 کیلوگرم بر مترمربع و نمره هیپنوتیزم‌پذیری به ترتیب 39.67±5.98 و 37.40±7.09 تعیین شدند. گروه مداخله در 12 جلسه 2 ساعته هیپنوتراپی شناختی شرکت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل مقیاس استعداد هیپنوتیزم پذیری استنفورد (1962)، چک‌لیست تجارب زندگی، علائق و ارزش‌ها (1998) و پرسشنامه توانایی‌های شناختی (1392) بود.


یافته‌ها: در گروه مداخله، هیپنوتراپی‌شناختی اثر معنی‌داری در بهبود عملکردهای اجرایی (P≤0.01, F=7.02)، کنترل مهاری و توجه انتخابی (P≤0.05, F=2.83)، تصمیم‌گیری (P≤0.05, F=4.13)، برنامه‌ریزی (P≤0.05, F=3.32) و توجه پایدار (P≤0.05, F=2.83) داشت.


نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط بین توانایی‌های شناختی، رفتارهای خوردن و چاقی و نیز اثر مثبت هیپنوتراپی شناختی در بهبود عملکردهای اجرایی، می‌توان از آن در ارتقا عملکردهای شناختی افراد مبتلا به چاقی بهره گرفت.



صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)