[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای دفتر مجله::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
شرح امور دفتر مجله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations85943598
h-index3619
i10-index25685
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
34 نتیجه برای سلامت

مریم حسن نژاد رسکتی، بهرام میرزاییان، سید حمزه حسینی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: درد و رنج سرطان، نگرانی از آینده و ترس از مرگ، سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان را دچار اختلال می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری تنظیم هیجانی و سلامت روان در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان به‌صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله تحت آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای قرار گرفتند. قبل، پس از اجرای درمان و دو ماه بعد از آن همه شرکت‌کنندگان با پرسشنامه گرتز و رومر 2004 و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته‌ها: نمره کلی تنظیم هیجان در پیش‌آزمون گروه مداخله از 4.16±113.52 به 3.96±104.67 کاهش یافت (P<0.05). همچنین در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.58±104.17( پایین باقی مانده بود؛ اما میانگین آن در گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری نشان نداد. در مقیاس سلامت روان در گروه مداخله پس اجرای درمان نمره کلی سلامت روان از 4.21±46.81 به 3.39±33.18 کاهش یافت (P<0.05). این نمره در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.33±33.12( تعیین شد؛ اما در گروه کنترل کاهش آماری معنی‌دار مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند باعث افزایش سلامت روانی و تنظیم بهتر هیجان در مبتلایان به سرطان پستان شود.


نیلوفر سادات مداحی، حبیب اله یاری زاده، عطیه میرزا بابائی، لیلا ستایش، یاسمن نصیر، خدیجه میرزایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خلقی مانند افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت پایین خواب در بین افراد دارای اضافه وزن و چاق شایع است. کیفیت رژیم غذایی در عملکرد مغز و رفتار نقش دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط چگالی انرژی رژیم غذایی با شاخص‌های روان در زنان دارای اضافه وزن و چاق مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تهران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 301 خانم با میانگین نمایه توده بدنی 3.7±30.7 کیلوگرم بر مترمربع و دامنه سنی 18 تا 56 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تهران در سال‌های 1396 تا 1397 انجام شد. چگالی انرژی رژیم غذایی با استفاده از پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک از طریق تقسیم کردن کل انرژی دریافتی از غذاهای مصرفی (کیلوکالری در روز) بر وزن کل غذاهای مصرف شده (به جز نوشیدنی‌ها) محاسبه شد. شاخص‌های سلامت روان با استفاده از پرسشنامه 21 سوالی اضطراب، استرس و افسردگی ((DASS-21 و کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه Pittsburgh sleep quality ارزیابی شد.

یافته‌ها: افرادی که در بالاترین چارک چگالی انرژی رژیم غذایی بودند؛ فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بیشتری داشتند؛ اما سطح تری گلیسرید پایین‌تری به نسبت افراد با پایین‌ترین چارک، داشتند. تحلیل رگرسیون لجستیک خام (95% CI=1.01-4.56, P=0.04, OR=2.15) و تعدیل شده برای سن، شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی (95% CI=1.13-5.79, P=0.02, OR=2.56) نشان داد که چگالی انرژی رژیم غذایی به‌طور معنی‌داری با افزایش خطر استرس در ارتباط است. هیچ ارتباط معنی‌داری بین چگالی انرژی رژیم غذایی با افسردگی، اضطراب و کیفیت خواب مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: دریافت رژیم غذایی با چگالی انرژی بالا با افزایش خطر استرس در ارتباط است.



افشین نقی زاده، مهران ضرغامی، انسیه بابایی، هدی رضایی روشن، حبیب اله خزایی، مجتبی یاسینی اردکانی، نورمحمد بخشانی، علی صحراییان، مجید ترابی ینگجه، سیدعطااله عقیلیان،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیشتر کسانی که خودکشی می‌کنند؛ از اختلالات روان پزشکی به ویژه افسردگی و اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد رنج می‌برند. خطر خودکشی فقط مربوط به اختلالات عمده روان پزشکی به عنوان عامل خطر نیست. تمایل به ایده پردازی خودکشی به علل دیگر مانند بیماری‌های جسمی نیز از عوامل مهم مرتبط با اقدام به خودکشی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ایده پردازی خودکشی و رابطه آن با افسردگی و وضعیت سلامت عمومی در مراجعین به مراکز درمان اعتیاد ایران انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 689 مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد استان‌های یزد، خراسان رضوی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و کرمانشاه که تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند در سال 1397 انجام شد. برای نمونه‌گیری در مرحله اول هفت استان (خوشه) به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونه‌ها به صورت در دسترس از مراکز درمان اعتیاد انتخاب شدند. ابزارهای مورد بررسی شامل پرسشنامه سلامت عمومی، سیاهه افسردگی بک و ‏سنجه ایده خودکشی بک بودند.


یافته‌ها: 151 نفر (21.91%) دارای سابقه اقدام به خودکشی بودند. 218 نفر (31.6%) از افراد ایده پردازی خودکشی داشتند. بین افسردگی و ایده پردازی خودکشی (r=0.504) رابطه مثبت و معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای سلامت عمومی در همه ابعاد آن و ایده‌پردازی خودکشی رابطه خطی معنی‌دار وجود داشت (P<0.05). ایده پردازی خودکشی با خرده مقیاس‌های علایم جسمانی، علایم اضطرابی و اختلال خواب و علایم افسردگی رابطه مثبت معنی‌دار (P<0.05) و بین کارکرد اجتماعی با ایده پردازی خودکشی رابطه معکوس معنی‌دار یافت شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: ایده پردازی خودکشی در یک سوم از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد کشور وجود دارد. متغیرهای افسردگی و وضعیت نامناسب سلامت عمومی می‌تواند منجر به ایده پردازی خودکشی گردد.


سیده معصومه عباس نژاد موسوی، افسانه ارزانی، مینا گالشی، آتوسا افسری،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش اعضای خانواده در مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان رو به افزایش است. مشکلات متعدد این بیماری نه تنها بیماران بلکه مراقبین آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از میزان برخورداری حمایت اجتماعی و سلامت معنوی مراقبین این بیماران اطلاعات اندکی در دسترس است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت سلامت معنوی و حمایت اجتماعی مراقبین خانوادگی بیماران بستری مبتلا به سرطان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 265 مراقب خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان با نمونه گیری در دسترس در بخش‌های بستری و درمانگاه‌های سرپایی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل طی سال 1398 انجام شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه حمایت اجتماعی Vaux و پرسشنامه سلامت معنوی ثبت و ارزیابی گردید.


یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار حمایت اجتماعی و سلامت معنوی به ترتیب 14.58±98.86 و 11.97±91.32 مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان در سطح مطلوبی ارزیابی شد. بین میانگین حمایت اجتماعی و سلامت معنوی با مشخصات فردی اجتماعی مراقبین خانوادگی و وابسته به بیماری به‌جز در شغل مراقب اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت (P<0.05). بین مدت زمان تشخیص بیماری و سن مراقبین با نمره حمایت معنوی و اجتماعی ارتباط آماری معنی‌داری وجود نداشت.


نتیجه‌گیری: مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان از حمایت اجتماعی و سلامت معنوی مطلوبی برخوردار بودند.


طیبه ضیائی، فاطمه معصومی، زهرا مهربخش، صدیقه مقسمی،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: میانسالی دوره‌ای همراه با تغییرات مختلف زیستی - روانی - اجتماعی است. سلامت جنسی یکی از ابعاد مهم سلامتی است که در میانسالی کمتر به آن پرداخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه خودپنداره جنسی و سلامت جنسی زنان میانسال شهر گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 407 زن متاهل با میانگین سنی 5.46±46.38 سال دارای پرونده خانوار الکترونیک در هشت مرکز خدمات جامع سلامت شهر گرگان طی سال‌های 98-1397 انجام شد. داده‌ها با استفاده از چک لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی، نسخه فارسی پرسشنامه چند وجهی خودپنداره جنسی Snell و مقیاس سلامت جنسی زنان میانسال (SHIMA) جمع‌آوری شدند.


یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره خودپنداره جنسی مثبت (26.88±115.10)، خودپنداره جنسی منفی (11.22±18.09)، خودپنداره جنسی موقعیتی (11.88±39.92) و نمره سلامت جنسی زنان میانسال (18.71±129.18) تعیین شد. نمره سلامت جنسی زنان میانسال متاهل با خودپنداره جنسی مثبت (r=0.67, P<0.001) و موقعیتی (r=0.63, P<0.001) همبستگی مثبت و قوی و با خودپنداره جنسی منفی (r= -0.48, P<0.001) همبستگی منفی متوسط و معنی‌دار آماری داشت.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که خودپنداره جنسی مثبت با سلامت جنسی زنان میانسال متاهل ارتباط مستقیم و خودپنداره جنسی منفی با سلامت جنسی ارتباط معکوس دارد.


سیدرسول حسینی کوهستانی،
دوره 25، شماره 0 - ( 7-1402 )
چکیده

علوم مختلف مانند پزشکی، روانشناسی، جامعه شناسی، تاریخ، اخلاق و... هر کدام از زاویه ای خاص به انسان نگریسته و درباره آن به مطالعه می پردازند. بنابراین، در هر علمی، از جمله پزشکی، آنچه موضوع آن علم را می­سازد و اساس مسائل آن را شکل می­دهد، بستگی به تعریف آن علم از ماهیت و ذات انسان دارد. از این رو؛ توجه به ماهیت انسان در شناخت بیماری و پیشگیری و درمان آن بسیار مهم است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای، تأثیر عوامل غیر مادی مانند سرپیچی از دستورات الهی و رذایل اخلاقی را در سلب سلامت روان از دیدگاه اسلام بررسی می­کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد؛ درباره طبیعت انسان دو دیدگاه کلی وجود دارد: مادی و الهی. در علوم پزشکی، در هر سه حوزه تشخیص بیماری، پیشگیری و درمان، بسته به پذیرش یکی از دو دیدگاه ذکر شده، داده ها و به تبع آن نتایج متفاوت خواهد بود. بدیهی است که دیدگاه مادی در مطالعات پزشکی، با رد دوگانگی متافیزیکی، حوزه تحقیق خود را تنها بر محور عوامل مادی و تجربی تعریف می کند اما در مقابل، دیدگاه الهی دامنه مطالعات مذکور را فراتر از عوامل مادی دانسته و عوامل غیر مادی و معنوی را نیز در بر می گیرد. در نتیجه؛ با فرض دیدگاه الهی، علل بیماری­ها فراتر از عوامل مادی، عوامل غیر مادی را نیز شامل می شود و تاثیر گناه یا همان سرپیچی از دستورات الهی و رذایل اخلاقی در ایجاد برخی بیماری اثبات و در مقابل، تاثیر رعایت موازین دینی و اخلاقی در حفظ و استمرار سلامت جسم - به عنوان کالبد روح – نیز ثابت می­گردد.


ولی الله عباسی، محمد درگاه زاده، ابوالفضل خوشی،
دوره 25، شماره 0 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت ابعاد مختلفی را شامل می­شود که یکی از مهمترین آنها سلامت معنوی است. این بعد از سلامت با اینکه دارای پیشینه طولانی است اما در چند دهه اخیر مورد توجه پزشکان و روان­شناسان واقع شده است. یکی از عوامل مؤثر در سلامت معنوی، عقلانیت است که همواره از بحث­انگیزترین مباحث در تاریخ تفکر بشری بوده است. این مطالعه به منظور تبیین رابطه سلامت و معنویت انجام شده است.


روش بررسی: این پژوهش از نوع تحلیلی – توصیفی است که با استفاده از روش کتابخانه­ای و بهره­ گیری از آیات و روایات و منابع تفسیری انجام شده است.


یافته‌ها: عقلانیت نه تنها معنویت ناسازگار نیست بلکه موجب تقویت آن می­شود. دین اسلام که نزولش برای تکامل و رشد سلامت معنوی بوده، همواره انسان­ها را به تعقل و عقل ­ورزی دعوت نموده و کسانی که از عقل و اندیشه بهره نمی­برند مورد مذمت قرار داده است.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می­دهد که عقلانیت رابطه مستقیمی با معنویت دارد و موجب سلامت معنوی انسان می­شود.


سجاد پورباقر، عبدالرضا بای*، علیرضا حیدری،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان‌های مردم نهاد (سمن) (Non-governmental organizations: NGOs) از دیرباز در حوزه سلامت فعال بوده و نقش کلیدی و به سزایی در آن داشته‌اند؛ ولی این سازمان‌ها در برای ارتقاء سلامت اجتماعی برای مردم کمتر شناخته شده هستند و زیاد مورد توجه برنامه‌ریزان و مدیران نظام سلامت نیستند. این مطالعه به منظور تبیین چالش‌های سازمان‌های مردم نهاد برای ارتقاء سلامت اجتماعی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه کیفی روی 15 نفر از مدیران و صاحب نظران علمی و اجرایی وزارت بهداشت، وزارت کشور، استانداری، دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و و سازمان‌های مردم نهاد با روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف در سال 1400 انجام شد. داده‌ها با استفاده از راهنمای مصاحبه و به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع‌آوری شدند. سپس داده‌ها پس از ضبط و پیاده‌سازی، به روش تحلیل محتوا آنالیز شدند.


یافته‌ها: چالش‌های سازمان‌های مردم نهاد برای ارتقاء سلامت اجتماعی در شش عنوان اصلی چالش‌های برنامه‌ریزی، سازماندهی، عملکردی، سیاستی، اقتصادی و فرهنگی اجتماعی و 33 عنوان فرعی طبقه‌بندی گردید. اکثر مشارکت کنندگان بر نقش ضعیف سازمان‌های مردم نهاد در ارتقاء سلامت اجتماعی تاکید داشتند و آن را ناشی از چالش‌های برنامه‌ریزی، سازماندهی، عملکردی، سیاستی، اقتصادی و فرهنگی اجتماعی ‌دانستند.


نتیجه‌گیری: توانمندسازی سازمان‌های مردم نهاد در ارتباط با داشتن برنامه راهبردی و عملیاتی و جذب منابع مالی از بخش‌های مختلف دولتی، خصوصی و خیرین کمک شایانی به تقویت آنها برای پیشبرد برنامه‌های ارتقاء سلامت اجتماعی خواهد نمود.


راضیه السادات حسینی، آمنه ملایی، معصومه علیجانپور آقاملکی،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تعالی سالمندی در دوران سالمندی به عنوان یکی از اجزای سلامت معنوی بر کیفیت زندگی و سازگاری فرد مبتلا به بیماری‌های مزمن از طریق ایجاد معنا و مفهوم در زندگی اثر داشته و رویکرد مهمی در ارتقاء ابعاد سلامت سالمندی به‌شمار می‌رود. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط تعالی سالمندی با کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به سرطان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 200 سالمند مبتلا به سرطان در دو مرکز آموزشی پژوهشی درمانی فیروزگر و رسول اکرم(ص) تهران طی سال 1400 انجام شد. از فرم مشخصات فردی، پرسشنامه تعالی سالمند (GTS) و پرسشنامه کیفیت زندگی (LEIPAD) استفاده گردید. ابعاد تعالی سالمندی شامل ماورای مادی، مربوط به خود و شخصیتی اجتماعی بودند. ابعاد کیفیت زندگی شامل جسمی، مراقبت از خود، افسردگی و اضطراب، عملکرد ذهنی، عملکرد اجتماعی، عملکرد جنسی و رضایت از زندگی بودند.


یافته‌ها: تعالی سالمندی با وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت مسکن، نوع سرطان و نوع درمان ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). سن با کیفیت زندگی همبستگی منفی معنی‌دار داشت (r=-0.206). تعالی سالمندی با نمره کلی کیفیت زندگی همبستگی مثبت معنی‌داری داشت (r=0.221, P=0.002). همچنین تعالی سالمندی با ابعاد کیفیت زندگی شامل افسردگی و اضطراب (r=0.146, P=0.04)، عملکرد ذهنی (r=0.167, P=0.018)، عملکرد اجتماعی (r=0.226, P<0.001) و رضایت از زندگی (r=0.256, P<0.001) همبستگی مثبت معنی‌دار داشت.


نتیجه‌گیری: افزایش تعالی سالمندی سبب افزایش کیفیت زندگی در سالمندان می‌گردد.


هدیه عزیزی، حمیده منچری، طراوت عرب تربتی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع COVID-19 آثار روانشناختی زیادی بر بستگان بیماران مبتلا به ویروس کرونا گذاشته است که می‌تواند بر سلامت جسمانی آنان اثر گذارد. این مطالعه به منظور تعیین اختلال وسواسی – جبری (Obsessive-Compulsive Disorder: OCD) و ارتباط آن با سلامت جسمانی بستگان بیماران مبتلا به COVID-19 انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 98 نفر از بستگان با بیمار مبتلا به COVID-19 (گروه مورد) با میانگین سنی 38.56±9.09 سال و 98 نفر خانواده بدون بیمار (گروه شاهد) با میانگین سنی 35.79±9.88 سال در مراجعین به مراکز بهداشتی شهر گرگان طی سال 1401 انجام شد. انتخاب آزمودنی‌ها به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده بعد از استخراج لیست بیماران مبتلا به COVID-19 از سامانه ناب مراکز بهداشتی انجام شد. به ازای هر یک مورد انتخاب شده با توجه به لیست خانواده‌ها در سامانه ناب، به صورت تصادفی ساده، یک خانواده که عدم ابتلا به COVID-19 در آنها تایید شده بود؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسشنامه اختلال وسواسی - جبری Yael Brownو پرسشنامه سلامت جسمانی (PHQ) (Physical Health Questionnaire) بودند.


یافته‌ها: میانگین نمره OCD در گروه مورد (6.46±5.87) به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد (2.04±3.76) بود (P<0.05). میانگین نمره اختلال در سلامت جسمانی گروه مورد (7.60±4.32) به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد (3.43±3.98) تعیین شد (P<0.05). در هر دو گروه مورد و شاهد، بین وسواس و سلامت جسمی همبستگی خطی مستقیم و معنی‌داری یافت شد (P<0.001, r=0.39).


نتیجه‌گیری: میزان اختلال وسواس فکری – جبری و اختلال سلامت جسمانی بستگان بیماران مبتلا به COVID-19 بیشتر از بستگان بدون بیمار مبتلا به COVID-19 است.


 


حسین خدابخشی، سودابه باقری مقدم، مسعود محمدی*، نازنین مرتضوی،
دوره 26، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت دهان و دندان به عنوان مسیر ورودی تغذیه، نقش بی‌بدیل در تکلم و زیبایی چهره، یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در فعالیت‌های فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی افراد است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین شاخص پوسیدگی دندانی (DMFT) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 61 بیمار (29 مرد و 32 زن) در محدوده سنی 50-20 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی گرگان طی سال 1398 انجام شد. شاخص DMFT آزمودنی‌ها شامل پوسیدگی (Decay)، از دست دادن دندان (Missing) و پر کردگی دندان (Filling) محاسبه گردید. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه 36 سؤالی DIDL (Dental Impact on Daily Living) در پنج حیطه شامل ظاهر و زیبایی دندان‌ها، احساس راحتی در دهان، عملکرد کلی دهان و دندان، محدودیت‌های غذا خوردن و درد دندان و مفصل فک مورد سنجش قرار گرفت. نمرات حاصله در سه دسته ناراضی (زیر صفر)، نسبتاً راضی (صفر تا 7) و راضی (بیش از 7) تقسیم‌بندی شدند.


یافته‌ها: میانگین نمره کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان برابر 5.14±0.229 محاسبه شد که نشان‌دهنده سطح رضایت نسبی از کیفیت زندگی است. ضریب همبستگی پیرسون بین DMFT و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان -0.358 محاسبه شد که براساس آن بین DMFT و کیفیت زندگی (سطح رضایت فرد) رابطه معکوس و معنی‌دار وجود داشت (P<0.05). میانگین DMFT در دامنه 0-28 برابر 9.36 با بیشترین فراوانی 7 و 11 و 13 بود که هر یک 11.5% از حجم نمونه را شامل شدند. پوسیدگی (D) در دامنه 0-12 با میانگین 3.44، از دست دادن دندان (M) در دامنه 0-19 با میانگین 1.98 و پرکردگی دندان (F) در دامنه 0-13 با میانگین 3.93 قرار داشتند.


نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده اثرگذاری معکوس شاخص پوسیدگی دندانی بر کیفیت زندگی بیماران است. کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان و دندان به عنوان یک ساختار چندوجهی بر ابعاد مختلف ظاهر و زیبایی، احساس راحتی دهانی و محدودیت‌های غذا خوردن به عنوان مؤلفه‌های بسیار پراهمیت در کیفیت زندگی و رضایت از زندگی تاثیر می‌گذارد.



فهیمه تجری، صبا پولائی، فاطمه مهرآور، اکرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده

 زمینه و هدف: ترس از زایمان یک مشکل شایع در دوران بارداری است. مطالعات قبلی نشان داده افزایش یا کاهش پیامدها و تجربیات بارداری در گروه‌های قومی متفاوت است. این مطالعه به منظور تعیین میزان ترس از زایمان در مادران باردار با قومیت‌های مختلف مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 341 زن باردار با قومیت‌های فارس، ترکمن و سیستانی و بلوچ با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی در مراکز جامع خدمات سلامت شهر گرگان طی سال 1402 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، فرم مشخصات جمعیت‌شناختی و بارداری و پرسشنامه ترس از زایمان (Zar and Wijma) بود.

 

یافته‌ها: میانگین نمره ترس از زایمان در مادران باردار 20.19±69.88 (ترس شدید) تعیین شد. از کل گروه‌های مورد مطالعه، ترس خفیف (21 نفر)، ترس متوسط (100 نفر)، ترس شدید (147 نفر) و ترس بالینی (73 نفر) به ترتیب در 6.2% ، 29.3% ، 43.1% و 21.4% از مادران باردار مورد مطالعه تعیین شد. مجموع ترس از زایمان شدید و بالینی در زنان باردار با قومیت سیستانی یا بلوچ، قومیت ترکمن و قومیت فارس به ترتیب 73% ، 73.3% و 52.2% تعیین شد و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). بین متغیرهای سن، دوره بارداری و میزان رضایت از مراقبت‌های بارداری دریافت شده در مراکز خدمات جامع سلامت ارتباط آماری معنی‌داری دیده شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: ترس از زایمان شدید و بالینی در زنان باردار با قومیت سیستانی یا بلوچ و قومیت ترکمن در مقایسه با قومیت فارس بیشتر بود.


کیمیا مرادیانی، وحیده مرادی، غلامرضا حسن زاده، حمیدرضا عسگری، اردلان شریعت،
دوره 27، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده

 بیماران نجات یافته از سکته مغزی از عوارض متعدد حرکتی رنج می‌برند که لازمه بهبود این عوارض استمرار در درمان است. مداخله توانبخشی از راه دور با رویکرد بازی به نظر می‌رسد بتواند با فراهم کردن استمرار در درمان، موجب بهبود حرکتی در این بیماران شود. از این رو مطالعه حاضر به منظور ارزیابی توانبخشی از راه دور مبتنی بر بازی روی عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. مطالعه مروری نقلی، با جستجو کلیدواژه‌های «Game»، «Games»، «Serious games»، «Telerehabilitations» و «Stroke» به‌صورت تکی و ترکیبی در پایگاه داده PubMed تا اوت ۲۰۲۴ انجام شد و از ۱۱۸ مقاله یافت شده پس از حذف موارد تکراری و مقالات منتشر شده قبل از سال ۲۰۱۸ میلادی، ۹ مقاله که با معیارهای ورود و خروج مطالعه همراستا بودند؛ وارد مطالعه شدند. سپس متن مقالات انگلیسی از منظر طراحی مطالعه و نتایج حاصل از مداخله بر بهبود حرکت بررسی و مقایسه شد. از ۹ مطالعه مورد بررسی ۶ مطالعه به بهبود حرکت در اندام فوقانی، ۲ مطالعه به بهبود حرکت در اندام تحتانی و یک مطالعه به بهبود حرکت در هر دو اندام پرداخته ‌بودند. همه ۹ مطالعه مورد بررسی نتایج مثبتی بر بهبود حرکت اندام فوقانی و تحتانی با استفاده توانبخشی از راه دور مبتنی بر بازی گزارش کردند. حجم و تنوع نمونه مورد بررسی اکثر مطالعات کم بوده و در مورد میزان استفاده از بازی‌ها توافقی وجود نداشت. همچنین فناوری به‌کار رفته در بازی‌ها برای کشور‌های کمتر توسعه یافته گران بود. با توجه به نتایج مثبت این رویکرد بر بیماران سکته مغزی، طراحی بازی مقرون به صرفه بومی و گنجاندن آن در برنامه توانبخشی کشور می‌تواند برای بیماران و سیستم درمانی سودمند باشد.


نیکی ملکی، عرفان تیموری، مریم محمودی، فاطمه حاجی علی عسگری، اردلان شریعت، نگار حسن زاده،
دوره 27، شماره 3 - ( 7-1404 )
چکیده

افزایش وزن بیش از حد در بارداری به ‌عنوان یک اپیدمی جهانی شناخته شده و با عوارضی نظیر دیابت بارداری مرتبط است. در حالی که رژیم غذایی سالم و فعالیت بدنی تأثیر مثبت بر کنترل وزن و تندرستی دارند و مشاوره‌‌های حضوری هزینه و زمان زیادی می‌طلبند. استفاده از فناوری‌های دیجیتال، به‌ویژه تلفن‌های هوشمند، برای ارائه مداخلات سبک زندگی و بهبود تندرستی افزایش یافته است. این فناوری‌ها امکان دسترسی مقرون ‌به ‌صرفه به خدمات بهداشتی را برای زنان باردار، به ‌ویژه در مناطق دورافتاده، فراهم می‌کنند. این مطالعه مروری به منظور ارزیابی اثر سلامت از راه دور (Telehealth) بر کنترل وزن و ارتقای سبک زندگی سالم زنان باردار انجام شد. در این مطالعه مروری روایتی با جستجو در پایگاه‌های PubMed، Google Scholar و Scopus از بین 631 مقاله اولیه که بین سال‌های 2020 تا 2024 چاپ شده بودند؛ پس از حذف موارد غیرمرتبط، مقالات مروری و مقالات بدون متن کامل، 15 مقاله انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقالات نشان داد که سلامت همراه می‌تواند شاخص‌‌هایی نظیر وزن، نمایه توده بدنی، سلامت مادر و نوزاد و سبک زندگی را بهبود بخشد. با این‌ حال، محدودیت‌هایی نظیر دسترسی، مشکلات فرهنگی و نوسانات کیفیت خدمات، اثربخشی را تحت تأثیر قرار دادند. بر اساس یافته‌های این مقالات، می‌توان پیشنهاد داد مداخلات شخصی‌‌سازی شده همراه با مشاوره‌های مستمر و یادآوری‌های روزانه طراحی شوند. تشکیل گروه‌های مجازی و ارائه بازخورد به ‌موقع می‌تواند حس تعلق و پیگیری را تقویت کند. این راهکارها برای کلینیک‌های سلامت از راه دور و برنامه‌های مشاوره آنلاین مفید است.



صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4732
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)