[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
آشنایی با مراحل امور::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations76493158
h-index3318
i10-index22670
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
26 نتیجه برای بشارت

علی جعفری، زهرا نوروزی، فاضل عیسی پناه املشی، ایمان شهابی نسب، پوریا قدیریان، شاهین شاه یوسفی، محمدتقی بادله شموشکی، سیده فاطمه موسوی عمادی، سیما بشارت،
دوره 24، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری سلیاک که نوعی سوءجذب موادغذایی است؛ می‌تواند در صورت عدم رعایت رژیم غذایی فاقد گلوتن منجر به عوارض مختلفی از جمله بیماری‌های روانشناختی و افسردگی گردد. این مطالعه به منظور برآورد فراوانی اختلال خلقی افسردگی و ارتباط آن با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن در بیماران مبتلا به سلیاک انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 47 بیمار مبتلا به سلیاک (30 زن و 17 مرد) با میانگین سنی 10.7±40.88 سال در مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان طی تابستان 1399 انجام شد. از بیماران خواسته شد تا پرسشنامه بک 13 سوالی را تکمیل نمایند. تست پایبندی به رژیم غذایی سلیاک (CDAT) برای بررسی پایبندی از دید خود فرد و ارزیابی استاندارد شده توسط متخصص تغذیه (SDE) برای ارزیابی پایبندی بیمار از دیدگاه مصاحبه گر استفاده گردید.


یافته‌ها: 28 بیمار مبتلا به سلیاک (6/59 درصد) دچار درجاتی از افسردگی بودند. بر اساس SDE میزان پایبندی بیماران به رژیم فاقد گلوتن 83 درصد گزارش شد. بین میزان پایبندی به رژیم فاقد گلوتن و افسردگی در این بیماران ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. بین افسردگی با جنسیت و سن بیماران ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد.


نتیجه‌گیری: فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به سلیاک بالا ارزیابی شد؛ اما رابطه آماری معنی‌داری با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن نداشت.


مریم اسماعیل پور، سیما بشارت، تقی امیریانی،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: روش تشخیص بیماری التهابی روده (Inflammatory Bowel Diseases: IBD) با کولونوسکوپی، نمونه‌برداری و یافته‌های هیستوپاتولوژیک است. کالپروتکتین مدفوع تستی است که برای ارزیابی میزان التهاب در روده و دستگاه گوارش استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطح کالپروتکتین مدفوع با یافته‌های کولونوسکوپی در مبتلایان به کولیت اولسراتیو مراجعه کننده به کلینیک گوارش مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 100 بیمار مبتلا به کولیت اولسراتیو مراجعه کننده به کلینیک گوارش مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان طی سال 1399 انجام شد. بیماران یک روز قبل از پروسه (درست پس از شروع مصرف دارو برای پاکسازی روده) نمونه مدفوع خود را جمع‌آوری کردند. پاکسازی روده با استفاده از تجویز محلول پلی اتیلن گلیکول محلول در آب انجام شد. میزان فعالیت بیماری کولیت اولسراتیو با استفاده از disease activity score اندازه‌گیری و امتیاز بیشتر یا مساوی 5 به عنوان بیماری فعال در نظر گرفته شد. بیماران برحسب محل درگیری به دو دسته کلی، درگیری گسترده (extensive) یا پان کولیت و درگیری سمت چپ تقسیم شدند. نمونه‌های مدفوع برای کالپروتکتین در یک آزمایشگاه واحد با استفاده از یک کیت تجاری در دسترس (Calprest- EuorociationspA.Trieste) در مقادیر کمتر از 50 میکروگرم بر گرم طبیعی ارزیابی شد و ارتباط بین میزان سطح کالپروتکتین مدفوع با یافته‌های کولونوسکوپی بیماران مورد بررسی قرار گرفت.


یافته‌ها: میانگین مدت زمان ابتلا 4±3.1 سال در محدوه زمانی 14-1 سال بود. سطح کالپروتکتین مدفوع در 16 بیمار کمتر از 50 میکروگرم بر گرم تعیین شد. میزان سطح کالپروتکین با سن و جنس ارتباط آماری معنی‌داری نداشت. براساس یافته‌های کولونوسکوپی 84 درصد بیماری فعال داشتند. بیشترین محل درگیری (60 درصد) در سمت چپ بود. میزان سطح کالپروتکتین مدفوع در افرادی که در فاز فعال بیماری بودند؛ به طور معنی‌داری بیشتر از حالت بهبودی و نیز در حالت severe بیشتر از remission بود (P<0.05). بین میزان سطح کالپروتکتین مدفوع با محل درگیری، وسعت درگیری بیماری و طول مدت بیماری ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد.


نتیجه‌گیری: سطح کالپروتکتین مدفوع در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو منطقه ما ارتباط معنی‌داری با شدت و فعالیت بیماری داشت.


محسن یکرنگ، مهسا بشارت، سیما بشارت، جواد عنایت، خدیجه امجدی،
دوره 26، شماره 4 - ( زمستان 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مسمومیت یکی از شایع‌ترین دلایل مراجعه به بخش اورژانس در سراسر جهان است. آگاهی از الگوی مسمومیت به شناسایی عوامل خطر و امکان تشخیص زودهنگام کمک می‌کند. در ایران یکی از علل اصلی مسمومیت در اطفال، موادمخدر شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﺴﻤﻮﻣﻴﺖ ﺑﺎ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر در ﻛﻮدﻛﺎن زﻳﺮ 18 ﺳﺎل ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻣﺮﻛﺰ آﻣﻮزﺷﻲ - درﻣﺎﻧﻲ آل‌جلیل آق‌قلا، استان گلستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر روی 36 کودک یک ماهه تا 18 ساله (22 پسر و 14 دختر) با میانگین سنی 51.62±36.25 ماه مراجعه کننده به‌دلیل مسمومیت با موادمخدر به مرکز آموزشی - درمانی آل‌جلیل آق‌قلا طی سال‌های 1399 لغایت 1401 انجام شد. نمونه‌ها به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. سوابق پزشکی بیماران از پرونده بررسی و در چک‌لیست ثبت گردید.

یافته‌ها: بیشترین مسمومیت ناشی از مصرف ماده مخدر تریاک (69.4%) و سپس مصرف متادون (25%) تعیین گردید. کاهش سطح هوشیاری بدو مراجعه به بیمارستان 66.7% تعیین شد. فاصله مسمومیت تا مراجعه به بیمارستان 5.60±3.86 ساعت بود. میانگین مدت اقامت در بیمارستان 1.25±0.80 روز بود و هیچ بیماری فوت نشد. بیشتر کودکان پسر (61.1%)، از قومیت ترکمن (69.4%) و ساکن روستا (86.1%) بودند. بیشترین موارد مسمومیت در فصل تابستان (36.1%) تعیین شد. راه رایج تماس از طریق دهان (97.2%) بود.

نتیجه‌گیری: میزان مسمومیت با تریاک در مقایسه با سایر موادمخدر بالا ارزیابی شد. با این‌حال، شواهد قوی مبنی بر افزایش مصرف تریاک در بین جوانان و برخی شواهد برای افزایش مصرف متادون وجود دارد.


محمد شکرزاده، محبوبه رحمتی کوکنده، محمد کرمی، سمانه سادات بشارت،
دوره 27، شماره 2 - ( تابستان 1404 )
چکیده

زمینه و هدف: دوستاکسل یکی از داروهای شیمی‌درمانی موثر برای درمان سرطان ریه است؛ اما اثرات جانبی و سمیت سلولی آن محدودیت‌هایی در کاربرد آن ایجاد کرده است. ترکیبات طبیعی مانند کارواکرول و تیمول به دلیل خواص ضدسرطانی و ضدالتهابی به‌عنوان عوامل کمکی برای کاهش سمیت و افزایش اثربخشی داروهای شیمی‌درمانی مورد توجه قرار گرفته‌اند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هم‌افزایی کارواکرول و تیمول بر سمیت سلولی ناشی از دوستاکسل در رده سلولی A549 با ارزیابی حیات سلولی و استرس اکسیداتیو انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی رده سلولی اپیتلیال مشتق شده از بافت سرطانی ریه (A549) در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مازندران طی سال 1402 انجام شد. سلول‌های A549 تحت پیش تیمار با غلظت‌های مختلف کارواکرول و تیمول (5، 10، 20، 40، 80 ،100 و 200 میکروگرم بر میلی‌لیتر) با دوز آسیب‌زای دوستاکسل (8.92 میکروگرم بر میلی‌لیتر) در بازه زمانی 48 ساعت قرار گرفتند. سمیت سلولی توسط تست MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای سنجش میزان ROS سلول با معرف DA-DCFH و میزان MDA با استفاده از معرف تیوباربیتوریک اسید (TBA) انجام شد.


یافته‌ها: کارواکرول و تیمول اثرات سیتوتوکسیک دوستاکسل را در غلظت‌های 5-200 میکروگرم بر میلی‌لیتر کاهش دادند (P<0.05). ارزیابی سمیت سلولی نشان داد که کارواکرول و تیمول در غلظت 200 میکروگرم بر میلی‌لیتر (1.64±98.11%) نسبت به غلظت 5 میکروگرم بر میلی‌لیتر (2.03±54.64%) اثر افزایشی بارزتری از خود نشان دادند. از طرفی این دو ترکیب به‌طور معنی‌دار استرس اکسیداتیو ناشی از دوستاکسل را از طریق کاهش تولید گونه‌های فعال اکسیژن (ROS) و مالون‌دی‌آلدهید (MDA) اعمال کردند. (P<0.05). به‌طوری که در غلظت 200 میزان ROS و MDA به ترتیب 0.09±13.57% و 0.003±0.55% نسبت به غلظت 5 میکروگرم بر میلی‌لیتر به ترتیب 0.59±20.50% و 0.01±0.98% اثر مهاری بارزتری بر رشد سلول‌های سرطانی از خود نشان دادند.

نتیجه‌گیری: کارواکرول و تیمول به عنوان ترکیبات پتانسیل بالا در بهبود عملکرد سلولی و کاهش سمیت سلولی ناشی از دوستاکسل در سلول‌های سرطانی A549 موثر ارزیابی شدند.


شیرین رضائی، عبداله پوشانی، سیما بشارت، مهرانگیز پیچک، علیرضا نوروزی،
دوره 27، شماره 2 - ( تابستان 1404 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان چهارگانه مبتنی بر کلاریترومایسین، درمان رایج برای ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری در ایران است، اما به دلیل افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی در سال های اخیر میزان موفقیت قابل قبولی نداشته است. این مطالعه به منظور مقایسه دو رژیم درمانی فورازولیدون و کلاریترومایسین در ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشته‌نگر روی پرونده پزشکی 100 بیمار با میانگین سنی بیماران 11.97±45.86 سال (54 زن و 46 مرد) علامت‌دار مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری تایید شده توسط تست تنفسی اوره یا تست سریع اوره‌آز مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان به منظور انجام اندوسکوپی طی سال 1398 انجام شد. بیماران به مدت دو هفته تحت درمان با یکی از دو رژیم چهاردارویی خوراکی روتین مبتنی بر فورازولیدون و کلاریترومایسین قرار گرفته بودند. رژیم چهاردارویی اول ساب نیترات بیسموت ۲۴۰ میلی‌گرم 2 بار در روز، کلاریترومایسین ۵۰۰ میلی‌گرم 2 بار در روز، امپرازول ۲۰ میلی‌گرم یک‌بار در روز و آموکسی سیلین ۱۰۰۰ میلی‌گرم دو بار در روز دریافت نمودند. رژیم چهاردارویی دوم سابنیترات بیسموت ۲۴۰ میلی‌گرم 2 بار در روز، فورازولیدون ۲۰۰ میلی‌گرم 2 بار در روز، امپرازول ۲۰ میلی‌گرم یک‌بار در روز و آموکسی سیلین ۱۰۰۰ میلی‌گرم 2 بار در روز دریافت نمودند. میزان ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری با استفاده از آزمایش آنتی‌ژن مدفوع در افراد کامل کننده کل دوره درمان (چهار هفته پس از پایان رژیم درمانی) تعیین گردید.

یافته‌ها: میزان ریشه‌کنی با درمان رژیم چهارگانه مبتنی بر فورازولیدون و کلاریترومایسین به ترتیب 98 درصد و 94 درصد تعیین شد که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نسبت شانس ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری با متغیرهای سن و جنس و نوع رژیم درمانی ارتباط آماری معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: هر دو رژیم درمانی دوهفته‌ای چهارگانه مبتنی بر فورازولیدون و کلاریترومایسین در ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری موثر بوده و نسبت به هم برتری نداشتند.


مهسا بشارت، جواد عنایت، فاطمه نساج ترشیزی،
دوره 27، شماره 2 - ( تابستان 1404 )
چکیده

زمینه و هدف: اکثر استان‌های ایران از جمله استان گلستان به اهداف توسعه پایدار ۲۰۱۵  برای مرگ و میر کودکان دست یافته‌اند؛ اما شواهد نشان می‌دهند که میزان مرگ و میر در بعضی از گروه‌های جمعیتی در این مناطق بالا و نگران کننده است. این مطالعه به منظور تعیین میزان مرگ و میر کودکان در شهر آق قلا، استان گلستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 416 مورد (243 مذکر، 172 مونث، یک مورد مبهم بودن دستگاه جنسیتی) مرگ و میرهای کودکان 0-18 سال ساکن مناطق روستایی و شهری آق‌قلا طی سال‌های 1396 لغایت 1401 انجام شد. تمامی مرگ و میرهای ثبت شده از سامانه پرونده الکترونیک سلامت دانشگاه علوم پزشکی گلستان استخراج شدند. پرونده‌هایی که ناقص بودند یا علت مرگ به طور دقیق ثبت نشده بود؛ وارد مطالعه نشدند. علل مرگ و میر کودکان براساس طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (بازبینی دهم، ۲۰۱۶) دسته‌بندی شدند. تقسیم‌بندی سنی شامل 0-28 روز، 1-12 ماه، 1-2 سال، 2-6 سال، 6-12 سال و 12-18 سال به ترتیب برای نوزادان، شیرخواران، کودکان نوپا، کودکان پیش دبستانی، کودکان در سنین مدرسه و نوجوانان در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: نرخ کل مرگ و میر 2.15 مرگ در هر 1000 تولد زنده در کودکان مذکر 23.1 و کودکان مونث 10.3 تعیین گردید. این میزان از 22.7 مرگ در هر ۱۰۰۰ تولد زنده در سال 1396 به 12.3 مرگ در سال 1401 کاهش نشان داد. میزان مرگ و میر نوزادان 32.8 در هر 1000 تولد زنده و در شیرخواران 5.5 مرگ در هر ۱۰۰۰ تولد زنده تعیین شد. علل اصلی مرگ و میر به ترتیب فراوانی شامل شامل شرایط خاص حول و حوش تولد (پری ناتال) (28.2%)، ناهنجاری‌های مادرزادی و کروموزومی (17.2%)، حوادث مرتبط با حمل و نقل (12%) تعیین شد.

نتیجه‌گیری: علیرغم سیر نزولی میزان کلی مرگ و میر کودکان زیر 18 سال در شهر آق قلا استان گلستان، میزان مرگ و میر نوزادان در این منطقه به شکل نگران کننده‌ای بالاتر از میانگین ایران است که نیازمند توجه و اقدامات لازم برای ارزیابی‌ بیشتر و مقابله با آن است.



صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 31 queries by YEKTAWEB 4714
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)