[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73893026
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
90 نتیجه برای Mic

الهام حاجیان کلاریجانی، مریم مهاجرانی،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: جلبک اسپیرولینا (Spirulina platensis) دارای ارزش غذایی و درمانی زیادی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر جلبک اسپیرولینا بر تغییرات آنزیم‌های کبدی موش‌های نر نژاد BALB/c در معرض دوز بالای استامینوفن انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی از 42 سر موش نر بالغ نژاد BALB/c در هفت گروه شش‌تایی و دوز سمی استامینوفن 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن استفاده شد. گروه کنترل تنها رژیم غذایی استاندارد و آب دریافت نمود. گروه شم با محلول نمکی گاواژ شدند. گروه‌های سوم تا هفتم به ترتیب شامل موش‌های تیمار‌شده با استامینوفن 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن؛ پودر جلبک 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن؛ پودر جلبک 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن؛ پودر جلبک 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به اضافه استامینوفن و آخرین گروه با پودر جلبک 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به اضافه استامینوفن بودند. در همه گروه‌ها موش‌ها با دارو و پودر جلبک به روش گاواژ به مدت 14روز متوالی تیمار شدند. تمامی حیوانات 24 ساعت بعد از دریافت آخرین دوز داروها و محرومیت از غذا (دسترسی به آب آزاد بود)؛ بیهوش و از قلب آنها خونگیری انجام شد. فعالیت آنزیم‌های کبدی (آلانین ‌آمینوترانسفراز، آسپارتات ‌آمینوترانسفراز و آلکالین ‌فسفاتاز) به روش اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. غلظت پروتئین به روش لوری تعیین شد. سنجش فعالیت آنزیم کاتالاز با استفاده از آب اکسیژنه انجام شد. میزان مالون دی آلدئید اندازه‌گیری و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام به روش FRAP با احیاء یون Fe3+ (فریک) به یون Fe2+ (فرو) تعیین شدند.


یافته‌ها: سطح آنزیم‌های ترانس‌آمینازی سرمی (آلانین ‌آمینوترانسفراز، آسپارتات ‌آمینوترانسفراز و آلکالین ‌فسفاتاز) و همچنین میزان آنتی‌اکسیدان‌تام و سطح مالون‌دی‌آلدئید در گروه تیمار‌شده با استامینوفن، نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). همچنین سطح این آنزیم‌ها در گروه تیمار ‌شده با جلبک 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به اضافه استامینوفن، کاهش آماری معنی‌داری نسبت به گروه تیمار‌ شده با گروه استامینوفن داشت (P<0.05). سطح آنزیم کاتالاز در گروه استامینوفن، کاهش آماری معنی‌داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (P<0.05) و در گروه جلبک 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به اضافه استامینوفن، افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه استامینوفن مشاهده شد (P<0.05). نتایج آزمایشات در دو گروه همزمان اسپیرولینا و استامینوفن نشان داد که مواد موثره جلبک در دوز 300 بهتر از 600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن در پاسخ به استرس اکسیداتیو عمل نمود.


نتیجه‌گیری: مصرف جلبک اسپیرولینا 300 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به همراه استامینوفن در حدود دوز سمیت آن، با تاثیر بر فعالیت آنزیم‌ها و سیستم دفاعی آنتی‌اکسیدانی، باعث افزایش مقاومت در برابر استرس اکسیداتیو و صدمات ناشی از مسمومیت دارویی می‌گردد.


مهدی وحید بالان، محمدرضا نصیرزاده،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: وینکریستین به عنوان یک داروی ضدسرطان مهم، برای کبد بسیار سمی است. رزوراترول یک پلی فنل طبیعی است که در منابع گیاهی مختلف یافت می‌شود. مطالعات چندی نشان‌دهنده اثرات ضدالتهابی و آنتی‌اکسیدانی رزوراترول هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظت کبدی و آنتی‌اکسیدانی رزوراترول در برابر سمیت ناشی از وینکریستین سولفات روی موش سوری انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 32 سر موش سوری ماده بالغ نژاد NMRI با وزن 20 تا 25 گرم به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی شامل گروه کنترل، گروه وینکریستین، گروه وینکریستین + رزوراترول و گروه رزوراترول تقسیم شدند. موش‌ها داروی وینکریستین را به‌صورت صفاقی با دوز mg/kg/bw3 هفته‌ای یک‌بار به مدت 4 هفته و رزوراترول را با دوز mg/kg/bw30 به مدت 28 روز از طریق گاواژ معدی دریافت کردند. در پایان مطالعه میزان فعالیت آنزیم‌های کبدی ALT وAST سرم اندازه‌گیری شد. فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان شامل GPX، SOD، سطح مالون دی‌آلدئید و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی کبد اندازه‌گیری شد.


یافته‌ها: فعالیت آنزیم‌های کبدی ALT و AST و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان SOD و GPX در گروه وینکریستین در مقایسه با گروه کنترل کاهش و سطح مالون دی‌آلدئید افزایش معنی‌داری یافت (P<0.05). همچنین تیمار با رزوراترول در گروه وینکریستین + رزوراترول در مقایسه با گروه وینکریستین موجب بهبود معنی‌دار پارامترهای مورد ارزیابی گردید (P<0.05).


نتیجه‌گیری: رزوراترول در برابر آسیب اکسیداتیو القاشده توسط وینکریستین در بافت کبد موش سوری اثر محافظتی و آنتی‌اکسیدانی دارد.


علی‌محمد حیدرسرلک،
دوره 25، شماره 0 - ( 7-1402 )
چکیده

 موضوع این تحقیق تببین رفتارهای اخلاقی است که انتظار می­رود یک مسلمان به هنگام شیوع بیماری­های همه­­گیر بدانها اهتمام ورزد. منابع تحقیق، کتابخانه ­ای شامل نصوص دینی، اعم از آیات، روایات، فتاوا و آراء فقها و اندیشمندان دینی­ هستند که با روش توصیفی از خلال فحص و بررسی منابع مذکور، رفتارهای بایسته دینی کشف و استنباط گردیده است. یافته های نویسنده حاکی از آنست که بایسته ­های اخلاقی یک مسلمان در هنگام بروز بیماری­های همه ­گیر، ذیل سه عنوان قرار می­گیرد: 1) بایسته های اخلاقی نسبت به خداوند متعال. 2) بایسته های اخلاقی شخص نسبت به خویش. 3) بایسته های اخلاقی نسبت به هم­نوعان. در نتیجه؛ از یک مسلمان انتظار می­رود پس از شناخت سه بایسته فوق با اتخاذ رفتار اخلاقی متناسب با یافته ­های شناختی، از اثرات منفی و نتایج زیانباری که شیوع بیمارهای همه ­گیر در پی دارند بکاهد تا به تبع آن، میزان موفقیت حاکمیت در کنترل و مهار همه ­گیری نیز افزایش یافته و بازگشت به زندگی عادی تسریع و تسهیل گردد.
فریدا عابسی، مهدی حضوری، فاطمه آقایی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

درک هیپوپلازی سینوس ماگزیلاری و انواع سینوازال مرتبط برای موفقیت تشخیصی و درمانی جراحی سینوس و ایمپلنت دندان فک بالا بسیار مهم است. این مقاله به منظور گزارش یک مورد نادر از هیپوپلازی یک طرفه سینوس ماگزیلاری که همراه با جابجایی تحتانی کف اوربیت و بدون درگیری Uncinated Process بود؛ ارائه گردید. خانمی 31 ساله برای انجام رینوپلاستی به بخش جراحی فک، صورت و دهان دانشکده دندانپزشکی بابل مراجعه نمود و هیچ علایمی نداشت. همچنین سابقه بیماری زمینه‌ای، مادرزادی یا تروما در دوران کودکی و سایر بیماری‌های استخوانی و ناهنجاری نداشت. توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (Cone Beam Computed Tomography: CBCT) انجام شده، هیپوپلازی سینوس ماگزیلاری سمت چپ، پایین آمدن کف اوربیت و افزایش ضخامت مخاط سینوس را نشان داد. همچنین در فتوگرافی بیمار پایین آمدن کف اوربیت مشاهده شد. تشخیص سینوس هیپوپلاستیک بر اساس تظاهرات بالینی و نمای کرونال CBCT و CT داده شد. از عوارض سینوس هیپوپلاستیک می‌توان به سردرد مزمن، درد صورت و مشکلات صدا اشاره کرد و گاهی ممکن است بدون علامت باشد. در صورت عدم آگاهی جراح از هیپوپلاستیک بودن سینوس، عوارض جراحی پیچیده‌تر خواهد شد و حتی از نظر ظاهری ممکن است بعد از جراحی، پایین بودن کف اوربیت بیشتر نمایان شده و بیمار به اشتباه تصور کند که از عوارض جراحی است. بر طبق مطالعه حاضر، CBCT اطلاعات تشخیصی ارزشمندی را در خصوص تنوع آناتومیک و جزئیات سینوس هایپوپلاستیک در اختیار می‌گذارد که به جراح کمک می‌کند؛ در کنار آگاهی بخشی به بیمار، دید بهتری برای ارائه مناسب‌ترین طرح درمان برای بیمار در اختیار داشته باشد.


محمد عارفی، ایوب خسروی، عباس عبداللهی، سیدحمید آقائی بختیاری، نائمه جاوید، انورسادات کیان مهر،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: میکروRNA ها (microRNAs) زمینه جدیدی را در تشخیص مولکولی سرطان‌ها فراهم کرده‌اند. هرچند هنوز نقش آنها در گردش سرم یا پلاسما در سرطان کولورکتال به خوبی مشخص نشده است. این مطالعه به منظور ارزیابی بیان let-7d microRNA در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 40 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و 40 فرد سالم انجام شد. مقدار 7 میلی‌لیتر نمونه خون از گروه مورد (قبل و بعد از جراحی) و از گروه شاهد (در یک مرحله) اخذ شد. سرم جداسازی شد و تا انجام آزمایشات مولکولی در دمای منفی 80 درجه سانتی‌گراد ذخیره گردید. استخراج میکروRNA از نمونه‌های سرمی انجام و سنتز cDNA صورت گرفت. میزان بیان let-7d با استفاده از روش RT-qPCR انجام شد. داده‌ها با کمک نرم‌افزار GraphPad Prism 9 آنالیز شدند. آنالیز منحنی راک (ROC)، حساسیت و ویژگی روی داده‌های let-7d microRNA به منظور معرفی بیومارکر تشخیصی بین گروه مورد قبل از عمل جراحی با گروه شاهد محاسبه گردید.


یافته‌ها: میزان بیان let-7d microRNA در نمونه‌های قبل از عمل جراحی گروه مورد در مقایسه با نمونه‌های گروه شاهد کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). میزان بیان let-7d microRNA گروه مورد بعد از جراحی در مقایسه با قبل از جراحی افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). آنالیز منحنی راک (ROC) برای let-7d microRNA در گروه مورد قبل از عمل با گروه شاهد نشان داد که حساسیت 33.3%، ویژگی 92.3% و سطح زیرمنحنی (AUC) 0.622 تعیین شد.


نتیجه‌گیری: let-7d microRNA به طور بالقوه می‌تواند به عنوان یک بیومارکر تشخیصی غیرتهاجمی جدید در تشخیص زود هنگام سرطان کولورکتال مطرح باشد؛ هرچند انجام مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است.
 


سیدمحمدعلی شریعت زاده، سارا آقابراتی، پریسا مالکی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نانوذرات نقره به میزان زیادی در صنعت تولید می‌شود و دارای فعالیت‌های استروژنیک و اثرات سمی بر اندام‌های مختلف است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات نقره بر بافت تخمدان موش‌های نژاد NMRI تیمار شده با اسیدلیپوئیک آلفا انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش ماده بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی در 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل، نانوذرات نقره دهانی (500 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)، آلفا لیپوئیک اسید تزریقی (100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن) و نانوذرات نقره (500 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن) توام با آلفا لیپوئیک اسید (100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن) بودند. تیمار به مدت 28 روز انجام شد. در پایان دوره تیمار خون‌گیری از قلب موش‌ها برای آنالیز پارامترهای بیوشیمیایی (مالون‌دی‌آلدئید، استروژن، پروژسترون و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام به روش FRAP) انجام شد. با تشریح موش‌ها، تخمدان چپ خارج، فیکس، قالب‌گیری، برش گیری و پاساژبافتی انجام شد و با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ‌آمیزی گردید. سپس بافت تخمدان برای مطالعه با روش‌های مختلف استریولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت.


یافته‌ها: حجم کل تخمدان، کورتکس، مدولا و جسم زرد و نیز میانگین تعداد کل فولیکول‌های بدوی، اولیه، ثانویه و گراف در گروه نانوذرات نقره در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). تجویز همزمان اسید لیپوئیک آلفا و نانوذرات نقره اثرات نامطلوب نانوذرات نقره را بر پارامترهای فوق جبران کرد. از طرفی، میانگین تعداد انواع مختلف فولیکول‌ها در موش‌های تیمار شده با اسیدلیپوئیک آلفا نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌داری افزایش یافت (P<0.05). کاهش آماری معنی‌داری در سنجش هورمون‌های استروژن و پروژسترون در سرم گروه نانوذرات نقره نسبت به گروه کنترل یافت شد (P<0.05). همچنین در بررسی ظرفیت آنتی‌اکسیدانی سرم گروه تیمار همزمان با نانوذرات نقره + آلفا لیپوئیک اسید افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه تیمار با نانوذرات نقره مشاهده شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: نانوذرات نقره می‌تواند اثرات نامطلوب بر ساختار تخمدان و اجزای آن داشته باشد و آلفا لیپوئیک اسید می‌تواند این اثرات مخرب را تا حدود زیادی جبران نماید.


سیدمحمدعلی شریعت زاده، زهرا سوری، پریسا مالکی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به افزایش استفاده از نانوذرات نقره در محصولات مختلف از جمله محصولات صنعتی و پزشکی، نگرانی‌های جدی در مورد خطرات بالقوه نانوذرات نقره ایجاد شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات نقره بر بافت کلیه موش‌های نژاد NMRI تیمار شده با کوئرستین انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی در 4 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل، نانوذرات نقره (500 mg/kg/bw)، کوئرستین (50 mg/kg/bw) و گروه نانوذرات نقره (500 mg/kg/bw) + کوئرستین (50 mg/kg/bw) بودند. نانوذرات نقره روزانه به مدت 35 روز با روش دهانی خورانده شد. کوئرستین روزانه به مدت 42 روز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در پایان مطالعه، پس از خونگیری از موش‌ها، مراحل تشریح، پاساژ بافتی، رنگ‌آمیزی هایدن هان – آزان انجام شد. حجم کل کلیه، کورتکس و مدولا، جسمک کلیوی و گلومرول به روش استریولوژی ارزیابی شد. بررسی کیفی سلول‌های آپوپتوتیک به روش تانل انجام شد. میزان مالون دی‌آلدئید (MDA) سرم خون به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی با روش Buege و Aust تعیین شد.


یافته‌ها: از مقایسه وزن بدن و کلیه، حجم کل کلیه،کورتکس و مدولا در گروه نانوذرات نقره با گروه کنترل اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده نشد. گروه نانوذرات نقره افزایش معنی‌داری در میانگین حجم کل جسمک کلیوی، گلومرول، تافت، غشای کپسول بومن و میزان MDA نسبت به گروه کنترل نشان داد (P<0.05). همچنین کاهش آماری معنی‌داری در گروه نانوذرات نقره در میانگین حجم کل فضای کپسول بومن و کاپیلاری نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). کوئرستین توانست اثرات مخرب نانوذرات نقره بر روی سلول‌های کلیوی را تا حد گروه کنترل کاهش دهد؛ ولی آپوپتوز در سلول‌های کلیوی در گروه تیمار با کوئرستین نشان داده نشد. بررسی سلول‌ها در گروه نانوذرات نقره نشان‌دهنده ایجاد آپوپتوز بود. میزان MDA سرم گروه نانوذرات نقره نسبت به سایر گروه‌ها افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کوئرستین می‌تواند اثرات مخرب نانوذرات نقره بر روی سلول‌های کلیوی را تا حد گروه کنترل کاهش دهد.


بابک رنجبر، فریدا عابسی، ثریا خفری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: گسترش سینوس فرآیندی فیزیولوژیک است که در سلول‌های رشدی سینوس‌های پارانازال اتفاق افتاده و به‌مرور سبب افزایش حجم آنها می‌شود که موجب ایجاد چالش‌هایی در فرآیند کاشت دندان و ایمپلنت می‌گردد. این مطالعه به منظور ارزیابی مورفومتریک سینوس ماگزیلاری توسط توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (CBCT) انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی تصاویر CBCT 100 فرد (52 مرد و 48 زن) با میانگین سنی 45.32±17.41 سال در محدوده سنی 27 تا 63 سال مراجعه کننده به کلینیک رادیولوژی تخصصی دهان و فک و صورت در شهر بابل طی سال 1398 انجام شد. میزان گسترش سینوس ماگزیلاری در نمای پانورامیک لایک بر اساس میزان اکستنشن آن بر حسب اولین دندان در قدام و آخرین دندان در خلف ثبت گردید. در نرم‌افزار NNT در قسمت ایجاد تصاویر پانورامیک لایک ابتدا در مقاطع اگزیال نقطه شروع سینوس ماگزیلاری از سمت اکلوزال مشخص شد و ابعاد مدیولترالی به فواصل ۳ میلی‌متر بالاتر و 3 میلی‌متر پایین‌تر اندازه گیری شد.


یافته‌ها: بیشترین میزان پیشروی سینوس در قدام سمت راست مربوط به مزیال دندان 5 (15 درصد) و بیشترین میزان پیشروی سینوس در قدام سمت چپ مربوط به دیستال دندان 3 (15 درصد) و مزیال دندان 4 (15 درصد) بودند که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. بیشترین پیشروی در قدام به تفکیک مربوط به دیستال دندان کانین و مزیال پرمولار اول بود. میانگین پیشروی سینوس در جهت مدیولترال ۳ میلی‌متر بالاتر از کف بینی راست در زنان بیشتر از مردان بود (P<0.05). جنسیت و سن با پیشروی سینوس ماگزیلاری ارتباط آماری معنی‌داری نداشتند.


نتیجه‌گیری: پیشروی سینوس ماگزیلاری در راست و چپ و همچنین در مردان و زنان در سنین متفاوت به طور تقریبی برابر بود.



 


علی میکاییلی، سجاد ناصری، محمدمهدی حسینی، سیداحمد امامی، مهدی مجرب،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از بیماری‌های مهم جلدی انسان و حیوانات، درماتوفیتوزیس است که مقاومت آن به درمان‌های رایج رو به افزایش است. این مطالعه به منظور تعیین میزان فعالیت برون‌تنی ضدقارچی عصاره‌های اترنفت، دی‌کلرومتان، اتیل‌استات، اتانول و هیدرواتانول اندام هوایی درمنه‌های خراسانی (Artemisia khorassanica)، شرقی (Artemisia scopari) و معمولی (Artemisia vulgaris) علیه قارچ‌های شایع عامل بیماری درماتوفیتوزیس شامل تریکوفیتون روبروم (Trichophyton rubrum)، تریکوفیتون وروکوزوم (Trichophyton verrucosum)، اپیدرموفیتون فلوکوزوم (Epidermophyton floccosum) و میکروسپوروم کانیس (Microsporum canis) انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی عصاره‌های مختلف اندام هوایی درمنه‌های خراسانی، شرقی و معمولی علیه جدایه‌های قارچی Trichophyton rubrum، Trichophyton verrucosum، Microsporum canis و Epidermophyton floccosum انجام شد. اندام‌‌های هوایی سه گونه درمنه خراسانی، درمنه شرقی و درمنه معمولی با استفاده از پنج حلال اتر نفت، دی کلرومتان، اتیل استات، اتانول و هیدرواتانول (50%) عصاره‌گیری و عصاره‌های حاصل برای اثرات ضددرماتوفیتی علیه Trichophyton rubrum، Trichophyton verrucosum، Microsporum canis و Epidermophyton floccosum غربالگری شدند. سپس آزمایش حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) براساس روش رقیق‌سازی در آگار انجام شد. فعال‌ترین عصاره‌ها در آزمون‌های مقدماتی فیتوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفتند.


یافته‌ها: در غربالگری اولیه، میکروسپوروم کانیس و تریکوفیتون وروکوزوم به ترتیب حساسیت (86.66%) و مقاومت (100%) بیشتری را به عصاره‌های مورد مطالعه نشان دادند. عصاره‌های حاصل از درمنه شرقی، از گسترده‌ترین دامنه فعالیت برخوردار بودند. موثرترین عصاره‌های به کار رفته در آزمایش‌ها نیز با MIC برابر با 78.12 میکروگرم بر میلی‌لیتر از همین گیاه بودند. عصاره‌های هیدرواتانولی تمام گونه‌های گیاهی کمترین فعالیت ضددرماتوفیتی را بروز دادند. نتایج مطالعات مقدماتی فیتوشیمیایی، حضور مشترک ترپنوییدها را در تمام عصاره‌های اتر نفتی و دی کلرومتانی گونه‌های گیاهی نشان داد.


نتیجه‌گیری: برخی ترکیبات چربی دوست موجود در عصاره‌های مختلف به ویژه عصاره‌های اتر نفتی و دی کلرومتانی درمنه شرقی فعالیت قابل توجه برون‌تنی ضددرماتوفیتی دارد.


سید کمال الدین میرکریمی، عبدالحلیم رجبی، علی مقصودلو،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: توانمندسازی خانواده محور، مددجو و خانواده‌اش را در تصمیم‌گیری برای ارتقاء سطح سلامت درگیر می‌کند تا با تصمیم‌گیری صحیح بر وضعیت سلامتی خود کنترل داشته باشند. خودکارآمدی مهم‌ترین مؤلفه توانمندسازی محسوب شده و در روند درمان بیماری‌های مزمن و بالا بردن خودکارآمدی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی بیمار محور و الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خودکارآمدی درک شده و قند خون ناشتا بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه شبه‌تجربی روی 120 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت روستایی شهرستان گرگان طی سال 1402 انجام شد. بیماران در سه گروه 40 نفری شامل کنترل، توانمندسازی خانواده محور و توانمندسازی بیمار محور با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای وارد مطالعه شدند. آموزش‌ها در گروه‌های بیمار محور و خانواده محور بر اساس چهار مرحله الگو و در گروه‌های 8-6 نفره انجام شد. مراحل الگو شامل درک تهدید، مشکل‌گشایی، مشارکت آموزشی و ارزشیابی بودند. بیماران در گروه کنترل فقط آموزش‌های روتین مرکز سلامت را دریافت کردند. به منظور گردآوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی درک شده بیماران دیابتی میانسال و چک لیست ثبت مشخصات بالینی استفاده گردید.

یافته‌ها: میزان قند خون ناشتا در هر سه گروه بعد از مداخله کاهش یافت؛ اما این اختلاف از نظر آماری بین گروه‌ها در پیش‌آزمون و در پس‌آزمون معنی‌دار نبود. در پس‌آزمون خودکارآمدی درک شده بین گروه بیمارمحور با گروه خانواده محور و نیز گروه بیمارمحور با گروه کنترل، افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی بیمار محور و الگوی توانمندسازی خانواده محور بر خودکارآمدی درک شده بیماران موثر ارزیابی شد؛ اما روی میزان قند خون ناشتا بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اثری نداشت.



صفحه 5 از 5    
5
بعدی
آخرین
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)