90 نتیجه برای سعید
محسن سعیدی، دکتر حسن برادران، دکتر محمدرضا هاتف،
دوره 1، شماره 1 - ( بهار 1378 )
چکیده
آنتی بادی های ضد سیتوپلاسم نوتروفیل (ANCA)، علیه اجزای لیزوزومی و گرانول های اولیه سلول های میلوئیدی (نوتروفیل ها و مونوسیت ها)، در بعضی بیماری های روماتیسمی و نیز در بیماری وگنر بوجود می آید. این آنتی بادی ها، علاوه برآنکه ممکن است در بروز ضایعات عروقی دخالت داشته باشند، ارزش تشخیصی نیز دارند، بطوری که حساسیت و اختصاصی بودن سنجش (ANCA) در بیماری وگنر، در حدود 95-90% است. بنابراین با احتمال اینکه در بیماری های SLE و RA و WG نیز این آزمایش از حساسیت و ویژگی بالایی برخوردار می باشد، بر روی سرم 65 نفر از بیماران مبتلا به RA و 42 نفر از بیماران مبتلا به SLE، بررسی هایی صورت گرفت. با استفاده از روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم، دو الگوی رنگ پذیری مشاهده شد: (C-ANCA) یا نوع سیتوپلاسمی که در 88% موارد آنتی بادی از نوع Anti-PR3 می باشد و (P-ANCA) یا حاشیه هسته ای که شامل آنتی بادی های ضد میلوپراکسیداز (MPO)، لاکتوفرین (LF)، و کاتپسین G یا (CG) و الاستاز (HLE) و لیزوزیم (LZ) هستند. بعلاوه حساسیت (Sensitivity) آن برای بیماران (SLE) در رقت 1/128، برابر 8% و ویژگی (Specificity) برابر 85.1% و برای بیماران RA در رقت 1/16 دارای حساسیت 32.2% و ویژگی 87.5% می باشد.
دکتر عزت الله قائمی، دکتر کیومرث قاضی سعیدی، مایا بابائی کوچکسرائی،
دوره 1، شماره 2 - ( تابستان 1378 )
چکیده
اثر غلظت های مختلف استرپتومایسین بر رشد سویه های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سویه های مقاوم به این دارو افزودن 0.1 میکروگرم در میلی لیتر استرپتومایسین به محیط لوون اشتاین، می تواند زمان ظهور کلنی را 7-5 روز کاهش دهد و افزودن حساس 0.01 میکروگرم در میلی لیتر از این دارو به محیط پایه لوون اشتاین، ظهور کلنی سویه ها را 5-1 روز تسریع نماید. سازوکار دقیق این عمل نامشخص است ولی ممکن است بعلت اثر استرپتومایسین روی پورین ها باشد که نقش انتقال مواد غذایی را به عهده دارند. وجود غلظت های پایین (0.1، 0.01 میکروگرم در میلی لیتر) استرپتومایسین در محیط لوون اشتاین سبب تغییر شکل کلنی در بعضی از سویه ها می شود.
زهرا مولانا، دکتر کیومرث قاضی سعیدی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1379 )
چکیده
گاردنرلا واژینالیس، باسیل کوتاه گرم منفی یا گرم متغیر و چند شکلی می باشد که در زنان غیرباردار، اندومتریت- سالپنژیت- اورتریت و... و در زنان باردار، زایمان زودرس و تولد نوزاد کمتر از 2500 گرم ایجاد می نماید. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی گاردنرلا واژینالیس در زنان باردار و غیرباردار، به عنوان عامل سبب شناختی التهاب واژن انجام شده است. روش مطالعه، روش توصیفی بود که در آن از 200 زن باردار و غیرباردار (در دو گروه صدتایی) مراجعه کننده به درمانگاه های زنان و نازایی و بر اساس معاینات بالینی و نمونه برداری از ترشحات واژینال ناحیه فورنیکس خلفی انجام شد. آزمایش های تشخیص واژینوز باکتریایی روی نمونه ها، بر اساس 3 معیار مثبت از 4 معیار PH>4.5، تست آمین مثبت، وجود کلوسل و هموژن و غیر هموژن بودن ترشحات صورت گرفت. در این بررسی از 25 درصد زنان غیرباردار و 14 درصد زنان باردار، گاردنرلا واژینالیس جدا گردید. میزان کلونیزاسیون در 30.7 درصد افراد، بالا (4+ و 3+) بوده است. با مقایسه علائم بالینی بر اساس 3 شاخص از معیارهای چهارگانه مشخص شد که 41 درصد زنان غیرباردار و 27 درصد زنان باردار مبتلا به واژینوز باکتریایی بوده اند. وجود کلوسل در لام با رنگ آمیزی گرم در 68 درصد زنان غیرباردار و 50 درصد زنان باردار مشاهده شده است. همچنین در افراد آلوده به واژینوز باکتریایی تعداد باسیل های گرم متغیر افزایش یافته و تعداد لاکتوباسیل ها کاهش نشان می داد. بر اساس مطالعات ما 60 درصد زنان غیرباردار از نظر لام پاپ اسمیر نیز به گاردنرلا واژینالیس آلوده بوده اند. در زنان باردار، آلودگی به گاردنرلا واژینالیس در سه ماهه اول بارداری نسبت به سه ماهه دوم و سوم بیشتر بوده است. این مطالعه نشان داد که افزایش میزان باسیل های گرم منفی یا گرم متغیر و همچنین افزایش کلوسل، با کاهش لاکتوباسیل ها در مبتلایان به واژینوز باکتریایی همراه می باشد. بنابراین استفاده از روش های ساده لام مرطوب و رنگ آمیزی گرم از ترشحات واژینال به راحتی می تواند در شناسایی و درمان بیماران مبتلا به واژینوز باکتریایی علاوه بر علائم بالینی مورد استفاده قرار گیرد.
عباس علی ایمانی فولادی، دکتر مرتضی ستاری، دکتر کیومرث قاضی سعیدی،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
بروز مقاومت های دارویی سل موجب شده است تا جستجو در زمینه داروهای جدید گسترش یابد. محیط لون اشتاین جانسون به عنوان پایه ای برای کشت سویه های مایکوباکترویم توبرکلوزیس در اکثر نقاط جهان کاربرد دارد. گروهی از مواد ضد میکروبی که در درمان سال کاربرد دارند، به حرارت حساس هستند و نمی توان آنها را در محیط لون اشتاین جانسون به کار گرفت. در تحقیق انجام شده با توجه به امکانات اولیه هر آزمایشگاه تحقیقاتی سل، روشی برای سنجش مقاومت دارویی این نوع داروها طراحی و به کار گرفته شد. در این روش تعداد پنج سویه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مقاوم به دارو جدا شده از بیماران، انتخاب شده و اثر داروهای اصلی برای درمان سل به روش ذکر شده به همراه روش استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج قرائت آنتی بیوگرام میانگینی از سه بار تکرار آزمایش بود که نشاندهنده این است که مجاورت اولیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس به مدت 48 ساعت در محیط آبگوشتی میدل بروک 7H9 broth با داروهای ضد سلی و کشت مجدد روی محیط لون اشتاین جانسون فاقد آنتی بیوتیک وانکوبه گذاری به مدت 41 روز، اختلاف معناداری با نتایج حاصل از روش استاندارد کشت روی محیط آگاردار میدل بروک 7H9 broth و لون اشتاین جانسون حاوی آنتی بیوتیک ندارد.
محسن سعیدی، مرحوم دکتر حسن برادران، دکتر محمدرضا هاتف،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
پادتن های ضد سیتوپلاسم نوتروفیل (ANCA) رده ای از پادتن ها یا خود پادتن(نو آنتی بادی) ها هستند که معمولا در شرایطی که تخریب نوتروفیل ها در بدن ایجاد می شود، به وجود آمده، منجر به آسیب عروقی می شوند و بروزشان در بعضی از بیماری های روماتیسمی مثل آرتریت روماتوئید (R.A)، لوپوس (SLE) و بیماری های وسکولیتی مثل گرانولوماتوزوگنر (W.G) شایع تر است. از آنجا که تست غربالی برای تعیین ANCA روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم (IFA) می باشد و همچنین به علت حساسیت بالای روش ایمونوفلورسانس و سادگی و قیمت مناسبش نسبت به سایر تست های الیزا و رادیوایمنواسی (RIA)، تصمیم گرفتیم که روش IFA-ANCA را انتخاب کنیم. روش کار شامل جدا سازی نوتروفیل ها از خون اشخاص سالم، سپس تثبیت کردن با محلول اتانل 96 درصد، فرمالین 0.5 درصد، همراه با بهینه سازی کنترل کیفیت روش می باشد. به این منظور تعداد 44 نفر از بین مبتلایان به بیماری های روماتیسمی و وسکولیتی که تست ANCA در آنها مثبت بود، به روش نمونه گیری غیر احتمالی و آسان، انتخاب شدند. بر این اساس با استفاده از روش IFA، دو الگوی رنگ پذیری به نام های فرم C-ANCA یا نوع سیتوپلاسمی و فرم P-ANCA یا حاشیه هسته ای مشاهده گردید. ضمنا این روش، نسبت به روش Lnter assay از تکرار پذیری 95 درصد و دقت 91 درصد برخوردار بوده است.
محسن سعیدی، دکتر سپیده بخشنده نصرت، دکتر عزت الله قائمی، سیدمحمد هدایت مفیدی، فرامرز کوهسار، ناصر بهنامپور،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1381 )
چکیده
توکسوپلاسموز بیماری است که بوسیله توکسوپلاسما گوندی ایجاد می شود. به خاطر طیف وسیع آلودگی به خصوص آلودگی بدون علایم آن در زنان باردار که منجر به عفونت توکسوپلاسموز مادرزادی می گردد، تعیین عیار (تیتر) آنتی بادی های ضد توکسوپلاسما قبل از حاملگی و هم چنین مشخص نمودن عوامل موثر در بالا رفتن شیوع آن ضروری است. این مطالعه که از نوع توصیفی- مقطعی می باشد، به منظور تعیین شیوع آنتی بادی های IgG و IgM ضد توکسوپلاسما در 300 نمونه خونی به روش ELISA، انجام گرفته است. نمونه ها به طور تصادفی از زنانی که در سال 1380 برای مشاوره ازدواج به تنها مرکز مشاوره آزمایشگاهی شهرستان گرگان مراجعه کرده بودند، گرفته شد. در این تحقیق، شیوع کلی موارد مثبت IgG ضد توکسوپلاسما 48.3 درصد و IgM 11.7 درصد بدست آمد. نتایج بدست آمده، نشان دهنده عدم رابطه معنی دار آماری موارد مثبت IgG و IgM با سن، محل سکونت (شهر یا روستا)، میزان تحصیلات، شغل، نحوه شستن و مصرف سبزیجات خام، مصرف گوشت نیم پز یا نپخته، نگهداری حیوانات اهلی غیر از گربه در منزل می باشد. اما بین نگهداری گربه در منزل با موارد مثبت آنتی بادی IgM، رابطه معنی داری وجود داشت (pv ≤ 0.025). ضمنا 51.7 درصد زنان در زمان ازدواج سرونگاتیو بوده و بنابراین آمادگی ابتلا به توکسوپلاسموزیز را در حین حاملگی دارند. نتایج این مطالعه ضرورت انجام تست تشخیص توکسوپلاسموز در دوران بارداری را مورد تایید قرار می دهد.
دکتر عزتا.. قائمی، دکتر کیومرث قاضیسعیدی، هادی کوهساری، دکتر بهناز خدابخشی، فرامرز کوهسار، ناصر بهنامپور، مسعود بازوری، مایا بابایی کوچکسرائی، دکتر شهرام بهمنیار،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
تمام گونه های میکوباکتریوم ها به غیر از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، لپره و بوویس جز میکوباکتریوم های محیطی تلقی می گردند که به طور معمول از خاک، آب، گرد و غبار و ... قابل جداسازی هستند. علاوه بر بیماری زایی نقش مهم دیگر میکوباکتریوم های محیطی تاثیر بر سیستم ایمنی افراد می باشد. که ممکن است در برابر بیماری های میکوباکتریال نقش مفید و یا تخریبی داشته باشد. استان گلستان از نظر شیوع بیماری سل دارای دو منطقه است. در منطقه غرب استان گلستان شیوع سل نسبت به منطقه شرق استان کمتر است. هدف این مطالعه علاوه بر تعیین انواع میکوباکتریوم های محیطی در دو منطقه، مقایسه فراوانی و تنوع آنها با یکدیگر می باشد. برای این منظور از خاک این دو منطقه نمونه گیری صورت گرفت و پس از مراحل تیمار، روی محیط لوون اشتاین جانسون کشت داده شد. به طور کلی 220 نمونه گرفته شد که 120 نمونه از مناطق پرشیوع سل بود که از این تعداد 25 عدد (20.8 درصد) کشت مثبت شدند و 47 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در 100 نمونه گرفته شده از مناطق کم شیوع سل، 66 مورد (66 درصد) کشت مثبت شدند که 114 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در نتیجه در کل استان بدون در نظر گرفتن شیوع سل از 220 نمونه 91 عدد (41.2 درصد) کشت مثبت شدند و 161 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد که شایع ترین آنها عبارت بودند از میکوباکتریوم فورچوئیتوم (21.8 درصد)، میکوباکتریوم فلاویسنس (20.5 درصد) و میکوباکتریوم چلونه ای (16.8 درصد). شیوع و تنوع میکوباکتریوم های محیطی در مناطق کم شیوع بسیار بیشتر از مناطق پرشیوع بود. هر چند، این اختلاف می تواند مربوط به عوامل زیست محیطی باشد، نشان دهنده این است که احتمال برخورد سیستم ایمنی ساکنین این مناطق با میکوباکتریوم های محیطی بیشتر است.
دکتر عزتا.. قائمی، دکتر کیومرث قاضیسعیدی،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
بیماری های میکوباکتریومی از قدیم ترین بیماری های شناخته شده بشری هستند. ذهن تاریخ پر است از خاطرات تلخ تهاجم بیماری های میکوباکتریومی، به خصوص سل و جذام که حتی امروز، سال ها پس از کشف عامل، راه های تشخیص، پیشگیری و درمانشان هنوز نام آنها ترس و وحشت را در انسان زنده می کند. اگر چه دوران اوج بیماری جذام، فروکش کرده، بیماری سل، سال هاست که در پی اوج گیری مجدد، می رود تا به عنوان یک خطر جدی برای بشریت و به خصوص جوامع جهان سوم خودنمایی کند و در این راه، دست ویروس ایدز را نیز سخت فشرده است تا با هم به نبرد با سلامت برخیزند. از طرفی فرصت مناسبی به دست آمده که بعضی از گونه های میکوباکتریومی بی خطر یا کم خطر، خود را به شکل یک عامل بیماری زا جدی مطرح نمایند و مولد بیماری هایی مرگ آفرین در انسان شوند. محققینی که با چهره جدید این سازواره (ارگانیسم)، آشنایی یافته اند، سخت در تلاشند تا با شناسایی ویژگی های دقیق ترشان، نقاط ضعف آنها را یافته و به مبارزه جدی تر با آنان برخیزند. این نوشتار نیز در پی روشن سازی یکی از ویژگی های میکوباکتریومی یعنی کندی رشد آنها می باشد.
دکتر سعید شاکری، دکتر پیمان حکمتی، فاطمه السادات امیر لطیفی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی یکی از عوارض شایع و آزاردهنده می باشد. یکی از علل ثابت شده آن در مردان مسن بزرگی پروستات می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش استفاده از امتیاز بندی بین المللی علایم پروستات (IPSS) در پیش بینی احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال انجام شد. بیماران و روش ها: تعداد 100 بیمار مرد بالای 50 سال بدون سابقه مشکلات ارولوژیک و مغز و اعصاب کاندید عمل جراحی انتخابی غیر از اورولوژیک و مغز و اعصاب بودند، انتخاب شدند. IPSS قبل از عمل جراحی در این افراد محاسبه شد و بیماران از نظر احتباس ادراری در 24 ساعت دوم پس از انجام عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: 1.8 درصد افرادی که امتیاز آن 7-0 بود، 20 درصد افرادی که امتیاز آنها 19-8 بود و 53.3 درصد افرادی که امتیاز آنها 35-20 بود دچار احتباس ادراری شدند که از نظر آماری بین ازدیاد IPSS و احتمال وجود احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی رابطه معنی داری وجود داشت (0.05>P)نتیجه گیری: بیمارانی که امتیاز آنها 35-20 می باشد در معرض خطر بالایی برای احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی قرار دارند با استفاده از این روش می توان احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال را پیش بینی نمود.
دکتر ژیلا ترابی زاده، دکتر عباسعلی کریمپور ملکشاه، دکتر مهرانگیز صدوقی، سید سعید صادقی دارابی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: آلومینیوم که سومین عنصر فراوان پوسته زمین است، ماده ای سمی برای بدن محسوب می شود. اثرات سمی آن بر بدن حیوانات آزمایشگاهی بالغ مورد مطالعه فراوان قرار گرفته است. اما مطالعات در خصوص اثرات این عنصر در تکوین جنین و سمیت آن برای جنین کافی نبوده و گزارشات موجود متناقض می باشند. در این تحقیق بروز ناهنجاری های مادرزادی خارجی در جنین های موش به دنبال قرار گرفتن در معرض کلرید آلومینیوم در یک دوره زمانی کوتاه، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: موش های سفید NMRI با وزن 24 الی 33 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. روز مشاهده پلاک واژنی به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد و موش ها به طور تصادفی در 6 گروه 12 تایی جای داده شدند. در سه گروه اول به ترتیب روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم حاملگی یک دوز کلرید آلومینیوم به میزان mg/kg 150 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در سه گروه دیگر به عنوان گروه های شاهد در روزهای یاد شده مقدار 0.3 میلی لیتر سرم فیزیولوژیک تزریق شد. موش ها در روز پانزدهم کشته شده و جنین ها از رحم بیرون آورده شدند و پس از وزن کردن و اندازه گیری طول سری- دمی (CR) با استفاده از استریومیکروسکوپ وقوع ناهنجاری های ساختمانی خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: میانگین وزن جنین ها در گروه های تجربی روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم به طور معنی داری کمتر از گروه های شاهد بوده است (P<0.05). اما طول CR تفاوتی را نشان نداده است. فراوانی ناهنجاری های خارجی در گروه های تجربی یاد شده به ترتیب 47.0، 37.0 و 33.1 درصد و در گروه های شاهد به ترتیب 9.8، 10.2 و 8.7 درصد بوده است که اختلاف بین گروه های تجربی و شاهد معنی دار بوده است (P<0.05).نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که کلریدآلومینیوم دارای اثر سمی و تراتوژنیک بر جنین های موش بوده و حتی در معرض قرار گرفتن جنین ها برای یک دوره کوتاه می تواند باعث بروز ناهنجاری های ساختمانی در آنها شود.
دکتر مجید محمودی، دکتر آتوسا آذرنگ، سعید رجبعلیان، دکتر علیرضا ظهور،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: مطالعات چندی در مورد اثر مواد اوپیوئیدی بر فعالیت سیستم ایمنی در افراد مصرف کننده این مواد صورت گرفته و نتایج متناقصی گزارش شده است. این مطالعه که با هدف اثر مواد اپیوئیدی بر سیستم ایمنی افراد مصرف کننده این مواد صورت گرفت، نوع پاسخ سلول های ایمنی این افراد را در حالت in vitro ارزیابی نموده و میزان سیتوکین های اینترفرون گاما (IFN- ?) و اینترلوکین-10 (IL-10) تولید شده را که نمایانگر هر یک از زیر گروه های سلول های CD4+T-helper می باشند، بررسی می نماید.مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه از افراد داوطلب و سالم سو مصرف کننده مواد اوپیوئیدی خون گیری شد. همین طور از افراد سالم و فاقد سابقه سو مصرف مواد جهت گروه کنترل خون گیری به عمل آمد. کشت سلولی روی خون تام انجام گردید. خون تام رقیق شده با میتوژن و یا آنتی ژن تحریک و مایع روئی کشت جهت اندازه گیری سیتوکین ها مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-10 و آزمون های آماری فیشر و یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد افرادی که سو مصرف مواد اوپیوئیدی نظیر هروئین را داشتند، میزان اینترفرون گاما تولید شده توسط سلول های آنها در اثر تحریک در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار کاهش می یابد و میزان اینترلوکین-10 در آنها افزایش می یابد (P<0.05). در حالی که افرادی که سو مصرف مواد اوپیوئیدی نظیر تریاک را داشتند میزان تولید این سیتوکین ها در آنها در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی داری نشان نمی دهد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده کاهش پاسخ میتوژنیک سلول های ایمنی افراد سو مصرف کننده مواد اوپیوئیدی نظیر هروئین می باشد و یا القا سلول های ایمنی در این افراد احتمالا در جهت Th2 می باشد. در حالی که این کاهش در افراد سو مصرف کننده تریاک در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نیست.
دکتر عزتا.. قائمی، محمدعلی وکیلی، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر سپیده بخشندهنصرت، دکتر سعید آقاپور، دکتر محمد نعیمی طبیعی، علیجان تبرائی، مهندس سیدابراهیم حسینی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به باسیل سل هستند. واکسیناسیون منظم با BCG به عنوان تنها واکسن مجاز و ایمن، سالهاست که برای کنترل این بیماری در ایران و بسیاری از نقاط جهان انجام می شود، ولی کارایی آن در نقاط مختلف، متفاوت و مورد اختلاف است. این مطالعه به منظور مشخص کردن سطح واکنش توبر کولینی 4.5 ماه و 7 سال پس از واکسیناسیون بدو تولد در سطح استان گلستان انجام شد.مواد و روش ها: 2700 شیرخوار 4.5 ماهه و 2400 کودک 7 ساله در سطح استان گلستان با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پس از هماهنگی و کسب مجوز از خانواده ها، مسوولین مراکز بهداشتی و نیز مسوولین اداره های آموزش و پرورش استان و مدارس انتخاب شده، در هر فرد مورد بررسی، وجود اسکار BCG بررسی شد. سپس 0.1 میلی لیتر محلول توبرکولین 5T.U به صورت داخل جلدی تزریق گردید. اندوراسیون حاصله 48-72 ساعت بعد ارزیابی و ثبت گردید. نتایج به صورت تعیین فراوانی ثبت و نیز با آزمون تی با یکدیگر مقایسه گردید.یافته ها: در این مطالعه جمعا 2559 شیرخوار 4.5 ماهه و 2193 کودک 7 ساله در بررسی نهایی شرکت کردند. فراوانی اسکار BCG در شیرخواران 97.9 درصد و در کودکان 7 ساله 87.8 درصد برآورد گردید که تفاوت معنی داری را نشان می دهد (P<0.05). میانگین قطر اندوراسیون در شیرخواران 2.92 میلی متر و در 7 ساله ها تنها 0.66 میلی متر بود که تفاوت آنها از نظر آماری معنی دار است. بیش از 82 درصد از کودکان 7 ساله و 44.7 درصد شیرخواران فاقد هرگونه واکنش توبرکولینی بودند که این تفاوت نیز از نظر آماری معنی دار است (P<0.05).نتیجه گیری: میزان واکنش توبرکولینی مثبت در شیرخواران استان علی رغم واکسیناسیون بدو تولد، 4.5 ماه پس از واکسیناسیون بدو تولد بسیار پایین است و این میزان در کودکان 7 ساله به شدت کاهش یافته است. این یافته نشانگر آنست که واکسیناسیون بدو تولد در مثبت شدن تست توبرکولین نقش زیادی ندارد. نتایج همچنین نشان می دهد که وجود اسکار در محل تزریق واکسن می تواند نشانه مناسبی برای ارزیابی سابقه واکسیناسیون در شیرخواران باشد. با توجه به منفی بودن تست توبرکولین در اکثریت شیرخواران پیشنهاد می گردد کارایی واکسن در پیشگیری از بیماری سل با روش های دیگری مثل ارزیابی بروز بیماری در کودکان در یک مطالعه دراز مدت و طی چند سال و یا از طریق تعیین سطح سیتوکین ها بعد از واکسیناسیون تعیین گردد.
دکتر حمیدرضا هنرمند، دکتر فریبرز منصور قناعی، دکتر سعید اشراقی، دکتر محمد رضا خرمی زاده، دکتر غلامرضا عبداله پور،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده
زمینه هدف: لپتوسپیروز شایع ترین بیماری مشترک انسان و حیوان در جهان است که در مناطق گرمسیری و معتدله شیوع بیشتری دارد. لپتوسپیروز انسانی در حاشیه ساحلی دریای خزر که وضعیت جلگه ای و آب و هوای معتدل و مرطوب دارد، شایع بوده و در استان گیلان آندمیک است. این مطالعه به منظور همه گیرشناسی لپتوسپیروز در استان گیلان انجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1382 با بیماریابی و نمونه گیری از خون افراد مشکوک به لپتوسپیروز که در بیمارستان های رازی رشت، امام خمینی صومعه سرا و 22 آبان لاهیجان صورت گرفت، انجام شد. تعداد 282 نمونه سرم جمع آوری شده با دو روش تشخیصی معتبر الیزا و MAT (آزمون آگلوتیناسیون میکروسکوپی) مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه نمونه سرم هایی که تراز پادتن های اختصاصی ضد لپتوسپیرای آنها در هر دو آزمون مزبور مساوی یابالاتر از 160:1 بود را مثبت در نظر گرفته، نشانه بیماری تلقی نموده و ویژگی های دموگرافیکی آن بیماران را مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار دادیم.یافته ها: 62.5 درصد از جامعه مورد مطالعه مرد بودند. 89.2 درصد از بیماران ساکن روستا و بیشترین زمان شیوع لپتوسپیروز در ماه شهریور با 42.9 درصد بود. شایع ترین گروه سنی در محدوده 41-50 سال با میزان 23.1 درصد بوده است. 98.6 درصد بیماران سابقه کار در مزارع برنج و 27.4 درصد از آنها سابقه تماس با حیوان اهلی را ذکر می کردند.نتیجه گیری: ارتباط شغلی و زمان انتشار بیماری مشابه سایر مطالعات انجام شده در نقاط دیگر جهان است.
شیده وطنی، دکتر کیومرث قاضی سعیدی، مریم محمدی، علیرضا ناجی، دکتر فرحدخت فاطمینسب، دکتر حجت زراعتی، دکتر مینو محرز،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: مایکوپلاسماهای ژنیتال عامل عفونت دستگاه ادراری- تناسلی می باشند. این ارگانیسم ها در ارتباط با واژینوز باکتریایی، بیماری التهابی لگن، اندومتریت، سرویسیت، اورتریت غیر گنوکوکی، سقط جنین خود به خودی، تولد نوزاد نارس، پنومونی و مننژیت نوزادی می باشند. این مطالعه برای تعیین میزان توانایی PCR در شناسایی و تشخیص مایکوپلاسماهای ژنیتال در نمونه های کشت منفی زنان مبتلا به واژینوز باکتریایی صورت گرفت.روش بررسی: مطالعه روی 174 بیمار مبتلا به واژینوز باکتریایی مراجعه کننده به یکی از آزمایشگاه های تشخیص طبی تهران از بهمن 83 تا آذر 84 صورت گرفت. از دو نمونه سوآب ترشحات ژنیتال، یکی روی محیط های کشت اختصاصی مایکوپلاسما منتقل شده و سوآب دیگر پس از حل شدن در بافر PBS جهت استخراج DNA فریز گردید. برای انجام PCR از پرایمرهای اختصاصی جنس مایکوپلاسما و اوره آپلاسما (MGSO, UGSO, My-ins) برای تکثیر ناحیه 520 bp ژن 16S rRNA استفاده شد.یافته ها: از 174 نمونه، 71 نمونه 40.8) درصد( از نظر وجود مایکوپلاسما و یا اوره آپلاسما با استفاده از کشت، مثبت شده و 103 نمونه 59.2) درصد( منفی شدند. روی این 103 نمونه، PCR انجام شد. با استفاده از تکنیک PCR، 89 نمونه 86.4) درصد( منفی و 14 نمونه 13.6) درصد( مثبت شدند.نتیجه گیری: با روش PCR می توان مواردی از عفونت میکوپلاسمائی را شناسایی کرد که در روش کشت تشخیص داده نمی شود.
دکتر افسانه برقعی، دکتر سعیده قرهجه،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان آلودگی به شپش سر در مناطق مختلف کشور از 0.9 درصد تا 20.5 درصد متغیر بوده و در مناطق روستایی شهرستان گرگان این میزان حدود 10.8 درصد به دست آمده است. با توجه به عوارض آلودگی به شپش در اطفال درمان آن اهمیت خاصی دارد. عوامل متعددی چون شکل دارو و طول دوره درمانی در پذیرش درمان نقش به سزایی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی دو رژیم درمانی پرمترین و کوتریموکسازول در درمان پدیکولوز سرانجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه تجربی (RCT) روی دو گروه 100 نفره دانش آموز دختر مقطع ابتدایی شهرستان گرگان که مبتلا به شپش سر بودند، پس از همسان سازی متغیرهای زمینه ای انجام شد. به یک گروه کوتریموکسازول دو قرص دو بار در روز و به گروه دوم شامپوی پرمترین یک درصد داده شد.یافته ها: میزان بهبود با کوتریموکسازول 59 درصد و در مورد پرمترین 65 درصد بود. دسترسی و استفاده از حمام خانگی روی اثربخشی دارو تاثیر مثبت داشت. (0.05>P).نتیجه گیری: با توجه به میزان اثربخشی دو دارو و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی موثر بر آن فعلا درمان با رژیم پرمترین نسبت به درمان خوراکی با کوتریموکسازول ارجح است.
دکتر کیومرث قاضی سعیدی، رقیه هاشمزاده، مریم محمدی، دکتر فرحدخت فاطمینسب، دکتر عزتالله قائمی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: مایکوباکتریوم مارینوم عامل سل یا مایکوباکتریوزیس ماهی می باشد. زیستگاه طبیعی آن آب بوده و قادر است از طریق خراش پوستی در بدن انسان وارد شده و ضایعات گرانولومای استخر شنا یا تانک ماهی را ایجاد نماید. این بیماری شغلی است و در کارکنان مراکز صید از شیوع بالاتری برخوردار است. این مطالعه به منظور بررسی فراوانی این باکتری در ماهی ها و نیز ضایعه گرانولوم استخر شنا در کارکنان شیلات در آشوراده انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، معاینه بالینی از 387 نفر از کارکنان شیلات آشوراده که با ماهی تماس داشتند، از نظر وجود زخم- های جلدی انجام گرفت و در صورت وجود زخم نمونه های بیوپسی از آنها تهیه شد. همچنین 113 نمونه آبشش ماهیان خاویاری طی دوره زمانی اردیبهشت تا بهمن 1382 تهیه گردید. رنگ آمیزی زیل نلسون و کشت نمونه ها در محیط لوون اشتاین بعد از تیمار با سود انجام شد.یافته ها: از 2 مورد (1.76 درصد) از ماهی های مورد بررسی میکوباکتریوم مارینوم جدا شد. تنها یک بیمار ضایعات جلدی مشکوک داشت که در کشت آن میکوباکتریوم مارینوم ایزوله نشد.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میکوباکتریوم مارینوم در ماهیان خاویاری ناحیه بندرترکمن از شیوع پایینی برخوردار است و انتقال آن نیز به صیادان در این منطقه مشاهده نشده است. مطالعات وسیع تر و در طول زمان برای رد کامل اهمیت مارینوم در ایجاد بیماری در منطقه ضروری است.
دکتر محمدمهدی سلطان دلال، حمیدرضا محمدی، عقیل دستباز، دکتر سعید واحدی، مریم صلصالی، مهشید آراسته، تاج الملوک کفاشی، حمیده نوروز بابایی، کبری نمدی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : افزودنیهای مواد غذایی یک واژه کلی برای ترکیباتی است که به منظور دوام یا بهتر نمودن ظاهر غذا، ترکیب، طعم و ارزش غذایی به مواد غذایی اضافه میشود. رنگها نیز جزو این دسته از مواد بوده که برای افزایش جذابیت مواد غذایی به آنها افزوده میشوند. رنگها میتوانند عوارضی شبیه آسم، کهیر هایپراکتیویتی در کودکان، تضعیف سیستم ایمنی، واکنشهای آنافیلاکتیک ویا حتی اثرات سرطانزایی داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت نوع رنگهای مصرفی در شیرینیهای تولیدی جنوب شهر تهران بود. روش بررسی: تعداد 191 نمونه شیرینی خشک از مناطق جنوبی شهر تهران در سال 1385 به صورت تصادفی نمونهبرداری مورد آنالیز نوع رنگ قرارگرفتند. نمونهها ابتدا توسط اسیدکلریدریک استخراج رنگ گردیده و پس از تخلیص با استفاده از روش کروماتوگرافی با لایه نازک T.L.C (Thin Layer Chromatography) به وسیله پیپتهای آماده، مورد آنالیز قرار گرفتند. نمونهها با توجه به Rf مورد شناسایی قرارگرفتند. یافتهها: 2/93 درصد از کل نمونهها حاوی رنگ بودند. از میان کل نمونههای رنگی، 42 نمونه (22درصد) حاوی رنگ مصنوعی غیرمجاز خوراکی، 96 نمونه (3/50درصد) حاوی رنگ مصنوعی مجازخوراکی برای تولیدکنندههای صنعتی و 40 نمونه (21درصد) حاوی رنگ طبیعی بود. رنگ سانست یلو (Sunset yellow) بیشترین مورد مصرف در میان رنگهای مورد استفاده در شیرینیهای بررسی شده بود. نتیجهگیری : با توجه به یافتههای این مطالعه و مصرف زیاد رنگهای مصنوعی، افزایش آگاهی صنف قنادان برای کاهش مصرف اینگونه رنگها در شیرینی و سایر فرآوردههای قنادی پیشنهاد میگردد.
زهره یوسفی، نوریه شریفی، سعید ابراهیم زاده، سکینه انبیائی،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : به منظور تشخیص زودرس موارد اسمیر غیرطبیعی کاذب و یا کاهش موارد منفی کاذب، موارد unsatisfactory و موارد مبهم اخیراً از روشهای نمونهبرداری جدیدتر استفاده شده است. یکی از این روشها، روش Liquid-Based است که باعث بهبود کیفیت و کمیت نمونههای پاپاسمیر شده است. هدف از این مطالعه مقایسه میزان موارد اسمیر unsatisfactory در سیتولوژی سرویکس در دو روش پاپاسمیر مرسوم و Liquid -Based بود.
روش بررسی : این مطالعه مقطعی از سال 1383 لغایت 1384 روی 1500 بیمار مراجعه کننده به بخش و درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) مشهد و مرکز خصوصی انجام شد. از کلیه بیماران اسمیر با دو روش conventional pap smear (CP) و Liquid-Based (LB) گرفته شد و بررسی سیتولوژیک انجام گردید. شیوع مواردunsatisfactory در دو روش مشخص شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای تی و کایاسکوئر صورت گرفت.
یافتهها : شیوع موارد unsatisfactory در روش CP 3/0درصد و در روش L.B 1درصد بود. شاخص حساسیت در روش CP 8/68درصد و در روش L.B 1/83درصد به دست آمد.
نتیجهگیری : در این مطالعه شیوع موارد unsatisfactory در روش LB بیشتر از روش CP بود.
دکتر بیژن فروغ، آقای رضا عمادی فر، آقای حسن سعیدی، دکتر محمدصادق قاسمی،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : آرتروز زانو از علل شایع درد ناحیه زانو میباشد که نیاز به درمانهای مختلف از جمله درمان آرتزی دارد. در واقع یکی از روشهای درمانی در مورد آرتروز زانو اصلاح بیومکانیکال راستای زانو و کاهش درد و افزایش عملکرد از طریق کاهش فشارهای وارده به زانو است. این تحقیق به منظور بررسی اثر گوه خارجی به همراه ساپورت مفصل سابتالار روی زاویه فمور و تیبیال در بیماران مبتلا به واروس دفورمیتی زانو ناشی از استئوآرتروز صورت گرفت و اثر این نوع گوه با گوه خارجی داخل کفشی مقایسه گردید. روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران طی سالهای 1384 لغایت 1385 انجام شد. 20 بیمار مبتلا به استئوآرتروز زانو به مدت 8 هفته مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی بر حسب اولویت مراجعه، به دو گروه تقسیم گردیدند. گروه اول گوۀ خارجی به همراه ساپورت مفصل سابتالار و گروه دوم گوه خارجی داخل کفش دریافت نمودند. اندازهگیری زاویه فمور و تیبیال در هر دو گروه انجام گردید. برای بررسی کیفی بیماران از پرسشنامه KOOS که شامل موارد درد، فعالیتهای روزانه، علایم بیمار و کیفیت زندگی است، استفاده شد. ارزیابی دو مرحله قبل و بعد از درمان برای هر گروه صورت گرفت. آزمونهای آماری مورد استفاده تی زوجی و تی مستقل بود و از نرمافزار آماری SPSS-10 استفاده گردید. یافتهها: در مرحله اول و شروع تحقیق هیچگونه تفاوتی در زاویه فمور و تیبیال، درد، فعالیتهای روزانه، کیفیت زندگی و علایم بیماری بین دو گروه وجود نداشت و دو گروه کاملاً همگن بودند. بعد از 8 هفته در گروه اول به طور معنیداری افزایش زاویه فمور و تیبیال و افزایش فعالیتهای روزانه، کیفیت زندگی و علائم بیماری نسبت به گروه دوم مشاهده گردید. گرچه درد در گروه اول کاهش پیدا کرده بود، اما از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: گوه خارجی به همراه ساپورت مفصل سابتالار باعث حفظ اصلاح والگوسی زاویه فمور و تیبیال در بیماران مبتلا به واروس دفورمیتی ناشی از آرتروز زانو میشود و نتایج درمانی بهتری نسبت به گوه تنها خواهد داشت.
شعله زکیانی، دکتر سعید متولیزاده،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
تعریف مرگ و چگونگی تشخیص آن از دیدگاه فرهنگها و مذاهب مختلف متفاوت بوده و تشخیص زمان مرگ به عنوان یک چالش اخلاقی مهم مطرح است. در زمانهای گذشته عدم وجود فعالیت قلبی و ریوی را برای تشخیص مرگ کافی میدانستند. استفاده از شاخصهای نورولوژیک برای تشخیص مرگ مغزی در حقیقت مرحله گذر از روش تشخیص سنتی به روش مدرن بود و این موضوع به دلیل تنوع فرهنگی و مذهبی موجود باعث ایجاد مسائل و مشکلات اخلاقی گردید و با مطرح شدن مسأله اهداء عضو در بیماران دچار مرگ مغزی این موضوع اهمیت خاصی یافت. ریشه چالشهای اخلاقی موجود در زمینه اهداء عضو در بیماران مرگ مغزی در این است که مذاهب و فرهنگهای مختلف نمیتوانند به راحتی بپذیرند که فردی که دارای علائم حیاتی است، میتواند مرده باشد و قبول این موضوع به خصوص به وسیله نزدیکان فرد بسیار مشکل است. دودلی و ترس موجود، ناشی از شک در تشخیص دقیق زمان مرگ مغزی نیست، بلکه ناشی از تشخیص زودرس مرگ فرد و اهدای زود هنگام اعضای او میباشد (1و3). قابل توجهترین نکات موجود در زمینه اهداء عضو مسأله تشخیص زمان مرگ و نحوه تصمیمگیری در خصوص اهداء عضو میباشد (5). مرگ از دیدگاه علم پزشکی: در علم پزشکی مرگ مغزی برای تشخیص مرگ انسان بکار میرود. مرگ مغزی شامل ازبینرفتن کامل و غیرقابل برگشت فعالیتهای مغزی است که با کمای عمیق، آپنه و عدم وجود تمامی رفلکسهای ساقه مغز مشخص میشود. شایعترین علل مرگ مغزی عبارتند از: تروما، خونریزی داخل مغزی، هیپوکسی ناشی از احیای بعد از ایست قلبی، دوز بالای دارو، تومور اولیه مغزی، مننژیت و خودکشی. بهطور کلی میتوان گفت که شایعترین علت مرگ مغزی در بزرگسالان، آسیب مغزی تروماتیک و در اطفال آسیفکسی وmotor vehicle accident میباشد. اثبات تشخیص مرگ مغزی در علم پزشکی به وسیله شاخصهای زیر انجام میشود: 1 – اعلام مرگ مغزی به وسیله پزشک باتجربهای که با علائم کلینیکی و مراحل تشخیص مرگ مغزی آشنایی کامل داشته باشد. 2 – اگر هدف از تشخیص مرگ مغزی اهدای عضو باشد، بایستی 2 نفر پزشک مرگ مغزی را اعلام نموده و نبایستی هیچکدام از پزشکان با گیرنده عضو ارتباطی داشته باشند و نیز در هیچیک از مراحل اهداء عضو نباید مشارکت داشته باشند. 3 – از بینرفتن تمامی رفلکسهای ساقه مغز. 4 – پاسخهای حرکتی در محدوده توزیع اعصاب جمجمهای در هنگام تحریک در هیچ قسمتی از بدن وجود نداشته باشد. رفلکسهای نخاعی ممکن است هنوز در تعدادی از افراد وجود داشته باشد. 5 – وضعیتهای قابلبرگشتی مانند هیپوترمی (دمای کمتر از 32 درجه سانتیگراد)، شلی عضلانی در اثر دپرسیون سیستم عصبی مرکزی وجود نداشته باشد. 6 – کما غیرقابل برگشت باشد که تشخیص آن نیاز به یک دوره بررسی و مشاهده بین 2 تا 24 ساعت با توجه به کما دارد. 7 – تنفس خودبخودی در جریان تست آپنه (در صورت یک دوره قطع دستگاه تنفس مصنوعی) وجود نداشته باشد که در این حالت فشار محیطی CO2 در خون شریانی به بالای mmHg 60 و PH خون به زیر 18/7 میرسد. 8 – اقدامات تشخیصی کمکی شامل اسکن رادیونوکلوئید، آنژیوگرافی 4 رگ مغزی به منظور نشان دادن عدم وجود جریان خون مغزی (1و2و7و8و9). مرگ مغزی از دیدگاه اسلام: در اسلام هرگونه تصمیمگیری اخلاقی در چارچوب ارزشهایی انجام میشود که از وحی و سنت پیامبر و تفسیر قوانین اسلامی منشاء میگیرند. اسلام در این مسیر متناسب با رشد و پیشرفت تکنولوژی پاسخگوی مسایل اخلاقی موجود میباشد. در اسلام انسان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین است. اسلام بر ارتباط جسم با روح و ماده با ماوراء الطبیعه و اخلاق و فقه تاکید دارد. قرآن و سنت پیامبر دستورالعملهای اخلاقی مخصوصی در موضوعات مختلفپزشکی دارند. ازنظر اسلام مرگ زمانی اتفاق میافتد که روح از بدن خارج میشود. باتوجه به این که زمان دقیق خروج روح را نمیتوان مشخص کرد، لذا مـرگ را فقط از طریق علائم فیزیکی موجود میتوان تشخیص داد. دانشمندان و حقوقدانان اسلامی در سومین کنفرانس حقوقدانان مسلمان در اکتبر 1986 مفهوم مرگ مغزی و شاخصهای تشخیص آن را پذیرفتند و اکثریت کشورهای مسلمان و نه همه آنها، هماکنون شاخصهای مرگ مغزی را پذیرفتهاند. برای مثال در عربستان سعودی تقریباً نیمی از کلیههای موردنیاز برای پیوند با استفاده از شاخصهای مرگ مغزی از جسد گرفته میشود (1و4و6). تصمیمگیری در خصوص اهداء عضو در مرگ مغزی: به طور کلی تصمیمگیری به وسیله فرد جایگزین در بیمارانی انجام میشود که خود قادر به اخذ تصمیمات لازم نیستند. این کار باتوجه به اصل اخلاقی احترام به خودمختاری افراد صورت میپذیرد. اما سوال اصلی این است که چه کسی میتواند این تصمیمگیری را انجام دهد. لازم به ذکر است فردی که دارای ظرفیت نیست، به همان اندازه فرد دارای ظرفیت حق دادن رضایت برای اهداء عضو را دارد و فردی که دچار مرگ مغزی است، از این موضوع مستثنی نیست. در فرهنگ غربی تصمیمگیرنده جایگزین، باید فردی باشد که با تمایلات شخصی، ارزشها و باورهای بیمار بیش از همه آشنا باشـد و بتـواند منعکسکننـده تصمیـم بیمـار در حالتی که ظرفیت تصمیمگیری دارد، باشد. این فرد میتواند از نزدیکان و بستگان فرد و یا یک دوست و یا حتی پزشک و پرستار او باشد. در کشورهای اروپایی از دیدگاه قانون قیم قانونی فرد حق تصمیمگیری برای فرد در زمان عدم وجود ظرفیت برای فرد را دارد. مناسبترین فرد برای تصمیمگیری به جای بیمار فردی است که بیمار در زمان داشتن ظرفیت او را انتخاب کرده است، دیگر تصمیمگیرندگان به ترتیب اولویت عبارتنـد از: همسـر، فرزند، والدین، نوه یا دیگر خویشاوندان او. در کشورهای اسلامی تصمیمگیری به ولی فرد واگذار شده است. بهترین معیارها برای تصمیمگیری ارزشها و باورهای فرد و مصالح عالیه او میباشد (11). با توجه به این که احتمال خطا در تصمیمگیری به وسیله فرد جایگزین وجود دارد، استفاده از طراحی مراقبتهای پیشرفته (Advance Care Planning) برای بیمار در کشورهای غربی دارای اهمیت زیادی میباشد. طراحی مراقبتهای پیشرفته به وسیله فرد روندی است که در آن بیمار با همکاری کادردرمانـی با اعضـای خانـواده و افـراد مهم دیگر در ارتباط با آینده مراقبتهای پزشکی خود تصمیم میگیرد. در این روش رضایت بیمار در تصمیمگیریهای درمانی قبل از فقدان احتمالی ظرفیت (مرگ مغزی) کسب میشود (کارت اهدای عضو) (5). نتیجهگیری : موضوع اهداء عضو در بیماران در هنگام مرگ یکی از مباحث مهم و چالشبرانگیز اخلاقی است که در جوامع و فرهنگها و مذاهب مختلف براساس ارزشها و قوانین آنان صورت میپذیرد. دو چالش اساسی در زمینه اهداء عضو در بیماران در هنگام مرگ، تعیین زمان مرگ و دیگری چگونگی تصمیمگیری در خصوص اهداء عضو است. زمان مرگ از دیدگاه علم پزشکی با توجه به شاخصهای مرگ مغزی تعیین میگردد که در کشورهای مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان پذیرفته شدهاند. لازم به ذکر است که اسلام معتقد است که مرگ زمانی به وقوع میپیوندد که روح از بدن انسان خارج شود، اما به دلیل عدم امکان تعیین دقیق زمان خروج روح از بدن در بیماران مرگ مغزی، شاخصهای مرگ مغزی برای تعیین زمان مرگ پذیرفته شدهاند. چالش بعدی چگونگی تصمیمگیری در خصوص اهداء عضو میباشد که از دیدگاه کشورهای غربی این تصمیمگیری باید به وسیله فردی که از تمایلات و خواستههای بیمار اطلاعات دقیق دارد، انجام شود. این فرد میتواند از نزدیکترین بستگان بیمار تا یک دوست یا حتی دادگاه و یا پزشک بیمار تغییر کند. ضمناً از دیدگاه کشورهای مسلمان فقط ولی فرد حق تصمیمگیری در خصوص اهداء عضو در بیماران مرگ مغزی را دارد. لازم به ذکر است که این تصمیمگیری بایستی با توجه به تمایلات و خواستههای بیمار براساس مصالح عالیه او انجام شود