73 نتیجه برای دیابت
دکتر وحید تأدیبی، زهرا بیات،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت نوع 2 به عنوان اختلال متابولیکی جدی، کیفیت زندگی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر مداخله دارویی و تمرین هشت هفته تمرین هوازی بر کیفیت زندگی زنان دیابتی نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 52 زن مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه از اردیبهشت لغایت تیرماه 1389 انجام شد. بیماران به طور تصادفی به چهار گروه تمرین ایروبیک با مصرف دوز کامل دارو (12 نفر)، تمرین ایروبیک با مصرف نصف دوز دارو (12 نفر)، بدون تمرین با مصرف دوز کامل دارو (14 نفر) و بدون تمرین با مصرف نصف دوز دارو (14نفر) تقسیم شدند. تمرین ایروبیک شامل جلسات تمرینی 45 دقیقه در ابتدا و افزایش تدریجی تا 105 دقیقه بود که در هر هفته 3 جلسه و به مدت 8 هفته اجراء شد. دوز کامل دارو شامل مصرف روزانه 500 میلیگرم متفورمین و 5 میلیگرم گلیبنکلامید و نصف دوز دارو شامل مصرف روزانه 250 میلیگرم متفورمین و 5/2 میلیگرم گلیبنکلامید بود. در گروههای بیتمرین، آزمودنیها هیچگونه فعالیت ورزشی انجام ندادند. از پرسشنامه SF-36 (short-form health survey with only 36 questions) برای ارزیابی کیفیت زندگی استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 و آزمونهای ANOVA و تی وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در ابتدای مطالعه تفاوت معنیداری در کیفیت زندگی بین چهار گروه مشاهده نشد. پس از مداخله، کیفیت زندگی در گروه اول افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). در گروه دوم همه خردهمقیاسهای کیفیت زندگی افزایش داشتند؛ اما فقط افزایش در خردهمقیاس عملکرد اجتماعی از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). در گروه سوم در همه خردهمقیاسها کاهش دیده شد و در خردهمقیاسهای عملکرد بدنی، نشاط و سرزندگی و درد جسمانی از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). در گروه چهارم کیفیت زندگی کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تمرین ایروبیک با مصرف کامل دارو میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع2 گردد.
دکتر زهرا رجحانی شیرازی، فهیمه ثاتیان نژاد، لادن همتی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : در بیماری دیابت اختلالاتی نظیر نوروپاتی به طور ثانویه ایجاد میشود که میتواند منشاء مشکلات حسی و حرکتی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه سرعت راه رفتن، زمان تعادل و حس وضعیت مفصل زانو و مچ پا در افراد سالم و مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 22 فرد مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به درمانگاههای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز و 22 فرد سالم در سال 1389 انجام شد. آزمونهای اختصاصی تستهای تعادلی، بررسی حس وضعیت در مفاصل زانو و مچ پا و سرعت راه رفتن انجام شد. نوروپاتی حسی با استفاده از NTSS-6 ((Neuropathy Total Symptom Score-6 بررسی گردید. یافتهها : بین سرعت راه رفتن افراد مبتلا به دیابت نوع2 و سالم اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت؛ اما مدت زمان تعادل بر پا در افراد مبتلا به دیابت نوع2 (38.03+-32.01 s) کمتر از افراد سالم (65.15+-71.18 s) و میزان خطا در بازسازی زاویه مفصلی بیشتر از افراد سالم بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که زمان تعادل بر پا در افراد مبتلا به دیابت نوع2 نسبت به گروه سالم کمتر است و حس درک عمقی که از طریق اندازهگیری میزان خطا در بازسازی زاویه مفصلی صورت گرفت؛ دچار اختلال میباشد که ممکن است به علت وجود نوروپاتی در آنان باشد.
دکتر سیدمحمد علوی، دکتر فاطمه احمدی، نوشین زرگری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : عوامل خطرساز ابتلاء به سل در جوامع مختلف با شرایط اقتصادی و اجتماعی گوناگون متفاوت میباشد. شناخت این عوامل در کنترل سل کمک کننده است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر عمده ابتلاء در بیماران مسلول بستری در بیمارستان رازی اهواز طی سالهای 86-1380 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی مبتنی بر دادههای موجود در پرونده 173 بیمار مسلول (گروه مورد) و 305 بیمار ریوی غیرمسلول (گروه شاهد) بستری شده در بیمارستان رازی اهواز طی سالهای 86-1380 انجام شد و نسبت شانس (OR) تعیین گردید. عوامل خطرساز شامل کشیدن سیگار، اعتیاد تزریقی، HIV مثبت، دیابت، نارسایی کلیه، سابقه زندانی شدن و مصرف کورتیکواستروئید برای هریک از افراد مورد مطالعه با استفاده از اطلاعات پرونده بیماران ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-13 و آزمونهای دقیق فیشر و کایاسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : فراوانی عوامل خطر سل در گروه مورد و شاهد به ترتیب شامل کشیدن سیگار 54.3% و 14.8% (OR=6.5, P<0.0001)، HIV مثبت 11.5% و 3% (OR=4.3, P<0.0002)، اعتیاد تزریقی 18% و 3.3% (OR=6.7, P<0.0001)، دیابت 22.5% و 5.9% (OR=4.6, P<0.0001)، نارسایی کلیه 6.9% و 4.9% (P<0.23) و سابقه زندانی شدن 20.2% و 3.9% (OR=6.2, P<0.0001) بود. مصرف کورتیکواستروئید در هر دو گروه یکسان و غیرمعنیدار بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که کشیدن سیگار، آلودگی به HIV ، اعتیاد تزریقی، دیابت و سابقه زندانی شدن از عوامل خطر عمده ابتلاء به سل ریوی در اهواز میباشند.
عبدالحمید حاجی حسنی، فرید بحرپیما، امیرهوشنگ بختیاری، محمد تقیخانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : ادیپونکتین هورمون مترشحه از سلولهای ادیپوسیت است که سطح پایین آن نشاندهنده مقاومت انسولینی و گسترش بیماری دیابت میباشد. تمرین درمانی بهصورت منظم و در میان مدت، موجب کاهش مقاومت انسولینی، افزایش جذب گلوکز در عضلات، افزایش سطح ادیپونکتین و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در افراد مبتلا به دیابت میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر دویدن روی سطوح شیبدار مثبت (تمرینات کانسنتریک) و منفی (تمرینات اکسنتریک) بر میزان ادیپونکتین پلاسما و گلوکز سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 28 بیمار (13 مرد و 15 زن) در محدوده سنی 60-40 سال مبتلا به دیابت نوع 2 ارجاع شده توسط مرکز دیابت سمنان به مرکز تحقیقات توانبخشی عصبی - عضلانی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1389 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی در دو گروه تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک با استفاده از تردمیل قرار گرفتند. قبل و بعد از دورههای کنترل و مداخله گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و ادیپونکتین سرم گروهها اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 و آزمونهای Kolmogorov-Smirnov ، Repeated-Measures ANOVA ، Tukey و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک سبب کاهش آماری معنیداری در میزان گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و نیز افزایش میزان ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 گردید (P<0.05). با این وجود تمرینات اکسنتریک نسبت به تمرینات کانسنتریک سبب کاهش بیشتر گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و افزایش بیشتر ادیپونکتین سرم بیماران نسبت به گروه تمرینات کانسنتریک گردید (P<0.05). نتیجهگیری : تمرینات اکسنتریک در کاهش و کنترل گلوکز سرم و بهبود ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مؤثرتر از تمرینات کانسنتریک میباشد.
ملیحه آهویی، دکتر غلامحسن واعظی، دکتر حمید کلالیان مقدم، فاطمه علم الهدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری دیابت منجر به بروز اختلالات شناختی، یادگیری و حافظهای میشود. پالماتین هیدروکلراید، آلکالوئیدی ایزوکینولین است که دارای آثار فارماکولوژیکی متعدد از جمله اثر ضددیابت و آنتیاکسیدان است. این مطالعه به منظور تعیین اثر پالماتین هیدروکلراید بر اختلالات شناختی موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 40±240 gr انجام شد. موشها بهطور تصادفی به چهار گروه 8 تایی کنترل دیابتی، دیابتی تیمار شده با پالماتینهیدروکلراید، کنترل سالم و غیردیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخلصفاقی استرپتوزوتوسین با دوز 55 mg/kg القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار روزانه با پالماتینهیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/bw به مدت شش هفته به صورت زیرجلدی انجام گردید. با نمونهگیری از سیاهرگ دمی میزان قند خون در هفتههای 1 ، 3 ، 5 و 7 پس از تزریق استرپتوزوتوسین سنجش شد. در پایان، گروهها با آزمونهای رفتاری شناخت فضایی (spatial recognition) و شناخت اجسام (objective recognition) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با نرمافزار آماری prism-5.0 و آزمونهای one way ANOVA و Tukeyتجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در آزمون شناخت فضایی، تعداد ورود حیوان به بازوی جدید Y maze در گروه دیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید در هر دو هفته ششم و هفتم افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه دیابتی داشت (P<0.05). تعداد ایستادن در بازوی جدید نیز در هفته ششم و هفتم افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه دیابتی نشان داد (P<0.05). در آزمون شناخت اجسام نیز گروه دیابتی تیمارشده با پالماتین هیدروکلراید، در تعداد بررسی جسم جدید، افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه دیابتی نشان دادند (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز پالماتین هیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/bw روزانه به مدت شش هفته منجر به بهبود اختلالات شناختی از جمله حافظه و یادگیری در موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین میشود.
دکتر فرهاد ایرانمنش، دکتر محمد صالحی، حمید بخشی، دکتر رعنا عرب،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سکته مغزی خاموش در افرادی که برای اولین بار دچار سکته مغزی میشوند؛ شایع است. برخی از مطالعات بر نقش احتمالی ضایعات خاموش در موارد سکته مغزی ایسکمیک تاکید میکنند. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته مغزی خاموش در مبتلایان به سکته مغزی ایسکمیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 203 بیمار (94 مرد و 109 زن) مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک بستری (اولین دفعه)، در بیمارستان شفا کرمان طی سال 1390 انجام شد. تشخیص بیماری با معاینه بالینی و سیتیاسکن و MRI مغزی انجام شد. برای هر بیمار پرسشنامهای حاوی اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطری نظیر پرفشاری خون، دیابت، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار، بیماریهای ایسکمیک و غیرایسکمیک قلبی و نیز وجود سکته مغزی خاموش تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندمتغیره مدل رو به جلو تجزیه تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی بیماران 17.35±62.56 سال با دامنه سنی 22-99 سال بود. 66 بیمار (32.5%) سابقه پرفشاری خون، 26بیمار (12.8%) سابقه هیپرلیپدمی، 40 بیمار (19.7%) سابقه بیماری دیابت، 27 بیمار (13.3%) سابقه ایسکمی قلبی و 16بیمار (7.9%) سابقه بیماری قلبی داشتند. همچنین 16 بیمار (7.9%) سیگاری بودند و 31 بیمار (15.3%) سکته مغزی خاموش داشتند. احتمال ابتلا به سکته مغزی خاموش در بیماران مبتلا به هیپرلیپدمی 3.7 برابر افرادی بدون عارضه هیپرلیپدمی بود (CI 95% 1.556-12.780 , P<0.05). بین سکته مغزی خاموش و عوامل خطرساز سکته مغزی رابطه آماری معنی داری یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که سکته مغزی خاموش در 15.3% از بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک مغزی وجود دارد. کنترل هیپرلیپیدمی میتواند نقش موثری در پیشگیری از بروز سکته مغزی خاموش داشته باشد.
مهرداد روغنی، محسن خلیلی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، مصطفی احمدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت قندی در درازمدت با اختلالاتی در یادگیری، حافظه و شناخت همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی سیلیمارین بر نقص ایجاد شده در حافظه و یادگیری موش صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-240gr انجام شد. موشها به صورت تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیلیمارین (100 mg/kg)، دیابتی و دو گروه دیابتی تحت درمان با سیلیمارین (50, 100 mg/kg) تقسیم شدند. سیلیمارین 10 روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین به مدت 4 هفته (داخل صفاقی و روزانه) تجویز شد. در پایان، تأخیر اولیه (شاخص اکتساب) و تأخیر در حین عبور (شاخص نگهداری و به یادآوری) در آزمون اجتنابی غیرفعال و درصد رفتار تناوب بهعنوان شاخص حافظه فضایی با استفاده از ماز Y تعیین گردید. همچنین میزان مالوندیآلدئید بافت هیپوکامپ مغز حیوانات تعیین شد. دادهها با استفاده از برنامه سیگما استات نسخه 3.5 و آزمونهای آماری ANOVA یکطرفه و دوطرفه، Tukey و کروسکالوالیس تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : کاهش معنیدار تأخیر در حین عبور موشهای دیابتی (P<0.01) و دیابتی تحت تیمار با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم سیلیمارین (P<0.05) در پایان کار مشاهده گردید و این پارامتر بهطور معنیدار در گروه دیابتی تحت تیمار با دوز بالای سیلیمارین بیشتر از گروه دیابتی بود (P<0.05). بهعلاوه درصد تناوب در حیوانات دیابتی بهطور معنیدار کمتر از گروه کنترل بود (P<0.05) و این پارامتر در گروههای دیابتی تحت تیمار با سیلیمارین تفاوت معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. همچنین موشهای دیابتی افزایش معنیدار در سطح بافتی مالوندیآلدئید نشان دادند (P<0.05) و درمان با سیلیمارین با دوز بالا (100 mg/kg) میزان مالوندیآلدئید را به صورت معنیدار کاهش داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که هرچند تجویز دراز مدت سیلیمارین با دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم بر توانایی نگهداری اطلاعات در انبار حافظه و به یادآوری آنها در حیوانات دیابتی در آزمون اجتنابی غیرفعال اثر دارد؛ ولی موجب بهبود حافظه فضایی کوتاهمدت در حیوانات دیابتی نمیگردد و احتمالاً سودمند این ماده از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی در بافت هیپوکامپ اعمال میشود.
نجمه حبیبی، سیدمحمد مرندی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت ملیتوس به عنوان یک بیماری متابولیک با اختلال در سطح لیپید و گلوکز خون همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته تمرین یوگا برسطح سرمی گلوکز، انسولین و تریگلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 26 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در دو گروه مداخله (16 نفر) و کنترل (10 نفر) در شرایط رژیم دارویی و غذایی یکسانی قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه مداخله روزانه شامل 75 دقیقه تمرین یوگا، هفتهای سه جلسه و به مدت 12هفته به طول انجامید. سطح گلوکز، انسولین، لپتین ، تریگلیسرید ، HDL-C ، LDL-C و TC زنان 24 ساعت قبل و بعد از اتمام دوره تمرینی مورد سنجش قرار گرفت. یافتهها : پس از اتمام دوره تمرینی سطح گلوکز، انسولین و تریگلیسرید بیماران گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). در حالی که سطح لپتین، HDL-C ، LDL-C و TC گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : تمرین یوگا باعث بهبود میزان گلوکز، انسولین و تریگلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع دو میگردد.
ویدا نثارحسینی، مهرداد تقی پور، رایکا شریفیان، امیر همتا، سعید فیضی،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماریهای عروق کرونری یکی از مهمترین علل مرگ و میر در جهان و خصوصاً کشور ایران است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی عوامل خطر بیماری عروق کرونر در مراجعین به مرکز آنژیوگرافی بیمارستان فاطمه زهرا (س) ساری به عنوان مرکز قلب استان مازندران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 2540 بیمار آنژیوگرافی شده با تنگی عروق کرونر بیش از 50 درصد (یک تا سهرگ) مراجعه کننده به بیمارستان فاطمه زهرا (س) ساری در سالهای 88-1383 انجام شد. اطلاعات شامل ابتلا به دیابت، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار، سابقه فامیلی بیماریهای عروق کرونر، CRP و نتایج نوار قلب، تعداد و نام عروق مبتلا و شدت تنگی عروق برای هر بیمار ثبت شد. یافتهها : عوامل خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر به ترتیب شامل پرفشاری خون (40.8%)، هیپرلیپیدمی (40.5%)، دیابت (29.1%)، تغییرات غیرطبیعی نوار قلبی (23.8%)، مصرف سیگار (12.5%)، سابقه فامیلی ابتلا به بیماری عروق کرونری (10%) و CRP مثبت (4.3%) تعیین شد. تنگی بیش از 50 درصد در Left Anterior Descending Artery مردان و زنان به ترتیب 75.8% و 80.4% تعیین شد. تنگی در هر سه رگ در 48.3%، دو رگ در 48.3% و یک رگ در 26.5% از بیماران وجود داشت. بین ابتلا به دیابت و ابتلا شریان Left Anterior Descending Artery و Left Coronary Circumflex ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی، دیابت، تغییرات غیرطبیعی نوارقلب، مصرف سیگار و سابقه فامیلی از عوامل خطرساز بیماریهای عروق کرونر در این منطقه بودند.
شمسی پرویزی، مرضیه اسفندیاری، سوده شهسواری،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : زنان باردار دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی (glucose challenge test) علیرغم طبیعی بودن تست تحمل گلوکز (oral glucose tlerance test) در معرض خطر افزایش ماکروزومی جنین ، پرهاکلامپسی و افزایش میزان سزارین هستند. این مطالعه به منظور تعیین پیامدهای بارداری در زنان باردار دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی و تست تحمل گلوکز طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 زن باردار (سن بارداری 28-24 هفته) دارای تست چالش گلوکز غیرطبیعی (>130 mg/dl) با تست تحمل گلوکز طبیعی و 67 زن باردار با تست چالش گلوکز طبیعی (<130 mg/dl) در بیمارستان حضرت معصومه (س) کرمانشاه در سال 1389 انجام شد. یافتهها : زایمان با وکیوم، پلی هیدرامینوس ، پرهاکلامپسی، پیلونفریت و وزن کم زمان تولد نوزاد در گروه مورد به صورت معنیداری بیشتر از شاهد بود (P<0.05). بین دو گروه مورد و شاهد از نظر مردهزایی، ناهنجاری نوزاد، دیسترس تنفسی و دیستوشی شانه تفاوت آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : در زنان باردار با GCT مختل و OGTT طبیعی، پلیهیدرآمنیوس، پرهاکلامپسی و پیلونفریت در مقایسه با زنان با بارداری طبیعی بیشتر است.
شهلا یزدانی، زینت السادات بوذری، محمد عابدی سماکوش، عبدالحامد نظری، اکرم السادات دریاباری،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت محل جراحی شایعترین عارضه بعد از عمل جراحی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز و عوامل خطر عفونت زخم جراحی بعد از هیسترکتومی شکمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 400 زن داوطلب هیسترکتومی شکمی بستری در بیمارستانهای شهر بابل طی سالهای 89-1387 انجام شد. سن، بیماری زمینهای، نمایه توده بدنی، سابقه مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، مصرف کورتون، تعداد روزهای بستری قبل از عمل، زمان شیو محل عمل، زمان حمام قبل از جراحی، دریافت آنتیبیوتیک پروفیلاکسی، مدت زمان جراحی برای هر بیمار ثبت شد. شواهد عفونت زخم شامل ترشح از زخم جراحی، اریتم و باز شدن زخم جراحی همراه یا بدون تب طی 10 روز بعد از عمل ثبت گردید. یافتهها : عفونت زخم بعد از هیسترکتومی شکمی در 26 بیمار (5/6 درصد) دیده شد. مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی [CI95%: 480.30-1.71, OR: 28.70, P=0.02]، اورژانسی بودن عمل [CI95%: 14.39-1.42, OR: 4.52, P=0.011] و ابتلا به بیماری دیابت [CI95%: 11.26-1.23, OR: 3.72, P=0.02] از عوامل خطر ابتلا به عفونت محل زخم طی ده روز بعد از عمل هیسترکتومی شکمی تعیین شدند. نتیجهگیری : مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، اورژانسی بودن عمل و ابتلا به دیابت از عوامل افزایش دهنده بروز عفونت زخم بعد از عمل محسوب میشوند.
فرهاد ایرانمنش، علیرضا وکیلیان، مهدیه زارع، روشنک هاشمی نسب، رضا وزیری نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت یک عامل خطرساز مهم برای ایجاد سکته مغزی است. برخی از مطالعات نشان میدهند که ممکن است تفاوت علایم بالینی و پیشآگهی در بیماران سکته مغزی دیابتی با غیردیابتی ناشی از تفاوت الگوی تنگی عروق مغزی در این دو گروه باشد. این مطالعه به منظور مقایسه تغییرات داپلرسونوگرافی عروق داخل و خارج جمجمهای بیماران دیابتی و غیردیابتی دچار سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 70 بیمار دیابتی و 70 بیمار غیردیابتی مبتلا به سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. موارد آمبولی با معاینه ، نوار قلب و اکوکاردیوگرافی در مطالعه وارد نگردید. همه بیماران برای اولین بار دچار سکته مغزی شده و در صورت مصرف دارو و یا وجود بیماری زمینهای (بهجز پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و بیماری قلبی) از مطالعه حذف شدند. برای کلیه بیماران ترانسکرانیال و اکستراکرانیال داپلرسونوگرافی انجام گردید. یافتهها : موارد تنگی شریان بازیلر در افراد دیابتی به طور قابل توجهی بیشتر از افراد غیردیابتی بود (P<0.031). همچنین موارد تنگی گردش خون خلفی در بیماران مبتلا به دیابت بیشتر از افراد غیرمبتلا به دیابت بود (P<0.006). نتیجهگیری : در بیماران مبتلا به دیابت، سیستم گردش خون ورتبروبازیلر بیشتر دچار تنگی گردید. بخشی از مرگ و میر و موربیدیتی بیشتر در این بیماران ممکن است ناشی از این الگوی تنگی عروقی باشد.
محمدجعفر گلعلیپور، ثریا غفاری، علیرضا محرری،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:مطالعات قبلی نشاندهنده عوارض دیابت بارداری بر تراکم نورونهای هیپوکامپ موش صحرایی بوده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دیابت بارداری بر تعداد نورونهای شاخ قدامی نخاع در زادههای4 و 8 و 12هفتهای موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه دیابت بارداری و کنترل قرار گرفتند. دیابت بارداری با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین (40 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در اولین روز بارداری ایجاد شد. موشهای گروه کنترل در اولین روز بارداری نرمال سالین دریافت کردند. از نوزادان متولد شده از مادران با دیابت بارداری و کنترل، در پایان هفته چهارم، هشتم و دوازدهم زندگی بهطور تصادفی 6 نوزاد انتخاب گردید. پس از بیهوشی و نخاعی کردن نوزادان از ناحیه سرویکال نخاع مقاطع بافتی به صورت سریال و با ضخامت 6 میکرومتر تهیه و سلولها با استفاده از کرزیل ویولترنگآمیزی شدند. پس از تصویربرداری از مقاطع با میکروسکوپ تحقیقاتی BX51 و دوربین DP12 ، بهوسیله نرمافزار Olysiaتعداد سلولهای شاخ قدامی بخش خاکستری شمارش و ثبت شد. یافتهها : تعداد نورونهای حرکتی در 100000 میکرومتر مربع از شاخ قدامی نخاع ناحیه سرویکال در زادههای چهار هفتهای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 25% کاهش نشان داد (P<0.05). این میزان در زادههای هشت هفتهای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 33% کاهش یافت (P<0.05) و در زادههای دوازده هفتهای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 24.4% کاهش نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : دیابت بارداری باعث کاهش معنیدار نورونهای حرکتی شاخ قدامی نخاع در زادههای چهار، هشت و دوازده هفتهای موش صحرایی گردید.
ملیحه آهویی، غلامحسن واعظی، حمید کلالیان مقدم،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:بیماری دیابت منجربه بروز اختلالات حرکتی میشود. پالماتین هیدروکلراید، آلکالوئیدی ایزوکینولین است که دارای خواص ضددیابتی و آنتیاکسیدانی است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر پالماتین هیدروکلراید بر عملکرد حرکتی موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی در چهار گروه کنترل، غیردیابتی تیمارشده باپالماتین هیدروکلراید، دیابتی و دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید قرار گرفتند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین با دوز 55 mg/kg/bw القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با پالماتین هیدروکلراید با دوز 10 mg/kg/day به مدت شش هفته و به صورت زیرجلدی انجام گردید. سطح سرمی گلوکز سرم خون در هفتههای 1 ، 3، 5 و 7 پس از تزریق استرپتوزوتوسین سنجش شد. در پایان مطالعه حیوانات با استفاده از آزمونهای حرکتی y mazeطی 8 دقیقه، بارفیکس (grip-traction) و سطح شیبدار (inclined plane) ارزیابی شدند. یافتهها :در آزمون Y maze تعداد ورود حیوان به بازوها در گروه دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه دیابتی داشت (P<0.05). در آزمون بارفیکس و سطح شیبدار نیز گروه دیابتی تیمار شده با پالماتین هیدروکلراید افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه دیابتی نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : تجویز پالماتین هیدروکلراید به مدت شش هفته منجر به بهبود اختلالات حرکتی در موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین گردید.
پروین میرمیران، زهرا بهادران، فریدون عزیزی، هانیه السادات اجتهد،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:مقاومت به انسولین یکی از عوامل اثرگذار بر اختلالات لیپیدی در دیابت نوع 2 است که بروز عوارض قلبی عروقی را در این بیماران افزایش میدهد. این مطالعه به منظور ارزیابی مقاومت به انسولین در ارتباط با فراسنجهای لیپیدی آتروژنیک در مبتلایان به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 72 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 در پژوهشکده غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی طی سال 1389 انجام شد. شاخصهای تنسنجی، سطوح گلوکز ناشتای سرم، انسولین سرم و فراسنجهای لیپیدی اندازهگیری و نمایه مقاومت به انسولین و پارامترهای لیپیدی آتروژنیک محاسبه شدند. میانگین فراسنجها و پارامترهای لیپیدی در میان سهکهایHOMA-IR(Homeostasis Model Assessment Insulin Resistance)مقایسه گردید. همچنین ارتباط بین HOMA-IR با فراسنجهای لیپیدی در هر سهک تعیین شد. یافتهها : میانگین نمایه مقاومت به انسولین در سهک اول، دوم و سوم به ترتیب0.3±0.9 ، 0.4±2.1 ، 1.6±4.4تعیین شد. در سهک سوم، غلظت سرمی تریگلیسرید و پارامترهای لیپیدی آتروژنیک بالاتر و غلظت HDL-C بهطور غیرمعنیدار پایینتر بود. نمایه مقاومت به انسولین در هر دو سهک دوم و سوم با غلظت تریگلیسرید سرم ارتباط آماری معنیدار بود (P<0.05). نمایه مقاومت به انسولین در مقادیر بالاتر از2.8با سطوح سرمی HDL-C ارتباط معکوس و با پارامترهای لیپیدی آتروژنیک ارتباط مستقیم داشت. نتیجهگیری : بین سطوح بالای مقاومت به انسولین با اختلالات لیپیدی و پارامترهای لیپیدی در مبتلایان به دیابت نوع 2 ارتباط وجود دارد.
خسرو جلالی دهکردی، غلامرضا شریفی، سجاد ارشدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : افزایش گلوکز و اکسیداسیون آن یکی از دلایل افزایش تولید رادیکالهای آزاد و ایجاد استرس اکسیداتیو است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین استقامتی شنا و عصاره آبی بذر شنبلیله بر سطح گلوکز سرم و آنتیاکسیدانهای بافت قلب موشهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی در پنج گروه ده تایی کنترل دیابتی (DC)، کنترل سالم (دارونما، HC)، تمرین استقامتی شنا (S)، تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا (SF1) (1.74 g/kg/bw) و تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز متوسط (SF2) (0.87 g/kg/bw) قرار گرفتند. در ابتدا دیابت در حیوانات گروههای دیابتیک، تمرین استقامتی، SF1 و SF2 با تزریق استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن القاء شد. پس از شش هفته، سطح گلوکز سرم و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز بافت قلب موشهای صحرایی اندازهگیری شد. یافتهها : کاهش وزن بدن در همه گروهها بهغیر از گروه دارونما مشاهده شد (P<0.05). سطح گلوکز سرم بهطور معنیداری در گروههای تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا و دارونما در مقایسه با گروه کنترل دیابتی کاهش نشان داد (P<0.05). افزایش معنیداری در میزان آنتیاکسیدانهای بافت قلبی در گروههای تمرین شنا توأم با عصاره آبی بذر شنبلیله با دوز بالا و متوسط، تمرین استقامتی شنا و دارونما در مقایسه با گروه کنترل دیابتی مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : ترکیب تمرین استقامتی شنا و عصاره بذر شنبلیله سبب افزایش آنتیاکسیدانهای بافت قلب و کاهش سطح گلوکز سرم میگردد.
پریا بوستانی فرگوش، ساناز ده باشی، آزاده علی عرب، ساناز رویانی، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت حاملگی در 3 تا 12 درصد زنان طی بارداری و به طور معمول در اواخر سه ماهه دوم بارداری بروز میکند. این مطالعه به منظور تعیین سطح فروکتوزامین و هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) در زنان باردار با آزمایش چالش گلوکز (glucose challenge test: GCT) غیرطبیعی و مقایسه آن با گروه شاهد به منظور یافتن آزمایش مناسبتر برای ارزیابی دیابت بارداری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی از 96 زن باردار با GCT بیش از 140 mg/dl به عنوان گروه مورد و 96 زن باردار با GCT کمتر از 140 mg/dl به عنوان گروه شاهد، نمونه خون گرفته شد. برای سنجش فروکتوز آمین سرم از روش الایزا و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله از روش شیمیایی استفاده شد. یافتهها : در گروه مورد همبستگی معنیداری بین GCT با فروکتوزآمین و هموگلوبین گلیکوزیله وجود داشت (P<0.05). این همبستگی در مورد هموگلوبین گلیکوزیله بهطور قابل ملاحظهای (0.63 در برابر 0.24) بیشتر بود. در گروه شاهد این همبستگی معنیدار نبود. نتیجهگیری : علیرغم تمام اثرات بارداری بر سطح هموگلوبین، کماکان آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله نسبت به سایر آزمایشها برای پیگیری وضعیت بیماران دیابتی قابل اعتمادتر است.
سیدمهران حسینی، علیرضا ملکی، حمیدرضا بذرافشان،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : نوروپاتی اتونوم قلب و عروقCardiac Autonomic Neuropathy: CAN) ) شایعترین و مهمترین نوع بالینی نوروپاتی اتونوم در دیابت است. از پیامدهای CAN میتوان انفارکتوس بیعلامت، نارسایی تنفس و افزایش خطر مرگ و میر را نام برد. این مطالعه به منظور غربالگری CAN در بیماران دیابتی غیروابسته به انسولین انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 70 بیمار (22 مرد و 48 زن) دیابتی غیروابسته به انسولین انجام شد. برای تشخیص نوروپاتی از آزمونهای تعداد ضربانهای قلب در شرایط پایه، تغییرات سرعت قلب، تفاوت در سرعت قلب و فشارخون به دنبال تغییر وضعیت و مقدار اصلاح شده فاصله QT استفاده شد. نتایج مجموع آزمایشات به صورت صفر یا طبیعی، 1 یا بینابینی و 2 یا بالاتر از آن به معنی غیرطبیعی یا مبتلا به CAN رتبهبندی شد. یافتهها : 10 نفر (14.3%) طبیعی، 35 نفر (50%) بینابینی و 25 نفر (35.7%) مبتلا به CAN بودند. بین شدتهای مختلف نوروپاتی اتونوم قلبی از نظر مدت ابتلا به دیابت تفاوت معنیدار دیده شد (P<0.05). میزان تغییر فشارخون سیستولی بیشترین ارتباط را با شدت نوروپاتی اتونوم قلبی داشت (r=0.509) نتیجهگیری : در این مطالعه نوروپاتی اتونوم قلب و عروق نسبت به مطالعات مشابه بیشتر و سابقه بیش از 10 سال ابتلا به دیابت مهمترین عامل خطر CAN تعیین شد.
امیرعباس قاسمی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : هماتوم سابدورال مزمن یکی از بیماریهای شایع در بیماران بستری در بخشهای جراحی اعصاب است. اگرچه استراتژی درمانی این بیماری ساده است؛ ولی پیشآگهی بیماران به راحتی قابل پیشبینی نیست. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر در پیشآگهی بیماران با هماتوم سابدورال مزمن جراحی شده به روش Burr hole trephination انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 90 بیمار با هماتوم سابدورال مزمن و جراحی شده در بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه انجام شد. عوامل احتمالی موثر در پیشآگهی شامل سن، جنس، اندازه هماتوم، جابجایی عناصر خط وسط، تراکم و محل قرارگیری هماتوم، سطح هوشیاری قبل از عمل جراحی، نکات مهم در شرح حال، اتساع مغز و وجود هوا در داخل جمجمه بعد از عمل جراحی برای هر بیمار ثبت شد. برای ارزیابی پیشآگهی بیماران از مقیاس اصلاح شده Rankin استفاده گردید. مقیاس صفر و یک به عنوان پیشآگهی خوب و 2تا 5 بهعنوان پیشآگهی بد در نظر گرفته شد. یافتهها : 63 بیمار (70 درصد) پیشآگهی خوب و 27 بیمار (30 درصد) پیشآگهی بد داشتند. سن بالاتر از 70 سال، سطح هوشیاری پایین قبل از عمل جراحی (معیار کومای گلاسگو کمتر از 13) و سابقه دیابت به عنوان مهمترین متغیرهای مرتبط با پیشآگهی بد بعد از عمل جراحی تعیین شدند (P<0.05). نتیجهگیری : سن بیش از 70 سال، سطح هوشیاری پایین قبل از عمل جراحی و ابتلا به دیابت از عوامل تعیین کننده پیشآگهی بد در بیماران با هماتوم سابدورال مزمن عمل شده به روش Burr hole trephination هستند.
وحید تأدیبی، ناصر بهپور، مهرعلی رحیمی، صیاد رشیدی، محمداحسان دلبری، پیمان یوسفیپور، زهرا بیات،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : هورمون لپتین نقش مهمی در چاقی و دیابت نوع 2 دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی و ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) بر سطوح هورمون لپتین و گلوکز سرم مردان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 24 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه در سال 1391 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی در سه گروه هشت نفری کنترل، تمرین هوازی و تمرین ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) قرار گرفتند. تمرینات در هشت هفته شامل سه جلسه در هفته به مدت یک ساعت انجام گردید. گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم 48 ساعت پیش از آغاز مداخله و 48 ساعت پس از پایان مداخله در حالت ناشتا به عنوان مقادیر پیش آزمون و پس آزمون اندازهگیری شد. یافتهها : در پیشآزمون تفاوت آماری معنیداری در سطح هورمون لپتین و گلوکز ناشتا سرم بین سه گروه مشاهده نشد. پس از مداخله در گروه تمرین هوازی گلوکز ناشتا سرم و در گروه تمرین ترکیبی سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم کاهش آماری معنیداری در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : تمرین هوازی و ترکیبی با کاهش در گلوگز سرم برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشنهاد میشوند؛ اما تمرین ترکیبی با توجه به کاهش در سطح لپتین، برای این دسته از بیماران سودمندتر است.