[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67713136
h-index3118
i10-index21279
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای یعقوبی

صادق محمدی ازنی، دکتر یاور راثی، دکتر محمدعلی عشاقی، دکتر محمدرضا یعقوبی ارشادی، دکتر مهدی محبعلی، محمدرضا عبایی، فاطمه محترمی، زینب نوکنده، سینا رفیع زاده، قربان محمد خجمی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز جلدی از بیماری‌های بومی کشور بوده که به دو صورت شهری و روستایی در نیمی از استان‌های کشور به عنوان مشکل بهداشتی مطرح است. شناسایی گونه انگل و نوع بیماری اهمیت زیادی برای درمان بیماران و نیز کنترل بیماری دارد. معمولی‌ترین روش تشخیص، تهیه نمونه از زخم و بررسی میکروسکوپیک آن است؛ اما با این روش تعیین گونه انگل امکان‌پذیر نیست و استفاده از روش‌های بیوشیمیایی و مولکولی ضرورت دارد. این مطالعه به منظور تعیین گونه انگل عامل بیماری لیشمانیوز جلدی به روش Nested PCR در شهرستان دامغان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 67 بیمار مبتلا ضایعات پوستی مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان دامغان در سال 1387 انجام شد. اطلاعات مربوط به افراد در فرم اطلاعاتی ثبت و سپس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. DNA از لام‌های بیماران استخراج شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی kinetoplast DNA به روش Nested PCR ارزیابی گردید.

یافته‌ها : وجود انگل لیشمانیا در 57 بیمار با مشاهده میکروسکوپی محرز گردید. 10بیمار دیگر به سایر بیماری‌های پوستی مبتلا بودند. نتایج PCR نشان داد که انگل موجود در زخم‌های 57 بیمار، از نوع لیشمانیا ماژور بوده و 10 لام دیگر نیز از نظر وجود انگل لیشمانیا منفی گزارش گردید. 54درصد بیماران مذکر و 46درصد مونث بودند. 72درصد بیماران در مناطق روستایی سکونت داشتند. بیشترین فراوانی در گروه سنی بیش از 25 سال به میزان 50.9% مشاهده شد. بیشترین فراوانی زخم‌ها در دست‌ها (44.7%) مشاهده گردید. 47.4% بیماران یک زخم و 52.6% دو زخم یا بیشتر داشتند. بیشترین میزان شیوع بیماری در مهر ماه (31.6%) تعیین شد.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که بیماری لیشمانیوز جلدی از نوع مرطوب در این منطقه شایع است و روش Nested PCR برای تعیین گونه انگل لیشمانیا، روشی حساس و دقیق می‌باشد.


کیوان یعقوبی، غلامرضا کاکا، شقایق داودی، حسن عشایری،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

داروهای مورد استفاده در درمان بیماری‌های اعصاب ضمن تنوع گسترده دارای اثرات جانبی و مضرات غیرقابل انکاری هستند. تلاش برای یافتن جایگزینی مناسب موجب شده تا موجی در سرتاسر دنیا برای استفاده از درمان‌های طبیعی به ‌راه بیفتد. همین امر اهمیت افزایش دانش را در این زمینه بیشتر می‌کند. گیاه اسطوخودوس بر اکثر ارگان‌ها و سلول‌های بدن اثر می‌گذارد. این گیاه اثر گسترده بر سیستم اعصاب مرکزی و محیطی نظیر اثرات آرامبخشی، ضدتشنجی، ضدصرعی، ضداضطراب، ضدافسردگی و محافظت از اعصاب دارد. همچنین دارای اثرات ضد دردی و ضدالتهابی است و موجب کاهش تحمل و وابستگی به مرفین می‌گردد. همچنین گیاه اسطوخودوس بر مکانیسم‌های سلولی نظیر واکنش‌های اکسیداسیون (کاهش واکنش‌های اکسیداتیو)، مرگ برنامه‌ریزی شده سلولی (ضد آپوپتوز) و تولید نیتریک اکساید (کاهش NO) اثر می‌گذارد و بر سلامت ژنتیکی سلولی اثرگذار است. به نظر می‌رسد اثرات گیاه اسطوخودوس از طریق کلسیم کالمودولین و کینازهای وابسته به آن اعمال می‌شود.
حمیدرضا ثامنی، افسانه طالبیان، عباسعلی وفایی، سام زربخش، زهرا یعقوبی، محمدرضا الداغی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آلزایمر شایع‌ترین شکل فراموشی در افراد مسن است. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل پاتولوژیک مهم در بیماری آلزایمر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کروسین بر تغییرات بافتی هیپوکامپ و اختلال حافظه القا شده به وسیله اسکوپولامین در موش‌های صحرایی نر انجام گردید.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر به‌صورت تصادفی به 3 گروه 10 تایی کنترل، دریافت کننده اسکوپولامین و دریافت کننده اسکوپولامین همراه با کروسین تقسیم شدند. اسکوپولامین با دوز mg/kg/bw3 به مدت یک هفته و کروسین با دوز mg/kg/bw30 به مدت دو هفته به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. پس از آن شاخصه‌های یادگیری و حافظه فضایی با استفاده از ماز آبی موریس ارزیابی گردید. سپس موش‌ها قربانی شده و بلافاصله هیپوکمپ آنها خارج و ارزیابی بافت‌شناسی انجام شد.

یافته‌ها: تزریق اسکوپولامین سبب افزایش معنی‌دار تعداد سلول‌های تیره در ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به گروه کنترل گردید. (P<0.05). درمان با کروسین منجر به کاهش تعداد سلول‌های تیره و افزایش سلول‌های روشن در ناحیه CA1 هیپوکمپ گردید (P<0.05). همچنین درمان با کروسین اختلال حافظه القا شده به‌وسیله اسکوپولامین را در موش‌های صحرایی کاهش داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد درمان با کروسین می‌تواند اثر محافظتی در برابر آسیب نورونی ناحیه CA1 هیپوکمپ و اختلال حافظه القا شده توسط اسکوپولامین داشته باشد.


کاوه خزائیل، عباس صادقی، زهره قطب الدین، هوشیار یعقوبی،
دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپوکسی به عنوان یکی از رایج‌ترین استرس‌های بالینی در دوران بارداری اثرات مخربی بر تکامل جنین دارد. روغن ماهی با خاصیت آنتی‌اکسیدانی خود از اختلالات جنین در طول بارداری جلوگیری می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن ماهی بر ناهنجاری‌های مادرزادی ظاهری و ابعاد بدن جنین ناشی از هیپوکسی دوران بارداری در موش صحرایی انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار باردار به 6 گروه شش تایی کنترل، هیپوکسی، روغن ماهی 0.5 ml ، روغن ماهی 1 ml ، هیپوکسی+روغن ماهی 0.5 ml و هیپوکسی+روغن ماهی 1 ml تقسیم شدند. تجویز روغن ماهی به صورت خوراکی (گاواژ) و ایجاد مدل هیپوکسی بین روزهای 6 تا 15 بارداری به صورت قرار گرفتن روزانه به مدت 3 ساعت در معرض هوایی با شدت 10 درصد اکسیژن و 90 درصد نیتروژن انجام شد. در روز 20 بارداری برای نمونه‌گیری جنین‌ها از رحم خارج شدند. ابتدا تعداد جنین‌های حاصله از هر گروه شمارش شد. سپس از نظر ناهنجاری‌های ظاهری، تعداد جنین‌های زنده و جذب شده ارزیابی شدند. در نهایت طول و وزن جنین‌ها اندازه‌گیری گردید.


یافته‌ها: میزان جنین‌های دارای ناهنجاری ظاهری در گروه‌های هیپوکسی و کنترل به ترتیب 18.18% و 0% (P<0.05) و میزان جنین‌های جذب شده در گروه‌های هیپوکسی و کنترل به ترتیب 27.27% و 1.92% بودند (P<0.05). همچنین میانگین وزن و طول جنین‌ها در گروه هیپوکسی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). در حالی که میانگین وزن و طول جنین‌ها در گروه‌های هیپوکسی دریافت کننده روغن ماهی افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه هیپوکسی نشان دادند (P<0.05).


نتیجه‌گیری: هیپوکسی طی دوران بارداری در موش‌های صحرایی سبب کاهش ابعاد جنین و افزایش ناهنجاری‌های جنینی گردید. با این حال روغن ماهی توانست اثرات مضر ناشی از هپوکسی در دوران بارداری بر ناهنجاری‌های مادرزادی ظاهری و ابعاد بدن جنین را کاهش دهد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4657