12 نتیجه برای یزدانی
دکتر داوود فرزین، دکتر نازنین منصوری، دکتر طاهره یزدانی، دکتر پونه ابراهیمی، دکتر مهران ضرغامی، دکتر پریا آذری، دکتر سیدحمزه حسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : مس و روی عناصر نورواکتیوی هستند که میتوانند در طول فعالیت نورونی، در سیناپسها آزاد شوند. این دو عنصر در نوروپاتولوژی بیماری آلزایمر، desease Menkes، بیماری ویلسون ، desease Pick، سکته و تشنج نقش دارند. غلظتهای خونی مس و روی در بافتها، انعکاسی از حالتهای مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک است. منظور از مطالعه حاضر، بررسی سطوح پلاسمایی مس (Cu) و روی (Zn) در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقایسه نسبتهای پلاسمایی مس به روی آنها با گروه شاهد بود. روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 50 داوطلب سالم که بت صورت تصادفی وارد مطالعه شدند، در مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. معیارهای خروج از مطالعه شامل بیماریهای روانی دیگر، حاملگی، بیماریهای اندوکرین، اتوایمیون، کبدی، کلیوی و همچنین مصرف داروهای تاثیرگذار بر متابولیسم مس و روی مانند داروهای ضدتشنج، کنتراسپتیو و گلوکوکورتیکوئید بود. نمونههای خونی به صورت ناشتا در ساعات 7 الی 9 صبح گرفته شد و غلظت پلاسمایی مس و روی آنها با استفاده از یک دستگاه جذب اتمی (Perkin Elmer GmbH) مورد سنجش واقع شد. آزمون تی دوطرفه برای تجزیه تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی مس در گروه مورد و شاهد به ترتیب 28±145 و 3±65 میکروگرم در دسیلیتر تعیین شد (05/0P<). میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی روی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2±67 و 4±81 میکروگرم در دسیلیتر تعیین گردید (05/0P<). نسبت میانگین مس به روی در گروه شاهد 04/0±87/0 و در گروه مورد 38/0±07/2 بود (05/0P<). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده نقش مس و روی در پاتوفیزیولوژی بیماری اسکیزوفرنیا میباشد. علاوه بر این، ارزیابی نسبت مس به روی پلاسما میتواند به عنوان یک شاخص در بیماری اسکیزوفرنیا سودمند باشد.
دکتر محمد یزدانی، دکتر پیمان صالحی،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : لیتوتریپسی یورتروسکوپیک یکی از روشهای کمتهاجمی و رایج برای سنگهای حالب میباشد. هدف از این مطالعه بررسی بروز عوارض ماژور در 3900 مورد لیتوتریپسی یورتروسکوپیک و نحوه درمان آنها بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 3900 مورد لیتوتریپسی یورتروسکوپیک در مراکز پزشکی نور و حضرت علی اصغر(ع) اصفهان در سالهای 85-1373 انجام شد. فراوانی عوارض ماژور و نحوه درمان آنها در این بیماران برآورد گردید.
یافتهها : 29 بیمار دچار عوارض حین عمل یا دوره پس از عمل (تا30 روز) شدند که از این تعداد 16 بیمار دچار سوراخ شدگی حالب (41/0 درصد)، 7 بیماردچار Avulsion حالب، 4 بیمار دچار یورینوما و 2 بیمار دچار آبسه پرینفریک شدند. از 7 مورد Avulsion ، 2 مورد در محل اتصال حالب به مثانه بود که یورترونئوسیستوستومی انجام شد و در 5 مورد باقی مانده جایگزینی حالب با ایلئوم، Boari flap ، ترانس یورترویورتروستومی، گذاشتن DJ و پیچاندن امنتوم دور ناحیه خالی مانده حالب و گذاشتن DJ به وسیله یورتروسکوپ (هر کدام یک مورد) انجام شد. از 4مورد یورینوما 3مورد به وسیله درناژ پرکوتانئوس ناحیه یورینوما و گذاشتن DJ درمان شدند و در یک مورد نیز عمل جراحی باز برای گذاشتن DJ انجام گردید. 2 مورد آبسه پرینفریک با عمل جراحی درناژ آبسه و گذاشتن DJ درون حالب درمان شدند. در 14 مورد از 16 بیمار دچار سوراخ شدگی حالب به وسیله یورتروسکوپ DJ عبور داده شد و در 2 مورد که امکان دسترس رتروگرید به حالب فراهم نشد، با عمل جراحی باز DJ درون حالب قرار داده شد.
نتیجهگیری: لیتوتریپسی یورتروسکوپیک از طریق مجرا (TUL) روشی کمتهاجمی عالی برای سنگهای حالب بوده و میتواند برای سنین مختلف انجام گردد و عوارض اندک آن به کارگیری آن را قابل قبول میکند.
دکتر علیرضا مفید، دکتر سیداحمد سیدعلی نقی، دکتر سعید زندیه، دکتر طاهره یزدانی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال نعوظ از شایعترین عوارض دیابت است و سبب کاهش کیفیت زندگی مردان دیابتی میشود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال نعوظ و برخی از عوامل خطر آن در بیماران مرد دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 700 مرد دیابتی 20 تا 69 ساله مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینا و مرکز درمانی ابوذر تهران طی سالهای 83-1381 انجام شد. برای تعیین اختلال نعوظ در بیماران از پرسشنامه IIEF استفاده گردید. دادهها بااستفاده از نرمافزار SPSS-10 و آزمون آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند و آلفای کمتر از 05/0 سطح معنیداری در نظر گرفته شد. یافتهها : فراوانی اختلال نعوظ در 1/35 درصد بیماران مشاهده شد. فراوانی اختلال نعوظ در بیماران دیابتی نوع یک و دو به ترتیب 8/25 درصد و 7/36 درصد بود (P<0.05). اختلال نعوظ خفیف، متوسط و شدید به ترتیب برابر 6/5، 3/19 و 3/10درصد بود. اختلال نعوظ از 7/9درصد در سنین 30-20 سال به 4/43درصد در سنین بالای 60 سال رسید (P<0.05). مدت ابتلای 5-1 سال (4/25درصد) در مقایسه با مدت ابتلای 11-6 سال (3/34درصد) و 30-12 سال (5/43درصد) با شیوع کمتر اختلال نعوظ همراه بود (P<0.05). شیوع اختلال نعوظ در افرادی که به خوبی تحت کنترل قند نبودند؛ افزایش چشمگیری داشت. اختلال نعوظ در کنترل قند خوب، متوسط و بد به ترتیب برابر 4/28، 0/39 و 4/44درصد بود (P<0.05). بین اختلال نعوظ و نوع درمان، نوع دیابت و مصرف سیگار رابطه معناداری وجود داشت (P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کنترل مناسب قندخون و کاهش مصرف سیگار برای کاهش اختلال نعوظ در بیماران دیابتی ضروری به نظر میرسد.
دکتر سعید یزدانی، دکتر امیرحسین شکروی، دکتر مژگان قرائی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
بیماری سلیاک یکی از علل مهم سوء جذب میباشد. علت این بیماری ناشناخته است و تظاهرات مختلفی دارد که عمده آنها ثانویه به سوءجذب موادغذایی است. بیماری سلیاک با بسیاری از علائم خارج رودهای همراهی دارد. تغییرات آنزیمهای کبدی یکی از علائم خارج رودهای این بیماری بوده که در ایران یافته معمولی برای بیماری سلیاک نمیباشد و در این گزارش یک مورد از آن معرفی میشود. بیمار مردی 27 ساله بود که بدون هیچگونه شکایت بالینی فقط به خاطر اختلال در آنزیمهای کبدی که در بررسیهای روتین به انجام رسیده بود؛ به کلینیک گوارش مراجعه نمود. بیمار از یک سال پیش متعاقب بررسی آنزیمهای کبدی به صورت اتفاقی متوجه بالابودن آنزیمهای کبدی شد و در این مدت چندین نوبت آزمایش کبدی برای وی انجام گردید. در بررسیهای تکمیلی برای بیمار سایر علل اختلال آنزیمهای کبدی از جمله هپاتیتهای ویرال، اختلالات اتوایمیون کبد و علل متابویک بررسی شد که همه آنها طبیعی گزارش گردید. سونوگرافی کبد و مجاری صفراوی به انضمام سونوگرافی شکم و لگن و بیوپسی کبد هم گزارش طبیعی داشت. در نهایت با بررسی سرولوژی بیماری سلیاک و انجام بیوپسی دئودنوم ، تشخیص سلیاک برای بیمار مسجل گردید. با شروع رژیم درمانی فاقد گلوتن، تستهای کبدی بیمار طبیعی گردید.
دکتر محمدجواد احسانی اردکانی، دکتر سعید یزدانی، دکتر بابک نوری نیر، دکتر لیلا عمادیان، دکتر امیرحسین شکروی، دکتر مژگان قرائی،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : شیوه درمان بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه گوارش ارتباط تنگاتنگی با مرحلهبندی تومور دارد. استفاده از یک روش مطمئن برای تعیین مرحله بیماری برای اتخاذ تصمیم مناسب در درمان بیمار ضروری است. این مطالعه به منظور ارزیابی میزان دقت روش اندوسونوگرافی در مقایسه با نتایج بهدست آمده از مرحلهبندی به روش جراحی در سرطانهای دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 23 بیمار (15 مرد و 8 زن) مبتلا به سرطانهای مری و معده مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی طالقانی تهران از اسفند 1381 لغایت دی ماه 1383 انجام شد. در ابتدا مرحلهبندی سرطان با استفاده از اندوسونوگرافی صورت گرفت و پس از انجام عمل جراحی، مجدداً مرحلهبندی سرطان انجام شد. سپس نتایج حاصل از دو روش مرحلهبندی سرطان مقایسه شد. بررسی هیستوپاتولوژیک تومور بعد از خارج شدن به طریقه جراحی، به عنوان استاندارد طلائی تشخیص قطعی در نظر گرفته شد. یافتهها : میانگین سنی بیماران 2/57سال و محدوده سنی 72-43 سال بود. ابتلاء به سرطان مری در 7 بیمار (30%) و سرطان معده و ناحیه اتصال مری به معده در 16 بیمار (70%) مشاهده شد. دقت تشخیصی اندوسونوگرافی در تعیین مرحلهبندی تومور 82% برآورد گردید. دقت تشخیص 79.4% ، ارزش اخباری مثبت 69.6% و ارزش اخباری منفی 84.9% برای تعیین عمق نفوذ تومور به روش اندوسونوگرافی تعیین گردید. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که روش اندوسونوگرافی برای بررسی عمق تومور، غدد لنفاوی اطراف ضایعه و ارزیابی مرحله تومورهای دستگاه گوارش روشی ارزشمند، بادقتی نسبتاً بالا میباشد.
شهلا یزدانی، زینت السادات بوذری، محمد عابدی سماکوش، عبدالحامد نظری، اکرم السادات دریاباری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت محل جراحی شایعترین عارضه بعد از عمل جراحی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز و عوامل خطر عفونت زخم جراحی بعد از هیسترکتومی شکمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 400 زن داوطلب هیسترکتومی شکمی بستری در بیمارستانهای شهر بابل طی سالهای 89-1387 انجام شد. سن، بیماری زمینهای، نمایه توده بدنی، سابقه مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، مصرف کورتون، تعداد روزهای بستری قبل از عمل، زمان شیو محل عمل، زمان حمام قبل از جراحی، دریافت آنتیبیوتیک پروفیلاکسی، مدت زمان جراحی برای هر بیمار ثبت شد. شواهد عفونت زخم شامل ترشح از زخم جراحی، اریتم و باز شدن زخم جراحی همراه یا بدون تب طی 10 روز بعد از عمل ثبت گردید. یافتهها : عفونت زخم بعد از هیسترکتومی شکمی در 26 بیمار (5/6 درصد) دیده شد. مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی [CI95%: 480.30-1.71, OR: 28.70, P=0.02]، اورژانسی بودن عمل [CI95%: 14.39-1.42, OR: 4.52, P=0.011] و ابتلا به بیماری دیابت [CI95%: 11.26-1.23, OR: 3.72, P=0.02] از عوامل خطر ابتلا به عفونت محل زخم طی ده روز بعد از عمل هیسترکتومی شکمی تعیین شدند. نتیجهگیری : مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، اورژانسی بودن عمل و ابتلا به دیابت از عوامل افزایش دهنده بروز عفونت زخم بعد از عمل محسوب میشوند.
فاطمه عبدالهی، جمشید یزدانی چراتی، زهره مجیدی،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : بارداری نهتنها سبب کاهش یا توقف خشونت علیه زنان نمیشود؛ بلکه حتی میتواند سبب شروع یا تشدید آن گردد. این مطالعه به منظور تعیین انواع همسرآزاری طی دوران بارداری در استان مازندران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به عنوان بخشی از یک مطالعه کوهورت آیندهنگر روی 1500 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی استان مازندران از بهمن 1389 تا شهریور 1390 انجام گردید. دادهها با پرسشنامه سوء رفتارتغییریافته استاندارد سازمان بهداشت جهانی و مصاحبه با زنان باردار جمعآوری شد. پرسشها شامل سه بخش سوء رفتار فیزیکی، روحی و جنسی بود و با شدتهای خفیف، متوسط و شدید طبقهبندی شد. یافتهها : شایعترین نوع همسرآزاری محدود کردن مادران در مایحتاج زندگی (88%) بود. شیوع انواع همسرآزاری فیزیکی، روحی و جنسی در دوران بارداری به ترتیب 10.8%، 69.7% و 14.1% تعیین شد. شانس عود همسرآزاری فیزیکی در زنان با سطح سواد کمتر و سطح اجتماعی - اقتصادی پایینتر بیش از زنان با سطح سواد بیشتر و سطح اجتماعی - اقتصادی بالاتر بود (P<0.05). این تفاوت در گروه همسرآزاری روحی معنیدار نبود. نتیجهگیری : همسرآزاری خفیف به خصوص از نوع روحی طی دوران بارداری در استان مازندران از شیوع بالایی برخوردار بود.
کاویان قندهاری، مصطفی داستانی، محمدتقی شاکری، سیامک یزدانی،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : سکته مغزی کاردیوآمبولیک یک پنجم علل سکته مغزی ایسکمیک را تشکیل میدهد و شایعترین علت زمینهساز آن فیبریلاسیون دهلیزی است. مصرف آنتیگواگولان خوراکی (وارفارین) یک راه موثر در جلوگیری از سکتههای ایسکمیک است؛ اما عوارض خونریزیدهنده آن نیز شایع است. این مطالعه به منظور ارزشیابی معیار هاسبلد (HASBLED) در پیشبینی خونریزی مبتلایان به ایسکمی مغزی و فیبریلاسیون دهلیزی تحت درمان با وارفارین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه کوهورت آیندهنگر 112 بیمار با فیبریلاسیون دهلیزی غیردریچهای تحت درمان با وارفارین برای پیشگیری از حوادث کاردیوآمبولیک به مدت یکسال از نظر عوارض خونریزیدهنده ماژور و مینور مورد پیگیری قرار گرفتند تا ارزش پیشبینی کنندگی معیار هاسبلد ارزیابی شود. عوارض خونریزیدهنده ماژور شامل خونریزیهای اینتراکرانیال، خونریزی منجر به بستری شدن، افت هموگلوبین بیش از 2 گرم بر دسیلیتر و یا نیازمند به ترانسفوزیون بود. معیار هاسبلد بهصورت پرفشاری خون، اختلال تستهای کبدی و کلیوی، سابقه سکته مغزی، سابقه خونریزی، نوسانات زیاد تستهای انعقادی، سن بیش از 65 سال، مصرف داروهای ضدپلاکتی، مصرف داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی و مصرف الکل تعریف شد و به هر متغیر در صورت وجود، نمره یک تعلق گرفت. یافتهها : در پیگیری یک ساله بیماران، 10 بیمار (9.1%) دچار خونریزی ماژور و 28 بیمار (25%) دچار خونریزی مینور شدند. خطر خونریزی ماژور با سابقه خونریزی مینور با نمره هاسبلد ارتباط آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). خطر خونریزی مینور با سابقه مسمومیت با وارفارین و نوسانات زیاد تستهای انعقادی ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). نمره هاسبلد 3 و بالاتر با احتمال خونریزی ماژور و مینور در آینده مرتبط بود. نتیجهگیری : در صورت وجود نمره معیار هاسبلد 3 و بالاتر، شروع آنتیکواگولان خوراکی (وارفارین) با احتیاط بیشتری تجویز شود.
کاظم صمیمی، حمیدرضا مکرمی، سهیلا تون تاب حقیقی، ابراهیم تابان، محسن یزدانی اول، راضیه معصومی،
دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تغییر شیوه زندگی زنان و افزایش حضور آنها در عرصه اجتماعی و محیطهای کاری یکی از عوامل موثر بر کیفیت زندگی جنسی آنان است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر کیفیت زندگی جنسی زنان شاغل در بیمارستان انجام گردید.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی مقطعی روی 121 نفر از کارکنان زن دو بیمارستان در شهرستانهای سبزوار و بیرجند در سال 1393 انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل نسخه هنجاریابی شده سنجش کیفیت زندگی جنسی ویژه زنان و یک پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر سه بخش اطلاعات جمعیتشناختی، متغیرهای مرتبط با سلامت و عوامل مرتبط با کار بود.
یافتهها : میانگین نمره کیفیت زندگی جنسی 19.7±80.1 تعیین شد. کیفیت زندگی جنسی با سن، ساعات خواب، مدت تاهل، سطح تحصیلات و فعالیت فیزیکی ارتباط آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). سطح تحصیلات (beta=0.33)، مدت تاهل (beta=0.32) و وضعیت کیفیت خواب (beta=0.56) پیشبینیکنندههای کیفیت زندگی جنسی زنان تعیین شد.
نتیجهگیری : سطح تحصیلات، مدت تاهل و وضعیت کیفیت خواب به عنوان عوامل پیشبینیکننده کیفیت زندگی جنسی زنان شاغل در بیمارستان تعیین شد.
نوشین یزدانی، سیدابراهیم حسینی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : آلوئهورا گیاهی است که با داشتن خواص آنتیاکسیدانی باعث اصلاح شاخصهای اکسیداتیو میشود. استفاده از رژیمهای غذایی پرچرب باعث شیوع اختلالات کبدی میشوند. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی ژل آلوئهورا برآنزیمها و ساختار بافتی کبد موشهای صحرایی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای کنترل (فاقدتیمار)، شاهد (تیمار با رژیم پرچرب 10 میلی گرم بر میلی لیتر) و سه دسته گروه تجربی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب (10 میلی گرم بر میلی لیتر) به همراه دوزهای 150، 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ژل آلوئهورا استفاده گردید. تجویزها 60 روزه و به صورت گاواژ انجام گردید. در پایان پس از بیهوش نمودن حیوانات و خونگیری از قلب آنها برای اندازهگیری آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP) و آسپارتات ترانس آمیناز (AST) کبد آنها خارج و پس از تهیه مقاطع بافتی سلولهای کبدی شمارش و نتایج حاصل از مطالعات بافتی، شمارش سلولی و آنزیمهای کبدی ارزیابی گردید.
یافتهها : رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش آماری معنیدار آنزیمهای ALP و ALT و افزایش آماری معنیدار تعداد سلولهای کوپفر و کاهش آماری معنیدار تعداد هپاتوسیتها نسبت به گروه کنترل گردید (P<0.05). در ساختار بافتی کبد تغییراتی نظیر پرخونی، تورم سلولی، تحلیل واکوئلر، آپوپتوز و بالونی شدن هپاتوسیتها مشاهده شد. در حالی که در گروههای دریافت کننده آلوئهورا با رژیم پرچرب تغییرات ایجاد شده اصلاح گردید.
نتیجهگیری : رژیمهای غذایی پرچرب با ایجاد آسیبهای بافتی در کبد باعث افزایش میزان سرمی آنزیمهای ALP و ALT میشود و عصاره آلوئهورا مانع اثرات مخرب رژیم غذایی پرچرب بر ساختار بافتی کبد شده و از این طریق بهصورت غیروابسته به دوز باعث کاهش فعالیت آنزیمهای کبدی ALT و ALP میگردد.
قاسم عابدی، سیدامیر سلطانی کنتائی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبتهای مدیریت شده از اجزاء اساسی نظامهای بهداشتی و درمانی در سراسر دنیا است که توجه روزافزونی یافته است. لذا با توجه به بالا بودن هزینههای سیستم سلامتی، ضعف کیفیت خدمات و کاهش اثربخشی مطالعه و طراحی الگویی که سیستم مدیریت شده را از سیستم غیرمدیریت شده در ایران تفکیک نماید؛ لازم است. این مطالعه به منظور ارزیابی مراقبتهای بهداشتی مدیریت شده بیماریهای واگیر و غیر واگیر شایع در استان گلستان در سال 1395 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی استان گلستان به تفکیک شهرستانها و هر شهرستان کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی انتخاب شدند. با استفاده از چک لیست استاندارد، دادهها جمعآوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: وضعیت مراقبت مدیریت شده بیماری سل در رتبه اول و سایر بیماریها به ترتیب هیپوتیروئید، سالک، پرفشاری خون، تبمالت و دیابت قرار داشتند. مراقبت مدیریت شده مراکز روستایی بهطور معنیداری از مراکز شهری وضعیت بهتری داشتند (P<0.05).
نتیجهگیری: وضعیت مراقبت مدیریت شده در مراکز روستایی نسبت به مراکز شهری استان گلستان کیفیت بالاتری داشت و بهترین مراقبت مدیریت شده بیماریها، بیماری سل تعیین گردید.
زهرا اکبریان راد، شهلا یزدانی، مژگان نعیمی راد، راضیه اکبرزاده، معصومه آقاسیان،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان مرگ و میر پریناتال یکی از شاخصهای اساسی در ارزیابی سلامت جامعه و سیستم های مراقبتی و بهداشتی به شمار میرود. این مطالعه به منظور تعیین میزان مرگ پری ناتال در یک مرکز ارجاعی سطح سه مراقبت مادر و نوزاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی و سرشماری روی 19234 تولد (9751 پسر و 9483 دختر) از هفته 22 بارداری تا 29 روز بعد از تولد در بیمارستان آیت اله روحانی بابل طی سالهای 96-1390 انجام شد. اطلاعاتی شامل علت مرگ نوزادی، سن مادر، نوع زایمان، نوع ناهنجاری، بیماری زمینهای مادر، شرایط مرتبط با بارداری مادر و بیماریهای همراه نوزادان فوت شده از فرم وزارت بهداشت مربوط به مرگ پریناتال جمعآوری شدند. سپس هر یک از شاخصها در هر 1000 تولد زنده محاسبه گردید.
یافتهها: شاخص مرگ پری ناتال 29.01 به ازای هزار تولد زنده و در نوزادان پسر و دختر به ترتیب 16.17 و 12.84 در هزار تولد زنده محاسبه شد. سهم زایمان واژینال 9.67 و سزارین 19.34 تعیین شد. از تعداد کل 558 مورد مرگ پری ناتال 59.9 درصد مرگها بهدلیل مرگ داخل رحمی با شاخص 17.37 ، 40.1 درصد مرگها بهدلیل مرگ نوزادی با شاخص 11.63 بودند. بیشتر موارد مرگ نوزادی (74درصد) طی 24 ساعت اول تولد رخ داده بود و از لحاظ سن حاملگی 86.02 درصد کمتر از 37 هفته بارداری با شاخص 24.95 و وزن تولد پایین 83.8 درصد با شاخص 24.31 بودند. بیماری زمینهای در مادران در 25.6 درصد و شرایط مرتبط با بارداری در 74.4 درصد موارد یافت شد. زجر جنینی در 14.4 درصد با شاخص 4.20 بیشترین بیماری همراه نوزاد هنگام مرگ یا مسبب مرگ در نوزادان نارس تعیین شد. اختلالات مشخص با منشا دوران پیرامون تولد، ناهنجاریهای بدو تولد و کروموزومی و حوادث و سوانح به ترتیب 10.09 ، 4.06 و 0.58 در هر هزار تولد زنده از سایر علل مرگ پریناتال بودند.
نتیجهگیری: تولد نوزادان نارس و کم وزن از مهمترین و بیشترین عوامل مرگهای پریناتال تعیین شد که علل عمده آن، شرایط مرتبط با بارداری و سپس بیماری زمینهای مادر است. لذا تاکید بر مراقبتهای کافی دوره پره ناتال، شناسایی و پیگیری مادران با بیماریهای زمینهای میتوانند در کاهش مرگهای پریناتال مؤثر باشند.