148 نتیجه برای کر
محسن یکرنگ، مهسا بشارت، سیما بشارت، جواد عنایت، خدیجه امجدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مسمومیت یکی از شایعترین دلایل مراجعه به بخش اورژانس در سراسر جهان است. آگاهی از الگوی مسمومیت به شناسایی عوامل خطر و امکان تشخیص زودهنگام کمک میکند. در ایران یکی از علل اصلی مسمومیت در اطفال، موادمخدر شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﺴﻤﻮﻣﻴﺖ ﺑﺎ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر در ﻛﻮدﻛﺎن زﻳﺮ 18 ﺳﺎل ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻣﺮﻛﺰ آﻣﻮزﺷﻲ - درﻣﺎﻧﻲ آلجلیل آققلا، استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشتهنگر روی 36 کودک یک ماهه تا 18 ساله (22 پسر و 14 دختر) با میانگین سنی 51.62±36.25 ماه مراجعه کننده بهدلیل مسمومیت با موادمخدر به مرکز آموزشی - درمانی آلجلیل آققلا طی سالهای 1399 لغایت 1401 انجام شد. نمونهها به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. سوابق پزشکی بیماران از پرونده بررسی و در چکلیست ثبت گردید.
یافتهها: بیشترین مسمومیت ناشی از مصرف ماده مخدر تریاک (69.4%) و سپس مصرف متادون (25%) تعیین گردید. کاهش سطح هوشیاری بدو مراجعه به بیمارستان 66.7% تعیین شد. فاصله مسمومیت تا مراجعه به بیمارستان 5.60±3.86 ساعت بود. میانگین مدت اقامت در بیمارستان 1.25±0.80 روز بود و هیچ بیماری فوت نشد. بیشتر کودکان پسر (61.1%)، از قومیت ترکمن (69.4%) و ساکن روستا (86.1%) بودند. بیشترین موارد مسمومیت در فصل تابستان (36.1%) تعیین شد. راه رایج تماس از طریق دهان (97.2%) بود.
نتیجهگیری: میزان مسمومیت با تریاک در مقایسه با سایر موادمخدر بالا ارزیابی شد. با اینحال، شواهد قوی مبنی بر افزایش مصرف تریاک در بین جوانان و برخی شواهد برای افزایش مصرف متادون وجود دارد.
سعید کوکلی، امید مومن، امید کر، سیدمحسن حسینی نژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: کپسولیت چسبنده (Adhesive capsulitis) جزء شایعترین اختلالات شانه بویژه در بیماران دیابتی بوده و درمان آن تاکنون مورد چالش است. کپسولیت چسبنده با افزایش تدریجی درد شانه و شروع خود به خودی و محدودیت حرکات فعال و غیرفعال مفصل گلنوهومورال در همه جهات شروع میشود. در ۹۰ درصد موارد به درمان محافظهکارانه جواب میدهد؛ اما اگر بهبودی علامتی بعد از ۶-۳ ماه به دنبال درمان محافظهکارانه حاصل نگردد؛ بایستی درمان جراحی شامل آزادسازی کپسول به صورت آرتروسکوپیک یا باز را در نظر گرفت. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی روش درمانی غیرجراحی و روش آرتروسکوپیک بر عملکرد و درد شانه بیماران دیابتی مبتلا به کپسولیت چسبنده شانه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبهتجربی روی 48 بیمار (16 مرد و 32 زن) با میانگین سنی 53.56±15.93 سال دیابتی مبتلا به کپسولیت چسبنده شانه مراجعه کننده به درمانگاه ارتوپدی مرکز آموزشی درمانی 5 آذر شهرستان گرگان طی سالهای 1401-1400 انجام شد. در ابتدا بیماران تحت نظارت فلوشیپ شانه تحت درمان محافظهکارانه به مدت ۳ ماه قرار گرفتند و بیمارانی با عدم بهبودی کلینیکی مقاوم به درمانهای محافظتی بعد از ۶ ماه، وارد مطالعه شدند. بیماران با انتخاب خود در یکی از دو گروه روش درمانی غیرجراحی (درمان محافظهکارانه) و گروه روش جراحی آرتروسکوپیک (آزادسازی آرتروسکوپیک شانه) قرار گرفتند. نتایج فانکشنال و محدودیت حرکت شانه بیماران بر اساس معیار DASH دو گروه در پیشآزمون و پس از گذشت 3 ماه و 6 ماه از انجام مداخله مورد مقایسه قرار گرفتند. دادهها با استفاده از شاخصهای آماری توصیفی ارایه شد. سپس نتایج فانکشنال و محدودیت حرکت شانه ارزیابی شدند.
یافتهها: میانگین نمره عملکرد شانه 3 ماه و 6 ماه پس از انجام مداخله در گروه عمل جراحی آزادسازی آرتروسکوپیک (45.80±19.32 و 43.10±14.12) کمتر از گروه درمان محافظهکارانه (67.89±17.46 و 72.10±15.16) تعیین شد (P<0.05). میانگین و انحراف معیار نمره علایم مانند درد، سوزش، ضعف و سفتی شانه 3 ماه و 6 ماه بعد از مداخله در گروه عمل جراحی آزادسازی آرتروسکوپیک (12.70±5.66 و 10.02±4.06) کمتر از گروه درمان محافظهکارانه (19.83±8.17 و 21.14±9.37) تعیین شد (P<0.05).
نتیجهگیری: کاهش میزان عملکرد و شدت علایم شانه بیماران در زمانهای 3 ماه و 6 ماه بعد از مداخله در گروه عمل جراحی آزادسازی آرتروسکوپیک موثرتر از گروه درمان محافظهکارانه ارزیابی شد.
حمیرا خدام، اکرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
ثبت کردن یکی از مهم ترین عملکردهای پرستاری است که حدود 30 درصد وقت آنان را به خود اختصاص می دهد. از آنجا که نگارش تمام مراقبت های انجام شده برای بیمار، نتیجه مراقبت و پاسخ به درمان است، هیچ چیز به اندازه یک ثبت کامل و استاندارد نمی تواند بیانگر تمام کارهای انجام شده برای بیماران باشد. تحقیق حاضر یک مطالعه شبه تجربی با هدف تعیین تاثیر آموزش مداوم بر کیفیت ثبت گزارش های پرستاری است. واحدهای مورد پژوهش، تمامی پرسنل پرستاری(78 نفر) دست اندرکار ثبت گزارش های پرستاری در بخش های داخلی و جراحی مراکز آموزشی - درمانی دانشگاه علوم پزشکی گرگان بودند. در این پژوهش کیفیت گزاش های پرستاری از بعد محتوا و ساختار در دو مرحله قبل و پس از برگزاری برنامه های آموزش مداوم گزارش نویسی، با کمک چک لیستی از الگوی استاندارد ثبت، مورد بررسی و امتیاز دهی قرار گرفت. سپس میانگین نمرات کسب شده در دو مرحله با کمک آزمون آماری (t-pair) مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دهنده اختلاف آماری معنی دار بین میانگین امتیاز کسب شده در مرحله قبل و پس از آموزش بود (P<0.001) . نتایج این پژوهش نشان می دهد که به سادگی می توانیم برای ارتقاء کیفیت، از آموزش مداوم استفاده نمائیم.
کتایون جلالی آریا، اکرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
هر سال در جهان بیش از هشت میلیون شیر خوار قبل از یک سالگی می میرند و بیش از نیمی از آنان کمتر از یک ماه زنده می مانند.متاسفانه هنوز بسیاری از مادران بنا به دلایل مختلف شیردهی خود را زودتر از موعد(زمان مناسب) قطع کرده و یا همراه با آن از مایعات غیرضروری و تغذیه اضافی استفاده می کنند. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است که به منظور بررسی علل عدم موفقیت در شیردهی انحصاری مادران در شهر گرگان صورت گرفته است. بدین منظور 322 مادر دارای فرزند 12-4 ماهه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر گرگان با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای حاوی سوالات باز و بسته در ارتباط با ویژگی های فردی، اجتماعی وخانوادگی مربوط به والدین و شیرخواران بود. یافته های پژوهش نشان داد که تنها 44.4 درصد واحدهای مورد پژوهش، تغذیه کاملا انحصاری با شیر مادر داشتند. همچنین رایج ترین مایع اضافی مصرفی در 59.9 درصد موارد آب قند و مهم ترین علت برای شروع تغذیه اضافی، دل درد کودک و در اکثر موارد (32.6 درصد) به توصیه مادر بزرگ بوده است. تحلیل آماری نتایج گویای آن است که سن بالای مادر و عدم اعتماد به نفس و کافی ندانستن شیر به وسیله مادر، ابتلا کودک به بیماری حاد و کم وزنی نوزاد در بدو تولد از علل عدم موفقیت در شیردهی انحصاری مادران در این مطالعه بوده است.
دکتر بهناز خدابخشی، دکتر محمد حیدری، دکتر محمد رضا فاضلی، دکتر عزت ا... قائمی، دکتر محمد صادق کریمی،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
بیماری های روده ای در اواسط تابستان 1377 به طور ناگهانی در کشور گسترش پیدا کرد که بخشی از آن ناشی از ویبریوکلرا بود. در آن زمان 75 بیمار به دلیل اسهال شدید در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان بستری شدند. نمونه مدفوع این بیماران برای کشت به مرکز بهداشت ارسال گردید که از کشت مدفوع 46 نفر از آنان ویبریوکلرا جدا شد. بررسی تظاهرات بالینی و فرابالینی این بیماران هدف این مطالعه بود. از تعداد 46 بیمار، 23 نفر(50 درصد)آنان بین سنین 45-15 سال قرار داشتند. 43.5 درصد آنان را مردان و 56.5 درصد، زنان تشکیل می دادند که از نظر آماری معنی دار نبود. در اکثر بیماران (65 درصد) طول مدت اسهال 4-2 روز بود. تعداد دفعات اسهال در 48 درصد بیماران بین 10-5 در روز بود، ودر 78 درصد بیماران اسهال به صورت آب برنجی بود. سایر یافته های مورد توجه عبارت بودند از درجه حرارت 39.1-37.7 در 13 بیمار (28.1 درصد)، لکوسیتوزبین 18-10 هزار در 26 نفر(56.5 درصد) و بالای 18 هزار در 7 بیمار (15 درصد)، وجود سلول های قرمز خون (RBC) در مدفوع 15 بیمار(33 درصد) و دزهیدراتاسیون شدید همراه با فشار خون کمتر از 80 میلی متر جیوه سلول های قرمز خون (RBC) در مدفوع 15 بیمار(33 درصد) و دزهیدراتاسیون شدید همراه با فشار خون کمتر از 80 میلی متر جیوه در 19 بیمار (41 درصد) وجود تب همراه با لکوسیتوز شدید و وجود خون در مدفوع در این مطالعه، مساله عفونت همزمان وبا را با سایر سازواره (ارگانیسم)های مهاجم روده ای مثل شگیلا ونیز احتمال وجود سویه های جدید ویبرکلرا را مطرح می کند. براین اساس پیشنهاد می شود در تمامی موارد جداسازی ویبریوکلرا، سروتیپینگ برای سویه های جدید و کشت همزمان برای سایر آسیب زاهای روده ای انجام شود.
ابراهیم علیجانی، دکتر مهدی شکرآبی، ملیحه کمگویان، دکتر صبا عرشی، محمد جعفری مدرک،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
سیستم اصلی سازگاری بافتی (MHC) به دلیل نقش زیست شناختی وسیع و گسترده آن در سیستم ایمنی بسیار مورد توجه بوده است. آنتی ژن های این مجموعه ژنی که در انسان تحت عنوان آنتی ژن های لکوسیتی انسانی (HLA) خوانده می شوند، در پاسخ های ایمنی نقش مهم و در خور توجهی دارند، و ژنوم مربوط به این مجموعه به عنوان ژن های کنترل کننده پاسخ های ایمنی مطرحند. از طرف دیگر رابطه قوی و مستحکم بین پاره ای از بیماری های با واسطه ایمنی (نظیر بیماری های خود ایمنی) و سیستم MHC تایید شده است. رابطه بیماری های آلرژیک و آنتی ژن های HLA نیز از جمله مواردی است که مورد توجه بوده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه آسم آلرژیک و آنتی ژن های سیستم HLA در 30 فرد بیمار (گروه آزمایشی) و 100 فرد سالم به عنوان گروه شاهد انجام پذیرفته است. آزمایش HLA-Typing به روش استانداردN.I.H (میکرولنفوسیتوتوکسیسیته) برای تعیین آنتی ژن های کلاس یک افراد انجام و سپس به منظور بررسی های آماری با محاسبه فراوانی آنتی ژنی و فراوانی ژنی در دو گروه مورد مطالعه، اختلافات مشاهده شده با آزمون کای دو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دادند آنتی ژن های A2, AW19 و A11 از گروه آنتی ژن های HLA-A و آنتی ژن B51 از آنتی ژن های HLA-B در دو گروه مورد بررسی به طور معنادار با یکدیگر اختلاف دارند .(p<0.05) با توجه به نتایج حاضر مشخص گردید که بین بیماری آسم آلرژیک و برخی از آنتی ژن های HLA کلاس یک، رابطه معنی دار وجود دارد.
شهره کلاگری، اکرم ثناگو، فخری میرکریمی، ناصر بهنامپور،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
تنیدگی یا استرس به مجموع واکنش های جسمی و روانی اطلاق می شود که می تواند موجب برهم زدن تعادل در افراد گردد. یکی از انواع تنیدگی، تنیدگی ناشی از محیط کاری است که بسته به عوامل تنش زای درونی خود می تواند کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. این یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است که در سال 1380 با هدف تعیین میزان استرس کارکنان اتاق عمل بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گرگان و رابطه آن با برخی از عوامل مرتبط صورت گرفته است. جامعه پژوهش 104 نفر از کارکنان اتاق عمل بیمارستان های وابسته به دانشگاه بودند و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه ای با محتوی متغیرهای جمعیت شناختی، عوامل تنش زای محیط فیزیکی و ذهنی اتاق عمل و آزمون استاندارد استرس زندگی حرفه ای بود. نتایج نشان داد که بیشتر (54.4 درصد) واحدهای پژوهشی استرس ضعیف دارند و از بین کل عوامل تنش زای محیط اتاق عمل بیشترین عامل تنش زا، بوهای ناخوشایند (76 درصد) و کمترین آن نیز مربوط به ارتباط و همکاری نامناسب تیم کاری (29.7 درصد) بود. همچنین، وسایل و امکانات پرسنلی نیز (42.6 درصد) عامل تنش زای متوسط محسوب گردید. علی رغم تنش زایی تک تک عوامل محیطی اتاق عمل، بین استرس و عوامل تنش زای محیط فیزیکی و ذهنی اتاق عمل رابطه معنی دار آماری وجود نداشت و در تعیین رابطه استرس با متغیرهای جمعیت شناختی، استرس با سن (P=0.01) و سابقه کار (P=0.005) ارتباط معنی دار و همبستگی معکوس داشت به طوری که با افزایش سن و سابقه کار، میزان استرس کمتر می شد. با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می شود که از افراد مسن و با تجربه و سابقه کار بیشتر برای محیط اتاق عمل استفاده گردد. به علاوه، چون عوامل متعددی بر میزان استرس کارکنان اتاق عمل موثر است و محقق تنها در پی بررسی رابطه استرس با برخی از عوامل مرتبط بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود که طی برنامه های پژوهشی آتی این عوامل نیز بررسی شوند.
محمدمهدی حسنزاده طاهری، دکتر محمدرضا نیکروش، دکتر مهدی جلالی، دکتر علیرضا فاضل،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: لکتینها قندی باند شده به پروتئینها هستند که دارای منشاء گیاهی و یا جانوری می باشند. این ترکیبات با قندهای انتهای گلیکوکانژوگیتها در سلولها و بافتها واکنش می نمایند. گلیکوکانژوگیتها در برخی فرایندهای بیولوژیکی از قبیل شناسایی، تکثیر، مهاجرت و تمایزات سلولی نقش اساسی ایفا می نمایند. هدف این مطالعه بررسی توزیع برخی گلیکوکانژوگیتا در نوتوکورد و عروق محوری دردوران مورفوژنز در جنیهای موش آزمایشگاهی می باشد.مواد و روشها: برای این منظور جنینهای 9 تا 14 روزه موشهای Balb/c در فرمالین فیکس شدند و سپس مقاطع میکروسکوپی از آنها تهیه گردید. این مقاطع جهت مطالعات هیستوشیمیایی پردازش شدند و سپس در مجاورت چهار لکتین کنجوگه شده با (HRP)Horseradish peroxidase قرار داده شدند که عبارت بودند از Maclura pomifera(MPA)، Vicia villosa(VVA) ,Glycin max(SBA) که برای قند انتهایی آن استیل گالاکتوز آمین اختصاصی می باشند و همچنینLotus tetragonolobus(LTA) که به قند انتهایی فوکوز باند می شود.یافته ها: نتایج حاصله نشان دادند که لکتینای اختصاصی آن استیل گالاکتوز آمین واکنشهای تقریبا مشابهی در نوتوکورد و آندوتلیوم عروق محوری دراثنای دوره مورفوژنز نشان می دهند. در حالی که لکتین حساس به فوکوز فقط با نوتوکورد واکنش نشان داد.نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق زمان ظهور و نحوه توزیع گلیکوکانژوگیتها با قند انتهای ان استیل گالاکتوز آمین ممکن است نقش یا نقشهای کلیدی و مهمی در میان کنشهای بافتی و شکل گیری متعاقب آنها از قبیل تکامل عروق محوری در اثنای دوره مورفوژنز داشته باشند. به علاوه یافته های این پژوهش نشان دادند که گلیکوکانژوگیتها با قند انتهایی فوکوز ممکن است در تکامل عروق محوری و میان کنشهای نوتوکورد با این عروق در اثنای دوره مورفوژنز نقشی نداشته باشند.
دکتر کریماله حاجیان، دکتر مهرداد کاشیفرد، دکتر حسن داودی، دکتر مجید عابدی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: نواحی شمالی ایران در کرانه جنوبی دریای خزر بر روی کمربند آسیایی سرطان مری قرار دارد که دارای بالاترین میزان بروز سرطان مری در آمارهای جهانی است. هدف از این بررس تعیین مشخصه های اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به سرطان مری در نقاطی از شمال ایران می باشد.مواد و روشها: این مطالعه براساس اطلاعات موجود از پرونده 668 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به مرکز پرتودرمانی شهید رجایی بابلسر طی سالهای 1377- 1371 انجام گردید. داده ها شامل سن، جنس، شغل، سابقه مصرف سیگار، اعتیاد، الکل قومیت، محل سکونت ، محل آناتومیک و نوع هیستولوژیک تومور بوده که از پرونده بیماران توسط فرم مخصوصی استخراج گردید. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی و آزمون کای دو استفاده گردید.یافته ها: میانگین (± انحراف معیار) سنی بیماران مورد مطالعه 11 ± 62.8 سال بود. میانگین سنی بیماران مرد (63.8 سال) از بیماران زن (61.2 سال) به طور معنی داری بیشتر بوده است (P<0.05). شایعترین گروه سنی درگیری تومور 69-60 سال می باشد و 54.5 درصد بیماران را مرد تشکیل دادند. در بیماران مرد 62.1 درصد کشاورز، 14.5 درصد کارگر و 7 درصد کارمند بوده اند. در حالی که در بیماران زن 92.4 درصد خانه دار بوده اند. تقریبا 19.3 درصد بیماران سابقه مصرف سیگار، 7.9 درصد سابقه مصرف مواد مخدر و 0.7 درصد سابقه مصرف الکل داشته اند و نیز 50.3 درصد بیماران ساکن مناطق شهری بوده اند. شایعترین نوع تومور مری از نظر آسیب شناسی کارسینوم سلول سنگفرشی (91.3 درصد) بوده، آدینوکارسینوما 7 درصد در پاتولوژی گزارش شد و نسبت مبتلایان مرد به زن در آدینوکارسینوم 3 به 1 بوده، نیز در مورد کارسینوم سلول سنگفرشی، مردان بیشتر از زنان درگیر بوده اند. بین نوع هیستولوژیکی سرطان مری و جنس رابطه معنی داری مشاهده گردید (P<0.05). شایعترین محل درگیری کارسینوم سلول سنگفرشی ثلث میانی و شایعترین محل درگیری آدینوکارسینوما ثلث تحتانی بود. رابطه معنی دار آماری بین نوع هیستولوژیک و موقعیت درگیر تومور و همچنین بین نوع هیستولوژیک و نوع شغل مشاهده گردید (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، افزایش میزان وفور سرطان مری را بعد از سن 50 سالگی دلالت می کند و از لحاظ رابطه بین نوع هیستولوژیک تومور با موقعیت آناتومیک تومور و جنس، نتایج حاصل با مطالعات انجام شده در کشورهای غربی مطابقت و همخوانی داشته که نشان دهنده الگوی یکسانی بین این شاخصهای اپیدمیولوژیک در سطح جهان می باشد.
حسین کریمی مونقی، دکتر اکبر درخشان، مهندس ناصر ولایی، فتیحه مرتضوی،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: نظر به اهمیت یادگیری مهارت های عملی به ویژه در رشته های علوم پزشکی و تناقضاتی که در مورد میزان تاثیر روش های آموزش وجود دارد و این که بعضی از این روشها دارای مزایای از نظر تاثیر در یادگیری، سهولت، سرعت و هزینه می باشد. لذا به منظور مقایسه تاثیر دو روش آموزش ویدیویی و نمایش بر میزان یادگیری مهارت های عملی دانشجویان این تحقیق در سال 1381 انجام شد. مواد و روشها: تحقیق به روش تجربی روی تعداد 40 دانشجوی پرستاری و مامایی انجام گرفت. نمونه ها با توجه به رشته تحصیلی به طور تصادفی به گروه های 1 و 2 تقسیم شدند. پیش آزمون در حیطه شناختی با آزمون کتبی کوتاه پاسخ برای اندازه گیری میزان دانش و در حیطه روانی - حرکتی با چک لیست برای سنجش میزان مهارت انجام شد. هر گروه یک مهارت را با روش نمایش (متداول) و مهارت دیگر را با روش ویدیویی آموزش دیدند. مهارت ها شامل تعویض پانسمان و دست شستن به روش جراحی بود. مطابق رویه قبلی بعد از 24 ساعت پس از آزمون با همان معیار انجام و تأثیر هر یک از روش ها در دو حیطه شناختی و روانی حرکتی تعیین و با آزمون تی مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافته ها: میزان یادگیری کلی در روش نمایشی بیشتر از روش ویدیویی بود (0.05>p) میزان یادگیری در حیطه شناختی در مهارت دست شستن با روش نمایش 1.5±16.20 و با روش ویدیویی 1±15.25 بود. میزان یادگیری در حیطه روانی - حرکتی در مهارت دست شستن با روش نمایش 1.5±16.85 و با روش ویدئویی 1.4±15.94 بود (0.05>p). میزان یادگیری در حیطه شناختی در مهارت تعویض پانسمان با روش نمایش 1.8±15.60 و با روش ویدیویی 1±15.50 بود. میزان یادگیری در حیطه روانی - حرکتی در مهارت تعویض پانسمان با روش نمایش 1.3±16.78 و با روش ویدیویی 1±16.12 بود (0.05>p)نتیجه گیری: روش آموزش متداول (نمایشی) نسبت به روش ویدیویی تاثیر بیشتری بر یادگیری مهارت های عملی به ویژه در حیطه روانی - حرکتی دارد. لذا ضمن توصیه به کارگیری این روش، انجام پژوهش در سایر مهارت ها و در سایر رشته های تحصیلی دانشگاهی توصیه می گردد.
دکتر کریما.. حاجیان، دکتر نساء اصنافی، دکتر فاطمه ملانیا جلودار،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: میزان استفاده از روش های پیشگیری از بارداری یکی از معیارهای مهم در ارزشیابی عملکرد زنان واجد شرایط نسبت به برنامه تنظیم خانواده می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه الگوی تغییرات هفت ساله در استفاده از روش های پیشگیری از بارداری در جمعیت روستایی بابل می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه بر اساس اطلاعات موجود از پرونده و دفاتر تنظیم خانواده طی سال های 79-1373 و با نمونه ای از 400 نفر از هر سال از زنان 49-15 ساله واجد شرایط برنامه تنظیم خانواده در جمعیت روستایی تحت پوشش مرکز بهداشتی - درمانی منطقه پایین گتاب بابل انجام گردید و در کل 2800 پرونده در طی هفت سال مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به نوع استفاده از روش های پیشگیری از بارداری از دفاتر و پرونده ها استخراج گردید و با استفاده از آزمون Z و کای دو روند تغییرات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در طی روند هفت ساله تغییرات قابل ملاحظه ای وجود داشت. طی روند هفت ساله، توپکتومی از 26.2 درصد به 36.7 درصد افزایش بارداری معنی دار داشته و کاندوم از 3 درصد به 7.5 درصد و IUD از 5 درصد به 8.5 درصد افزایش داشته است. در حالی که بدون جلوگیری از 27.5 درصد سال 1373 به 4.7 درصد در سال 1379 کاهش معنی دار داشت ولی تغییرات معنی داری در میزان استفاده از قرص از (17.5 درصد به 18 درصد) و روش منقطع (از 18.5 درصد به 20 درصد) در طی 7 سال مشاهده نشد. نتیجه گیری: میزان استفاده از روش های مطمئن پیشگیری از بارداری در طی روند هفت ساله افزایش معنی دار داشته و کاهش قابل ملاحظه ای در روش بدون جلوگیری رخ داد. با وجود این، هنوز استفاده کنندگان روش منقطع نسبتاً زیاد بوده و به دلیل غیر مطمئن بودن آن، آموزش لازم جهت سوق دادن آنها به روش های مدرن ضروری می باشد.
دکتر علیرضا فاضل، دکتر محمدرضا نیکروش، دکتر مهدی جلالی،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: مطالعات مختلف نشان داده است که ترکیبات قندی در بسیاری از پدیده های بیولوژیکی دارای نقش کلیدی و بسیار بااهمیتی هستند. تا آنجایی که هر گونه اختلال در ظهور و یا زمان ظهور این ترکیبات می تواند اثرات نامطلوب بر تکامل جنین داشته باشد. لذا تکامل طبیعی در گرو ظهور به موقع آن دسته از گلیکوکانژوگیت هایی است که در پروسه های تکاملی نقش کلیدی دارند. بنابر این شاید بتوان گفت که شکل گیری نورون های حرکتی شاخ قدامی نخاع در گرو تغییرات وسیعی است که در ترکیبات قندی سطح این سلولها و ماده خارج سلولی آنها به وقوع می پیوندد. مواد و روش ها: در این پژوهش که روی جنین موشهای نژاد Balb/c انجام پذیرفت. طی روزهای نهم تا چهاردهم حاملگی جنین ها جمع آوری شده و پس از عمل فیکساسیون که با نرمالین و B4G انجام گرفت و آماده سازی بلوک های پارافینی، اقدام به تهیه برش های 5 میکرونی گردیده و جهت بررسی هیستوشیمیایی با لکتین WFA رنگ آمیزی شدند. در این نمونه ها برای رنگ آمیزی زمینه از آلسین بلو با 2.5=PH نیز استفاده شد. هم چنین برای بررسی و مقایسه ترکیبات قندی، بعضی از نمونه ها فقط در مجاورت آلسین بلو قرار گرفتند. سپس یافته های حاصل از این پژوهش بر اساس عکس العمل سلول ها، نسبت به لکتین درجه بندی شده و به وسیله آزمون کروسکال والیس مورد بررسی آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مربوط به این مطالعه نشان داد که اولین عکس العمل سلول های پیش ساز نورون های حرکتی در طی روز سیزدهم جنینی به صورت پراکنده در حاشیه شاخ قدامی نخاع ظاهر می شود. در طی روز چهاردهم بر تعداد این سلول ها افزوده شده و با قدری تاخیر، سلول های بخش قدامی نخاع و استطاله های مربوط به آنان نیز با این لکتین واکنش مثبت نشان می دهند تا آنجا که در اواخر روز چهاردهم حاملگی به میزان قابل توجهی بر تعداد این سلولها افزوده می شود. در طی این فرایند بافت هایی که در مجاورت سلول های پیش ساز نورون های حرکتی واقع شده اند، فاقد عکس العمل با این لکتین هستند که احتمالاً ممکن است سلول های پشتیبان بافت عصبی آینده و با نورون هایی باشند که در مرحله بعدی تمایزات آنها شروع خواهد شد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که N-acetygalactosamine ممکن است نقش کلیدی در تمایز نورون های حرکتی شاخ قدامی نخاع داشته باشد.
دکتر سعید شاکری، دکتر پیمان حکمتی، فاطمه السادات امیر لطیفی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی یکی از عوارض شایع و آزاردهنده می باشد. یکی از علل ثابت شده آن در مردان مسن بزرگی پروستات می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش استفاده از امتیاز بندی بین المللی علایم پروستات (IPSS) در پیش بینی احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال انجام شد. بیماران و روش ها: تعداد 100 بیمار مرد بالای 50 سال بدون سابقه مشکلات ارولوژیک و مغز و اعصاب کاندید عمل جراحی انتخابی غیر از اورولوژیک و مغز و اعصاب بودند، انتخاب شدند. IPSS قبل از عمل جراحی در این افراد محاسبه شد و بیماران از نظر احتباس ادراری در 24 ساعت دوم پس از انجام عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: 1.8 درصد افرادی که امتیاز آن 7-0 بود، 20 درصد افرادی که امتیاز آنها 19-8 بود و 53.3 درصد افرادی که امتیاز آنها 35-20 بود دچار احتباس ادراری شدند که از نظر آماری بین ازدیاد IPSS و احتمال وجود احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی رابطه معنی داری وجود داشت (0.05>P)نتیجه گیری: بیمارانی که امتیاز آنها 35-20 می باشد در معرض خطر بالایی برای احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی قرار دارند با استفاده از این روش می توان احتباس ادراری پس از بیهوشی عمومی در مردان بالای 50 سال را پیش بینی نمود.
دکتر محسن فکرت، دکتر مریم کاشانیان،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: عفونت زخم پس از جراحی، یکی از عوارضی است که کیفیت زندگی بیماران را شدیداً متاثر می سازد و شایع ترین عفونت بیمارستانی پس از جراحی گزارش و بنابراین برای پیشگیری از آن راهکارهای متفاوتی مطرح شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر شستشوی زیر جلد با نرمال سالین بر میزان بروز عفونت زخم در جراحی های شکمی زنان و مامایی بوده است. بیماران و روش ها: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود که روی دو گروه 100 نفره از بیمارانی که کاندید جراحی مامایی یا ژنیکولوژیک بوده اند، انجام شد. زخم های آلوده در هر دو گروه حذف شدند. بیماران به صورت تصادفی و یک در میان در گروه شاهد و گروه مورد آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش پس از ترمیم فاشیا و خون گیری کامل، زیر جلد با استفاده از 1000 سی سی سرم نرمال سالین شستشو و سپس جدار بسته شد. در حالی که در گروه شاهد بدون شستشوی زیر جلد و پس از خونگیری کامل جدار ترمیم گردید. کلیه بیماران دو گروه از نظر عفونت زخم تا زمان ترمیم کامل مورد پیگیری قرار گرفتند. یافته ها: بیماران دو گروه از نظر سن، شاخص توده بدنی (BMI)، مدت جراحی و نوع عمل (ژنیکولوژیک یا مامایی) تفاوت معنی داری نداشتند. میزان عفونت زخم در گروه مورد آزمایش یک درصد و در گروه شاهد 7 درصد بود که تفاوت معنی داری رااز نظر آماری نشان داد(p<0.05)نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شستشوی زیر جلد با نرمال سالین روشی موثر، ارزان ساده و بی خطر است که می تواند عفونت زخم را کاهش دهد. پیشنهاد می شود که از این روش به ویژه در افرادی که خطر بالایی از نظر عفونت زخم دارند، استفاده شود.
دکتر اکرم شفیعی، دکتر پریسا قدیریان،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از مشکلات بعد از عمل سزارین، ایلئوس پس از عمل و زمان شروع تغذیه می باشد. در مورد شروع زمان تغذیه پس از عمل نظریات متفاوتی وجود دارد. در تحقیق اخیر بر آن شدیم تا به منظور بررسی این عارضه، شروع زودهنگام رژیم مایعات (6 ساعت بعد از عمل) را با روش مرسوم 12 ساعته مقایسه کنیم. مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی 276 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند گروه مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که تحت بیهوشی عمومی سزارین شده و داروی بیهوشی یکسانی برای آنها به کار رفته و مدت زمان عمل آنها کمتر از 90 دقیقه طول کشیده بود. این بیماران به صورت تصادفی (یک در میان) به دو گروه تقسیم شدند و رژیم مایعات صاف شده در گروه اول 6 ساعت و در گروه دوم 12 ساعت پس از عمل سزارین آغاز شد. بیماران در زمان شروع رژیم و 6 ساعت پس از آن از نظر وجود تهوع یا استفراغ، اتساع شکم، دفع گاز و سمع صدای روده مورد معاینه قرار گرفتند. یافته ها: موارد بروز تهوع یا استفراغ و اتساع شکم و نقصان صدای روده در گروه اول به ترتیب 2.2 درصد، 12.3 درصد، 15.2 درصد و در گروه دوم صفر، 10.9 درصد و 12.3 درصد بود که توزیع فراوانی این موارد بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. موارد دفع گاز و سمع صدای روده در گروه اول به ترتیب 40.6 درصد و 84.8 درصد و در گروه دوم 14.5 درصد و 40.6 درصد بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05)نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تجویز رژیم مایعات 6 ساعت بعد از عمل، به خاطر تسریع در حرکات روده و کاهش هزینه بیماران می تواند جایگزین رژیم 12 ساعت بعد از عمل گردد.
دکتر ژیلا ترابی زاده، دکتر عباسعلی کریمپور ملکشاه، دکتر مهرانگیز صدوقی، سید سعید صادقی دارابی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: آلومینیوم که سومین عنصر فراوان پوسته زمین است، ماده ای سمی برای بدن محسوب می شود. اثرات سمی آن بر بدن حیوانات آزمایشگاهی بالغ مورد مطالعه فراوان قرار گرفته است. اما مطالعات در خصوص اثرات این عنصر در تکوین جنین و سمیت آن برای جنین کافی نبوده و گزارشات موجود متناقض می باشند. در این تحقیق بروز ناهنجاری های مادرزادی خارجی در جنین های موش به دنبال قرار گرفتن در معرض کلرید آلومینیوم در یک دوره زمانی کوتاه، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: موش های سفید NMRI با وزن 24 الی 33 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. روز مشاهده پلاک واژنی به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد و موش ها به طور تصادفی در 6 گروه 12 تایی جای داده شدند. در سه گروه اول به ترتیب روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم حاملگی یک دوز کلرید آلومینیوم به میزان mg/kg 150 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در سه گروه دیگر به عنوان گروه های شاهد در روزهای یاد شده مقدار 0.3 میلی لیتر سرم فیزیولوژیک تزریق شد. موش ها در روز پانزدهم کشته شده و جنین ها از رحم بیرون آورده شدند و پس از وزن کردن و اندازه گیری طول سری- دمی (CR) با استفاده از استریومیکروسکوپ وقوع ناهنجاری های ساختمانی خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: میانگین وزن جنین ها در گروه های تجربی روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم به طور معنی داری کمتر از گروه های شاهد بوده است (P<0.05). اما طول CR تفاوتی را نشان نداده است. فراوانی ناهنجاری های خارجی در گروه های تجربی یاد شده به ترتیب 47.0، 37.0 و 33.1 درصد و در گروه های شاهد به ترتیب 9.8، 10.2 و 8.7 درصد بوده است که اختلاف بین گروه های تجربی و شاهد معنی دار بوده است (P<0.05).نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که کلریدآلومینیوم دارای اثر سمی و تراتوژنیک بر جنین های موش بوده و حتی در معرض قرار گرفتن جنین ها برای یک دوره کوتاه می تواند باعث بروز ناهنجاری های ساختمانی در آنها شود.
دکتر مهدی مهدی زاده، فاطمه کرمانیان، دکتر غلامحسین فرجاه، پروانه طباطبایی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: مسمومیت با سرب یک معضل بهداشت عمومی است که به طور وسیعی تمام جوامع را درگیر کرده است. یکی از عوارض حاصل از مسمومیت با سرب سمیت عصبی است که در این زمینه مطالعات بسیاری انجام شده و عوارضی چون کاهش تراکم نورونی در کورتکس بینایی میمون و مرگ سلولی در هیپوکامپ و کاهش قابل ملاحظه استیل کولین در هیپوکامپ نوزاد رت گزارش شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوارض حاصل از مسمومیت با سرب روی عصب رادیال به عنوان یک عصب مخلوط می باشد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر بالغ به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند. به گروه اول استات سرب 4 درصد، گروه دوم استات سرب 2 درصد و به گروه های شم و کنترل آب مقطر و آب آشامیدنی معمولی به مدت یک ماه خورانده شد. پس از آن موش ها کشته شده و بعد از خارج نمودن عصب رادیال آن را به منظور مطالعه با میکروسکوپ نوری و الکترونی آماده نمودیم. در بررسی میکروسکوپی، قطر رشته عصبی، قطر آکسون، ضخامت میلین و فراساختار سلول شوان بررسی شد.یافته ها:در گروه های تجربی کاهش ضخامت غشای میلین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. همچنین در گروه های تجربی کاهش تراکم هسته سلول شوان وجود گرانول در ماتریکس میتوکندری ها، نامنظم بودن لایه های غشای میلین ادم و افزایش فضای ساب پری نوریال و ماکروفاژهای فعال در اطراف سلول شوان دیده شدند.نتیجه گیری:با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد علایم ناشی از مسمومیت با سرب در اعصاب محیطی ناشی از آسیب به سلول شوان باشد.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، دکتر فرشاد روغنی دهکردی،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: فراسیون سفید گیاهی است که دارای ترکیبات حفاظت کننده و آنتی اکسیدانت نظیر فلاونوئیدها می باشد و شواهدی مبنی بر اثرات هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک در صورت تجویز به صورت مکمل دارد. این مطالعه به منظور تحقیق اثر هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک تجویز خوراکی این گیاه در مدل تجربی دیابت قندی در موش های صحرایی نر مورد بررسی قرر گرفت.روش بررسی: موش های صحرایی نر به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با فراسیون، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با فراسیون تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزتوسین به میزان 60mg/kg به طور داخل صفاتی استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با فراسیون پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (6.25 درصد) را به مدت دو ماه دریافت نمودند.یافته ها: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (P<0.05)، در حالی که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون کاهش معنی داری را در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. آنالیز داده های تری گلیسیرید و کلسترول نشان داد که سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم نسبت به هفته قبل بررسی (P<0.05) نشان می دهد و سطح تری گلیسیرید در هفته هشتم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار پایین تر بود (P<0.05). به علاوه یک کاهش معنی دار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در هفته هشتم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (P<0.05).نتیجه گیری: تجویز خوراکی بخش هوایی فراسیون در مدل تجربی دیابت قندی فقط موجب کاهش معنی دار سطح تری گلیسیرید و کلسترول سرم می گردد.
دکتر فاطمه بهدانی، دکتر پریا حبرانی، دکتر منور افضل آقایی، دکتر شیرین ناصرنیا، دکتر زهره کرباسچی،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان یک مفهوم کلیدی برای سلامت روانی مادر – نوزاد می باشد و تعیین عوامل مرتبط با افسردگی پس از زایمان و سیستم غربالگری ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه ارزیابی عوامل مامایی و روانشناختی در افسردگی پس از زایمان است.روش بررسی: این مطالعه توصیفی – مقطعی روی 288 مادر که در مدت 8-6 هفته بعد از زایمان مراجعه کننده به کلینیک زنان و مامایی بیمارستان قائم مشهد انجام شد. بیماران از نظر آسیب پذیری برای بیمارهای روانپزشکی بر اساس پرسش نامه سلامت عمومی GHQ مورد ارزیابی قرار گرفتند و عوامل مامایی و روانشناختی نظیر سن مادر، تحصیلات مادر، تعداد فرزندان، جنس نوزاد، خواسته بودن حاملگی، وضعیت اقتصادی خانواده، رابطه با همسر، نوع زایمان و سابقه سقط قبلی با سلامت روانی زنان در 6-8 هفته بعد از زایمان ارزیابی و مقایسه گردید.یافته ها: 160 مادر (57.6 درصد) در بررسی وضعیت روانی، بالای خط برش آزمون GHQ (نمره بالای 24) قرار گرفتند که به عنوان مادران در معرض خطر برای بیماری های روانپزشکی محسوب شدند. میزان در آمد، روابط با همسر، طرح ریزی برای حاملگی، خواسته بودن حاملگی، جنس نوزاد، تعداد دفعات زایمان و نحوه زایمان از عوامل موثر بر آسیب پذیری مادران در این مطالعه بود (p<0.05).نتیجه گیری: مجموعه عوامل روانشناختی، اجتماعی و مامایی بر سلامتی روانی مادران بعد از زایمان موثر می باشد که با کنترل عوامل و تشخیص زودرس گروه در معرض خطر و اقدام درمانی مناسب، می توان از عوارض اختلالات روانپزشکی روی کودک و مادر جلوگیری کرده و یا آن را به حداقل رساند.
محمدجواد کبیر، دکتر عباسعلی کشتکار، فرهاد لشکربلوکی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان بهداشت جهانی برآورد می کند که حدود 27 درصد از کودکان کمتر از 5 سال کم وزن هستند. این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص های تن سنجی (کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی) کودکان کمتر از 2 سال استان گلستان و ارتباط این شاخص ها با برخی از متغیرهای زمینه ای خانوارها انجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 82 روی 1473 کودک صفر تا 24 ماهه ساکن مناطق شهری و روستایی استان گلستان به روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. علاوه بر اندازه گیری وزن و قد کودکان مورد بررسی، اطلاعات زمینه ای مادران آنها نیز از طریق پرسشنامه ساختار یافته ای جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده های مطالعه از آزمون های کای دو معمولی و کای دو روند و رگرسیون لجستیک استفاده گردید.یافته ها: شیوع کم وزنی (خفیف تا شدید) در کودکان مورد بررسی 21.4 درصد (23.6-19.3)، لاغری 16.5 درصد (18.5-14.7) و کوتاه قدی 31.4 درصد (33.8-29.1) بود. بیشترین شکاف بین شیوع سوءتغذیه در دو جنس در کوتاه قدی دیده می شود (پسران 14.3 درصد و دختران 7.2 درصد)، که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>P). شیوع کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی با بالا رفتن سن کودکان افزایش نشان داد. مادران بی سواد 2.8 برابر مادران دیپلم و بالاتر دارای کودک زیر دو سال کم وزن بودند (فاصله اطمینان 95 درصد، نسبت شانس تطبیق داده شده 7-1.1). مادران بی سواد نیز حدود 1.5 برابر مادران دیپلمه یا بالاتر از دیپلم کودک لاغر داشتند که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (فاصله اطمینان 95درصد، نسبت شانس 4.3-0.5).نتیجه گیری: هر چند شیوع کم وزنی و لاغری متوسط و شدید در کودکان کمتر از دو سال استان نسبت به مطالعه ANIS در سال 1377 افزایش پیدا نموده است، لیکن در مورد کوتاه قدی این افزایش دیده نشد. به نظر می رسد بی سوادی و کم سوادی مادران به عنوان عوامل خطر عمده کم وزنی و کوتاه قدی مطرح می باشد.