|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای ولی زاده
فرهاد رضازاده، دکتر رضا رجبی، دکتر نورالدین کریمی، آیدین ولی زاده، اعظم محمودپور، امیر حاتمی، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم درد پاتلوفمورال از جمله شرایط متداولی است که ورزشکاران به آن مبتلا میگردند و هدف از روشهای درمانی عمدتاً بهبود عملکرد عضلات ثباتی مفصل پاتلا میباشد. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضله پهن مایل داخلی (VMO) با پهن خارجی طویل (VLL) حین حرکت اسکات با اداکشن ایزومتریک ران ورزشکاران مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال (PFPS) و ورزشکاران سالم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 16 ورزشکار مرد 30-18 ساله تیمهای ملی والیبال، هندبال و تکواندو مبتلا به PFPS و 16 ورزشکار سالم در آزمایشگاه بیومکانیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، از اول دیماه تا آخر بهمنماه 1388 انجام شد. افراد براساس متغیرهای وزن، قد، سن، رشته ورزشی و غالب بودن اندام تحتانی همتاسازی شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات VMO و VLL حین اسکات با اداکشن ران در زوایای 15، 30 و 45 درجه فلکشن زانو ثبت گردید. برای مقایسه عضلات در هر گروه از آزمون آماری تی همبسته و برای مقایسه هر یک از عضلات در زوایای مختلف از ANOVA یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. یافتهها : فعالیت الکتریکی عضلات VMO و VLL ورزشکاران مبتلا به PFPS تنها در زوایه 45 درجه فلکسیون تفاوت آماری معنیداری داشت (P<0.05) و در هیچکدام از زوایای فلکسیون ورزشکاران سالم تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد. همچنین با مقایسه فعالیت هر یک از عضلات در سه زاویه در هر یک از گروهها، فقط در زاویه 45 درجه فلکسیون اختلاف معنیداری در فعالیت VMO و VLL وجود داشت (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که فعالیت الکتریکی عضله VMO حین حرکت اسکات همراه اداکشن ایزومتریک ران در ورزشکاران سالم در زاویه 45درجه فلکشن بیشتر از زوایای دیگر و نیز در ورزشکاران مبتلا به PFPS بیشتر از ورزشکاران سالم میباشد.
دکتر فرزانه ولی زاده، سیدعلی موسوی، دکتر سیدمحمدباقر هاشمی سوته، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : حداقل 2/5 درصد از جمعیت دنیا ناقل یک نقص عمده هموگلوبین هستند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع هموگلوبینوپاتیهای مختلف متقاضیان ازدواج در مراجعین به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سالهای 88-1385 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 8500 متقاضی ازدواج (4200 زن و 4300 مرد) از شهرستانهای بابلسر و فریدونکنار مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سالهای 88-1385 انجام شد. پس از انجام آزمایش CBC، در مواردی که افراد دارای MCV کمتر از 80 و MCH کمتر از 27 بودند؛ اندازهگیری هموگلوبین A2 به روش کروماتوگرافی ستونی انجام شد. برای شناسایی انواع تالاسمی آلفا، بتا و یا انواع نادرتر از الکتروفورز قلیایی و اسیدی هموگلوبین و آزمایشات تکمیلی ژنتیک بهره گرفته شد. یافتهها : از 8500 فرد مورد مطالعه، 1200 نفر (14.11 درصد) دارای مقادیر کاهش یافته شاخصهای خونی بودند. 474 نفر (5.57 درصد) دارای هموگلوبین A2 افزایش یافته (بیش از 3.5) بودند که به عنوان ناقلین بتاتالاسمی دستهبندی شدند. 45 نفر (0.52درصد) دارای مقادیر بالاتر از 7 بودند که به عنوان ناقل تالاسمی بتا یا انواع دیگر مانند هموگلوبین C ، O عرب در نظر گرفته شدند. همچنین 726 نفر شاخصهای کاهش یافته با هموگلوبین A2 طبیعی (8.54 درصد) داشتند که به عنوان افراد آلفاتالاسمی دستهبندی شدند. در آزمایشات تکمیلی برای 250 زوج از 1200 نفر، 6 نفر (1.2 درصد) هموگلوبین F بالاتر از 10 داشتند که به عنوان افراد ناقل انواع حذفهای خانواده ژنی بتا دستهبندی شدند. همچنین هموگلوبین E در 16 نفر ، هموگلوبین S در 16 نفر (3.2% در 1200 نفر و 0.19% در 8500نفر)، هموگلوبین D در 4 نفر و هموگلوبین H در 4 نفر (0.33% در 1200 نفر و 0.047% در 8500 نفر) مشاهده گردید. بررسی ژنتیک روی 317 نفر از ناقلین بتا و انواع واریانتهای هموگلوبین بتا و 145 نفر از ناقلین آلفاتالاسمی صورت گرفت و دستهبندیهای اولیه در مورد این افراد مورد تائید قرار گردید. از موتاسیونهای ژن بتا،IVSII-1 G>A ,74.5% و از موتاسیونهای آلفا، حذف ژنی 3.7 (47.5 درصد) به عنوان شایعترین موتاسیونها در این بررسی شناخته شدند. نتیجهگیری : این مطالعه نشاندهنده میزان بیشتر ناقلین آلفاتالاسمی (8.5درصد) نسبت به بتاتالاسمی (5.57 درصد) بود. همچنین وجود واریانتهای دیگر هموگلوبین (HbS ، HbE ، HbD یا انواع حذف خانواده ژن بتا) نیز در منطقه قابل توجه است.
آیدین ولی زاده اورنج، فرشاد قربانلو، امیرعلی جعفرنژادگرو، دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین عارضههای مفصل زانو، زانوی ضربدری (genu valgum) است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بریس زانوی مدرج در دو زاویه 30 درجه و 60 درجه بر مؤلفههای نیروهای عکسالعمل زمین طی فرود در پسران دارای زانوی ضربدری انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 20 دانشجوی پسر در محدوده سنی 2.12±21.70 سال دارای زانوی ضربدری انجام شد. بریس زانوی مدرج در دو زاویه فلکشنی 30 درجه و 60 درجه استفاده شد. فرود از سکوی 40 سانتیمتری روی صفحه نیرو در سه شرایط بدون بریس، با بریس در زاویه 30 درجه و با بریس در زاویه 60 درجه انجام شد.
یافتهها: نیرو در راستای عمودی و طی فاز تماس پاشنه کاهش آماری معنیداری را طی شرایط فرود با بریس در زاویه 60 درجه در مقایسه با فرود بدون بریس به اندازه 15.21% نشان داد (P<0.05). همچنین اوج نیرو در راستای داخلی - خارجی طی فاز تماس پاشنه در شرایط فرود با بریس در زاویه فلکشنی 60 درجه بهطور معنیداری بیشتر از فرود با بریس در زاویه فلکشنی 30 درجه به میزان 27.18% بود (P<0.05).
نتیجهگیری: با کاهش زاویه محدود کننده فلکشن زانو نیروهای وارده بر اندام تحتانی افزایش مییابد و این امر باعث افزایش احتمال آسیب در مفصل زانو میشود. از این رو استفاده از بریس زانوی مدرج در افراد دارای زانوی ضربدری در زاویه محدود کننده فلکشنی 60 درجه توصیه میشود.
سعید نوری نسب، امیرعلی جعفرنژادگرو، معرفت سیاهکوهیان، آیدین ولی زاده اورنج، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عارضه زاﻧﻮی ﭘﺮاﻧﺘﺰی ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات الگوی هم انقباضی عضلات اﻧﺪام ﺗﺤﺘﺎﻧﯽ و اقصاد دویدن همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر استفاده از بریس در سه زاویه مختلف فلکشن زانو بر اقتصاد دویدن و هم انقباضی عضلات اندام تحتانی در افراد دارای زانوی پرانتزی انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی پسران فعال فوتبالیست دانشجو شامل 15 نفر سالم (میانگین سنی 1.55±22.86 سال) و 15 نفر دارای زانوی پرانتزی (میانگین سنی 1.80±22.13 سال) انجام شد. مقادیر فعالیت الکتریکی عضلات (درشت نئی قدامی، دوقلوی داخلی، پهن داخلی، پهن خارجی، راست رانی، دوسررانی، و نیم وتری) با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی طی چهار شرایط با و بدون استفاده از بریس ثبت شد. سپس مقادیر هم انقباضی عمومی و جهتدار طی دویدن محاسبه گردید. زوایای بریس بر روی زوایای 15، 30 و60 درجه تنظیم شد. سپس مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی از طریق دستگاه گازآنالایزر ثبت و برای محاسبه اقتصاد دویدن استفاده گردید.
یافتهها: میزان نسبت تبادل تنفسی در گروه پرانتزی نسبت به گروه سالم به طور معنیداری بیشتر بود (P<0.05). استفاده آنی از بریس بر مقادیر اقتصاد دویدن و نسبت تبادل تنفسی اثرگذار نبود. اثر عامل بریس بر همانقباضی عضلات عمومی زانو طی فاز پاسخ بارگیری به لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). مقایسه جفتی نشان داد که هنگام استفاده از بریس مقادیر همانقباضی عمومی مفصل زانو به لحاظ آماری در مجموع افزایش پیدا مینماید. با وجود این هنگام استفاده از بریس 15 مقادیر همانقباضی عمومی مفصل زانو طی فاز پاسخ بارگیری کاهش پیدا نمود. اثر عامل بریس بر همانقباضی عضلات عمومی مچ پا طی فاز هل دادن به لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). مقایسه جفتی نشان داد که مقادیر همانقباضی عمومی مچ پا طی فاز هل دادن در مجموع هنگام استفاده از بریس افزایش پیدا کرده است.
نتیجهگیری: استفاده از بریس 15 همانقباضی عمومی در مفصل زانو را طی فاز پاسخ بارگیری بهبود میبخشد.
امیرعلی جعفرنژادگرو، احسان فخری، آیدین ولی زاده اورنج، راضیه علیزاده، دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پرونیشن پا میتواند منجر به افزایش رخداد آسیب هنگام دویدن شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کفش با میخهای دارای دو سفتی مختلف بر طیف فرکانس فعالیت عضلات هنگام دویدن در بیماران با پای پرونیت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 15 دونده مرد با میانگین سنی 6.4±27.2 سال دارای پای پرونیت انجام شد. آزمودنیها در دو شرایط با کفش میخی معمولی و کفش میخی دبل دنسیتی دویدند. فعالیت الکتریکی 8 عضله اندام تحتانی پس از 5 دقیقه دویدن با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی 8 کاناله بایومتریک (ساخت انگلیس) با الکترودهای سطحی دو قطبی ثبت شدند. محل قرار دادن الکترودها بر روی عضلات درشتنئی قدامی، دوقلوی داخلی، پهن داخلی، راست رانی، پهن خارجی، دوسررانی، نیموتری و سرینی میانی بر طبق پروتکل اروپایی سنیام بود.
یافتهها: میزان فرکانس دو عضله درشتنئی قدامی و سرینی میانی طی فاز پاسخ بارگیری در هنگام دویدن با کفش میخی دبل دنسیتی نسبت به کفش میخی معمولی به لحاظ آماری بزرگتر بود (P<0.05). میزان فرکانس عضلات طی دو فاز میانه اتکا و هل دادن بین دو شرایط دویدن با کفش میخی معمولی و کفش میخی دبل دنسیتی اختلاف آماری معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: کفش میخی دبل دنسیتی طی فاز پاسخ بارگیری دویدن فرکانس دو عضله سرینی میانی و درشت نئی قدامی را افزایش داد که میتواند در جذب شوک مفید باشد.
|
|
|
|
|
|