[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71893393
h-index3219
i10-index22086
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای نعیمی

دکتر عزت‎ا.. قائمی، محمدعلی وکیلی، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر سپیده بخشنده‎نصرت، دکتر سعید آقاپور، دکتر محمد نعیمی طبیعی، علیجان تبرائی، مهندس سیدابراهیم حسینی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به باسیل سل هستند. واکسیناسیون منظم با BCG به عنوان تنها واکسن مجاز و ایمن، سالهاست که برای کنترل این بیماری در ایران و بسیاری از نقاط جهان انجام می شود، ولی کارایی آن در نقاط مختلف، متفاوت و مورد اختلاف است. این مطالعه به منظور مشخص کردن سطح واکنش توبر کولینی 4.5 ماه و 7 سال پس از واکسیناسیون بدو تولد در سطح استان گلستان انجام شد.مواد و روش ها: 2700 شیرخوار 4.5 ماهه و 2400 کودک 7 ساله در سطح استان گلستان با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پس از هماهنگی و کسب مجوز از خانواده ها، مسوولین مراکز بهداشتی و نیز مسوولین اداره های آموزش و پرورش استان و مدارس انتخاب شده، در هر فرد مورد بررسی، وجود اسکار BCG بررسی شد. سپس 0.1 میلی لیتر محلول توبرکولین 5T.U به صورت داخل جلدی تزریق گردید. اندوراسیون حاصله 48-72 ساعت بعد ارزیابی و ثبت گردید. نتایج به صورت تعیین فراوانی ثبت و نیز با آزمون تی با یکدیگر مقایسه گردید.یافته ها: در این مطالعه جمعا 2559 شیرخوار 4.5 ماهه و 2193 کودک 7 ساله در بررسی نهایی شرکت کردند. فراوانی اسکار BCG در شیرخواران 97.9 درصد و در کودکان 7 ساله 87.8 درصد برآورد گردید که تفاوت معنی داری را نشان می دهد (P<0.05). میانگین قطر اندوراسیون در شیرخواران 2.92 میلی متر و در 7 ساله ها تنها 0.66 میلی متر بود که تفاوت آنها از نظر آماری معنی دار است. بیش از 82 درصد از کودکان 7 ساله و 44.7 درصد شیرخواران فاقد هرگونه واکنش توبرکولینی بودند که این تفاوت نیز از نظر آماری معنی دار است (P<0.05).نتیجه گیری: میزان واکنش توبرکولینی مثبت در شیرخواران استان علی رغم واکسیناسیون بدو تولد، 4.5 ماه پس از واکسیناسیون بدو تولد بسیار پایین است و این میزان در کودکان 7 ساله به شدت کاهش یافته است. این یافته نشانگر آنست که واکسیناسیون بدو تولد در مثبت شدن تست توبرکولین نقش زیادی ندارد. نتایج همچنین نشان می دهد که وجود اسکار در محل تزریق واکسن می تواند نشانه مناسبی برای ارزیابی سابقه واکسیناسیون در شیرخواران باشد. با توجه به منفی بودن تست توبرکولین در اکثریت شیرخواران پیشنهاد می گردد کارایی واکسن در پیشگیری از بیماری سل با روش های دیگری مثل ارزیابی بروز بیماری در کودکان در یک مطالعه دراز مدت و طی چند سال و یا از طریق تعیین سطح سیتوکین ها بعد از واکسیناسیون تعیین گردد.
دکتر مهناز طالبی، دکتر اشرف طالبی، دکتر محمد حسن نعیمی طبیعی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن سردردی دوره ای، معمولا یک طرفه و اغلب ضربان دار است. این بیماری به طور متوسط در 10درصد جمعیت عمومی دیده می شود. هنوز یک آزمون تشخیصی دقیق و کاربردی در این بیماران شناخته نشده است و تشخیص، عموما بالینی و براساس رد سایر علل است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش تشخیصی پتانسیل برانگیخته بینایی در بیماران مبتلا به میگرن بود.روش بررسی: در یک مطالعه آینده نگر مورد- شاهدی، 40 بیمار مبتلا به میگرن در طی سال های 84-1383 در بیمارستان امام خمینی تبریز انتخاب شده و به همراه 40 فرد سالم (به عنوان گروه شاهد) تحت بررسی آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی قرار گرفتند. متوسط تاخیر امواج N75، P100، N140 و دامنه موج P100 تعیین و بین دو گروه مقایسه گردید. تعداد موارد افزایش یافته امواج مذکور نیز در دو گروه مقایسه گردید.یافته ها: متوسط تاخیر موج N140 و تعداد موارد افزایش یافته آن و نیز دامنه موج P100 در بیماران به طور چشمگیری بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P). متوسط تاخیر موج P100 به طور چشمگیری در بیماران دچار میگرن کلاسیک بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P).نتیجه گیری: با وجود حضور پاره ای تفاوت های چشمگیر در نتایج آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی در افراد بیمار و سالم، هیچ یک از این موارد (به استثنای بیماران دچار میگرن کلاسیک) را نمی توان به صورت اختصاصی میگرن در نظر گرفت و مطالعات بیشتری توصیه می شود.
دکتر مهناز طالبی، دکتر محمدحسن نعیمی طبیعی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : استاتوس اپی‌لپتیکوس یا صرع پایدار وضعیتی اورژانس برای نورولوژیست‌ها و پزشکان بخش مراقبت‌های ویژه است. زیرا ناشی از عوامل تهدیدکننده موضعی یا ژنرالیزه مغزی بوده و با مرگ و میر بالایی همراه است. هدف این مطالعه تعیین علت صرع پایدار، علت مرگ و تعیین تأثیر عوارض جانبی بر مرگ و میر آن بود. روش بررسی: در این مطالعه 176 بیماری که به علت صرع پایدار طی 15 سال (83-1369) در ICU اعصاب بیمارستان امام خمینی تبریز بستری بودند، بررسی شدند. از بین آنها مواردی که فوت کرده بودند، استخراج و برای هر کدام پرسشنامه‌های مخصوص تکمیل و از نظر سن، جنس، علت، نوع تشنج، طول مدت و عوارض تاثیرگذار بر مرگ و میر صرع پایدار بررسی شدند. مقادیر به دست آمده با استفاده از نرم‌افزارspss-12 و روش‌های آمار توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در این مطالعه میزان مرگ 2/35درصد بود. در جنس مونث، صرع پایدار بیش از یک ساعت، در نوع تونیک- کلونیک و در گروه سنی بالای 60 سال بیشترین بود. عدم مصرف و یا مصرف ناکافی داروهای ضدصرع شایع‌ترین علت اپی‌لپسی (26درصد) و پنومونی آسپیراتیو شایع‌ترین عارضه تأثیرگذار بر مورتالیته (48درصد) بود. 26درصد از موارد مورتالیته سابقه تشنج و 4درصد سابقه قبلی استاتوس اپی لپتیکوس (SE) را داشتند. شایع‌ترین عارضه تاثیرگذار بر مرگ زودهنگام بیماران، عفونت‌های ریوی بود. نتیجه‌گیری : در این مطالعه، میزان مرگ بیشتر از سایر مطالعات بود که به دلیل عدم مراجعه به موقع بیماران به مراکز درمانی و آشنایی ناکافی کارکنان با نحوه برخورد صحیح با این بیماری می‌باشد. عدم مصرف و یا مصرف ناکافی داروهای ضدصرع شایع‌ترین علت اپی‌لپسی است.
اشرف صالحی، حمید مؤمنی، اعظم کرامی، نسیم نعیمی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : امروزه استفاده از فرآورده‌های گیاهی در جهان برای درمان بیماری‌ها رو به افزایش است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر گل‌مغربی، ویتاگنوس و ویتامین E بر سندرم پیش از قاعدگی انجام گردید. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 210 زن به صورت تصادفی در سه گروه 70 نفری دریافت کننده قرص گیاهی ویتاگنوس به میزان 40 میلی‌گرم روزانه یک قرص بعد از غذا (گروه اول)، کپسول روغن گل‌مغربی به میزان 500 میلی‌گرم روزانه سه عدد (گروه دوم) و کپسول ویتامین E به میزان 400IU روزانه یک عدد (گروه سوم) قرار گرفتند. داروها به مدت دو ماه مصرف گردید. شدت علایم سندرم پیش از قاعدگی به‌وسیله فرم ثبت وضعیت روزانه آینده‌نگر Dickerson قبل و بعد از مداخله، تکمیل گردید. یافته‌ها : میانگین شدت کلی علایم بعد از مداخله به‌طور معنی‌داری در گروه گل مغربی در مقایسه با ویتامین E، گروه ویتاگنوس در مقایسه با ویتامین E و نیز گروه گل‌مغربی در مقایسه با ویتاگنوس کاهش نشان داد (P<0.05). این کاهش در گروه ویتاگنوس نسبت به گروه گل‌مغربی در مقایسه با ویتامین E بارزتر بود. نتیجه‌گیری : هر سه داروی ویتاگنوس، گل‌مغربی و ویتامین E علایم سندرم پیش از قاعدگی را کاهش دادند؛ اما ویتاگنوس نسبت به دو داروی دیگر مؤثرتر بود.


رزا دولو، حامی کابوسی، خاتون حیدری، رامین آذرهوش، اسماعیل نعیمی طبیعی، وحیده کاظمی‌نژاد،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : باکتری هلیکوباکترپیلوری یکی از شایع‌ترین عفونت‌های گوارشی است. این مطالعه به منظور مقایسه تست اوره‌آز و رنگ‌آمیزی گیمسا در تشخیص ابتلا به هلیکوباکترپیلوری مبتلایان به زخم معده و گاستریت انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 601 بیمار با تشخیص زخم معده و گاستریت آندوسکوپی شده در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان طی سال‌های 1387 تا 1391 انجام شد. حین آندوسکوپی تست اوره‌آز انجام شد. علاوه بر رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین – ائوزین، رنگ‌آمیزی اختصاصی گیمسا روی بلوک‌های پارافینی انجام گردید. سپس وجود یا عدم وجود هلیکوباکترپیلوری ارزیابی شد.

یافته‌ها : با توجه به نتایج بیوپسی، گاستریت به میزان 80.69% و زخم معده به میزان 19.3% تشخیص داده شد. مقایسه نتایج تست اوره‌آز و رنگ‌آمیزی گیمسا با بیوپسی‌ معده نشان داد که در مبتلایان به گاستریت و زخم معده، تست اوره‌آز (به ترتیب 91.5% و 90%) در مقایسه با رنگ‌آمیزی گیمسا (به ترتیب 54.4% و 53.44%) از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : در تشخیص اولیه و غربالگری مبتلایان به گاستریت و زخم معده ناشی از هلیکوباکترپیلوری، انجام تست اوره‌آز به رنگ‌آمیزی گیمسا ارجحیت دارد.


سمیه لیوانی، اسماعیل نعیمی طبیعی، نعمت تقوی کوتنایی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ندول‌های تیروئید که به‌صورت شایع یافت می‌شوند؛ زمینه‌ساز بروز بدخیمی‌های تیروئید هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان توافق نتایج اولتراسونوگرافی ندول‌های تیروئید بر مبنای TIRADS (Thyroid Imaging and Reporting Data System) با نتایج سیتولوژی آسپیراسیون سوزنی ظریف (fine-needle aspiration: FNA) تحت عنوان سیستم Bethesda انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 165 بیمار (152 زن و 13 مرد) مراجعه کننده به بخش سونوگرافی مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان انجام شد. یافته‌های حاصل از اولتراسونوگرافی ندول‌های بیماران در چک لیست‌های از پیش تعیین شده ثبت شد. از این بین تعدادی از بیماران براساس توصیه سیستم TIRADS و نظر متخصص کاندید انجام آسپیراسیون سوزنی ظریف تحت هدایت سونوگرافی شدند. نتایج سیتولوژی بیماران برمبنای طبقه‌بندی سیستم Bethesda گزارش شد.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد دارای بدخیمی به طور میانگین یک دهه (35.4 سال) کمتر از گروه دیگر (44.8 سال) بود (P<0.05). دسته TIRADS III و TIRADS IV به ترتیب با 44.4 درصد و 32.3 درصد از مجموعه یافته‌ها، فراوان‌ترین گروه‌ها بودند. دسته Bethesda II و Bethesda IV به ترتیب با داشتن 58.8 درصد و 20.6 درصد از کل موارد شایع‌ترین نوع سیتولوژی‌ها را به خود اختصاص دادند. یافته‌هایی که از نظر سیستم TIRADS خوش‌خیم ارزیابی شدند؛ بیشترین میزان تطابق را با نتایج سیتولوژی داشتند. ضریب توافق کاپا برای سنجش ارتباط این دو سیستم 0.061 گزارش شد که از لحاظ آماری این رابطه معنی‌دار ارزیابی شد (P<0.05). تفاوت قابل توجهی در اکوژینسیته، کانون‌های اکوژن، شکل و حاشیه ندول در میان ندول‌های خوش‌خیم و بدخیم مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: دقت سیستم TIRADS در ارزیابی موارد خوش‌خیم در بالاترین میزان بود. توافق قابل قبولی میان دو سیستم گزارش‌دهی TIRADS و Bethesda وجود دارد که بیشترین میزان این همبستگی در یافته‌های خوش‌خیم بوده است. بر همین اساس با به‌کارگیری این دو سیستم برای ارزیابی اولیه ندول‌های تیروئید، به‌خصوص در رد بدخیمی‌ها می‌توان میزان مداخلات تهاجمی تشخیصی را به میزان کمتری رساند.


زهرا اکبریان راد، شهلا یزدانی، مژگان نعیمی راد، راضیه اکبرزاده، معصومه آقاسیان،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان مرگ و میر پری‌ناتال یکی از شاخص‌های اساسی در ارزیابی سلامت جامعه و سیستم های مراقبتی و بهداشتی به شمار می‌رود. این مطالعه به منظور تعیین میزان مرگ پری ناتال در یک مرکز ارجاعی سطح سه مراقبت مادر و نوزاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی و سرشماری روی 19234 تولد (9751 پسر و 9483 دختر) از هفته 22 بارداری تا 29 روز بعد از تولد در بیمارستان آیت اله روحانی بابل طی سال‌های 96-1390 انجام شد. اطلاعاتی شامل علت مرگ نوزادی، سن مادر، نوع زایمان، نوع ناهنجاری، بیماری زمینه‌ای مادر، شرایط مرتبط با بارداری مادر و بیماری‌های همراه نوزادان فوت شده از فرم وزارت بهداشت مربوط به مرگ پری‌ناتال جمع‌آوری شدند. سپس هر یک از شاخص‌ها در هر 1000 تولد زنده محاسبه گردید.

یافته‌ها: شاخص مرگ پری ناتال 29.01  به ازای هزار تولد زنده و در نوزادان پسر و دختر به ترتیب 16.17 و 12.84 در هزار تولد زنده محاسبه شد. سهم زایمان واژینال 9.67 و سزارین 19.34 تعیین شد. از تعداد کل 558 مورد مرگ پری ناتال 59.9 درصد مرگ‌ها به‌دلیل مرگ داخل رحمی با شاخص 17.37 ، 40.1 درصد مرگ‌ها به‌دلیل مرگ نوزادی با شاخص 11.63 بودند. بیشتر موارد مرگ نوزادی (74درصد) طی 24 ساعت اول تولد رخ داده بود و از لحاظ سن حاملگی 86.02 درصد کمتر از 37 هفته بارداری با شاخص 24.95 و وزن تولد پایین 83.8 درصد با شاخص 24.31 بودند. بیماری زمینه‌ای در مادران در 25.6 درصد و شرایط مرتبط با بارداری در 74.4 درصد موارد یافت شد. زجر جنینی در 14.4 درصد با شاخص 4.20 بیشترین بیماری همراه نوزاد هنگام مرگ یا مسبب مرگ در نوزادان نارس تعیین شد. اختلالات مشخص با منشا دوران پیرامون تولد، ناهنجاری‌های بدو تولد و کروموزومی و حوادث و سوانح به ترتیب 10.09 ، 4.06 و 0.58 در هر هزار تولد زنده از سایر علل مرگ پری‌ناتال بودند.

نتیجه‌گیری: تولد نوزادان نارس و کم وزن از مهم‌ترین و بیشترین عوامل مرگ‌های پری‌ناتال تعیین شد که علل عمده آن، شرایط مرتبط با بارداری و سپس بیماری زمینه‌ای مادر است. لذا تاکید بر مراقبت‌های کافی دوره پره ناتال، شناسایی و پیگیری مادران با بیماری‌های زمینه‌ای می‌توانند در کاهش مرگ‌های پری‌ناتال مؤثر باشند.


نگار عسگری، محمدحسن نعیمی، علیرضا تهمتن، ثمین زمانی،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری خودایمنی است که سیستم اعصاب مرکزی را مورد هدف قرار می‌دهد. مطالعات مختلف نشان داده‌اند عوامل متعددی در بروز این بیماری و همچنین در جهت جلوگیری از پیشرفت آن موثر است. از جمله این عوامل می‌توان به هلیکوباکترپیلوری اشاره کرد. این مطالعه به منظور تعیین عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 100 بیمار مبتلا به MS (میانگین سنی 36.99±9.87 سال) و 100 فرد سالم (میانگین سنی 38.05±11.38 سال) در استان گلستان طی سال 1400 انجام شد. گروه مورد شامل 80 مورد عود کننده-فروکش یابنده و 20 مورد پیشرونده ثانویه بودند. از هر دو گروه نمونه خون گرفته شد و پس از جدا کردن سرم با استفاده از تست الایزا، آنتی‌بادی ضدهلیکوباکترپیلوری (IgG) با تعیین تیتر آنتی‌بادی مشخص شد.


یافته‌ها: حضور IgG هلیکوباکترپیلوری در گروه مورد و شاهد به ترتیب 21 درصد و 44 درصد بود (P<0.05). میانگین غلظت IgG در گروه مورد به طور معنی‌داری کمتر از گروه شاهد (13.48±10.83 در مقابل 19.78±16.14 AU/ml) اندازه ‌گیری شد. درصد موارد مثبت آنتی‌بادی IgG علیه هلیکوباکترپیلوری در گروه عود شونده-فروکش یابنده و پیشرونده ثانویه بیماران مبتلا به MS به ترتیب 21.2% و 20% تعیین شد که اختلاف این دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود.


نتیجه‌گیری: احتمالاً کمتر بودن حدود دو برابری سابقه عفونت هلیکوباکترپیلوری در مبتلایان به MS در مقایسه با افراد سالم می‌تواند نشان‌دهنده نقش محافظتی این باکتری در برابر این بیماری باشد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)