[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74193048
h-index3317
i10-index22068
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای نصری

دکتر حمید نصری، دکتر آذر برادران، دکتر آمنه رضایوف،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده

افزایش هورمون های تیرویید که در نتیجه پرکاری تیرویید ایجاد می شود با تغییر تعادل بین ساخت و جذب استخوان باعث افزایش کلسیم خون، افزایش آلکالن فسفاتاز و افزایش دفع ادراری کلسیم می شود. بر همین اساس و با توجه به شرایط کشور ما از نظر تغذیه مواد لبنی و کلسیم دار بر آن شدیم تا طی پژوهشی اثر پرکاری تیرویید را بر برخی از شاخص های استخوانی بسنجیم. به این منظور، در سال 1378، 36 بیمار (30 زن و 6 مرد) مبتلا به پرکاری تیرویید ناشی از بیماری گریوز در درمانگاه غدد مرکز پزشکی ضرابخانه تهران انتخاب شدند. بیماران در دو گروه سنی 40-17 سال (23 نفر) و بالای 40 سال (13 نفر) قرار گرفتند. گروه شاهد 35 نفر بودند که در دو گروه سنی 40-17 سال (25 نفر) و بالای 40 سال (10 نفر) قرار و از نظر سن و جنس با افراد بیمار گزینش شده مشابهت داشتند. متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه مقدار آلکالن فسفاتاز، کلسیم، فسفر، اسیدفسفاتاز سرم و مقایسه تغییرات آنها با افراد شاهد بود. مقایسه آماری میانگین غلظت آلکالن فسفاتاز بیماران مبتلا به پرکاری تیرویید با افراد شاهد در افراد بالاتر از 40 سال (p<0.05) و در افراد 40-17 سال (p<0.01)افزایش معناداری نشان داد. مقایسه میانگین غلظت کلسیم بیماران مبتلا به پرکاری تیرویید با افراد شاهد در دو محدوده سنی تفاوت معنی داری را نشان نداد. این بررسی نشان می دهد که میانگین غلظت آلکالن فسفاتاز بیماران در مقایسه با افراد شاهد افزایش داشته که خود می تواند به عنوان پیامد افزایش میزان جذب و تشکیل استخوان و یا به عبارتی به دلیل افزایش تغییرات ساختمانی در استخوان ها باشد. از طرفی عدم تفاوت معنی دار بین غلظت کلسیم افراد بیمار در مقایسه با افراد شاهد می تواند مربوط به کمبود مصرف لبنیات، مواد پروتئینی و در نتیجه کاهش مصرف روزانه کلسیم باشد.
سیما نصری، مهدیه رحیمی، مریم مظفری،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت قندی یک بیماری شایع اندوکرین است که موجب بروز اختلال در روند یادگیری و حافظه می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوئرستین بر حافظه و یادگیری موش‌های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی ویستار به طور تصادفی در 5 گروه 8 تایی کنترل، کنترل تحت تیمار با کوئرستین، دیابتی و دیابتی تحت تیمار با کوئرستین mg/kg/bw 10 و 20 قرار گرفتند. دیابت با استفاده از تزریق استرپتوزوتوسین به صورت تک دوز و درون صفاقی به میزان mg/kg/bw ٦٠ در حیوانات القاء شد. کوئرستین به صورت داخل صفاقی به مدت 14 روز تزریق شد. برای ارزیابی حافظه و یادگیری از آزمون اجتنابی غیرفعال و ماز Y استفاده گردید. یافته‌ها : در یادگیری اجتنابی غیرفعال از نظر تأخیر اولیه هیچگونه تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار یافت نشد. همچنین کاهش آماری معنی‌دار تاخیر عبور در موش‌های دیابتی نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید (P<0.05). میزان تاخیر عبور در گروه کنترل 19.26±383.57 بود؛ در گروه دیابتی به 10.38±128.86 کاهش یافت و در گروه‌های دیابتی تحت درمان در مقایسه با گروه دیابتی افزایش آماری معنی‌دار نشان داد (P<0.05). تاخیر عبور در گروه دیابتی کوئرستین mg/kg/bw 10 به 23.76±316.67 و در گروه دیابتی کوئرستین mg/kg/bw 20 به 31.21±397.50 افزایش یافت. به‌علاوه، درصد تناوب در حیوانات دیابتی به‌طور معنی‌داری کمتر از گروه کنترل بود (P<0.05). در گروه کنترل مقدار آن 3.07±70.10 و در گروه دیابتی 1.83±34.38 تعیین شد و در گروه‌های دیابتی تحت درمان بیشتر از گروه دیابتی بود (P<0.05). در گروه دیابتی کوئرستین mg/ kg/bw 10 به 3.76±70.91 و در گروه دیابتی کوئرستین mg/ kg/bw 20 به 5.76±75.43 افزایش یافت. نتیجه‌گیری : تجویز کوئرستین به مدت 14 روز سبب تقویت حافظه و یادآوری و نیز بهبود حافظه فضایی کوتاه مدت حیوانات دیابتی گردید.
مهران حیدری اشرافی، خدیجه عنصری، وحید ناصح،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان تخمدان دومین سرطان دستگاه تولید مثلی زنان است. یکی از مهم‌ترین ژن‌ها در چرخه Wnt، ژن E-cadherin (CDH1) است که نقش به‌سزایی در اتصال سلولی بازی می‌کند. پروتئین E-cadherin نقش مهی در چسبندگی بلاستومر و بهم‌پیوستن بافت‌های جنین برعهده دارد. تغییر نوکلئوتیدی در منطقه کدکننده این ژن باعث ابتلا افراد به سرطان تخمدان می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پلی‌مورفیسم C/T در 3΄UTR ژن E-cadherin و خطر ابتلا به سرطان تخمدان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی، 100 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان تخمدان بستری در بیمارستان امام‌خمینی و 100 نمونه خون افراد سالم مراجعه کننده به بخش انتقال خون به روش PCR-RFLP ارزیابی شدند. یافته‌ها : رابطه آماری معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های CT و TT با خطر ابتلا افراد به سرطان تخمدان یافت نشد. همچنین رابطه آماری معنی‌داری بین هیچ‌یک از ژنوتیپ‌ها با مرحله و درجه سرطان تخمدان مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : بین پلی‌مورفیسم C/T (Rs1801026) 3΄UTRژن E-cadherin با خطر ابتلا به سرطان تخمدان ارتباطی وجود ندارد.


زهرا حاجی مهدی نوری، خدیجه عنصری، هایده مبین، سارا طالب زاده، منا موسوی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : مایکوپلاسما هومینیس کوچک‌ترین باکتری پاتوژن بدون دیواره سلولی است که زندگی آزاد دارد. این میکروارگانیسم سخت و دیررشد بوده و شناسایی آن به دلیل مشکل بودن و رشد بسیار کند آن، توسط روش‌های سنتی میکروب‌شناسی کشت با مشکل روبرو است. این مطالعه به منظور مقایسه دو روش کشت و PCR در تشخیص عفونت واژینال ناشی از مایکوپلاسما هومینیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه از نوع بررسی تست‌های تشخیصی روی 150 بیمار مبتلا به عفونت واژینال باکتریایی و 50 فرد سالم بدون هیچ عفونت باکتریایی واژینال (کنترل) مراجعه کننده به بیمارستان‌های امام‌خمینی (ره) و امام‌زمان (عج) استان تهران انجام شد. پس از نمونه‌برداری، نمونه‌ها در داخل لوله‌های حاوی PBS و PPLO به آزمایشگاه منتقل گردید. یافته‌ها : با روش کشت از 150 نمونه بیمار مبتلا به عفونت واژینال، 53 نمونه (35.3%) از نظر وجود مایکوپلاسما هومینیس مثبت و از طریق PCR 114 نمونه (76%) مثبت گزارش شد. همچنین با روش PCR از 50 فرد گروه کنترل 4 نفر (8%) مثبت ارزیابی شدند. بین نتایج PCR با سقط جنین، محل زندگی و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد. ارتباط مستقیمی بین سن افراد، رعایت بهداشت در تعویض به موقع لباس زیر و تعداد زایمان در گروه مبتلا مشاهده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : روش PCR در مقایسه با روش کشت، برای شناسایی موارد مثبت مایکوپلاسما هومینیس در زنان با عفونت واژینال مناسب‌تر است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 28 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)