|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای میرزاییان
محمد سبحانی شهمیرزادی، بهرام میرزاییان، مهلا منصوری، دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ارتباط بین استرس و بیماریهای گوارشی به خصوص سندرم روده تحریکپذیر از سالها پیش مورد توجه است. این مطالعه به منظور مقایسه سبکهای دلبستگی و راهبردهای مقابلهای دختران دانشآموز مبتلا و غیرمبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام شد. روش بررسی : این مطالعه موردی – شاهدی روی 50 دانشآموز دختر مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر و 50 دختر دانشآموز سالم دبیرستانهای دولتی شهرستان گرگان در سال 1390 به روش نمونهگیری تصادفی انجام شد. گروههای مورد مطالعه از نظر سن، مقطع و رشته تحصیلی با هم یکسان بودند. از پرسشنامههای معیار Rome III برای تشخیص سندرم روده تحریکپذیر به همراه معاینه و تایید پزشک استفاده شد. برای تمام شرکتکنندگان در مطالعه پرسشنامه مقیاس دلبستگی بزرگسالان Rass و پرسشنامه راهبردهای مقابلهای Lazarus تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-17 و آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در گروه مورد میزان دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). بیشترین سبک دلبستگی در گروه شاهد از نوع ایمن تعیین شد. میانگین و انحراف معیار راهبردهای مقابلهای دختران گروه مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر در مقایسه با گروه شاهد شامل فاصله گرفتن، خود کنترلی، طلب حمایت اجتماعی، گریز – اجتناب، حل مسأله، ارزیابی مجدد و پذیرش مسؤولیت تفاوت آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). راهبرد مقابلهای مستقیم در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد تفاوت آماری معنیداری نداشت. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر در مقایسه با افراد سالم بیشتر از سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی (شیوههای مقابلهای منفی) استفاده میکنند.
مریم حسن نژاد رسکتی، بهرام میرزاییان، سید حمزه حسینی، دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: درد و رنج سرطان، نگرانی از آینده و ترس از مرگ، سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان را دچار اختلال میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری تنظیم هیجانی و سلامت روان در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله تحت آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای قرار گرفتند. قبل، پس از اجرای درمان و دو ماه بعد از آن همه شرکتکنندگان با پرسشنامه گرتز و رومر 2004 و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: نمره کلی تنظیم هیجان در پیشآزمون گروه مداخله از 4.16±113.52 به 3.96±104.67 کاهش یافت (P<0.05). همچنین در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.58±104.17( پایین باقی مانده بود؛ اما میانگین آن در گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان نداد. در مقیاس سلامت روان در گروه مداخله پس اجرای درمان نمره کلی سلامت روان از 4.21±46.81 به 3.39±33.18 کاهش یافت (P<0.05). این نمره در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.33±33.12( تعیین شد؛ اما در گروه کنترل کاهش آماری معنیدار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند باعث افزایش سلامت روانی و تنظیم بهتر هیجان در مبتلایان به سرطان پستان شود.
|
|
|
|
|
|