|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای میربهبهانی
دکتر نرگس بیگم میربهبهانی، دکتر مهناز فولادینژاد، دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده
نشانگان تار معمولا در بدو تولد با دو مشخصه اصلی عدم وجود رادیوس و ترومبوسیتوپنی مطرح می گردد. دو تظاهر اساسی این نشانگان، کاهش پلاکت ناشی از کم کاری مغز استخوان و عدم تشکیل رادیوس دو طرفه است. سایر تظاهرات فتوتیبیک گستردهبوده و با ناهنجاری هایی در استخوان، پوست، دستگاه گوارش و سیستم قلبی – عروقی همراهند. از آنجایی که تعداد معدودی از این نشانگان وجود داشته و تظاهرات فنوتیپیک همراه آن به غیر ز دوکراتیری آن، متغیر است. در این مقاله یک بیمار را با نشانگان تار بدون ناهنجاری همراه معرفی می گردد.
دکتر نرگس بیگم میربهبهانی، دکتر آرزو میرفاضلی، محمدرضا ربیعی، دکتر وحیده کاظمی نژاد، دکتر شهاب الدین توسلی، دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : شیرخواران پرهترم نسبت به نوزادان ترم دارای ذخیره آهن کمتری هستند. پس از تولد نیز به دلیل افزایش سرعت رشد در این نوزادان، نیاز به آهن افزایش مییابد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر شروع زودرس آهن بر اندکسهای خونی و بروز کمخونی فقرآهن در نوزادان پرهترم انجام شد. روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 شیرخوار پرهترم 20 روزه مراجعه کننده به 4 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان گرگان که تحت تغذیه انحصاری با شیر مادر بودند و بیماری زمینهای و اختلال رشد نداشتند، طی سال 1384 انجام شد. این شیرخواران به دو گروه 15نفری (مداخله و مقایسه) تقسیم شدند. برای هر شیرخوار پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی تکمیل گردید. گروه مداخله از 20 روزگی روی آهن پروفیلاکسی mg/kg 2 قرارگرفتند. تمامی شیرخواران در دوماهگی از نظر وجود کمخونی فقرآهن بررسی شدند. پس از ورود اطلاعات از طریق نرم افزار SPSS-13 به رایانه، برای سنجش طبیعی بودن آماری نمونهها از آزمون کلوموگروف و اسمیرنف، جهت مقایسه اندکسهای خونی از آزمون آماری تی استیودنت برای نمونههای مستقل، برای مقایسه بروز کمخونی فقرآهن در دو گروه مداخله و مقایسه از آزمون آماری کایاسکوئر و شاخص آماری خطر نسبی (RR) استفاده شد. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافتهها : میزان خطر نسبی ابتلاء به کمخونی فقرآهن در گروه مداخله 4/0 برابر گروه مقایسه بود که نشاندهنده اثر پیشگیریکننده قطره آهن در گروه مداخله میباشد ](749/1 ، 091/0=RR ، 95 درصد= CI ، 4/0=[RR ، اما ازنظر آماری این اختلاف بین دو گروه معنیدار نبود. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شروع قطره آهن در 20 روزگی در نوزادان نارس در پیشگیری از کمخونی فقرآهن از نظر بالینی مؤثر بوده است، هرچند این اختلاف از نظر آماری معنیدار نمیباشد.
محمد صالحی، نرگس بیگم میربهبهانی، اعظم جهازی، یاسین عاقبتی املشی، دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تالاسمیها شایعترین اختلال ژنتیکی در جهان است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت سلامت عمومی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور در گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 163 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی طالقانی گرگان انجام شد. وضعیت روانی - اجتماعی بیماران با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها:44.2% بیماران از نظر وضعیت روانی - اجتماعی طبیعی، 46% دارای علایم مشکوک به اختلال روانی و 9.8% مبتلا به اختلالات روانی-اجتماعی بودند. بیشترین مشکل مربوط به اختلال کارکرد اجتماعی (12.9%) و افسردگی (10.4%) و کمترین مشکل مربوط به اضطراب (4.9%) بود. بین وضعیت روانی-اجتماعی بیماربا شغل مادر، سطح تحصیلات بیمار و سابقه ابتلا به بیماریهای دیگر ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : از نظر سلامت عمومی اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی دو مشکل اصلی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور است.
نرگس بیگم میربهبهانی، اعظم رشیدباغان، ناصر بهنام پور، دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
با توجه به نادر بودن نقص فاکتور VII در میان اختلالات نادر مادرزادی خونریزی دهنده، اطلاعات کاملی در ارتباط با اختلالات انعقادی، ارزیابی روشهای درمانی و اثرات جانبی آن ثبت نشده است. از این رو یک سیستم ثبت Online با نام Seven Treatment Evaluation Registry - STER تاسیس شده است که به مطالعه این بیماری به صورت یک طرح بینالمللی چندین مرکزی مشاهدهای آیندهنگر به منظور فراهم آوردن اطلاعات در ارتباط با تاثیر و ایمن بودن روشهای درمانی موجود میپردازد. در این مطالعه پنج بیمار با نقص فاکتور VII در استان گلستان طی مدت یکسال مورد بررسی و ثبت قرار گرفتند. تمامی پروتکلهای درمانی به بیماران توضیح داده شد و سپس اطلاعات فردی و اطلاعات مربوط به روند درمان وعوارض آن جمعآوری گردید و براساس پروتکل STER در سایت www.targetseven.org ثبت شد.
نرگس بیگم میربهبهانی، باقر نیکیار، ناصر بهنام پور، اعظم رشیدباغان، مریم کیانی، آرش نیکیار، دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : دفروکسامین یک شلاتور استاندارد طلایی در مقایسه با شلاتورهای جدیدتر است. درمان ترکیبی دفریپرون و دفروکسامین بار آهن قلبی را در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور کاهش میدهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر دفریپرون - دفروکسامین بر عملکرد قلب بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه کوهورت تاریخی آیندهنگر 8 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور تحت درمان با دفروکسامین زیرجلدی بهصورت تصادفی انتخاب و LVEF (حجم خروجی از قلب در هر ضربان) و فریتین سرم آنها تعیین گردید. سپس درمان دفریپرون به میزان 50-10 میلیگرم بر کیلوگرم روزانه به همراه دفروکسامین به میزان 50-30 میلیگرم بر کیلوگرم به مدت 3 شب در هفته، به مدت سه سال انجام گردید. در پایان هر سال LVEF و فریتین سرم تعیین و ثبت شد. یافتهها : میانگین فریتین انتهای سال اول از 3243.12 میلی گرم بر کیلوگرم به 2672.75 میلی گرم بر کیلوگرم در انتهای سال سوم تغییر یافت. میانگین LVEF از 71.12% به 64.62% تغییر یافت. ضریب همبستگی میانگین فریتین سرم با میانگین LVEF فقط در ایستگاه زمانی 3 از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : درمان ترکیبی طی فاصله زمانی سه ساله، علیرغم کاهش در فریتین، LVEF نیز کاهش یافت.
|
|
|
|
|
|